دسته ای از زنان ایرانی در میانه شاخص های انسان بودن و زن بودن از نگاه غربی ها و نگاه اسلام انقلابی، سرگردان و حیرت زده اند. در این تزلزل و حیرت هم بیشترین تقصیر متوجه متولیان امور فرهنگی و اجتماعی جامعه است که عملا دختران و زنان ایرانی را در هجوم فرهنگی سنگین جبهه غرب، تنها و بی ابزار و سلاح رها کرده است.
در قسمت اول گفتیم که زنان در جامعه کنونی ایران چند دسته و تیپ اند. از آن دسته از زنان صحبت کردیم که سعی کرده اند در مسیر مورد نظر انقلاب اسلامی حرکت کنند، زنی با هویت زنانه و متکی بر ارزش های انسانی، نه موجودی عروسک گونه و نه شبه مرد. الگوی شرقی یا غربی ندارد، نه متحجر است و نه مدرن. هم در خانه مادر و همسر است و هم در صحنه جامعه مسئولیت شناس و تلاشگر برای نقش های مهم اجتماعی سیاسی که به سرنوشت جامعه اش مرتبط است. در میان خیل زنان موفق و بزرگی که این دسته را تشکیل می دهند، از مادر شهید حدادیان و مرضیه هاشمی نام بردیم؛ زن هایی که نقش پرورش دهنده و حمایت کننده از مردان را در جبهه حق دارند ولی مستقل و بلکه گاه جلوتر و بیشتر و پیشتر از مردان در صحنه اند و نقش های بی همتا و سرنوشت ساز می آفرینند. گفتیم که پیروان واقعی حضرت زهرای مرضیه(س) همین زنانند.