صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

موضوع: خاتميت و عقل در آثار شهيد مطهّري

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    واقعيت اين است كه اديان پيشين به دليل رشدنيافتگي بشر، پس از گذشت زماني محدود، با تحريف كتب مقدّس و راه يافتن تأويلات و توجيهات احبار و رهبانيان، به شرك گراييدند و معارف نابي كه توسط پيامبران در اختيار بشر قرار گرفتند در زير خرافه جهالت و تحريف كم‌رنگ مي‌شوند. اما با كتابت قرآن در زمان خود رسول اكرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله و اهتمام كامل مسلمانان به حفظ دستاورد وحي، عملاً زمينه‌هاي تحريف حقايق و معارف ديني از بين رفت و معارف عميق و اصيل آسماني در اختيار بشر قرار گرفت؛ معارفي عميق و ذوبطون كه كمال علم و فهم بشر به عمق آن نمي‌رسد و از طراوت آن نمي‌كاهد. اين در حالي است كه به اعتراف مسيحيت اناجيل چهارگانه با فاصله زماني بيست تا هفتاد سال پس از به اصطلاح به صليب كشيده شدن حضرت عيسي مسيح عليه‌السلام (!) نگاشته شدند و تدوين برخي از كتب عهد قديم، كه جزو كتب مقدّس يهود و مسيحيت هستند، به فاصله‌هاي زماني دويست و يا سيصد سال پس از خروج از مصر بازمي‌گردد.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ويژگي‌هاي قوانين اسلام


    دين اسلام ويژگي‌هاي منحصر به فردي دارد؛ اما در اين ميان، برخي از آنها به وضوح، مبيّن خاتميت اين دين هستند:


    1. اتّكا به فطرت


    قبلاً ذكر شد كه يكي از اسرار وحدت گوهر اديان الهي وجود فطرت مشترك در انسان‌هاست. از نظر استاد مطهّري، اسلام كاملاً منطبق با فطرت بشر و مشخصه‌هاي اين اتّكا در چند زمنيه قابل بحث است:


    الف. بها دادن به عقل و وارد كردن آن در حريم دين: عقل مهم‌ترين مشخصه و ويژگي آدمي است، تا جايي كه آدمي در تعريف ماهوي، «حيوان ناطق» خوانده شده؛ يعني مدرك كليات و به قول اهل منطق، نطقْ صورت نوعيه و فصل حقيقي انسان است. به قول مولوي:


    اي برادر! تو همه انديشه‌اي مابقي خود استخوان و ريشه‌اي25
    سازگاري اسلام با عقل و به رسميت شناختن آن در آموزه‌هاي خود، از رموز اساسي جاودانگي دين خاتم است. استاد مي‌فرمايد:


    هيچ ديني مانند اسلام، با عقل پيوند نزديك نداشته و براي او حق قايل نشده است. فقهاي اسلام ميان عقل و شرع رابطه‌اي ناگسستني قايلند و آن را قاعده «ملازمه» مي‌نامند. عقل در فقه اسلامي، هم مي‌تواند خود اكتشاف‌كننده يك قانون باشد و هم مي‌تواند قانوني را تغيير دهد و تحديد كند و يا آن را تعميم دهد و هم مي‌تواند در استنباط از ساير منابع و مدارك، مددكار خوبي باشد. حق دخالت عقل از آنجا پيدا شده كه مقرّرات اسلامي با واقعيت زندگي سروكار دارد و اسلام براي تعليمات خود، رمزهاي مجهول لاينحل آسماني قايل نشده است.26


    ب. رابطه علّي و معلولي احكام اسلام با مصالح و مفاسد واقعي: استاد در اين‌باره مي‌فرمايد:


    ويژگي ديگر اسلام، كه به انطباق بيشتر آن با فطرت بشري انجاميده، اين است كه احكام آن با مصالح و مفاسد واقعي رابطه علّي و معلولي دارد و احكام از اين نظر، درجه‌بندي مي‌شوند. از سوي ديگر، وجود يك سلسله قواعد كنترل‌كننده، كه در كتب فقهي تحت عنوان «قواعد حاكمه» مورد بحث قرار مي‌گيرند، امكان تطبيق قوانين را با شرايط مختلف فراهم مي‌آورد.27
    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2. وضع خاص قانون‌گذاري در اسلام


    فرض تناقض ميان قانون و احتياجات نو به نو آن‌گاه پا مي‌گيرد كه قانون به جاي اينكه خط سير را مشخص كند، به تثبيت شكل و ظاهر زندگي بپردازد و ـ مثلاً ـ وسايل و ابزارهاي خاصي را كه بستگي تام و تمام به درجه فرهنگ و تمدّن دارد، بخواهد براي هميشه تثبيت نمايد. استاد در اين‌باره مي‌فرمايد:


    اسلام هرگز به شكل و صورت ظاهر زندگي نپرداخته است. تعليمات اسلامي همه متوجه روح و معنا و راهي است كه بشر را به آن هدف‌ها و معاني مي‌رساند. اسلام هدف‌ها و معاني و ارائه طريق رسيدن به آن هدف‌ها و معاني را در قلمرو خود گرفته و بشر را در غير اين امر آزاد گذاشته و به اين وسيله، از هرگونه تضادي با توسعه و فرهنگ پرهيز كرده است.28


    در جاي ديگر مي‌فرمايد:


    رسالت پيامبر اسلام با همه رسالت‌هاي ديگر اين تفاوت را دارد كه از نوع قانون است و نه برنامه؛ قانون اساسي بشريت است و مخصوص يك اجتماع تندرو و يا كندرو يا راست رو يا چپ رو نيست.29


    اسلام براي احتياجات بشر قوانين ثابت، و براي اوضاع متغيّر وضع متغيّر پيش‌بيني كرده است. استاد در اين زمينه مي‌فرمايد:


    نظامي كه انسان بايد به غرايز خود بدهد كه «اخلاق» ناميده مي‌شود، نظامي كه بايد به اجتماع بدهد، «عدالت» خوانده مي‌شود. رابطه‌اي كه بايد با خالق خود داشته باشد و ايمان خود را تجديد و تكميل كند، «عبادت» ناميده مي‌شود. از قبيل امور ثابتي است كه اسلام به عنوان احتياجات ثابت و دايم بشر، قوانين ثابت و لايتغيّري براي آنها در نظر گرفته و از طرفي، براي احتياجات متغيّر، وضع متغيّري به اين صورت در نظر گرفته كه اين اوضاع متغيّر را با اصول لايتغيّر مربوط كرده و آن اصول ثابت در هر وضع جديدي، قانون فرعي خاص و متناسبي توليد مي‌كند.30
    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3. باز بودن باب اجتهاد


    استاد مطهّري «اجتهاد» را موتور مولّد اسلام مي‌داند و علما و مجتهدان واقعي را ركن خاتميت و به منزله مهندسان اداره كارخانه عظيم اسلام برمي‌شمارد. ايشان مي‌فرمايد:


    وظيفه ديگر علما غير از وظيفه حفظ مواريث انبيا كه از حيث اهميت، كمتر از آن وظيفه نيست، عبارت است از: جزئيات را بر كليات منطبق كردن، فروع را بر اصول تطبيق دادن و برگردانيدن كه نام آن «اجتهاد» است.31


    در واقع، بدون در نظر گرفتن اجتهاد، آن بخش از نيازهاي ثانويه بشر كه با تغيير شرايط زمان و مكان تغيير مي‌كند، براي هميشه بي‌پاسخ باقي مي‌ماند و چنين ديني هرچند در اصول خود كامل باشد، اما خاصيت دوام و بقا در طول اعصار و زمان‌هاي مختلف را از دست خواهد داد. اجتهاد و تكاپوي فكري بشر بر اساس اصول و قواعدي معيّن و با مراجعه به منابع ديني، امكان تطبيق اسلام را با مقتضيات زمان و مكان فراهم مي‌آورد و بخشي از فلسفه خاتميت ـ در واقع ـ رسيدن بشر به آن ميزان از رشد و بلوغ عقلي و فكري است كه اين وظيفه را خودش بتواند به عهده بگيرد. بنابراين:


    يك طرح به شرط فطري، جامع و كلي بودن، و به شرط مصونيت از تحريف و تبديل و به شرط حسن تشخيص و تطبيق در مرحله اجرا، مي‌تواند براي هميشه، رهنمون و مفيد و مادر طرح‌ها و برنامه‌ها و قوانين جزئي بي‌نهايت واقع گردد.32
    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نتيجه


    طبق تحليل بالا، اجتهاد شرط جاودانگي اسلام است و به نظر مي‌رسد اجتهاد مختصّ حوزه احكام فرعي نيست؛ زيرا ادعا اين است كه اسلام خطوط كلي برنامه سعادت بشري در همه محورهاي چهارگانه ارتباط با خدا، خود، ديگران و طبيعت را در اختيار انسان گذارده است. بنابراين، اسلام فقط در احكام فرعي خلاصه نمي‌شود. در بخش عقايد حقّه، كه اسلام به انسان‌ها معرفي كرده، سؤالات متفاوتي در هر عصر و زمان مطرح مي‌شوند كه نيازمند تبيين و پاسخ گفتن هستند و بايد مجتهدان با ارجاع به اصول اسلام، مسائل را تبيين كنند. در بحث اخلاقيات و معرفة النفس و رابطه آن با مسائل روان‌شناسي تجربي و تعيين خطوط و قواعد حاكم بر اين علوم، نيازمند مجتهداني آشنا با مباني دين و يافته‌هاي جديد هستيم. در بخش عدالت اجتماعي، كه در قرآن كريم جزو اهداف پيامبران معرفي شده و استاد نيز بدان استناد مي‌كند، با توجه به تحوّلات و تغييرات اقتصادي نظام كنوني جهاني و ارتباطات پيچيده صنعتي، نيازمند ارجاع مسائل مستحدثه به اصول و كليات دين هستيم. و اگر ادعا جامعيت دين اسلام است ـ كه هست ـ بايد توانايي ذاتي اسلام در هدايت و به سعادت رساندن انسان‌ها با همّت مجتهدان توانا به فعليت درآيد. اين مهم به عهده حوزه‌هاي علميه است. اكنون حقّانيت فريادي كه بيش از 28 سال پيش استاد مطهّري در بحث «تخصصي شدن اجتهاد» سردادند بيش‌ازهميشه‌احساس‌مي‌شو د.33
    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    پى نوشت ها


    1ـ امام فخر رازى، محصّل افكار المتقدّمين و المتأخرّين، رجعه و قدّم و علّق عليه طه عبدالرؤف سعد بيروت، دارالكتب العربى، بى‌تا، الركن الرابع، ص 301.


    2ـ سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان فى تفسير القرآن قم، جامعه مدرسين، بى‌تا، ج 16، ص 325 / فضل‌بن حسن طبرسى، تفسير مجمع‌البيان، ترجمه حسين نورى و محمد مفتح (بى‌جا، نشر فراهانى، بى‌تا)، ج 2، ص 134 / سيد عبدالحسين طيّب، اطيب البيان (قم، بنياد فرهنگ اسلامى، 1352)، ج 10، ص 509 / ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه (تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1362)، ج 17، ص 347 (در اينجا، به اختصار، درباره «قوانين ثابت و متغيّر» بحث شده است.)


    3ـ امام فخر رازى، پيشين، ص 303. در اين‌باره، امام فخر رازى مى‌گويد: هرچند درباره تك تك معجزات تواتر حاصل نشود، ولى در اين باره كه پيامبر معجزه دارد، تواتر حاصل است.


    4ـ ابوالحسن شعرانى، ترجمه و شرح كشف المراد فى شرح تجريدالاعتقاد، تهران، كتابفروشى اسلاميه، 1351، ص 481.


    5ـ مرتضى مطهّرى، جامعه و تاريخ تهران، صدرا، 1357، ج 5، ص 183ـ185.


    6ـ علاقه‌مندان مى‌توانند بحث‌هاى تفصيلى را در كتب مربوطه پيگيرى كنند. (ايان باربور، علم و دين، ترجمه بهاءالدين خرّمشاهى «تهران، مركز نشر دانشگاهى، 1362»، مقدّمه، ص 1.)


    7ـ مرتضى مطهّرى، وحى و نبوّت،چ‌دومقم،صدرا،بى‌تا ،ص 37.


    8ـ همو، انسان و ايمان، صدرا، بحث «رابطه علم و ايمان».


    9ـ همو، علل گرايش به مادّيگرى، چ دهم، بى‌جا، صدرا، بى‌تا، ص 77 و 87.


    10ـ همو، ده گفتار قم، اسلامى، بى‌تا، ص 119 بحث «فريضه علم».


    11ـ مهدى بازرگان، آخرت و خدا تهران، رشاد، 1377، ص 28ـ30 بحث «هدف بعثت».


    12ـ مرتضى مطهّرى، خاتميّت بى‌جا، صدرا، 1367، ص 34.


    13ـ همو، مجموعه آثار، چ چهارم تهران، صدرا، 1377، ج 4، ص 349.


    14ـ همو، خاتميّت، ص 62.


    15ـ همو، ختم نبوّت بى‌جا، صدرا، بى‌تا، ص 39.


    16ـ همان، ص 18.


    17ـ همان، ص 20.


    18ـ همان، ص 26.


    19 و 20ـ همان، ص 50.


    21ـ همان، ص 48.


    22ـ همان، ص 87.


    23ـ ر.ك. ط. ميكائيليان، در جست‌وجوى حقيقت، ص 27 «تثليث اقدس».


    24ـ ر.ك. جان بى. ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على‌اصغر حكمت، بخش «يهود».


    25ـ مولانا جلال‌الدين محمد مولوى بلخى، مثنوى معنوى.


    26ـ مرتضى مطهّرى، ختم نبوّت، ص 77.


    27ـ همان، ص 85.


    28ـ همان، ص 78.


    29ـ همان، ص 26.


    30ـ همان، ص 79.


    31ـ مرتضى مطهّرى، خاتميت، ص 107.


    32ـ همو، ختم نبوّت، ص 37.


    33ـ همو، ده گفتار، ص 81.
    امضاء

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi