خیابانی در شیراز به نام عباس دوران
در یکی از روزهای بهار سال 1360 مسئولین شهر شیراز تصمیم می گیرند به خاطر رشادت ها و دلاوری های عباس دوران، یکی از خیابان های شهر شیراز را به نام او کنند؛ لذا از دوران دعوت می شود تا در مراسم شرکت کند و او نیز قبول کرده و به آن جا می رود که از دوران به شایستگی تقدیر می شود.
چون او ضربات مهلکی به دشمن وارد نموده بود، همیشه عوامل نفوذی دشمن قصد ترور وی را داشتند که یکی از این موارد هم در همین زمان بود که خوشبختانه این ترور عقیم ماند.
درد دل خود عباس
هشتم تیر 1360
دلم نمی خواهد از سختی ها با همسرم حرفی بزنم. دلم می خواهد وقتی خانه می روم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بی حوصله و خواب آلود تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معده ام درد می کند. دکتر می گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟ آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می کنند ما پرواز می کنیم و می جنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟
باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است.
ضربه ای مهلک برپیکره دشمن
در آستانه عملیات بیت المقدس، دشمن دست به تحرکات گسترده ای زده بود و مرتبا نیرو و تجهیزات به جبهه های جنوبی ارسال می کرد. لذا از سوی نیروی هوایی تدبیری اندیشیده شد تا ضربه ای کاری به دشمن وارد شود لذا بعد از کسب اطلاعات لازم و تهیه نقشه های پروازی، تصمیم بر این شد که در یک عملیات گسترده هوایی عقبه دشمن از جمله نفرات و تجهیزات آنها از ارتفاع بالا بمباران شدید شود.
در 29 اسفند سال 1360 طرح آغاز شد و دوران به عنوان لیدر یا همان فرمانده دسته پروازیف انتخاب و 15 نفر از خلبانان تیزپرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز انتخاب شدند. بعد از توجیهات لازم توسط دوران، همگی به پرواز درآمدند و با هدایت او مواضع دشمن به سختی بمباران شد و راه برای فتح خرمشهر هموار گردید.
120 پرواز عملیاتی در 22 ماه
عباس دوران در طول 22 ماه حضور در جنگ 120 پرواز عملیاتی داشتند. آنهایی که اهل پرواز هستند می دانند که غیرممکن است. شاید هیچ خلبانی پیدا نشود که توانسته باشد از عهده این کار برآید و این در آن زمان یک رکورد در نیروی هوایی محسوب می شد. در بین نیروی های دشمن نیز دوران خیلی معروف بود و زهرچشمی از عراقی ها گرفته بود که عراقی ها آرزوداشتند او را اسیر کنند.
کنفراس غیرمتعهدها در بغداد باید لغو شود
در سال 1361 جنگ تحمیلى هر روز شعلهورتر مىشد و صدام رئیس دولت بعث عراق براى مانور سیاسى از برپایى کنفرانس غیرمتعهدها سخن مىگفت و از مدتها قبل به کمک آمریکا بغداد را به دژ نفوذ ناپذیرى تبدیل کرده و تبلیغات بسیار وسیعى به راه انداخته بود؛ تا حدى که براى سران غیرمتعهد بنزهاى سفارشىاش را روى اتوبانهاى نوساز بغداد راه انداخت، خیلى خرج کرده بود. از یک طرف هم مدام، تبلیغ مىکردند که ایران نمىتواند بغداد را ناامن کند. در این زمان بود که ایجاد ناامنى در استان بغداد در دستور کار نظامى - سیاسى جمهورى اسلامى قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهى «الدوره» در جنوب شرقى شهر بغداد، از برگزارى نشست سران غیرمتعهدها جلوگیرى شود. در این شرایط بود که سرهنگ خلبان عباس دوران براى جلوگیرى از تشکیل کنفرانس سران غیرمتعهدها در تاریخ بیستم تیر سال 1361 مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن نماید.
دوران باید بغداد را نا امن می کرد. از مرز گذشت، میان رادار دشمن به حرکت ادامه داد و آسمان بغداد را تهدید کرد. خیلی عجیب است که یک هواپیما برود و یک کشور را آن هم با جدیدترین تجهیزات به هم بزند. شهید دوران در نامه هاى مربوط به این ماموریت، مقابل اسم پدافندهاى مختلفى که عراق از کشورهاى اروپایى خریده بود، نوشته است: نود درصد احتمال برگشت نیست.
هدف پالایشگاه الدوره و ناامن نشان دادن بغداد
31 تیرماه سال 1361 فرا می رسد. خلبانان انتخاب می شوند. تصمیم بر این می شود که سه فروند فانتوم کاملا مسلح به پرواز درآیند هر سه تا مرز پرواز کنند و تنها دو فروند از مرز گذشته و به هدف حمله ور شوند و فانتوم سوم در همان جا منتظر بماند تا در صورت نیاز به آنها بپیوندد. خلبانان مأموریت یافتند روى بغداد عملیاتى انجام دهند. هدف آنها بمباران پالایشگاه بغداد، نیروگاه اتمى بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان اجلاس در بغداد بود.
هر سه تا مرز پرواز می کنند آنگاه یکی جدا شده و دو فروند دیگر به فرماندهی دوران وارد خاک عراق می شوند. هیچ خبری نبود تا ً 15 کیلومترى بغداد که ناگهان جنگنده ها با دیوار آتش و پدافند دشمن روبهرو می شوند و در همین فاصله چند گلوله به یکی از هواپیماها برخورد می کند. با اصابت این گلوله ها، موتور سمت راست هواپیمای دوران از کار می افتد که او بازهم تصمیم به ادامه عملیات می گیرد. بنابراین هواپیماها به سمت جنوب شرقى شهر بغداد که پالایشگاه «الدوره» در آن جا بود ادامه مسیر داده و با این که پدافند دشمن بسیار قوى بود، تمام بمبها را روى این پالایشگاه تخلیه می کنند.
بعد از تخلیه بمبها به مسیرى ادامه می دهند که در واقع این مسیر در نهایت به سالن کنفرانس سران غیرمتعهدها ختم می شد. پالایشگاه به شدت در آتش می سوخت و دودهای ناشی از سوخت پالایشگاه فضا را پوشانده بود تا این لحظه عملیات کاملا موفقیت آمیز بود.