صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 43

موضوع: دین انسانی یا انسان دینی

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1-2- اسلام دین فطرت


    فطرت در واقع نحوه خاص آفرینش انسان است. از دیدگاه اسلام، انسان ظرف تهی و بی­رنگی نیست که هر مظروفی در آن جای گیرد و هر رنگی رنگ انسانیت او باشد. هنگامی­که انسان متولد می­شود خمیرمایه و جبلت خاصی دارد، ارزش­های خاص از او دل می­برد و به صورت ذاتی از اموری تنفر دارد. لذا اگر در این مسیر قرار گیرد و این نهاد بالقوه را فعلیت بخشد و بذرهای نهفته در آن را بپروراند، در مسیر انسانی حرکت می­کند. روح آدمی هر چیزی را بر نمی­تابد و به هر سویی گرایش ندارد بلکه دارای ماهیتی خاص متناسب با ساختار روحی خود بوده که تنها به صورت بالقوه و نه بالفعل در نهاد انسان قرار داده شده است.
    آنچه به نام فطرت در مورد انسان ذکر شده را می­توان در دو قلمرو آدمی یافت؛ یکی در قلمرو گرایش­ها و دیگری در قلمرو بینش­ها. از اولی به فطرت دل و از دومی به فطرت عقل یاد می­شود. انسان دارای امیال خاصی است. این امیال آنگاه فطری خوانده می­شود که خاص انسان باشد و امیالی که مشترک بین انسان و حیوان یا بین انسان و نبات هست را معمولاً غریزی یا طبعی می­نامند. امیال فطری ناظر بر مقام انسانیت است که از آن به امیال عالی نیز یاد می­شود. در حوزه امیال و گرایش­ها، انسان به صورت جبلی و ارتکازی تمایلات خاصی دارد هم­چون میل به نیکی، حقیقت­جویی، زیبایی، پرستش، کرامت و.... در حیطه بینش نیز اصول ثابتی بر فکر و اندیشه او حاکم است که همان منطق تکوینی است و اصول بدیهیه عقلیه به طور غیراکتسابی در درون آدمی قرار داده شده است.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    یکی از اختلاف نظرهای اساسی و مهم دین مبین اسلام با مکتب­های مادی جهان آن است که اسلام برای انسان حقیقتی ثابت قایل است که از آن به فطرت یاد می­کند. قرآن کریم در آیه سی­ام از سوره روم می­فرماید:
    «فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرت الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن اکثر الناس لایعلمون» پس حق جویانه روی به جانب آیین پاک اسلام آور و پیوسته از طریق دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد. این است آیین استوار حق ولیکن اکثر مردم از حقیقت آگاه نیستند.
    در این آیه دین و فطرت دو حقیقت متناظر بر هم ذکر شده است. به عبارت دیگر حقیقت واحدی وجود دارد که صورت تکوینی­اش فطرت و صورت تشریعی آن دین است و این مهم­ترین سندی است که می­توان به وسیله آن انسانی بودن اسلام را اثبات کرد. تک تک آنچه در نصوص و قوانین اسلامی آمده است نسخه­هایی است که برای ابعاد وجودی آدمی نگاشته شده است. مادر مسائل اسلامی فطرت است و سنگ زیرین تعالیم اسلامی توحید و خدامحوری است. مواردی که قرآن از آن سخن می­گوید گرایش و کشش وی را به خداوند ناشی از ذات و روان انسان قلمداد می­کند. قرآن جوهره وجود آدمی را آمیخته با نفخه الهی می­داند که دست آفرینش از بدو خلقت وجود او را به آن سرشته است.
    در اینجا به اموری که ریشه در ذات آدمی دارد و اسلام بر آنها تأکید کرده است، اشاره می­کنیم:
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1-1- 2- اسلام و گرایش انسان به پرستش


    گرایش به پرستش و سپاسگزاری و به عبارت دیگر احساس وابستگی به امری مطلق و حقیقتی مقدس و برتر، نیاز عمده­ای است که انسان به صورت ناخودآگاه در عمق ضمیر خود آن را درک می­کند. چنین توجه و گرایش به موجودی والا و خضوع در برابر او، پرستش نام دارد. انسان در ابتدا از وجود چنین گرایشی در درون خود غافل است چرا که آگاهانه و روشن نیست اما همین جاذبه درونی، سرچشمه تلاش و تکاپوی او به سوی کمال است. در واقع گرایش به پرستش و سپاسگزاری، موتور محرک انسان است تا بتواند از راه بدست آوردن و تحصیل کمال به سمت آن موجود کامل و برتر حرکت کند.
    آن موجود مقدسی که انسان گرایش به پرستش او دارد و احساس وابستگی به آن را در عمق ضمیر خود می­یابد جز ذات خداوندی نیست. در واقع انسان با حس و انگیزشی درونی، خدا را می­شناسد و بدین ترتیب زمینه بندگی در مقابل پروردگار و ستایش او، به عنوان امری فطری در نهاد وی وجود دارد. بدین معنا که فطرت هر انسانی او را به سمت موجودی یکتا و برتر هدایت می­کند، به طوری­که هر انسانی از سویدای جان خویش به وجود پروردگار یکتا و خالق بی­همتا اذعان دارد. آثار مذهبی در طول تاریخ از قبیل معبدها، معماری­های مذهبی و هنرهای دینی دلیل بر این مدعاست.
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دین اسلام در کتاب هدایت انسان، آیات فراوانی مبنی بر راه صحیح پرستش و بندگی پروردگار ارائه می­دهد. توحید مورد تأکید اسلام از ناحیه عقل و فطرت به خوبی حمایت می­شود.
    به طور کلی الهیات قرآن بیش از هر چیز بر یگانگی خداوند تأکید کرده و نخستین شعار او «لا اله الا الله» است که بیش از شصت بار به عناوین مختلف و عبارت­های گوناگون در قرآن­کریم تکرار شده است. آیات توحیدی قرآن بیش از هر چیز توحید در خلق و امر و توحید در عبادت و اطاعت را گوشزد کرده و نخست توجه انسان را به یگانگی آفریدگار جلب نموده است.
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عبارات­های «الهکم اله واحد» (بقره، 163)، «لا اله الا هو» (بقره، 163، آل عمران، 18)، «ما من اله الا اله واحد» (مائده، 73) و «قل هوالله احد» (اخلاص، 1) وحدانیت پرودگار متعال را به اثبات می­رساند. این آیات بیانگر آن است که خداوند نه در خارج و نه در ذهن قابل کثرت و تعدد نیست؛ و اصولاً ثانی نمی­توان برای او فرض کرد و اگر هم فرض شود، باز خود همان است و چیزی به او اضافه نشده است.
    بر این اساس ذات پروردگار متعال تکثربردار نیست، نه در مرحله ذات و اسم و نه در مرحله ذات و صفت، به طوری­که اضافه صفت به ذات او و یا اضافه صفت به صفات او نیز موجب تکثر وی نمی­گردد و نه در عقل، نه در وهم و نه در خارج قابل انقسام است. بدین ترتیب خدای­ تعالی احدی­الذات است.
    در واقع این امر که اسلام همواره بر وحدانیت خدا تأکید می­کند در همه موارد با عقل آدمی هماهنگ و سازگار است. قرآن­کریم برای اثبات این مطلب در بسیاری از آیات، انسان را به تأمل در طبیعت و آفرینش موجودات دعوت می­کند چرا که وحدت و هماهنگی که در سراسر طبیعت حاکم است، وحدت مبدأ و آفریدگار را به اثبات می­رساند.
    در برخی از آیات نیز قرآن­کریم انسان را به تأمل و تفکر در خویشتن و به عبارت دیگر تأمل در آیات و نشانه­های انفسی دعوت کرده است. در آیه هشتم از سوره روم می­فرماید: «اولم یتفکروا فی انفسهم ما خلق الله السموات و الارض و ما بینهما الا بالحق و اجل مسمی» آیا در نفوس خود تفکر نکردند که خدا آسمان­ها و زمین و هرچه در بین آنهاست همه را جز به حق و به وقت معین نیافریده است؟
    در انسان به طور فطری احساس و تمایلی وجود دارد که خود به خود او را به سوی آفریدگارش می­کشاند به طوری­که خود را با یک حقیقتی وابسته و پیوسته می­داند و همواره علاقمند است که به آن حقیقت نزدیک شود. در واقع آنجا که آدمی غبار غفلت را از ذهن و ضمیر خویش می­تکاند وجود آن حقیقت دلربا را بیشتر احساس می­کند. این میل و کشش درونی نیز دلیل دیگری است بر هماهنگی استدلال­های قرآن­کریم با ساختمان فکری، عقلانی و حتی احساسی افراد بشر.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بر طبق این آیات کسانی که از علم و آگاهی برخوردارند با افرادی که فاقد آن هستند یکسان و در یک مرتبه نیستند و علم و آگاهی از چنان اهمیتی برخوردار است که خداوند کسانی را که اندیشه خود را به کار نمی­اندازند بدترین جانوران به حساب آورده است.
    «علم ادم الاسماء کلها» خدای عالم همه اسماء را به آدم تعلیم داد (بقره، 31).
    بنا به آیه فوق خداوند هستی را به انسان آموزش داده است چرا که اسم به معنای واقعی همان کلمات و حقایق وجودی عالم است که مظهر اسماء الهی است. بدین معنا که پروردگار عالم آن­چنان استعدادی در نهاد انسان قرار داده است تا بتواند با کسب علم و دانش حقایق عالم هستی را درک نماید.
    2-1-2- اسلام، علم دوستی و تعقل


    از آنجایی­که انسان موجودی دانش دوست است و همواره علم، تفکر، آگاهی و شناخت از عوامل سازنده او به شمار رفته است، اسلام نیز به عنوان یک دین جامع و انسانی زمینه­ها و راهکارهای کسب علم، آگاهی و دانش را برای او فراهم کرده است. با در نظر گرفتن صدها آیه از آیات قرآن که از مسأله شناخت سخن به میان آورده است به طور قاطع می­توان گفت که هیچ مکتبی نمی­توان یافت که مانند اسلام برای علم و آگاهی ارزش قایل باشد، انسان­ها را به سمت آن سوق دهد و دست یافتن به شناخت را ممکن بداند. آیات زیر شاهد بر این مدعاست:
    «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون» آیا کسانی که می­دانند با کسانی که نمی­دانند برابرند؟ (زمر، 9).
    «ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون» بدترین جنبندگان نزد خداوند کرها و لال­هایی هستند که تعقل نمی­کنند (انفال، 22).
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همچنین قرآن­کریم در آیات فراوانی انسان را به تفکر و تدبر دعوت نموده است. از دیدگاه قرآن­کریم مرتبه و مقام افرادی که دارای علم و دانش هستند، در سطح بالاتری از سایرین قرارگرفته است به طوری­که می­فرماید:
    «یرفع الله الذین امنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات» خداوند درجات کسانی از شما را که ایمان آورده و کسانی را که دارای علم و دانش هستند، بالا می­برد (مجادله، 11).
    از دیگر نشانه­های اهمیت و لزوم علم برای رشد انسان از دیدگاه اسلام آن است که اگر انسانی علم و آگاهی نداشته باشد نمی­تواند تکالیف الهی را بشناسد تا به اطاعت از آنها تن در دهد. قرآن علت سقوط بسیاری از تبه­کاران را عدم علم و آگاهی می­داند و می­فرماید:
    «و قالوا لوکنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر» و گفتند اگر ما به سخنان آنان گوش می­دادیم یا تعقل می­کردیم هرگز از یاران دوزخ نبودیم (ملک، 10).
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    برخی از آیات قرآن­کریم نیز با دعوت کردن انسان به تفکر و تدبر در امور مختلف از جمله آیات آفاقی و انفسی بر این­که انسان موجودی صاحب شعور و آگاهی است تأکید می­ورزد:
    « سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق» ما آیات قدرت و حکمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملاً هویدا و روشن می­گردانیم تا ظاهر و آشکار شود که او بر حق است (فصلت، 53).
    در ارزش علم و دانش همین بس که در نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شده، سخن از علم به میان آمده است:
    «اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا وربک الاکرم، الذی علم بالقلم» بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد، خلق کرد انسان را از خون بسته، بخوان و پروردگارت از همه کریمان کریم­تر است. او کسی است که نوشتن با قلم را یاد داد (علق، 4-1).
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در این آیات ابتدا سخن از خداوند و پس از آن سخن از انسان و سرانجام سخن از علم و دانش به میان آمده و این نشان­دهنده ارزشی است که دین اسلام برای علم و دانش قایل است، چرا که بلافاصله بعد از سخن از خداوند و انسان به علم و دانش اشاره کرده است. در دیدگاه قرآن عقل موهبتی از جانب پروردگار محسوب می­شود که آدمی را به سوی حق هدایت می­کند. علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان می­فرمایند:
    قرآن شریف عقل را نیرویی می­داند که انسان در امور دینی از آن بهره­مند شود و او را به معارف حقیقی و اعمال شایسته رهبری کند و در صورتی که از این مجرا منحرف گردد، دیگر عقل نامیده نمی­شود. منظور از عقل در قرآن شریف، ادراکی است که در صورت سلامت فطرت به طور تام برای انسان حاصل می­شود (1374، ج2، 375).
    در بعضی از روایات عقل به عنوان ابزاری برای شناخت معرفی شده است. امام صادق(ع) می­فرمایند:
    عقل است که خدا انسانها را به آن آراسته و روشنی بخش آنان قرار داده است. پس بندگان به واسطه عقل آفریدگار خود را شناخته و خوب را از بد تمیز داده­اند، و شناخته­اند که تاریکی در نادانی و روشنایی در آگاهی است. این چیزی است که عقل، آنان را به آن رهنمون شده است... (کلینی رازی، 1385، ج1، 53).
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    3-1-2- توجه اسلام به خیر و نیکی


    دین اسلام به خیر و نیکی و نیازهای اخلاقی انسان توجه ویژه­ای مبذول داشته است به طوری که با طرح آن نه تنها قصد برآوردن نیازهای انسان را دارد بلکه می­خواهد با پاسخ­گویی صحیح به آن انسان را به سوی رشد و کمال هدایت کند.
    البته یادآوری این نکته ضروری است که منظور از خیر و نیکی، آن دسته از فضایل اخلاقی است که در برگیرنده خیر اخلاقی بوده و مشتمل بر دو دسته از گرایش­ها و نیازهای اخلاقی فردی و اجتماعی انسان است. فضایلی همچون شجاعت، نظم و انضباط، تسلط بر نفس و نمونه­هایی از این قبیل مبتنی بر گرایش­های فردی و فضایلی چون نوع دوستی، کمک به دیگران، فداکاری، دلسوزی و اموری از این سنخ مبتنی بر گرایش­های اجتماعی است. دین مبین اسلام با طرح چنین فضایلی برای انسان انگیزه­های متعالی در نظر دارد تا وی همراه با عملکردهای اخلاقی­اش ساخته شود و با اقدام در جهت قرب به خداوند و عمل کردن به دستورات الهی از کمال وجودی که مد نظر آفریدگار اوست، برخوردار شود. در واقع اهمیت این بعد از ابعاد انسانی در حدی است که پیامبر اکرم(ص) می­فرمایند: «همانا من برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدم» (مجلسی، 1402، ج6، 210).
    همچنین اسلام عقل را حجت و به نوعی منبع معرفت می­داند چرا که بسیاری از آیات و روایات به صورت­های گوناگون بر سندیت و حجیت عقل در معارف صحه گذاشته و بر تعقل و تفکر در نظام آفرینش تشویق و تأکید کرده­اند. به بیان دیگر دعوت قرآن مجید بدون این­که عقل و نتیجه استدلال عقلی دارای حجت باشد، بی­معنا و لغو خواهد بود.
    در واقع عقل نیرویی است که انسان در دین خود از آن بهره­مند می­گردد و به وسیله­ آن راه را به سوی حقایق و اعمال صالحه پیدا نموده و پیش می­گیرد (طباطبایی، همان، ج2، 375). چه این­که تنها با یاری منطق تعقل به سوی اعمالی که حقند، تحریک می­شود و تنها با داشتن منطق تعقل است که پیروی از حق را سودمندترین اعمال می­دانند. نکته قابل توجه در این باب آن است که قرآن­کریم به خاطر استقامت فکر و ثواب بودن علم و خالی بودن آن از خیالات حیوانی و القائات شیطانی، تقوا را در تفکر و تعقل شرط دانسته است به طوری­که هرگز آن را راهی جدا و مستقل و در مقابل تفکر منطقی، نمی­داند.
    امضاء

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi