معرفی اجمالی تعدادی از مورخان:
1.یعقوبی(62)
قدیمی ترین کتاب تاریخی اسلام از کتابهای تاریخ عمومی اسلامی و از معتبرترین کتابهای تاریخ اسلامی که شیعه و سنی آن را معتبر می شمارند، کتاب تاریخ یعقوبی است. مرحوم دکتر آیتی هر دو جلد این کتاب را ترجمه کرده اند کتاب بسیار متقنی است و در اوایل قرن سوم هجری نوشته شده است. ظاهراً بعد از زمان مأمون و حدود زمان متوکل نوشته شده، این کتاب... فقط کتاب تاریخی است و حدیثی نیست.
2. ابن هشام (63)
سیره ابن هشام کتابی است که در قرن دوم نوشته شده. خود ابن هشام ظاهراً در قرن سوم است ولی اصل سیره از ابن اسحاق است که در اوایل قرن دوم می زیسته و ابن هشام کتاب او را تلخیص و تهذیب کرده است. از کتبی است که مورد اعتماد اهل تسنن است.
3. ابن اثیر
سه برادر هستند که هر سه برادر به نام ابن اثیر خوانده می شوند و هر سه از محققین علمای اسلام هستند. لقب یکی عزالدین و دیگری مجدالدین و سومی ضیاءالدین است. کامل التواریخ(64) و اسدالغابة از عزالدین، و جامع الاصول که در حدیث است و هم چنین النهایة که از کتابهای بسیار خوب و دقیق و در توضیح لغاتی است که در احادیث آمده از مجدالدین است.
4. طبری (65)
طبری مورخ و محدث و فقیه معروف است. طبری از علمای طراز اول اهل تسنن به شمار می رود. در بسیاری از علوم زمان خود امام و پیشوا شمرده می شود. طبری در ابتدا از نظر روش فقهی تابع شافعی بود اما بعدها خود مکتب فقهی مستقلی را تأسیس کرد و از هیچ یک از پیشوایان فقه اهل تسنن پیروی نکرد. مذهب فقهی طبری تا مدتی پیرو داشت و تدریجاً از بین رفت. ابن الندیم در الفهرست عده ای از فقها را نام می برد که پیرو مذهب فقهی طبری بوده اند.
طبری اهل آمل مازندران است. در سال 224 هجری در آمل متولد شد و در سال 310 در بغداد در گذشت.
5. ابوالفرج اصفهانی (66)
ابوالفرج اصفهانی از اکابر مورخین دوره اسلام است. او اصلاً اموی و از نسل بنی امیه است، و این از مسلمات می باشد. در عصر آل بویه می زیسته است، و چون ساکن اصفهان بوده به نام ابوالفرج اصفهانی معروف شده است.
این مرد شیعه نیست... مسلم سنی است... او صاحب کتاب الاغانی(67) است... ابوالفرج کتابی دارد که از کتب معتبره تاریخ اسلام شمرده شده به نام مقاتل الطالبیین (که موضوعش پیرامون) تاریخ کشته شدنهای بنی ابی طالب (است).
6. جاحظ(68)
جاحظ یک ملای واقعاً ملا در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم است. او یک ادیب فوق العاده ادیبی است، و تنها ادیب نیست، تقریباً می شود گفت یک جامعه شناس عصر خودش و یک مورخ هم هست. جاحظ نیز یک سنی متعصب است.(69)
7. عایشه بنت الشاطی (70)
یکی از زنان فاضله مسلمان عرب در زمان ما، به نام دکتر عایشه بنت الشاطی کتابی درباره زینب نوشته به نام بطلة کربلا یعنی بانوی قهرمان کربلا. این کتاب چند بار به فارسی ترجمه و چاپ شده (است)
8. حجت الاسلام دکترآیتی(71)
مرحوم آیتی رضوان الله علیه... چه مرد بزرگواری بود، چه عالم متقی ای بود که از دست ما رفت. ایشان کتابی دارد به نام بررسی تاریخ عاشورا که شاید خیلی از شما دیده باشید. کسانی هم که ندیده اند ببینند و بخوانند. مجموعه سخنرانی هائی است که ایشان در رادیو کرده است. بعد از فوت ایشان این سخنرانی ها را چاپ کردند.
در میان کتابهائی که به زبان فارسی در این زمینه نوشته شده است، اگر نگوییم بهترین آنهاست، قطعاً از بهترین آنها است. حالا اگر از نظر تجزیه و تحلیل نگوییم در درجه اول یا فرد اول است، ولی از جنبه استناد یعنی از جنبه این که مطالبش مستند به تواریخ معتبر است، قطعاً بی نظیر است.
در آنجا این مرد روی این مطلب خیلی تکیه کرده است که اصلاً تاریخ کربلا را اسرا زنده کردند، یعنی اسرا نگهداری کردند و بزرگترین اشتباهی که دستگاه اموی کرد، مسئله اسیر گرفتن اهل بیت علیه السلام و سیر دادن آنها به کوفه و بعد به شام بود. و اگر آنها این کار را نکرده بودند، شاید می توانستند تاریخ این نهضت را محو کنند، یا لااقل یک مقدار آن را از
اثر و قدرت بیندازند، ولی به دست خودشان کاری کردند که برای اهل بیت پیغمبر فرصت ایجاد کردند و آنها این تاریخ را در دنیا مسجل نمودند. چکیده مطالب
1. سه گونه تاریخ را می توان تعریف کرد:
الف) علم به وقایع، حوادث، اوضاع و احوال انسانها در گذشته، در مقابل اوضاع و احوالی که در زمان حال وجود دارد. زندگی نامه ها، فتح نامه ها و سیره ها که در میان همه ملل تألیف شده و می شود از این مقوله است. این نوع تاریخ، تاریخ نقلی خوانده می شود.
ب) علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگی های گذشته که از مطالعه، بررسی و تحلیل حوادث و وقایع گذشته به دست می آید. تاریخ به این معنی، تاریخ علمی نامیده می شود.
ج) علم به تحولات و تطورات جامعه ها از مرحله ای به مرحله دیگر و قوانین حاکم بر این تحولات و تطورات؛ به عبارت دیگر، علم به شدن جامعه ها نه بودن آنها. به این علم، فلسفه تاریخ گفته می شود.
2. تاریخ نقلی، اولاً جزئی، ثانیاً نقلی نه عقلی، ثالثاً علم به بودنها نه علم به شدنها است، رابعاً به گذشته تعلق دارد نه به حاضر.
3. تاریخ علمی مانند تاریخ نقلی اولاً به گذشته تعلق دارد ثانیاً علم به بودنها است ثالثاً برخلاف تاریخ نقلی، کلی است نه جزئی، رابعاً عقلی است نه نقلی محض، تارخ علمی در حقیقت بخشی از جامعه شناسی است.
4- فلسفه تاریخ مانند تاریخ علمی، کلی و عقلی است اما بر خلاف تاریخ علمی، علم به شدن جامعه هاست نه علم به بودن آنها.
5. گروهی به تاریخ نقلی به شدت بدبین اند؛ آن را مجعول ناقلان می دانند ولی حقیقت این است که:
اولاً تاریخ یک سلسله مسلمات دارد که از نوع بدیهیات در علوم دیگر به شمار می رود؛ ثانیاً محقق با نوعی اجتهاد می تواند صحت و عدم صحت برخی نقلها را در محک نقد قرار داده و نتیجه گیری کند.
6. علم تاریخ در هر سه معنی و مفهوم خود سودمند است. تاریخ مانند فیلم زنده ای است که گذشته را به حال تبدیل می کند؛ از این رو قرآن کریم نکات سودمندی از زندگی افرادی که صلاحیت الگو و اسوه بودن دارند، مطرح می کند.
7. انسان موجود اجتماعی منحصر به فرد نیست، پاره ای از جاندارهای دیگر نیز کم و بیش زندگی اجتماعی دارند اما یک تفاوت اساسی میان موجودیت اجتماعی انسان و جانداران دیگر وجود دارد که زندگی اجتماعی آنها ثابت و یکنواخت است ولی زندگی اجتماعی انسان متحول و متطور بلکه دارای شتاب است.
8. معمولاً در کتب فلسفه تاریخ، عامل محرک، تطور اجتماعی و جلو برنده تاریخ به گونه ای طرح می شود که پس از دقت، نادرستی آن روشن می شود.
9. معمولاً درباره عوامل محرک تاریخ نظریاتی به این شکل طرح می شود: نظریه نژادی، نظریه جغرافیایی، نظریه قهرمانان، نظریه اقتصادی و نظریه الهی، از نظر ما این گونه طرح به هیچ وجه صحیح نیست و نوعی خلط مبحث صورت گرفته است. غالباً این نظریات به علت محرک تاریخ، که در پی کشف آن هستیم مربوط نمی شود.
10. نظریه نژادی: طبق این نظریه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، برخی نژادها هستند. کنت گوبینو فیلسوف معروف فرانسوی طرفدار این نظریه است.
11. نظریه جغرافیایی: طبق این نظریه، عامل سازنده تمدن، بوجود آورنده فرهنگ و تولیدکننده صنعت، محیط طبیعی است. منتسکیو دانشمند جامعه شناس فرانسوی قرن هفدهم طرفدار این نظریه است.
12. طبق نظریه قهرمانان، تاریخ را چه از نظر علمی و چه از نظر سیاسی، اقتصادی، فنی و یا اخلاقی، نوابغ به وجود می آورند. کارلایل فیلسوف معروف انگلیسی چنین نظریه ای دارد.
13. طبق نظریه اقتصادی، محرک تاریخ، اقتصاد است. تغییر و تحول در بنیاد اقتصادی جامعه است که آن را زیر و رو می کند. کارل مارکس طرفدار این نظریه است.
14. طبق نظریه الهی، تحولات و تطورات تاریخ، جلوه گاه مشیت حکیمانه و حکمت بالغه الهی است. پس آنچه تاریخ را جلو می برد و دگرگون می سازد، اراده خداوند است. بوسوئه مورخ و اسقف معروف، طرفدار این نظریه است.
15. نظریه نژادی یک نظریه جامعه شناسانه است. از این نظر طرح این مسأله صحیح است، اما راز فلسفه تاریخ هم چنان مجهول می ماند. این که عامل نژاد باشد یا همه نژادها، راز تحرک تاریخ را نمی گشاید.
16. نظریه جغرافیایی مربوط به یک مسأله جامعه شناسی است که محیطها در رشد عقلی، فکری، ذوقی و جسمی انسانها مؤثرند.
17. از همه اینها بی ربطتر، نظریه الهی است. مگر تنها تاریخ است که جلوه گاه مشیت الهی است؟ همه عالم، از آغاز تا انجام با همه اسباب، علل، موجبات و موانع، جلوه گاه مشیت الهی است.
18. نظریه اقتصادی تاریخ نیز فاقد جنبه فنی و اصولی است، این نظریه فقط ماهیت و هویت تاریخ را روش می کند که مادی و اقتصادی است و همه شؤون دیگر به منزله اعراض این جوهر تاریخی است
19. نظریه قهرمانان، اعم از این که درست باشد یا نادرست، مستقیماً به فلسفه تاریخ مربوط می شود.
20. درباره نیروی محرک تاریخ، دو نظریه به دست آمد:
یکی نظریه قهرمانان است که تاریخ را مخلوق افراد می داند و در حقیقت، این نظریه مدعی است که اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه، فاقد ابتکار و قدرت پیشروی و پیشتازی اند.
دوم نظریه تضاد میان زیربنا و رو بنای جامعه که تعبیر صحیح نظریه محرک بودن اقتصاد است.
21. بعضی ادعا کرده اند که تاریخ، جنگ میان نبوغ و حد عادی است یعنی همواره افراد عادی و متوسط، طرفدار وضعی هستند که به آن خو گرفته اند و نابغه ها، خواهان تغییر و تبدیل وضع موجود به مطلوب هستند، این نظریه در حقیقت مبتنی بر دو فرض است که از نظر ما هر دو فرض، مخدوش است.
22. قرآن مجید در سوره رعد آیه 11 با صراحت راجع به این که تاریخ بشر حساب قطعی و منظمی دارد، می فرماید: ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.
23. قرآن درباره تأثیر اساسی معنویت یک قوم در سرنوشت او به صراحت می فرماید: و لو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الأرض. (72)
24. از نظر قرآن غیر از طبیعت، عقل و دل، یک منبع دیگر هم برای شناخت وجود دارد که آن تاریخ است. قرآن تاریخ را به عنوان یک درس، یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت، یاد می کند. در قرآن آیات بسیاری است که به مطالعه اقوام گذشته دعوت می کند، به عنوان نمونه: سوره غافر، آیه 82، سوره محمد آیه 10، سوره بقره آیه 134 و 141، سوره فاطر آیه 43 و سوره رعد آیه 11.
25. از نظر قرآن مجید از آغاز جهان، همواره نبردی پیگیر میان گروه اهل حق و گروه اهل باطل بر پا بوده، هر فرعونی موسایی در برابر خود داشته است. در این نبردها گاهی حق و گاهی باطل پیروز بوده است، ولی البته این پیروزیها و شکستها بستگی به یک سلسله عوامل اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی داشته است.
26. در تدوین تاریخ اسلام ملل گوناگون از اندلس گرفته تا مصر، دمشق، عراق و تونس شرکت کرده اند گروهی از مورخین اسلام نیز ایرانی اند، شاید در کمتر رشته ای به اندازه تاریخ، آثار تألیفی وجود داشته باشد.
27. در اسلام انواع تاریخ نگاری وجود داشته است، از سیره و تاریخ شخص معین گرفته تا تواریخ شهرها و کشورها؛ تاریخ علوم یعنی تاریخ اهل یک فن و تواریخ عمومی.
28. به عقیده جرجی زیدان به پیروی از سیوطی، اولین مورخان دوره اسلامی دو نفر بوده اند یکی محمد بن اسحاق مطلبی و دیگری عروة بن زبیر که معاصر هم بوده اند. ولی علامه سید حسن صدر ثابت کرده است که اولین تاریخ را در دوره اسلام، عبید الله بن ابی رافع، کاتب امیرالمؤمنین علیه السلام نوشته است.
29. معتبرترین کتابهای تاریخ اسلامی که شیعه و سنی آن را معتبر می شمارند کتاب تاریخ یعقوبی است این کتاب بسیار متقن است و در اوایل قرن سوم هجری نوشته شده است.
30. سیره ابن هشام کتاب است که در قرن دوم نوشته شده و تلخیص و تهذیب سیره ابن اسحاق است، از کتبی است که مورد اعتماد اهل تسنن است.
31. ابن اثیرها سه برادر به نام های عزالدین، ضیاءالدین و مجدالدین هستند و هر سه از عالمان محقق اسلامند. کامل التورایخ و اسدالغایة از عزالدین است.
32. طبری، مورخ، محدث و فقیه معروف و از علمای طراز اول اهل تسنن به شمار می رود. او در سال 224 هجری در آمل متولد و در سال 310 در بغداد در گذشت.
33. ابوالفرج از اکابر مورخان دوره اسلام است. او از نسل بنی امیه بوده و در عصر آل بویه می زیسته است و چون ساکن اصفهان بوده به ابوالفرج اصفهانی معروف شده است.
34. جاحظ در اواخر قرن دوم متولد شده است. او ادیب، جامعه شناس، مورخ و یک سنی متعصب است.
35. دکتر آیتی کتابی به نام بررسی تاریخ عاشورا دارد که اگر نگوئیم بهترین کتابی است که در زبان فارسی در زمینه تاریخ عاشورا نوشته شده است، قطعاً از بهترین آنها است و از جنبه استناد به تواریخ معتبر نیز، قطعاً بی نظیر است.