صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26

موضوع: موهبت عصمت از منظر آيات

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اين آيه از دو مطلب خبر مى‏دهد: يكى اينكه خدا را پيامبرانى است از جنس بشر و رسولانى از جنس ملك؛ دوم اينكه اين رسالت بدون قيد و شرط نيست كه هر طور شد رسول شود و هركس شد رسول باشد، بلكه آن كسى كه در تحت نظام اصطفاء قرار دارد آن رسول مى‏باشد و آن كسى را انتخاب مى‏كند كه صالح براى اين كار باشد.16 و عصمت هم كه لازمه رسول مى‏باشد همراه با خود رسول برگزيده خداوند مى‏باشد به اين معنا كه خداوند افرادى را از ميان مردم به عنوان رسول اختيار مى‏كند و لازمه رسالت هم عصمت است اين‏طور نيست كه آنها را اخيتار بكند ولى عصمت را به آنها ندهد. در غير اين صورت رسالت بى‏معنا و لغو خواهد بود.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3. سومين آيه‏اى كه بر موهبت عصمت دلالت دارد: «وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ...» (انعام: 124)؛ و چون آيتى بر ايشان بيايد مى‏گويند هرگز ايمان نمى‏آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما نيز داده شود خدا بهتر مى‏داند رسالتش را در كجا قرار دهد.


    در شأن نزول آيه گفته‏اند17 كه وليدبن مغيره متفكر كفار، مى‏گفت: چون سن و ثروت من بيش از محمّد است پس بايد به من وحى شود، خداوند پاسخ روشنى به آنها مى‏دهد مى‏گويد لازم نيست شما به خدا درس بدهيد كه چگونه پيامبران و رسولان خويش را اعزام دارد و از ميان چه افرادى برگزيند. خدا بهتر مى‏داند كه رسالت خود را در كجا قرار دهد. رسالت نه ارتباطى به سن و سال دارد و نه به موقعيت قبايل بلكه شرط آن قبل از همه چيز آمادگى روحى، پاكى ضمير، سجاياى اصيل انسانى، فكر بلند و در نهايت تقوا و پرهيزگارى فوق‏العاده لازم است. و خداوند هم براى امر رسالت خود كسى را برنمى‏گزيند مگر اينكه بداند كه او شايستگى براى اين امر را دارد و او خود نسبت به زمينه‏هاى رسالت از همه داناتر است و چون پيامبر و امام بايد معصوم باشند. براى كسى كه رسالت و نبوت و امامت مى‏ دهد حتما عصمت هم مى‏دهد چون عصمت لازمه آنهاست.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    4. چهارمين آيه‏اى كه بر موهبت عصمت انبيا عليهم‏السلام مى‏توان بر آن استدلال نمود. سوره نساء آيه 113 مى‏باشد: «وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌمِنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنشَيْءٍ وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْتَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ عَظِيما»؛ و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود، طايفه‏اى از ايشان آهنگ آن داشتند كه تو را از راه به در كنند ولى جز خودشان كسى را گمراه نمى‏سازند و هيچ زيانى به تو نمى‏رسانند و خدا كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏دانستى به تو آموخت و تفضّل خدا بر تو همواره بزرگ بود.


    مراد از كتاب در آيه همان وحى است كه براى رفع اختلاف‏هاى مردم مى‏شود، همان اختلافى كه آيه شريفه زير بدان اشاره نمود.18«كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِوَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» (بقره: 213).
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مراد از حكمت در آيه مورد بحث ساير معارف الهيه‏اى است كه به وسيله وحى نازل شده در وضع زندگى دنيا و آخرت انسان‏ها سودمند است و مراد از اينكه فرموده: «وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ»غيرمعارف كليه و عامه است كه در كتاب و حكمت است.19


    از ظاهر آيه «وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ...» برمى‏آيد كه اين جمله در مقام تعليل جمله «وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ» و يا روى هم جملات «وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ» است. هرچه باشد مى‏فهماند كه علت اينكه مردم نمى‏توانند رسول خدا را گمراه كنند و يا ضررى به آن جناب برساند همين انزال كتاب و تعليم حكمت است كه ملاك عصمت در آن حضرت است.20


    از اينجا روشن مى‏شود كه آن نيرويى كه نامش نيروى عصمت است يك سبب علمى و معمولى نيست، بلكه سببى است علمى و شعورى كه به هيچ وجه مغلوب هيچ سبب ديگر نمى‏شود و اگر از اين قبيل سبب‏هاى شعورى و معمولى بود به طور يقين تخلف در آن راه مى‏يافت و احيانا بى‏اثر مى‏شد. پس معلوم مى‏شود اين علم غير از سنخ ساير علوم و ادراكات متعارفه است كه از راه اكتساب و تعليم عايد مى‏شود. و در آيه مورد بحث مى‏بينيم كه خداى تعالى در خطابش به شخص رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏فرمايد: «وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ عَظِيما»؛ كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و علمى به تو تعليم داد كه خودت از راه اكتساب هرگز آن رانمى‏آموختى.21
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پس مراد از انزال و تعليم به رسول خدا در جمله «وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» دو نوع علم است. يكى علمى كه به واسطه وحى و با نزول جبرئيل امين تعليم آن جناب داده مى‏شد و دوم به وسيله نوعى القا در قلب و الهام خفى الهى و بدون نازل شدن فرشته وحى تعليمش داده مى‏شد. بنابراين، پس مراد از جمله «وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» اين است كه خداى تعالى نوعى علم به تو داده كه اگر نمى‏داد اسباب عادى كه در تعلّم هر انسانى دست دركارند و علوم عادى را به انسان‏ها تعليم مى‏دهند در به دست آوردن آن علم برايت كافى نبود.22


    در نتيجه از همه مطالبى كه گذشت معلوم شد كه اين موهبت الهيّه كه ما آن را به نام نيروى عصمت مى‏ناميم خود نوعى از علم و شعور است كه با ساير انواع علوم مغايرت دارد و ساير علوم همان‏طورى كه گفتيم گاهى مغلوب ساير قواى شعورى واقع مى‏شوند ولى اين علم هميشه بر ساير قوا غالب و قاهر است و همه را به خدمت خود درمى‏اورد و به همين جهت صاحبش را از هر ضلالتى و از هر خطايى حفظ مى‏كند.23

    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    5. پنجمين آيه‏اى كه بر موهبتى بودن عصمت دلالت دارد آيه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا»(احزاب: 33)؛ خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خداندان (پيامبر) بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند. هرچند اين آيه بنابر نقل بسيارى از مفسّران درباره اهل‏بيت عليهم‏السلام دلالت دارد ولى اين آيه هم دليل خوبى بر مدعى است؛ چراكه مقام امامت بالاتر از مقام نبوت است، اگر براى امام اثبات شود كه عصمت تفضّل است براى نبى هم اثبات مى‏شود.


    الف و لام الرجس جنس است كه شامل هرگونه پليدى و گناه را شامل مى‏شود؛ چراكه همه گناهان رجس‏اند، لذا اين كلمه در قرآن به شرك، مشروبات الكلى، قمار، نفاق، گوشت‏هاى حرام و ناپاك و مانند آن اطلاق شده است.24 مراد از تطهير در آيه كه با مصدر تطهير تأكيد شده زايل ساختن اثر و جنس به وسيله وارد كردن مقابل آن است و آن عبارت است از اعتقاد به حق، پس تطهير اهل‏بيت عبارت است از اينكه ايشان را مجهّز به ادراك حق كند. حق در اعتقاد، حق در عمل، پس معناى آيه اين مى‏شود خداوند سبحان مستمرا و دائما اراده دارد شما را به اين موهبت يعنى عصمت اختصاص دهد.25
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آيا مراد از اين اراده در آيه اراده تكوينى است يا تشريعى؟ به تعبير ديگر آيا خداوند فرمان داده اهل‏بيت گرد گناه و پليدى‏ها نگردند. يا اينكه پاكى را در وجود آنه ايجاد كرده است؟ مسلما منظور معنى اول نيست زيرا اراده تشريعى (به معناى تكليف نسبت به واجبات و ترك محرمات) منحصر به خاندان پيامبر نيست زيرا همه مردم بدون استثناء موظف و مكلفند از گناه و پليدى پاك باشند. بنابراين، اراده در اين آيه به معناى اراده تكوينى است ولى نه به آن معنى كه موجب گردد كه اينها مجبور شوند. زيرا انبيا و ائمه در عين قدرت بر گناه به سراغ گناه نمى‏روند. زيرا خداوند يك سلسله آگاهى‏ها و مبادى فطرى به آنها بخشيده كه آنها را دعوت به پاكى مى‏كند.


    با توجه به اينكه اراده خداوند تخلف‏ناپذير است مخصوصا در اين آيه كه كلمه «انّما» كه براى حصر و تأكيد است روشن مى‏شود كه اراده قطعى خداوند بر اين قرار گرفته كه اهل‏بيت از هرگونه رجس و پليدى و گناه پاك باشند و همين كه خداوند اراده كرده اينها معصوم باشند يعنى خداوند خود اين مقام (عصمت) را به آنها عطا كرده است.
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    انبيا قابليت عصمت دارند:


    بى‏ترديد عصمت به كسى افاضه مى‏شود كه قابليت آن را داشته باشد. ولى قابليت‏ها از يك نوع نيست، بلكه قسمتى از آنها از اختيار انسان خارج و برخى نيز در محدوده اراده و اختيار انسان است.


    نوع اول عبارت است از وراثت و تربيت؛ زيرا خداوند از آنجا كه اراده‏اش تعلق گرفته است كه معصومان را در وقت معينى به عنوان پيامبر يا امام به مردم بفرستد «وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ» (يونس: 47) لذا آنها را در خانواده‏هاى محترم و با تقوا قرار داده و او را تحت تربيت خاص قرار مى‏دهد. از جمله پيامبر اكرم پس از درگذشت پدرش، عبدالمطلب عموى گرامى وى كفالت و سرپرستى ايشان را پذيرفت و با عشق و علاقه زائدالوصفى چهل و دو سال تمام تحت سرپرستى و تربيت ابوطالب قرار گرفت.26


    نوع دوم عوامل اكتسابى است و اختيار معصوم در آن دخالت دارد، يعنى اينكه زندگى انبيا از هنگام ولادت تا زمان بعثت مملو از مجاهدت‏هاى فردى و اجتماعى است. از جمله حضرت يوسف، حضرت ابراهيم، حضرت موسى، حتى خود پيامبر اكرم.27 و در صورتى كه عصمت پيامبر و امام را از همان ابتداى ولايت بدانيم كه حق هم همين است،28 بايد در اين صورت به يكى از اين دو ديدگاه قائل شد.
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ديدگاه اول: اينكه دخالت اختيار پيامبر و امام و ايجاد قابليت از طرف آنها را قبل از ولادت آنها بدانيم كه از آن تعبير به «عالم ذر» مى‏شود و بگوييم كه ايشان از امتحان الهى در آن عالم به نحو احسن سرافراز بيرون آمده‏اند.


    ديدگاه دوم: اينكه خداوند پيش از آفرينش انسان‏ها با علم ازلى خود مى‏دانست كه گروهى از آنان بيش از سايرين از اختيار خود بهره مى‏گيرند و حتى اگر در موهبت‏هاى ويژه قرار نگيرند با اعمال اختيارى خود سرآمد همگان خواهند شد. اين منزلتى كه اينها با سير اختيارى خويش بدان مى‏رسند سبب گرديد كه خداوند موهبت ويژه خويش را به آنان عطا كند. و ايشان را از علم و اراده‏اى برخوردار كند كه به واسطه آن به مصونيت كامل برسند و در پرتو آن، راهنمايانى مطمئن براى همه افراد بشر گردند. اين نكته را مى‏توان به خوبى از فرازهاى آغازين دعاى «ندبه» استفاده نمود.29


    همچنين در روايتى از امام صادق عليه‏السلام درباره موهبت‏هاى ويژه پيامبران چنين آمده است. «از آنجا كه خداوند به هنگام آفرينش پيامبران مى‏دانست كه آنان از او فرمانبردارى مى‏كنند و تنها او را عبادت نموده هيچ‏گونه شركى روا نمى‏دارند [از موهبت‏هاى ويژه خويش برخوردارشان ساخت] پس اينان به واسطه فرمانبردارى از خداوند به اين كرامت و منزلت والا رسيده‏اند.30
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اينجا سؤالى كه به ذهن مى‏رسيد و آن اينكه حضرت عيسى عليه‏السلام در كودكى به مقام نبوت رسيد با اينكه قبل از ولادت چه شايستگى‏اى داشت تا اينكه خداوند او را به اين مقام رسانيد. پاسخ داده مى‏شود به اينكه خداوند با علم ازلى خود مى‏دانست كه حضرت عيسى عليه‏السلام لايق و شايسته اين چنين مقامى است: «اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»(انعام: 124)؛ خدا بهتر مى‏داند رسالتش را كجا قرار دهد.
    امضاء

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi