صفحه 18 از 20 نخستنخست ... 814151617181920 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 171 تا 180 , از مجموع 197

موضوع: سرگذشتهاى تلخ و شيرين قرآن

  1. Top | #171

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    قرآن و تقدير از شهيدى باوفا


    يكى از مسلمانان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به نام انس بن نضر در جنگ بدر حاضر نبود بعدا كه آگاه شد خيلى ناراحت گرديد كه چرا نبوده و در آن جنگ شركت نكرده است با خدا عهد و پيمان بست كه اگر جنگ ديگرى رخ داد حتما شركت كند و تا سرحد شهادت جانبازى نمايد تا اينكه جنگ احد پيش آمد، او به عهد خود وفا كرده در آن جنگ شركت نمود و هنگامى كه گروهى فرار كردند، او همچنان ايستادگى كرد و جنگيد تا به شهادت رسيد، آنگاه در ارزش كار اين شخص فداكار اين آيه معروف نازل گرديد:
    من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا (١٦٢)
    در ميان مؤ منان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادند بعضى پيمان خود را به آخر رساندند و بعضى در انتظارند و هرگز در عهد و پيمانشان تغيير و تبديلى نيست(١٦٣)
    به اين ترتيب انس بن نضر مطابق اين آيه به عنوان منتظران براى اداى پيمان از طرف خدا به شمار آمد.





    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #172

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    به حكم اين آيه بوسيدن حرم ، شرك نيست


    يكى از دانشمندان مى گفت : در مدينه بودم ، يكى از شيعيان ايرانى ، پنجره و ديوار مرقد رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله را بوسيد، امام جماعت مسجد كه دانشمند وهابى بود، او را ديد، بر سرش فرياد كشيد كه چرا مى بوسى ؟ اين ديوار از سنگ است و آن پنجره آهن است چرا سنگ و آهن را كه فهم و شعور ندارند مى بوسى ؟ و مرتكب شرك مى شوى ؟ من در برابر فريادهاى او، دلم به حال آن شيعه ايرانى سوخت ، به جلو رفتم و به امام جماعت وهابى ، آنجا گفتم : بوسيدن اين در و پنجره ، نشانه پيوند و علاقه ما به رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله است و هيچ گونه شركى در آن نيست گفت : نه ، اين كار شرك است گفتم : آيا آيه ٩٦ سوره يوسف را نخوانده اى كه مى فرمايد:
    فلما ان جاء البشير القاه على وجهه فارتد بصيرا
    هنگامى كه بشارت دهنده اى (مبشر زنده بودن يوسف عليه‌السلامنزد پدرش يعقوب) آمد، آن (پيراهن) را بر صورت يعقوب افكند ناگهان يعقوب بينا شد
    اين پيراهن ، پارچه بود، چطور شد كه پارچه اى چشم يعقوب را بينا كرد؟ امام جماعت وهابى در پاسخ به سؤ ال من درمانده شد و نتوانست جواب بدهد. ولى حقيقت اين است كه آن پيراهن به يوسف صديق نسبت داشت ، و يعقوب در كنعان ، بوى خوش آن را كه در نزديك مصر بود، استشمام كرد (چنانكه اين معنى در آيه ٩٤ سوره يوسف آمده است) بنابراين انتساب چيزى به اولياء بزرگ خدا، آثار درخشانى دارد، و اين عقيده نه تنها شرك نيست بلكه عين توحيد است ، زيرا آثار درخشان اولياء خدا، از توحيد و عقيده پاك آنها، سرچشمه گرفته است(١٦٤).





    امضاء


  4. Top | #173

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    امام نهم با قرآن ارشاد مى كند


    مردى خدمت امام محمد تقىعليه‌السلام رسيد با حالى كه شادى و خرسندى از ظاهرش آشكار بود. آن جناب فرمود:
    ترا شادمان مى بينم سبب چيست ؟
    - يا بن رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله شنيدم از پدرت كه مى فرمود: شايسته ترين روزى كه انسان بايد شادمان باشد روزى است كه او را صدقات و نيكى و نفع به برادران دينى از طرف خداوند نصيب شده باشد. امروز ده نفر از برادران دينيم بر من وارد شدند همه بى بضاعت و عيالمند. آنها را پذيرايى كردم به هر يك مقدارى كمك نمودم از اين رو خرسندم
    فرمود: بجان خودم سوگند ترا شايسته است اين شادمانى به شرط اينكه آن عمل را نابود نكرده باشى يا بعد از اين نابود نكنى
    عرض كرد: چگونه ممكن است از بين ببرم با اينكه من از شيعيان خالص ‍ شمايم ؟
    فرمود: هم اكنون نابود كردى آن نيكى و كمك به برادران را.
    پرسيد: به چه چيزى از بين بردم ؟
    امامعليه‌السلام فرمود: اين آيه را بخوان :
    ولاتبطلوا صدقاتكم بالمن و الاذى
    صدقه هاى خود را با منت نهادن و آزار كردن باطل نكنيد.
    عرض كرد: به اشخاصى كه آنها را صدقه و كمك نمودم نه منت گذاردم و نه آنها را آزردم
    آنجناب تفصيل داد كه : در آيهولاتبطلواصدقاتكم يالمن والاذى خداوند نفرمود باطل نكنيد به منت گذاردن و آزردن كسانى كه به آنها صدقه داده ايد، منظور هر نوع اذيتى است در نظر تو آزردن آنهايى كه صدقه داده اى بزرگتر است يا فرشتگانى كه ماءمور هستند و يا آزردن ما؟
    جواب داد: آزردن شما و ملائكه
    حضرت جوادعليه‌السلام فرمود: به راستى مرا آزردى و صدقه خود را باطل كردى
    پرسيد با چه كارم شما را آزردم يا بن رسول الله ؟
    آنجناب شرح داد: با همين سخنت كه گفتى چگونه باطل مى كنم آن را با اينكه از شيعيان خالص شمايم ! مى دانى شيعه خالص ما كيست ؟
    با تعجب عرض كرد: نه
    حضرت فرمود: حزبيل مؤ من آل فرعون و صاحب يس كه خداوند مى فرمايد: و جاءرجل من اقصى المدينه يسعى سلمان ، ابوذر، مقداد و عمار خود را با چنين اشخاصى برابر داشتى آيا با اين سخن ملائكه و ما را نيازردى ؟
    عرض كرد: استغفرالله و اتوب اليه يا بن رسول الله پس چه بگويم ؟
    فرمود: بگو من از دوستان شمايم و دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان
    عرض كرد: و همين را مى گويم و همينطور نيز هستم و از آنچه گفتم كه بواسطه نپسنديدن خدا مورد پسند شما و فرشتگان نيز نبود، توبه كردم
    امام عليه‌السلامفرمود: اكنون ثوابهاى از بين رفته صدقه ات بازگشت نمود(١٦٥)






    امضاء


  5. Top | #174

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اوصاف حاملان قرآن


    قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله :
    ان اءحق الناس بالتخشع فى السر و العلانيه لحامل القرآن و ان احق الناس فى السر و العلانيه بالصلاه و الصوم لحامل القرآن ثم نادى باعلى صوته : يا حامل القرآن ! تواضع به ، يرفعك الله و لا تعزر به ، فيذلك الله يا حامل القرآن ! تزين به لله يزينك الله به و لا تزين به للناس فيشينك الله به
    الكافى ٢/٦٠٤، و البحار ٩٢/١٨٥: و مستدرك الوسائل ٤/٢٥٠
    همانا سزاوارترين مردمان به فروتنى و خشوع در پنهان و آشكار حامل قرآن است و شايسته ترين آدمى به نمازگزارى و روزه دارى اندرون و بيرون حامل قرآن است سپس با صداى بلند ندا سرداد: اى حامل قرآن ! به خاطر قرآن عزت و بزرگى مجوى كه خدا تو را پست و زبون سازد. اى حامل قرآن ! براى خدا خود را به قرآن آراسته كن ، كه خدا تو را به قرآن زينت دهد. و براى مردم خود را به قرآن مياراى ، كه خدا ترا به قرآن رسوا و شرمنده سازد.
    استدلال به قرآن عليه طاغوتى ستمگر
    هارون الرشيد پنجمين خليفه مقتدر عباسى ، طاغوتى بزرگ و ديكتاتورى بى نظير در زمان خود بود و در ميان تمام خلفاى عباسى هيچكدام قدرت و شكوه ظاهرى او را نداشتند و مردم ستمديده نمى توانستند در برابر او و دژخيمان جلاد او كوچكترين حركتى بر ضد او نشان دهند.
    امام هفتم شيعيان حضرت موسى كاظمعليه‌السلام در برابر اين طاغوت قلدر، هيچگونه واهمه اى نداشت و در فرصتهاى مناسب افشاگرى مى كرد و فتوى آن حضرت در مورد حرمت ورود و همكارى در دستگاه هارون در همه جهان اسلام پيچيده بود.
    روزى به مناسبتى امام موسى بن جعفرعليه‌السلام را به كاخ زيبا و سر به فلك كشيده و استوار هارون بردند. هارون پس از احوالپرسى متعارف به آن حضرت رو كرد و گفت : اين كاخ چيست ؟ امام بى آنكه به سلطنت و قدرت هارون اعتنايى كند، فرمود: اين خانه تبهكاران است كه قرآن (در سوره اعراف / آيه١٤٦) مى فرمايد:
    ساءصرف عن آياتى الذين يتكبرون فى الارض بغيرالحق و ان يروا كل آيه لايومنوا بهاوان يروا سبيل الرشد لا يتخذوه سبيلا
    بزودى كسانى را كه در روى زمين به ناحق تكبر مى ورزند از ايمان به آيات خود منصرف مى سازيم (بطورى كه) اگر هر آيه و نشانه اى را ببينند به آن ايمان نمى آورند و اگر راه هدايت را ببينند آن را انتخاب نمى كنند.
    هارون گفت : پس اين خانه (كاخ)، خانه كيست ؟ امام فرمود: اين خانه زمانى براى شيعيان ما بود و براى غير آنها، آتش شعله ور است
    هارون گفت : چرا صاحب خانه (شيعيان) آن را تصرف نمى كنند؟ امام (قريب به اين مضمون) فرمود: در وقت خودش كه تعمير آن امكان داشت خواهند گرفت و اكنون هنوز وقتش نرسيده است
    هارون گفت : شيعيان تو كجايند؟ امام كاظمعليه‌السلام اين آيه را تلاوت فرمود:
    لم يكن الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين منفكين حتى ناتيهم البينه :
    آن كسانى كه از اهل كتاب و مشركان كافر شدند (از انحراف) بازنايستند و حجت روشن براى آنها بيايد.(١٦٦)
    اينجا بود كه هارون خشمگين شد كه همچون مارگزيده به خود مى پيچيد و چنان بى ادبى و گستاخى به ساحت مقدس امامعليه‌السلام نمود كه قلم از بيان آن شرم دارد(١٦٧) . آرى ، امامان ما در برابر ستمگران و طاغوتيان اين چنين قاطعانه سخن مى گفتند و آن را محكوم مى ساختند.






    امضاء


  6. Top | #175

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    از استخاره هاى آيت الله حسن زاده آملى


    استاد حسن زاده آملى درباره انگيزه چاپ كتاب الهى نامه مى گويند: الهى نامه كلماتى چند است كه از سنوات هزار و سيصد نود تا نود و چهار هجرى به قلم اين كمترين ، حسن حسن زاده آملى ، به اقتضاى تبدل بال و تحول حال ، به رشته نوشته درآمده است ، لذا در تلقى آن ، تثبيت لازم است كه در واقع تنافى ، منتفى است طبعم به طبع آن راغب نبود كه نشر آن را چه بوده ، جز اينكه با تصويب و ابرام اصدقاء فاضل مركز نشر فرهنگى رجاء زادهم الله تعالى رجاء از ساحت قدس قرآن مجيد، بصورت استخاره ، استجازه نموده ام ، به جواب و اجازات اين آيه كريمه مباركه ، تشرف يافته ام : وفى نسختها هدى و رحمه للذين هم لربهم يرهبون(١٦٨)
    به رجاء واثق اين كه بعضى از نفوس مستعده را مفيد افتد جمع بر نشر آن صورت گرفت(١٦٩) .





    امضاء


  7. Top | #176

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شدت تاءثير آيات قرآن در امام على عليه السلام


    حبه عرنى مى گويد: در آن اثناء كه من و نوف در حياط قصر دارالاماره كوفه خوابيده بوديم ناگهان متوجه شديم كه امير المومنين در باقيمانده شب ، همچون آدمى سرگردان دست بر ديوار گذاشته و مى خواند:ان فى خلق السماوات و الارض و اختلاف الليل و النهار تا آخر آيه ، اين آيات را مى خواند و بسان كسى كه هوش و عقل خود را از دست داده - حيرت زده و سرگردان - گام مى زد، آنگاه فرمود: اى حبه آيا خوابى يا نگرانى و بيدار؟
    عرض كردم : بيدارم ، شما كه اينگونه بى تابى و ناراحتى مى كنيد ما چه كنيم و وضع ما چگونه خواهد بود؟ پس چشمها را پايين آورد و گريه كرد. سپس ‍ به من فرمود: اى حبه راستى كه براى خداوند موقفى است و براى ما در برابر او موافقى ، چيزى از اعمالمان بر او پوشيده نيست ، اى حبه راستى كه خداوند به من و تو از رگ گردن نزديكتر است اى حبه راستى كه هيچ چيز مرا و تو را از ديد خداوند نخواهد پوشانيد. آنگاه خطاب به نوف كرده و فرمود: اى نوف آيا تو در خوابى ؟ عرض كرد: يا امير المومنين بيدارم و گريه من امشب به طول انجاميد. حضرت فرمود: اى نوف اگر امشب گريه تو از خوف خداوند به طول انجاميد فرداى قيامت چشمانت در برابر خداوند روشن خواهد گرديد.
    اى نوف قطره اى اشك از چشم آدمى از خوف خدا نمى ريزد مگر اينكه درياهايى را از آتش دوزخ خاموش مى گرداند. اى نوف منزلت هيچكس ‍ بالاتر نيست از كسيكه از خوف خداوند بگريد و در راه خدا دوستى و دشمنى كند. اى نوف كسى كه در راه خدا دوستى كند محبت احدى را بر محبت خداوند ترجيح نمى دهد و مقدم نمى داند و كسى كه در راه خدا دشمنى كند به دشمنان خدا خير نمى رساند و به نفع آنان گام بر نمى دارد.
    در آن هنگام كه دوستى و دشمنى شما براى خدا باشد و ديگر صفات نيكى كه ذكر شد، شما حقايق ايمان را كامل كرده ايد. سپس آن دو نفر را مؤ عظه كرد و متذكر نمود و در اواخر آن فرمود: از خداوند بر حذر باشيد به تحقيق كه من شما را انذار كردم سپس شروع به رفتن و گام برداشتن كرده و مى فرمود: اى كاش مى دانستم كه در غفلتهايم تو - اى - خدا - از من اعراض مى كنى يا ناظر به سوى من مى باشى و اى كاش مى دانستم در اين خواب طولانى و كمى شكر و سپاسگزاريم بر نعمتهاى تو حال من چگونه است ؟
    حبه گويد: به خدا قسم حضرت امير المومنين عليه‌السلام به همين حال ادامه داد تا سپيده صبح طالع شد.(١٧٠)






    امضاء


  8. Top | #177

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حكم خدا در ميان يهوديان احياء مى شود


    مرحوم ابوالفتوح رازى قضيه مفصلى را درباره آيه و من الذين هادوا سماعون للكذب سماعون لقوم آخرين لم ياءتوك (مائده / ٤١) ياد مى كند كه ما خلاصه اى از آن را در زير مى آوريم :
    جماعتى از احبار يهود گروهى را نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله - راجع به دو نفر از اشراف اهل خيبر كه زنا كرده بودند فرستادند. و حكم آنها در تورات عبارت بود از رجم بود كه نمى خواستند درباره آن دو اجرا نمايند. و چون يهوديان بنى قريظه و بنى النصير با مسلمين در حال صلح به سر مى بردند اين جماعت را با گروهى از اين دو قبيله همراه ساختند. پس از در ميان نهادن جريان ، آن حضرت فرمود: محكوم به رجم و سنگسار شدن هستند. آنها زيربار نرفتند.
    حضرت فرمود: حكم آنان حتى در تورات شما عبارت از رجم است آنان منكر شدند. تا اينكه حضرت از آنها خواست جوانى به نام ابن صوريا را احضار كردند، و وى در برابر سوگند آن حضرت اقرار كرد كه حكم زناى محصنه در تورات عبارت از رجم است
    يهوديان به ابن صوريا اعتراض كردند. وى در پاسخ آنها گفت : در برابر چنان سوگندى ياراى انكار از من سلب شد.
    حضرت فرمود: چرا حكم خدا را تحريف كرديد؟
    ابن صوريا عرض كرد: اگر فرد بينوايى در ميان ما مرتكب زناى محصنه مى شد او را سنگسار مى كردند ولى اشراف از اين كيفر در صورت ارتكاب زنا مصون بوده اند، در نتيجه عمل زنا در ميان اشراف رايج گرديده ، و اگر مى خواستيم حد را اجرا كنيم فريادشان بلند مى شد و مانع اجراى آن مى گشتند.
    تا آنكه پسر عموى پادشاه مرتكب زنا شد و ما از اجراى حد درباره او دريغ كرديم ؛ اما از آن پس نمى توانستيم حد را در مورد زناكاران اجرا نماييم ، و بهانه مى آوردند تا پسر عموى پادشاه مشمول اين قانون واقع نشود و كيفر نگردد و ما زير بار اين حكم نمى رويم پادشاه احساس درماندگى كرد و شورايى تشكيل داد و نتيجه آن شد كه قانون حد و تازيانه زدن را تصويب كردند: ريسمانى را تافتند و آن را قيراندود ساختند و به وسيله آن چهل ضربه به زناكار وارد ساختيم و روز او را سياه كرده و بر الاغى واژگون نشانديم و او را دور شهر گردانيديم
    رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هم اكنون بازيافتيد كه من به حق ، رسول خدا هستم ، آنگاه فرمان داد آن مرد و زن زناكار را احضار و بر در مسجد رجم و سنگسار كنند، و اين حكم اجرا شد. حضرت خطاب به خدا گفت : گواه باش كه من نخستين كسى هستم كه يكى از اوامر ترا - كه در ميان يهود به دست فراموشى سپرده شده بود - احياء نمودم
    سرانجام پس از گفتگوهايى كه ميان آن حضرت و ابن صوريا رد و بدل شد ابن صوريا ايمان آورد، و به آن حضرت از تبعيض يهوديان در اجراى حد گزارشهايى به عرض رساند كه اگر آنها يكى از ما را مى كشتند به ما اجازه قصاص نمى دادند و ديه اى كه از ما مى ستاندند دو برابر ديه اى بود كه از ما گرفتند(١٧١) .




    امضاء


  9. Top | #178

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    نوشته اى از خداوند آورد و آزاد شد


    نقل كرده اند كه زياد مردى از خوارج را گرفت و حبس نمود، اتفاقا آن شخص فرار كرد، زياد هم برادر او را گرفت و بجاى او زندانى نمود و تهديد كرد كه اگر برادرت را آوردى ترا رها مى كنيم وگرنه گردنت را خواهم زد. آن مرد گفت : اگر نامه اى از طرف امير و فرمانرواى مسلمانان بياورم كه برائت و بى گناهى مرا تصديق كرده باشد آيا مرا رها مى كنى ؟ زياد گفت : آرى آن مرد گفت پس من نوشته اى از خداى عزيز و رحيم مى آورم و خدا از من و از تو و از فرمانروايى مسلمين گراميتر است علاوه كه دو شاهد هم بر اين نوشته ، اقامه مى كنم و آن دو، ابراهيم و موسىعليه‌السلام هستند. خداى تبارك و تعالى كه راستگوترين گويندگان است مى فرمايد:
    ام لم ينباء بما فى صحف موسى و ابراهيم الذى وفى ان لاتزر وازره وزر اخرى وان ليس للانسان الا ما سعى وان سعيه سوف يرى ثم يجزاه الجزاء الاو فى
    آيا آگه نشد به آنچه در تورات موسى و صحف ابراهيم كه وفادارى كرد، آورده كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بدوش نخواهد برد و اينكه انسان نتيجه عمل خود را بزودى خواهد ديد، سپس پاداش كاملترى داده خواهد شد.
    زياد گفت : خلوا سبيله فهذا رجل قد لقن حجته اين مرد را رها كنيد كه حجت و برهانش تلقين داده شده است
    و حاملا لمن حمله
    حامل : اسم فاعل است يعنى حمل دهنده چنانكه حمل اول صيغه ماضى و ضمير مستتر آن فاعل و ضمير ظاهر مفعول جعل است
    خداوند قرآن را حامل كسى قرار داده كه او قرآن را حمل دهد. اى امت اسلامى اگر شما امروز قرآن را حمل داديد و اين بار پرمحتوا و آسمانى را بدوش گرفته با تفسير قرآن و عمل به آن خو گرفتيد، قرآن كريم هم روز رستاخيز شما را حمل داده و از مواقف مشكل و خطير قيامت مى رهاند. البته چنانكه اشاره كرديم مقصود از حمل قرآن اين نيست كه آدمى قرآنى جيبى را در بغل داشته باشد كه اين عمل ، هيچگونه مؤ نه اى
    ندارد و براى هركس حتى براى انسان كافر و منحرف نيز ميسر است بلكه مقصود آنست كه محتواى قرآن و قوانين و مقررات آنرا در نهاد خويشتن جا داده و حمل دهيم و با عمل كردن و پاى بند بودن به نظامات عادلانه قرآن ، اين بار آسمانى را بدوش گرفته و حمل نماييم و خلاصه بجاى آنكه قرآن را در جيب خود بگذاريم در قلب خود جاى دهيم و با قرآن دمساز شويم (١٧٢)




    امضاء


  10. Top | #179

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    منزلت حاملان قرآن


    قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌ وآله :حمله القرآن عرفاء اهل الجنه
    الكافى ٢/٦٠٦، و الخصال ١/٢٨
    حاملان قرآن سرشناس اهل بهشتند.

    قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌ وآله :
    اشراف امتى حمله القرآن
    معانى الاخبار / ١٧٨
    شريفان امت من حاملان قرآنند.

    قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌ وآله :
    اهل القرآن اهل الله و خاصته
    مجمع البيان ١/١٥١، و شرح غررالحكم ١/٣٨٢، و اعلام الدين / ١٠٠
    اهل قرآن اهل خدا و خاصان بارگاه اويند.



    امضاء


  11. Top | #180

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اقرار به شكست


    بعد از بالا گرفتن كار پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله ، مشركين مكه چهار نفر از بزرگان و فصحاء معروف عرب را جمع كرده و به آنها وعده هاى فراوان دادند، و از آنها خواستند كه يكسال در محل و موطن خود كار كنند و هر يك مانند يك چهارم قرآن بسازد، و در مدت معين و زمان موعود، رؤ ساى شرك آنها را در مسجد الحرام جمع كردند، و آنها نتيجه كار را مطالعه نمودند. اولى بلند شد و گفت : وقتى به اين آيه برخوردم :و قيل يا ارض ابلغى مآئك و يا سماء اقلعى و غيض الماء و قضى الامرو استوت على الجودى و قيل بعدا للقوم الظالمين (١٧٣). دانستم كه نمى توانم با آن معاوضه و مقابله كنم دومى بلند شد و گفت : من هم آنوقت فهميدم كه نمى توانم با قرآن معارضه كنم ، كه به اين آيه شريفه برخوردم: فلما استيئسوا منه خلصوا نجيا (١٧٤). سومى هم عذر خود را خواست با اين آيه :و اوحينا الى ام موسى ان ارضعيه فاذا خفت عليه فالقيه فى اليم و لا تخافى و لاتحزنى انا رادوه اليك و جاعلوه من المرسلين (١٧٥) . و بالاخره چهارمى بلند شد و عجز خود را با اين آيه ابراز كرد:
    ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذى القربى ينهى عن الفحشاء و المنكر و البغى يعظكم لعلكم تذكرون (١٧٦).همه عجز و ناتوانى خود را اعلام كردند و از صحنه خارج شدند(١٧٧).



    امضاء


صفحه 18 از 20 نخستنخست ... 814151617181920 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi