صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22

موضوع: قضا و قدر و ارتباط آن با مسئله اختیار

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    وجوب قانون علیت معنی کامل قضاء و قَدَر الهی


    در تشریح مبدئیت خداوند بیان شد که وجودِ عقل اول، از واجب تعالی بالضروره واجب می‌گردد. لذا مطابق تعریف، وجوبِ وجودِ عقل اول، قضاء الهی است، اما باید دانست که به همراه وجوب وجود عقل اول، حد و اندازه عقل اول و به عبارتی قَدَر الهی نیز با همان جعل واحد صادر می‌گردد و از طرفی با همان جعل واحد، قانون و حکمی که نظام بخش عالم هستی می‌باشد (قانون علیّت) نیز تحقق می­یابد. لذا در خلقت عقل اول، سه امر واجب می‌گردد: 1. وجود عقل اول 2. قانون علیت و احکام آن 3. حد و اندازه عقل اول، که تعیین می‌کند این عقل چه خصوصیاتی دارد و توان او در چه حدی است که شرح آن در مبحث قبلی گذشت. اگر چه تحقق سه امر مذکور از خداوند با جعل واحد است و هیچ­کدام به لحاظ زمانی (اگر به فرض محال زمانی فرض شود) بر دیگری تقدم ندارند، اما از لحاظ رتبه عقلی، قانون علیت، مقدم بر وجوب و وجود عقل اول است؛ زیرا اگر براساس تحلیل عقلی، قانون علیت و به تبع آن وجود معلول در ظرف علت تامه واجب نباشد، وجود عقل اول، ضرورت نمی‌یافت پس قانون علیت مقدم بر وجودِ عقل اول است و تقدم آن نیز تقدم علّی - معلولی است.[3] و از طرفی حد و اندازه عقل اول، از لحاظ عقلی متوقف بر وجود عقل اول است، زیرا «ثبوت شیٍ لشیٍ فرعُ ثبوت مثبة له» می‌باشد. لذا می‌توان گفت، وجوب وجود عقل اول و حد و اندازه او متوقف بر قانون علیت است به این معنی که ابتدا قانون علیت وجوب یافته و به تبع آن وجود و حد و اندازه عقل اول وجوب یافته است. بنابراین می توان گفت قضاء و قدر همان وجوب و حاکمیت قانون علیت بر کل هستی است.
    نکته دیگر این است که در میان سه امر مذکور قانون علیت و به تبع آن وجوب وجود معلول در ظرف علت تامه همیشه ثابت است؛ به این معنا که هر زمانی و در هر مکانی اگر علتِ تامه متحقق شود، بلا استثناء معلول تحقق می­یابد و این ثابت و حتمی است. اما قَدَر یا همان حد و اندازه امور و اشیاء، دارای دو حیثیت است:
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1. اینکه هرگاه علت تامه متحقق باشد حد و اندازه معلول نیز به تبع و مطابقِ با وجود معلول، واجب و قطعی است، زیرا نمی­توان گفت که وجود شیئی از جانب علتش متحقق شده، اما حد و اندازه آن تحقق نیافته است، لذا قَدَر الهی، از این حیث که تابع قانون علیت است، ثابت و لایتغیّر می‌باشد و همین قطعیت است که قَدَر الهی را نیز تحت قضاء الهی قرار داده و قضاء الهی را شامل قَدَر الهی نیز می‌گرداند، بنابراین قدر از این جهت ثابت و لایتغیر است.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2. حیثیت دیگر این است که حد و اندازة معلول‌های مختلف، متناسب با علل آن‌ها با هم متفاوت هستند، به عنوان مثال عقل اول که معلول بی‌واسطه خداوند است از لحاظ قدر و اندازه، بسیار متفاوت از معلولهائی است که علت تامه آنها، موجودات مادی هستند، بنایراین از این حیث قَدَر، متغیر است و ثابت نمی‌باشد. لذا اینکه گفته می‌شود قضاء حتمی است، به این معناست که در احکام و سنت ( قانون علیت) خداوند تغییر رخ نمی‌دهد «وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً» (احزاب، 62)، ولی اینکه گفته می‌شود قَدَر غیرحتمی است، ناظر بر حیثیت دوم، از دو شق مذکور است و به معنای تغییر حد و اندازه معالیل مختلف بر طبق علل آن‌ها می‌باشد. با روشن شدن مفهوم قضاء و قَدَر و برداشت مؤلف از آن به تبیین نقش قضاء و قَدَر در حوادث می‌پردازیم.
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقش قضاء و قدر در حوادث


    تفصیل قضاء و قَدَر در مراتب مختلف هستی، خارج از توان این مقاله است، لذا در این بحث به چگونگی و کیفیت صدور، که شرح آن گذشت بسنده می‌کنیم و به بحث قضاء و قَدَر در عالم جسمانی و زندگی انسان می‌پردازیم و در صدد پاسخ دادن به این پرسش هستیم که آیا خداوند متعال از پیش تعیین فرموده اند که فلان حادثه در فلان وقت و با فلان کیفیت صورت بگیرد یا اینکه اینگونه نیست و اگر پاسخ منفی است حقیقت امر چیست؟ در پاسخ باید گفت که، تأثیر و تأثر و ایجاد افعال و حوادث در عالم جسمانی، تابع مقررات و قوانین خاصی، متفاوت از عالم غیرجسمانی می‌باشد.
    یکی از این احکام این است که علل جسمانی تنها در صورتی می‌توانند تأثیر گذار باشند و منشأ افعال قرار گیرند که در وضع خاصی نسبت به ماده‌ای که قرار است تأثیر بر آن صورت بگیرد واقع شوند، مثلاً طبق قضاء و قدر الهی به واسطه علل بی‌شماری وجود آتش و حد و اندازه آن که همان سوزانندگی و.... است و همین‌طور وجود چوب و حد و اندازه‌اش که همان خاصیت اشتعال و... است واجب گردیده، اما به هیچ وجه از پیش تعیین نشده است که اگر آتش روشن شود چوب بسوزد، بلکه از پیش قانون گذاشته شده است که اگر آتش روشن شود و به واسطه علتی در مجاورت چوب خشک قرار بگیرد آتش چوب را می‌سوزاند.
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تفسیر این قضیه بدین گونه است که آتش و چوب هرکدام از علل ناقصة آتش گرفتن چوب هستند. اگر این دو علت ناقصه با شرط مجاورت، که توسط علت دیگر حاصل می‌شود، همراه شوند، علت تامه آتش گرفتن چوب، حاصل شده و بالضروره چوب می‌سوزد. البته باید دانست که در عالم جسمانی، گاهی حد و اندازه امور تغییر می‌کند و آنگاه که تغییر کرد، تأثیر و تأثری که قبل از تغییر از آن‌ها نشأت می‌گرفت دیگر حاصل نمی‌شود. به عبارتی هرگاه چند علت ناقصه که باهم علت تامه مثلاً «الف» شده اند، اگر متحمل تغییر و تحول گردند یا «الف» با خصوصیات دیگری از آنها صادر می شود و یا علت تامه برای امری دیگر به نام «ب» می­شوند. حال ممکن است واقعاً تغییری عارض بر علل شود یا مانعی حائل اثرگذاری شود. مثلاً اگر در مثال پیش چوب با آب خیس شود، دیگر آتش نمی‌گیرد و اگر آغشته به بنزین شود شدت اشتعال چند برابر می‌گردد. بنابراین تمامی رخدادها اعم از طبیعی و غیرطبیعی، هم در به وجود آمدن و هم در حد و اندازه مطابق با قانون علیّت می‌باشند؛ به این معنی که وجود حوادث در ظرف علت تامه آنها است و چگونگی و کیفیت حوادث نیز مطابق قَدَر و اندازه‌ای است که از جانب علل آن‌ها حاصل می‌شود.
    همین مطالب در مورد زندگی انسان، اعمال و رفتارها و حتی حوادثی که برای انسان رخ می‌دهد صادق می‌باشد: وجود انسان طبق قضاء الهی به واسطه عوامل مختلف وجوب پیدا کرده و قطعی و تغییر ناپذیر است. یعنی طبق قانون علیت، اگر تمامی عللی که برای وجود انسان لازم هستند (این علل خود قبلاً از جانب خداوند واجب شده‌اند ) در کنار هم قرار گیرند و علت تامه وجود انسان فراهم شود، وجود انسان قطعی و واجب می‌گردد. قَدَر الهی نیز خصوصیات انسان و اندازه توانایی‌های انسان را تعیین می‌کند به این معنا که اگر تمامی علل، با تمام شرایطی که در ایجاد وجود انسانِ سالم مؤثر هستند فراهم شود، انسانی با توانایی‌های عادی و قابل انتظار متولد می‌شود و البته چون این حدود نیز از جانب علل حاصل می‌گردد اگر علل ناکافی باشند یا اینکه مانع و خللی ایجاد شود در این صورت برخی توانایی‌ها از انسان سلب می‌شود؛ مثلاً فردی متولد می‌شود که چشم و یا ... ندارد و در این صورت نیز علتی که منجر به تحقق انسانی ناقص شده است، علتی تام و کامل است، منتهی علت تامة انسان ناقص نه انسان سالم. پس روشن است که این گونه رخدادها اتفاقی و بدون علت نیستند و یا اینکه سرنوشتی از پیش تعیین شده نمی‌باشد که در این صورت خلاف عدل خداوند و نشان ظلم اوست که «تعالی‌الله عما یقولون الجاهلون»، بلکه تنها چیزی که از پیش تعیین شده، قانون علیت است که بیان می­کند اگر علت تامه هر شیئی تحقق پیدا کند وجود آن شیء و حد و اندازه آن وجود پیدا می­کند. حال این علت می­تواند علت تامه امری ناقص یا کامل باشد. پس تمامی رویدادها علت دارند و تمامیت و نقصان آن‌ها به عللی برمی‌گردد که آن علل نیز وجوب و حد و اندازه خود را به واسطه علل خود و نهایتاً از خداوند دریافت کرده‌اند و باقی به وجود خداوند هستند.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اختیار، شرط تمامیتِ علتِ افعال انسان

    خداوند منّان با اعطای قوه عقل و نیروی اراده و اختیار، قدر و منزلتی افزون بر اندازه و حد سایر موجودات مادی به انسان داده و او را در افعالش مختار خلق کرده است. اما این اختیار منافاتی با قضاء الهی ندارد؛ یعنی اختیار انسان، منافی قانون علیت نمی‌باشد. اختیار زمانی منافی قضاء الهی است که ما قضاء الهی را سرنوشتی محتوم و از پیش تعیین شده تفسیر کنیم. در حالی­که بیان شد که قضاء الهی، همان وجوب و حتمیتِ قانون علیت است که حاکم بر تمام هستی است، لذا اختیار نه تنها منافی قضاء الهی نمی‌باشد، بلکه تفسیر آن بر وضوح قضاء الهی می‌افزاید. توضیح اینکه، انسان اموری را که در فعل خویش به کار می‌گیرد، از وجود و توانایی‌های خود گرفته تا موادی که می‌خواهد عمل خود را به واسطه آن انجام دهد، همگی حتمی و یقینی[4] هستند، اما سِرِّ اینکه چرا بالاجبار عملی از او صادر نمی‌شود این است که: یکی از توانایی‌هایی که خداوند در قالب قَدَر الهی برای او واجب کرده، قوه عقل و قدرت اراده و اختیار است و انسان تا زمانی که قوه عقل و اراده و اختیار را که جز علل ناقصه افعال او هستند، با سایر علل ناقصه دیگر همراه نکند، فعل از او صادر نمی‌شود.
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با این توضیح می‌بینیم که اختیار انسان هیچ منافاتی با قانون علیت ندارد، بلکه جزئی از علت تامه افعال انسان و مشمول قانون علیت می‌باشد. خلاصه اینکه خداوند با قضاء و قَدَر(یعنی قانون علیت)، اراده و اختیار را برای انسان واجب کرد تا در کنار امور حتمی دیگر افعال خود را با اختیار انجام دهد. بنابراین انسان در افعال خویش نه مجبور و نه کاملاً آزاد و رها است زیرا از یک طرف تمامی اموری که در فعل انسان نقش دارند، طبق قضاء و قَدَر الهی حتمی و حدود مشخصی دارند و در عملی خارج از حد آن‌ها به کار نمی‌آیند و از طرفی تمامی اعمالی که در حد توان انسان است و تمامی اموری که در فعل او نقش دارند مقهور اختیار او و قانون علیت می‌باشند. لذا انسان نه مطلقاً مجبور است و نه کاملاً رها.
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    هر حادثه­ ای عللی دارد


    اما در مورد رخدادهایی مثل تصادف، زلزله و غیره که برای انسان رخ می‌دهند، همگی مشمول قانون علیت هستند و اصلاً نمی‌توان در مورد وقوع آن‌ها قائل به اتفاق یا سرنوشت محتوم شد. به عنوان مثال یک دیوار، مادامی که علل برپایی آن فراهم باشد هیچ­گاه ریزش نمی‌کند، اما اگر پایه آن سست گردد یا به عبارتی علل برپایی آن سلب شود، فرو می‌ریزد. بنابراین ریزش دیوار اتفاقی نیست و اگر دیوار خراب شود علت دارد و از طرفی انسان تا زمانی که در کنار دیواری که در حال خراب شدن می‌باشد، ننشیند، دیوار بر سر او خراب نمی‌شود و به خاطر خراب شدن دیوار بر سر او نمی‌میرد. پس اگر کسی در کنار دیواری که در حال خراب شدن است بنشیند و دیوار بر سر او خراب شود و بمیرد اتفاقی و بدون علت نمرده است، بلکه علل فراوانی دارد و من جمله نشستن با اختیار کنار دیواری است که به علت سست شدن پایه‌اش و... در حال خراب شدن است. تمامی رخدادهای دیگر نیز کاملاً شبیه این مثال هستند، یعنی دارای علت هستند و چه بسا که علل به حدی زیاد باشند که اصلاً قابل شمارش نباشند. نکته قابل توجه دیگر، قائل شدن به فرق و تفاوتِ بینِ انجام عملی که بدون اطلاع و آگاهی صورت می­گیرد، با امر «اتفاق» است، «اتفاق» به این معنا است که امری بدون علت رخ دهد، مثلاً خود به خود و بدون هیچ علتی دیواری بر سر فردی خراب شود و فرد بمیرد. محال بودن این امر با توضیحی که گذشت واضح است و این فرق دارد با اینکه فردی بدون اطلاع از علل مختلف، کاری را انجام دهد که افعال دیگری نادانسته بر آن مترتب گردد و در این صورت برای فرد رخدادی حاصل شده که علت آن را نمی‌دانسته. پس این حادثه ناخودآگاه بوده است نه «اتفاق»، زیرا تمام علل آن مهیا است؛ اگرچه فرد از علل آن آگاه نیست، پس در این زمینه نیز اتفاق و سرنوشت محتوم باطل است.
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نتیجه اینکه باتوجه به مباحث قبلی روشن شد که هر فعلی که در عالم رخ می‌دهد، فاعل اصلی آن فعل، خداوند است، زیرا طبق قانون علیّت هر فعلی محتاج علت است و تا علت نباشد معلول آن صادر نمی‌گردد. از طرفی، تمامی علل مؤثر در افعال، خود باواسطه یا بی‌واسطه معلول خداوند می‌باشند، به این نحو که، نه‌ تنها وجود و قدر و اندازه خویش را از خداوند دریافت نموده‌اند، بلکه برپایی و بقای آن‌ها نیز به بقاء خداوند است. پس تمامی موجودات عالمِ امکان، عین ربط به خداوند هستند و موجودی که از خود چیزی ندارد، نمی‌تواند چیزی به کسی یا شیئی اعطاء کند. بنابراین مؤثر حقیقی خداوند است، اما باید دانست که از جانب خداوند متعال و بر طبق قضاء و قَدَر الهی، قدر و اندازه انسان اینگونه ترسیم شده است که این انسان مختار باشد، یعنی در انجام افعال خود اراده و اختیار داشته باشد. با این توصیف، در انجام فعلی که از انسان صورت می­گیرد ما باید یک سلسلة طولی از علل را در نظر بگیریم که در رأس آن وجود خداوند متعال است، که دائما الفیض است و در انتهای سلسله انسانی را در نظر بگیریم که در صدد انجام فعلی است، این انسان در قوام و برپایی خویش محتاج خداوند است و خداوند نیز به واسطه علل فراوان، برپایی و توانایی های مختلفی، از جمله اختیار را برای او فراهم کرده و انسان نیز با اختیاری که خدا به او بخشیده، فعلی را انجام می­دهد. خلاصه اینکه هر فعلی که از هر فاعلی صورت می­گیرد مؤثر حقیقی در آن فعل خداوند است و فاعل بی­واسطهء فعل، اگرچه در فعلش مؤثر است، اما تأثیرش در طول تأثیر خداوند می باشد. پس نتیجه تمام بحث ما این کلام امیر‌المؤمنین علی (ع) است که می‌فرماید «لا جبر و لا تفویض بل امر بین‌الامرین» (شیخ صدوق، 1389، ص362). که درود خداوند بر او باد!
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نتیجه‌


    نوشتار حاضر در جهت بیان تناسب و عدم تنافی قضاء و قَدَرالهی با اختیار انسان، به تبیین توحید افعالی خداوند و تشریح معنای قضاء و قَدَر پرداخته. در بحث توحید افعالی که به معنای نفی فاعلیت حقیقی از غیرخداوند می‌باشد، با دو مقدمه اثبات و چگونگی خالقیت و مبدئیت خداوند، بیان می‌شود که موجودات عالم هیچ‌گونه استقلالی از خود ندارند و در بقاء و وجود خویش متکی بر خداوند می‌باشند و از طرفی موجودی که از خود چیزی ندارد، نمی‌تواند حقیقتاً به موجودی دیگر چیزی اعطا کند. لذا ثابت می‌شود که اگر عنوان فاعلیت به موجودی داده می‌شود، به خاطر انتساب به وجود خداوند و در طول فاعلیت خداوند می‌باشد. پس روشن می­گردد که تنها مؤثر حقیقی در عالم خداوند است. بعد از روشن شدن این مسئله، با تبیین معانی قضاء و قَدَر روشن می‌گردد که در حقیقت قضاء الهی، وجوبِ وجودِ معلول در ظرف وجود علت آن و قَدَر الهی حد و اندازه معلول است، متناسب با چگونگی علل آنها و به عبارتی قضاء و قَدَر یعنی وجوب قانون علیت و شمول آن در دار هستی. با این تبیین هیچ­گاه اختیار از انسان سلب نمی‌شود، زیرا هر عملی زمانی تحقق می‌یابد که علت تامه آن حاصل شود. این قانون افعال انسان را نیز مشمول است و از طرفی زمانی فاعلیت انسان نسبت به اعمالش تام می‌گردد که اراده و اختیاری را که خداوند برای او واجب گردانیده به سایر علل بیفزاید و تنها در این صورت است که فعل از او سر می‌زند. از طرفی رخدادهایی که عامه مردم آنها را اتفاق و سرنوشت از پیش تعیین شده می‌نامند، رویدادهایی هستند که کاملاً مطابق با قانون علیت شکل می‌گیرند و علت اشتباه مردم نیز آگاه نبودن از علل رخدادها می‌باشد. لذا نتیجه این است که اگر چه فاعل حقیقی خداوند است اما خود خداوند براساس قضاء و قدرش قدرت اختیار را به انسان بخشیده تا اعمالش را با اختیار خود شکل دهد. لذا نه جبر مطلقی در کار است نه آزادی تام.
    امضاء

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi