صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28

موضوع: نفس شناسی

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با آنکه نفس در پی گناه، لذت می برد اما پس از انجام گناه ندامتی سراپایش را فرا می گیرد و از کرده خود پشیمان می گردد. پشیمانی فرد اگر واقعی باشد و شخص تصمیم بگیرد دیگر بدنبال آن گناه نرود، این عمل دارای ارزش والایی می باشد که مورد مغفرت حضرت باریتعالی قرار می گیرد، اما اگر انسان گناهی انجام دهد و پس از پشیمانی مختصر، بارها و بارها آن گناه را تکرار کند، پشیمانی او هیچ سود و ارزشی به حال وی نخواهد داشت.
    مولای بزرگوار، امام رضا(ع) می فرمایند:
    « کسی که به زبان طلب آمرزش کند و در دل از گناهش پشیمان نگردد خویشتن را مسخره کرده است.»(16)
    هر گناهی که انسان انجام می دهد، دارای پیامدهای سختی است و چنین نیست که فرد مرتکب گناهی شود و سپس او را رهایش بکنند. در پس هر گناهی، ندامتی وجود دارد که گاهی این پشیمانی چنان سنگین است که فرد قدرت تحمل آن را نمی تواند داشته باشد.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مولای بزرگوار، امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:
    « چه بسا لذت کوتاه و شهوت زودگذری، غصه های درازی بدنبال آورد و اندوه فراوانی در برداشته باشد.»(17)
    آن بزرگوار، در کلامی دیگر می فرمایند:
    « شیرینی لذت زیان بخش، به تلخی آفات و عوارض آن نمی ارزد.»(18)
    کلام مولای بزرگوار(ع) بدین مفهوم است که اگر کسی از پیامد لذت زودگذر، آگاهی داشته باشد، هرگز بدنبال لذتی که از پی آن عذابی خوار کننده وجود داشته باشد، نمی رود زیرا طبق قانون خداوند متعال هر لذتی، ندامتی طولانی به همراه دارد و هر انسان گناهگاری بدون استثنا پس از ارتکاب گناه، دیر یا زود به آن ندامت خوار کننده مبتلا خواهد گردید.
    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    زمانی که حالت ندامت و پشیمانی در نفس انسان پدید می آید، در این حالت، نفس را، نفس لوّلمه گویند. به عبارتی دیگر زمانی که نفس پس از گناه، ندامتی در وی پدید آید و انسان به ملامت خود بپردازد، در این حالت نفس را نفس لوامه گویند؛ زیرا نفس از گناهی که مرتکب شده به شدت اظهار پشیمانی و ندامت می کند و دیگر رغبت ندارد که دنبال آن گناه باشد.
    این حالت نفس دارای ارزش است. این همان حالتی است که خدایتعالی در قرآن کریم به آن سوگند یاد کرده است.
    امام بزرگوار(ع) در تفسیر آیه 2 سوره قیامت که خدایتعالی می فرماید:
    وَ لاَ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ
    « و قسم یاد می کنم به نفس لوّامه
    می فرمایند:
    « نفس لوّامه نفس انسانی است که نافرمانی می کند و خدایتعالی ملامتش می فرماید.»(19)
    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    وقتی که انسان نافرمانی می کند و مرتکب گناه می شود، خدایتعالی حالت پشیمانی و ندامت را در قلب او ایجاد می فرماید تا بدین وسیله او از گناه برگردد. این همان نیرویی است که فرد را به آگاهی از گناه می رساند و او از عمل خود پشیمان می گردد. این حالت پشیمانی برای فرد بسیار ارزنده است و فرد باید ارزش این حالت را بداند؛ زیرا این حالت، لطفی از جانب خداوند متعال است که بر او منّت نهاده و پس از ارتکاب گناه، انسان را به حالت پشیمانی برگردانده است.
    برای درک و آشنایی بهتر و بیشتر با نفس اماره و نفس لوامه و تفاوت آن، می توان مثالهای متعددی را مورد مطالعه قرار داد.
    بررسی این مثالها می تواند ما را در شناخت هر چه بهتر این دو نفس یاری دهد.
    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ماجرای بسیار جالبی از زندگی مردی به نام بَشرین حارث بن عبدالرحمن مروزی نقل شده است که در زمان مولای بزرگوار، امام موسی بن جعفر(ع) در بغداد می زیسته است.
    او مردی خوشگذران و غوطه ور در لذات دنیا و اهل عیش و عشرت بود. در یکی از روزها که با مأنوسان خود در منزلش مجلس عیش و عشرت برگزار نموده بود، در همان حال، گذر مولای بزرگوار امام موسی بن جعفر(ع) از کنار منزل وی افتاد و صدای ساز و آواز از آنجا شنید.
    درهمین هنگام کنیزی که خدمتگزار بُشر بود از داخل منزل وی برای بیرون ریختن خاکروبه به خارج آمد. امام (ع) به آن کنیز فرمودند:
    « صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟»
    خدمتگزار گفت: البته آزاد است.
    امام بزرگوار(ع) فرمودند:
    « راست گفتی! زیرا اگر بنده بود از مولای خود می ترسید!»
    این گفتگو تا حدودی موجب تأخیر در بر گشت خدمتگزار گردید و وقتی داخل منزل شد، بَشر در حالی که در سر سفره شراب نشسته بود، پرسید:
    چه چیز باعث گردید که دیر آمدی؟
    خدمتگزار ماجرای گفتگوی خود را با آن حضرت برای وی بیان نمود.
    جملاتی که امام بزرگوار(ع) فرموده بودند، چنان در قلب بشر اثر گذاشت که با سرعت و با پای برهنه بیرون دوید و به حضور آن بزرگوار شتافت. همین که امام (ع) را مشاهده نمود گریه کرد و شرمنده شد و عذر خواست و به دست شریف امام بزرگوار(ع) به شرف توبه نایل گردید و دیگر به افتخار آن روز که با پای برهنه به شرف توبه نایل آمده بود، کفش به پا نکرد واز آن روز به بعد به بشرالحافی یعنی بشر پا برهنه مشهور گشت و تا زنده بود به پیمان توبه خویش وفادار ماند و دیگر گرد گناه نگشت.
    او که تا آن روز در مسلک اشراف زادگان و عیاشان بود، از آن به بعد در سلک مردان پرهیزکار، و خداپرست در آمد.(20)
    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بنابراین زمانی که نفس تابع شهوت و لذت است عقل نمی تواند در قلب فرد خود نمایی کند، نفس اماره گویند و زمانی که فرد تصمیم می گیرد که لذات و شهوات را رها کند و تابع عقل باشد چنین زمانی نفس را، نفس لوامه گویند.
    کلام زیبایی از مولای بزرگوار، امیرالمؤمنین(ع) در تحلیل این دو نفس ما را یاری می نماید:
    آن بزرگوار می فرمایند:
    « عقل و شهوت ضد هم می باشند. علم عقل را تأیید می کند و هوی، شهوت را آرایش و زینت می دهد و نفس در میان دو نیرو است. هر گاه یکی از این دو نیرو دیگری را مقهور سازد نفس به سوی او تمایل پیدا می کند.»(21)
    این روایت، به خوبی بیان می دارد که نفس هم می تواند تابع شهوت ها و لذت ها باشد و هم می تواند تابع عقل گردد هر کدام از دو نیروی عقل یا شهوت قوی تر باشند، نفس به آن سو تمایل پیدا خواهد کرد.
    زمانی که نفس تابع لذت ها و شهوت ها باشد، نفس را اماره و زمانی که نفس تابع عقل باشد نفس را لوّامه گویند.
    بنابراین می توان گفت که رابط زیر، بین نفس و هوی و شهوت و عقل برقرار است:
    هوی و شهوت - نفس- عقل
    این رابطه نشان می دهد که گاهی ممکن است که نفس انسان به سوی هوی و شهوت باشد که دراین حالت نفس را اماره گویند، و نیز گاهی ممکن است که نفس گرایش به سوی عقل داشته باشد که در چنین زمانی نفس را لوّامه گویند.
    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خلقت انسان ترکیبی از شهوت و عقل می باشد، نفس انسان در میان این دو نیرو واقع شده است، هم می تواند به سوی شهوت و میل لذت و هوی گام بردارد و خود را اسیر و برده شهوت و هوی خود گرداند. و نیز می تواند به سوی عقل و آگاهی گرایش پیدا کند و خود را از چنگال شهوت و میل لذت برهاند.
    اگر انسان طریق اول را انتخاب کند و به سوی لذت ها و خوشگذرانی ها و تمایلات دنیوی گرایش پیدا کند، آزاد است و خداوند متعال این آزادی را در اختیار او قرار داده است اما اگر چنین راهی را بپیماید از طریق رستگاری و سعادت به دور خواهد بود و در زمره اهل شقاوت قرار خواهد گرفت.
    اما اگر بر اثر نادانی این راه را انتخاب نماید و سپس متوجه اشتباه خود گردد، می تواند راه دوم را که طریق گرایش به سوی عقل و آگاهی و رستگاری و سعادت است قدم بگذارد و با انتخاب آن در زمره سعادتمندان واقع گردد.
    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,867
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,235
    مورد تشکر
    1,761 در 1,062
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پی نوشت ها :


    1. انَّ النَّفسَ لَجوهَرةَ ثَمینَةً مَن صانَها رَفَعَها وَ مِن ابْتذَلَها وَضعَها ( غررالحکم، ص 226)
    2. وَ خَلَق الانسانَ ذا نفسٍ ناطِقَةٍ اِن زکاها بِالعِلمِ و العَمَلِ شابَهَتْ جواهِرَ اَوائِلَ عِلَلِها وَ اذا اعتَدَلَ مِزاجُها وَ فارَقَتِ الاضدادَ فَقَد شارَکَ بها السَّبْعَ الشَّدادَ (همان، ص 459)
    3. تَأمَّلْ یا مُفَضَّل ما انعَمَ اللهَ تَقَدَّسَتْ اسماءُهُ بِهِ عَلَی الاِنسانِ مِن هذا النُّطقِ الّذی یُعْبَر بِه عمّا فِی ضمیرِهِ، و ما یخْطُرُ بِقلبِهِ وَ نتیجَةِ فِکرِهِ، وَ بِه یفْهَمُ عَن غیرهِ ما فی نَفسِهِ، وَلولاذلِکَ کانَ بِمَنْزَلَةِ البَهائِمِ المُهْمَلَةِ الَّتی لا تُخْبِرُ عَن نَفسِها بِشیءٍ وَ لا تَقْهَمُ عَن مُخْبرٍ شیئاً ... ( بحارالانوار، ج3، ص 82).
    4. غایةُ المَعْرِفَةِ اَن یَعرفَ المَرءُ نَفسَهُ ( غررالحکم، ص 504).
    5. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به کتاب نفس ناطقه قدسیه، تألیف نگارنده مراجعه فرمائید.
    6. الهی اِلَیکَ اَشکو نَفساً بالسّوءِ اَمارَةً وَ اِلَی الَخطیئَةِ مُبادِرةً وَ بمعاصیکَ مُولَعةً وَ لِسَخَطِکَ مُتَعرَّضَعًة تَسْلُکُ بی مَسالِکَ المَهالِکَ وَ تَجعَلُنی عِندَک اهوَنْ هالِکٍ، کَثیرَةَ العِلَلِ، طَویلَةً الامَلِ، ان مَسَّها الشَرَّ تَجزَعُ، وَ انَّ مَسُّها الخَیرُ تَمنَعُ، مَیّالَةً اِلَی اللَّعَبِ وَ اللَّهْوِ مَملُؤَةً بالغَفلَةِ وَ السَّهوِ، تُسرعُ بی الیّ الحُوبهِ و تسَؤَّفُنی بالتّوبَةِ ... (فراری از مناجات الشّاکین).
    7. اَعدی عدوَّکَ نَفسَکَ التَّی بَینَ جَنبَیکَ ( نهج الفصاحه، ص 627).
    8. اِنَّ هِذهِ النَّفسَ لامّارَةٌ بِالسُّوءِ فَمَن اهَمَلَها جَمَحَتْ بِهِ اِلَی المآثِم ( غررالحکم، ص 226).
    9. النَّفسُ لامّارَةٌ المُسوَلَّةُ تَتَمَلَّقُ تَمَلَّقُ المُنافِقُ و تَتَصَنَّعُ بَشیمَةِ الصّدیقِ المُوافِقِ حتّی اِذا خَدَعَتْ وَ تَمَکَّنَتْ تَسَلَّطَتْ تَسَلُّطَ العَدُوَّ و تحَکَمَتْ تَحکُّمَ العُتُوِّ وَ اورَدتْ مَوارِدَ السُّوءِ. ( همان، ص 97).
    10. النَّفسُ مجبُولَةَ عَلَی سؤءٍ الاَذَبِ وَ العَبدُ مَامورٌ بِملازِمَةِ حُسنِ الاَدَبِ و النَّفسُ تجری بُطبعها فی مَیدانِ المُخالفَةِ و العَبدُ یَجهَدُ بِرَدِّها عَن سوء المُطالَبَةِ فَمَتی اَطلَقَ عِنانها فَهُو شریکٌ فی فسادِها وَ مَن اعانَ نَفْسَهُ فی هَوی نَفسِهِ فَقَد اشرکَ نَفسَهُ فی قتلِ نَفسِهِ . ( الحدیث، ج1، ص 264).
    11. جاهِد نَفْسَکَ و حاسِبها مُحاسبَةَ الشَّریکَ شریکَهُ وَ طالبها بِحقوقِ اللهِ مُطالَبَةَ الخَصمِ خَصمَةُ فَانَّ اسعَدَ النّاسِ مَنِ انتَذَبَ لِمُحاسَبَةِ نَفْسِهِ ( غررالحکم، ص 371).
    12. یا هُشام، اوحَی اللهُ تعالی اِلی داودَ علیه السلام یا داوُدَ حذَّر وَ انذِر اصحابَکَ عن حُبُّ الشَّهواتِ، فانَّ المعَلَّقَةَ قُلوبُهُم بِشهَواتِ الدّنیا قلوبُهُم مَحجوبَةً عَنِّی ( تحف العقول، ص 724)
    13. هواکَ اَعدی عَلیَکَ مِن کُلّ عَدُوِّ فاغلِبْهُ وَ اِلاّ اهَلَکَکَ. ( غررالحکم، ص 797).
    14. ... وَالهَوی عُدوُّ العَقلِ وَ مُخالِفِ الحَقِّ وَ قرینُ الباطِلِ، وَ قُوَّةُ الهَوی مِنَ الشَّهواتِ، و اصلُ علاماتِ الهَوی: مِنَ اَکِل الحَرام، وَ الغَفلَةِ عِنِ الفرائِضِ، والاِستهانَةِ بالسُّنَنِ، وَ الخوضِ فی المَلاهی ( مصباح الشریعه، ص 160).
    15. اللهُمَّ لا تَکِلْنی اِلی نَفسی طَرَفَةَ عینٍ وَ لا تَنْزِغْ مِنّی صالحَ ما اَعْطَیْتَنی ( نهج الفصاحه، ص 627).
    16. مَن اسْتغْفَرَاللهِ بِلسانِهِ وَ لَمْ یَنْدَمْ بِقلْبِهِ فَقَد استهزا بِنَفسِهِ ( حدیث تربیت، ج1، ص 79).
    17. کَمْ مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اورَثْتَ حزناً طویلاً ( الحدیث، ج1، ص 253).
    18. لا یقومُ حلاوَةُ اللَّذَةِ بِمرارَةِ الآفاتِ ( حدیث تربیت، ج2، ص 196).
    19. نَفسُ آدمَ الّتی عَصَتْ فَلامَهَا اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ( المیزان، ج39،ص 219).
    20. داستان راستان، ج1، ص 149
    21. العَقْلُ و الشَّهْوَةُ ضّدانِ، و مؤیَّدُ العقلِ العِلمُ و مؤیِّنُ الشَّهوَةِ الهَوی و النَّفسُ مُتنازِعَةً بَینَهُما فَایَّهُما فَهر کانَتْ فَی جانِبِه. ( غررالحکم ص 96)

    امضاء

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi