صفحه 4 از 14 نخستنخست 12345678 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 134

موضوع: آینه حقیقت (امام حسین علیه السلام در کلام آیت الله بهجت)

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اطاعت، لازمه معرفت

    درباره معرفت و اعتقاد به امام (علیه السلام) ادنی المعرفه کافی است. آن، این است که فقط معتقد باشیم که او، امام مفترض الطاعه(74) و وصی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است ولو اسم او را - و این که مثلا او همان کسی است که با معاویه یا با مروان و طلحه جنگید - را ندانیم. همچنین دانستن ترتیب آنان و این که امام چندم است، لازم نیست. خدا کند آن چه را که از ما می خواهند، انجام دهیم و آنچه را که می خواهند انجام ندهیم، انجام ندهیم.(75)
    مرتبه اول در اعتقاد به امامت ائمه (علیهم السلام) التزام قلبی به وصایت و خلافت ائمه اطهار (علیهم السلام) و سفارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنان به نام هایشان و نام پدران بزرگوارشان، و مرجعیت ایشان است، و مرحله بعد، التزام عملی به متابعت از آنان است، نه این که نماز بخوانیم و آنان و امامت آنان را قبول نداشته باشیم! کسی که به آنان اعتقاد نداشته باشد و از امامت انحراف داشته باشد، هلاک است، گرچه نماز بخواند؛ چون، اعتقادش خراب است. وای بر کسانی که مدعی قرب به خدا هستند، اما ولی او را نمی شناسند.!(76)







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  2. تشكرها 2



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #32

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    همه طالب مرگ و شهادت


    کاری که به عابس(77) (رحمه الله) نسبت می دهند که در روز عاشورا در میدان جنگ زره را انداخت و لخت شد(78) سهل است؛ زیرا تمام اصحاب و خود آن حضرت طالب مرگ و شهادت بودند و می دانستند که کار تمام است و تنها مسأله مردن و شهادت در میان بود و عقلای عالم در چنین مواضعی از خواسته خود دست برمی دارند، یعنی یا تسلیم می شوند و یا فرار می کنند، مگر این که رابطه دینی و باعث و رادع(79) مذهبی و الهی داشته باشند، چنان که اصحاب سیدالشهداء (علیه السلام) در کربلا چنین بودند و مگر نزد آن ها أحلی من العسل(80)؛ (شیرین تر از عسل) بود. آیا می شود گفت این جمله خلاف واقع است؟!(81)





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  5. Top | #33

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    احترام سادات

    سؤال: آیا همه اولاد ائمه (علیهم السلام) که توسط حکومت ها و خلفای جور شهید شده اند، قصد خروج و مخالفت داشتند؟
    جواب: مختلف بودند، لازم نیست داعیه و قصد خروج و قیام و براندازی داشته باشند. همین که می دیدند مردم دور آن ها جمع شده اند، می ترسیدند که مبادا روزی بیاید که حکومت از دست آن ها گرفته شود. وگرنه کدام یک از ائمه (علیهم السلام) بعد از حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) خروج کردند؟! انتساب آنان به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) کافی بود که مردم به آن ها توجه کنند، زیرا توجه به آن ها را توجه به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) می دانستند و در نتیجه هر خواسته ای داشتند برآورده می شد، گذشته از این که هر کدام از آنان خصوصیات و مقامات و کراماتی داشتند و این باعث می شد که مردم به سوی آن ها جلب می شوند.(82)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #34

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    شب زیارتی امام حسین (علیه السلام)

    نوشته اند: شخصی در کربلا، بالا سر حرم حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) می خواست نماز بخواند و نمی دانست که آیا شب اول ماه رجب و شب زیارتی سیدالشهداء (علیه السلام) است، یا خیر، لذا سؤال می کند که:
    اللیله لیله اول الشهر؟؛ آیا امشب، شب اول ماه است یا خیر؟ آقای دیگری که می خواست مشغول نماز بشود، جواب داد: نعم، اللیله لیله الزیاره؛ بله، امشب شب زیارت است.
    و مقصود او این بود که بله شب اول ماه است. خدا می داند که اگر حضرت صاحب (علیه السلام) در میان ما حاضر بود، از چه جهاتی حتی برای شناخت اول ماه و یا تاریخ اعیاد و وفیات ائمه اطهار و... مستغنی بودیم!(83)






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #35

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    کرامتی از امام (علیه السلام)

    آقا شیخ علی زاهد قمی با آقای اشرفی - رحمهما الله - به کربلا مشرف می شدند آقای اشرفی از ایشان سؤال می کند که آیا در این مدت که به کربلا می رفتید، چیز عجیبی مشاهده کرده اید؟ ایشان صحبت که نمی کرد؛ ولی دفترچه ای از جیبش بیرون آورد و به ایشان داد که در آن نوشته بود: مردی صالح مقید بود که شب های پنجشنبه از نجف به کربلا جهت زیارتی شب جمعه برود، نزدیک غروب مغازه خود را تعطیل می کرد و می رفت. یک روز پنجشنبه وقت غروب آفتاب دکان را تعطیل کرد و مقداری دیرتر از شب های گذشته دکان خود را بست و آمد دید که مال ها و قافله حرکت کرده و رفته اند خیلی ناراحت شد، ولی ناگهان دید در گوشه ای چیزی است، خوب نگاه کرد دید که شیر است! می گوید: در دلم افتاد که بر آن سوار شوم، با این چنین سابقه شجاعتی نداشتم. به جلو رفتم و بر روی شیر نشستم. شیر هم بلند شد و به سرعت به طرف کربلا رفت و از قافله هم گذشت. بعد از آن، هر شب جمعه چنین برنامه ای برای او اتفاق می افتاد.!(84)







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #36

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    بزرگواری ائمه اطهار

    روزی آقا در رابطه با بزرگواری و اغماض ائمه اطهار - صلوات الله علیهم - فرمودند: در نزدیکی نجف اشرف، در محلی تلاقی دو رودخانه فرات و دجله، آبادی ای است به نام مصیب، که مردی شیعه هر شب جمعه برای زیارت مولای متقیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) می رفت. مردی از اهل سنت که در سر راه خانه مرد شیعه خانه داشت چون می دانست وی به زیارت حضرت علی (علیه السلام) می رود همواره هنگام عبور وی او را مسخره می کرد، حتی یک بار به ساحت مقدس علی (علیه السلام) جسارت کرد و مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون خدمت آقا مشرف شد خیلی بی تابی کرد و ناله زد که: تو می دانی این مخالف چه می کند.
    آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد آقا فرمود: او بر ما حقی دارد که هرچه بکند در دنیا نمی توانیم او را کیفر بدهیم. شیعه می گوید عرض کردم: آری، لابد به خاطر آن جسارت هایی که او می کند بر شما حق پیدا کرده است؟! حضرت فرمودند: نه، بلکه او روزی در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می کرد، ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) به خاطرش افتاد و پیش خود گفت:
    عمر بن سعد کار خوبی نکرد که اینها را تشنه کشت، خوب بود به آن ها آب می داد بعد همه را می کشت!
    و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت، از این جهت بر ما حقی پیدا کرد که نمی توانیم او را جزا بدهیم.
    آن مرد شیعه می گوید: از خواب بیدار شدم و حرکت کردم، هنگام برگشتن در سر راه، آن سنی با من برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقا را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟! مرد شیعه گفت: آری! پیام رساندم و نیز پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر بازگو کرد. وقتی فرمایش امام (علیه السلام) را که وی به آب نگاهی کرد و به یاد کربلا افتاد...و بازگو کرد، مرد سنی تا شنید سر به زیر افکند و کمی به فکر فرو رفت و گفت: خدایا! در آن زمان هیچ کس در آنجا نبود و من این را به کسی نگفته ام، آقا از کجا فهمید. بلافاصله گفت: اشهد ان لا اله الا الله، و ان محمدا رسول الله، و ان علیا امیرالمؤمنین ولی الله و وصی رسول الله و شیعه شد.(85)







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #37

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ابتلاء مؤمنان

    قبل از وقوع جنگ، طایفه ای از جن برای نصرت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) به خدمت آن حضرت آمدند و عرض کردند: اگر اجازه دهید، ما می توانیم این لشکر را از شما دفع کنیم، حضرت فرمود:
    و اذ اقمت بمکانی، فبماذا یبتلی هذا الخلق المتعوس، و بماذا یختبرون؟!...نحن والله أقدر علیهم منکم.(86)
    اگر من در جای خود بمانم، پس این خلق نابود شده با چه چیز آزموده و مورد ابتلا واقع شوند؟!... به خدا سوگند، ما بهتر از شما می توانیم آن ها را نابود کنیم.(87)






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #38

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تسبیح امام سجاد (علیه السلام)


    در زمان اسارت اهل بیت (علیهم السلام) تسبیحی است که حضرت آن را می چرخاند، لذا به امام اعتراض کرد که چرا کار بیهوده انجام می دهی؟! امام سجاد (علیه السلام) فرمود: از پدرم شنیدم که: جدم (صلی الله علیه و آله و سلم) کان اذا أصبح و أمسی یقول: اللهم انی أصبحت و أمسیت أسبحک و أمجدک و أحمدک و أهللک و أکبرک بعدد ما أدیر به سبحتی.(88)
    رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هر صبح و شام می فرمود: خداوندا، صبح و شام کردم در حالی که تسبیح و تمجید و ستایش و تهلیل و تکبیر تو را می گویم به تعداد گرداندن تسبیحم.
    و سپس تسبیح خود را بر می گرداند. هر کس این کار را انجام دهد، برای او اجر تسبیح نوشته می شود و نیز برای او مایه فرج و گشایش است.(89)







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #39

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اشعار امام حسین (علیه السلام)

    و ما علمنه الشعر(90) ما به او (رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شعر نیاموختیم. اختصاص به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد که قرآنی که آورده شعر نیست، وگرنه از ائمه اطهار (علیهم السلام) فی الجمله شعر داریم(91) امام حسین (علیه السلام) در مواقع و مقام های مناسب شعر سروده است.(92)





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  12. Top | #40

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    نسب سفیانی

    تازگی دیدم که در یکی از کتاب های عامه نوشته است: نسب سفیانی به واسطه یزید و معاویه، به ابی سفیان نمی رسد، بلکه به واسطه یکی از برادران معاویه، به ابی سفیان می رسد(93). هم چنین در آن کتاب آمده است: وقتی سفیانی می آید، هر کس که نام او محمد، حسن، حسین، زینب، ام کلثوم است و نیز تعداد زیاد از زن های حامله را می کشد.(94)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 4 از 14 نخستنخست 12345678 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi