صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22

موضوع: جن از منظر اديان ابراهيمي

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    براساس باورهاي دين يهود، جنّ مي تواند انسان را تسخير كند؛ از همين روي، پيروان آن از همراهي و هم نشيني با جنّ نهي شده اند (بلاغي نجفي، 1985، ج 2، ص 64و65)؛ اسلام نيز پيروانش را از تعامل با جن و شياطينِ جِنّي نهي مي كند. در سفر لاويان آمده است: مرد يا زني كه صاحب جن يا جادوگر باشد، بايد كشته شود. آنها را سنگسار كنيد. خون ايشان بر خودشان است» (لاويان20: 27).


    و در جاي ديگر آمده است: به صاحبان جنيان توجه نكنيد. به جادوگران نپردازيد تا مبادا توسط آنان ناپاك شويد، خداوند و خداي شما منم» (لاويان 19: 31).


    و همچنين تورات رابطه با جنّيان را نزد يهُوَه مكروه و رجس مي داند (تثنيه 18: 12؛ دوم پادشاهان 23: 24). البته تورات قدرت زيادي براي جن و حتي كساني كه با آن رابطه دارند، قائل است؛ چنان كه در اول سموئيل بيان است: پس از مرگ سموئيل، شاؤل همة بني اسرائيل را جمع كرد و در جِلبوع اردو زد. چون شاؤل لشكر فلسطينيان را ديد، ترسيد و مضطرب شد و از يهُوَه سؤال كرد و يهُوَه او را جواب نداد [نه به وسيلة خواب و نه روشي ديگر]. پس شاؤل به خادمان خود گفت: زني را كه با جنّيان در ارتباط است، بطلبيد تا نزد او رفته از او مسئلت نمايم و شاؤل با تغيير چهره خويش شبانگاه نزد آن زن رفت» (سموئيل 28: 3- 7).


    و در ادامه (سموئيل 28: 7- 24) از چگونگي ارتباط زن جن گير با سموئيل و صحبت هاي رد و بدل شده ميان سموئيل و شائول به صورت مفصل بحث مي شود (اول تواريخ 10: 13- 14).
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    يكي از نام هاي شيطان در فرهنگ ديني يهود، عزازيل» است. اين نام واژه اي عبرانى و نام ديوي شرور است كه در تورات از آن ياد مي شود (سفر لاويان 16: 8) و سپس وارد اسطوره هاي يهود مي گردد. اين ديوان را در اصطلاح ديوان بز شكل» مي گويند و رئيس اين ديوان نيز عزازيل است. عزازيل به معناى عزيزشده، كسى است كه در ميان ملائكه عزيز و محترم بود. او عزت و توانايى ظاهرى داشت. شيطان را ازاين رو عزازيل گفته اند كه در ميان ملائكه عزيز و با احترام بود و در عبادت خدا كوشا و پيش قدم مي نمود (صالحى حاجى آبادى، 1382، ص 34).


    همچنين عزازيل، نام بزى است كه كفارة گناهان را بر او مي گذارند و در وادى باير و بي آب وعلف رها مي كنند تا كفارة گناهان قوم را به جايي نامعلوم ببرد (ر.ك: تورات، سفر لاويان، باب 16: 8 و 21 و 26؛ بلاغى، 1386 ق، ص 167).


    يهوديان همانند برخي مسلمانان، شيطان و جن را از جنس ملائكه مي دانند كه خداوند آنها را به سجده امر كرد؛ ولي شيطان به سبب حسادت، استكبار ورزيد (العقاد، 1969 م، ص 109).


    در عهد عتيق، شيطان پس از آنكه خداوند، آدم و حوارا از خوردن ميوة شجرة ممنوعه نهي كرد، در هيئت مار به عنوان زيرك ترين حيوان، نزد آنان مي رود و مژده مي دهد كه اگر از درخت نيك و بد بخوريد، عارف خواهيد شد (پيدايش3: 1-7).
    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در ادبيات يهود دربارة آخرالزمان يهودي» مي توان سير نفوذ شيطان را مشاهده كرد. اين تفكر آخرالزماني نخست به داوري دربارة فرشتگان عصيانگر، پيران و روان هاي بليعال و مستمه (از نام هاي شيطان در كتاب مقدس و در كيش يهود) و ديگر فرشتگاني مي پردازد كه از حق خود تخطي كرده اند، در كتاب عروج موسي آخرين مجازات اين مي شود كه مبارزه اي ميان خدا و شيطان باشد؛ سپس در گفتار مربوط به عالم غيبي و در كتاب عروج اشعيا (هاكس، 1377، ص ۷۰ـ۷۱؛ صادقي تهراني، 1390، ص 18 و 19). شيطان به صورت هماورد خدا تجلي يابد. سرانجام در دوران عهد جديد» اين باور گسترش مي يابد كه برپايي پادشاهي خدا هم زمان با شكست شيطان خواهد بود (كيمن، 1378، ص87).
    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    جن در مسيحيت


    برخي محققان مسيحي كتاب مقدس، وجود جن را منكر شده اند (بلاغي نجفي، 1985، ج 2، ص 125ـ128)، اما با توجه به متن عهد جديد و آن گونه كه از باورهاي مسيحي برمي آيد، مسيحيان به وجود جن معتقد بوده، شيطان و جن را موجودي حقيقي مي دانند (اول قرنتيان 6: 3).


    يكي از تفاوت هاي اساسي جن شناختي در اسلام با مسيحيت و يهوديت اين است كه آنها به وجود جنّيان خوب و باايمان اعتقاد ندارند و واژة ديو براي آنها فقط به معناي جنيان بدكردار» و تقريباً معادل لفظ شيطان در اسلام است(ر.ك: بلاغي نجفي، 1985، ج 2، ص 124). اين موضوع ريشه در انديشه و آموزة كتاب مقدس دارد. براي مسيحيان همة جنّيان دستياران شيطان اند و مي خواهند انسان ها را تسخير كنند؛ ازاين رو، مسيحيان، جن را ارواح خبيث» يا ارواح شيطاني» مي دانند و انجيل، شيطان را رئيس جنّيان» مي خواند (متي 9: 34).


    نكتة ديگري كه در الهيات مسيحي بايد به آن توجه كرد، اينكه انجيل شيطان را از جنس فرشته و يكي از آنها مي داند نه اينكه موجودي هم عرض فرشته و انسان. مسيحيان نيز دربارة اينكه شيطان، يكي از فرشتگان بوده است، هم نظرند (ر.ك: مك داول دان؛ 1383، ص 48؛ هاكس، 1377، ص545)؛ قديس آگوستين مي گويد: شيطان، فرشته اي همانند ديگر فرشتگان (بلاغي نجفي، 1985م، ج 2، ص 166) و داراي سيرت نيك بوده است (مك گراث، 1385، ص 289).
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مسيحيان معتقدند طبيعت شيطان روحاني و فرشته اي است كه مثل ديگر فرشتگان از ساير ممكنات ممتاز است (افسسيان 6: 12) حال اعم از اينكه آن امتياز عقلي مثل ادراك و تمييز باشد، يا حسي مثل ميل و شهوت و يا ارادي مثل اختيار (هاكس، 1377، ص 547).


    كتاب مقدس وجود شيطان را حقيقي و از نوع بشر مشخص تر و حقيقي تر مي داند كه بر ارواح پليد رياست و سلطنت دارد (اول قرنتيان 6: 3).


    او دشمن خداست پس مبغوض و ازنظر لطف حضرت سبحان مطرود و آواره و با پيروان خود در عذاب است. از كتاب مقدس به دست مي آيد كه او با فرشتگانش در زنجيرهاي ظلمت و براي داوري محبوس اند (دوم پطرس 4: 2) و چون او ازجملة مؤمنان نيست، البته در آن روز به عذاب ابدي، معذب و معاقب خواهد بود (متي، 41: 25).


    اما بايد دانست كه مطرود بودن شيطان، مانع فعاليتش در اين دنيا نمي شود؛ بلكه خداوند و رئيس اين جهان و دشمن خدا و انسان است (هاكس، 1377، ص 547). جهان بتپرستي فرآوردة صنع اوست؛ اما مسيح شوكت و اقتدار او را درهم شكست و نيروي نفوذ فرمان او را تضعيف كرد، تا آنجا كه مسيحيت توانست بر وي چيره شود. ابليس مقام نخست را در ميان ساحران دارد؛ زيرا پادشاه ارواح سُفليه» نزد مسيحيان و شعراي قرون وسطا است (حجتي، 1372). در بسياري از آيات عهد عتيق و عهد جديد از جن، شيطان و ابليس به صراحت نام برده شده است.
    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شيطان به هر شكل و وسيله اي درمي آيد. حتي به هيئت فرشتگان نور تا با آن انسان را فريب دهد و از خدا بيزار كند (دوم قرنتيان 11: 14).


    لفظ شيطان و جن براي موجودات و ارواح شرور كه به فرمان خدا در انسان و حيوان داخل شده، آنها را به ديوانگي و صرع (جن زدگي) مبتلا ساخته اند نيز استعمال شده است (متي 9: 34).


    انجيل بيان مي كند حضرت مسيح عليه السلام بر جنيان و شيطان ها تسلط داشت و آنها از دستور او پيروي مي كردند. در انجيل لوقا آمده است كه او جن را از بدن جن زدگان بيرون مي كرد؛ (لوقا 4: 33ـ36)؛ البته بر اساس اين تصور باطل كه عيسي عليه السلام ابن الله است (لوقا 4: 41).


    انجيل علاوه بر بيان توانايي حضرت عيسي در درمان جن زدگي، اين قدرت را براي حواريون نيز قائل است (متي 10: 9- 1).


    در ذيل به مواردي از رويارويي حضرت مسيح با جن زدگان مي پردازيم: و هنگامي كه ايشان بيرون مي رفتند، ناگاه ديوانه اي گنگ را نزد او آوردند و چون جن بيرون شد، گنگ گويا گرديد و همه در تعجب شده، گفتند: در اسرائيل چنين امري هرگز ديده نشده بود. ليكن فريسيان گفتند: به واسطة رئيس جنيان، جن ها را بيرون مي كند» (متي 9: 34- 33).
    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    و چون به نزد جماعت رسيدند، شخصي پيش آمد و نزد وي زانو زده، عرض كرد: اي سرور بر پسر من رحم كن؛ زيرا جن زده و به شد ت متألّم است؛ چنان كه بارها در آتش و مكرراً در آب مي افتد. او را نزد شاگردان تو آوردم، نتوانستند او را شفا دهند. عيسي در پاسخ گفت: اي فرقة بي ايمانِ كج رفتار، تا به كي با شما باشم و تا چند متحمل شما گردم؟ او را نزد من آوريد. پس عيسي او را نهيب داده، جن از وي بيرون شد و در ساعت آن پسر شفا يافت» (متي 17: 21ـ14).


    همچنين در انجيل آمده است كه جنّيان در وجود مردي جن زده نفوذ كرده بودند و حضرت عيسي عليه السلام آنان را از بدن آن مرد بيرون آورد و در بدن چند خوك قرار داد (متي 8 : 33ـ28).


    حضرت مسيح به برخي از شاگردان خود نيز اجازه داد روح شياطين و جن را از بدن ديوانگان خارج كنند: و دوازده شاگرد خود را طلبيده و ايشان را بر ارواح پليد قدرت داد كه آنها را بيرون كنند... و به ايشان وصيت كرده، گفت: ... بيماران را شفا دهيد، ابرصان را طاهر سازيد، مردگان را زنده و جن ها را بيرون كنيد (متي 10: 9ـ1).


    در منابع مسيحي، داستان سجده نكردن شيطان، تأييد نشده است (Roth, 1996, p. 372)؛ اما چنان كه آگوستين مي گويد او كه فرشته اي همانند ديگر فرشتگان بود، وسوسه شد به جاي خدا بنشيند و قدرت مطلق او را غصب كند. به همين سبب او بر ضد خدا طغيان كرد (مك گراث، 1385، ص 289).


    البته او در اين داستان، تنها نبود و فرشتگان ديگري نيز مرتكب گناه شدند و مقام و مسكن خويش را ترك گفتند (رسالة يهودا: 6).
    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آن گونه كه از كتاب مقدس برمي آيد، فرشتگان شرور داراي سرنوشت يك ساني نبوده اند. برخي به جهنم افكنده و در آنجا به زنجير كشيده شدند و تا روز داوري نهايي، نگه داري خواهند شد (دوم پطرس 2: 4)؛ برخي ديگر آزاد ماندند و به مخالفت و ستيز با فرشتگان نيك پرداختند. شيطان نيز از جملة آنان است كه آزاد مانده و به اغواگري مي پردازد (مكاشفه 12: 8ـ9).


    چنان كه در كتاب مقدس به روشني آمده است، به طوركلي هدف شيطان دستيابي به جايگاه خداوند است (متي 4: 8ـ9). او و پيروانش بر آن اند انسان را به گناه و نافرماني وادارند (دانيلو، 1383، ص 111؛ مصاحب، 1383، ج 2، ص 1222). در عهد جديد، شيطانْ وسوسه گر حضرت مسيح است، اما او فريب وسوسه هاي شيطان را نمي خورد (متي 4: 11ـ1). شيطان مي تواند به هر شكلي درآيد، حتي شكل فرشتگان نور، تا از اين راه انسان ها را فريب دهد (دوم قرنتيان 11: 14). او با موجه ساختن گناه و عصيان، آن را به گونه اي جلوه مي دهد كه نزد انسان ها مقبول و پسنديده افتد و از اين رهگذر آنان را به دام گناه مي اندازد (پيدايش 3: 1ـ7) و مردم را از عمل خير باز مي دارد (مرقس 4: 15).
    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    همچنين بر پاية تعاليم مسيحي، جنّيان بر جسم انسان ها نيز قدرت دارند و به كمك ديوهاي زيردست خويش، مي توانند انسان ها را دچار بيماري و ناخوشي گردانند (متي 8: 32ـ28). با وجود آنكه آنها در تصرف و اعمال قدرت بر جسم و حتي عقل انسان قادرند، اما هرگز نمي توانند آزادي انسان و مسئوليت او را در سيطرة خود درآورند (انس اميركاني، 1888م، ج 1، ص 388).


    اما دربارة سرنوشت نهايي شيطان و ديگر فرشتگان متمرد، ظاهراً پس از سقوط انسان، مركز فرماندهي شيطان، آسمان ها بود (افسسيان 2: 2)؛ اما او همراه ديگر فرشتگان شرور به زمين افكنده شد (مكاشفه 12: 9).


    افتادن شيطان بر زمين، احتمالاً در دورة مصيبت عظيم آينده اتفاق خواهد افتاد (تيسن، ص 144). پس از اين و زماني كه مسيح با قدرت و جلال به زمين باز گردد تا ملكوت خود را برقرار سازد، شيطان به هاويه انداخته خواهد شد. او براي مدت هزار سال در بند خواهد بود و سپس براي مدت كوتاهي آزاد خواهد گرديد.


    شيطان در اين مدت كوتاه مي كوشد مردم را گمراه كند و تصميم ميگيرد با لشكري عظيم، اورشليم را تسخير كند. اما آتشي از آسمان فرو خواهد ريخت و لشكر او را از بين خواهد برد. خود او نيز به همراه ديگر فرشتگان شرور به درياچهاي از آتش افكنده خواهد شد و به عذاب ابدي گرفتار خواهد گرديد (مكاشفه 20: 2ـ10).
    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نتيجه گيري


    از مطالب يادشده برمي آيد:


    1. جنّ واژه اي عربي است كه در اصل معناي پوشش و استتار مي دهد و اين معنا در بيشتر مشتقات اين ريشه وجود دارد؛


    2. همة اديان ابراهيمي وجود جنّ را پذيرفته اند و در متون مقدس آنها، دربارة جنّيان بحث شده است؛


    3. در اسلام علاوه بر آيات فراواني كه دربارة جنّ بيان شده است، احاديث متواتر فراواني نيز وجود دارد كه علم به وجود جنّيان را اثبات مي كند؛


    4. ازنظر اسلام جنيان موجوداتي نامرئى و حقيقي اند كه از آتش سوزانِ زهرآگين يا شعلههاى مختلف آفريده شده اند و خلقت آنها بر روي زمين پيش از خلقت انسان ها بوده است؛


    5. براساس آيات قرآن، جنّيان مانند انسان مكلف اند و در ميان آنها مؤمن و كافر وجود دارد و مانند انسان ها مي ميرند و داراي حشرونشر و معادند و گناهكارانشان در دوزخ جاي مي گيرند؛


    6. ديانت يهود قدرت فراواني براي جنّ و حتي كساني كه با جنّ رابطه دارند قائل است و اعتقاد دارد جن مي تواند انسان را تسخير كند؛ به همين سبب، پيروانش را از همراهي و هم نشيني با جن نهي مي كند؛


    7. در عهد عتيق گزارش هايي دربارة حضور جنّيان هم در آسمان ها و هم در زمين بيان شده است؛


    8. مسيحيت نيز به وجود جن معتقد بوده و جن را موجودي حقيقي مي داند كه از انسان برتر و خداي زمين است؛


    9. مسيحيان همة جنيان را دستياران شيطان مي دانند كه در پي تسخير انسان ها هستند. ازاين رو، جن را ارواح خبيث» يا ارواح شيطاني» مي دانند و انجيل، شيطان را رئيس جنيان» مي خواند.


    10. انجيل، شيطان را از جنس فرشته و يكي از آنها مي داند، نه اينكه موجودي هم عرض فرشته و انسان. مسيحيان دربارة اينكه شيطان، يكي از فرشتگان بوده است، هم عقيده اند.


    11. يكي از تفاوت هاي اساسي جن شناختي در اسلام با مسيحيت و يهوديت در اين است كه آنان وجود جنيان خوب و باايمان را باور ندارند و واژة ديو براي آنها فقط به معناي جنيان بدكردار» و تقريباً معادل لفظ شيطان در اسلام است.
    امضاء


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi