صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12

موضوع: شهادت تیمسار سرلشکر افشارطوس و اوج بدشانسی ایران...

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در مجموع درباره شهادت این افسر رشید ، نکات زیر اثبات شده اند :







    ۱- شهادت افشارطوس جهت تضعیف دولت ملی بوده و او مانع قدرتمندی در برابر مخالفان دکتر مصدق بوده است .( بعدها در شیلی هم مشابه این جنایت تکرار شده و استعمارگران ابتدا رئیس شهربانی وفادار به دولت را به قتل رساندند و بعدا دولت را ساقط کردند . )







    ۲-عامل اصلی این جنایت ، مظفر بقائی کرمانی بوده و افشارطوس تلاش فراوانی جهت بهبود روابط مصدق و بقائی داشته است . ذکر این نکته از این جهت بسیار با اهمیت است که به نظر می­رسد که در همان هنگام با طرحی موذیانه تلاش بر این بود تا کل این جنایت متوجه افسران بازنشسته شده(که خود آلت دست بقائی شده بودند) و رد پای بقائی از آن پاک شود و حتی بعضاً طرح­هائی هم به میان می­آمد تا عامل دعوت به منزل خطیبی را هم افسران بازنشسته و برای ترمیم روابط دولت و افسران بازنشسته ذکر کنند که با توجه به دشمنی این گروه با سرتیپ افشارطوس که از عوامل اصلی برکناری آنها از قدرت بود، و آنهم با آن طرز مخفیانه، و همچنین با توجه به برخی موارد دیگر که از توصیۀ شهید افشارطوس به کنار گرفتن از این افراد وجود دارد(از جمله خاطرات مرحوم مسعود حجازی در کتاب رویدادها و داوری ص ۶۳) چنین مساله­ای بسیار بعید به نظر می­رسد و همچنین در هر صورت و به فرض ملاقات افشارطوس با افسران بازنشسته، بازهم شکی در نقش بقائی در این جنایت و کارگردانی و صدور دستور قتل از جانب او وجود ندارد.





    در تکمیل این بحث می­توان به این مساله هم اشاره کرد که بقائی و خطیبی با زیرکی و برای لوث کردن قضیه حتی اسم نمایندگانی را هم که در این مساله هیچ نقشی نداشتند از جمله افشار و زهری و … را هم به میان می­آوردند تا جهت مقاصد بعدی خود و لوث کردن مساله استفاده کنند و حتی طرفداران بقائی پس از انقلاب هم به نوعی باز همین روند را ادامه داده و تلاش داشتند تا با منحرف کردن افکار عمومی به نحوی انگشت اتهام را از بقائی به سمت دربار و افسران بازنشسته و … هدایت کنند که به عنوان مثال نشریۀ امید ایران به سردبیری دکتر علیرضا نوری زاده هم در سلسله مباحثی دربارۀ افشارطوس، عملاً همین روند را ادامه داد و مطالبی که بخش عمدۀ آن دروغ­های تاریخی هستند را در همین راستا منتشر کرد اما به گواهی تاریخ هرگز این دست دروغ­ها نتوانستند بقائی را تبرئه نمایند.







    همچنین باید به این نکته مهم توجه کرد که متاسفانه اسناد افشا شده سازمان های جاسوسی بیگانگان ، با رسیدن به این مساله مهم ، سکوت مطلق پیشه کرده اند و عملا اسناد مناسبی در این باره وجود ندارد و ابعاد این جنایت فجیع ، روشن نشده اند .







    شهید افشارطوس در دید مصدق :







    مصدق در بی‌دادگاه نظامی بر روی نقش بی نظیر افشارطوس تاکید کرده و می گوید :





    مرحوم سرلشکر افشار طوس در شغل ریاست شهربانی افسری بی نظیر بود و غیر از انجام وظیفه نظری نداشت و به همین جهت با وضع فجیعی به قتل رسید غرض از از قتل او دو چیز بود یکی آنکه چنین افسری را از بین ببرند و دیگر آنکه ثابت کنند دولت آنقدر ضعیف است که رئیس شهربانی آن را می‌ربایند ولی قادر نیست قتله او را دستگیر نماید.







    و در مورد عدم تسلط کافی بر نیروهای مسلح می نویسد :من با دستگاهی کار می‌کردم که زیر نفوذ استعمار بود پس از چند تغییر و تبدیل سرتیپ افشارطوس را در راس اداره کل شهربانی گذاردم شاید اصلاحاتی بکند.





    او را از بین بردند و با آن همه بیانات و اقاریری که متهمان به قتل او در نوار ضبط صوت نمودند همگی بدون استثنا در دادگاه نظامی تبرئه شدند و پرونده قتل او را که با آن طرز فجیع از بین رفته بود مختوم گردید.







    همچنین سال ها بعد در احمد آباد در پاسخ به کسانی که از او درباره حوادث فاصله ۲۵ تا ۲۸ مرداد می‌پرسیدند ، نوشت : …





    و اما اینکه اینجانب روز های ۲۵ تا ۲۸ مرداد سکوت اختیار کردم علت این بود که اینجانب قوائی در اختیار نداشتم .دو افسر از اقوام من محافظ خانه بودند که آن ها را هم بعدا ” محاکمه و محکوم کردند…







    آیا آنانکه مصدق را به عدم قاطعیت متهم می کنند برای یک بار از خود پرسیده اند مصدق به اتکا کدام نیرو خشونت به خرج می‌داد؟





    ارتش و نیروهای مسلح و یا مردم …مصدق به خوبی واقف بود که در آن شرایط تنها از طریق آرامش و رفع تنش ها و به مرور قادر خواهد بود تا در مقابل بزرگترین دشمنان داخلی و خارجی بایستد و اهداف را به پیش برد …







    سرانجام پرونده : پرونده قتل افشارطوس با هیاهو و تبلیغات شدید مخالفان به یک چالش شدید برای دولت مصدق تبدیل شد و سرانجام با دلایل و مستندات محکم در ۱۷/۲/۳۲ تحویل دادرسی ارتش شد. ولی جنایتکاران تحت حمایت قرار گرفتند و بازپرسان در کار اهمال می‌کردند و به دلیل تبعات بسیار شدید و هیاهوی مخالفان و نمایندگان مخالف مجلس و احتمال اعلام اعمال نفوذ مصدق در پرونده و ایجاد بحران جدید، امکان تعویض بازپرسان نیز وجود نداشت و در نهایت با فشار دولت و مقامات، ۸ مرداد ۱۳۳۲ بازپرس قرار مجرمیت را صادر کرده و پرونده در ۱۳ مرداد ۳۲ به دادگاه جنائی تحویل شد تا خارج از نوبت رسیدگی شود اما وقوع کودتا این مساله را ناکام گذاشت.
    اسامی متهمان این پرونده هم به قرار زیر بود:







    ۱- حسین خطیبی




    ۲- سرتیپ بازنشسته علی اصغر مزینی




    ۳- سرتیپ بازنشسته علی اکبر منزه




    ۴- سرتیپ بازنشسته نصرالله بایندر




    ۵- سرتیپ بازنشسته نصرالله زاهدی




    ۶- سرگرد بازنشسته فریدون بلوچ قرائی




    ۷- سرهنگ بازنشسته علی محمد هاشم زاده




    ۸- هادی افشار قاسملو




    ۹- احمد بلوچ قرائی




    ۱۰- عبدالله امیر علائی




    ۱۱- عباسعلی نخلی




    ۱۲- امیر رستمی




    ۱۳- شهریار بلوچ قرائی




    ۱۴- ناصر زمانی




    ۱۵- نصیر خطیبی




    ۱۶- مظفر بقائی کرمانی(دستگیر نشده)




    ۱۷- مهندس علیرضا قره گزلو(متواری)




    که کسانی چون بقائی و خطیبی و سرتیپ­های بازنشسته عوامل اصلی و سایرین و مجری نظرات آنها بوده­ اند.




    در نهایت بجز بقائی ، سایر متهمان اصلی پرونده بازداشت شدند و پس از پس از ۲۵ مرداد بقایی هم بازداشت شد اما به فاصله بسیار کمی ۲۸ مرداد رخ داد و در آن هنگام همگان به درستی متوجه شدند فقدان افسری به سان افشار طوس تا چه حد برای ملت ایران گران تمام شده است و بقایی که با این جنایت فجیع نقش بسیار برجسته‌ای در پیروزی کودتا داشت ، بعدها که به دادگاه رژیم شاه فراخوانده شده بود ادعا کرد که به تصدیق همه سه بار تاج و تخت شاه ایران را از سقوط قطعی نجات داده است !!(۳۰ تیر۱۳۳۱ ، نهم اسفند۱۳۳۱ و ۲۸ مرداد۱۳۳۲)‌ .




    پس از ۲۸ مرداد همه متهمان از زندان آزاد شدند .کودتاگران سعی داشتند تا این جنایت فجیع را به مصدق نسبت دهند و همزمان او را در دو دادگاه بکوبند و به این منظور به سرهنگ سررشته متوسل شدند اما سرهنگ سررشته تمام پیشنهادات و رشوه ها را رد کرده و حاضر نشد تا خلاف واقعیت در دادگاه شهادت دهد .


    مهره های دادگاه توسط حسین خطیبی و عوامل او انتخاب شد و حکم تبرئه متهمان صادر شد.در آخرین جلسه پس از قرائت رای متهمان ، اوباشان شعبان بی مخ فریاد زدند زنده باد قاتلین افشار طوس…


    اما نفهمیدند که چرا قاضی ها به سرعت جلسه را ترک کردند و متهمان نیز بسیار ناراحت شدند… مردم به طنز می گفتند معلوم می‌شود آن اسب هایی که افشارطوس را به غار حمل کرده اند ، او را کشته اند.




    پرونده قتل افشارطوس همواره مفتوح ماند و نام بقایی همواره با آن همراه بود.جنایتکاران تا حدی نسبت به افشارطوس کینه داشتند که حتی آرامگاه او را از حالت عادی خارج کردند ونام افشارطوس تا ۲۵ سال بعد همواره با خطر همراه بود.




    زاهدی نخست وزیر کودتا از تمام مسببان حادثه دلجویی کرد و به آن ها مقام و موقعیت داد.


    و شاه به خبرنگار یک مجله آلمانی گفت:


    نیمه شبی رئیس شهربانی کل کشور به وسیله فرد ناشناسی ربوده شد دکتر مصدق از این جریان اطلاع داشت و اقدامی نکرد… اما تاریخ هرگز جعل ها را بر نمی‌تابد و گرچه ممکن است سال ها حقیقت مخفی بماند اما سرانجام آشکار خواهد شد.




    شاه در طی ۲۵ سال بعد موقعیت خود را هر روز بیش از پیش در ارتش تحکیم بخشید و ارتش را کاملا” وابسته به خود نمود و تا آنجا که توانست لات ها و اوباش را حامی خود کرد اما سرانجام با ذلت تمام شکست خورد و در حالی که از قاره‌ای به قاره دیگر می گریخت ، در نهایت ذلت مرد.حسین خطیبی در آن هنگام سال ها بود که مرده بود.آنان که گریختند با ذلت و دربدری روزگار را به پیش بردند. مزینی تیرباران شد. بلوچ قرائی به حدی به فلاکت افتاد که برای نان شب هم به اعتراف خودش محتاج شد و … دکتر باقر عاقلی در کتاب « شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران » جلد اول ، ص ۱۵۶ ، در این باره می نویسد : «… گرچه جو حاکم باعث شد قاتلین و مسببین فاجعه از مجازات مصون بمانند ، ولی با گذشت زمان مصائبی بر سر هر یک از آنها وارد شد که جز انتقام عدل الهی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد »


    اما از اینان گذشته ، سرنوشت عامل اصلی این جنایت بسیار جالب توجه است.بقایی که در سالهای بعد مطرود شده بود ، پس از انقلاب به ایران آمد و تلاش بسیاری کرد تا خود را یک مبارز ضد شاه جلوه دهد .


    او شروع به بدگویی از دکتر مصدق و مدح گفتن از کاشانی نمود و این کار یعنی تخریب دکتر مصدق و در مقابل بالابردن وجهه شخصی چون کاشانی ، برای برخی از خوشایند ترین اعمال بود پس این جنایتکار به اعمال پلید خود ادامه داد و عمده بد گویی ها درباره دکتر مصدق را او بر سر زبان ها انداخت ، گرچه هرگز هیچ یک از آن ها ارزشی پیدا نکرد و سرانجام همو به جرم توطئه توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد و دفترچه ارتباطات خطیبی در منزل او پیدا شد و یکی از مهم ترین جرائم او توطئه قتل افشارطوس بود و تا پایان عمر ننگین خود در زندان ماند.البته نوچه و شاگرد او دکتر حسن آیت ، دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی شد و یکی از سرسخت ترین مخالفان مصدق به شمار می‌رفت.و همو بود که نخستین بار با مشورت استادش ، آوردن ولایت فقیه در قانون اساسی را مطرح کرد .




    تمام تلاش کودتاچیان برای محو کردن نام افشارطوس از تاریخ به هیچ جا نرسید و نام نیک افشارطوس برای همیشه در تاریخ ثبت شد.در ۲۲ بهمن ۵۷ انقلاب پیروز شد و کمتر از سه ماه بعد در ۶ اردیبهشت ۵۸ مراسم بزرگداشت او با حضور هزاران تن از مردم و پرسنل شهربانی بر سر مزار او برگزار شد.


    دکتر عبدالکریم لاهیجی پس از اشاره به توطئه ناجوانمردانه قتل افشارطوس گفت:


    کودتاگران می‌خواستند نام افشارطوس را از تاریخ محو کنند و حتی کاری کردند که آرامگاه او از حالت عادی خارج شود اما امروز پس از ۲۵ با قهر ملت دیکتاتور سقوط کرد و نام افشارطوس دوباره زنده شد.


    این تقدیر الهی است کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند ، همیشه زنده هستند.


    پس از سخنان دکتر لاهیجی، آیت ا… همدانی که به نمایندگی از طرف رهبر انقلاب در این مراسم شرکت کرده بود ، به سخنرانی پرداخت و پس از مراسم دعا هزاران نفر از مردم بر سر مزار سرلشکر شهید جمع شده و از او تجلیل کردند…


    البته متاسفانه چند سال پیش سنگ مزار او را در آوردند.




    سمبل شرف نیروهای مسلح :




    افشارطوس از اوائل سال ۱۳۳۱ تا فروردین ۱۳۳۲ در حدود ۱ سال در بطن مبارزات بود و در خدمت نهضت ملی قرار گرفت ، اما همین مدت کوتاه برای قرار گرفتن نام شهید در جلو اسم او کافی بود .


    تاریخ زندگی او را منحصر به این چند ماه کرد و گذشته او را نادیده گرفت .


    دل سپردگی افشارطوس به نهضتی که ملت دل با آن داشتند ، باعث شد تا برای همیشه نام او به نیکی در تاریخ ثبت شود و هرگاه بحث بر سر حکومت ملی و دموکراسی شود و به حکومت دکتر مصدق بازگشت شود ، از شهادت او به عنوان یکی از مهم ترین دلایل تضعیف دولت ملی نام برده شود و به واقع شرافت و شجاعت افشارطوس آنهم در دستگاه ارتش ، او را به سمبل شرف نیروهای مسلح ایران تبدیل کرد .




    این چنین منزلتی را تاریخ ارزان به کسی نمی‌دهد ، چه افشارطوس با خون خود دارای چنین منزلتی در تاریخ ایران شد.


    افسران درستکار اگرچه بسیار بوده و هستند اما هیچ یک منزلت افشارطوس را نیافتند.


    همان شرافت افشارطوس که مانع از غارت رعیت ها و دزدی در هنگام ریاست املاک مازندران بود، سبب شد تا او به فکر تشکیل سازمان افسران ناسیونالیست بیفتد و همان شرافت سبب شد تا وفادارانه به نهضت ملی خدمت کند و وعده ها و تهدید ها را شجاعانه رد کند و همان شرافت سبب شد تا دستگاه های جاسوسی قدرتمند ترین کشور ها به فکر حذف او بیفتند و همان شرافت سبب شد تا نامش برای همیشه به نیکی در تاریخ ثبت شود.




    چنین است سرنوشت انسان ها که سرانجام روزی از این جهان در می گذرند . قضاوت تاریخ حتی در مورد آن ها که در نیمه راه عمر در می گذرند ، یکسان نیست و این بستگی تمام دارد به آنکه انسان در فرصت های کوتاهی که نصیب می‌برد ، در کجا قرار گیرد . افشارطوس در صف نیک نامان نشست و قاتلانش با بدنامی تمام در تاریخ مدفون شدند.


    منابع :


    ۱)کشته گان بر سر قدرت : مسعود بهنود ۲)رویداد ها و داوری : مسعود حجازی ۳)اسناد قتل افشارطوس : محمد ترکمان
    ۴)خاطرات من : سرهنگ حسینقلی سررشته ،۵)کهنه سرباز : سرهنگ مصور رحمانی ۶) مصدق و رستاخیز ملت : سرگرد سخائی و … با تشکر از راهنمائی های ارزنده آقای مهندس حجازی

    به کوشش : حمید رضا مسیبیان tarikhema.ir


    http://static5.cloob.com//public/user_data/album_photo/3821/11460942-b.jpg



    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    برای کسانی که حوصله ی خوندن ندارند



    تیمسار افشارطوس از افسران کلاسیک و ورزیده و نامی و مشهور زمان خود بوده که بر خلاف بسیاری از افسران زمان پهلوی؛ که بر اثر رابطه با شاه؛ به درجات بالا ارتقا می یافتند



    بر اثر شجاعت و لیاقت؛ به درجه ی سرتیپی می رسد



    و نقشی محوری در باز پس گیری آذربایجان از شورشی های خائن ایفا نموده



    بعد ها؛ بازوی دکتر مصدق در اصلاحات حکومت میشود و بعنوان رئیس شهربانی ؛ اقتدار ویژه ای بر دولت مصدق حکمفرما میکند



    پس از ائتلاف دربار و آقای کاشانی و اوباشین و شعبان بی مخ ها؛




    مظفر بقایی از اعضای سابق جبهه ملی؛ هرچه سعی بر فریب افشار طوس بمنظور کودتا علیه دولت ملی را دارد




    نتوانسته؛ در نتیجه اوباشین بی شعور و خائن؛ با ربودن و سپس به شهادت رسانیدن تیمسار افشار طوس





    ضربه ی مهلکی بر دولت مصدق و ملت ایران وارد میکنند




    و زمینه نیز برای کودتای ننگین 28 مرداد فراهم میشود...




    پس از شهادت ؛ محمد مصدق درجه ی وی را به سرلشکری ارتقاء داده...


    روحش شاد و یادش گرامی
    امضاء



صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi