صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28

موضوع: رابطه ادیان الهی

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آن‌چه در اینجا مهم است، نام‌ها و گرایش‌های دینی نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، ایمان به خدا و روز قیامت و انجام عمل صالح است. نمی‌توان رحمت خدا را منحصر در ملت و قوم خاصی دانست؛ زیرا رحمت خدا ـ چنان‌که قرآن می‌گوید: ـ همه چیز را شامل می‌شود. در اینجا باید به این نکته توجه داشت که قرآن، خدا را از هر چیزی منزه می‌داند و هیچ چیزی را همانند او نمی‌داند: «لیس کمثله شیء؛ و خدا خود را به هیچ چیزی جز به رحمت ملزم نساخته است». قرآن این التزام را درچندین آیه طرح کرده است: «کتب علی نفسه الرّحمة؛ [خدا] رحمت را بر خویشتن واجب گردانیده است».
    رحمت به معنای محبت است و ژرفای این محبت در رابطه پدر و مادر و فرزند دیده می‌شود. واژه رحمت مشتق از رَحِم است. در حدیث آمده است: نخستین چیزی که خداوند آفرید، رحم است و یکی از نام‌های خداوند نیز از همین واژه مشتق شده است. بنابراین، یکی از نقاط اشتراک ما مسلمانان و مسیحیان، امیدواری به رحمت خدای عزوجل است.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بنابراین، نقل سخن نصارا که گفتند: انّا نصاری برای تصریح بر گواهی است.
    پرسش‌هایی درباره نصارا در قرآن مطرح شده است که آیا آنان مسیحیان‌اند و یا به عبارت روشن‌تر آیا آنان از مسیحیان روم و بیزانس هستند؟ ما نمی‌توانیم بگوییم که نصارای شبه جزیره عربستان، مسیحی نبوده‌اند و الهیات‌شان را هم جدا از الهیات کشیشان ارتدکس یا کشیشان شرقی و غربی کلیسای نخست نمی‌بینیم.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    رابطه اسلام و مسیحیت




    با این حال قرآن بر وجود رابطه‌ای متمایز و ویژه میان مسلمانان و مسیحیان تاکید می‌کند. قرآن به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وس لّم) خطاب می‌کند:
    «و لتجدنّ اشدّ الناس عداوة للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا و لتجدنّ اقربهم مودّة للذین آمنوا الذین قالوا انّا نصاری؛ [۱۴] مسلماً یهودیان و کسانی را که شرک ورزیده‌اند، دشمن‌ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت و قطعاً کسانی را که گفتند: ما نصرانی هستیم، نزدیک‌ترین مردم در دوستی با مؤمنان خواهی یافت».
    واژه «یهود» در کاربرد قرآنی و یا بیش‌تر کاربردهای قرآنی آن، اشاره به بنی‌اسرائیل و یا یهود ـ به عنوان ملتی که در قرن‌های متوالی جریان داشته است ـ و نیز به یهودیان مدینه که اسلام را رقیب قدرت اقتصادی و اجتماعی خود می‌دیدند، اشاره دارد؛ اما چرا قرآن می‌گوید: «الذین قالوا انّا نصاری»؛ یعنی کسانی که می‌گویند ما نصرانی هستیم، و نمی‌گوید کسانی که نصرانی هستند؛ زیرا قرآن گواهی می‌دهد و چه بسا گرایش ایشان نیز همانند گرایش اعراب بدوی باشد:
    «قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا؛ [۱۵] [برخی از] بادیه نشینان گفتند: ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید: اسلام آوردیم».





    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دلیل دوستی نصارا با مؤمنان


    قرآن دلیل دوستی نصارا با مؤمنان را چنین توضیح می‌دهد:
    «ذلک بانّ منهم قسّیسین و رهباناً و انّهم لایستکبرون. و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع ممّا عرفوا من الحق؛ [۱۶] زیرا برخی از آنان، دانشمندان و رهبانانی هستند که تکبر نمی‌ورزند، و چون آنچه را به سوی این پیامبر نازل شده بشنوند، می‌بینی بر اثر آن حقیقتی که شناخته‌اند، اشک از چشمهاشان سرازیر می‌شود».
    مهم‌ترین نکاتی که در این آیات بدان اشاره رفته، این است که نصارا استکبار نمی‌ورزند؛ یعنی دچار حالت استکباری ـ که ابلیس را از محضر الهی دور کرد ـ نمی‌شوند و در آخرت وارد بهشت خواهند شد.
    قرآن «ترک دنیا»ی مسیحیان را محکوم نکرده است:
    «و رهبانیة ابتدعوها ما کتبناها علیهم الاّ ابتغاء رضوان الله؛ [۱۷] و [اما] ترک دنیایی که از پیش خود درآوردند، ما آن را برایشان مقرر نکردیم، مگر برای آن که کسب خشنودی خدا کنند».
    بدعت همواره ناپسند نیست. بدعت پسندیده هم داریم، اما سئوال این است که آیا مسیحیان حق رعایت رهبانیت (ترک دنیا) را داشتند؟ به نظر من تاریخ باید به این سئوال پاسخ بدهد.
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در سوره آل عمران، قرآن اشاره می‌کند که از جمله اهل کتاب این گروه هستند: «امّة قائمة یتلون آیات الله آناء اللیل و هم یسجدون؛ [۱۸] گروهی درست کردارند که آیات الهی را در دل شب می‌خوانند و سر به سجده می‌نهند».
    مسلمانان از رهبانان عبادت پیشه‌ای که در بیابان‌ها زندگی می‌کردند، چیزهای فراوانی ـ به ویژه از میراث معنوی و روحانی‌شان ـ آموختند. چه بسا این سخن درست باشد که غنای معنوی عرفان اسلامی، نتیجه تعامل عقیده اسلامی با زهد رهبانی‌ای است که در صحرای شبه جزیره عربستان و صحرای سوریه و دیگر قلمروهای دولت اسلامی و زبان عربی وجود داشته است.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تفسیر و تأویل قرآن




    قرآن کریم به روابط مسیحیان و مسلمانان به چشم روابطی ویژه می‌نگرد، اما قرآن هم مانند هر کتاب مقدس دیگری همواره مورد تفسیر و تاویل است و دارای معانی فراوان:
    «قل لو کان البحر مداداً لکلمات ربّی لنفد البحر قبل ان تنفد کلمات ربّی؛ [۱۹] بگو: اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکّب شود، پیش از آن که کلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعاً دریا پایان می‌یابد».
    حدیثی هم داریم که قرآن را دارای ظاهر و باطن، و هر ظاهری را دارای باطنی ـ تا هفت یا هفتاد بطن ـ می‌داند. طبیعی است که هر تفسیری، بازتاب عصر و زمانه است که نویسنده‌اش در آن می‌زید؛ اما مشاهده می‌کنیم که از دیر زمان، مسلمانان از فرهنگ کثرت‌پذیر قرآنی فاصله گرفته‌اند؛ حتی در تاریخ طبری و دیگران می‌خوانیم که آنان آیه ۶۲ سوره بقره را که می‌گوید: نصارا و اهل دیگر ادیان که به خدا ایمان دارند در نزد خدا پاداش دارند، چنین تفسیر کرده‌اند که این آیه درباره سلمان فارسی و یاران او نازل شده است؛ و نیز آیاتی که نصارا را به سبب تکبر نورزیدن و پرستش خدا می‌ستاید، مربوط به نجاشی و یاران او که به رسالت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وس لّم) ایمان آوردند و مسلمان شدند می‌دانند. پرسشی که اینجا مطرح می‌شود این است که اگر این افراد مسلمان شدند، دیگر چگونه این آیات بر آنان قابل تطبیق است؟ با آن که درباره اهل کتاب یا غیرمسلمان‌بودن نازل شده است که اگر غیرمسلمانی مسلمان شود، حکمش همانند حکم دیگر مسلمانان است. بنابراین، باید این آیات را در چارچوب عام قرآنی آن، مطالعه و بررسی کنیم، نه در چارچوب گروه معینی که در تاریخ ظهور کردند و گذشتند.
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    هدف از ارتباط ادیان


    حال باید به این نکته بپردازیم که هدف از رابطه متمایز میان مسلمانان و مسیحیان و به طور خاص، و رابطه مسلمانان و پیروان دیگر ادیان و به ویژه، اهل کتاب چیست، هدف اساسی از این رابطه، گفت وگو و هم‌زیستی است، نه تنها هم‌زیستی مسالمت‌آمیز که هم‌زیستی ایمانی میان پیروان دیگر ادیان و امت اسلامی و کلیسای مسیحی و دیگران منظور نظر است. طبیعی است که این هم زیستی ایمانی باید برپایهٌ مبادی معینی استوار باشد که به نظر من مورد توافق همه ما است. در قرآن، خدا در خطاب به محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وس لّم) به همه مسلمانان و اهل کتاب پیام می‌فرستد:
    «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم…؛ [۲۰] بگو‌ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایسیتم. آن سخن یکسان این است که جز خدا را نپرستیم، و این یعنی اینکه تنها خدا را بپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر ـ یا چیز دیگری ـ را به خدایی نگیرد».
    خدا به مسلمانان خطاب می‌کند:
    «ولاتجادلوا اهل الکتاب الاّ بالتی هی احسن الاّ الذین ظلموا منهم؛ [۲۱] و با اهل کتاب جز به [شیوه‌ای] که بهتر است، مجادله مکنید، مگر [با] کسانی از آنان که ستم کرده‌اند».
    ستم همیشه انحراف از راه عدل و اعتدال است و در اسلام هر دو گونه ستم ـ یعنی ستم بر خویش و ستم به دیگران ـ حرام است. در ادامه می‌فرماید:
    «الاّ الذین ظلموا منهم و قولوا آمنّا بالّذی انزل الیکم و الهنا و الهکم واحد و نحن له مسلمون؛ [۲۲] مگر [با] کسانی از آنان که ستم کردند و بگویید: به آنچه به سوی ما نازل شده و [آنچه] به سوی شما نازل گردیده ایمان آوردیم، و خدای ما و خدای شما یکی است و ما تسلیم اوییم».
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اسلام در قرآن




    سه نکته دیگر باقی می‌ماند: نخست اینکه آن «اسلام» که قرآن بدان فرا می‌خواند کدام است؟ قرآن می‌گوید:
    «انّ الدین عندالله الاسلام؛ [۲۳] در حقیقت، دین نزد خدا همان اسلام است».
    در همین سوره به دو آیه دیگر نیز در این باره بر می‌خوریم:
    «و لو آمن اهل الکتاب لکان خیراً لهم…؛ [۲۴] و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند، قطعاً برای شان بهتر بود».
    و آیه دوم می‌گوید:
    «و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین؛ [۲۵] و هر که جز اسلام، دینی [دیگر] جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود، و وی در آخرت از زیانکاران است».
    این اسلامی که قرآن همه انسان‌ها را بدان فرا می‌خواند، همانا اطاعت و انقیاد نسبت به اراده خداست؛ یعنی اینکه اراده انسان، مطابق اراده خدا شود. اسلام یعنی اینکه انسان تسلیم خدای عزوجل و اراده و محبت و رحمت او شود. این اسلام، همان چیزی است که به نظر قرآن همه پیامبران برای آن آمده‌اند و همان مبنایی است که هستی بر آن استوار شده است. از نظر قرآن، جهان هستی تسلیم خدا است؛ زیرا از سنت‌هایی که خدا در آن نهاده است، پیروی می‌کند. اسلام انسان، برعکس اسلام فرشتگان، اسلامی آزاد، برگزیده و اختیاری است. ما انسان‌ها و جنیان، تسلیم‌شدن یا تسلیم‌نشدن به خدا را بر می‌گزینیم. البته این داستان دیگری دارد که آیا جن، انسان است یا چیز دیگری است؟ از نظر قرآن، جن انسان نیست، بلکه آنان از آتش آفریده شده‌اند.
    «و خلق الانسان من صلصال کالفخّار. و خلق الجانّ من مارج من نار؛ [۲۶] انسان را از گل خشکیده‌ای سفال مانند آفرید و جنّ را از تشعشعی از آتش خلق کرد».
    «الاّ ابلیس کان من الجنّ ففسق عن امر ربّه؛ [۲۷] جز ابلیس که از [گروه] جنّ بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید».
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خلیفه الهی در زمین




    از نظر قرآن، مخلوقات سه گونه‌اند: اول، فرشتگان که از جنس نورند و نافرمانی خدا نمی‌کنند (ابلیس از جنس فرشتگان نبود). دوم، جنّ که از آتش آفریده شده است و ابلیس از ایشان بود. سوم، انسان که همین موجود زمینی خاکی است. خدا نام‌ها را به انسان آموخت و او را جانشین خود قرار داد. خدا می‌گوید:
    «انّی جاعل فی الارض خلیفة؛ [۲۸] من در زمین جانشینی خواهم گماشت».
    این خلافت الهی، همان تکلیف و امانتی است که خدا آن را به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرد و آنان از برداشتن آن سرباز زدند و از آن هراسناک شدند، و انسان آن را برداشت. بنابراین، جانشینی خدا در زمین ـ که از آنِ همه انسان‌ها است ـ ویژگی انسان است و حکم می‌کند که جوهر اسلام، برداشتن بار جانشینی و امانت الهی به گونه‌ای شایسته است. هم‌چنین اسلام، همین شریعتی است که حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وس لّم) آورده که مردمانی او را پیروی کردند و دیگرانی هم از او پیروی نکردند. این اسلام همان است که امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) می‌گوید:
    «الاسلام ما علیه تتناکحون و تتوارثون، و الایمان ما علیه تثابون و تعاقبون.»
    اسلام همان چیزی است که بر اساس آن نکاح می‌کنید و ارث می‌برید، و ایمان آن چیزی است که بر اساس آن پاداش و سزا می‌بینید.
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اسلام همان چیزی است که بادیه‌نشینان بدان گردن نهادند، ولی ایمان نیاوردند:
    «قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لمّا یدخل الایمان فی قلوبکم؛ [۲۹] بادیه‌نشینان گفتند: ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاوردید، ولی بگویید: اسلام آوردیم و هنوز در دلهای شما ایمان راه نیافته است».
    البته حکم‌کردن به این که ایمان در دل انسان‌ها داخل شده یا نشده است، تنها از آن خدا است و از این رو، هیچ گاه در اسلام محکمه‌های تفتیش عقاید بر پا نشده است. کسی که می‌گوید: لااله الاّ الله، شهادت بر اسلام داده است و مسلمان است و همه حقوق و وظایف یک مسلمان را دارد. بنابراین، مفهوم اسلام در دو سطح جهانی و تاریخی دینی، قابل بررسی است.
    در حدیثی آمده است که جبرئیل از پیامبر و اصحابی که پیرامون آن حضرت بودند پرسید: اسلام چیست؟
    حضرت پاسخ داد: اینکه شعائر یا ارکان اسلام را بر پاداری.
    پرسید: ایمان چیست؟
    پاسخ داد: اینکه به خدا و فرشتگان و کتاب‌های آسمانی و روز قیامت ایمان بیاوری.
    سپس پرسید: احسان چیست؟
    پاسخ داد: اینکه خدا را چنان بپرستی که گویی می‌بینی‌اش و اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند.
    بنابراین، احسان بالاترین مرتبه ایمان است و آن گاه که ایمان و احسان و اسلام جمع شدند، اسلام حقیقی را تشکیل می‌دهند. بنابراین، باید بین جوهر قرآنی مفهوم اسلام و اسلام به عنوان یک شریعت برای مردم، تفاوت نهاد.
    امضاء

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi