صفحه 7 از 20 نخستنخست ... 3456789101117 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 197

موضوع: سرگذشتهاى تلخ و شيرين قرآن

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    غار حرا و اولين نزول وحى

    از زبان رسول گرامىصلى‌الله‌عليه‌وآله مى شنويم كه فرمود: در غار حرا در خواب به سر مى بردم كه جبرييل بر من وارد شد و برايم پاره اى از ديبا كه كتابى و نوشته اى در آن بود آورد و گفت : بخوان گفتم : خواندن نمى دانم جبرييل مرا فشرد و رها كرد و گفت : بخوان تا سه بار اين وضع تكرار شد و در آخر بار به من گفت : بخوان گفتم : چه چيزى بخوانم ؟ گفت: اقرا باسم ربك الذى خلق خلق الانسان من علق (٦٤) پس از آن جبرييل از كنارم دور شد و من بيدار شدم چنانكه گويى نقشى بر قلبم نوشته شد، از غار بيرون آمدم و به نيمه راه كوه رسيدم ، در اين اثنا ندايى به گوشم رسيد كه مى گفت : اى محمد تو رسول خدايى و من جبرييل هستم ، به راه خود ادامه بده و هرگامى كه برمى داشتم با ترس و بيم آميخته بود تا به خانه رسيدم
    خديجه همسر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مى گويد: وقتى پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل وارد خانه شد رنگ پريده و خسته به نظر مى رسيد، پرسيدم : چرا رنگ پريده اى ؟ حضرت قضيه را براى همسرش بازگو كرد، خديجه سر اين داستان را از ورقه بن نوفل - كه مردى آگاه و بصير بود پرسيد. ورقه او را بشارت داد كه او پيامبر اين مردم است و سپس به خديجه گفت كه به آن حضرت بگويد: پايدار باشد.
    نوشته اند وقتى رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله از غار حار بازگشت مدتى وحى منقطع گرديد ولى اين مدت به سر آمده و زمان انقطاع وحى منقضى شد. جابر بن عبدالله انصارى در اين باره نقل مى كند كه پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل گفت : پس از آن كه چندى در غار حرا مجاور بودم از آنجا بيرون آمدم و به وادى رسيدم ، ندايى از آسمان به گوشم رسيد و همان فرشته اى را كه پيش از اين ديده بودم در آسمان مشاهده كردم و بيمناك شدم و به سوى خانه بازگشتم ، وقتى كه به خانه رسيدم گفتم مرا بپوشانيد (و اين جمله را سه بار تكرار كردم) مرا پوشاندند، در اين اثنا اين آيات نزول يافت :يا ايهاالمدبر قم فانذر (٦٥) پس از آن وحى پيوسته ادامه يافت و آيات قرآنى تا پايان عمر آن حضرت نازل گرديد(٦٦) .






    امضاء


  2. تشكرها 4

    مدير اجرايي (29-04-2019)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #62

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    جوان صداى فرشتگان را مى شنود


    يكى از بزرگان چنين نقل مى كند: در اوقاتى كه در زنجان بودم يك روز صبح جوانى كه از تربيت شدگان مكتب اسلام بود و برنامه زيارت عاشوراى او هرگز ترك نمى شد، سراسيمه به خدمت حاج ملا آقا جان آمد و گفت : من هنگامى كه در اتاق نشسته بودم و زيارتم را تمام مى كردم ، ناگهان عطر عجيبى تمام فضاى اتاق را پر كرد و سپس مانند آنكه صدها زنبور در اتاق به حركت در آمدند و من صدايى شنيدم ، حاج ملا آقا جان گفتند: فردا نيز همين حالت برايت پيش مى آيد خوب گوش بده ببين چه مى گويند. فرداى آن وز آن جوان آمد و گفت : گمان مى كنم كه ذكر لا اله الا الله الحق المبين را تكرار مى كردند. معظم له گفت : بعد از اين تو نيز با آنها اين ذكر را بگو تا حجاب بيشترى از تو برطرف شود آن جوان پس از دو روز آمد و گفت : حدود دو ساعت با آنها كلمه لا اله الا الله الملك الحق البين را تكرار كردم يك مرتبه چشمهايم به اشك افتاد و انوار سفيدى چون جرقه آتش ‍ ولى سفيد را ديدم كه تمام فضاى خانه را پر كرد. ترسيدم و ديگر ادامه ندادم
    چنين است كه وقتى روح ، حواس (ذائقه و شامه و سامعه) را تحت تاءثير قرار داد نوبت به قوه بينايى نيز مى رسد.(٦٧)





    امضاء


  5. تشكرها 4

    مدير اجرايي (29-04-2019)

  6. Top | #63

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    هدايت قرآن

    ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم
    الاسراء /٩
    همانا اين قرآن به استوارترين راه هدايت مى كند.
    قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله :
    اذا التبست عليكم الفتن ، كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن
    الكافى ٢/٥٩٩ و تفسير العياشى ١/٢
    هنگامى كه فتنه ها، همچون پاره هاى شب تاريك ، شما را در خود فرو گرفت ، بر شماست كه ملازم قرآن شويد.
    قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله :
    ليس القرآن بالتلاوه و لا العلم بالروايه و لكن القرآن بالهدايه و العلم بالدرايه
    كنز العمال ١/٥٥٠
    نه قرآن به تلاوت باشد و نه دانش به روايت و ليكن قرآن به هدايت باشد و دانش به درايت



    امضاء


  7. تشكرها 4

    مدير اجرايي (29-04-2019)

  8. Top | #64

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    بحر العلوم هديه قرآن را نپذيرفت

    آغا محمد خان قاجار، قرآنى به خط ميرزاى تبريزى كه خطاط معروفى بود با جلدى كه به ياقوت و الماس و زبرجد و ساير سنگهاى گرانبها تزئين شده بود به رسم هديه براى بحرالعلوم ارسال كرد وقتى قرآن را آوردند كه به ايشان برسانند درب منزل را زدند با كوبيدن حلقه در بحرالعلوم خود پشت درب منزل آمد و در را باز نمود، در حالى كه دست مبارك آن بزرگمرد بالا و قلم به دستشان بود. خطاب به آنان فرمود:
    چه كار داريد؟ گفتند: حضرت سلطان ، قرآنى براى شما فرستاده اند استاد نگاهى به جانب قرآن نمود و گفت : اين زينتها و دانه ها چيست كه بر جلد آن نصب شده است ؟ عرض شد: اينها سنگهايى گرانبهاست كه جلد قرآن را با آنها تزئين نموده اند. گفت : چرا بر كلام خدا چيزى آويخته ايد كه باعث زندانى شدن و تعطيل آن مى گردد؟ آنها را از جلد قرآن جدا كنيد و بفروشيد و قيمت آن را، ميان مساكين قسمت كنيد. عرض كردند: قرآن را كه با خط خطاطى معروف است و ارزش زيادى دارد قبول فرماييد. گفت : قرآن را هركس آورده نزد او باشد و آن را تلاوت نمايد. اين را فرمود و در منزل را بست(٦٨)





    امضاء


  9. تشكرها 4

    مدير اجرايي (29-04-2019)

  10. Top | #65

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    بهترين شكر الحمدالله است

    از حضرت علىعليه‌السلام نقل شده است كه فرموده اند:
    هرگاه براى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله كارى پيش مى آمد كه وى را شاد و مسرور مى ساخت پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در ستايش و شكر به درگاه خداوند متعال مى فرمود:
    الحمدلله الذى بنعمته تنم الصالحات
    (سپاس و حمد مخصوص خدايى است كه به سبب او كارهاى خوب و شايسته صورت مى گيرد).
    و هنگامى كه در كارى ، براى پيامبر ناراحتى و افسردگى پيش مى آمد مى فرمود: الحمدالله على كل حال
    (سپاس خداى را در هر پيشامد بد و ناگوار و ناراحت كننده(٦٩) .
    پيامبر از كوه صفا بالا مى رفت و صدا مى زد...
    نام او عبدالعزى و از فرزندان عبدالمطلب بود، پس عموى پيامبر نيز محسوب مى شد و از اين جهت كنيه ابولهب بر او گذاشتند كه گونه هاى برافروخته و زيبايى داشته است(٧٠) او از دشمنان سرسخت پيامبر بود. طارق محاربى نقل مى كند كه : روزى در بازار ذى العجاز (ظاهرا از بازارهاى مكه بوده است) جوانى را ديدم كه مى گفت :
    ايها الناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا و مردى از پشت سر، به پاى او سنگ مى زد و پاى او را مجروح ساخته بود و فرياد مى زد: ايهاالناس انه كذاب ، او دروغ مى گويد، سخنى از وى باور نكنيد. پرسيدم : اين شخص ‍ كيست ؟ گفتند: آن محمد است كه خود را پيامبر معرفى مى كند و اين عمويش ابولهب است كه او را تكذيب مى كند.(٧١) در شاءن نزول آيات بالا از ابن عباس نقل كرده اند كه : روزى پيامبر از كوه صفا بالا رفته و صدا زد: يا صاحباه ! اى دوستان و بستگان من !... جمعى از قريش دور او جمع شدند و گفتند: براى چه منظورى از ما دعوت كردى ؟ گفت : اگر به شما بگويم صبح يا عصر دشمنى به سراغ شما مى آيد، آيا گفته مرا باور مى كنيد يا نه ؟! گفتند: آرى فرمود: انى نذير لكم بين يدى عذاب شديد ، من به شما پيش از رسيدن عذاب شديدى اعلام خطر مى كنم ! ابولهب حاضر بود و گفت : تبا لك اءلهذا دعوتنا جميعا؟: نابود شوى ! آيا به خاطر اين منظور ما را دعوت نمودى ؟! سپس اين سوره نازل شد: تبت يدا ابى لهب و تب ...: نابود باد دستان ابولهب و خود او....







    امضاء


  11. تشكرها 4

    مدير اجرايي (29-04-2019)

  12. Top | #66

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    مژده ورودى پيروزمندانه



    لقد صدق الله رسوله الرؤ با بالحق لتد خلن المسجد الحرام انشاء الله امنين محلقين روسكم و مقصرين لاتخافون فعلم مالم تعلموا فجعل من دون ذلك فتحا قريبا (٧٢)
    خوابى را كه خداوند بر فرستاده خود نماياند، رؤ ياى صادقه قرار داد. بى گمان در كمال آزادى به خواست خدا وارد مسجدالحرام خواهيد شد و پس از فراغت از اعمال ، سرهاى خود را خواهيد تراشيد و ناخن ها را خواهيد چيد، در حالى كه ترسى از دشمن نخواهيد داشت خداوند مى داند آنچه را كه شما نمى دانيد و علاوه بر اين پيروزى ، پيروزى نزديكترى نيز (يا پيروزى ديگرى را هم در همين نزديكى) براى شما قرار داده است
    در سال ششم هجرى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خوابى ديد كه رؤ ياى رحمانى بود (و تمام رؤ ياهاى انبياء رحمانى است) و مطابق آن پيش بينى شده بود كه با كمال آزادى ، با مسلمانان وارد مسجدالحرام خواهد شد و آيات قرآن هم صداقت و روحانى بودن آن خواب را خبر داده و تاءييد كرد مسلمانان پس از دريافت اين مژده به همراهى پيامبر به سوى مكه (به قصد زيارت) حركت كردند و پس از ممانعت اهل مكه ، مسلمانان با رهبر خود بيعت جنگ نمودند (بيعت رضوان) و در نتيجه اهل مكه مرعوب گرديده و حاضر شدند كه قرارداد متاركه جنگ نوشته شود و به امضاى طرفين برسد. مسلمانان بازگشتند و در سال بعد با كمال آزادى ، عمره اى به جاى آوردند و به عنوان خروج از احرام سرها را تراشيده و ناخن هاى خود را چيدند (حلق و تقصير نمودند) و مفاد آيه كاملا عملى گرديد. بايد دانست كه صلح حديبيه بسيار مهم بود زيرا در نتيجه آن خاطر مسلمانان از طرف دشمن شماره يك و خطرناكشان آسوده شد و توانستند به حساب دشمنان ديگر برسند. بنابراين صلح حديبيه ، فتح قريب بوده است ؛ بعضى هم فتح خيبر را مصداق فتح قريب مى دانند و علامه طباطبايى اين قول اخير را با سياق آيه ناسازگار مى داند.(٧٣)





    امضاء


  13. تشكرها 4

    مدير اجرايي (29-04-2019)

  14. Top | #67

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    فضيل بن عياض و توبه

    در بعضى تفاسير نوشته شده كه فضيل بن عياض مدتى از عمرش را در طغيان و عصيان گذراند تا اينكه شبى به قصد دستبرد به قافله اى حمله كرده و قافله را تعقيب مى نمود كه ناگاه صداى خواننده قرآن به گوشش خورد كه اين آيه را مى خواند:
    الم يان للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله (٧٤).
    آيا نرسيده وقت آنكه كسانى كه ايمان آورده اند، دلشان براى ياد خدا خاشع شود؟
    اين آيه شريفه فورا دلش را بيدار كرد و گفت : بلى ، وقتش رسيده از همان راه بازگشت و توبه كامله نمود و اداء حقوق كرد و هر كس بر او حقى داشت ، او را از خود راضى ساخت و بالاخره از نيكان روزگار شد.






    امضاء


  15. تشكر


  16. Top | #68

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    فاطمهعليها‌السلام به قرآن عمل كرد

    شب زفاف دختر جوان و والاى پيغمبر فرا رسيده بود، بنا بود كه بانوى بزرگ اسلام را به خانه همسرش امام علىعليه‌السلام ببرند، رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله پيراهنى تازه و نوين براى شب زفاف و عروسى فاطمهعليها‌السلام فراهم كرده بود زيرا فاطمهعليها‌السلام در خانه پدر بيش از زفاف پيراهنى وصله دار به تن داشت اتفاقا در شب زفاف سائلى بر درب خانه فاطمه سس اظهار نتگدستى و گرفتارى نمود و گفت :
    از بيت نبوت پيراهنى كهنه مى خواهم حضرت فاطمهعليها‌السلام در آغاز تصميم گرفت كه همان پيراهن وصله دار خود را به او بدهد، ناگهان به ياد اين فرموده خداوند افتاد:لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون از اين روى پيراهن نو و زيباى خود را به آن مستمند داد و باز همان پيراهن كهنه و پيشين را به تن كرد و پوشيد، اما هنگام زفاف كه فرا رسيد جبرئيل فرود آمد و به پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل فرمود:
    خداوند به تو سلام مى رساند و به من امر فرموده كه به فاطمهعليها‌السلام سلام كنم و هديه اى از جامه هاى سندس سبز به وسيله من براى فاطمهعليها‌السلام فرستاده است پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل سلام خداوند را به فاطمه عليها‌السلام ابلاغ نمود و آنگاه جامه اى را كه جبرئيل آورده بود بر تن او كرد. (٧٥)





    امضاء


  17. تشكر


  18. Top | #69

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حافظين قرآن در عهد رسول الله كيانند؟

    در زمان پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله عده فراوانى بودند كه كمى قرآن مجيد را حفظ كرده و بخاطر سپرده بودند و از ايشان به حفاظ القران ، قراء القرآن و يا جماع القرآن ياد مى شود.
    ابن نديم در كتاب الفهرست (ص ٤١، مصر، ١٣٤٨ ه .ق) تحت عنوان الجماع القرآن على عهد النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله علىعليه‌السلام ، سعد بن نعمان ، ابوالدرداء، معاذ بن اوس و تنى چند از ديگر صحابه را از حافظان قرآن در زمان رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله معرفى مى كند.(٧٦)




    امضاء


  19. تشكر


  20. Top | #70

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    خداوند پيامبر را دلدارى مى دهد


    سيوطى سوره شريفه كوثر را در شمار سوره هايى كه يكجا نازل شده است آورده و از مسلم و او از انس روايت كرده كه روزى پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل خواب خفيف و مختصرى نمود و پس از بيدار شدن فرمود:
    اين سوره همين الان بر من نازل شد و تا آخر آن را قرائت فرمود. نيز در كتاب اسباب النزول از ابن المنذر و او از ابن جريح نقل مى كند: روايت است وقتى كه ابراهيم فرزند پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل از دنيا رفت ، قريش گفتند: پيغمبر پس از اين ، ابتر و بى دنباله مى ماند پس سوره انا اعطينا نازل شد تا براى آن حضرت تسلى باشد و على بن ابراهيم در تفسير خود مى نويسد: وقتى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله وارد مسجد شد و عمروبن العاص و حكم بن ابى العاص در مسجد بودند، عمر اظهار داشت يا ابالابتر (در جاهليت كسى را كه اولاد نداشت ابتر مى خواندند) و سپس گفت : من پيغمبر را مبغوض مى دارم پس سوره شريفه كوثر نازل شد كه : اى پيغمبر ما به تو كوثر عطا كرديم (كوثر: خير كثير و از جمله كثرت اولاد است) و كسى كه ترا دشمن مى دارد او ابتر است در نتيجه كسى كه بى نصيب از خير است ، او ابتر است نه تو.
    بنابر آنچه كه در اسباب النزول آمده (گفته شده كه سند آن هم صحيح است) كه ابن عباس مى گويد: كعب بن اشرف وارد مكه شد، پس قريش به او گفتند:
    تو سيد و بزرگ قريشى ولى اين كسى كه بالاى منبر است مى گويد كه از ما بهتر است و با اينكه ما اهل حج و سقايت و دربان خانه خدا هستيم كعب گفت : نه شما بهتر از نيكانيد. پس آبهان شانئك هوالابتر نازل شد پس ‍ بايد گفت : هرگاه كسى به اين حديث اعتماد كند بايد بگويد: مراد اين است كه اين آيه نازل شده است ولو در ضمن سوره ، تا با احاديث ديگر كه دلالت بر نزول يكجايى سوره داشتند منافات پيدا نكند.(٧٧)





    امضاء


  21. تشكر


صفحه 7 از 20 نخستنخست ... 3456789101117 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi