صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: خودشناسی و تهذیب نفس

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    کلام علامه طباطبایی


    در تفسیر المیزان می‌خوانیم: «انسان هر قدر متکبر باشد، و فراهم بودن اسباب زندگی او را به غرور وا دارد، نمی‌تواند این حقیقت را انکار کند که مالک وجود خویش نیست، و استقلالی در تدبیر خویشتن ندارد، چه این‌که اگر مالک خویشتن بود، خود را از مرگ و سایر آلام و مصائب زندگی باز می‌داشت، و اگر مستقل به تدبیر خویش بود، هرگز نیاز به خضوع در مقابل عالم اسباب نداشت... بنابراین، نیاز ذاتی انسان به پروردگار و مالک مدبر، جزء حقیقت وجود اوست، و فقر و نیاز بر پیشانی جانش نوشته شده، این حقیقتی است که هر کس از کمترین شعور انسانی برخوردار باشد به آن اعتراف می‌کند، و تفاوتی میان عالم و جاهل و صغیر و کبیر، در این مساله نیست!
    بنابراین، انسان در هر مرحله‌ای از انسانیت ‌باشد، به روشنی می‌بیند که مالک و مدبر و پروردگاری دارد، چگونه نبیند در حالی که نیاز ذاتی خود را به روشنی می‌بیند. لذا بعضی گفته‌اند که آیه اشاره به حقیقتی می‌کند که انسان در زندگی دنیا آن را در می‌یابد که در همه چیز از شؤون حیات خود، نیازمند است - نیازمند به بیرون وجود خود - پس معنی آیه ‌شریفه این است که ما انسانها را به نیاز و احتیاجشان آگاه ساختیم و آنها به ربوبیت ما اعتراف کردند». [۱۷]
    به این ترتیب ثابت می‌شود که شناخت ‌حقیقت نفس انسان با صفات و ویژگیهایش، سبب معرفة الله و شناخت خداست. حدیث معروف «من عرف نفسه عرف ربه؛ [۱۸] هرکس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت.» نیز ناظر به همین است.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شهرت حدیث من عرف نفسه




    این حدیث گاهی به صورت بالا، و گاه به صورت «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، گاه از پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وس لّم) و گاه از امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) و گاه از صحف ادریس، نقل شده است. در بحارالانوار از کتاب ادریس پیامبر (علیه‌السّلام) در صحیفه چهارم که صحیفه معرفت است چنین نقل شده: «من عرف الخلق عرف الخالق، و من عرف الرزق عرف الرازق، و من عرف نفسه عرف ربه؛ کسی که مخلوق را بشناسد خالق را می‌شناسد، و کسی که رزق را بشناسد رازق را می‌شناسد، و کسی که خود را بشناسد پروردگارش را می‌شناسد». [۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲]
    به هر حال مضمون این حدیث در چند جای از بحارالانوار از پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وس لّم) یا سایر معصومین (علیه‌السّلام) یا ادریس پیامبر (علیه‌السّلام) نقل شده است و همچنین از امام علی‌بن ابی‌طالب (علیهما‌السّلام) در غررالحکم. [۲۳] علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بعد از ذکر این حدیث ‌شریف می‌فرماید: « شیعه و سنی این حدیث را از پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وس لّم) نقل کرده‌اند و این یک حدیث مشهور است. [۲۴]
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تفاسیر برای حدیث من عرف نفسه




    برای این حدیث ‌شریف، تفسیرهای گوناگونی گفته شده یا می‌توان گفت، از جمله:


    برهان نظم


    این حدیث در حقیقت اشاره به «برهان نظم» است، یعنی هرکس شگفتیهای ساختمان روح و جسم خود را بداند و به اسرار و نظامات پیچیده و حیرت‌انگیز این اعجوبه خلقت پی‌برد، راهی به خدا به روی او گشوده می‌شود؛ زیرا این نظم عجیب و آفرینش شگفت‌انگیز نمی‌تواند از غیر مبدا عالم و قادری، سرچشمه گرفته باشد. بنابراین، شناختن خویشتن سبب معرفة الله است.
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    برهان علت و معلول


    حدیث می‌تواند اشاره به «برهان علت و معلول» باشد؛ برای این که انسان هرگاه در وجود خویش کمی دقت کند می‌فهمد که روح و جسم او معلول علت دیگری است که او را در آن زمان و مکان خاص به وجود آورده، هنگامی که به سراغ علت وجود خویش (فی‌المثل پدر و مادر) می‌رود باز آنها را معلول علت دیگری می‌بیند، و هنگامی که سلسله این علت و معلول را پی‌گیری می‌کند، به اینجا می‌رسد که آنها نمی‌توانند تا بی نهایت پیش بروند چرا که تسلسل لازم می‌آید و بطلان تسلسل بر همه دانشمندان مسلم است. [۲۵]
    بنابراین، باید این سلسله به‌جایی ختم ‌شود که ‌علت نخستین و به‌ تعبیر دیگر علةالعلل و واجب ‌الوجود است، هستی‌اش از درون ذاتش می‌جوشد و در هستی‌خود محتاج دیگری نیست. هنگامی که ‌انسان خودش را با این وصف بشناسد به خدای خویش پی می‌برد.
    برهان وجوب و امکان


    ممکن است این حدیث اشاره به «برهان وجوب و امکان» باشد، چرا که اگر انسان دقت در وجود خویش کند می‌بیند وجودی است از هر نظر وابسته و غیر مستقل، علم و قدرت و توانایی و هوشیاری و سلامت و بالاخره تمام هستی او با شاخ و برگهایش، وجودی است غیر مستقل و نیازمند که بدون اتکا به یک وجود مستقل و بی‌نیاز، یک لحظه امکان ادامه بقاء او نیست. او به اصطلاح شبیه به معانی حرفیه است که در ضمن جمله به کار می‌روند، و در واقع بدون وابستگی معانی اسمیه، مفهوم و معنی خود را بکلی از دست می‌دهند؛ (مثلا، هنگامی که گفته می‌شود: «من از خانه به سوی مسجد رفتم» واژه «از» و «تا» بدون تکیه بر «خانه» و «مسجد»، هیچ مفهومی ندارد. بنابراین، معانی اسمیه است که به معانی حرفیه مفهوم می‌بخشد.) و به این ترتیب هر کس خود را با این ویژگی بشناسد خدای خود را خواهد شناخت، چرا که وجود وابسته بدون وجود مستقل غیرممکن است.
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    برهان فطرت


    این حدیث می‌تواند اشاره به «برهان فطرت» باشد، یعنی هرگاه انسان به زوایای قلب خود و اعماق روح خود پی ببرد، نور الهی و توحید که در درون فطرت اوست، بر او آشکار می‌شود، و از «معرفةالنفس» به «معرفةالله» می‌رسد، بی آن‌که نیازی به دلیل و استدلال داشته باشد.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مساله صفات خدا


    این حدیث می‌تواند ناظر به «مساله صفات خدا» باشد، به این معنی که هرکس خویشتن را با صفات ویژه ممکنات و مخلوقات که در اوست‌ بشناسد، به صفات پروردگار پی خواهد برد. [۲۶] [۲۷]
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اثبات یگانگی و ربوبیت


    مرحوم علامه مجلسی تفسیر دیگری از بعضی از علما درباره این حدیث نقل می‌کند و حاصل آن این است که: «روح انسان یک موجود لطیف لاهوتی است در صفت ناسوتی (یعنی از جهان ماوراء طبیعت است که با صفات عالم طبیعت ظاهر گشته) و از ده طریق دلالت بر یگانگی و ربوبیت خداوند می‌کند:
    ۱- از آنجا که روح مدبر بدن است می‌دانیم که جهان هستی مدبری دارد!
    ۲- از آنجا که یگانه است دلالت ‌بر یگانگی خالق دارد!
    ۳- از آنجا که قدرت بر حرکت دادن تن دارد دلیل بر قدرت خداست!
    ۴- از آنجا که از بدن آگاه است دلیل بر آگاهی خداوند است!
    ۵- از آنجا که سلطه بر اعضاء دارد دلیل بر سلطه او بر مخلوقات است!
    ۶- از آنجا که قبل از بدن بوده و بعد از آن نیز خواهد بود دلیل بر ازلیت و ابدیت خداست!
    ۷- از آنجا که انسان از حقیقت نفس آگاه نیست دلیل بر این است که احاطه به کنه ذات خدا امکان ندارد!
    ۸- از آنجا که انسان محلی برای روح در بدن نمی‌شناسد دلیل بر این است که خدا محلی ندارد!
    ۹- از آنجا که روح را نمی‌توان لمس کرد دلیل بر این است که خداوند لمس کردنی نیست!
    ۱۰- و از آنجا که روح و نفس آدمی دیده نمی‌شود دلیل بر این است که خالق روح قابل رؤیت نیست!» [۲۸]
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تعلیق به محال


    تفسیر دیگری که برای این حدیث به نظر می‌رسد این‌که جمله «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از قبیل تعلیق به محال است، یعنی همان‌گونه که انسان نمی‌تواند نفس و روح خود را بشناسد خدا را نیز نمی‌تواند حقیقتا بشناسد. ولی تفسیر اخیر بعید به نظر می‌رسد و تفسیرهای قبل مناسبتر است و هیچ مانعی ندارد که تمام تفسیرهای بالا در مفهوم این حدیث‌ شریف و پر محتوا جمع باشد.
    آری! هرکس خود را بشناسد خدا را خواهد شناخت، و خودشناسی راهی است به خداشناسی و به یقین خداشناسی، مهمترین وسیله تهذیب اخلاق و پاکسازی روح و دل از آلودگیهای اخلاقی است چرا که ذات پاکش منبع تمام کمالات و فضائل است و از اینجا روشن می‌شود که یکی از مهمترین گامهای سیر و سلوک و تهذیب نفوس خودشناسی است، ولی خودشناسی موانع زیادی دارد که در بحث آینده به آن اشاره خواهد شد.
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پانویس



    ۱. ↑ منینگر، کارل، اعجاز روانکاوی، ص‌۶.
    ۲. ↑ منینگر، کارل، اعجاز روانکاوی، ص‌۶.
    ۳. ↑ انیشتین، آلبرت، انسان موجود ناشناخته، ص۲۲.
    ۴. ↑ حشر/سوره۵۹، آیه۱۹.
    ۵. ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۷۲۰.
    ۶. ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۶۵۶.
    ۷. ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۹۵- ۹۶.
    ۸. ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص‌۱۷۳.
    ۹. ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۲۰۱.
    ۱۰. ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ماده معرفت، ص۱۸۸۱.
    ۱۱. ↑ امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، کلمه‌۴۴۹.
    ۱۲. ↑ حرانی، حسین بن شعبه، تحف العقول، ج۱، ص۴۸۳.
    ۱۳. ↑ حشر/سوره۵۹، آیه۱۹.
    ۱۴. ↑ فصلت/سوره۴۱، آیه۵۳.
    ۱۵. ↑ ذاریات/سوره۵۱، آیه۲۱.
    ۱۶. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۷۲.
    ۱۷. ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص‌۳۰۷.
    ۱۸. ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۵۸۸.
    ۱۹. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۵، ص‌۴۵۶.
    ۲۰. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۱، ص‌۹۹.
    ۲۱. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۹، ص‌۲۹۳.
    ۲۲. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵، ص۳۲.
    ۲۳. ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۵۸۸.
    ۲۴. ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص‌۱۶۹.
    ۲۵. ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۳، ص‌۸۲.
    ۲۶. ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۶۵۰.
    ۲۷. ↑ امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱.
    ۲۸. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۱، ص‌۹۹ - ۱۰۰.




    منبع : سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رابطه انسان با خدا»، تاریخ بازیابی۹۵/۸/۱۰.

    امضاء

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi