صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16

موضوع: رابطه ی خاتمیت با امامت

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    - آیا نبوغ عقلانی بشر می تواند او را از هدایت وحیانی بی نیاز کند؟




    با تأمل در تعالیم اسلام به ویژه قرآن کریم و روایات پیشوایان دین، اهمیت و منزلت عقل نمایان می شود. در دین اسلام، تعقل مبنای ایمان قرار گرفته و قرآن، همواره انسان را به تفکر و تدبر و پرهیز از تقلید کورکورانه فرا می خواند و پلیدی را از آن غیر اهل تعقل می داند. در روایات اسلامی، عقل، محبوب ترین مخلوق نزد خداوند و معیار پاداش و کیفر آدمیان و حجت و رسول باطنی معرفی شده است.


    اما قصه ی عقل و وحی در حوزه ی فرهنگ اسلامی قصه ای دلکش و در عین حال، تأمل برانگیز است در این که عقل در قلمرو دین دارای جایگاه خاصی است، تردیدی وجود ندارد; مهم تشخیص و تبیین دامنه ی قلمرو عقل است.


    از دیرباز گروهی از خردگرایان افراطی ادعا کرده اند که عقل بشر برای رسیدن او به سرمنزل مقصود کفایت می کند و با وجود این نیروی هدایت گر، نیازی به راه نما و راهبر الهی و وحیانی نیست. این دیدگاه در جهان طرف دارانی داشته است که از جمله معروف ترین آنها، گروهی از فیلسوفان هند بودند که در کتب کلامی به نام براهمه شهرت یافته اند و رگه هایی از تأثیر این نگرش را در آرای برخی مسلمانان می توان یافت.


    نگرش افراطی به خرد در دین ـ چه در اسلام و چه در دنیای غرب ـ نقدها و مخالفت های فراوانی را به دنبال داشته است.


    اندیشمندان اسلامی پاسخ های متعدد و متنوعی به این مسئله داده اند که در این مجال کوتاه به پاره ای از آنها اشاره می کنیم:
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    1. کدام نبوغ عقلی


    امروزه بسیاری از مفاهیم تا حدودی اصالت خویش را از دست داده اند; از جمله مفهوم «عقل» و «عقلانی»، که به امور ظنی، وهمی و هوس های نفسانی هم تعمیم یافته است و از این جهت تشخیص عقل هر کس با دیگری متفاوت شده است; در حالی که اگر چیزی منطبق با دلیل و معیارهای عقلی باشد، نباید در آن اختلافی رخ دهد. در حکم عقل سالم اختلاف نیست مگر آن که دچار آفت شبهات یا وسواس شده باشد.


    بین عقل و وهم باید فرق گذاشت. گاهی وهم به جای عقل می نشیند و چیزهای بدلی را به جای امور حقیقی می نشاند.


    علاوه بر این نمی توان بشر امروز را از نظر عقلی بالغ و قله ی خردورزی دانست چرا که می تواند با تکیه بر داشته های امروزش، پیشرفت های افزون تری را در فردا داشته باشد.


    با توجه به این مطلب، باید معنای عقل و شرایط آن را در نظر داشت و دانست که عقل سلیم هیچ گاه در مقابل وحی نمی ایستد و خود مؤید و حامی وحی است.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2. دلیل نیازمندی به وحی


    این برهان از چند مقدمه تشکیل شده است:


    الف) خداوند حکیم کار لغو و بیهوده نمی کند و آدمی را برای رسیدن به کمال نهایی و سعادت جاودانه، مختار آفریده است.


    ب) زندگی دنیا مقدمه ی زندگی آخرت بوده، سعادت و شقاوت ابدی در گرو چگونه زیستن در این جهان است.


    ج) انتخاب مسیر زندگی افزون بر اراده و اختیار، وابسته به شناخت و آگاهی است.


    د) ابزار عمومی شناخت (حس و عقل) از درک درست زندگی و چگونگی رابطه ی دنیا و آخرت ناتوان است.


    برای رسیدن به سعادت و خوش بختی، باید آغاز و انجام وجود انسان و پیوند و رابطه ی او با موجودات دیگر و هم نوعان و تأثیراتی که روابط گوناگون در سعادت و شقاوت او ایجاد می کند معلوم گردد; در حالی که احاطه بر این امور حتی برای عقل جمعی بشر میسر نیست; چرا که قلمرو ابزارهای عادی شناخت در انسان بسیار محدود است. روند تغییرات حقوقی و قانونی در طول تاریخ نشان می دهد که بشر با وجود تلاش های فراوان هنوز نتوانسته است یک نظام حقوقی صحیح و جامع و کامل برای اداره ی زندگی روزمره ی دنیای خود به وجود آورد، چه رسد به این که دورنمای زندگی جاودانه ی اخروی اش را ترسیم کند. این ناکارآمدی نمونه ای از ناتوانی ابزارهای شناخت بشری برای تدوین برنامه ی جامع و کامل زندگی است; از این رو توجه به حکمت الهی، ما را به منبع وحی رهنمون می شود و امروزه نه تنها این نیاز با پیشرفت بشر تأمین نشده است بلکه سردرگمی افزون تری مشاهده می شود.
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3. محدودیت گستره ی عقل


    عقل در گستره ی اعتقادات دینی در بسیاری از موارد کارآمد و تعیین کننده است، اما در عین حال در همان مسائل هم در مواردی به تنهایی به نتیجه نمی رسد و راهی برای اثبات نمی یابد; به عنوان نمونه، مسئله ی جانشینی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و یا کیفیت معاد و زندگی پس از مرگ و یا وجود ملائکه، هیچ گاه توسط عقل به تنهایی کشف شدنی نیست و این امور به واسطه ی نقل روشن می شود. در گستره ی مسائل اخلاقی نیز تکیه بر عقل صرف و پرهیز از دین، باعث طغیان نفس انسان می شود، گرچه مبانی فلسفه ی اخلاق به برکت استدلال عقلی استحکام می یابد. حوزه ی احکام و شریعت نیز فقط عرصه ی آموزه های وحی و روایات ـ که مبیّن وحی هستند ـ می باشد و عقل خود باور دارد که نمی تواند این ضوابط را مستقلاً ارائه دهد.


    در واقع اگر محدوده ی عقل رعایت نشود، آسیب ها و خسارات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. بی هویتی و سرگشتگی و بحران انسان معاصر نیز زاییده ی خردورزی افراطی است و بر این اساس، برخی اندیشمندان مغرب زمین، عصر حاضر را عصر اضطراب نامیده اند.


    کافی است خرد خویش را به داوری بنشانیم، تا روشن شود که خود عقل، فروتنانه معترف است که بسیاری از حقایق و واقعیات عالم از دست رس او به دورند و درک شهودی و علم حضوری قادرند به آن دست یابند.


    پاسکال می گوید:


    آخرین اقدام عقل، اقرار به این ا ست که بی نهایت چیزها وجود دارد که از حیطه ی تصرف آن خارج است و ا گر چنین اقراری نکند ناشی از ضعف اوست. اگر امور طبیعی از حیطه ی تصرف عقل خارج اند، پس چه گویند در باب امور فوق طبیعت!
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    4. راه نداشتن عقل به جزئیات دین


    علاوه بر محدودیت عقل در گستره ی فعالیت، عمق و کیفیت آن نیز محدود به کلیات مسائل است و راه به جزئیات ندارد. به اتفاق همه ی حکیمان، نیروی عقل، فقط قادر به درک یک سلسله مفاهیم کلی و روابط بین آنهاست و چنین شناخت هایی نیز به تنهایی در ترسیم جزئیات راه درست زندگی و نحوه ی ارتباط دنیا و آخرت کافی نیست.


    انسان خود را موجودی جاودانه و روح خود را موجودِ واحدِ بسیطِ مجردِ باقی می داند; یعنی حقیقتی واحد و پایدار که از بین رفتنی نیست. او خود را مسافری می داند که خواهان «دار القرار» است و در فطرتش آرزوی جاوادانگی و همیشگی بودن نهفته است، گرچه ممکن است در فهم جاودانگی ناتوان باشد، چنان که گاهی در مسافرخانه ی دنیا هوسِ ماندنِ جاودانه را در سر می پروراند. پس، انسان تا زمانی که در دنیاست در آروزی دار القرار قدم می زند; اما با رسیدن به دار القرار می آرمد; بنابراین، اگر انسان موجودی جاودانه و مسافری است که به سوی ابدیت در حرکت است، به واسطه ی عقل خود می فهمد که احتیاج به راه نما دارد; زیرا بسیاری از راه ها و منازل و وسایل و توشه های راه را نمی شناسد، از این رو عقل وی را وامی دارد که به دنبال راه نما حرکت کند و به او ایمان آورد و به گفته هایش عمل کند.


    مسائل ابدی، جزئی است، از این رو برهان و استدلال عقلی در آن ها راه نمی یابد; چنان که خواجه نصیر الدین طوسی و دیگران تصریح کرده اند که در جزئیات نمی توان برهان عقلی اقامه کرد.


    بنابراین عقل درمی یابد که مسائل جزئی را نمی فهمد و در این موارد، احتیاج به راه نمای غیبی و معصوم دارد و شارع حکیم باید راه نمایی جامعه ی انسانی را به عهده گیرد و حکیمانه بر او حکم کند; و اجازه ی دخالت در حکم شارع را به خود نمی دهد.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    5. تهدید عقل از سوی هوای نفس


    این واقعیت که غلبه ی شهوات و هواهای نفسانی، مرکز تشخیص و کانون ادراکات، یعنی عقل آدمی را مختل می کند و کار آمدی آن را می کاهد و یا حتی ویران می کند، مطلبی است که هم در متون دینی مورد تأکید است و هم روان شناسان و پژوهش گران علوم تربیتی و نیز دانشمندان و فیلسوفان به آن هشدار داده اند. در واقع، نفسانیت، آزادی عمل را از عقل می گیرد. آموزه های اخلاقی دین و دستوراتی که از آن به «تزکیه ی نفس» و «تقوی» یاد می شود، ناجی عقل از این بلای خانمان سوز است و این راهکاری است که زنجیرهای نفسانیات را از دست و پای عقل می گشاید و به آن نیروی دوباره و سلامتی می بخشد و اگر این ضامن حیات بخش نباشد، هیچ یک از توانایی های عقل را نمی توان به حساب آورد.


    بر اساس آنچه بیان شد، بشر هیچ گاه از راهنمایی های دین، وحی و پیام آوران الهی بی نیاز نخواهد بود و این بسیار بلندپروازانه و نامعقول است اگر کسی گمان کند روزی بشر بدون نیاز به پیامبران و رسولان الهی، به طور مستقل مسیر زندگی را خواهد یافت و به سعادت ابدی خواهد رسید.
    امضاء

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi