صفحه 2 از 20 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 197

موضوع: سرگذشتهاى تلخ و شيرين قرآن

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    تعليم و تعلم قرآن

    قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله :
    من علم آيه فى كتاب الله تعالى ، كان له اجرها ما تليت
    مستدرك الوسائل ٤/٢٣٥
    هر كه آيتى از كتاب خداى را به ديگرى بياموزد، ثواب آن آيت ، هر زمانى كه خوانده گردد بدو نيز رسد.
    قال علىعليه‌السلام :
    تعلموا القرآن ، فانه احسن الحديث
    نهج البلاغه / ١٦٤، خطبه ١١٠
    قرآن را فراگيريد زيرا كه قرآن نيكوترين سخن تازه باشد.






    امضاء


  2. تشكر

    ezat (23-11-2018)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    علامه طباطبائى (ره)، مفسر نمونه

    علامه در مراتب عرفان و سير وسلوك معنوى مراحلى را پيموده بود. اهل ذكر و دعا و مناجات بود در بين راه كه او را مى ديدم غالبا ذكر خدا را بر لب داشت و در جلساتى كه در محضرشان بوديم وقتى جلسه به سكوت مى كشيد ديده مى شد كه لبهاى استاد به ذكر خدا حركت مى كرد. به نوافل مقيد بود و حتى گاهى ديده مى شد كه در بين راه مشغول خواندن نمازهاى نافله است شبهاى ماه رمضان تا صبح بيدار بود، مقدارى مطالعه مى كرد و بقيه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذكار مشغول بود. در قم حداقل هفته اى يكبار به حرم حضرت معصومه مشرف مى شد و در ايام تابستان به زيارت حضرت رضاعليه‌السلام مى شتافت شبها به حرم مطهر مشرف مى شد و در بالاى سر مى نشست و با حال خضوع به زيارت و دعا مى پرداخت(٨)
    ۹




    امضاء


  5. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    منافقى در محضر پيامبر

    ابن اسحاق ، ابن منذر و اين ابى حاتم از عباس روايت كرده اند كه گفت : نبتل بن حارث در مجلس رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مى نشست و به حرفهاى آن حضرت گوش مى داد و گفته هاى آن حضرت را به منافقان گزارش مى كرد.
    همين شخص بود كه پيش منافقان اطهار داشت : محمد اذن است ، هركس ‍ چيزى به او بگويد تصديق مى كند.
    خداوند اين آيه را درباره او نازل كرد:
    و منهم الذين يوذون النبى و يقولون هو اذن قل اذن خير لكم يو من بالله و بومن للمومنين و رحمه للذين امنوا منكم و الذين يوذون رسول الله لهم عذاب اليم .(٩)
    بعضى از منافقان آنانى هستند كه دائم پيغمبر را اذيت مى كنند و مى گويند او شخص ساده و زودباورى است بگو اى پيغمبر، زودباورى من لطفى به نفع شماست - رسول به خدا ايمان آورده و به مؤ منان هم اطمينان دارد و براى مؤ منان حقيقى شما وجودش رحمت كامل الهى است و براى آنها كه رسول را آزار مى دهند از قهر حق عذاب دردناك مهياست




    امضاء


  7. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض
















    هفتاد ساله اى حافظ كل قرآن شد








    تقريبا ١٥ سال قبل ، از جمعى از علماى اعلام قم و نجف اشرف شنيدم كه پيرمرد هفتاد ساله اى به نام كربلايى محمدكاظم كريمى ساروقى (ساروق از توابع فراهان اراك است) كه هيچ سوادى نداشته ، تمام قرآن مجيد به او افاضه شده بطورى كه تمام قرآن به طرز عجيبى كه ذكر مى شود حافظ شده است عصر پنج شنبه كربلايى محمدكاظم به زيارت امامزاده اى كه در آن محل مدفون است مى رود، هنگام ورود دو نفر سيد بزرگوار را مى بيند كه به او مى فرمايند: كتيبه اى را كه اطراف حرم نوشته شده بخوان






    مى گويد: آقايان من سواد ندارم و قرآن را نمى توانم بخوانم مى گويند: بلى ، مى توانى پس از التفات و فرمايش آقايان حالت غيرطبيعى عارضش ‍ مى گردد و همانجا مى افتد تا فردا عصر كه اهالى ده براى زيارت امامزاده مى آيند او را افتاده مى بينند، پس او را بلند كرده بخود مى آورند. به كتيبه مى نگرد مى بيند سوره جمعه است تمام آن را مى خواند و بعد خودش را حافظ تمام قرآن مى بيند و هر سوره از قرآن مجيد را كه از او مى خواستند از حفظ به طور صحيح مى خوانده است و از جناب آقاى ميرزاحسن ، نواده مرحوم ميرزاى حجه الاسلام شنيدم كه گفت : مكرر او را امتحان كردم هر آيه اى را كه از او پرسيدم فورا مى گفت از فلان سوره است و عجيبتر آنكه هر سوره اى را مى توانست به قهقرا بخواند يعنى از آخر سوره تا اول آن را مى خواند و نيز فرمود كتاب تفسير صافى در دست داشتم برايش باز كرده ، گفتم : اين قرآن است و از روى خط آن بخوان كتاب را گرفت چون در آن نظر كرد گفت : آقا تمام اين صفحه قرآن نيست و روى آيه شريفه دست مى گذاشت و مى گفت : تنها اين سطر از قرآن است يا اين نيم سطر از قرآنست و هكذا و مابقى قرآن نيست گفتم : از كجا مى گويى ؟ تو كه سواد عربى و فارسى ندارى ؟

    گفت : آقا كلام خدا نور است : اين قسمت نورانى است و قسمت ديگرش تاريك است (نسبت به نورانيت قرآن) و چند نفر ديگر از علماء اعلام را ملاقات كردم كه مى گفتند: همه ما او را امتحان كرديم و يقين كرديم امر او خارق عادتست و از مبداء فياض به او چنين افاضه شده است



    در سالنامه نور دانش سال ١٣٣٥ عكس كربلايى محمدكاظم مزبور را چاپ كرده و مقاله اى تحت عنوان (نمونه اى از اشراقات ربانى) نوشته و در آن شهادت عده اى از بزرگان علماء را بر خارق العاده بودن امر او نقل نموده است تا جايى كه مى نويسد: از مجموع دستخطهاى فوق ، موهبتى بودن حفظ قرآن كربلايى ساروقى به دو دليل ثابت مى شود:
    ١ - بيسوادى او كه عموم اهالى ده به آن شهادت مى دهند و احدى خلاف آن را اظهار ننموده است نگارنده شخصا از ساروقيهاى ساكن تهران تحقيق نمودم با اينكه موضوع بيسوادى او در جرايد كثيرالانتشار چاپ و منتشر شده معذالك هيچكس تكذيب نكرده است


    ٢ - بعضى از خصوصيات حفظ قرآن او كه از عهده تحصيل و درس ‍ خواندن خارج است به شرح زير مى باشد:
    ١ - هرگاه يك كلمه عربى يا غيرعربى بر او خوانده شود فورا مى گويد در قرآن هست يا نيست
    ٢ - اگر يك كلمه قرآنى از او پرسيده شود فورا مى گويد در چه سوره و در كدام جزو است
    ٣ - هرگاه كلمه اى در قرآن مجيد آماده باشد تمام آن موارد را بدون وقفه مى شمارد و دنباله هركدام را مى خواند.(١٠)
    ٤ - هرگاه در يك آيه كلمه يا يك حركت غلط خوانده شود يا زياد و كم كنند بدون انديشه متوجه مى شود و خبر مى دهد.
    ٥ - هرگاه چند كلمه از چند سوره به دنبال هم خوانده شوند محل هر كلمه را بدون اشتباه بيان مى كند.
    ٦ - هر آيه يا كلمه قرآنى را كه به او بدهند بلافاصله نشان مى دهد.
    ٧ - هرگاه در يك صفحه عربى با غيرعربى يك آيه مطابق ساير كلمات نوشته شود آيه را تميز مى دهد كه تشخيص آن براى اهل فضل نيز دشوار است
    اين خصوصيات را خوش حافظه ترين مردم نسبت به يك جزء بيست صفحه فارسى نمى تواند داشته باشد تا چه رسد به ٦٦٦٦ آيه قرآنى و پس ‍ از نقل شهادت چند نفر از علماء مى نويسد: موهبت قرآن كربلايى كاظم براى مردمى كه فكر محدود خود را در چهار ديوارى ماديات محدود كرده و منكر ماوراء طبيعت هستند اعجاب آور بوده و سبب هدايت عده اى از گمراهان گرديده است ولى اين امر با همه اهميتش در نظر اهل توحيد يك شعاع كوچك از اشعه بيكران افاضات خداوندى به وسيله انبياء و سفراء حق به كرات به ظهور رسيده و در تواريخ ثبت و ضبط است ؛ در عصر حاضر نيز كسانى كه به علت ارتباط و پيوند با مبداء تعالى ، صاحب كراماتى هستند وجود دارند كه اهميت آنان به مراتب از حافظ قرآن ما بيشتر است نكته اى كه در پايان اين مقاله لازم است تذكر داده شود اين است كه در نتيجه انتشار شرح حال حافظ قرآن و معرفى او به مردم تهران از عده اى متدينين بازار شنيدم كه چند سال قبل يعنى در زمان مرحوم حاج آقا يحيى ، مرد كورى به نام حاجى عبود به مسجد سيد عزيزالله رفت و آمد داشت كه در عين كورى حافظ قرآن با خصوصيات كربلايى ساروقى بود، او نيز محل آيه را در عين كورى نشان مى داد و براى مردم با قرآن استخاره مى كرد...
    مى گويند روزى كتاب لغت فرانسه به قطر قرآن مجيد را به او دادند تا استخاره كند فورا آن را پرت كرد و عصبانى شد و گفت : اين قرآن نيست در مجلسى كه حافظ قرآن حضور داشت جناب آقاى ابن الدين استاد محترم دانشگاه خصوصيات حاجى عبود را تائيد نموده و اظهار كردند كه نامبرده را در منزل آقاى مصباح در قم در حضور آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى ملاقات و آزمايش كرده اند.
    اينها از آثار قدرت حق است كه گاهى براى ارشاد مردم و اتمام حجت ظاهرى است. ذلك فضل الله يوتيه من يشاء و الله ذوالفضل العظيم









    امضاء


  9. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    عمر از خواندن قرآن عصبانى مى شود
    مردى نزد عمر قرآن تلاوت كرد، عمر متغير شد، آن مرد گفت : من نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ‌و قرآن را قرائت كردم ولى پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل بر من متغير نشد. بالاخره هر دو نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمدند. آن مرد عرض كرد: اى رسول خدا مگر قرائت فلان و فلان آيه را اينگونه به من تعليم ندادى ؟ پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل فرمود: آرى عمر قلبا ناراحت شد و پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل اين حالت را در چهره او خواند و سه بار به او فرمود:
    شيطان را از خود دور كن سپس گفت : عمر، همه قرآن برابرند مادامى كه رحمتى را به عذاب و عذابى را به رحمت مبدل نسازى(١١)








    امضاء


  11. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    استشهاد به آيات در كلام معصومين


    امام صادقعليه‌السلام به فرزندش اسماعيل مى فرمايد:
    هنگامى كه گروهى از مؤ منان در نزد تو شهادت دادند تصديقشان كن ، زيرا خدا مى فرمايد:
    يومن بالله و يومن للمومنين (١٢)
    (پيامبر به خدا و مؤ منان عقيده و ايمان دارد).
    امام صادقعليه‌السلام درباره زنى كه سه بار طلاق گرفته و به شوهرش حرام گرديده مى فرمايد: اگر اين زن با مرد ديگرى ازدواج كند و از او طلاق بگيرد در اين صورت مى تواند با شوهر اول خود دوباره ازدواج كند، گرچه آن مرد ديگر برده و غلام باشد، زيرا خداوند مى فرمايد:
    فلا تحل له من بعده حتى تنكح زوجا غيره . (١٣)
    (با همسر اول خود نمى تواند ازدواج كند، مگر اينكه قبلا با مرد ديگرى ازدواج نمايد).
    همچنين مردى ناخن پايش افتاده و به عنوان معالجه مراره اى بر روى آن گذاشته بود، از امام صادقعليه‌السلام حكم آن را از نظر مسح سؤ ال نمود. امام در جواب وى فرمود: حكم اين مساءله و امثال آن در قرآن وجود دارد، زيرا خداوند مى فرمايد:
    و ما جعل عليكم فى الدين من حرج
    (در دين خدا، سخت گيرى و حرج نيست)
    آنگاه فرمود: در موقع وضو روى همان دارو را مسح كن






    امضاء


  13. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    كليسا، مسيحيان را از حقايق قرآن دور مى كند


    گوته در جايى نوشته است :
    استعمار و كليسا نگذاشته اند قرآن و معناى دستورات آن به مردم برسد. و سپس چنين ادامه مى دهد:
    ساليان دراز كشيشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقايق قرآن مقدس ‍ و عظمت آورنده آن دور نگهداشته اند. اما هرقدر كه ماقدم در جاده علم و دانش گذارده و پرده جهل و تعصب نابجا را دريده ايم ، عظمت احكام مقدس اسلام كه قرآن مجموعه آن است ، بهت و حيرت عجيبى در ما بوجود آورده است و دور نيست كه اين كتاب توصيف ناپذير، توجه عالم را به خود جلب نموده ، تاءثير عميقى در علم و دانش جهان گذاشته و بالنتيجه جهان مدار گردد.(١٤)
    اين بود شمه اى از گفتار غربى ها در مورد قرآن ، آنها حقيقتهاى قرآن را روشن و واضح بيان نموده اند، و اين ما هستيم كه بايد وقت را مغتنم بشماريم و از مكتب قرآن نهايت استفاده را بنماييم






    امضاء


  15. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    عثمان سوزاننده مصاحف


    نويسنده المبانى در مقدمه اين كتاب ، در دفاع از كار عثمان در مورد سوزاندن مصاحف ، داستانى جالب نقل مى كند و مى نويسد:
    علقمه بن مرثد از عيزار روايت كرده است كه وقتى مختار بن ابى عبيده (ثقفى) وارد كوفه شد ما از جمله قبيله هايى بوديم كه نزد او شتافتيم و سويدين عطيه به مسجد ما آمد و خطاب به ما گفت : اى گروه تنعه (نام قبيله) مرا با شما از نظر خويشى و همسايگى و حقى كه بر من داريد پيوندى است ، شنيده ام به سوى اين مرد شتافته ايد، هم اكنون داستانى را براى شما نقل مى كنم كه از خود او شنيدم : ميان مكه و مدينه راه مى پيمودم ناگهان احساس كردم قضيب و چوبدستى روى شانه ام قرار گرفته است روى برگرداندم ديدم مختار بن ابى عبيده است به من گفت : يا شيخ درباره اين شيخ چه مى گويى ؟ گفتم كدام شيخ ؟ گفت : على بن ابيطالب گفتم او را به گوش و چشم و زبان و دل دوست دارم و ولاى او را خواهانم ولى او گفت : من با چشم و گوش و دلم به او كينه مى ورزم و بغض او را در دل دارم وقتى اين داستان براى مردم بازگو شد مردم به سويدبن عطيه (يا علقمه) گفتند: اييت الا تثبيطا من ال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله و نصره النعثل حراق المصاحف(١٥) يعنى تو مى خواهى مردم را از آل رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله منصرف سازى و به نصرت و دفاع از عثمان بر انگيزى عثمانى كه سوزاننده مصاحف است سويد گفت : شما عثمان را سوزاننده حراق مصاحف مى خوانيد، ولى سوگند به خدا داستانى را برا شما بازگو مى كنم كه از زبان على بن ابيطالبعليه‌السلام شنيدم كه مى گفت : اى مردم از خدا بترسيد مبادا درباره عثمان دچار گزافه گويى و غلو گرديد، و از گفتن حراق المصاحف درباره او دست برداريد. سوگند به خدا او مصاحف را نسوزانيد مگر در حضور جمعى از ما كه ياران پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل بوديم و ما آن را جمع نموديم گفت : نظر شما درباره اين مصاحف (كه سوزانده شد) چيست ؟ چون مردم در قرائت قرآن دچار اختلاف بودند و هر يك از آنها به ديگرى مى گفت : قرائت من بهتر و افضل از قرائت تو است و از اينگونه سخنها كه شبيه به كفر بود با هم مبادله مى كردند ما گفتيم : اى اميرالمؤ منين راءى تو چيست ؟ فرمود: از نظر من مصلحت در اين است كه مردم بر يك قرائت و بر يك مصحف ، متحد گردند زيرا وقتى شما هم اكنون درباره قرائت قرآن دچار اختلاف نظر هستيد، قطعا اختلاف مردمى كه از پس شما مى آيند شديدتر خواهد بود. گفتم : راءى شما خوب و پسنديده است علىعليه‌السلام گفت : سوگند به خدا اگر من در زمان عثمان زمامدار مى بودم همان عملى را درباره مصاحف پيش مى گرفتم كه عثمان بدان دست يازيد.
    مردم به سويد گفتند: سوگند به آن خدايى كه جز او نيست تو را سوگند مى دهيم آيا اين سخن را از دهان حضرت علىعليه‌السلام شنيدى ؟
    سويد گفت : سوگند به آن خدايى كه بى همتاست من اين سخن را از على بن ابيطالبعليه‌السلام شنيدم
    نويسنده كتاب المبانى پس از گزارش اين قضيه ، يادآور مى شود كه اين حديث و تاريخچه آن ، دليل بر تاءكيد كار عثمان در تدوين مصحف و سوزاندن مصاحف ديگر است و اين كار توسط همه صحابه صورت گرفت !نظير همى حكايت نيز در مقدمه شهرستانى آمده است(١٦)
    ولى بعضى از خاورشناسان مانند بلاشر و ديگران معتقدند كه علىعليه‌السلام كار عثمان را منحصرا در جمع آورى و تدوين قرآن تاءئيد نموده ، و از وى دفاع كرده است و منظور آن حضرت ، دفاع از عثمان در سوزاندن مصاحف نبوده است علىعليه‌السلام صرفا از آن جهت به دفاع از كار عثمان پرداخت كه به تعدد و تنوع مصاحف خاتمه بخشد. از جمله مصاحفى كه به صورت پراكنده بر روى برگها و پوست و استخوان شانه شتر و گوسفند و چوبهايى كه بر محمل اشتران مى نهادند و چريده هاى خرما كه به صورتى پريشان نگارش يافته بود، عثمان توانست بدينوسيله غائله اختلاف قرآن ها را از ميان بردن آثار پراكنده اى كه بيم آن مى رفت بسترد و مردم را بر يك مصحف متحد سازد و از اين طريق توانست در ميان مردم همبستگى ايجاد نمايد.






    امضاء


  17. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    نكته اى ظريف

    زراره از امام صادقعليه‌السلام پرسيد:
    از كجا فهميديد كه در وضو به قسمتى از سر بايد مسح كرد نه به همه آن ؟
    ا مامعليه‌السلام در جواب وى فرمود:
    لمكان الباء به جهت وجود باء كه در آيه وضو بكار رفته است و از ظاهر آن چنين بر مى آيد كه تنها مسح كردن قسمتى از سر لازم است نه تمام آن
    بايد از قرآن دليل بياورى و الا گردنت را مى زنم
    حجاج بن يوسف ثقفى (استاندار خونخوار عبدالملك در كوفه) بوده و با شيعيان و ياران اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام دشمنى بسيار داشت و حتى ظن شيعه و طرفدار علىعليه‌السلامبودن در مورد يك نفر كافى بود كه حجاج او را به قتل برساند. عامر شعبى مى گويد: شبى حجاج مرا طلبيد، هراسان شدم ، برخاسته و نزدش رفتم ، ناگهان در كنار مسند او سفره اى چرمين ديدم پهن شده (رسم بود كه افراد را روى آن مى كشتند) و شمشير تيزى در كنار آن بود. سلام كردم ، جواب سلام مرا داد و گفت :
    نترس به تو امشب تا فردا ظهر امان دادم و مرا در كنار خود نشاند. سپس ‍ به يكى از دژخيمان اشاره كرد، او رفت و مردى را كه با طناب و زنجير بسته بودند، آورد و در برابر حجاج نشانيد. آنگاه حجاج به من رو كرد و گفت : اين شيخ (سعيد بن جبير) مى گويد: حسن و حسين دو پسر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل هستند. بايد از قرآن در اين باره دليل بياورد و گرنه هم اكنون (با اين شمشير روى اين چرم) سرش را از بدنش جدا مى سازم
    گفتم : لازم است كه او را زنجير و بند آزاد سازيد كه اگر دليل از قرآن آورد آزاد شود و گرنه با اين شمشير نمى توان كه زنجير را قطع كرد. خواه و ناخواه بايد اين زنجيرها را از بدنش جدا كرد و آنگاه او را كشت ، حجاج دستور داد بند و زنجير را از بدن او جدا كردند. خوب به او نگاه كردم ، ناگهان ديدم سعيد بن جبير مفسر قرآن و يار و شاگرد خاص امام سجادعليه‌السلام است اندوهگين شدم و با خود گفتم : چگونه مى توان در مورد اينكه حسن و حسينعليه‌السلام پسران پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل هستند استدلال كرد؟ ناگهان صداى حجاج بلند شد كه به سعيد مى گفت : دليل خود را از قرآن در مورد اينكه حسن و حسين پسران پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل هستند چنانكه ادعا مى كنى بياور، و گرنه گردنت را مى زنم سعيد گفت : به من مهلت بده حجاج چند لحظه سكوت كرد و دگر بار گفت : دليل خود را بياور! سعيد گفت : اندك مهلت بده حجاج پس از لحظاتى ، براى سومين بار گفت : به تو مى گويم ، دليل خود را از قرآن بياور كه چگونه مى توان گفت حسن و حسين دو فرزند پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل هستند؟ سعيد اندكى فكر كرد و سپس گفت :
    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم و وهبنا له اسحاق و يعقوب كلا هدينا و نوحا هدينا من قبل و من ذريته داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون و كذلك نجزى المحسنين و زكريا و يحيى و عيسى و الياس كل من الصاحبين .
    و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) و هر كدام را هدايت كرديم و نوح را نيز قبلا هدايت كرده ايم و از فرزندان او (ابراهيم) داود و سليمان و ايوب و يوسف و هارون را (هدايت كرديم) و اين چنين نيكوكاران را پاداش ‍ مى دهيم و (همچنين) زكريا و يحيى و عيسى و الياس ، هر كدام از صالحان بودند.(١٧)
    پس از خواندن اين آيات ، سعيد پرسيد: نام عيسى در اين آيه به چه عنوان آمده است ؟!
    حجاج گفت : به عنوان اينكه از ذريه (فرزندان) ابراهيم است
    سعيد گفت : با اينكه عيسى پدر نداشت در عين حال به عنوان ذريه (فرزند) ابراهيمعليه‌السلام به شمار آمده است ، زيرا عيسى فرزند مريم دختر ابراهيم بود، از اين رو عيسى به عنوان فرزند ابراهيم خوانده شده بنابراين بطريق اولى ، مى توان گفت : حسن و حسين دو پسر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل هستند زيرا مادرشان دختر بدون واسطه پيامبر است
    حجاج از اين استدلال دقيق و محكم قانع شد، دستور داد ده هزار دينار به سعيد بن جبير دادند و او را آزاد ساخت شعبى مى گويد: وقتى صبح شد، با خود گفتم شايسته است نزد اين (شيخ) بروم و از محضرش معانى قرآن را بياموزم به سراغ او رفتم و او را در مسجد يافتم در حالى كه دينارها را در كنارش تقسيم كرده و آنها را به فقراء صدقه مى داد. مرا كه ديد فرمود: اينها همه به بركت حسن و حسينعليه‌السلام است ، اگر در يك مورد اندوهگين مى شويم ، هزاربار خشنود مى گرديم و از همه بالاتر خدا و رسولش خشنود مى شوند.(١٨)



    امضاء


  19. تشكر

    ezat (23-11-2018)

  20. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    شرف الاشرف دختر سيد بن طاووس حافظ قرآن


    وى در سن ١٢ سالگى تمام قرآن را حفظ كرد و همچون خواهرش فاطمه زنى اهل فضل و كمال بود. پدرش سيد بن طاووس به فرزند خود مى نويسد:
    فرزندم خواهرت شرف الاشرف را، اندر زمانى قبل از بلوغ نزد خود فراخواندم ، به مقدار توان و آمادگيش دستورات دينى را برايش بيان كردم ، و به او خاطر نشان ساختم كه بلوغ ، شرافت و كرامتى است كه خداوند به بنده اش مى دهد، و اين افتخار نصيب تو نيز شده است
    در كتاب امان الاخطار شخصيت معنوى دخترش را چنين ترسيم كرده است در كتاب سعد السعود خود نوشته است :
    من قرآن كاملى بر دخترم شرف الاشرف كه حافظ قرآن است وقف نمودم ، او قرآن را در سن ١٢ سالگى حفظ كرده است(١٩)





    امضاء


صفحه 2 از 20 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi