صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20

موضوع: عصمت

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بر اين اساس، هر چند پيامبر اكرم ترديدى در الهى بودن وحى ندارد، با جملاتى از اين دست مورد خطاب قرار مى گيرد: «اگر در آنچه بر تو نازل كرديم ترديد دارى، از كسانى كه پيش از تو كتاب (آسمانى) مى خواندند، پرسش نما».(سوره يونس، آيه 94)
    اين آيه به هيچ وجه نشان گر دو دلى پيامبر نيست؛ بلكه راهى براى تحقيق و جستجو فراروى مخاطبان قرآن كريم قرار مى دهد و از آنان مى خواهد كه براى برطرف ساختن شك و ترديد خود، از دانشمندان يهودى و مسيحى كه ويژگى هاى پيامبر خاتم را مى دانند، پرسش نمايند.[۱۶]
    همچنين در آيه اى ديگر، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از اين كه به خواسته گروهى سست ايمان تن داده و آنان را از شركت در جهاد معاف داشته است، چنين بازخواست مى شود: «عَفَا اللّه عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ»؛[۱۷] خدايت ببخشايد، چرا پيش از آن كه (حال) راستگويان بر تو روشن شود و دروغ گويان را بازشناسى به آنان اجازه دادى؟)
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با اندكى تأمل روشن مى گردد كه عتاب و سرزنش اين آيه در واقع، دامنگير كسانى است كه بدون داشتن عذرى حقيقى، از شركت در جهاد سرباز مى زنند و بهانه هاى واهى را پشتوانه خانه نشينى خود مى سازند.[۱۸] اين گروه اگر هم با مخالفت پيامبر روبرو مى شدند، در تصميم خود بازنگرى نمى كردند و قداست سرسپردگى در برابر فرمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را نيز در هم مى شكستند.
    افزون بر اين كه حضور اين سست ايمانان در جهاد، جز تضعيف روحيه ديگران حاصلى نداشت و چنان كه در آيات بعدى همين سوره آمده است، به فساد و تباهى مى انجاميد. از آنچه گذشت اين نتيجه بدست مى آيد كه اين آيه، برخلاف آنچه برخى پنداشته اند[۱۹]، نه تنها پيامبر را سرزنش نمى كند، بلكه با ظاهرى عتاب آلود به ستايش از وى مى پردازد. اين مدحِ عتاب نما بدان معناست كه دلسوزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم براى مردمان به حدّى است كه حتى رسوايىِ خطاكاران را نيز نمى پسندد و با موافقت با خواسته ى آنان، پرده از نفاق و دورويى شان برنمى گيرد.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    3. آنچه گذشت به معناى ناديده گرفتن لغزش هاى پيامبران نيست. بسيارى از كارها كه بر همگان روا است، شايسته ى مقربان درگاه الهى نيست، كه «حَسَناتُ الابرارُ سَيئاتُ المُقَرّبين»[۲۰]
    چه بسا از «معصومان» عملى سر زند كه هر چند حرام شرعى نيست ولى با مقام و منزلت والاى آنان سازگارى ندارد و در اصطلاح «ترك اولى» خوانده مى شود. اين لغزش هاى كوچك به گونه اى در قرآن برجسته گرديده اند كه ظاهربينان و غيردقيق نگران را به ترديد مى افكند و اين پرسش را پيش روى آدمى قرار مى دهد كه اگر پيامبران معصوم اند، دليل اين همه پافشارى بر لغزش هاى آنان چيست.
    اميرمؤمنان عليه السلام در پاسخ به پرسشى از اين دست، اين نكته را خاطر نشان مى سازند كه يادآورى اين كاستى ها براى آن است كه مردم در بزرگ داشت انبيا به خطا نروند و آنان را در جایگاه خدايى ننشانند و بدانند كه آفريدگان هر اندازه درجات تعالى را بپيمايند، از كمال ويژه ى الهى فروترند.[۲۱]
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عصمت امامان


    شیعه اثنی عشری مستند به دلایلی امامان خود را معصوم می داند من جمله این دلائل موارد زیر است:
    جدايى ناپذيرى مقام امامت از عصمت[ویرایش]
    مقام امامت، آن گونه كه از كتاب و سنت برمى آيد، در رهبرى سياسى جامعه ى اسلامى خلاصه نمى شود؛ بلكه دنباله ى نبوت و كامل كننده ى رسالت است.[۲۲] چنين تصويرى از مسئله، پيامبر و امام را كنار هم مى نشاند و دلايل عقلى عصمت را به قلمرو امامت نيز مى كشاند. با اين تفاوت كه در اين جا، به جاى ابلاغ وحى، از تبيين معارف وحيانى سخن مى رود
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    قرآن و عصمت امامان علیهم السلام


    الف. آيه امامت: قرآن كريم ظالمان را شايسته ى مقام امامت نمى داند[۲۳] و با توجه به آن كه در فرهنگ قرآن، هر گناه كارى ظالم خوانده مى شود، چاره اى جز پذيرش عصمت امام باقى نمى ماند. اين آيه هر چند گفتگوهاى فراوانى برانگيخته، اما روشنى آن به اندازه اى است كه برخى از مفسران اهل سنت را نيز به اعترافى چنين واداشته است:
    «فيه دَليلٌ عَلى عِصمة الانبياء مِنَ الكَبائِر قَبل البِعثة وَ انّ الفاسِق لا يَصلح لَلامامَة» (اين آيه دليل بر آن است كه پيامبران (حتى) پيش از بعثت نيز از گناهان كبيره معصوم اند و فاسقان شايستگى امامت ندارند).
    اين مفسر نامدار اگر پيش فرض هاى ذهنى خود را كنار مى نهاد، ميان امامت و نبوت فرقى نمى گذاشت و در بيان شرايط امام، بر عدالتِ تنها بسنده نمى كرد؛ زيرا در آيه مورد بحث، سخن بر سر آن است كه ظالمان شايستگى دريافت عهد الهى را ندارند.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ما نيز مى پذيريم كه عهد الهى، عنوانى است فراگير كه نبوت و امامت، هر دو را دربر مى گيرد، اما چگونه اين جمله در يكى از مصاديق عهد، لزوم عصمت را نتيجه مى دهد و در مصداق ديگر آن از حد اشتراط عدالت فراتر نمى رود؟!
    ب. آيه اولى الامر: در آيه اى ديگر، قرآن كريم همگان را به اطاعت از اولى الامر فرامى خواند و اين گروه را در كنار پيامبر مى نشاند.[۲۴] اين اطاعت به دليل آن كه قيد و شرطى را به همراه ندارد، اطاعتى همه جانبه و بى چون و چرا است و اين مطلب جز با عصمت «اولوالامر» سازگار نيست زيرا سرسپردگىِ اين چنينى تنها در برابر كسى سزاوار است كه از كجروى و كج انديشى در امان است و نه تنها در گفتار، بلكه با رفتار خود نيز مردم را جز به آنچه رضاى خداوند است، نمى خواند.[۲۵]
    فخر رازى، انديشمند و مفسر بزرگ اهل سنت كه به دليل توانايى زياد در شبهه افكنى، امام المشكّكين خوانده مى شود، دلالت آيه بر عصمت را مى پذيرد اما منظور از «اولوالامر» را نخبگان امّت مى داند؛[۲۶] در حالى كه پيامبر اكرم در پاسخ به پرسشى در اين باره از امامان دوازده گانه شيعه نام مى برد و آنان را جانشين خود و پيشواى مردم معرفى مى كند.[۲۷]
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ج. آيه تطهير: آيه ى تطهير از ديگر آياتى است كه به روشنى، عصمت اهل بيت را مى نماياند و بر پاكى و طهارت آنان تأكيد مى ورزد.[۲۸]
    سخن درباره ى اين آيه نيز فراوان است، اما آنچه به طور گذرا مى توان گفت اين است كه بر اساس اين آيه، اراده ى ازلى و تخلف ناپذير الهى بر اين تعلق گرفته است كه هر گونه رجس و پليدى را از «اهل بيت» بزدايد و آنان را پاك گرداند. اين حقيقت، با توجه به اين نكته كه قرآن كريم هر گونه آلودگى ظاهرى و باطنى را رجس مى شمارد، تفسيرى جز عصمت برنمى تابد.
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عصمت اهل بيت در روايات نبوى


    روايات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم، فضايل فراوانى براى اهل بيت عليهم السلام برمى شمارند كه برخى از آنها جز با عصمت آنان سازگار نيست. در اين قسمت از احاديثى كه تنها شيعيان روايتگر آن هستنند، درمى گذريم و به نمونه هايى از آنچه در كتب اهل سنت آمده است، بسنده مى كنيم.
    الف. اهل بيت، همراه و همتاى قرآن: در حديث پرآوازه ى ثقلين، توجه به دو نكته انديشه ى حق جويان را به عصمت اهل بيت رهنمون مى گردد: يكى آن كه در اين حديث، كتاب و عترت در كنار يك ديگر محور هدايت به شمار آمده اند «ما ان تَمَسّكتُم بِهُما لَن تَضلّوا ابَداً».
    ديگر آن كه در اين روايت بر جدايى ناپذيرى قرآن و عترت تأكيد شده است «لَن يَفتَرقا حَتّى يَرِدا عَلىّ الحَوض»؛ اگر اهل بيت معصوم از گناه و خطا نبودند، پیروى از آنان همواره موجب هدايت نمى گرديد و جدايى ناپذيرى آنان از قرآن معناى روشنى نمى يافت.[۲۹]
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ب. على بن ابى طالب، مدار و معيار حق: براى داورى ميان انسان هاى عادى، چيزى جز حق را نمى توان محور ارزيابى قرار داد. بايد ابتدا حق را شناخت تا ميزان حقانيّت اشخاص بر اساس نزديكى و دورى به اين محور سنجيده شود: «اعرِفِ الحَق تَعرف اهلَه»[۳۰]
    تنها كسانى كه خود معيار حق اند و حق برگِرد آنان مى چرخد، معصومان اند و امام على عليه السلام به گواهى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، از اين گروه است: «عَلى مَع الحَق وَ الحَقُّ مَعَ عَلى»،[۳۱] «اللّهم ادِر الحَق مَعَ عَلى حيثُ دار»[۳۲]
    ج. پى روى از اهل بيت، مايه رستگارى: افزون بر حدیث سفینه «مَثَلُ اهل بَيتى مَثَل سَفينة نوح»[۳۳] كه اهل بيت را به كشتى نوح علیه السلام همانند مى كند و رستگارى ابدى را با پى روى از آنان پيوند مى زند، احاديث فراوان ديگرى نيز در اين باره مى توان يافت كه روايت زير نمونه اى از آنها است: «هر كس مى خواهد زندگى و مرگش همچون حيات و ممات من باشد،...ولايت على و فرزندانش را برگزيند زيرا آنان هرگز شما را از راه هدايت بيرون نمى برند و به گمراهى نمى كشانند»[۳۴]
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    پانویس


    پرش به بالا ↑ لغت نامه دهخدا
    پرش به بالا ↑ ارشاد الطالبين، ص 301 - 302.
    پرش به بالا ↑ حيوة القلوب‌، علامه مجلسى‌، ج1، ص65.
    پرش به بالا ↑ بحارالانوار، ج 25، ص 201؛ و ينابيع المودة، ب 77، ص 445.
    پرش به بالا ↑ موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج 2، ص 248.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: عصمة الانبياء، (رسالة التقريب، العدد الثانى)، ص 133.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: پژوهشى در عصمت معصومان، ص 114ـ109.
    پرش به بالا ↑ الدر المنثور، ج 5، ص 199.
    پرش به بالا ↑ راه نماشناسى، ص 115.
    پرش به بالا ↑ پژوهشى در عصمت معصومان، ص 66؛ همچنين ر.ك: بحارالانور، ج 17، ص 94.
    پرش به بالا ↑ بحارالانوار، ج 10، ص 170.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: مقارنة الاديان، ج 3، ص 126.
    پرش به بالا ↑ المواقف، ص 361; الميزان، ج 1، ص 137 و پژوهشى در عصمت معصومان، ص 187.
    پرش به بالا ↑ عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 160؛ تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 56؛ مجمع البيان، ج 9، ص 142 و الميزان، ج 18، ص 253.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 161؛ بحارالانوار، ج 17، ص 71.
    پرش به بالا ↑ آموزش عقايد، ج 2ـ1، ص 257.
    پرش به بالا ↑ (سوره توبه، آيه 43.
    پرش به بالا ↑ بحارالانوار، ج 17، ص 46 و الميزان، ج 9، ص 258.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: الكشاف، ج 2، ص 274؛ تفسير البيضاوى، ج 2، ص 185.
    پرش به بالا ↑ اين سخن مشهور در برخى از منابع، از احاديث نبوى به شمار آمده است. ر.ك: كشف الغمه، ج 3، ص 45.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: الاحتجاج، ج 2ـ1، ص 249.
    پرش به بالا ↑ امامت و رهبرى، ص 51 و پژوهشى در عصمت معصومان، ص 280.
    پرش به بالا ↑ سوره بقره، آيه 124.
    پرش به بالا ↑ سوره نساء، آيه 59.
    پرش به بالا ↑ الميزان، ج 4، ص 401ـ387 و ولايت فقيه، ص 72.
    پرش به بالا ↑ التفسير الكبير، ج 10، ص 116.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: اثبات الهداة، ج 1، ص 501 و ر.ك: ينابيع المودة، ص 495ـ494.
    پرش به بالا ↑ ر.ك: الميزان، ج 16، ص 313ـ309.
    پرش به بالا ↑ الغدير، ج 3، ص 297؛ راه نما شناسى، ص 376.
    پرش به بالا ↑ بحارالانوار، ج 40، ص 126.
    پرش به بالا ↑ تاريخ بغداد، ج 14، ص 321.
    پرش به بالا ↑ سنن الترمذى (الجامع الصحيح) ج 5، ص 633 (كتاب المناقب، باب 20) و المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 135.
    پرش به بالا ↑ المستدرك، ج 3، ص 163؛ كنزالعمال، ج 12، ص 94 و الصواق المحرقة، ص 186.
    پرش به بالا ↑ كنزالعمال، ج 11، ص 611، ح 32960.
    منابع[ویرایش]
    حسن يوسفيان، پرسمان عصمت، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه قم، 1380.
    حيوة القلوب‌، علامه مجلسى‌، انتشارات سرور، قم، 1384 ش.
    لغت نامه دهخدا.
    امضاء

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi