صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 65

موضوع: مهر محبوب

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    goll مهر محبوب


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پيشگفتار


    بسم الله الرحمن الرحيم



    المستغاث بک يا صاحب الزمان (يا ايها العزيز، مسنا واهلنا الضر وجئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکيل وتصدق علينا).(1)

    اين بار دکر تنها بودم. از ماهها پيش تاب وتب برگزارى جشنهاى ايام نيمه شعبان را نداشتم. در اتاق کوچک دو در سه نماز مغر بو عشاء مى خواندم. شب يازدهم شعبان سال هزار وچهارصد وچهار (بيست ودوم ارديبهشت شصت وسه) بود. بين دو نماز، نظرى به گذشته ام دوختم که در حدود بيست سال گذشته هرگز در چنين شبها وروزها، تنها وبدون برنامه نبوده ام وخيالى آسوده از برنامه هاى پر شور وهيجان به عنوان عرض ارادت به آستان مقدس آن حضرت نداشتم. اما امسال تنها و...، مشغول درس و.... برقى در ذهنم زد که اين بار از طريق کتابت، وظيفه بندگى خود را نسبت به او (سلام الله عليه) انجام دهد. اما در چه موضوعى وبا چه بضاعتى؟ چرا که در تمامى موضوعات، کتابها ومقالات فراوان از بزک ترين محدثان شيعه وسنى نوشته شده اتست. پس، من کيستم که درباره او قلم روى کاغذ گذارم؟ واين بسى بلند پروازى است. اى مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه تست!

    بعد در اين انديشه شدم که رحمت آن سرور، عام ومحبت او تام است واز هر کس به اندازه وسعش مى پذيرد، من هم ران ملخى به دربار سليمانى او مى برم، شايد که قبول افتد وبه گوشه چشمى نظر فرمايد. (يا ايها العزيز، مسنا واهلنا الضر وجئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکيل وتصدق علينا).(2)
    بعد از آن، لحظات روحى خوشى پيدا شد وسپس به نظرم آمد تا آنجا که من مى دانم کتابى مستقل در محبت آن حضرت نوشته نشده است. پس، بهتر که اين عنوان را دنبال کنم. اصل عنوان جرقه زد تا روز نيمه شعبان يعنى پنج روز بعد. صبح باز تنها بودم که خاطرات شيرين گذشته ها سخت متاثرم کرد، آنگاه قلم بر کاغذ نهاده چنين نوشتم: پانزدهم شعبان هزار وچهارصد وچهار، ساعت هشت ونيم صبح، قم. به نام مولايم وبه عشق او آغاز مى کنم. مى خواهم در محبت ووصال وفراق او سخن گويم. پس، در کنار سفره مولوديه اش وبا الهام از روح پاک عمه بزرگوارش حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها آغاز مى کنم. مى خواهم خود را در درياى محبت او افکنم واز عمق دل آرزو مى کنم که دل وقلب وفکر وانديشه در اين راه به کار رود. اگر چه محبت سوزنده وگذارنده است، اما شيرين تر که بسوزم وبگدازم واز فيوضات نيمه شعبان بهره گيرم واز عطاياى سرورم برخوردار گرم وبا الهام وکمک از خودش براى خودش رقم زنم، زيرا اگر از او اشارتى نباشد، سخن بى معنى وبى روح است وقلم جرات نوشتن نمى يابد وقلب به تپش نمى افتد. آرى، از دفتر دل سخن مى گويم، اگر چه بسيارى از لطايف آن در قالب الفاظ نمى گنجد. پس، اين نوشته ها نيست مگر نمى از يمى، وپيمانه اى از امواج پر خروش دل. وهمين سخن دل، آئين ودين من است که فرمود: هل الايمان الا الحب والبغض.(3)
    آيا ايمان غير از حب وبغض است؟ ونيز:
    الدين هو الحب والحب هو الدين.(4)
    دين، دوستى است ودوستى دين است. بعد ملاحظه کردم که با اشتغالات فراوان طلبگى نمى توان فراغتى ممتد وپيوسته به دست آورد ويکباره اين مهم را به انجام رسانيد. لذا بر آن شدم که در محافلى نورانى که براى دوستان اهل بيت دارم موضوعات ومباحث را مطرح کنم که هم پخته تر گردد وهم انگيزه بيشترى براى تحقيق ومطالعه باشد. از آن رو، از ايام فاطميه اول همان سال در سخنرانيهاى که پيش مى آمد مباحث را آغاز کردم که حدود دو سال، در سى ودو جلسه مورد بحث قرار گرفت. از آن پس، دوستان با صفا ووفا آنها را از نور پياده کرده، بر روى کاغذ آوردند تا در ماه رمضان سال هزار وچهارصد وهشت نظرى دوباره در آن نموده، از شکل سخنرانى، به صورت تحرير ونوشته اش در آوردم که با کسالت طولانى چند ماهه برخورد کردم وکار تعطيل شد. اين بار با تمام مشکلات موجود، همت وکمک برادران عزيز ايمانى باعث شد که على رغم کسالت طولانى وديگر مشکلات، با شوق بيشتر به کار بپردازم که به خواست خداوند منان وتوجهات حضرت ولى عصر ارواحنا فداه کار آن به پايان رسيد. در اينجا لازم است از تمامى عزيزانى که در پياده کردن نوارها، پاکنويس جزوه وويراستارى آن مرا کمک کردند تشکر فراوان کنم. اجرشان با مولايشان امام عصر عليه السلام. خواننده عزيز! نگارنده به جان مى پذيرد که نوشته او بدون ايراد نيست، چرا که اولين نوشته اين بى بضاعت است. بعلاوه، در موضوع خود بى سابقه است. پس، دوستان به نظر نقادى نگريسته، ايرادت را تذکر فرمايند تا در چاپهاى بعدى اصلاح گردد ان شاء الله. واخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين تهران: مهر 1367 ربيع المولود 1409 سيد حسين حسينى
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مقدمات
    بسم الله الرحمن الرحيم
    صلى الله على بقيه الله فى ارضه
    گر دل نبود کجا وطن سازد عشق؟ گر عشق نباشد به چه کار آيد دل؟
    کلام در محبت وموجبات آن است ونيز در خواص وآثار اين گوهر گرانبها که بزرگترين وديعه الهى در درون انسانها است. قبل از ورود در اصل مبحث وبه عنوان مقدمه نکاتى را يادآور مى شويم:

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مفهوم محبت


    اگرچه دريافت حقيقت محبت وعشق براى انسان، وبلکه همه موجودات زنده، وجدانى است اما به رسم نوشتارها مفهوم ومعناى آن را نيز مى آوريم: محبت را به ادراک ملائم با طبع وبغض را به ادراک غير ملائم با طبع تعريف کرده اند، ونيز گفته اند که محبت تابع معرفت وشناخت است وهر چه شناخت بيشتر شود محبت شديدتر خواهد بود.(5)
    بنابر اين، هر محبوبى - ولو از يک جهت - ملائم طبع محب خواهد بود.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ابزار تحقيق ونيل به محبت


    تحقيق در معنا ومفهوم محبت به واسطه ذهن ونيروى عقلانى است اما رسيدن به واقعيت وچشيدن حقيقت آن با دل وجان انجام پذير مى باشد، وبه اصطلاح با علم حصولى نمى شود به آن نائل شد بلکه علم به آن از نوع علم حضورى وشهودى است. يعنى رسيدن به درياى مواج عشق ومحبت بر خلاف ديگر حقايق علمى وفنى جهان است، زيرا در حقايق علمى جهان مطالعه وبرخوردارى از اساتيد فن وتتبع وتحقيق در ماخذ ومتون ومقالات است که پرده از اسرار آنها بر مى دارد. اما مقوله محبت از حقايق علمى جداست، زيرا ريشه در اعماق وجود خود انسان دارد، که تنها راه دسترسى به آن، تذکر وتنبه ومراجعه به درون خود مى باشد، وتحقيق وبررسى علمى وذهنى را در اين عرصه جائى نيست، مگر به عنوان اقامه شاهد ومثال:
    چون قلم اندر نوشتن مى شتافت
    چون سخن در وصف اين حالت رسيد
    چون به عشق آمد قلم برخود شکافت
    هم قلم بشکست وهم کاغذ دريد
    ولذا حقيقت کشش وجذبه دلهاى پر از عشق حضرت پروردگار ونيز سوختگان شمع وجود مقدس حضرت ولى عصر ارواحنا فداه هيچ گاه به عنوان يک مسئله عقلى قابل بررسى نيست، ونيز جذبه امام زمان صلوات الله عليه نسبت به رعايا وشيعيان خود، از کتاب وکتيبه وگفتار وآزمايشگاه مفهوم نمى شود، بلکه تلاطم امواج خروشان درياى محبت، در ساحل آرام قلب هر کس است که مى تواند بدون حجاب، نمونه هايى از آن را برايش به شهود بياورد. پس، مقصود از ورود در اين مبحث، تنها ايجاد تذکراتى است که بتواند دلهاى خفته عاشقان فطرى ديار ديار (امام عصر عليه السلام) را بيدار کند تا بتواند خود، اين جذبه وکشش را دريافت نمايد، چرا که محبت يار ورخ او در دل عاشقان نهفته است وتنها يک اشارت از سوى اوست که آن را ظهور مى بخشد. البته، انسان براى دريافت محبت وچشيدن شهد گواراى آن بايستى خود را در معرض وزش نسيمهاى رحمانى ورحيمى خداوند قرار دهد تا در ساحل درياى بيکران محبتهاى او، به اندازه پيمانه وجودى خويش، نصيبى جانفزا بردارد، وپيش نياز برخوردارى از اين نفحات خداوندى، پاکى وطهارت وقداست باطنى است که زمينه را براى تجلى محبت ائمه دين وامام عصر عليهم السلام در اين دلهاى پاک مهيا مى کند، درست مانند اصل معرفه الله که تفضلى از جانب خود اوست، وبر بندگان است که آن را پذيرا باشند تا در درياى مواج محبت وارد شده به اندازه پيمانه خويش سيراب گردند. ودر نتيجه: اين نوع مباحث، تنها براى دلهاى سوخته وقلبهاى آکنده از آتش سوزان محبت معنا مى دهد. وآنان که از سرچشمه زلال عشق جرعه اى ننوشيده اند، از آن هيچ گونه بهره اى نخواهند داشت. در واقع، طبيب عشق، دردمندان را علاج مى کند وشفا مى دهد:
    طبيب عشق مسيحا دم است ومشفق ليک چو درد در تو نبيند که را دوا بکند؟
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    محبت در جهان


    نقطه عشق بود مرکز پرگار وجود آنچه بيرون بود از دايره عقل اين است
    تمامى جهان با قانون عشق ومحبت اداره مى شود واين مسئله اى است که عموم دانشمندان به آن اعتراف کرده اند. از نظر عرفا حرکت جهان يک حرکت حبى است وتمامى جهان، از جمادات تا مجردات، يک پارچه عشق ومحبت است.
    از نظر فلاسفه نيز هر موجودى، به کشش محبت، به سوى مقصد ومقصود خود در حرکت است. از نظر دانشمندان فيزيک - که حوزه کارشان محدوده فيزيکى ومادى جهان است - جهان با نيروى جاذبه اداره مى شود، زيرا که در دنياى جمادات الکترونها عاشقانه به گرد وجود هسته اتم مى چرخند ودر نشئه گياهان گرايش وکششهاى گوناگون از جمله نور گرائى (فتوتروپيسم) وزمين گرائى (ژئوتروپيسم) - که ساقه گياه را به سوى نور وريشه آن را به سوى زمين هدايت مى کند - وجود دارد، حتى اگر در راه اين گرايش وکشش به مانعى برخورد کند با آن به مبارزه برخاسته وراه خود را ادامه مى دهد که آزمايش غربال در علوم طبيعى در اين زمينه شاهدى گويا است. وعالم حيوانات که داراى حيات خاصى هستند نيز به طور روشن وبارز داراى اين ويژگى مى باشد که وجود غرائز در آنها بهترين شاهد است وکششهاى غريزى در جنبه هاى گوناگون موجب حيات وبقاى آنها مى شود.

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 08-06-2023 در ساعت 13:29
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    محبت در انسان


    انسان که از او به عالم صغير تعبير مى شود وجهان که از آن به انسان کبير تعبير مى گردد، در قوانين وسنتهاى خود بر يک ديگر تطابق دارند وآنچه خوبان همه دارند انسان به تنهايى دارا است واو ميکرو فيلم تمامى آفرينش است ومثل ونمونه آنها:
    اتزعم انک جرم صغير وفيک انطوى العالم الاکبر(6)
    آيا گمان مى برى که از جهت جثه وهيکل کوچک وخرد هستى، حال آن که در تو جهان بزرگتر نهفته شده است. ودليل نمونه ومثل بودن، خلافت انسان در روى زمين است که خداوند او را خليفه وجانشين خود قرار داده وموجودات ديگر را به خاطر او آفريده است: (واذ قال ربک للملائکه انى جاعل فى الارض خليفه).(7)
    هنگامى که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمين خليفه قرار مى دهم. واما اينکه او گل سر سبد آفرينش است از آيات زير معلوم مى گردد:
    (انا عرضنا الامانه على السموات والارض والجبال فابين ان يحملنها واشفقن منها وحملها الانسان).(8)
    همانا ما امانت را بر آسمانها وزمين وکوهها عرضه کرديم. آنان از پذيرش سرباز زدند وترسيدند وانسان آن را به دوش کشيد. مقصود از امانت هر چه باشد (ولايت، تکليف، و...) انسان يارائى حمل آن را پيدا کرد وساير موجودات پيدا نکردند. (وعلم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم على الملائکه فقال انبئونى باسماء هولاء ان کنتم صادقين).(9)
    وخداوند تمامى نامها را به آدم تعليم فرمود. پس، آنها را بر ملائکه عرضه نمود وفرمود: اگر راست مى گوئيد خبر دهيد به من از اين اسماء. (وسخر لکم ما فى السموات وما فى الارض جميعا منه).(10)
    وآنچه را در آسمانها وزمين است، مسخر شما فرمود. مى بينيم که از آيات فوق ودهها آيه کريمه ديگر استفاده مى شود که انسان يکه تاز ميدان مسابقه در آفرينش است وجرم کوچکى است که از خواص ديگر موجودات حکايت مى کند، او جانشين خدا در زمين وعالم به علم اسماء وحقايق جهان است ودر اين امر گوى سبقت را از ساير آفريده ها ربوده است. بنابر اين، به حکم قانون عمومى عشق وسريان آن در تمامى موجودات، انسان نيز مشمول اين جذبه عمومى است وتمامى ابعاد او با قانون عشق ومحبت به حيات خود ادامه مى دهد. يعنى جنبه جمادى او تابع قانون جمادات وجنبه نباتى اش در خيل وزمره نباتات وبعد حيوانى اش در جمع حيوانات وجنبه عقلانى اش، همه وهمه، با جاذبه عشق اداره مى گردد. واز جهت توجه فطرى نيز مى بينيم که اگر محبت وکشش نبود نه توليدى بود ونه تغذيه اى ونه حياتى ونه لذتى، وجهان وانسان به مرگ وسکوت وسکون مى رفت:
    اى زبده راز آسمانى
    بى آتش عشق کى توان يافت
    وى حله عقل پر معانى
    يک قطره ز آب زندگانى
    ونيز:
    دور گردون را ز جذب عشق دان گر نبودى عشق کى گشتى جهان

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    محبت در قرآن


    اکنون که به طور اجمال ديديم هستى وآفرينش مساوى ومساوق ويا لا اقل همراه با عشق ومحبت وجذبه است ومى دانيم که دو کتاب الهى (تکوينى وتدوينى) در قوانين خود برهم منطبق اند، نتيجه مى گيريم که بايستى سر تا سر قرآن کريم - که زبان جهان وانسان وترجمان آن دو است - دم از محبت وعشق بزند، وچنين نيز هست. چرا که در صد وچهارده سوره قرآن، دويست وبيست وهشت بار از رحمت خاص وعام آفريدگار جهان نام برده شده وصدها مرتبه به تعبيرات گوناگون از اين قانون سارى در تمامى عالم پرده بردارى گرديده است، به طورى که بيست وهشت بار کلمه ود ومشتقات آن وصد وپانزده مرتبه لفظ حب وساير مشتقات آن وده ها بار لفظ ولايت ومشتقات آن به کار برده شده است. واين همه تاکيد وتوصيه به خاطر خاصيت فطرى وخلقتى انسان است که قرآن نيز از آن تعبير مى کند. زيرا قرآن زبان فطرى انسان کامل است وانسان کامل مجسمه قوانين قرآن کريم، ودر نتيجه، آن دو در آثار وخواص مشترک اند. واز اين رو به هر دوى آنها کتاب وامام اطلاق شده است.(11)


    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 12-06-2023 در ساعت 13:19
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    محبت در احاديث


    گنجينه بى انتهاى روايات ما نيز که بيان وتوضيح وتفسير قرآن هستند مملو وسرشار از بحث محبت در جنبه هاى گوناگون وابعاد مختلفه آن است ودر اين زمينه کتب وجوامع روائى وحديثى وتفسيرى ما نکته اى را فروگذار نکرده اند: احاديث پيرامون مقوله محبت وعشق آن قدر زياد است که به آسانى نمى توان آنها را احصاء نمود. مثلا در کتاب شريف کافى ابواب ذيل در کتاب ايمان وکفر جلب توجه مى کند: باب المداراه: باب مدارا نمودن باب الرفق: باب رفاقت باب الحب فى الله والبغض فى الله: باب دوستى ودشمنى در راه خدا باب صله الرحم: باب صله رحم باب البر بالوالدين: باب نيکى به پدر ومادر باب اخوه المؤمنين بعضهم لبعض: باب برادرى مؤمنان با يک ديگر باب التراحم والتعاطف: باب رحم ومحبت کردن نسبت به يک ديگر باب زياره الاخوان: باب ديدار برادران با يک ديگر باب المصافحه: باب مصافحه نمودن باب المعانقه: باب معانقه باب التقبيل: باب بوسيدن باب تذاکر الاخوان: باب مذاکره با برادران باب فى الطاف المؤمن واکرامه: باب اظهار محبت وتکريم به مؤمن باب فى سکون المؤمن الى المؤمن: باب آرامش مؤمن به مؤمن باب الدعاء للاخوان بظهر الغيب: باب دعا براى برادران در غياب آنها باب حسن المعاشره: باب حسن معاشرت باب التحبب الى الناس والتودد اليهم: باب محبت ودوستى به مردم کردن باب اخبار الرجل اخاه لحبه: خبر دادن انسان برادرش را که او را دوست مى دارد باب التسليم: باب سلام کردن باب التکاتب: باب مکاتبه کردن نگارنده در بررسى اجمالى احاديث در کتب حديثى مانند بحار الانوار علامه مجلسى رحمه الله عليه وساير کتب حديث، ابواب زير را به دست آورده است: - محبت خدا به انسان - محبت انسان به خدا - محبت اهل البيت عليهم السلام به شيعيان - محبت شيعيان به ائمه اطهار عليهم السلام - محبت به والدين - محبت به اولاد - محبت به استاد - محبت به شاگرد - ايمان يعنى حب وبغض - محبت به برادران دينى - خواص وآثار محبت - محبت دنيا واشرار - محبت کر وکور مى کند - محبت ممدوح - محبت مذموم البته، فصل بنديهاى اين نوشته به ترتيب اين ابواب نيست بلکه ترتيب خاص ديگرى دارد که در صفحات آينده خواهيد ديد - ان شاء الله. نمونه بارز تاکيد روايات بر محبت، حديث زيرا است: کل امر ذى بال لم يذکر فيه بسم الله الرحمن الرحيم فهو ابتر.(12)
    هر کار ارزشمندى اگر با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز نگردد ناتمام خواهد ماند. البته، اهميت آغاز هر کارى با اين کلمه طيبه به خاطر خواصى است که از جمله آن يادآورى دو صفت از صفات حق تعالى مى باشد که منبع جوشش وفوران رحمت رحمانيه ورحيميه است وشامل دنيا وآخرت ومؤمن وکافر خواهد بود. چرا که رحيم اسم عام است ومعناى خاص دارد (يعنى انسانها نيز مى توانند اين نام را بر فرزندان خود بگذارند اما معناى آن مخصوص به رحمت حق تعالى به افراد خاصى است. (ورحمان اسم خاص با معناى عام است. (يعنى انسانها از نامگذارى به آن ممنوع شده اند ومعناى آن رحمت واسعه خداوند بر تمامى موجودات است. (ديگر مطالب حديثى را در ضمن مباحث آينده خواهيد ديد).

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,647
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,541
    مورد تشکر
    14,353 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    محبت هدف آفرينش


    به شهادت کريمه: (وما خلقت الجن والانس الا ليعبدون).(13)
    کمال مطلوب انسان نيز در آفرينش عبادت وبندگى است. وبه گواهى شريفه: (الله الذى خلق سبع سموات ومن الارض مثلهن يتنزل الامر بينهن لتعلموا ان الله على کل شيء قدير).(14)
    هدف از خلقت موجودات، علم انسان است. واين عبادت وعلم در تسبيح وتقديس خداوند ظهور مى يابد، که: (وان من شيء الا يسبح بحمده).(15)
    هيچ چيزى نيست مگر اينکه تسبيح خدا کند. زيرا تقديس وتسبيح که بندگى خداست بدون دانائى وشعور امکان نمى پذيرد. واين تسبيح وتقديس همان است که هدايت نام گرفته: (قال ربنا الذى اعطى کل شيء خلقه ثم هدى).(16)
    موسى گفت: پروردگار ما کسى است که به هر چيزى آفرينش خاص آن را مى دهد وسپس هدايت مى کند. واين هدايت عام به سوى محبوب همان آئين موجودات است. ودر احاديث آمده که دين، حب وبغض است: عن فضيل بن يسار قال: سالت ابا عبد الله عليه السلام عن الحب والبغض، ا من الايمان هو؟ فقال: وهل الايمان الا الحب والبغض، ثم تلا هذه الايه: (حبب اليکم الايمان وزينه فى قلوبکم وکره اليکم الکفر والفسوق والعصيان اولئک هم الراشدون).(17)

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 19-06-2023 در ساعت 18:07
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi