صفحه 31 از 31 نخستنخست ... 212728293031
نمایش نتایج: از شماره 301 تا 307 , از مجموع 307

موضوع: تاریخ تحولات سیاسی ایران

  1. Top | #301

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    ناسیونالیسم


    ناسیونالیسم، تعریف واحدی ندارد؛ بلکه مانند همه ایدئولوژیها و ایسمهای بشری به صورتهای مختلف قابل تفسیر است. این اختلاف رأی و تفسیر در زبان فارسی، گاه به دلیل مشابهت آن با حب وطن و تشابهات، صورتی پیچیده تر به خود گرفته است. امروزه در آثار سیاسی مغرب زمین چنین عنوان می شود که تشکیل ملت و عوارض سیاسی آن به دوران جدید برمی گردد و چون اساس گفته نویسندگان غرب، فقط تاریخ اروپا است، همه دنیا و تاریخ بشری را به آن می سنجند. با نگاه غربی و با تعابیر ایدئولوژیک غربی از ناسیونالیزم، پیدایش واحدهای سیاسی ملت، ملت دوستیو ملت خواهی را باید به بعد از رنسانس و بعد از پیدایش نظریه حاکمیت ژان بدن فرانسوی و پاشیده شدن کلیسای قرون وسطی منسوب کرد؛ اما با توجه به فرهنگ سیاسی مشرق زمین و ادیان بزرگ، عناصر حب وطن، ملت دوسیت و ملت نه تنها در فرهنگ ایران وجود داشته است، بلکه رگه های آن را در ملتهای دیگری چون یونانیان، چینیان، هندیان و بابلیان هم می توان دنبال کرد. در تاریخ تحولات ایران، بحث وضع شدن واحد ملت در مفهوم سیاسی و جغرافیایی و وحدت مذهبی جدید با حاکمیت و نظام اجتماعی نیرومند مشهود است. در دوران قاجاریه و در طی قیام تحریم تنباکو، لفظ اعلای کلمه ملت را مرجع تقلید وقت، مرحوم میرزای شیرازی، بکار برده است. واژه ملت بخصوص در انقلاب مشروطیت زیاد مطرح شده است و از یک قرن قبل، واژه هایی مثل فدوی ملت، مجلس ملی، شهید راه ملت و غیره در رساله ها و مکتوبات سیاسی به چشم می خورد. با توجه به کنار زده شدن مذهبیون و شریعت خواهان در دهه سوم مشروطیت و روی کار آمدن سکولارها در دوره پهلوی و فرهنگ سکولاریستی دوره رضاخان و بخصوص شعارهای ایران باستان که از پایه های فرهنگی پهلوی علیه اسلام بشمار می رفت، می توان نتیجه گرفت که با تبلیغات فراوان سعی شد مسئله دین خواهی و ملت خواهی و ملی گرایی را جدای از هم یا در تقابل با هم مطرح کنند. انقلاب اسلامی ایران، حلقه و منطقی این دو مهم شد و بطلان نظریه های افراطی سکولارها را درباره تفسیر آشکارا نمایان ساخت.




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #302

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    وصیت نامه منسوب به پطرکبیر

    اینکه همیشه در تاریخ ایران گفته می شد روسها قصد اشغال و یا تضعیف ایران را دارند و می خواهند به آبهای گرم خلیج فارس دست پیدا کنند، به رؤیای تاریخی روسها در وصیت نامه ای منسوب به پطرکبیر برمی گردد که همانند نوعی دستورالعمل حکومتی برای روسها بوده است. این مسئله، در معاهده گلستان و ترکمانچای صورت تحقق گرفت و قسمتهای زیادی از اراضی ایران به خاک روسیه تزاری ملحق شد. بند نهم این وصیت نامه چنین است:
    نزدیک شدن هر چه بیشتر به قسطنطنیه و هند. کسی که این منطقه را در دست داشته باشد، مالک تمام جهان خواهد بود.پس برای رسیدن به این مقصود، باید به جنگهای دائمی دامن زد نه فقط در ترکیه بلکه همچنین در ایران، تأسیس کارگاههای کشتی سازی در اطراف دریای سیاه، تصرف تدریجی این دریا که مانند دریای بالتیک برای اجرای طرحهای ما لزوم قطعی دارد و نفوذ تا خلیج فارس با تضعیف ایران، و در صورت امکان، برقراری مجدد روابط تجاری سابق با مشرق زمین، پس از آن پیشروی تا هندوستان که انبار گنجیه های جهان است و پس از دستیابی به آنجا، دیگر به طلای انگلیس احتیاجی نخواهیم داشت.
    بند دیگری از وصیت نامه چنین است:
    ممالک گرجستان و ولایات قفقاز، شریان حیاتی ایران است. همین که نوک نیش تسلط روس بر آن خلید، فوراً خون ضعیف از رگ و دل فوران می کند و آن وقت بر شماست که فرمانروای ایران را مطیع و نوکر خود سازید.




    امضاء


  4. Top | #303

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ...................) Anotates (.................
    1) مرحوم مدرس درباره تفاوت رخداد با حادثه و واقعه تعبیر مناسبی دارد. وی می نویسد: تاریخ از مجموعه وقایع بدست می آید. رخدادها و حادثه ها خود به خود در اطراف وقایع بوجود می آیند و گاهی از یک رخداد می توان واقعه ای را ایجاد کرد. مورخان عموماً تفاوتی برای رخداد، حادثه، واقعه در تاریخ قایل نیستند؛ و برای یک رخداد در تاریخ، همان مطالبی را عنوان می کنند که برای واقعه و حادثه، و اصولاً حلقه اتصال این دو را به یکدیگر نمی شناسند.
    2) مرحوم علامه الفت اصفهانی در رساله ای مربوط به تأثیر قزلباشان و انقلاب و نهضت فکری آنان، با توجه به مورد اخیر می نویسد: نزدیکترین انحصار مهم تاریخی به زمان ما و مؤثرترین حوادث پیشین در احوال امروزی ایران، حوادث عهد صفوی است که می توان گفت همیشه در شئون و احوال شخصی و اجتماعی فرد ایرانی مؤثر و مربوط بوده و از اینجاست که ما هر چه بیشتر و عمیق تر از خصایص کلی و حوادث جزئی آن دوره علم و اطلاع حاصل می کنیم، وظایف حیات و حقایق احوال امروزی خود را بهتر می شناسیم.
    3) 1. چون امپراطوری عثمانی را دوران صفویه و قاجاریه در بسیاری از مسائل سیاست خارجی و گاه داخلی ایران نام می بریم، مناسب است شمه ای کوچک از تاریخچه آن را ذکر کنیم:
    ترکان عثمانی عشیره کوچکی بودند از قبیله اغز. عثمان - جد سلاطین عثمانی - در 656 متولد شد؛ و سلاطین این سلسله سی و پنج نفر بودند که همه آنها از یک شعبه و جمیعاً فرزندان مستقیم عثمان بوده اند.عثمان سرحد ممالک روم شرقی را با تسخیر بعضی قسمتهای آن به سمت مغرب عقب زد و پسرش ارخان شهرهای بروسه و نیقیه را گرفت و ممالک امرای کراسی را که با خاک او مجاور بودند، متصرف شد و لشکریان مشهور بنی چری را که مدت چندین قرن وسیله عمده فتوحات سلاطین آل عثمان بودند، تشکیل داد. در سال 759 قمری، ترکان عثمانی از بغاز داردانل گذشتند و به تسخیر ممالک اروپایی دولت روم شرقی بیزانس مشغول شدند و بعد از آن، سراسر شبه جزیره بالکان به استثنای حوالی قسطنطنیه را متصرف شدند. در سال 857 قمری - مصادف با 1453 میلادی - سلطان محمد ثانی، مشهور به سلطان محمد فاتح، قطنطنیه را تسخیر کرد و امپراطوری روم شرقی سرنگون شد و این در توارخ مغرب زمین با نام پایان قرون وسطی و آغاز رنسانس اروپا نامگذاری شده است. کریمه در سال 1475 میلادی و جزایر دریای اژه نیز متصرفات بعدی عثمانیها بودند. سلطان سلیم اول در مدت هشت سال سلطنت خود، پادشاه ایران را مغلوب کرد و دیاربکر و کردستان را به ممالک عثمانی ملحق ساخت؛ هر چند مدتی بعد جانشینان او آن را از دست دادند و حتی در زمان عباس اول بغداد هم به تصرف ایرانیان شعیه مذهب در آمد. شام و مصر و عربستان در سال 933 هجری از حکومت ممالیک مصر جدا شد و کمی بعد حرمین شریفین (مکه و مدینه) به سیادت کامل عثمانیها در آمد. بعد از آن خلیفه عباسی مصر، مطیع عثمانیها شده و عثمانیها با حذف شرط قریشی بودن، حق خلافت را به خود اختصاص دادند و اشیای مقدسه متعلق به پیامبر اکرم (ص) را به استامبول منتقل کردند و خود را امیرالمؤمنین خواندند. در زمان سلطان سلیمان خان، امپراطوری عثمانی به اوج قدرت خود رسید و از طرف شمال شهرهای بلگراد را گرفت و در سال 932 مجارها را در دشت موهاکس شکست سخت داد و پادشاه ایشان لویی ثانی را با بیست هزار نفر از سپاهیانش دستگیر کرد و مجارستان به مدت یک قرن و نیم از توابع ایالات عثمانی شد. سلیمان را لقب کبیر و شکوهمند هم داده اند؛ چرا که او علاوه بر پیشروی بری، به آبهای مهم جهان هم دست یافت و علاوه بر آنکه دریای مدیترانه را تا آبهای ساحلی اسپانیا میدان جولان سفاین خود ساخت، اسپانیاییها را هم از ممالک بربرنشین افریقا راند و در جنگ دریایی (پروزا) بر پاپ و امپراطوری آلمان و امیر و نیز غلبه یافت. خلاصه آنکه نقطه اوج فتوحات عثمانی، در زمان سلیمان قانویی بوده که از بوداپست تا ساحل دانوب و از شلاله آسوان در مصر تا ساحل فرات و باب جبل الطارق را در برداشته است. در دورانهای بعد، زوال و اضمحلال کم کم گریبانگیر عثمانیها شد. این انحطاط چند قرن بطول انجامید؛ و روسیه از یک طرف و اروپاییان هر یک بر سر این خان گسترده نشستند و گوشه ای و قسمتی را ربودند. در سال 1337 قمری، سلطان محمود ثانی لشکریان ینی چری را قتل عام کردند و بعد از آن هم در آفریقا مصر تحت لوای محمد علی پاشا در ربع اول قرن نوزدهم میلادی مستقل شد و بر اثر دست اندازیهای انگلستان بکلی از حوزه اقتدار عثمانیها بیرون رفت. فرانسه، الجزایر، و تویس را بعد از آن به حوزه نفوذ خود منتقل کردند و جزیره قبرس هم مدتی بعد به حوزه اقتدار انگلستان در آمد. یونان به سال 1344، ولایت دانوبی رومانی به سال 1283، و صربستان به سال 1284، سر به جدایی از عثمان بلند کردند. معاهده برلین در سال 1291، تجزیه عثمانی را سریعتر به جلو برد. بعد از آن، دو ولایت بوسنی و هرز گوین ضمیمه اتریش شد و بلغارستان نیمه مستقل گردید و به این ترتیب تا سال 1303 قمری، عثمانی از جمیع متصرفات خود از شمال رشته جبال بالکان محروم شد.
    نام سی و پنج نفر سلاطین عثمانی به ترتیب جلوس خود بدین شرح است:
    عثمان اول (699)، ارخان (726)، مراد اول (761)، محمد اول (805)، مراد ثانی (824)، محمد ثانی (855)، بایزید ثانی (886)، سلیم اول (918)، سلیمان اول (926)، سلیم ثانی (974)، مراد ثالث (982)، محمد ثالث (1002)، احمد اول (1012)، مصطفی اول (1026)، عثمان ثانی (1027)، مصطفی اول (مجدداً)(1013)، مراد الرابع (1032)، مراد الرابع (1032)، ابراهیم اول (1049)، محمد رابع (1058)، سلیمان ثانی )1099)، احمد ثانی (1102)، مصطفی ثانی (1106)، احمد ثالث(1115)، محمود اول (1143)، عثمان ثالث (1168)، مصطفی ثالث (1171)، عبدالحمید اول (1187)، سلیم ثالث (1203)، مصطفی الرابع (1222)، محمود ثانی (322)، عبدالحمید (1255)، عبدالعزیز اول (1277)، مراد خامس (1293). عبدالحمید (1293)، محمد خامس (1327)، محمد سادس (1336)، عبدالمجید(1341)، عبدالعزیز ثانی (1342).
    تاریخچه سلاطین و تحولات عثمانی، خواه ناخواه بر مرزها و تحولات ایران هم مؤثر بوده و شدت و ضعف این مسئله به شدت و ضعف قدرت در هریک از دو سوی مرز ایران و عثمانی هم مرتبط بوده است. البته در این نگاه نباید روباه انگلیس و خروس روس را هم از یاد ببریم که در این شدت و ضعف، محاسبات دیپلماسی و روابط خارجی و نفوذ خود را نیز مداخله می داده اند.
    4) نقل دیگر این است که 000/60 نفر از سپاه ایران در مقابل 000/200 نفر از سپاه عثمانی قرار گرفتند.
    5) 1. برای اطلاع از وضعیت حکومتی و سیاسی و اجتماعی و مذهبی ایران در عصر صفویه، به منابع زیر رجوع شود:
    1. اسکندر بین منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، اصفهان، کتابفروشی تابید، 1350.
    2. خانبابا بیانی، تاریخ نظامی ایران در دوره صفویه، تهران، ستاد بزرگ ارتشتازان، 1353.
    3. احمد تاج بخش، ایران در زمان صفویه، تبریز، چهره، 1340.
    4. رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفویه، قم، انصاریان، 1370.
    5. محمد علی حزین، تاریخ حزین، شامل اواخر صفویه، فتنه افغان، اصفهان، کتابفروشی تایید، 1332.
    6. حسین بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی، از شیخ صفی تا شاه صفی، به کوشش احسان شرقی، تهران علمی، 1364.
    7. غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، به نصیح و تحشیه محمد علی جراحی، تهران، نشر گستره، 1370.
    8. ابراهیم دهگان، تاریخ صفویه، اراک، بی نا، 1332.
    9. مسعود رجب نیا، سازمان اداری حکومت صفوی با تحقیقات و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکرةالملوک،" تهران، انجمن کتاب، 1334.
    10. راجر سیوری، ایران عصر صفوی، ترجمه احمد صبا، تهران، کتاب تهران، 1363.
    11. یدالله شکری، عالم آرای صفوی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1350.
    12. ابوالحسن بن ابراهیم قزوینی، فوایدالصفویه، تصحیح، مقدمه و حواشی مریم میراحمدی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1367.
    13. پطرس دی سرکیس گیلانتز، سقوط اصفهان، مترجم محمد مهریار، اصفهان، دانشگاه اصفهان، 1344.
    14. لارنس کلهارت، انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ترجمه مصطفی قلی عماد، تهران، مروارید، 1368.
    15. میرهاشم محدث، تاریخ قزلباشان، تهران، بهنام، 1361.
    16. عبدالحسین ناطقی، سلسله صفویه و بررسی تمدن و موضع اجتماعی ایران در این دوره، اصفهان، تقفی، 1350.
    17. محمد یوسف واله اصفهانی، خلد برین (ایران در روزگار صفویان)، به کوشش میر هاشم محدث، تهران، 1372.
    18. ذبیح الله ثابتیان، اسناد و نامه های تاریخی دوره صفویه، با مقدمه ذبیح الله صفا، تهران، ابن سینا، 1343.
    19. ابن بزاز توکلی، صفعوةالصفا، به کوشش احمد بن کریم تبریزی، بمبئی، برنا، 1329 قمری.
    20. علی گیلک، شیخ زاهدی گیلانی، تهران، بی نا، 1341.
    21. جان شاردن، سفرنامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، 1335.
    22. سیبلا شوستر والر، ایران صفوی از دیدگاه سفرنامه های اروپاییان، ترجمه و حواشی غلامرضا ورهرام، تهران، امیرکبیر، 1364.
    23. ژان رز فرانسوار، شیبانی، سفر اروپاییان به ایران، ترجمه ضیاءالدین مشیری، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1353.
    و برای فهم روابط خارجی ایران در عصر صفویه، ر.ش.به:
    24. خانبابا بیانی، روابط ایران و اروپای باختری در زمان صفویه، تهران، بی نا.
    25. عباس پرویز، تاریخ روابط ایران با اروپاا در عهد صفویه و قاجاریه، تهران، شرکت مطبوعات، 1317.
    26. نصرالله فلسفی، تاریخ ایران و اروپا در زمان صفویه، تهران، بی نا، 1316.
    27. نصرالله فلسفی، سیاست خارجی ایران در دوران صفویه، تهران، کتابهای جیبی، 1342.
    6) 1. برای مطالعه در مورد وضعیت اجتماعی و سیاسی و حکومتی دوران افشاریه و زندیه و وقایع ایران قبل از سلطنت قاجاریه، رجوع به منابع زیر مفید است:
    1. محمد مهدی استرآبادی، تاریخ نادری، به تصحیح عبدالله انوار، تهران، انجمن آثار ملی، 1341.
    2. محمد مهدی استرآبادی 7 دره نادری، به اهتمام جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1366.
    3. محمدرضا خسروی، کلات نادری، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1367.
    4. محمد سارونی، تاریخ محمدی یا احسن التواریخ، به اهتمام غلامرضا طباطبائی مجد، تهران، امیرکبیر، 1371.
    5. ابوتراب سردادور، تاریخ نظامی و سیاسی دوران نادرشاه افشار، تهران ستاد بزرگ ارتشتاران، 1354.
    6. رضا شعبانی، تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشار، تهران، دانشگاه تهران، 1359.
    7. محمد حسین قدوسی، نادرنامه، مشهد، انجمن آثار ملی خراسان، 1339.
    8. محمد خلیل مرعشی صفوی، مجمع التواریخ (در تاریخ انقراض صفویه و وقایع بعد تا 1207 قمری)، به تصحیح و اهتمام عباس اقبال، تهران، کتابخانه سنایی، طهوری، 1362.
    9. محمد کاظم مروزی، عالم آرای نادری، به تصحیح و مقدمه و توضیحات محمدامین ریاحی، تهران نشر علم، 1369.
    10. محمد رضا نصیری، اسناد در مکاتبات تاریخی ایران، دوره افشاریه، رشت، دانشگاه گیلان، 1366.
    و درباره تاریخ زندیه، رجوع به منابع زیر مفید است:
    11. عبدالرزاق دنبلی، تجربةالاحرار و تسلیةالابرار، به تصحیح و تحشیه حسن قاضی طباطبائی، تهران، مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، 1350.
    12. علیرضا شیرازی، تاریخ زندیه، ترجمه و مقدمه غلامرضا و رهرام، تهران، گستره، 1365.
    13. ابوالحسن گلستانه، مجمع التواریخ، (شامل وقایع و رویدادهای سی و پنج ساله بعد از نادرشاه)، به سعی و اهتمام مدرس رضوی، تهران، ابن سینا، 1344.
    14. محمد صادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا در تاریخ خاندان زندیه، با مقدمه و تصحیح سعید نفیسی، تهران، اقبال، 1317.
    15. رضا ناروند، غروب خاندان زند، تهران، بی نا، 1354.
    16. میرعبدالطیف خان شوشتری، تحفةالعالم و ذیل التحفة، به اهتمام صمد موحد، تهران، طهوری.
    7) طبق وصیت پطرکبیر، روسها برای دستیابی به این منظور و تضعیف ایران، تصرف گرجستان و قفقاز را مد نظر داشتند. پطر گفته بود: ممالک گرجستان و ولایات قفقاز، شریان ایران است. همین که نوک نیش روسیه بر ایران خلید، خون ضعیف از رگ و دل ایران فوران می کند و آن وقت فرمانفرمای ایران، نوکر ما می شود
    8) 1. در این قسمت، مناسب است با توجه به اهمیت این فتواها، به متن چند فتوا نظر افکنده شود. فرهنگ سیاسی جهادی و استفاده از واژه های عمیق مذهب شیعه متناسب با روحیات دینی مردم ایران در فحوای این فتواها قابل تأمل و دقت است:
    چند فتوای مهم و تاریخی از علمای شیعه در جنگ با روسها
    الف - فتوای شیخ محمد جعفر کاشف الغطاء نجفی (از زبان مرحوم قائم مقام اول در کتاب جهادیه):
    ای کافه اهل ایران از عراق و فارس و آذربایجان و خراسان! آماده شوید به جهاد کفار لئام، و بر آوردید تیغها از نیام برای حفظ بیضه اسلام، و در آیید در سلک یاوران ملک علام، و جهاد کنید به دفع کفار از شریعت سید انام علیه و آله الصلوة والسلام، و طریقه امیرالمومنین و سیدالوصیین علیه السلام.
    اینک برای شما، حوران جنت آراسته و غلمان، به خدمت برخاسته.
    پس بفروشید جانهای خود را به بهای گران؛ که اندوخته شده است برای شما در جنات عالیه لا تسمع فیها لا عیة فیها عین جاریة فیها سرر مرفوعة و اکواب موضوعة و نمارق مصفوفة و زرایی مبثوثة.
    قیام کنید به یاری مؤمنین تا در یابید بهشت برین.
    آیا خطاب نمی کردید به خدا، در دعای ماه مبارک رمضان: شهادت، نهایت آرزو و مطلوب ماست، در عبارت و قتلا فی سبیلک فوفق لنا؟
    آیا مکرر نمی گفتید میان مردم: لیتنا کنا مع الشهداء فی کربلا؟ پس راضی نشوید به کذب گفتار خود و مخالفت گفتار با کردار خود.
    بدانید که مقتول ثغور آذربایجان در دفاع اهل کفر و طغیان برای حفظ بیضه اسلام و مسلمین و حراست ناموس مؤمنات و مؤمنین، مانند شهدای کربلاست در طلب رضای پروردگار ارض و سماء.
    و بیاد آرید آرزوی خود را در قول لیتنا کنا حاضرین یوم الطفوف و نفدی؛ نفوسنا للحسین علیه السلام و نجعلنا وقایة دون طعن ارماح و ضرب السیوف. پس اگر در قول صادقید و به حق ناطق، پیش گیرید پیشه شهدا را در امتثال امر بضعه بتول زهرا.
    چه، بخدا در این مقام حاضر است امام حسین علیه السلام و گویا در این کارزار شما را به یاری می خواند، و همچنین خاتم انبیا و سید اوصبیا علیه السلام و سایر ائمه. سیما صاحب این عصر و امام این عهد می فرماید: ای پیروان پاک اعتقاد!
    بدرست که سیاست جهاد، و دفع اهل کفر و عناد، و جمع لشکر و سپاه، مخصوص اس به بزرگان بندگان از پیغمبران و ائمه امنا و کسی که قائم مقام ایشان است از علما و پس از حصول موانع ظهور و عدم امکان قیام ما و قیام علما به این امور، اذن دادیم به پادشاه این زمان و یگانه دوران که معترف است به اطاعت ما و سالک است در دفع دشمنان به طریق شریعت ما فتحلیشاه قاجار حفظه الله مما بخاف و یخسا، و کسی را که ولیعهد و قائم مقام خود داشته و ملک آذربایجان را به او واگذاشته و اوست شاهزاده عباس میرزا - دخله الله فی شفاعتنا و جعله فی الدنیا و الآخره تحت و فی حمایتنا - در جمع سپاه برای کسر شوکت کفار، و اخذ اموال و امر عیال و اطفال آنها.
    هر که در سپاه ایشان قتیل شود، مثل آن است که در لشکر ما بقتل رسیده و آنکه اطاعت ایشان کند، چنان است که اطاعت ما کرد، و هر که ایشان را یاری نکند، ندیم ندامت شود و محروم از شفاعت ما در روز قیامت باشد.
    ای شیعیان که شنودگانید گفتار ما را و پیروانید کردار ما را!
    چون شما را خوانده شود این کتاب، و مسموع شود این خطاب، بر آروید تیغها از نیام! و طلب کنید خون شهدا را در این مقام بگویید به آواز بلند که دور و نزدیک شنوند:
    کجاست غیرت اسلام؟
    کجاست حمیت شریعت سید انام؟
    کجاست حرمت حرم و نساء که پرده نشینان عفت و ناموسند و اکنون بعض ایشان محل زنا و فجور روسند؟
    کجایند اهل ناموس و از امم؟
    کجایند آنانکه می گفتیم در حق ایشان:اکثر شیعتنا العجم؟
    اگر نجوشید با شنیدن این کلام، و نجویید جهاد دشمنان در این مقام، نمی رسید به شفاعت ما در روز قیام.
    ب - فتوای آقا سید علی اصفهانی (نقل به مضمون):
    جناب سید المجتهدین آقا سید علی - طاب ثراه - اجازت نامه ای به عربی که مختصر ترجمه آن این است:
    بر هر مکلف بالغ به شرط امکان و قدرت لازم است که حفظ بیضه اسلام از تسلط کفار لئام کند تا آن گروه بر مسلمین غالب نشوند و به تصرف نفوس و اموال ایشان نپردازند و رسوم اسلام مندرس نشود و شریعت ملک علام و معطل نماند. و این امر خطیر، منتظم نمی شود مگر به وجود رئیس دبیر که تجهیز عساکر و اشیاع، و تدبیر جنود و اتباع کند. و چون ریاست و دولت و سلطنت و خلافت از جانب سلطان علنی الاطلاق جل سلطانه منتهی است به فخر سالطین عرب و عجم مالک رقاب امم السطان و الخاقان بن خاقان ابوالمظفر فتحعلیشاه قاجار (لایزال مؤیدا من عندالله منصورا بنصرالملک الاله) و جناب اقدسش در مجاهده متمکن است و به مدافعه قادر، پس حضرت علیه اش را واجب است به وجوب عینی تعینی که تحمل اثقال جهاد، و تجهیز عساکر و اجناد کند، به آنچه کفایت جهاد نماید. همچنین واجب است بر کسی که آن حضرت او را منصوب ساخته و به تهیه اسباب قدرتش پرداخته و اوست والی ولایت کبری و نایب سلطنت عظمی عباس میرزا (لازالت مقامع سطوته مرفوعة و هامات اعدائه مقموعه). پس بر جمیع مردم که قدرت دارند واجب است که اطاعت فرمان ایشان کنند و در جیش حاضر، و به جهاد مشغول شوند و دفاع کنند و با کفار لئام با نیزه ها و شمشیرهای انتقام تا نشکند شوکت اسلام و مضمحل نگردد معالم حلال و حرام.
    و نیز آن جناب (یعنی مرحوم آقا سید علی اصفهانی) اجازت نامه دیگر به فارسی نوشته که مجملی از مضمون آن این است:
    (بر جمیع مسلمین و عامه مکلفین، واضح و آشکار است که در این چند ساله، کفار روس هجوم بر بلاد مسلمین آورده، و در صدد تسخیر ممالک اسلام اند و این مطلب بر همگی واضح و لایح است که عزت و رواج دین، به استقلال دولت اسلام است، هرگاه ضرری از کفار به دولت اسلام برسد، بدهی است که به دین اسلام رسیده. پس خطاب می شود به عموم مکلفین و مسلمین، خواه دور از ثغور باشند باشند یا اهل ثغور، به کفار نزدیک باشند یا دور؛ که:
    موافق حکم الهی شرع و شرع حضرت رسالت پناهی، به جد و جهد تمام، علی قدرالوسع والطاقه، به دفع کفار لئام بپردازند و واجبی را که تمام واجبات و مستحبات بسته به آن است، متروک نسازند، و در حفظ دین و دولت، و بقای عرض و مال و اجتهاد بکار بندند. و نوعی مدافعه و مجاهده بعمل آورید که روز قیامت، جواب صاحب دین توانند داد. و چون دفع دشمنی چنین و چنین، بدون رئیس مطاع و کارگزار با تدبیر ممکن نیست، پس در این اوقات که دولت و سلطنت اسلام اختصاص به ذات همایون اعلیحضرت قدر قدرت ظل الله فتحعلیشاه خلدالله ملکه و سلطانه یافته، آ حضرت نواب نایب السلطنه عباس میرزا را طول الله عمره متصدی امر جهاد فرموده، بر عموم اهل ایران واجب است که در این باب اطاعت آن حضرت که پادشاه اسلام و مطاع کل است و متابعت نایب السلطنه که متصدی امر جهاد است.
    ای دینداران! و ای مسلمانان! و ای شیعیان علی ابن ابی طالب(ع)!
    کجا به غیرت شما می گنجد که به تسلط کفار روس بر عرض و مال و دین و دولت شما، رابت کفر افراشته، و شهادتین از میان برداشته شود؟ زنان مسلمه، فراش کفار باشند و بجای اعیاد محمدی - صلی الله علیه و آله - اعیاد مسیحیه متداول شود.)

    9) برای تحقیق پیرامون ابعاد جنگهای ایران و روس، رجوع به منابع زیر مفید خواهد بود:
    1. عبدالرزاق مفتون دنبلی، مآثر سلطانیه، به اهتمام غلامحسین صدری افشار، تهران، ابن سینا، 1351.
    2. محمد صادق وقایع نگار مروزی، آهنگ سروش، گردآورنده: حسین آذر، تهران، امیرهوشنگ آذر، 1349.
    3. میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی، جهادیه، تهران، بینا، 1354.
    4. رضا قلی خان هدایت، روضةالصفای ناصری، تهران، ضمایم، 1339.
    5. ناصر نجمی، عباس میرزا، رشیدترین فرزند ایران، تهران، کانون معرفت، /1324
    6. ناصر نجمی، ایران در میان طوفان، تهران، معرفت، 1363.
    7. جمیل قوزانلو، جنگ اول ایران و روس، تهران، کتابفروشی مرکزی، 1315.
    8. ابوالفضل وکیلی، قفقازیه و مجاهدین ایران، تهران، عطایی، 1346.
    9. جهانگیر میرزا، تاریخ نو، به سعی و اهتمام عباس اقبالی آشتیانی، تهران، علمی، 1327.
    10. خانک عشقی، سیاست نظامی روسیه در ایران، تهران، بی نا، 1353.
    11. نیکلا سیسیانوف، قتل وزیر مختار یا گوشه ای از روابط قاجاریه، ترجمه اسکندر ذبیحان، تهران، توس، 1369.
    12. احمد تاجبخش، سیاستهای استعماری روسیه تزاری و انگلستان و فرانسه در نیمه اول قرن 19، تهران، اقبال، 1362.
    13. علی اکبر بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران از گناباد تا ترکمانچای، تهران دانشگاه تهران، 1347.
    14. ای. او. سیمونیچ، خاطرات وزیر مختار از عهد ترکمانچای تا جنگ هرات، ترجمه یحیی آرین پور، تهران، پیام فرانکلین، 1353.
    15. محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، تهران، امیرکبیر، 1337.
    16. بیوکارلوترنزیو، رقابتهای روس و انگلیس در ایران، عباس آذرین، تهران نشر کتاب، 1359.
    17. سعید نفیسی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در دوره معاصر (3 ج)، تهران، شرق، 1372.
    18. رابرت گرانت واتسن، تاریخ ایران از ابتدای قرن نوزدهم تا سال 1858، ترجمه غ. وحید مازندرانی، تهران، امیرکبیر، 1354.
    19. علی منذر، جهاد دفاعی یا جنگهای ایران و روس، تهران، دارالحسین(ع)، 1358.
    20. هدایت الله بهبودی، ادبیات در جنگهای ایران و روس، تهران، حوزه هنری، 1371.
    21. مصطفی موسوی طبری، عباس میرزا قاجار، تهران، ابن سینا، 1353.
    22. حسین حسینچی قره آغاج، نگاهی به ترکمانچای، تبریز، 1366.


    امضاء


  5. Top | #304

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    23. ژان رز فرانسوار، شیبانی، سفر اروپاییان به ایران، ترجمه ضیاءالدین مشیری، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1353.
    و برای فهم روابط خارجی ایران در عصر صفویه، ر.ش.به:
    24. خانبابا بیانی، روابط ایران و اروپای باختری در زمان صفویه، تهران، بی نا.
    25. عباس پرویز، تاریخ روابط ایران با اروپاا در عهد صفویه و قاجاریه، تهران، شرکت مطبوعات، 1317.
    26. نصرالله فلسفی، تاریخ ایران و اروپا در زمان صفویه، تهران، بی نا، 1316.
    27. نصرالله فلسفی، سیاست خارجی ایران در دوران صفویه، تهران، کتابهای جیبی، 1342.
    6) 1. برای مطالعه در مورد وضعیت اجتماعی و سیاسی و حکومتی دوران افشاریه و زندیه و وقایع ایران قبل از سلطنت قاجاریه، رجوع به منابع زیر مفید است:
    1. محمد مهدی استرآبادی، تاریخ نادری، به تصحیح عبدالله انوار، تهران، انجمن آثار ملی، 1341.
    2. محمد مهدی استرآبادی 7 دره نادری، به اهتمام جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1366.
    3. محمدرضا خسروی، کلات نادری، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1367.
    4. محمد سارونی، تاریخ محمدی یا احسن التواریخ، به اهتمام غلامرضا طباطبائی مجد، تهران، امیرکبیر، 1371.
    5. ابوتراب سردادور، تاریخ نظامی و سیاسی دوران نادرشاه افشار، تهران ستاد بزرگ ارتشتاران، 1354.
    6. رضا شعبانی، تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشار، تهران، دانشگاه تهران، 1359.
    7. محمد حسین قدوسی، نادرنامه، مشهد، انجمن آثار ملی خراسان، 1339.
    8. محمد خلیل مرعشی صفوی، مجمع التواریخ (در تاریخ انقراض صفویه و وقایع بعد تا 1207 قمری)، به تصحیح و اهتمام عباس اقبال، تهران، کتابخانه سنایی، طهوری، 1362.
    9. محمد کاظم مروزی، عالم آرای نادری، به تصحیح و مقدمه و توضیحات محمدامین ریاحی، تهران نشر علم، 1369.
    10. محمد رضا نصیری، اسناد در مکاتبات تاریخی ایران، دوره افشاریه، رشت، دانشگاه گیلان، 1366.
    و درباره تاریخ زندیه، رجوع به منابع زیر مفید است:
    11. عبدالرزاق دنبلی، تجربةالاحرار و تسلیةالابرار، به تصحیح و تحشیه حسن قاضی طباطبائی، تهران، مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، 1350.
    12. علیرضا شیرازی، تاریخ زندیه، ترجمه و مقدمه غلامرضا و رهرام، تهران، گستره، 1365.
    13. ابوالحسن گلستانه، مجمع التواریخ، (شامل وقایع و رویدادهای سی و پنج ساله بعد از نادرشاه)، به سعی و اهتمام مدرس رضوی، تهران، ابن سینا، 1344.
    14. محمد صادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا در تاریخ خاندان زندیه، با مقدمه و تصحیح سعید نفیسی، تهران، اقبال، 1317.
    15. رضا ناروند، غروب خاندان زند، تهران، بی نا، 1354.
    16. میرعبدالطیف خان شوشتری، تحفةالعالم و ذیل التحفة، به اهتمام صمد موحد، تهران، طهوری.
    7) طبق وصیت پطرکبیر، روسها برای دستیابی به این منظور و تضعیف ایران، تصرف گرجستان و قفقاز را مد نظر داشتند. پطر گفته بود: ممالک گرجستان و ولایات قفقاز، شریان ایران است. همین که نوک نیش روسیه بر ایران خلید، خون ضعیف از رگ و دل ایران فوران می کند و آن وقت فرمانفرمای ایران، نوکر ما می شود
    8) 1. در این قسمت، مناسب است با توجه به اهمیت این فتواها، به متن چند فتوا نظر افکنده شود. فرهنگ سیاسی جهادی و استفاده از واژه های عمیق مذهب شیعه متناسب با روحیات دینی مردم ایران در فحوای این فتواها قابل تأمل و دقت است:
    چند فتوای مهم و تاریخی از علمای شیعه در جنگ با روسها
    الف - فتوای شیخ محمد جعفر کاشف الغطاء نجفی (از زبان مرحوم قائم مقام اول در کتاب جهادیه):
    ای کافه اهل ایران از عراق و فارس و آذربایجان و خراسان! آماده شوید به جهاد کفار لئام، و بر آوردید تیغها از نیام برای حفظ بیضه اسلام، و در آیید در سلک یاوران ملک علام، و جهاد کنید به دفع کفار از شریعت سید انام علیه و آله الصلوة والسلام، و طریقه امیرالمومنین و سیدالوصیین علیه السلام.
    اینک برای شما، حوران جنت آراسته و غلمان، به خدمت برخاسته.
    پس بفروشید جانهای خود را به بهای گران؛ که اندوخته شده است برای شما در جنات عالیه لا تسمع فیها لا عیة فیها عین جاریة فیها سرر مرفوعة و اکواب موضوعة و نمارق مصفوفة و زرایی مبثوثة.
    قیام کنید به یاری مؤمنین تا در یابید بهشت برین.
    آیا خطاب نمی کردید به خدا، در دعای ماه مبارک رمضان: شهادت، نهایت آرزو و مطلوب ماست، در عبارت و قتلا فی سبیلک فوفق لنا؟
    آیا مکرر نمی گفتید میان مردم: لیتنا کنا مع الشهداء فی کربلا؟ پس راضی نشوید به کذب گفتار خود و مخالفت گفتار با کردار خود.
    بدانید که مقتول ثغور آذربایجان در دفاع اهل کفر و طغیان برای حفظ بیضه اسلام و مسلمین و حراست ناموس مؤمنات و مؤمنین، مانند شهدای کربلاست در طلب رضای پروردگار ارض و سماء.
    و بیاد آرید آرزوی خود را در قول لیتنا کنا حاضرین یوم الطفوف و نفدی؛ نفوسنا للحسین علیه السلام و نجعلنا وقایة دون طعن ارماح و ضرب السیوف. پس اگر در قول صادقید و به حق ناطق، پیش گیرید پیشه شهدا را در امتثال امر بضعه بتول زهرا.
    چه، بخدا در این مقام حاضر است امام حسین علیه السلام و گویا در این کارزار شما را به یاری می خواند، و همچنین خاتم انبیا و سید اوصبیا علیه السلام و سایر ائمه. سیما صاحب این عصر و امام این عهد می فرماید: ای پیروان پاک اعتقاد!
    بدرست که سیاست جهاد، و دفع اهل کفر و عناد، و جمع لشکر و سپاه، مخصوص اس به بزرگان بندگان از پیغمبران و ائمه امنا و کسی که قائم مقام ایشان است از علما و پس از حصول موانع ظهور و عدم امکان قیام ما و قیام علما به این امور، اذن دادیم به پادشاه این زمان و یگانه دوران که معترف است به اطاعت ما و سالک است در دفع دشمنان به طریق شریعت ما فتحلیشاه قاجار حفظه الله مما بخاف و یخسا، و کسی را که ولیعهد و قائم مقام خود داشته و ملک آذربایجان را به او واگذاشته و اوست شاهزاده عباس میرزا - دخله الله فی شفاعتنا و جعله فی الدنیا و الآخره تحت و فی حمایتنا - در جمع سپاه برای کسر شوکت کفار، و اخذ اموال و امر عیال و اطفال آنها.
    هر که در سپاه ایشان قتیل شود، مثل آن است که در لشکر ما بقتل رسیده و آنکه اطاعت ایشان کند، چنان است که اطاعت ما کرد، و هر که ایشان را یاری نکند، ندیم ندامت شود و محروم از شفاعت ما در روز قیامت باشد.
    ای شیعیان که شنودگانید گفتار ما را و پیروانید کردار ما را!
    چون شما را خوانده شود این کتاب، و مسموع شود این خطاب، بر آروید تیغها از نیام! و طلب کنید خون شهدا را در این مقام بگویید به آواز بلند که دور و نزدیک شنوند:
    کجاست غیرت اسلام؟
    کجاست حمیت شریعت سید انام؟
    کجاست حرمت حرم و نساء که پرده نشینان عفت و ناموسند و اکنون بعض ایشان محل زنا و فجور روسند؟
    کجایند اهل ناموس و از امم؟
    کجایند آنانکه می گفتیم در حق ایشان:اکثر شیعتنا العجم؟
    اگر نجوشید با شنیدن این کلام، و نجویید جهاد دشمنان در این مقام، نمی رسید به شفاعت ما در روز قیام.
    ب - فتوای آقا سید علی اصفهانی (نقل به مضمون):
    جناب سید المجتهدین آقا سید علی - طاب ثراه - اجازت نامه ای به عربی که مختصر ترجمه آن این است:
    بر هر مکلف بالغ به شرط امکان و قدرت لازم است که حفظ بیضه اسلام از تسلط کفار لئام کند تا آن گروه بر مسلمین غالب نشوند و به تصرف نفوس و اموال ایشان نپردازند و رسوم اسلام مندرس نشود و شریعت ملک علام و معطل نماند. و این امر خطیر، منتظم نمی شود مگر به وجود رئیس دبیر که تجهیز عساکر و اشیاع، و تدبیر جنود و اتباع کند. و چون ریاست و دولت و سلطنت و خلافت از جانب سلطان علنی الاطلاق جل سلطانه منتهی است به فخر سالطین عرب و عجم مالک رقاب امم السطان و الخاقان بن خاقان ابوالمظفر فتحعلیشاه قاجار (لایزال مؤیدا من عندالله منصورا بنصرالملک الاله) و جناب اقدسش در مجاهده متمکن است و به مدافعه قادر، پس حضرت علیه اش را واجب است به وجوب عینی تعینی که تحمل اثقال جهاد، و تجهیز عساکر و اجناد کند، به آنچه کفایت جهاد نماید. همچنین واجب است بر کسی که آن حضرت او را منصوب ساخته و به تهیه اسباب قدرتش پرداخته و اوست والی ولایت کبری و نایب سلطنت عظمی عباس میرزا (لازالت مقامع سطوته مرفوعة و هامات اعدائه مقموعه). پس بر جمیع مردم که قدرت دارند واجب است که اطاعت فرمان ایشان کنند و در جیش حاضر، و به جهاد مشغول شوند و دفاع کنند و با کفار لئام با نیزه ها و شمشیرهای انتقام تا نشکند شوکت اسلام و مضمحل نگردد معالم حلال و حرام.
    و نیز آن جناب (یعنی مرحوم آقا سید علی اصفهانی) اجازت نامه دیگر به فارسی نوشته که مجملی از مضمون آن این است:
    (بر جمیع مسلمین و عامه مکلفین، واضح و آشکار است که در این چند ساله، کفار روس هجوم بر بلاد مسلمین آورده، و در صدد تسخیر ممالک اسلام اند و این مطلب بر همگی واضح و لایح است که عزت و رواج دین، به استقلال دولت اسلام است، هرگاه ضرری از کفار به دولت اسلام برسد، بدهی است که به دین اسلام رسیده. پس خطاب می شود به عموم مکلفین و مسلمین، خواه دور از ثغور باشند باشند یا اهل ثغور، به کفار نزدیک باشند یا دور؛ که:
    موافق حکم الهی شرع و شرع حضرت رسالت پناهی، به جد و جهد تمام، علی قدرالوسع والطاقه، به دفع کفار لئام بپردازند و واجبی را که تمام واجبات و مستحبات بسته به آن است، متروک نسازند، و در حفظ دین و دولت، و بقای عرض و مال و اجتهاد بکار بندند. و نوعی مدافعه و مجاهده بعمل آورید که روز قیامت، جواب صاحب دین توانند داد. و چون دفع دشمنی چنین و چنین، بدون رئیس مطاع و کارگزار با تدبیر ممکن نیست، پس در این اوقات که دولت و سلطنت اسلام اختصاص به ذات همایون اعلیحضرت قدر قدرت ظل الله فتحعلیشاه خلدالله ملکه و سلطانه یافته، آ حضرت نواب نایب السلطنه عباس میرزا را طول الله عمره متصدی امر جهاد فرموده، بر عموم اهل ایران واجب است که در این باب اطاعت آن حضرت که پادشاه اسلام و مطاع کل است و متابعت نایب السلطنه که متصدی امر جهاد است.
    ای دینداران! و ای مسلمانان! و ای شیعیان علی ابن ابی طالب(ع)!
    کجا به غیرت شما می گنجد که به تسلط کفار روس بر عرض و مال و دین و دولت شما، رابت کفر افراشته، و شهادتین از میان برداشته شود؟ زنان مسلمه، فراش کفار باشند و بجای اعیاد محمدی - صلی الله علیه و آله - اعیاد مسیحیه متداول شود.)

    9) برای تحقیق پیرامون ابعاد جنگهای ایران و روس، رجوع به منابع زیر مفید خواهد بود:
    1. عبدالرزاق مفتون دنبلی، مآثر سلطانیه، به اهتمام غلامحسین صدری افشار، تهران، ابن سینا، 1351.
    2. محمد صادق وقایع نگار مروزی، آهنگ سروش، گردآورنده: حسین آذر، تهران، امیرهوشنگ آذر، 1349.
    3. میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی، جهادیه، تهران، بینا، 1354.
    4. رضا قلی خان هدایت، روضةالصفای ناصری، تهران، ضمایم، 1339.
    5. ناصر نجمی، عباس میرزا، رشیدترین فرزند ایران، تهران، کانون معرفت، /1324
    6. ناصر نجمی، ایران در میان طوفان، تهران، معرفت، 1363.
    7. جمیل قوزانلو، جنگ اول ایران و روس، تهران، کتابفروشی مرکزی، 1315.
    8. ابوالفضل وکیلی، قفقازیه و مجاهدین ایران، تهران، عطایی، 1346.
    9. جهانگیر میرزا، تاریخ نو، به سعی و اهتمام عباس اقبالی آشتیانی، تهران، علمی، 1327.
    10. خانک عشقی، سیاست نظامی روسیه در ایران، تهران، بی نا، 1353.
    11. نیکلا سیسیانوف، قتل وزیر مختار یا گوشه ای از روابط قاجاریه، ترجمه اسکندر ذبیحان، تهران، توس، 1369.
    12. احمد تاجبخش، سیاستهای استعماری روسیه تزاری و انگلستان و فرانسه در نیمه اول قرن 19، تهران، اقبال، 1362.
    13. علی اکبر بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران از گناباد تا ترکمانچای، تهران دانشگاه تهران، 1347.
    14. ای. او. سیمونیچ، خاطرات وزیر مختار از عهد ترکمانچای تا جنگ هرات، ترجمه یحیی آرین پور، تهران، پیام فرانکلین، 1353.
    15. محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، تهران، امیرکبیر، 1337.
    16. بیوکارلوترنزیو، رقابتهای روس و انگلیس در ایران، عباس آذرین، تهران نشر کتاب، 1359.
    17. سعید نفیسی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در دوره معاصر (3 ج)، تهران، شرق، 1372.
    18. رابرت گرانت واتسن، تاریخ ایران از ابتدای قرن نوزدهم تا سال 1858، ترجمه غ. وحید مازندرانی، تهران، امیرکبیر، 1354.
    19. علی منذر، جهاد دفاعی یا جنگهای ایران و روس، تهران، دارالحسین(ع)، 1358.
    20. هدایت الله بهبودی، ادبیات در جنگهای ایران و روس، تهران، حوزه هنری، 1371.
    21. مصطفی موسوی طبری، عباس میرزا قاجار، تهران، ابن سینا، 1353.
    22. حسین حسینچی قره آغاج، نگاهی به ترکمانچای، تبریز، 1366.





    امضاء


  6. Top | #305

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    14) انگلیسیها در آن زمان، قوی ترین قدرت دریایی در خلیج فارس و دنیا بودند.
    15) از سال 1307 هق. پولهای انگلیس در ایران رایج شد و این بانک همچنان تا زمان دکتر مصدق فعال بود که در این موقع به بانک انگلیس در ایران و خارومیانه تغییر نام یافت.
    16) البته برخی از این امتیازات، مربوط به دوره صدارت وی در عهد مظفرالدین شاه قاجار بوده است.
    17) برای اطلاع از منابع تحقیقی درباره دوره ناصرالدین شاه و نیز بحث پیرامون زندگانی و سیاست صدراعظمهای دوره ناصری و تحولات اجتماعی و فرهنگی آن زمان، رجوع به منابع زیر مفید است:
    1. بغداد، طلوع رستاخیز دوران اصلاحات امیرکبیر، تهران، انتشارات پیوند، 1364.
    2. فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، تهران، چاپخانه مهر، 1324.
    3. فریدون آدمیت، اندیشه ترقی و حکومت قارون در عصر سپهسالار، تهران، خوارزمی، 1351.
    4. محمد حسن خان، اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، به تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، تهران، دنیای کتاب، 1367.
    5. محمد حسن خان، اعتماد السطنه، چهل سال تاریخی ایران در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه، جلد اول: المآثرالآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، انتشارات اساطیر، 1363.
    6. س.ج.و. بنجامین، ایران و ایرانیان (عصر ناصرالدین شاه)، ترجمه محمد حسین کرد بچه، تهران، سنائی، 1344.
    7. محمود حکیمی، داستانهایی از عصر ناصرالدین شاه، تهران، قلم 1365.
    8. سید جعفرخان حقایق نگار خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، نشر نی، 1363.
    9. قدرت الله روشنی، امیرکبیر و دارالفنون، تهران، کتابخانه مرکزی و مرکز، اسناد، 1354.
    10. محمد شفیع قزوینی، قانون قزوینی (یا انتقاد اوضاع اجتماعی ایران در دوره ناصری، به همراه رساله پیشنهادی برای اصلاح امور مملکت)، تهران طلایه، 1370.
    11. علی آل داود، نامه های امیرکبیر (به انضمام رساله نوادرالامیر)، تهران، نشر تاریخ ایران، 1371.
    12. محمود طاهری احدی، تلگرافات عصر سپهسالار، تهران، سازمان اسناد علمی ایران، 1370.
    13. محمد رضا عباسی، حکومت سایه ها (یا اسناد محرمانه میرزا حسین خان سپهسالار)، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، 1372.
    14. حسن مرسلوند، شاه شکار، بازجوئیهای میرزارضا کرمانی، تبریز، جوانه، 1370.
    15. علی اکبر ارداقی، اسرار قتل ناصرالدین شاه، تهران، 1331.
    16. عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، تهران، توس، 1363.
    17. میثاق امیرفخر، امیرکبیر، تهران، تندر، 1364.
    18. ناصر انقطاع، امیرکبیر فرزند خلف ایران، تهران، علوم ارتباطات، 1350.
    19. محمود حکیمی، داستانهایی از زندگی امیرکبیر، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1367.
    20. محمد حکیمی، داستانهایی از عصر ناصرالدین شاه، تهران، قلم، 1365.
    21. غ. د. رخشان، امیرکبیر کیست؟، تهران، جاویدان، 1357.
    22. پرویز زاهدی، میرزاتقی خان امیرکبیر، تهران، سروش، 1365.
    23. عباسقلی سپهر ثانی، اوصاف ناصری (احوالات ناصر الدین شاه (1313-1247) تهران.
    24. محمد سعیدی، امیرکبیر، تهران، امیرکبیر، اقبال، 1335.
    25. صادق سلطان القرابی، کتاب شناخت القاب دوره ناصرالدین شاه، تهران، دنیاری دانش، 1365.
    26. علی خان ظهیرالدوله، تاریخ بی دروغ، در وقایع کشته شدن ناصرالدین شاه، تهران، شرق، 1362.
    27. محمود فرهاد معتمد، سپهسالار اعظم، تهران، 1325.
    28. یوانس فووریه، سه سال در دربار ایران با خاطرات دکتر فووریه پزشک ویژه ناصرالدین شاه، ترجمه عباس اقبال آشتیانی، مقدمه از همایون شهیدی، تهران، دنیای کتاب، 1362.
    30. حسین لعل، قبله عالم، زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه قاجار، تهران، دنیای کتاب، 1372.
    31. دوستعلی خان معیرالممالک، رجال عصر ناصری، تهران، نشر تاریخ ایران، 1361.
    32. حسین مکی، زندگانی، میرزاتقی خان امیرکبیر، تهران، انتشارات ایران، 1365.
    33. نامه دانشوران ناصری در شرح حال ششصد تن از دانشمندان نامی، قم، مؤسسه مطبوعاتی دارالفکر، 1339.
    34. اکبر هاشمی رفسنجانی، امیرکبیر قهرمان با استعمار، تهران، فراهانی، 1346.
    18) برای اطلاع از وضعیت حکومت مظفرالدین شاه، رجوع به چند منبع زیر مناسب است:
    1. عبدالحسین بن هدایت الله سپهر، مرآت الوقایع مظفری و یادداشتهای ملک المورخین، با تصحیحات و توضیحات و مقدمه های عبدالحسین نوایی، تهران، زرین، 1368.
    2. مهدی ممتحن الدوله، رجال وزارت خارجه در عصر ناصری، و مظفری، تهران، اساطیر، 1365.
    3. محمد علی منصف، امیر شوکت الملک علم، امیر قائن، تهران، امیرکبیر، 1355.
    4. علی اکبر ولایتی، تاریخ روابط خارجی ایران در دوران ناصرالدین شده و مظفرالدین شاه، تهران، وزارت خارجه، 1372.
    19) در این قسمت متن قرار داد 1907 که قبل از قرارداد 1919 منعقد شده و همچنین متن قرارداد 1919 آورده می شود:
    متن قرارداد 1907 انگلیس و روسیه درباره ایران و افغانستان:
    دولتهای بریتانیا و روسیه متقابلاً متعهد می شوند تمامیت ارضی و استقلال ایران را محترم شمرند و صمیمانه خواهان برقراری نظم در سرتاسر این کشور و پیشرفت و توسعه صلح جویانه آن باشند به همان اندازه که طالب حفظ مزایای دائمی مساوی در تجارت و در صنعت کلیه کشورها می باشند. با توجه به اینکه هرکدام از آنها به دلایل موقعیت جغرافیایی و اقتصادی، نفع بخصوصی در حفظ صلح و آرامش در بعضی ایالات ایران دارند که از یک طرف به مرزهای روس و از طرف دیگر به مرزهای افغانستان و بلوچستان متصل می شوند یا در مجاورت آن قرار دارند، و با تمایل به احتراز از هرگونه انگیزه اختلاف بین منافع مخصوص و مربوط آنها در ایالات ایران - که در بالا به آن اشاره شد - در زمینه های زیر با یکدیگر توافق می کنند:





    امضاء


  7. Top | #306

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ماده اول
    توضیحات داخل قلاب، با توجه به متن انگلیسی قرارداد و نیز زبان حقوقی متداول کنونی در انعقاد قراردادها آورده شده است. در ضمن، ترجمه درست ماده 6 به شرح زیر است:
    دولتین توافق می کنند که برای تعیین متخصصین، به تشکیل کمیته ای مبادرت کنند که تعرفه گمرکی را مورد بررسی و تجدیدنظر قرار دهد و آن را مطابق با منافع حقه مملکت و تمهید و توسعه وسایل ترقی کشور تنظیم کند.
    دولت بریتانیا متعهد می شود که در خطی که از قصر شیرین، اصفهان یزد، کاخک می گذرد و به نقطه ای از مرز ایران در محل تقاطع مرز روسیه و افغانستان منتهی می شود، برای خود امتیازی، خواه سیاسی باشد و خواه تجاری، از قبیل راه آهن، بانک، تلگراف، راههای شوسه، حمل و نقل، بیمه و غیره تحصیل نکند و از اتباع انگلیس یا دولت ثالث در تحصیل این قبیل امتیازات در این ناحیه باشد، دولت انگلیس خواه مستقیم و خواه غیرمستقیم مخالفتی ابراز نکند، بدیهی است محل تعیین شده فوق قطعه ای است که دولت بریتانیا متعهد می شود درصدد تحصیل امتیازات فوق الذکر در آنجا نباشد.
    ماده دوم
    دولت روسیه از جانب خود متعهد می شود در ماورای خطی که از مرز افغانستان از گزیک شروع می شود، از بیرجند و کرمان می گذرد و به بندرعباس منتهی می شود، برای خود و اتباع خود و همچنین به نفع اتباع دولت ثالث دیگری خواه سیاسی باشد و خواه از قبیل امتیاز راه آهن، بانک، تلگراف، راه شوسه، حمل و نقل، بیمه و غیره تحصیل نکند و در صورتیکه دولت انگلیس درصدد کسب این امتیازات برآید، دولت روسیه مستقیماً یا بطور غیرمستقیم مخالفتی با آن نکند. بدیهی است محل تعیین شده فوق قطعه ای است که دولت روسیه متعهد می شود در آنجا درصدد تحصیل امتیازات فوق الذکر برنیاید.
    ماده سوم
    دولت روسیه متعهد می شود از طرف خود بدون موافقت قبلی با انگلستان، از اینکه مابین خطوط ذکر شده در مواد 1 و 2 امتیازاتی به اتباع انگلیس داده شود، مخالفت نکند. همچنین دولت بریتانیا درباب امتیازاتی که به اتباع دولت روسیه در نقاط مزبور داده شود، همین تعهد را می کند.
    کلیه امتیازاتی که فعلاً در نقاط مشروحه در موارد اول و دوم موجود است، به حال خود باقی خواهد بود.
    ماده چهارم
    موافقت می شود که عایدات همه گمرکات ایران غیر از گمرکات فارس و خیلج فارس که ضامن تأدیه اصل و فرع قروضی است که دولت شاهنشاهی ایران تا تاریخ این موافقت نامه از بانک استقراضی و رهنی ایران اخذ کرده است، کماکان به همان مصرف خواهد رسید.
    همچنین موافقت می شود که عایدات گمرکات ایران در فارس و خلیخ فارس و نیز عایدات صید ماهی در مسواحل بحر خزر که متعلق به ایران است و همچنین عایدات پست و تلگراف، مانند گذشته به مصرف تأدیه قرضه ای خواهد رسید که دولت شاهنشاهی ایران از بانک شاهنشاهی ایران تا تاریخ امضای این موافقت نامه گرفته است.
    ماده پنجم
    در صورت بروز بی نظمی در استهلاک با تأدیه تنزیل و قرضه ای که دولت ایران از بانک شاهنشاهی دریافت کرده است و در صورت اقتضا در عایداتی که محل قرضه هایی است که بانک استقراضی و رهنی ایران اخذ کرده است، دولت روسیه در نقاط ذکر شده در ماده 2 این موافقت نامه نظارت کند و اگر برای دولت انگلیس اقتضا کند، بر منابع عایداتی که متضمن تأدیه قرضه ها به بانک شاهنشاهی است و در منطقه ذکر شده در ماده او موافقت نامه واقع شده است، نظارت کند. دولتین انگلیس و روس متعهد می شوند که قبل از وقت، بین خود، دوستانه تبادل نظر کنند و در اقداماتی که برای نظارت باید انجام دهند، مشترکاً توافق کنند و از هر نوع اقدام و دخالت که مغایر با اصول این موافقت نامه باشد، بپرهیزند.
    نقل از کتاب: دکتر پیوکارلو ترنزیو، رقابت روس و انگلیس در ایران و افغانستان، ترجمه دکتر عباس آذرین، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1359، صفحه های 189-185.
    متن قرارداد وثوق الدوله
    سرپرستی کاکس و وثوق الدوله
    نظر به روابط محکمه و استوار دوستی و مودت که از سابق بنی دولتین ایران و انگلیس موجود بوده است، و نظر به اعتماد کامل به اینکه مسلماً منافع مشترک و اساسی هر دو دولت در آتیه، تحیکم و تثبیت این روابط را برای طرفین الزامی می کند و نظر به لزوم تهیه وسایل ترقی و سعادت ایران به حد اعلی، بین دولت ایران از یک طرف، و وزیر مختار اعلیحضرت پادشاه انگلیس به نمایندگی از دولت خود سرپرستی کاکس از طرف دیگر7 موارد ذیل مقرر می شود (در موارد ذیل توافق می کنند):
    1. دولت انگلستان با قاطعیت هر چه تمامتر تعهداتی را که مکرر در سابق برای احترام مطلق (به) استقلال و تمامیت (ارضی) ایران کرده است، تکرار می کند (مورد تأکید قرار می دهد.)
    2. دولت انگلستان خدمات مستشار متخصص را که برای لزوم استخدام آنها در ادارات مختلفه بین دولتین توافق حاصل شود، به خرج دولت ایران تهیه خواهد کرد. این مستشارها، با کنترات اجیر خواهند شد (از طریق قرارداد استخدام خواهند شد) و به آنها اختیارات متناسب داده خواهد شد. کیفیت این اختیارات، بسته به توافق بین دولت ایران و مستشارها خواهد بود.
    3. دولت انگلیس به خرج دولت ایران، صاحب منصبان و ذخایر و مهمات سیستم جدید را برای تشکیل قوه متحدالشکلی (ارتش متحدالشکل) که دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ نظم در داخله (داخلی) و سرحدات (کشور) در نظر دارد، تهیه خواهد کرد. عده (تعداد) و مقدار ضرورت صاحب منصبان و ذخایر و مهمات مزبور، توسط کمسیونی که از متخصصین انگلیسی و ایرانی خواهد شد و احتیاجات دولت را برای تشکیل قوه مزبور تشخیص خواهد داد، معین خواهد شد.
    4. برای تهیه وسایل نقدی لازمه (وجوهات نقدی ضروری) به جهت اصلاحات مذکوره (مذکور) در ماده 2 و 3 این قرارداد، دولت انگلستان حاضر است که یک قرض (قرضه) کافی برای تهیه و یا ترتیب انجام (فراهم کردن) آن بدهد. تصمیمات (بازپرداخت) این قرض، به (با) اتفاق نظر دولتین از (محل) عایدات گمرکات یا عایدات دیگری که در اختیار دولت ایران باشد، تضمین می شود (خواهد شد).
    تا مدتی که مذاکرات استقراض مذکور خاتمه نیافته است، دولت انگلستان بطور (بعنوان) مساعده، وجوهات لازم را برای اصلاحات مذکوره لازم است، خواهد رسانید (در اختیار ایران خواهد گذارد).
    5. دولت انگلستان با تصدیق کامل (تأیید کامل) احتیاجات فوری دولت ایران به ترقی (توسعه) وسایل حمل و نقل که موجب تأمین و توسعه تجارت و جلوگیری از قحطی در مملکت می باشد، حاضر است که با دولت ایران موافقت کند و اقدامات مشترک و انگلیس را در مورد تأسیس خطوط آهن و یا اقسام دیگر نقلیه تشویق کند. در این باب، باید مثلاً به متخصصین مراجعه شود و توافق بین دولتین در طرحهایی که مهمتر و سهلتر و مفیدتر باشد، حاصل شود.
    6. دولتین توافق کنند و باب تعیین متخصصین، طرفین برای تشکیل کمیته(ای) که تعرفه گمرکی را مراجعه و تجدیدنظر نموده و با منافع حقه مملکتی و تمهید و توسعه وسایل ترقی آن تطبیق کند (اقدام نمایند).
    20) البته این فکر اشتباهی بود؛ چون باعث جدایی ایالات از ایران می شد.
    21) برای اصلاح از کم و کیف تحولات، انقلابات، وضعیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دوران پس از مشروطه بخصوص دوران استبداد کبیر و نیز دوران سلطنت احمد شاه قاجار، رجوع به منابع زیر مفید است:
    مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمهئ ابوالحسن موسوی شوشتری، تهران، صفی علی شاه، 1351.
    2. وحید مازندرانی، قرارداد 1907 روس و انگلیس راجع به ایران، تهران، 1328.
    3. عبدالله مستوفی، ابطال الباطل یا رد قرارداد رئیس الوزرای ایران با دولت انگلیس و بیانیه ایشان در تاریخ ذی قعده 1337 اصفهان، روزنامه اخگر، 1311.
    4. بهرام نوازی، عهدنامه مودت ایران و شوروی، 26 فوریه 1921، بررسی تحلیلی زمینه های انعقاد عهدنامه مودت و اثرات ان در تأمین منافع ملی ایران، تهران، نشر همراه، 1369.
    5. سیف الله وحیدنیا، قرارها و قراردادها در دوران قاجار، تهران، مطبوعات عطایی، 1362.
    6. عبدالله بهرامی، خاطرات عبدالله بهرامی، از آخر سلطنت ناصرالدین شاه تا اول کودتا، تهران، علمی، 1363.
    7. چهار فصل در تفنن و تاریخ (فصل اول: درباره وثوق الدوله)، تهران، 1361.
    8. محمد علی طاهریان، شجاع لشکر دامغانی و قتل امیر اعظم، گوشه هایی از اوضاع اجتماعی اواخر قاجاریه، تهران، 1349.
    9. حسین کاظم زاده ایرانشهر، شرح حال کلنل محمد تقی خان پسیان، برلن، 1306.
    10. ابوالقاسم کمال زاده، دیده ها و شنیده ها: خاطرات میرزاابوالقاسم خان کمال زاده، منشی سفارت امپراطوری آلمان در ایران درباره مشکلات ایران در جنگ بین الملل 8/19/1914، به کوشش مرتضی کامران، تهران، نشر فرهنگ، 1363.
    11. ویلهم لیتن، خاطرات لیتن، ترجمه پرویز صدری، تهران، ایرانشهر، 1368.
    12. ماژور دنسترویل، امپریالیسم انگلیس در ایران و قفقاز، ترجمه حسین انصاری، با مقدمه از حسین ابوترابیان، تهران، منوچهری، 1357.
    13. محمد حسین رکن زاده آدمیت، دلیران تنگستان، تهران، مهر، 1313.
    14. جمشید صداقت نژاد، آشیانه عقاب، اسرار منتشر نشده ای از مبارزات خونین دلیران تنگستان و دشتستان، تهران، انتشارات صداقت نژاد، 1362.
    15. علیمراد فراشبندی، جنوب ایران در مبارزات ضداستعماری، تهران، 1365.
    16. علیمراد فراشبندی، گوشه ای از تاریخ انقلاب مسلحانه مردم تنگستان، تهران، انتشار، 1362.
    17. غلامحسین میرزاصالح، جنبش کلنل محمد تقی پسیان، تهران، نشر تاریخ ایران، 1366.
    18. ح. س. د. ناظم زاده، هجوم روس به ایران و اقدامات روسای دین در حفظ ایران، بغداد، 1330 قمری.
    19. بهرام خیابانی، نطقهای شیخ محمد خیابانی ع تهران، احسان، 1357.
    20. رحیم رئیس نیا، دو مبارز جنبش مشروطه: ستارخان و شیخ محمد خیابانی، تهران، آگاه، 1357.
    21. ماژور دنسترویل، یادداشتهای ژنرال دنسترویل، در سال 1918 - 1917، تهران، کوشش، 1309.
    21. ماژور دنسترویل، خاطرات ژنرال ماژور دنسترویل سوکوبگر جنگل، ترجمهئ حسین انصاری، با مقدمه و فهارس علی دهباشی، تهران، کتاب فروزان، 1362.
    22. عبدالامیر فولادزاده، شهید شیخ محمد خیابانی، تهران، اعلی، 1359.
    23. مصطفی قلی زاده، شیخ محمد خیابانی، خروش حماسه ها، تهران سازمان تبلیغات، 1372.
    24. حسین کاظم زاده ایرانشهر، شرح حال خدمات شیخ محمد خیابانی، برلین، 1304.
    25. علی آذری، انقلاب بی رنگ (قیام کلنل محمد تقی پسیان) در خراسان، تهران، 1328.
    26. فریدون پورضا، بزرگ مردی از تبار جنگل، تهران، کلامه، 1369.
    27. اسماعیل جنگلی، قیام جنگلی، مقدمه از اسماعیل رائین، تهران، جاویدان، 1357.
    28. شاپور رواسانی، نهضت میرزا کوچک خان و اولین جمهوری شورایی در ایران، تهران، نشر شمع، 1368.
    29. فتح الله کشاورز، نهضت جنگلی و اتحاد اسلام، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، 1371.
    30. صادق کوچک پور، نهضت جنگل و اوضاع فرهنگی، اجتماعی گیلان و قزوین، به کوشش محمد تقی میرابوالقاسمی، رشت، گیلکان، 1369.
    31. حمید گروگان، حماسه میرزا کوچک، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1364.
    32. محمد علی گیلک، تاریخ انقلاب جنگل، رشت، نشر گیلکان، 1371.
    33. احمد احرار، مردی از جنگل، تهران، نوین، 1361.
    34. مهرداد بهار، استاد و مدارک تازه درباره قیام ژاندارمری خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان، تهران، معین، 1369.
    35. کاوه بیات، انقلاب خراسان، مجموعه اسناد و مدارک 1300 شمسی، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات بنیاد مستضعفان، 1370.
    36. حسن افشار، میرزاکوچک خان، تهران، افشاری، 1348.
    37. شرح حال کلنل محمدتقی خان پسیان، تهران، سحر، 1356.
    38. محمد جعفر طاهری رشتی، شعله جنگل، 1359.
    39. ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، تهران،جاویدان، 1362.
    40. احمد کتابی، سرزمین میرزاکوچک خان، با مقدمه ابراهیم فخرایی، تهران، معصومی، 1362.




    امضاء


  8. Top | #307

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    22) برای مطالعه تاریخی کلی قاجاریه و نقش استعمار در آن و نیز بررسی تحولات مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی این دوران و تأثیر آن در دهه های بعدی تاریخ ایران، رجوع زیر مفید است:
    1. فضل الله گرگانی، ایران در میان دو سنگ آسیا، تهران، انتشارات روزنه، 1356.
    2. حسین محبوبی اردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، دانشگاه تهران، انجمن دانشجویان دانشگاه تهران، 1354.
    3. اکبر ممی، چهره استعمارگر، چهره استعمارزده، تهران، خوارزمی، 1351.
    4. سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی در دوره قاجار، تهران، بنیاد، 1344.
    5. شکرالله برآوریان، وامها و اعتبارات خارجی و اثر آن در اقتصاد ایران، تهران، 1347.
    6. علی باقری کبوق، جامعه و حکومت در ایران، تهران، نشر بین الملل، 1371.
    7. ژرژ براندس، جنایت روس و انگلیس نسبت به ایران، برلین، کاوه، 1336 قمری.
    8. احمدتاج، سیاستهای استعماری روسیه تزاری، انگلستان و فرانسه در ایران نیمه اول قرن نوزدهم، تهران، اقبال، 1362.
    9. ابراهیم تیموری، عصربی خبری یا تاریخ امتیازات در ایران، تهران، اقبال، 1332.
    10. صادق جلالی، برضد استعمار، تهران، چاپخش، 1354.
    11. عبدالرفیع حقیقت، تاریخ نهضتهای فکری ایرانیان در دوره قاجار، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان، 1368.
    12. ح. م. زواش، نقد و تحقیق در تاریخ معاصر ایران، تهران، بهاره، 1366.
    13. مرتضی سیفی، نظم و نظمیه در دوره قاجاریه، تهران، فرهنگسرا، 1362.
    14. علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، نشر علمی، 1370.
    15. ویلم فلور، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، توس، 1366.
    16. نعمت الله قاضی، ایل قاجار در پهنه تاریخ ایران، پیروز، 1327.
    17. محمد رضا کرمی نژاد، علل استخدام مستشاران خارجی از دول بیطرف، کتابخانه مرکزی، 1354.
    18. جورج لپخامنکی، رقابت روسیه و غرب در ایران، ترجمه اسماعیل رائین، تهران، جاویدان، 1353.
    19. کلمنت رابرت مارکام، تاریخ ایران در دوره قاجار، ترجمه رحیم فرزانه، تهران، نشر فرهنگ ایران، 1364.
    20. تقی نصر، ایران در برخورد با استعمارگران از آغاز قاجاریه تا مشروطیت، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1363.
    21. غلامرضا ورهرام، نظام سیاسی و سازمانهای اجتماعی ایران در عصر قاجار، تهران، معین، 1367.
    22. چارلز جمیز ویلسن، تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجار، ترجمه سیدعبدالله، به کوشش جمشید دودانگه و مهرداد نیکنام، تهران، زرین، 1363.
    23. فهرست بخشی از اسناد و عهدنامه ها و رساله های دوره قاجاریه، زیر نظر خانبابا بیانی، تهران، وزارت امور خارجه، 1353.
    24. ابراهیم صفایی، اسناد سیاسی دوران قاجاریه، تهران، بابک، 1357.
    25. ابراهیم صفایی، اسناد نویافته دوران قاجاریه، تهران بابک، 1355.
    26. ابراهیم صفایی، پنجاه نامه تاریخی، تهران، بابک، 1355.
    27. ابراهیم صفایی، یکصد سند تاریخی، تهران، بابک، 1352.
    28. رضا فراستی، فرمانها و رقمهای دوره قاجار، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، 1372.
    29. محمدرضا نصیری، اسناد و مکاتبات تاریخی ایران، تهران، کیهان، 1366.
    30. عباس خالصی، تاریخچه بست و بست نشینی همراه با شواهد تاریخی، تهران، علمی، 1366.
    31. آن لمبتون، اوضاع اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، ترجمه منیر برزین، مشهد، 1344.
    32. محمد حسن خان اعتمادالسلطنه، صدرالتواریخ یا شرح حال صدراعظم ها و پادشاهان قاجار، تصحیح و تحشیه و تنظیم فهرستها از محمد مشیری، وحید، 1349.
    33. حسین سعادت نوری، رجال قاجار، تهران، وحید، 1364.
    34. عبدالله مستوفی، شرح زندگی من، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، علمی، 1341.
    35. جلال الدین مدنی، تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران، قم، انتشارات اسلامی، 1370.
    23) برای استناد بخشیدن به مطالب گفته شده مأخذ و اسناد و مدارک تحقیق فوق مراجعه به کتب و مآخذ زیر مفید خواهد بود:
    1. موسی نجفی، بنیاد فلسفه سیاسی در ایران، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1367.
    2. موسی نجفی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، تهران، 1369.
    3. حمید بصیرت منش، علما و رژیم رضاشاه، تهران، عروج، 1376.
    4. ابراهیم صفایی، رضاشاه و تحولات و تحولات فرهنگی ایران، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1356.
    5. حسین محبوبی اردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1354.
    6. سعید نفیسی، تاریخ شهریاری شاهنشاه رضاشاه پهلوی، تهران، شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی، 1344.
    7. سعید نفیسی، تاریخ معاصر ایران، از چهارم اسفند ماه 1299 تا بیست و چهارم شهریور، 1320، با مقدمه و فهرست بقلم علی زرین قلم، تهران، فروغی، 1345.
    8. محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء والادباء، نجف، مطبعةالآدب، 1383 ق.
    9. جلال آل احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، تهران خوارزمی، 1357.
    10. محمد تقی بهلول، خاطرات سیاسی بهلول یا فاجعه مسجد گوهرشاد، تهران، مؤسسه امام صادق(ع)، 1370.
    11. مرتضی پسندیده، خاطرات آیت الله پسندیده، به کوشش محمد جواد مرادی نیا، تهران، حدیث، 1374.
    12. حمید زیارتی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، قم، دارالفکر، 1359.
    13. محمد شریف رازی، آثارالحجه یا اولین دائره المعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، 1332.
    14. محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، قم، 1399 قمری.
    15. سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1366.
    16. مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، شرکت چاپ رنگین، 1329.
    17. احمدکسروی تبریزی، کاروند کسروی، مجموعه 78 رساله و گفتار از احمد کسروی، به کوشش یحیی ذکاء، تهران، کتابهای جیبی، فرانکلین، 1352.
    18. مظفر نامدار کاشانی، رهیافتی به مبانی مکتبها و جشنها سیاسی شیعه، تهران، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، 1376.
    برای مطالعه بیشتر در زمینه مطالب گفته شده و همچنین تحقیق جامع تر پیرامون پیرامون سرفصلها و ماهیت دوران پهلوی و شناخت جریانات تاریخی و فکری و سیاسی رجوع به مآخذ و کتب زیر برای تحقیقات گسترده تر مفید خواهد خواهد بود:
    19. جهانگیر اوشیدری، تاریخ پهلوی و زرتشتیان، تهران، انتشارات هوقت، 1355.
    20. محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، تهران، نشر علم، 1372.
    21. عباس فجر، سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، ترجمه و گردآوری عباس فخر، ویراستار مطهری، مرتضی اسعدی، طرح نو، 1371.
    22. از ظهور تا سقوط، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی، 1368.
    23. مرتضی مطهری، نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، صدرا، 1366.
    24. حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، علمی، 1323 تا 1364 در 8 جلد.
    25. احمد ودی، تاریخ نیم قرن جنایت، تهرانظ7 1358.
    26. محمد مصدق، کاپیتولاسیون و ایران، با مقدمه و حواشی و تعلیقات فریدون جنیدی، تهران، بی نا، 1360.
    27. مکتب های فراماسونری و لیست فراماسونرها، انتشارات وطن، 1357.
    28. فاطمه استاد ملک، حجاب و کشف حجاب در ایران، تهران، عطایی، 1367.
    29. یادداشتهای اعلیحضرت رضا شاه کبیر از ریاست الوزرایی و فرماندهی کل قوا، گردآورنده علی البصری، ترجمه و تحقیق از شهرام کریملو، تهران، ستاد ارتش، 1350.
    30. فرج الله بهرامی، یادداشتهای سری رضاشاه، گرد آورنده فرج الله بهرامی، تهران، انتشارات ترقی.
    31. علی دشتی، پنجاه و پنج، تهران، امیرکبیر، 1355.
    32. سید ضیاءالدین طباطبائی، مقالات و یادداشتهای سیدضیاءالدین طباطبائی، تهران، 1322.
    33. ابراهیم صفائی، بنیادهای ملی در شهریاری رضاشاه کبیر، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1355.
    34. محسن صدرا، خاطرات صدرالاشراف، تهران، وحید، 1364.
    24) این چهار گفتار مجموع سخنرانیهای مؤلف در چهارمین اردوی دانشجویی نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها می باشد که در تابستان 1377 در دانشگاه فردوسی برگزار گردید.
    25) وقایع و حوادث دوره قاجاریه را با تاریخ قمری حساب می کنند. از دوره پهلوی، تاریخ ایران را بصورت شمسی می نویسند. فاصله بین تاریخ قمری و تاریخ شمسی در قاجاریه در سنوات و دهه های پایانی قاجار و آغازین پهلوی، حدود 38 الی 40 سال است؛ یعنی اگر 40 سال از تاریخ قمری کم کنیم، تاریخ شمسی بدست می آید، مثلاً تاریخ سلطنت رضاخان 1304 شمسی یا 1344 قمری است. البته حدود 15 مورد از این تاریخها در طول دویست اخیر باید در ذهنتان شکل بگیرد؛ و گر نه نمی توانید فاصله زمانی حاضر را با آن واقعه و تحول وفق دهید؛ در نتیجه، نمی توانید بفهمید از هر چند سال می گذرد.
    26) یعنی علما هیچ مشکلی در توافق اصولی با هم ندارند؛ فقط اینها هستند که خودشان را وسط معرکه قرار دادند.
    27) پس شیخ مخالف مجلس نیست؛ بلکه می خواهد آن را تصحیح، تکمیل و تنقیح کند.
    28) مرحوم آیت الله شیخ عبدالله مازندرانی از مراجع مشروطه خواه نجف در مورد این استبداد و فشار در مشروطه با تعبیر استبداد مرکبه به جای استبداد فردی یاد می کند.
    29) در ایران، فراماسونری، یا خانه فراموشان، یا فراموشخانه می گفتند.
    30) اهمیت این جملات بسیار زیاد است؛ چرا که زمانی نوشته شده است که در تمامی نامه نگاریها، سه چهار سطر اول نامه به ذکر القاب اختصاص داشت و هیچکس جرأت نمی کرد چنین با شاه صحبت کند.
    31) این القاب را شاه خود به او داده بود و معنی حرف حاجی این است که خودشاه خیانت کرده است.
    32) به عبارت دیگر، اندیشه مساوات برای آن است که همه این دستجات و احزاب نامرئی هوای همدیگر را داشته باشند تا به محض آنکه فرصت یافتند، ریشه دین و دولت را بکنند.
    دقت مرحوم آیت الله کنی روند شکل گیری و سیاست انجمن های سری قابل توجه است.
    33) یعنی این مجمع را تشکیل دادند تا روزی بیرون بریزند و ملک و دولت را نابود کنند.
    34) و این ملکم خان کسی است که حاج ملا علی کنی در دو دهه قبل فراموشخانه او را می بندند؛ و حالا واعظ اصفهانی در فضای مشروطه از او دفاع می کند. این وضعیت اتفاقاً با شرایط انقلاب ما قابل تطبیق است: در دهه اول انقلاب، رجالی حضور داشتند که در خیانت به مردم شهره بودند. اکنون چرا باید دوباره مطرح شوند، در قالبهای مختلف احساس کنند و برگردند؟ به عبارت دیگر، دقیقاً همان مسائل تکراار می شود؛ و این، خطرناک است و باید مواظب بود.
    35) چهارمین اردوی دانشجویان سراسر کشور که در دانشگاه فردوسی در مشهد مقدس در سال 1377 توسط دفتر مرکزی نهاد نمایندگان مقام معظم رهبری در دانشگاهها برگزار شد این سئوالات، پرسشها مشترک دانشجویان رشته های مختلف می باشد که به صورت کتبی، حضوری و غیرحضوری طرح شده است.
    36) تاریخ فلسفه در اسلام اثر میان محمد شریف، مرکز نشر دانشگاهی، 4 ج. در مقدمه این کتاب، عنوان شده که از صدر اسلام تاکنون، 5 موج در جهان اسلام وجود داشته و این 5 موج با مجموعه عوامل سیاسی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و معنوی سنجیده شده است.
    37) 1- Persian Inverstmen Corporation
    38) 2- Angol-Asiatic Sgndicate


    امضاء


صفحه 31 از 31 نخستنخست ... 212728293031

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi