صفات الهی
صفات خداوند، یکی از مباحث مهم علم کلام است که اقوال مختلفی در مورد آن مطرح شده است. و در یک تقسیمبندی کلّی به دو قسم تقسیم میشوند صفات ثبوتیه، جمالیه، کمالیه و صفات سلبیه، جلالیه، تنزیهیه، تقدیسیه.
❤ |
صفات الهی
صفات خداوند، یکی از مباحث مهم علم کلام است که اقوال مختلفی در مورد آن مطرح شده است. و در یک تقسیمبندی کلّی به دو قسم تقسیم میشوند صفات ثبوتیه، جمالیه، کمالیه و صفات سلبیه، جلالیه، تنزیهیه، تقدیسیه.
موضوعات تصادفی این انجمن:
- تجلي اسما و صفات الهي
- وصف خدا بر صفتی که ندانیم یعنی چه!!
- تفاوت اسماء و صفات الهی
- آرامش خاطر با ايمان به مبدأ و اعتقاد به توحيد
- نام های زیبای خدا با معنی و حساب ابجد
- صفات سلبيه و صفات ثبوتيه خداوند متعال كدامند؟
- صفات ثبوتی و سلبی خداوند
- داستان حاج آقا شیخ حسین انصاریان و مشروب...
- صفات الهی
- عینیت ذات و صفات واجب الوجود
❤ |
تعریف اصطلاحی
در اصطلاح علم کلام، مراد از صفات الهى، مفاهيمى است كه قائم به خود نيستند و از موصوف خويش- يعنى خداوند تعالی- جدايى نمى پذيرند. [۱]
❤ |
اثبات صفات الهی
آیا صفات الهی فقط از راه نقل امکان پذیر است و یا از راه دلیل عقلی هم میتوان آن را اثبات کرد، ظاهرا از هر دو دلیل در این زمینه بتوان کمک گرفت و صفات الهی را به اثبات رساند.
❤ |
اثبات نقلى
قرآن کریم براى خداوند، صفات و اسمائى را برشمرده است [۲] [۳] [۴]
بنابر روایات بزرگان معصومین (علیهمالسلام) خداوند را بايد تنها به همين صفات كه خود برشمرده است، وصف كرد و نبايد صفتى براى ذات اقدس الهى برساخت. [۵]
❤ |
اثبات عقلى
برهان عقلى در اينباره داراى دو مقدّمه است:
اوّل. معلولات و مخلوقات را صفات کمالی- همانند علم، قدرت و حیات- است.
دوم. ميان علت و معلول، اصل سنخیت حاكم است. صفات معلولات بايد در علت به صورتى كاملتر موجود باشند؛ زيرا فاقد شىء، معطى آن نيست. نتيجه دو مقدّمه آن است كه خداوند واجد اين صفات به صورت اكمل است.
برهان عقلى بر نامحدوديّت صفات الهى نيز با دو مقدّمه برپا مى شود: اوّل. خداوند را وجودى است نامحدود. ب. صفات خداوند عين ذات اويند. نتيجه آنكه صفات خداوند نامحدودند. [۶]
❤ |
اهمیت بحث
خداشناسى محور تعاليم اسلامى است و در آن سه مبحث كلّى از اهميّتى ويژه برخوردار است:
اثبات وجود خدا؛ اثبات وحدانيّت خدا؛ اثبات صفات الهى. مبحث سوم، از گستره فراخترى برخوردار است. [۷]
❤ |
اقوال در مورد صقات الهی
درباره صفات الهى سه ديدگاه مطرح است: تشبيه؛ تعطيل؛ تنزيه.
دیدگاه اهل تشبیه
اهل تشبیه، صفات الهى را به معناى ظاهر حمل مى كند و تفسير و تأويل را برنمىتابد.
دیدگاه اهل تعطیل
ديدگاه اهل تعطیل، عقل را از شناخت اوصاف الهى يكسره ناتوان مىشمارد.
بنابراين ديدگاه، عقل را نمىرسد كه به معرفت اوصاف خداوند راه يابد و در اين مقام جولان دهد.
دیدگاه اهل تنزیه
ديدگاه متكلّمان اماميّه، تنزيه است. بنابراين ديدگاه، خداوند انسان را از نعمت عقل بهرهمند ساخته و چنين نيست كه دست اين نعمت خدادادى در شناخت صفات الهى به كلّى كوتاه باشد. براى صفات خدا بايد معنايى فراتر از ظاهر در نظر گرفت و مفهومى عقلپذير به اندیشه درآورد و اين نظريّه را کتاب و سنت معصومین (علیهمالسلام) تأييد كردهاند. [۸]
در روايتى از امام علی (علیهالسلام) آمده است: «عقلها را از حدود صفات خود آگاه نساخته و از معرفت خود محروم نگردانيده است.» [۹]
❤ |
توقيفى بودن صفات
در جواز اطلاق صفات و اسمائى كه شارع بر آنها اذن داده است، خلافى نيست و نيز در جايز نبودن اطلاق صفات و اسمائى كه منع شارع بر آنها موجود است. اختلاف در صفات و اسمائى است كه از سوى شارع نه منعى آشكار دارند و نه جواز.
گروهى در اينباره به توقيفى نبودن صفات و اسماء حكم كردهاند به شرط آنكه معناى مورد نظر، موهوم نباشد و براى ذات بارى محالى پيش نياورد. گروهى ديگر، صفات و اسماء را توقيفى دانسته و معتقدند كه خداوند را تنها به صفات و اسمائى مىتوان خواند كه خود خوانده است يا پیامبر (صلیاللهعلیهو آلهوسلم) و امامان معصوم (علیهمالسلام).
اينان بر ادّعاى خويش به احاديث معصومين (علیهمالسلام) استناد جسته و آن را مذهبى اماميّه در اين موضوع مىشمارند. [۱۰]
گروه سوم، ميان صفات و اسماء فرق نهادهاند و اسماء را توقيفى و صفات را غيرتوقيفى شمردهاند.
❤ |
توحيد صفاتى
مراد فيلسوفان و متکلمان از اين اصطلاح آن است كه چون صفتى را به خداوند نسبت مىدهيم، آن صفت، عين ذات خداوند است نه اينكه چيزى غير از ذات بارى باشد. صفات خداوند عين ذات اويند و از آن جدا نيستند. خداوند را ذاتى است بسيط؛ ولى عقل ما از آن، مفاهيمى متعدّد انتزاع مى كند. منشأ اين انتزاع جز ذات بسيط الهى نيست و صفت، چيزى ديگر نيست كه به ذات خداوند اتّصال يابد يا اضافه شود يا با آن متّحد گردد. عقل انسانى، مفاهيم را تنها به ذات بسيط خداوند نسبت مى دهد.
بدين سان، مراد از توحید صفاتی، اين است كه صفات الهى چيزى جز ذات الهى نيستند. [۱۱]
❤ |
تقسيم اول صفات خدا
براى صفات الهى چند دستهبندى پيش كشيده اند:
صفات ثبوتی و سلبی
صفات ثبوتیه آن صفاتى را گويند كه خداوند بدانها متّصف است. اين صفات، از جمال خداوند سخن مىگويند و بدين روى آنها را «صفات جمالیه» نيز گويند.
صفات ثبوتیه، جمالیه، کمالیه: مقصود آن دسته از صفاتی هستند که کمالی از کمالات خداوند را بیان کرده و جنبۀ ثبوتی و وجودی دارند و نبود آنها نوعی نقص برای خدا محسوب میشود. مانند: علم، قدرت، حیات و... از آنجا که این صفات با واقعیت ثبوتی و کمالی خود، مایۀ جمال و زیبایی موصوفاند «صفات جمالیه» نیز نامیده میشوند.
۲- صفات سلبیه، جلالیه، تنزیهیه، تقدیسیه: آن دسته از صفاتی هستند که نقص و کاستی را از خدا نفی میکنند. از آنجا که نقص و کاستی، خود نوعی سلب و نبود کمال است. وقتی ما نبود و سلب کمال را از خدا نفی کنیم به اثبات میرسیم. مثلاً جهل به معنای سلب علم است و سلب جهل به معنای اثبات علم که خود نوعی کمال است میباشد و به این ترتیب همۀ صفات سلبیه به صفات ثبوتیه بازگشت میکنند. صفات سلبیه مانند: غیر جاهل، غیر عاجز و....
این صفات از آن جهت که وجود خدا را از کاستیها منزّه میکنند، صفات تنزیهیّه و تقدیسیّه نیز نامیده میشوند و نیز از آن جهت که شان خداوند برتر و اجلّ از این است که به نقص و کاستی متصف شود، صفات جلال نیز نامیده میشوند. [۱۲] [۱۳] [۱۴]
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)