صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 30

موضوع: نگاهی به عصمت پیامبران در قرآن کریم

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ملاحظه این آیات انسان را به این نتیجه می­رساند که کسب مراتبی از عصمت برای انسان­های دیگر نیز ممکن است و هر کس به صراط مستقیم ثابت قدم باشد و خود را از گناه و نفس اماره حفظ کند، از مراتبی از عصمت برخوردار می­گردد. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) هم وارد شده است که «من أخلص لله أربعین صباحاً فجّر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه»[23] یعنی اگر کسی چهل روز از روی اخلاص برای خدا اعمالش را انجام دهد، چشمه سارهای حکمت از قلبش به زبانش می رسد»
    آية الله جواد آملی نیز با تأکید بر امکان دستیابی به مراتبی از عصمت برای انسان­های عادی، آنرا از طریق دوری از گناه و نزدیک نشدن به گناه در وقت احساس خطر شیطان، ممکن می­دانند. با این حال، ایشان عصمت انبیاء را متفاوت از عصمت انسان­های عادی دانسته و بیان می­کنند عصمت در انسان­های عادی با گرایش قلبی آنها به گناه قابل جمع است ولی در مورد انبیاء اساساً گرایش و تمایل به گناه در آنها وجود ندارد. ایشان با استدلال به آیه‌ی شریفه‌ی «لو لا ان ثبتناک لقد کدت ترکن الیهم شیئاً قلیلاً۔ [24] می­فرمایند خداوند در این آیه خطاب به پیامبر خویش می­فرماید که تو ای پیامبر نه تنها دخل و تصرف در آیات نکردی، بلکه نزدیک به میل هم نشدی واگر تثبیت الهی نبود نزدیک بود که گرایش کمی به آنها پیدا کنی، بلکه عصمت الهی مانع از این کار شد، لذا نتیجه می­شود که عصمت پیامبران با عصمت دیگران فرق دارد. آنچیزی که ائمه و انبیاء درک می کند حق است و هیچ راهی برای نفوذ شیطان در آن وجود ندارد، ولی برای انسان می شود که گاهی شیطان بر او مسلط شود.[25]
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ادله عصمت انبیاء در قرآن


    دلائل عصمت انبیاء در قرآن کریم به نحو صریح امّا پراکنده ذکر شده است واغلب علماء این ادلّه را به همین شکل آورده­اند. منتهی بهتر آن است که برای فهم بهتر و روشن شدن حقیقت آن ادلّه، آنها را جداگانه ذکر کنیم. به این جهت، آیات دالّ بر عصمت انبیاء را می­توان در سه دسته‌ی کلی مورد مطالعه قرار داد:
    دسته‌ی اوّل آیات:
    آیاتی که مستقیماً مربوط به انبیاء هستند. خود این آیات را نیز می­توان به دو گروه تقسیم کرد :
    1- آن سری از آیاتی که شخصیت انبیاء علیهم السلام را برای ما معرفی می کنند و مشخص می­سازند که انبیاء علهم السلام برگزیدگان خداوند و بندگان مخلص او هستند و خداوند ایشان را به عنوان نمونه والگو حقیقی بین مردم قرار داده است. برخی از آیات به شرح زیر است:
    - وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ و آنان در پيشگاه ما جداً از برگزيدگان نيكانند.[26]
    - قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلي عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفي آللّهُ خَيْرٌ أَمّا يُشْرِكُونَ بگو: «سپاس براى خداست، و درود بر آن بندگانش كه [آنان را] برگزيده است.» آيا خدا بهتر است يا آنچه [با او] شريك مى‏گردانند؟[27]
    این سنخ آیات شریفه نصّ در این مطلب هستند که انبیاء علیهم السلام به هیچ وجه دست به معصیت الهی نمی­زنند و هیچ کار قبیحی را انجام نمی دهند چراکه کسی که برگزیده الهی باشد امکان ندارد، دست به معصیت خداوند بزند، چون برگزیده شدن تابع شایستگی­هاست و بی­معیار و ملاک نیست.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2- آیاتی که حاوی واژه «خلص» و مشتقّات آنها هستند از جمله:
    - «وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصارِ .إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَي الدّارِ» و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديده‏ور بودند به يادآور ما آنان را با موهبت ويژه‏اى -كه يادآورى آن سراى بود- خالص گردانيديم. [28]
    - «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسي إِنَّهُ كانَ مُخْلَصًا وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا» و در اين كتاب از موسى‏ ياد كن، زيرا كه او پاكدل و فرستاده‏اى پيامبر بود. [29] و درباره یوسف می فرماید : «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ» او از بندگان مخلص ما بود. [30]
    این آیات شریف وقتی انبیاء علیهم را مخلص معرفی می­کنند معلوم می شود که آنها از هرگونه آلودگی و گناه پاک و منزه هستند و لذا خود دلیلی بر عصمت آنها می­باشد.
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    3- آن سری آیات که انبیاء علیهم السلام را به عنوان یک نمونه والگوی واقعی معرفی می کنند. از جمله آنها می­توان به آیات زیر اشاره کرد:
    - «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللّهَ وَ الْيَوْمَ الْاخِرَ وَ ذَكَرَ اللّهَ كَثيرًا» قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‏كند. [31]
    - «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ» قطعاً براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست [32]
    برای الگو قرار گرفتن، صلاحیت لازم است وانبیاء علیهم السلام نه فقط صلاحیّت الگو بودن را دارند، بلکه خداوند خودش آنها را به عنوان الگو و نمونه مطرح می کند وکسی که خداوند آنها را به عنوان الگو واقعی مطرح بکند، آن وقت تصور اینکه او می تواند مرتکب عصیان شود، تصوّر دور از ذهن و غیر معقولی است.
    آیاتی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت مستقیماً به عصمت انبیاء دلالت می­کنند و عصیان و حتّی خطا و اشتباه آنها را منتفی می­دانند و می­توان گفت این آیات در حقیقت نصّ بر عصمت آنها هستند.
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دسته دوم آیات:


    در این گروه، آن سری آیات شریفه هستند که اگر چه مستقیماً مربوط به عصمت انبیاء هستند، اما کاری به شخصیت انبیاء علیهم السلام ندارند، بلکه بیانگر رابطه­ای هستند که بین انبیاء علیهم السلام و مردم وجود دارد و اینکه این رابطه، یا رابطه‌ی تساوی است یا رابطه حاکم و محکوم است یا رابطه مطیع و مطاع.
    آیات متعلق به این گروه را می­توان به سه دسته تقسیم کرد:
    1- بعض از آنها تصریح می کنند و نص درآنند که رابطه بین مردم و انبیاء علیهم السلام رابطه تساوی و برابری نیست، بلکه رابطه حاکم و محکوم و تابع و متبوع است و اطاعت آنها بر تمام انسانها واجب است مانند:
    - «وَ أَطيعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» خدا و رسول را فرمان بريد، باشد كه مشمول رحمت قرار گيريد. [33]
    - «إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُوني وَ أَطيعُوا أَمْري» پروردگار شما [خداى‏] رحمان است، پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد.[34]
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2- دسته­ای از آیات علاوه از اینکه حاکی از رابطه خاص پیامبران و مردم هستند، بیانگر این نکته نیز می­باشند که کسانی که مطیع انبیاء باشند و از آنها به طور کامل اطاعت کنند پاداش خوبی را خواهند داشت. از جمله‌ی آنها آیات زیر می­باشد:
    -تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ يدْخِلْهُ جَنّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ اينها احكام الهى است، و هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند، وى را به باغهايى درآورد كه از زير [درختان‏] آن نهرها روان است. در آن جاودانه‏اند، و اين همان كاميابى بزرگ است. [35]
    - «وَ مَنْ يُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فأُولءِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيّنَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَدآاءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقًا» و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند، در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته [يعنى‏] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند. [36]
    از مثل آیات ذکر شده نتیجه می گیریم انبیاء علیهم السلام به طور مطلق و در دین و دنیا معصوم هستند زیرا قرآن کریم به طور مطلق امر به اطاعت آنها کرده و زمانیکه مأمور به اطاعت به طور مطلق شدیم نتیجه می­شود که اعمال و گفتار آنها همگی صحیح و مطابق با موازین شرع است، چرا که در غیر اینصورت خداوند ما را انجام معاصی امر کرده است.
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    3- دسته­ای دیگر از آیات شریفه بیانگر این مطلب هستند که اگر کسی از رسول اطاعت نکند و عصیان کند چه ضرری متوجه او خواهد شد. از جمله:
    - «وَ مَنْ يَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبينًا» و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستاده‏اش به كارى فرمان دهند، براى آنان در كارشان اختيارى باشد؛ و هر كس خدا و فرستاده‏اش را نافرمانى كند قطعاً دچار گمراهى آشكارى گرديده است. [37]
    - «وَ مَنْ يَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يدْخِلْهُ نارًا خالِدًا فيها وَ لَهُ عَذابٌ مُهين» و هر كس از خدا و پيامبر او نافرمانى كند و از حدود مقرر او تجاوز نمايد، وى را در آتشى درآورد كه همواره در آن خواهد بود و براى او عذابى خفت‏آور است. [38]
    این آیات کاملاً مقابل همان آیاتی هستند که ما قبلاً در مورد اطاعت ذکر کردیم؛ آنها برای اطاعت پاداش ذکر می کردند ولی این آیات در مقابل عدم اطاعت ضرر آن را ذکر می کنند و لذا نحوه‌ی استدلال به آنها نیز همانند استدلال به آیات دسته‌ی قبل خواهد بود.
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دسته‌ی سوّم آیات:


    دسته‌ی سوّم آیات مستقیماً به عصمت انبیاء ارتباط ندارند، بلکه یک حکم عام را بیان می کنند، اما تحت این حکم عام، عصمت انبیاء را هم می­توان داخل کرد. در این جا به ذکر بعضی از آنها اکتفاء می کنیم:
    1- اگرانبیاء علیهم السلام معصیت کار و گنهکار باشند لازم می آید که مستحق عقوبت باشند و داخل جهنّم شوند (معاذ الله) چون قرآن کریم می فرماید : «ومن یعص الله ورسوله ویتعدّ حدوده یدخله ناراً خالداً فیها وله عذاب مهین» [39]
    در حالیکه امر مذکور باطل است چون انبیاء علیهم السلام بدون هیچ تردیدی عقاب نمی شوند؛ پس چاره ای نیست جز اینکه بگوئیم انبیاء معصوم هستند.
    2- در این مورد هیچ شکی نیست که مرتکب گناه، عاصی و فاسق است وکسی که فاسق باشد قطعاً شهادت او مردود است چون در قرآن آمده «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أنْ تُصيبُوا قَوْمًا بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلي ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد، مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه كرده‏ايد پشيمان شويد» [40]
    ازطرف دیگر اجماع عامّه و خاصّه بر این است که فاسق شهادتش قبول نیست، حال اگر بنا باشد که انبیاء معصوم نباشند، لازم می آید که آنها مردود الشهادة باشند، در حالیکه این قطعاً باطل است؛ چرا که انبیاء علیهم السلام نه فقط در دنیا شهادتشان مورد قبول است، بلکه در روزی مانند قیامت هم آنها شاهد بر کلّ بشریّت خواهند بود همانگونه که قرآن می­فرماید: « وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيدًا» و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم، تا بر مردم گواه باشيد؛ و پيامبر بر شما گواه باشد [41]
    پس کسی که در دنیا و جهان مادی شهادتش قبول نباشد چه طور ممکن است که در آخرت و در جهان معنوی شهادت او قبول باشد. پس نتیجه می گیریم که انبیاء علیهم السلام گناه را انجام نمی دهند واز هر گناه معصوم هستند.
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بررسی و نقد دیدگاه مخالفین عصمت انبیاء


    همانگونه که در قسمت­های قبل گذشت برای عصمت انبیاء سه سطح و سه مرحله را می­توان در نظر گرفت که عبارتند از عصمت در عقاید، عصمت در تبلیغ و عصمت در زندگی عادی. در مورد مرحله‌ی اوّل باید گفت که در میان فرق اسلامی نظر مخالفی در مورد معصوم بودن انبیاء الهی در این سطح دیده نمی­شود، جز آنکه به قاضی ابوبکر باقلانی نسبت داده شده است که او خطای سهوی را در این رابطه منافی با مقام نبوت ندانسته است.
    در مورد مرحله‌ی دوّم عصمت برخی مخالفان به دلائلی تمسّک کرده­اند. ایشان گاهی به آیاتی که مربوط به مطلق پیامبران است استدلال می کنند و گاهی به آیاتی که درباره پیامبران خاص مانند آدم نوح ابراهیم وغیره آنان وارد شده است.
    درباره مرحله سوم عصمت نیز برخی با انکار عصمت پیامبران در این سطح، به آیاتی از قرآن استدلال کرده اند. در ادامه به برخی از این آیات اشاره­خواهیم کرد و بطلان استدلال به آنها بر عدم عصمت انبیاء را مورد اشاره قرار خواهیم داد.
    ۱۔ «وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذينَ يَخُوضُونَ في آياتِنا فأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتّي يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِه و إِمّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْري مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ» و چون ببينى كسانى [به قصد تخطئه‏] در آيات ما فرو مى‏روند از ايشان روى برتاب، تا در سخنى غير از آن درآيند؛ و اگر شيطان تو را [در اين باره‏] به فراموشى انداخت، پس از توجّه، [ديگر] با قوم ستمكار منشين [42]
    این آیه از این جهت دستاویز گروه مخالف عصمت انبیاء در زندگی عادی است که برای پیامبر فراموشی را اثبات می کند. چراکه خداوند عالم به پیامبر(ص) دستور می دهد پس از تذکر و خارج شدن از غفلت، مجلس استهزاء را ترک کند.
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پاسخ: استدلال کننده از این نکته غفلت کرده است که مخاطب در این آیه به حسب ظاهر پیامبر گرامی هستند ولی در حقیقت تفهیم به کار خطا به جامعه با ایمان است تا نزدیک استهزاء کنندگان نشوند و اگر از روی غفلت در مجالس ایشان شرکت کردند، پس از یاد آوری مجلس را ترک کنند. در حقیقت در این آیه از قاعده و مثل «ایاک اعنی واسمعی یا جاره« یعنی «به تو می­گویم تا همسایه بشنود» استفاده شده است.
    ۲- «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنّي فاعِلٌ ذلِكَ غَدًا إِلّا أَنْ يَشاءَ اللّهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسيتَ وَ قُلْ عَسي أَنْ يَهْدِيَنِ رَبّي لَأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَدًا مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن و بگو: «اميد كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديكتر از اين به صواب است، هدايت كند.» و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد. [43]
    شیوه استدلال در این آیه مثل همان آیه قبلی و پاسخ آن همان پاسخ است. یعنی درست است که خدا می گوید که خدا را فراموش کردی ولی هدف بیان حکم به لسان عمومی است.
    امضاء

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi