مفاهیم و اصطلاحات
آسم آماس و ورم شش ریه تنگ نفسی، که ربوه هم می گویند.
آبله جوش و تاول هایی که در رخساره و سینه و شکم بیمار پدیدار می شود که توأم با دردهای بدنی و روحی باشد.
استسقاء بیماریی که تمام بدن یا شکم یا پا ورم کرده و مانند خمیر نفخ کند.
آکله زبان جراحاتی بدبو که به سرعت در دهان و گلو منتشر شود.
برنشیت ورم ریه و شش که باعث تنگ نفسی و سرفه شدید شود و نام های دیگرش آسم، ربوه، ذات الریه است.
بهک لکه های نیلی یا سیاه رنگ که در صورت و اعضای دیگر بدن پدید آید.
پادزهر دارویی ضد زهر و ضد گزندگی حشرات سمی.
جرب بیماری گری پوست بدن.
خفقان بسته شدن دریچه های قلب که بیمار نتواند نفس بکشد.
حناق ورم گلو و لوزتین به گونه ای که راه نفس کشیدن بسته شود.
داء الثعلب بیماری ریشه مو که باعث ریخته شدن مو و تاسی شود.
رعاف سرازیر شدن پی در پی خون از بینی که به آن نزیف خون دماغ هم می گویند.
زگیل دانه ایست چون گندم چسبیده به گوشت یا بزرگتر یا چون سر میخ پهن یا ریشه باریک.
سرسام سردردی است که بیمار از شدت درد احساس کند چیزی در سرش حرکت می کند.
سوزه شری (شیری) بیماری پوستی که دارای خارش مزاحمی است که اکثرا در مزاج های گرم بوجود می آید.
صداع سردرد یک نواخت.
ضماد داروی گیاهی و حیوانی که با مایعی و یا با روغنی مخلوط کنند و آن را له کنند و بر اندام گذارند.
عرق النساء درد لگن که هنگام راه رفتن درد شدید می شود.
فرازچه داروهایی که مخلوط گشته و خشک شده و به صورت گلوله مستطیل در مقعد داخل می کنند و با آنها شیاف کنند.
فالج عضوی با وجود درد منحرف و کج شود و بیمار نتواند از شدت درد آن را برگرداند.
قرحه زخم و جراحت بر بدن که ماده چرک و خون دربر داشته باشد.
قرحه پلید زخمی که عمیق باشد و گوشت را گندیده و واگیر گردد.
قوبا بیماری خارش شدید که باعث برکنده شدن پوست و غیره مانند گری شود.
قاویت دانه هایی که به تنهایی و یا با دانه های دیگر ساییده شود و به شکل آرد درآیند.
ککمک نقطه ای شکل که بیشتر در سطح بدن و صورت پدیدار شود.
ناصور زخم و جراحتی که از وسط شکافته و چرک خارج شود.
یرقان خون دچار زرداب و صفرا شده در نتیجه پوست بدن مایل به زردی گردد.
سعفه دانه های چرکین که ناپیداست و باعث ریختن مو و تاسی و گری شود.
کیموس عصاره غذاهایی است که بعد از تحلیل در بدن تبدیل به خلطهای چهارگانه خون، صفراء، سوداء و بلغم می شود.