صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

موضوع: آشنایی با روایان حدیث شیعه { عبدالله بن عمر }

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض آشنایی با روایان حدیث شیعه { عبدالله بن عمر }

    آشنایی با روایان حدیث شیعه

    عبدالله بن عمر


    عبدالله بن عمر بن خطاب یا ابن‌عمر(۳ بعثت- ۷۳ق) صحابه پیامبر(ص)، فرزند خلیفه دوم و برادر همسر پیامبر (ص). او در ده سالگی همراه پدرش مسلمان شد و پیش از او به مدینه هجرت کرد. منابع اهل سنت او را شخصیتی ضعیف و ساده معرفی کرده‌اند که اعتراض علیه حاکم فاجر را جایز نمی‌دانست. او با سه خلیفه اول بعد از پیامبر(ص) بیعت کرد. عمر او را به عنوان مشاور برای تعیین خلیفه بعد از خود مشخص کرد. عثمان به او قضاوت را پیشنهاد داد اما نپذیرفت. عبدالله در دوران خلافت علی(ع) با وجود بیان فضیلت‌های بسیار برای ایشان با حضرت بیعت نکرد اما با یزید بن معاویه بیعت کرد. وقتی امام حسین(ع) به طرف کوفه می‌رفت او امام را از جنگ با یزید منع کرد ولی امام نپذیرفت. ابن‌عمر سرانجام در سال ۷۳ قمری در ۸۴ سالگی درگذشت و در قبرستان مهاجران در منطقه فَخ دفن شد.
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شخصیت


    عبد الله بن عمر بن خطاب یا ابن‌عمر از صحابه پیامبر(ص)، فرزند خلیفه دوم و برادر همسر پیامبر(ص) بود.[۱] کنیه ابو عبدالرحمن بود و در سال سوم بعثت به دنیا آمد.[۲] مادرش زینب دختر مظعون نام داشت. گفته شده او در ده سالگی همراه پدرش مسلمان شد و پیش از او به مدینه هجرت کرد. برخی نیز در سال اسلام آوردن او اختلاف دارند.[۳]


    ابن عمر در زندگی بسیار احتیاط می‌کرد و به همین دلیل در فتوا دادن نیز محتاط بود.[۴] منابع اهل سنت او را شخصیتی ضعیف[۵] و ساده معرفی کردند[۶] که از درگیری مردم با حکومت فراری بود و حتی اعتراض علیه حاکم فاجر را جایز نمی‌دانست.[۷] و می‌گفت من در فتنه جنگ نمی‌کنم و پشت سر هر کس که پیروز شود نماز می‌خوانم.[۸]


    گفته‌اند در قضیه حکمیت، ابوموسی اشعری خلافت عبدالله بن عمر را مطرح کرد ولی عمرو عاص گفت او صلاحیت حکومت را ندارد.[۹]
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    دوره پیامبر


    عبدالله بن عمر در جنگ بدر و اُحد کودک بود، به همین دلیل پیامبر(ص) به او اجازه حضور در این جنگ‌ها را نداد. خندق اولین جنگی بود که او اجازۀ حضور در آن را پیدا کرد. او در این جنگ ۱۵ سال داشت. پس از آن در جنگ‌های دیگری نیز شرکت کرد.[۱۰] منابع تاریخی اهل سنت گزارش کرد‌ه‌اند در نبرد موته او با برخی دیگر از مسلمانان وقتی احساس کردند، سپاه دشمن در حال غلبه است از میدان جنگ فرار کردند و به مدینه بازگشتند. پس از فرار، از پیامبر(ص) عذرخواهی کردند و بخشیده شدند.[۱۱]
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    دوره سه خلیفه اول


    عبدالله را تأثیرگذار در سیاست و حکومت ندانسته‌اند و تنها چند گزارش کوتاه از حضور او در جنگ‌ها موجود است. پس از رحلت پیامبر(ص) و در زمان خلافت ابوبکر، یکی از افراد سپاه اسامه بود. عمر در زمان خلافتش برای انتخاب خلیفه بعد از خود شورایی تشکیل و عبدالله را مشاور خود قرار داد؛ ولی به او اجازه نداد که خود را یکی از گزینه‌های خلافت بعد از پدرش معرفی کند.[۱۲] و در همان دوره، در جنگ‌های نهاوند و فتح مصر شرکت داشت.[۱۳]


    تاریخ نقل می‌کند عبدالله هیچگاه قضاوت نکرد و هنگامی که عثمان به او این منصب را پیشنهاد داد، علیه قضاوت سخن گفت و نپذیرفت.[۱۴] یزید بن هارون نقل می‌کند که ابن عمر به مردم می‌گفت من با کسی بودم که از من داناتر بود و اگر می‌دانستم شما از من قضاوت می‌خواهید و مسأله می‌پرسید چیزی می‌آموختم.[۱۵]


    بعد از قتل عثمان، برخی از جمله مروان بن حکم به او پیشنهاد خلافت دادند، عبدالله گفت اگر گروه کمی هم مخالف خلافت من باشد قبول نخواهم کرد.[۱۶]
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    دوره خلافت امام علی(ع)


    هنگامی‌که امام به خلافت رسید، عمار یاسر از حضرت اجازه خواست تا برای بیعت، با عبدالله صحبت کند. عبدالله سخنان بسیاری در تعریف حضرت بیان کرد، اما با علی(ع) بیعت نکرد.[۱۷] عبدالله بیشتر به‌دنبال عبادات فردی بود و در خود توانایی ورود در مسائل اجتماعی را نمی‌دید و به‌همین دلیل، علی(ع) به عمار فرمود: عبدالله را رها کن، او شخص ضعیفی است.[۱۸] همچنین، امام(ع) در جواب شخصی که گفت من هم ‌مانند عبدالله بن عمر کنار می‌روم، فرمود عبداللّه نه حق را یاری و نه باطل را نابود کرد.[۱۹]


    ابن عمر با وجود بیعت نکردنش در صف مخالفان حضرت قرار نگرفت و از مخالفان امام حمایت نکرد.[۲۰] برخی منابع اهل سنت آوردند عبدالله در اواخر عمرش از این‌که از علی(ع) حمایت نکرد، پشیمان و ناراحت بود و می‌گفت:


    «بر هیچ‌یک از کارهای خود پشیمان نیستم، مگر این‌که در کنار علی(ع) در مقابل فتنه‌گران نجنگیدم».[۲۱]
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    منع امام حسین(ع) از جنگ


    عبدالله بین حق و باطل سکوت می‌کرد و می‌گفت نقض بیعت و شورش، حتی علیه حاکم فاجر جایز نیست. او به امام حسین(ع) گفت من از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود حسین کشته خواهد شد و به امام توصیه کرد که به سمت کوفه نرود و به مدینه برگردد؛ ولی امام قبول نکرد و مسیر خود را ادامه داد. در این دوره عبدالله با یزید بیعت کرده بود و او را جانشین پیامبر(ص) می‌دانست.[۲۲]
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نامه به معاویه


    عبدالله در نامه‌ای به معاویه می‌گوید:
    «تو گمان کردی حال که من علی و مهاجران را رها کرده‌ام، همراه تو می‌شوم؛ و اینکه گفتی من با علی بیعت نکردم به این دلیل بود که درباره این واقعه توصیه‌هایی از پیامبر به‌خاطر نداشتم پس به ناچار، بی‌طرفی را برگزیدم و با خود گفتم اگر این راه هدایت باشد، حداکثر آن است که ثوابی نبردم و اگر راه گمراهی باشد، با بی‌طرفی از شرّی خلاصی یافته‌ام. لذا دیگر به‌دنبال من نباش.»[۲۳]


    طبری نقل می‌کند از ابوموسی اشعری سوال کردند شخصی را برای سرپرستی امت معلوم کند. او عبدالله بن عمر را معرفی کرد و عبدالله نپذیرفت و گفت من معاویه را برای سرپرستی مردم انتخاب می‌کنم.[۲۴]


    همچنین معاویه درباره خلافت، به پسرش یزید گفت من از چند نفر ترس دارم که خلافت را بگیرند از جمله آنها عبدالله بن عمر است و در ادامه می‌گوید، عبدالله عبادت و پارسایی را پیشه خود کرده است و اگر همه مردم با تو بیعت کردند بعد از همه، او نیز با تو بیعت خواهد کرد.[۲۵]
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بیعت با یزید


    پس از مرگ معاویه، ولید بن عتبه حاکم مدینه، از عبدالله خواست تا با یزید بیعت کند، عبدالله گفت خواهان اختلاف نیست؛ اما هرگاه همه مردم بیعت کردند، او هم بیعت می‌کند و چون احتمال شورش نداشت او را رها کردند.[۲۶] واقدی می‌گوید:


    «ولید بن عتبه نتوانست از ابن زبیر و حسین بیعت بگیرد و آنها شبانه به مکه رفتند. در بین راه عبدالله بن عمر آنها را دید و سوال کرد از مدینه چه خبر؟ آنها گفتند مرگ معاویه و بیعت با یزید. ابن عمر به آنها گفت از خدا بترسید و جمع مسلمانان را پراکنده نکنید و مدتی در مدینه ماند و وقتی خبر بیعت مردم با یزید را از شهرهای مختلف شنید پیش ولید رفت و با او بیعت کرد.»[۲۷] و گفت: «اگر خیر است، راضی هستیم و اگر بلاست صبر می‌کنیم».[۲۸]


    بعد از مدتی که مردم بیعت با یزید را شکستند، عبدالله به پسران خود گفت بیعت ما با یزید، بیعت با خدا و رسول او بوده است و از پیامبر شنیدم کسی که بیعتش را با دیگری بشکند جایگاهش جهنم است. بنابراین هر کس بیعتش با یزید را بشکند بین من و او جدایی است.[۲۹]


    بعدها درباره بیعت عبدالله بن عمر با حجاج آوردند او شبانه برای اینکه مردم او را نبینند به خانه حجاج برای بیعت می‌رود و حجاج هم به همین دلیل پایش را از زیر تشک بیرون می‌آورد و به او می‌گوید که با پایش بیعت کند.[۳۰]
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    قول علمای اهل سنت


    شخصیت ابن عمر، مانند پدرش در تفکر دینی و سیاسی اهل سنت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. او علاوه بر آنکه صحابی پیامبر بوده، فرزند خلیفه دوم نیز به‌شمار می‌آمد.[۳۱] صرفنظر از این دو نکته، اهل سنت او را روایت‌گر احادیث زیادی از پیامبر(ص)،‌ ابوبکر و عمر می‌دانند که با توجه به فرزندی وی نسبت به خلیفه، مورد توجه خاص قرار گرفته است.[۳۲] ابن‌اثیر نیز فضایلی را برای عبدالله نقل کرده‌ است و او را از بزرگان اهل سنت دانسته‌ که شصت سال پس از پیامبر (ص) فتوا داده است.[۳۳]


    در مقابل برخی معتقدند ابن عمر روایات کمی از پیامبر (ص) نقل می‌کرد، چنانچه شعبی می‌گوید در طول یک‌سالی که با او همنشین بوده، حدیثی از او نشنیده است.[۳۴] و برخی مانند جابر بن عبدالله از او روایت نقل کرده‌اند.[۳۵] میرزا حسین نوری در بحث تحریف قرآن از جمله ادله‌ای که به آن استناد می‌کند، روایات اهل سنت از عبدالله بن عمر درباره تحریف قرآن است.[۳۶] اهل سنت همچنین روایت‌هایی با موضوع بیان فضیلت‌های علی(ع)،[۳۷] قرائت‌های مختلف قرآن،[۳۸] صدقه[۳۹] و دیگر موضوعات از او نقل کرده‌اند.
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    زهد و عبادت



    به گزارش منابع اهل سنت، عبدالله سعی می‌کرد تمام عبادت‌های را که از پیامبر(ص) دیده و شنیده است، انجام دهد. تا آنجاکه به همان مکان‌هایی که پیامبر(ص) در آن استراحت می‌کرد و نماز می‌خواند، سفر می‌کرد تا در همان مکان‌ها نماز بخواند.[۴۰] درباره زهدش گفتند از کسی تقاضای پول نداشت، با این حال هدیه هیچ حاکمی را نیز رد نمی‌کرد و تمام هدایا را می‌پذیرفت.[۴۱] و همچنین بی‌رغبت به دنیا بود و بسیار حج می‌گذارد و صدقه می‌داد.[۴۲]
    امضاء

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi