اشعار جالب مولوی
جلالالدین مولانا در دیوان مثنوی، اعتراض آنها را چنین ترسیم میکند که گفتند: «شایسته نیست در آغاز حکومت نوپای اسلام، بلال حبشی که به جای واژه "ح"، "هـ" (و به جای شین، سین) میگوید، اذان بگوید. با انتخاب اذانگویی که دارای صدای شیوا باشد، دهانِ بهانهجویان را ببند!» ولی پیامبر(ص) به آنها پاسخ داد که ظاهربین نباشید و طهارت باطن را بنگرید.
اشعار مولانا چنین است:
آن بلال صدق در بانگ نماز
تا بگفتند ای پیامبر نیست راست
ای نبیّ و ای رسول کردگار
عیب باشد اول دین و صلاح
خشم پیغمبر بجوشید و بگفت
کای خسان نزد خدا هیّ بلال
گر حدیثت کژ بود معنیت راست
ور بود معنی کج و لفظت نکو
بهر این فرمود با موسی خدا
کای کلیمالله ز من میجو پناه
گفت موسی: من ندارم آن دهان
حیّ را هَی خواند از روی نیاز
این خطا اکنون که آغاز بناست
یک مؤذن کو بود افصح بیار
لحن خواندن لفظ حی علی الفلاح
یک دو رمزی از عنایات نهفت
بهتر از صد حیّ حیّ و قیل و قال
این کژی لفظ مقبول خداست
آنچنان معنی نیرزد یک تِسو
وقت حاجت خواستن اندر دعا
با دهانی که نکردی تو گناه
گفت ما را از دهانِ غیر خوان[15]