[1]. مراد از توحید افعالی در این نوشتار توحید در فاعلیت خداوند میباشد و علت انتخاب توحید افعالی به جای توحید فاعلی رایج بودن این اصطلاح میباشد و إلا کاربرد آن جز در معنائی کنایی بر مقصود دلالت نمیکند.
[2]. باید توجه داشت علت اینکه ما در قدر نقش علل را به علت تامه و ناقصه تعمیم دادیم این است که اگر چه علت تامه (جدای از علل بسیطه) چیزی جز جمع تمام علل ناقصه نمیباشد اما در وجوب وجود معلول، تمام علل ناقصه آنگاه که جمع هستند، میتوانند موثر باشند در حالیکه وقتی معلول تحقق پیدا کند ما میتوانیم قدر و اندازه معلول را هم یکجا به علت تامه نسبت دهیم و هم نقش یک یکِ علل ناقصه را در حد و اندازه معلول نشان دهیم.
[3]. این کلام تنها با پذیرش قدیم زمانی بودن عالم صحیح است و در واقع بیان تقدم بالعلیتی است که خداوند بر عالم دارد.
[4]. منظور از حتمیت این است که تمامی عوامل حد و اندازه و وجود خود را وجوباً از علت تامه خویش دریافت کردهاند.