اين خاكسپاري و برپايي مراسم عزاداري براي متوفي :
پيش از مرگ چنان كه گمان به مردن بيمار داشته باشند خويشاوندان و نزديكان او شبانه روز به ديدن او مي آيند و از طرفي از ميهمانان و ديدار كنندگان او پذيرايي مي شود و معمولاً در شب چند نفري بر بالين او بيدار مي مانند و پس از مرگ همه فاميل دور و نزديك را از مرگ او آگاه مي سازند كه در مراسم تشيع و تدفين شركت كنند .در قديم معمولاً شخص مرده را در تابوت گذاشته و براي غسل ، كنار چشمه يا رودخانه مي بردند . ( الان هم كم و بيش در روستاهايي كه غسالخانه موجود نباشد همينطور است ) و پس از مراسم غسل او را به قبرستان مي بردند و قبري كه از همزمان با غسل توسط عده اي ديگر از اهالي آماده شده بود ، دفن مي شد و پس از خاكسپاري مراسم عزاداري سه روز ، هفته و چهل برگزار مي كردند و با اداي احترام بر فقدان او سوگواري مي نمودند .برحسب عادات و رسوم عشاير در مرگ افراد عادي طوايف سوگواري نسبتاً ساده است و معمولاً افراد طوايف نزديك و آشنا و خانواده و فاميل نزديك مرده شركت دارند و اين عده بنابر سنت محلي بر مزار متوفي گرد مي شوند و شيون و زاري مي كنند و پس از برپايي مراسم هفته و پذيرايي مختصر از شركت كنندگان و فاتحه خواني مراسم سوگواري به پايان مي رسد.لازم به يادآوري است كه تا اين اواخر پذيرايي شامل صرف ناهار و شام بصورت گسترده با هزينه بالا از طرف صاحبان عزا بود كه خوشبختانه امروزه اين تشريفات كم و بيش برداشته شده و معمولاً با دادن چاي و شربت به ديدار كنندگان هفته عزا به پايان مي رسد .با اين حال نكته ديگر كه يادآوري آن ضروري به نظر مي رسد اين است كه در گذشته با وجود جوانب منفي عزاداري قديمي ، تشيع جنازه متوفي خيلي ساده و بدون تكلف انجام مي گرفت ولي امروزه متأسفانه تشيع جنازه با تكلف ها و زرق و برق هاي قابل توجه چون ايجاد زنجيره طولاني ماشين هاي رنگارنگ و گوناگون مدرن آنهم در خيابان هاي شهر صورت مي گيرد كه شايد اين هم ناشي از تأثير غير مستقيم مدرنيسم در استان است .