صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 27 , از مجموع 27

موضوع: دین و پیشرفت؛ ناساز یا همساز

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همسازی دین و پیشرفت


    برخلاف گمانه­های ناسازانگار، بین دین و پیشرفت پیوند عمیقی برخوردار است. این مساله از چند منظر قابل بررسی است:
    1. منظر تاریخی
    بهترین دلیل بر امکان چیزی وقوع آن است. بررسی تاریخی حکایت از پیوند ژرف دین اسلام و مقولاتی چون علم، توسعه و پیشرفت دارد. پاره­ای از آنچه در این باب گفتنی است، بویژه با توجه به بررسیهای تاریخی در مباحث پیشین گفته آمد. افزون بر آن گفتنی است مسلمانان بر اساس انگیزش و هدایت‏هاى دینى، مسیر رشد و تعالى را پوییدند و در تاریخ پر افتخار خود، تمدن درخشانى پدید آورده و حتی جهان غرب را مدیون خود ساختند. گوستاولوبون مى‏نویسد: «نفوذ اخلاقى همین اعراب زاییده اسلام، آن اقوام وحشى اروپا را که سلطنت روم را زیر و زبر نمودند، در طریق آدمیت داخل کرد و نیز نفوذ عقلانى آنان دروازه علوم و فنون و فلسفه را که از آن به کلى بى‏خبر بودند، به روى آنها باز کرد و تا ششصد سال استاد اروپاییان بودند» (لوبون، 1380: 751) . ویل دورانت (Will Durant) نیز در تاریخ تمدن مى‏گوید: «اسلام طى پنج قرن، از سال 81 تا 597 ه.ق (700تا 1200م) از لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو و حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار، سطح زندگانى، وضع قوانین منصفانه انسانى و تساهل دینى، ادبیات، دانشورى، علم، طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود». (دورانت، 1373، 4: 432) دکتر شفیعى کدکنى بر آن است که: «در سراسر حیات بشر دو نهضت برجسته و ممتاز نمودار است ... اولى نهضت عظیم اسلامى و دیگر رنسانس و هر دو زاییده اسلام‏اند». (شفیعى کدکنى، 1340، (مقاله)).
    به نظر می­رسد بر دو مورد یاد شده باید انقلاب عظیم اسلامی ایران را نیز افزود. این نهضت هم برخاسته از آیین مبین اسلام است و به لحاظ درجه اهمیت و قوت تاثیر کمتر از دو جریان پیش گفته نیست. انقلاب اسلامی مسیر جدیدی را فرا روی بشر جدید سرخورده از مکاتب و ایسمهای غربی قرار داده و می­رود تا جایگاه اصیل و حقیقی خدا، دین و معنویت را در متن تمدن بشری احیا نماید و الگوی جدیدی از علم، صنعت، غایات و مناسبات انسانی را جایگزین الگوی موجود قرار دهد.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2. سازه­های پیشرفت و منابع تامین آن


    دومین گام برای روشن تر شدن وابستگی پیشرفت و توسعه به دین و همسازی آن دو بازشناسی اقتضائات توسعه و پیشرفت و سپس منابع تامین کننده آنها است. در این باره به نظر می­رسد هرگونه الگوی توسعه و پیشرفت حداقل نیازمند سه مولفه زیر است: (الف) ارائة تعریفی مشخص از آن؛ (ب) ترسیم غایت و هدف پیشرفت؛ (ج) تعیین روش و تمهید ابزار و شرایط مناسب نیل به آن. و اکنون منابع تامین سه مولفه یاد شده:
    الف. برخلاف انگاره­های علم­گرایانه که در جستجوی همه مسائل بشری با سرپنجه دانش تجربی است؛ باید اذعان کرد که بند نخست امری کاملاً فراعلمی‌ است. علم تجربی قادر به تعریف توسعه نیست؛ زیرا هرگونه تلقی از توسعه، مبتنی بر درکی از انسان و جهان و اقتضائات وجودیِ آن دو و برآمده از نظرگاه فلسفی و به عبارت دیگر نوع جهان بینی و هستی شناسی است.
    ب. غایات و اهداف توسعه نیز بیرون از علم صورت می‌بندد و ضمن هماهنگی و هم‌سویی با تعریف، بر نوعی فرجام­شناسی، ارزش‌شناسی و ارزش‌گذاری ابتنا دارد و برآمده از تصمیمی مهم در زندگی است.
    لاجرم دو مورد فوق تماما صبغه مرامی پیدا کرده و توسعه و پیشرفت را با ادیانی با مایه‌های فلسفی و ایدئولوژیک مرتبط می‌کند و نیازمند آن می‌سازد و جداسازی آن از دین به معنای علمی کردن آن نیست؛ بلکه مبتنی کردن آن بر عنصر مرامی دیگر و به عبارتی دیگر دینی بشری و زمینی است که نسبت به دین آسمانی از خلاءهای بسیاری رنجور است. (بنگرید: شجاعی­زند، 1387: 64-65)
    استاد مطهرى در این باره می­نویسد: «یک مطلب اساسى در تمدن این است که چه چیز باید هدف تمدن و هدف بشریت و هدف اجتماع باشد. قطعاً پیامبران توانستند هدف مشخصى را عرضه بدارند و یک تمدن هدفدار به وجود آورند، در حالى که بشر امروز هنوز نتوانسته است هدفى براى تمدن خویش عرضه بدارد. پیامبران گفتند؛ هدف، خدا و لایتناهى و زندگى ابدى و دائمى باید بوده باشد و در عین حال توانستند رابطه اى میان یک زندگى معقول و مرفه و متکامل و میان آن هدف برقرار کنند. ولى بشر امروز نتوانسته است یک هدف معقول و مشخص معرفى کند و در عین حال میان یک زندگى آبرومند و شرافتمندانه و پر از کار و نشاط و جوشش و تکامل و آن هدف رابطه صحیح و معقول برقرار نماید» (مطهرى، 1374، مجموعه آثار، 3: 106 و 107) .
    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دکتر شریعتى نیز بر آن است که: «... برخلاف آنچه غالباً مى پندارند، جامعه و تمدن را ایدئولوژى و ایمان پى مى ریزد و نه فلسفه و علم و صنعت و هنر و ادب. اینها مصالح و مواد تمدن است. زمینه و روح تمدن ساخته مردانى است که داراى یک هدف اجتماعى و انسانى‎اند‎ و در راه آن مبارزه مى کنند. اینان زمینه را مى سازند و نبوغ‌هاى فلسفى و علمى و هنرى و فنى بعدها در این زمینه‌ها مى رویند و رشد مى کنند. امروز مشرق براى متمدن شدن به یک ایمان تازه نیاز دارد و بى آن وارد کردن مظاهر و مصالح تمدن اروپایى بیهوده و حتى زیان آور است». (شریعتى، 1363: 634)
    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ج. عنصر سوم نیز شاید در ابتدا تماما فنی، علمی و مدیریتی به نظر آید؛ اما آن نیز مبتنی بر پاره­ای مبانی فلسفی و شدیدا آمیخته با مجموعه­ای از ارزشها و هنجارها است. بنابراین مولفه سوم توسعه در عین بهره وری از تجربه و دانش بشری همچنان حاجتمند دین و ایدئولوژی است.
    از آنچه گذشت روشن می­شود که دین از مهمترین منابع مکمل و از لوازم وجودی توسعه است، تا آنجا که حتی الگوهای سکولار توسعه و پیشرفت نیز ناچارند به جای دین حق الهی، دین‏واره­ها یا عناصر ایدئولوژیک بدلی را پشتوانه خود قرار دهند و دینی بشری و زمینی را با همه کاستیهای آن، جایگزین دین آسمانی کنند.
    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    3. توانایی­ ها و درونمایه ­های دین


    بررسی درونمایه‌ها و داده­های تمدن­ساز و پیشرفت آفرین دین تحقیقی دراز آهنگ می­طلبد و آنچه از این مختصر بر می­آید تنها اشاره ای کوتاه و گذرا به برخی از آنها است. (بنگرید: شاکرین 1393: 41-57) اجمال مطلب اینکه دین مبین اسلام معارف گسترده و ژرفی در حوزه هستی­شناسی؛ انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و... در بر دارد که هر یک تامین کننده بنیادها و زیرساختهای نظری الگوی پیشرفت وتمدن بشری است. با تکیه بر همین مبانی است که دین در جهت بخشی و هدفگذاری معقول و متناسب با حقایق حاکم بر اوضاع عالم و آدم و فرجام انسان و جهان توانایی بدیل ناپذیری دارد. افزون بر آن اسلام حاوی احکام و قوانین گسترده­ای در رابطه با چگونگی تنظیم مناسبات انسانی و اداره حیات انسان است. لیکن یکی از پرسشهای اساسی در این باب این است که با توجه به تغییرات و تحوّلات شگرفی که در طی قرون و اعصار رخ نموده و نیازهای نوپدیدی که هر آن رخ می­نماید چگونه می­توان به قوانینی ثابت و ارایه شده در پانزده قرن پیش بسنده کرد؟ در پاسخ به این پرسش نکات مختلفی قابل طرح است، از جمله اینکه اسلام علاوه بر دارا بودن قوانین ثابت، همه­شمول و فرازمانی و فرامکانی، به حاجات ویژه عصری و تحول پذیر بشر تا پایان تاریخ نیز توجه نموده و حاوی ویژگی­هایی است که می­تواند در تأمین نیازهاى بشر کارآمد و پاسخگو باشد. برخی از این ویژگی­ها عبارتند از: (1) جامعیت؛ (2) برقراری پیوند وثیق با عقل‏ و قرار دادن آن به مثابه یکی از منابع دین و استنباط دینی (جوادی آملی، 1386: 11-70)؛ (3) عنصر اجتهاد؛‏ (4) هماهنگى با فطرت، طبیعت و سرشت ذاتی انسان؛‏ (5) دارا بودن قوانین ثابت و متغیر به تناسب نیازهای ثابت و متغیر انسان؛ (6) وجود قوانین حاکم و کنترل کننده، چون قاعده لاضرر و ...؛ (7) دادن اختیارات لازم به حکومت اسلامى، که در حقیقت به جامعه اسلامی بازگشت می­کند (مطهرى، 1374، مجموعه آثار، 21: 333)؛ (8) رابطه على و معلولى و پیوند احکام اسلام با مصالح و مفاسد واقعی انسان (همان، 16)؛ (9) انسجام، هماهنگى و سازگارى بین مجموعه قوانین اسلام؛ (10) اعتدال گروی و برقراری توازن بین دنیا و آخرت و مادیت و معنویت؛ (11) تأکید بر علم و تجربه مفید همراه با عمل. (فتحعلى، 1383)
    دکتر واگلرى - استاد تاریخ تمدن اسلامى در دانشگاه ناپولى ایتالیا - ضمن بیان امتیازات اسلام، درباره عنصر انطباق پذیرى قوانین آن با شرایط هر عصر مى‏نویسد: «... تعجب ما از دینى افزوده مى‏شود که مبادى اساسى اخلاق را بر پایه انتظام و وجوب پایه ریزى مى‏کند و واجبات انسان را نسبت به خویشتن و دیگران، در قالب قوانین دقیقى مى‏ریزد که تحوّل و تطور را پذیرنده است و با عالى‏ترین ترقّیات فکرى متناسب مى‏باشد» (واگلرى، بى‏تا، 125)
    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    افزون بر آن دلایلی اثباتی بر همسازی و پیوند لزومی این دو دلالت دارد از جمله اینکه: (1) دین عنصر مکمل و از لوازم وجودی توسعه است؛ زیرا تعریف توسعه و پیشرفت و ترسیم غایت و هدف آن کاملاً فراعلمی‌ و مبتنی بر مبانی فلسفی و مرامی و ایدئولوژیک است و بهترین منبع تامین آن دین حق الهی است. (2) روشها، ابزارها و شرایط توسعه نیز شدیدا آمیخته با مجموعه­ای از هنجارها و ارزشها است و در عین بهره­مندی از تجربه و دانش بشری همچنان حاجتمند دین و ایدئولوژی است. (3) دین مبین اسلام از جامعیت وتوانمندیهای بالایی در جهت تامین نیازهای ثابت و متغیر آدمی و انطباق معقول و جهت دهی تحولات عصری برخوردار است.
    جمع ­بندی و نتیجه ­گیری


    از بررسی­های به عمل آمده روشن شد که ناسازانگاری دین و پیشرفت و همچنین خنثی و ناتوان انگاری و زیان رسانی یا زیان بینی دین مردود است و دلایل متعددی بر سازگاری این دو گواهی می­دهد، از جمله: (1) دین حق الهى، بهترین برنامه رشد، تکامل و همساز با پیشرفت بشر در ابعاد مختلف زندگى است؛ (2) پاره­ای از دیدگاههای ناسازانگار مانند دیدگاه مارکس نمی‎تواند تبیینی از دین به طور کلی باشد و اگر راست آید، نسبت به دینی چون مسیحیت صادق است؛ (3) تحقیقات تاریخی نشان می­دهد که در موارد متعددی دین عامل بزرگی برای پویش و تحول در زندگی بشر و تغییرات سازنده اجتماعی بوده است تا آنجا که حتی برخی از محققان رنسانس غرب را نیز زاییده اسلام‏ دانسته­اند؛ (4) هرگونه تعبد و اصول ثابتی لزوما مانع توسعه و پیشرفت نیست؛ بلکه پیشرفت نیز در چارچوب پاره­ای اصول ثابت قابل تعریف است؛ (5) در اسلام امور تعبدی محض و خالی از مصلحت و حکمت واقعی وجود ندارد؛ (6) اسلام به دنیا نگاهی مثبت دارد، اما خطر دنیا پرستی و نادیده انگاشتن فراسوی این جهان را نیز گوشزد می­کند و دنیای مذموم در اسلام عبارت است از: دنیازدگی، تعلّقات اعتباری، و سراب­هایی که انسان را از یاد خدا و حرکت در جهت رشد و تکامل حقیقی غافل می‏کند و به فساد و تباهی می‏کشاند. (7) در دین مبین اسلام، ضمن وجود اصول ثابت، سازوکارهای مناسبی برای انطباق با شرایط و نیازهای تحول پذیر عصری و مدیریت و هدایت آنها وجود دارد. (8) ناکام و ناتوان انگاری دین در حوزه حیات اجتماعی افزون بر ابتنا بر مبانی دین­شناختی وجامعه­شناختی ناصواب، ناشی از مغالطه قیاس مع الفارق است.
    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    فهرست منابع


    قرآن کریم.
    بازرگان مهدی؛ 1378، مجموعه آثار، ج8، تهران؛ بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان.
    ــــــ؛ 1377، آخرت‌ و خدا، هدف‌ بعثت‌ انبیا، تهران. رسا.
    بوکاى، موریس؛ بى‏تا، عهدین، قرآن و علم، ترجمه حسن حبیبى، تهران؛ حسینیه ارشاد.
    پالس، دانیل؛ 1382، هفت نظریه در باب دین، ترجمه؛ محمد عزیز بختیاری، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول.
    پویمان، لویى؛ 1378، درآمدى بر فلسفه اخلاق، شهرام ارشد نژاد، تهران، گیل.
    توکل، محمد؛ 1370، جامعه شناسی علم، تهران، نص.
    جعفرى، محمدتقى؛ 1377، فلسفه دین، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
    جمیله، مریم؛ 1356، مقالاتى از بانو مریم جمیله، ترجمه سید غلامرضا سعیدى، اقدس حسابى، قم؛ نشر حر.
    جوادی­آملی، عبدالله، 1385، دنیاشناسی و دنیاگرایی در نهج البلاغه، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم.
    ــــــ؛ 1378، شریعت در آیینه معرفت؛ چ دوم، قم؛ مرکز نشر اسراء.
    ــــــ؛ 1386، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول.
    حلی، ابی عبدالله محمدبن‌احمدبن‌ادریس؛ 1366، مستطرفات السرائر، تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدی (عج)، قم؛ نشر مدرسه الامام المهدی (عج) .
    خمینی، روح‌الله (امام)؛ 1378، صحیفه امام، ج2 و 6 و21، دفتر تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
    دهخدا، علی‏اکبر؛ 1377، لغتنامه؛ ج8، تهران؛ مؤسسه لغتنامه دهخدا.
    دورانت، ویل؛ 1373، تاریخ تمدن، ترجمه؛ صارمى، ابوطالب و دیگران، ج 4، تهران؛ شرکت انتشارات علمى و فرهنگى ویراست دوم، چاپ چهارم.
    راغب اصفهانى، حسین‏بن محمد؛ 1412ق، المفردات فى غریب القرآن، دمشق، دارالقلم.
    ستوده، امیررضا و سیدناصری، حمیدرضا؛ 1378، رابطه دین و آزادی، تهران، ذکر.
    سروش، عبد الکریم؛ 1378، بسط تجربه نبوی، تهران؛ مؤسسه فرهنگی صراط.
    ــــــ؛ 1372، فربه‌تر از ایدئولوژی، تهران. مؤسسة فرهنگی صراط.
    ــــــ؛ 1376، مدارا و مدیریت، تهران. مؤسسة فرهنگی صراط.
    سعیدی، خلیل؛ 1386، نظریه­ها و قانون­مندی­های توسعه، تهران، انتشارات شرکت تعاونی کارآفرینان فرهنگ و هنر.
    شاکرین، حمیدرضا؛ 1384، سکولاریسم؛ ج1، تهران؛ کانون اندیشه جوان.
    ــــــ؛ 1393، دین شناسی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت (با تاکید بر گستره­شناسی اسلام)، تهران، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
    شریعتى، على؛ 1363، مجموعه آثار، ج 30 (اسلام شناسى)، تهران، چاپخش، چاپ چهارم.
    ضاهر، عادل؛ 1998، الاسس الفلسفیة، للعلمانیة، چاپ دوم، دارالساقى، بیروت.
    طباطبایی، سید محمد حسین؛ ترجمه المیزان؛ ج 2، 1374، قم؛ دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، چاپ پنجم.
    ــــــــ؛ 1387، تعالیم اسلام، تصحیح؛ سید هادى خسروشاهى، ‏قم، بوستان کتاب، چاپ اول.
    ‏فتحعلى، محمود؛ 1383، مبانى اندیشه اسلامى 4، درآمدى بر نظام ارزشى و سیاسى اسلام، قم؛ مؤسسه آموزش و پژوهشى امام خمینى، چاپ اول.
    لوبون، گوستاو؛ ۱۳۸۰، تمدن اسلام و عرب، ت‍ه‍ران‌، اف‍راس‍ی‍اب‌.
    مارکس، کارل؛ 1381، درباره مسأله یهود، گامی در نقد فلسفه هگل، ترجمه مرتضی محیط، تهران، نشر اختران.
    مجتهدشبستری، ‌محمد؛ 1379، نقدى بر قرائت رسمى از دین (بحران‌ها، چالش‌ها، راه‌حل‌ها)، طرح‎نو.
    ــــــ؛ (1379) ایمان‌ و آزادی،‌ تهران‌. طرح‌ نو.
    مصباح، مجتبى؛ 1378، فلسفه اخلاق، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ سوم.
    مصباح، محمدتقى؛ 1376، دروس فلسفه اخلاق، انتشارات، اطلاعات، تهران.
    ــــــــ؛ ۱۳۸۹، م‍ع‍ارف‌ ق‍رآن، ج4، (راه و راهنماشناسی)، ق‍م‌؛ م‍وس‍س‍ه‌ آم‍وزش‍ی‌ و پ‍ژوه‍ش‍ی‌ ام‍ام‌ خ‍م‍ی‍ن‍ی‌(ره‌) .
    مطهری، مرتضی؛ 1374، اسلام و مقتضیات زمان، قم، صدرا.
    ــــــــ؛ 1374، مجموعه آثار، ج 1 و 2و 3و 21، قم و تهران؛ انتشارات صدرا.
    ــــــــ؛ 1374، وحی و نبوت، قم؛ انتشارات صدرا.
    معین، محمد؛ 1376 ش، فرهنگ فارسی، ج1، تهران، امیرکبیر، چاپ دهم.
    واعظى، احمد؛ 1378، حکومت دینى، قم، نشر مرصاد، چاپ اول.
    واگلرى؛ بى‏تا، دفاع از اسلام، ترجمه فیروز حریرچى، تهران؛ فروغى.
    وبر، ماکس؛ ۱۳۸۲، اخلاقپروتستانیوروحسرمایهد اری، ترجمه؛ عبدالکریم رشیدیان و پریسا منوچهری کاشانی، تهران؛ شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم.
    گفتارها
    بیانات رهبری در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان 18/2/1384
    بیانات رهبری در دیدار بسیج دانشجویی 5/3/1384.
    بیانات رهبری در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه­های کرمان 19/2/1384.
    بیانات رهبری در دیدار وزیر و مسئولان وزارت کشور و استانداران 27/9/1370.
    بیانات رهبری در عید فطر 15/10/1371
    نزیه، حسن؛ روزنامه کیهان، 7 خرداد، 1358.
    مجلات
    بازرگان، مهدى؛ 1374، آخرت و خدا، هدف بعثت انبیاء، کیان، ش‌. 28 آذر و بهمن.
    سروش، عبد الکریم؛ 1385، «اسلام هویت تا سیاست عرفی» (گفتگو) روزنامة شرق (ش. 835) 25مردادماه.
    شاکرین، حمیدرضا؛ 1391، دنیا و آخرت (مقاله)، ماهنامه معارف، شماره 95.
    شجاعی­زند، علی‌رضا؛ 1387، «بازخوانی نقش دین در توسعه با نظر به اغراض تشکیل حکومت دینی»،پژوهشنامة متین، سال 10 ش. 41، زمستان.
    شفیعى کدکنى؛ محمدرضا؛ 1340، نهضت علمى اسلامى، نامه آستان قدس، ش 5 و 6، اردیبهشت و خرداد.

    امضاء

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi