چکیده مطالب
1- ظهور پیامبران عظیم الشأن و نوابغ دیگر همیشه یا غالباً در شرایطی است که جامعه بشریت سخت نیازمند به وجود آنها بوده است. قرآن کریم خطاب به مردم عصر رسول اکرم صلی الله علیه و آله چنین می فرماید: و کنتم علی شفا حقرة من النار فأنقذکم منها (121)
2- آیه 19 از سوره نساء در واقع نسخ یک سنت کهن ( ارث پسرخوانده) است که در میان اعراب و غیر اعراب از دنیای آن روز حتی در ایران و روم قدیم و جود داشته است. رسم هم پیمانی رسم دیگری است که آن را نیز قرآن کریم منسوخ کرد.
3- در جاهلیت، پدران و در نبود آنها برادران، دختر را به اراده خودشان شوهر می دادند مهر را به عنوان حق الزحمه و شیربها، حق خود می دانستند. و اگر مردی با زنی ازدواج می کرد و برای او مهر سنگینی قرار می داد، همین که هوای تجدید عروسی به سرش می زد، زن بیچاره را متهم به فحشا می کرد تا مهری را که داده پس بگیرد. قرآن کریم هر رسمی را که موجب تضییع مهر زنان می شد نسخ کرد و در آیه 19 از سوره نساء رسم ارث زوجیت ( ازدواج با زن پدر) را منسوخ کرد.
4- نکاح شغار یکی از مظاهر اختیارداری مطلق پدران نسبت به دختران بود، نکاح شغار یعنی معاوضه کردن دو دختر که هر یک از آنها مهر دیگری به شمار می رفت و به پدر یا برادران طرف دیگر تعلق می گرفت، اسلام این رسم را همانند رسم کار کردن داماد برای پدر زن نسخ کرد.
5- علت اصلی محرومیت زنان از ارث را می توان در جلوگیری از انتقال ثروت خانواده ای به خانواده دیگر جستجو کرد. محرومیت زن از ارث، علل دیگر نیز داشته است، از آن جمله می توان به ضعف قدرت سربازی زن اشاره نمود.
6- زمانی که اسلام ظهور کرد، در میان اعراب مسأله خویشاوندپرستی و تفاخر به قبیله و نژاد به شدت رواج داشت که اسلام این گونه تفاخر را مردود دانست.
7- درباره تمدن ایران دو مطلب قطعی است:
یکی این مکه ایران قبل از اسلام دارای تمدنی درخشان و باسابقه بوده و این تمدن سابقه طولانی داشته و از مایه های تمدن اسلامی شمرده می شود؛
دوم این که این تمدن در دوره اسلامی مورد استفاده واقع شد و اسلام نیز به ایران حیاتی تازه بخشید و تمدن در حال انحطاط ایران به واسطه اسلام جان گرفت و شکلی تازه یافت.