مدير محتوايي (15-02-2019), نرگس منتظر (17-02-2019), شهیده (16-02-2019)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- جهانگشای عادل
- فهرست موضوعات بخش کتابخانه تخصصی مهدویت
- زیارت آل یس - نظر به مقصد جان هر انسان
- ღ.•*♥*•.ღ معرفی کتب مهدوی ღ.•*♥*•.ღ
- آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنیترین بُعد هستی
- ▬◄ دانلود کتب مهدوی ►▬
- مبانی معرفتی مهدویت
- امام مهدى جلوه جمال الهى
- چشم به راه مهدی.....
- مهدویت در منابع علما شیعه در نوشته هایی از...
❤ |
مقدمه ناشر
بسمه تعالی
وجود مقدس حضرت حجت(عج) آنچنان پر رمز و راز است كه هرگز نمیتوان در شناخت او به یك منظر بسنده كرد، هزاران نگاه نیاز است تا شمهای از آن حقیقتِ «واسطة فیض بین ارض و سماء» را بتوان نگریست و به مقام افتخارآمیز شناخت حجت خدا وارد گشت و امیدوار مژدة آن ذوات مقدس بود كه برای عارفانِ به حقشان، بركات زیادی را قائلاند.
در سلسله بحثهای استادطاهرزاده درباره حضرتحجت(عج) تلاش شده تا آنجا كه ممكن است در این وادی تلاش شود و خواننده تا حدّی به عظمت چنین وجودی در هستی پی ببرد و سعی كند در راستای شناخت امامزمان(عج) نهایت تلاش را بنماید و با اطلاعات سطحی موضوع شناخت امام(ع) را تقلیل ندهد،دراین كتاب تا آنجاكه ممكن بوده تلاش شده از خلال نصوص و روایات و با تبیین مبانی كلامی و عرفانی آنها، پیام روایات روشن شود.
در این كتاب كه اولین كتاب از سلسله بحثهای استاد دررابطه بامباحث مهدویت است مباحث زیر را خدمتتان عرضه میداریم:
1- امامزمان(عج)، قلب عالَم هستی؛ در این بحث سعی شده خوانندة محترم تصور صحیحی از وجود مقام آن حضرت(ع) در هستی، بهدست آورد.
2- نحوة حضور حضرت حجت(عج) در هستی؛ در این بحث خوانندة محترم متوجه دلایل عقلی وجود حضرتحجت(عج) و نحوة حضور آن حضرت در هستی میشود.
3- نحوة ظهور حضرتحجت(عج)؛ در این بحث علاوه بر توجه به دلیلی عقلی دیگر بر وجود حضرت حجت(عج) به معنی ظهور توجه شده است.
4- مقام و تأثیر حضرت حجت(عج)؛ در این بحث نقش و حضور فعّال حضرت در زمان غیبت مورد بررسی قرار گرفته است.
5- امامزمان(عج)، مرشدِ سالكان حقیقی؛ در این بحث مقام وِلایی حضرت مدّ نظر قرار گرفته و اینكه شناخت امام(ع) خودبهخود یك نحوه سلوك و سیر بهسوی حقایق عالمِ غیب را به همراه دارد.
امید است توانسته باشیم در شناخت وجود مقدسی كه مقصد انبیاء و اولیاء بوده است گامی برداشته باشیم و بدانیم وقتی به ما دستور شناخت آن مقام داده شده است پس در راستای شناخت صحیح آن حضرت باید نهایت تلاش را انجام داد، چراكه اگر تصور ما صحیح شد، مسلم مسئله را تصدیق خواهیم كرد، آنهم به همان صورتی كه واقع است.
نكتهای كه توجه به آن در طول مباحث مطرح شده در این كتاب، لازم است مدّ نظر قرار گیرد دقت به نكاتی است كه به ظاهر در مباحث مختلف تكرار شدهاست، در حالی كه اگر با دقت، آن موضوعِ به ظاهر تكراری را مدّ نظر قرار دهید، آن موضوع، مقدمه قرار گرفته تا نتیجة جدیدی به مبحث قبلی اضافه شود.
انتشارات لُبّ المیزان
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (15-02-2019), نرگس منتظر (17-02-2019), شهیده (16-02-2019)
❤ |
امام زمان قلب عالم هستی
بسماللهالرحمنالرحیم
﴿اَلسَّلامُ عَلَی مُحْیِی الْمُؤمِنینَ وَ مُبیرِ الْكافِرینَ. اَلسَّلامُ عَلی مَهْدیِّ الْاُمَم..﴾
﴿اَلسَّلامُ عَلَی الْقائِمِ الْمُنْتَظَر وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَر. اَلسَّلامُ عَلی بَقِیَّةِاللهِ فی بِلادِهِ﴾(1)
سلام بر آن امامی كه موجب احیاء مؤمنین و نابودی و بیثمری كافران خواهد شد. سلام بر مهدی امّت، سلام بر قائم منتظر و عدل مورد نظر... سلام بر بقیةالله در هرجایی كه آنجا شهر خدا خواهد بود.
در این نیمه ماه شعبان، یعنی ماه رسولالله(ص) ، تولّد ولایت عظمی یعنی حضرتصاحبالامر(عج) را تبریك عرض مینماییم. امید است كه در این ماه, محبّت پیامبراكرم(ص) همراه با توجّه حضرت صاحبالامر, در جان ما شعلهور گردد.
به دلیل عظمت مسئلة وجود مقدس حضرت صاحبالامر، برای هرگونه بحث در مورد آن حضرت احتیاج به تأمّلی طولانی و تفكّری عمیق میباشد. در ابتدای بحث این قول پیامبراكرم(ص) را كه در روایت فریقین آمده است دقیقاً مدّنظر داشته باشید كه حضرت فرمودهاند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَةَ الْجاهِلِیَّة»(2) یعنی؛ هر كس بمیرد و امام زمانِ خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. در واقع معنی حدیث این است كه اگر قرآن بخوانی و روزه بگیری، ولی امام زمان خود را نشناسی، هنوز با عقاید اسلامی زندگی نكردهای و لذا بتپرست هستی و اگر بمیری بتپرست مردهای، زیرا مرگ جاهلیت یعنی مرگ بُتپرستانه.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (15-02-2019), نرگس منتظر (17-02-2019), شهیده (16-02-2019)
❤ |
امامزمان(عج) یك حقیقت معنوی
حتماً خودتان فكر كردهاید كه باید امام زمان(عج) یك حقیقت و یك مقام فوقالعاده معنوی باشد كه شناخت آن حقیقت و آن مقام اینهمه بركت دارد و در صورتی كه آن حقیقت شناخته نشود امكان فهم قرآن و استفاده از آن برای مسلمانان وجود ندارد، چون این روایت را زمانی پیامبراكرم(ص) فرمودهاند كه در بین مسلمانان قرآن بوده و از آن استفاده هم میكردند و با اینهمه حضرت فرمودهاند: اگر كسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.
از طرفی باید متوجّه بود پیامبر اكرم(ص) در عین اینكه پیامبر خدا بودند، امام نیز بودند. چون لازمة مقام امامت دو چیز است: از نسل ابراهیم(ع) بودن است، كه پیامبراكرم(ص) از نسل حضرتاسماعیل فرزند ابراهیماند، و دیگری معصوم بودن است. چراكه خداوند در آیه 124سوره بقره در جواب حضرت ابراهیم(ع) كه سؤال میكنند،آیا امامت، به نسل من هم داده میشود، جواب میدهد: این مقام به آنهایی كه ظالمند داده نمیشود؛ یعنی باید هیچگونه ظلمی نداشته باشند و این به معنی معصوم بودن است. پس همچنانكه عرض شد، وجود مقدّس پیامبر اكرم(ص) هم از نسل ابراهیم(ع) هستند و هم بنا به صراحت آیه قرآن در اوّل سوره نجم كه در مورد پیامبراكرم(ص) میفرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی» آن حضرت معصوم هستند، پس نتیجه میگیریم مقام «امامت» علاوه بر مقام نبوّت به وجود مقدّس حضرت محمّد(ص) داده شده است.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (15-02-2019), نرگس منتظر (17-02-2019), شهیده (16-02-2019)
❤ |
شناخت امام، شناخت یك حقیقت
به ما دستور دادهاند كه امام خود را بشناسیم و گفتهاند كه امامشناسی از اصول دین است؛ یعنی ابتدا باید با فكر و تعقّل بدان رسید، همانگونه كه توحید و نبوّت را ابتدا با استدلال میپذیریم یعنی همانگونه كه برای وجود خداوند برهان داریم، برای امامشناسی هم برهان داریم.
مسئله این است كه شناخت امام، یك شناخت معمولی نیست. از خود بپرسید: این چه شناختی است كه اگر نماز بخوانی، روزه بگیری، حج بروی؛ ولی نسبت به امام زمان خود معرفت نداشته باشی؛ دینداری تو زیر سؤال میرود؟! پس این شناخت، صرفاً شناخت اسمی و لفظی و خانوادگی نیست، بلكه شناخت یك مقام است. امام یك مقام است و سن و اسم حضرت نسبت به شناخت حقیقتشان بسیار فرع است.
بسیاری از سؤالاتی كه جوانان عزیز از ما دارند، به جهت این است كه تصوّر واقعی و صحیحی نسبت به امام ندارند. اگر ما بتوانیم بهگونهای صحیح امام(ع) را به این نسل معرفی كنیم، اصلاً این سؤالات و این شكها مطرح نمیشود كه آیا امام زمان(عج) وجود دارند یا خیر؟ و اگر وجود دارند چرا اینهمه عمر میكنند و اصلاً چرا ظاهر نمیشوند؟ روش ما این نیست كه ثابت كنیم آیا امام زمان(عج) وجود دارند یا خیر؟ بلكه نحوة بودن امام را بیان میكنیم و توضیح میدهیم، آنگاه هر قلب مستعدی در خودش قبول میكند. البته انتظار نداشته باشید كه امامشناسی آسان باشد. نه توحیدشناسی و نبوّتشناسی و معادشناسی آسان است و نه امامشناسی و بنا هم نیست كه مسلمانان بهطور سطحی متوجّة امور و مبانی دین باشند. مسلمان باید اندیشهاش بلند باشد و به حقایق بلند موجود درهستی دست یابد.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (15-02-2019), نرگس منتظر (17-02-2019), شهیده (16-02-2019)
❤ |
امام واسطة فیض بین خدا و مخلوقات
لازمترین موضوع، درك و تصور صحیح از مقام امام زمان(عج) است و اگر تصور ما صحیح شد بسیاری مسائل بعدی خود به خود روشن میشود.
در دعای شریف ندبه میخوانیم:
«اَیْنَ السَّبَبُالْمُتَّصِلُ بَیْنَالْأرْضِ وَ السَّماءِ»؛ یعنی كجاست آن سببی كه بین زمین و آسمان عامل اتّصال مادون به مافوق است.
این همان مفهوم واسطة فیض است؛ یعنی امام(ع) واسطة بین خدا و كلّ عالم هستی است و اگر متوجّه شویم كه امام(ع) یك حقیقت و یك مقامند در عالم، میرسیم به اینكه حتّی ملائكه هم وجود خود را از امام میگیرند. وقتی فهمیدیم امام واسطة فیض است و واسطة فیض بودن؛ یعنی از نظر حقیقت از همة موجودات حتّی از ملائكة مقرّب هم بالاتر است. برای اینكه روشن شود معنای واسطة فیض بودن یعنی یك حقیقت، به این روایت كه در جوامع روایی فریقین از پیامبر اكرم(ص) نقل شده، توجّه كنید كه حضرت فرمودند: «كُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ الْماءِ وَ الطّین»(3)؛ یعنی من نبیّ بودم و آدم بین آب و گل بود. همچنین در روایت از امیرالمؤمنین(ع) داریم كه حضرت فرمودند: «كُنْتُ وَصِیًّا وَ آدَمُ بَیْنَ الْماءِ وَ الطّین»(4) یعنی من وصیّ پیامبر(ص)، بودم وقتی آدم هنوز در بین آب و گل بود. این دو روایت همدیگر را تأكید میكنند. باید مفهوم این روایات روشن شود تا بتوان فهمید امام یعنی چه؟ و امام زمان دوستی و توسّل به امام زمان(عج) یعنی چه؟ و اینكه ما به وجود امام زمان زندهایم چه مفهومی دارد؟
اینكه پیامبر اكرم(ص) میفرمایند: «آدم هنوز به دنیا نیامده بود كه من پیامبر بودم»؛ منظور این است كه مقام حضرت قبل از خلقت عالم، وجود داشته است، قبل از اینكه حضرت آدم(ع) خلق شود و نسلهای متمادی به دنیا بیایند و بعد بدن و نفس پیامبر اكرم(ص) به دنیا بیاید، قبل از همة اینها مقام پیامبر اكرم(ص) وجود داشته است. معنی اینكه گفته میشود پیامبر اكرم(ص) یك مقام است، به همین معنی است. و روایت دوم هم كه حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند، خبر از همان نكته میدهد كه امام یك مقامی است فوق جسم و جسمانیات.
از قول پیامبر اكرم(ص) نقل شده است كه فرمودهاند: «شعبان ماه من است، پس روزه بدارید در این ماه برای محبّت پیغمبر خود»(5) یعنی با انجام این دستور، به مقامی میرسیم كه محبّت پیامبر اكرم(ص) در قلبمان ایجاد میشود. این حالت را نمیتوان با كتاب خواندن به دست آورد. با خواندن صد كتاب تاریخ اسلام و زندگی پیامبر(ص) نمیتوان پیامبرشناس شد. چون پیامبر(ص) یك مقام است، برای نزدیكی به مقام رسولالله(ص) و دوست داشتن پیامبر(ص) باید ریاضت كشید، از نوع ریاضتهایی كه در ماه شعبان به ما دستور دادهاند، مثل روزه و دعا و استغفار.
همچنین در روایت آمده است كه با زحمت و ریاضت میتوان امام زمان(عج) را رؤیت كرد، چون امام زمان(عج) یك مقام است. برای ارتباط با آن مقام باید توجّه جان انسان از دنیا و تعلّقات دنیایی قطع شود و به غیب نظر كند؛ یعنی اگر بخواهی بُعدی از ابعاد آن عصمت كل را دریابی، باید در بعدی از ابعاد، یك همسنخی و هماهنگی با مقام عصمت در خود ایجاد كنی. این كه فرمودهاند: «اگر چهل روز خالصانه صبح كنی و قلب خود را آماده نمایی، حضرت را میبینی»؛ به این معنا است كه اگر خود را از هرگونه رذیلت خالص كردی و قلب را برای پذیرش حكم خدا آماده كردی و مقام انسانیات از حدّ دنیا و جسم و خشم و شهوت بالا و بالا و بالاتر آمد روحت زلال میشود و به مقامی از كمال میرسد كه حضرت(ع) بر او نظر كند و انسان نیز ایشان را در منظر خود مشاهده نماید، و از اینجاست كه سیر روح و تعالی آن انسان شروع میشود، چون هدفش را پیدا كرده است.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (06-05-2019), نرگس منتظر (17-02-2019), شهیده (16-02-2019)
❤ |
امامِ غایب و نه مخفی
منظور از غیبت امام زمان(عج) این نیست كه حضرت جایی مخفی شده باشند، بلكه باید متوجّه بود كه حضرت غایب شدهاند، نه مخفی. باید در مورد این دو مفهوم تأمل كنیم و مفهوم غایب را بفهمیم. متأسفانه بعضیها مقام غیب امام(عج) را با مخفی كردن یكی گرفتهاند و در معرفت نسبت به امام به اشتباهاتی گرفتار شدهاند. درك این مقام به آسانی میسّر نیست، همانطور كه خود ائمه میفرمایند: «اَمْرُنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَب»(6) ؛ یعنی امر ما بسیار مشكل و رامناشدنی است. و در جایی دیگر میفرمایند: «امر ما سرّ در سرّ است»(7) یعنی امر ما سرّی است پنهان در سرّ ؛ پس باید با كمی تلاش آماده درك این مقام شد و بدون تلاشِ فكری و قلبی حقیقت موضوع بهدست ما نمیآید.
مخفی شدن؛ یعنی كسی اینجا هست و در عرض ما هم هست، امّا مثلاً پشت دیوار پنهان شده است، ولی غایببودن؛ یعنی كسی فوق هستیِ مادّی است، مثل ملائكه كه در غیب هستند و در مقامی بالاتر از عالم مادّه جای دارند. مقام غیب امامزمان(عج) به جهت واسطة فیض بودن حضرت است و هستی در قبضة مقام غیبی حضرت است و اساساً هر مرحله و مرتبة پایینی در قبضة مرتبه بالاترِ غیبیاش قرار دارد. برای روشن شدن واسطة فیض بودن حضرت باید بتوان اثبات كرد كه امام زمان(عج) از نظر درجة وجودی از تمام ملائكة مقرّب بالاتر است، امّا مخلوق خداست. به قول بزرگان «كُلُّ ما سِوَی الله» است؛ یعنی غیر از خدا هر چه در هستی، كمال محسوب میشود، همه در آن مقام جمع است و مراتب وجود در آن حضرت به صورت جامع وجود دارد.(8)
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 17-02-2019 در ساعت 02:03
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (06-05-2019), نرگس منتظر (17-02-2019), شهیده (16-02-2019)
❤ |
معنی«واسطة فیض بودن»
برای روشن شدن مفهوم واسطة فیض مثالی میزنیم. شما، «من» و «تن» خود را در نظر بگیرید. چه كسی صحبت میكند؟ مسلّم «من»، اما از زبان و صوت كمك میگیرد. چه كسی میبیند؟ «من»، امّا از طریق چشم. آنكه همهكاره است، یعنی میبیند و میشنود و راه میرود و قلبش تپش دارد، «من» یا نفس انسان است. اگر «من» نباشد، قلب هم تپش ندارد، امّا آیا این «من» حاضر است یا غایب؟ «من»حاضرِ غایب است، به یك اعتبار از همة اعضای بدن در خود بدن «حاضر»تر است، ولی برای شما و حسّ شما بدن «ظاهر» است. پس ملاحظه میكنید كه منِ شما و تنِ شما در كنار هم و در عرض هم نیستند، بلكه در اصطلاح فلسفه، در طول یكدیگرند. یعنی «منِ» شما فوق «تنِ» شماست نه پهلوی تنِ شما. «منِ» شما از نظر درجة وجودی بالاتر از تنِ شماست. درجة وجودی موجود غایب همیشه از عالم مادّه بالاتر است، مثل «منِ» شما نسبت به تنِ شما. همچنین عالَم غیب، از خود مادّه در مادّه حاضرتر است، مثل حضور فعّال «من» شما در چشم و گوش شما كه عملاً اوست كه میبیند، منتها از طریق چشم شما. الآن، آنكه میشنود «منِ» شماست كه میشنود، نه گوش شما. امّا آنكه در صحنه «ظاهر» است تن شماست با اعضایش، و آنكه در صحنه «حاضر» است، «منِ» شماست. «منِ» شما در همهجای تن شما حاضر است، امّا چون مجرّد است، محدود به بدن نیست. پس اگر میگوییم «منِ» شما واسطة بین «تنِ» شما و عالم اعلی است، به این معنا است كه اولاً؛ بودنِ آن واسطة فیض، بودن در مرتبة وجودی بالاتری است و لذا «غایب» است، چون مرتبهاش بالاتر است. ثانیاً؛ تمام مرتبة مادون در قبضة آن واسطة فیض قرار دارد.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (06-05-2019), نرگس منتظر (17-02-2019)
❤ |
فرق «حضور» با «ظهور»
مثال دیگری میزنیم: خدا «حضور» مطلق است؛ یعنی در همه جا از همه چیز حاضرتر است؛ امّا حضورش مثل دیوار و سنگ و... نیست. اگر بخواهد مثل دیوار حاضر باشد كه دیگر خدا نیست، بلكه یك دیوار است. حاضر بودن در جایی غیر از ظاهر بودن است. مثلاً این لیوان در اینجا «ظاهر» است و شما میتوانید آن را ببینید، علّتش هم این است كه یك جا هست و جاهای دیگر نیست، پس میتوانید آن را ببینید؛ امّا اگر همهجا بود، دیگر ظاهر نبود.
اگر چیزی شكل داشته باشد، یعنی در یك مكان هست و در مكان دیگر نیست؛ امّا اگر حدّ و مرز و شكلی نداشته باشد، همهجا میتواند باشد. چیزی كه «ظاهر» است، محدود است و چیزی كه «حاضر» است، ولی ظاهر نیست، حقیقتی است فوق محدودیتهای مكان، پس محدود هم نیست. ذات خداوند از آن نظر كه همهجا هست، «ظاهر» نیست، اگر ظاهر بود كه دیگر ذات خدا نبود؛ زیرا خداوند وقتی بخواهد ظاهر باشد، باید محدودیت هم داشته باشد.
تا اینجا دو مطلب «ظاهر بودن» و «حاضر بودن» را در نظر داشته باشید كه «ظاهر بودن» محدودیت میآورد و «حاضر بودن» وسعت میآورد. حال سؤالی مطرح میشود كه «منِ» من چقدر در تنِ من حضور و نقش دارد؟ جواب این سؤال این است كه همه تنِ من در قبضة «منِ» من است؛ زیرا «منِ» من فوق «تن» من است و چون مجرّد است، همیشه مادون یعنی بدن را قبضه میكند و در اختیار دارد و لذا اگر من اراده كرد دستش را بالا بیاورد، دست نمیتواند مقاومت كند. این فوقبودن درجه وجودی من از تن، فوقبودن حقیقی است، نه نسبی. مانند سقف اتاق نیست كه نسبت به كف اتاق، بالا باشد، ولی نسبت به شخصی كه روی سقف ایستاده، پایین محسوب شود. پس «منِ» من، حقیقتاً از نظر درجة وجودی بالاتر و فوق «تنِ» من است؛ به همینجهت تمام تن در قبضة من است. در واقع«من» یا نفس انسان است كه میشنود و میگوید و حرف میزند و راه میرود، منتها اعضاء تن را بهعنوان ابزارهای خود بهكار میگیرد. «تن» مثل عصاست در دست «من». إنشاءالله با تأمّل در مثال «من» و «تن»، معنی واسطة فیض بودن امامزمان(عج) در هستی روشن میشود كه مَثَلِ امام زمان(عج) در كلّ هستی، مثَلِ «من» است در «تن».
این نوع مطالبی كه عرض شد به عنوان مقدّمات امامشناسی است و باید در دبستان فرهنگِ فكری تشیّع، بررسی و تدریس شود. ما حق نداریم بدون آنكه امام را بشناسیم از این دنیا برویم. از امام كاظم(ع) روایت هست كه فرمودند: «هركس بمیرد و امامش برایش مشخص نشده، به مرگ جاهلیت مرده، و مردم معذور نیستند تا اینكه امامِ خود را بشناسند و كسی كه بمیرد و امام خود را بشناسد، مثل كسی خواهد بود كه در كنار حضرت قائم(ع) در چادر آن حضرت بوده است»(9)؛ اگر بتوانیم در مورد امامشناسی وقت بگذاریم، تمام معارف دین به نحوی بسیار روشن برایمان حل میشود.
در دعای ندبه داریم كه: «اَیْنَ وَجْهُاللهِ الَّذی اِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْاَوْلِیاء»؛ كجاست آن وجه خدا كه اولیاء الهی به سوی او نظر دارند، یعنی حضرت امام زمان(عج) وجه الهی هستند و نمایش كامل صفات الهی میباشند، یعنی امام از ملائكه هم بالاتر است. امام حقیقتاً به جهت مقام جامعیت اسمائیاش از ملائكه هم بالاتر است. همانطور كه «من» حقیقتاً فوق «تن» و حتّی فوق قوای «بینایی» و «شنوایی» است.
با این مقدمات إنشاءالله معنی غیب بودن امام را متوجّه شدید، یعنی كلّ هستی زیرپای امام و در قبضة امام(عج) است. امام غایباند، نه یعنی در سرداب سامراء گم شدهاند. عرض شد كه جهان در قبضة امام است، مثل این است كه بدن در قبضة «من» یا نفس انسان است. وقتی میگوییم امام واسطة فیض است؛ یعنی رابطهاش با هستی یك رابطه طولی است، یعنی مقام حضرت بالاتر است و بقیّة عالم، در قبضة وجود حضرتاند. مقام امامزمان(عج) در هستی طولی است، مثل مقام منِ شما كه تنِ شما مادون آن است و آن تن در طول وجود «من» است و وقتی معنی حضور طولی حضرت را نسبت به عالم متوجّه شدید، ملاحظه خواهید كرد، همانگونه كه تن شما در قبضة من شماست، هستی در قبضة ارادة امام است.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (06-05-2019)
❤ |
غایبِ حاضر
امام(ع) غایباند، یعنی اوّلاً؛ مقام امام، فوق عالم است. ثانیاً؛ در تمام عالم حاضراند. همچنانكه عرض شد وقتی متوجّه باشیم مرتبة موجودی بالا است، تمام مرتبة پایین در قبضة اوست، و به مرتبة پایین محدود نیست. مثلاً خورشید در صورتی میتواند همهجا را روشنی ببخشد كه بالا باشد، امّا اگر پایین بود دیگر نمیتوانست همهجا را روشن كند. حضور ملائكه در هستی بهگونهای است كه آنها را كاری از كاری باز نمیدارد، مثل خورشید كه روشنكردن شهر ما آن را از روشن كردن شهر دیگر باز نمیدارد. در مورد حضور و نقش امام(ع) نیز چنین است كه امام(ع) را كاری از كار دیگر باز نمیدارد. مقام امام، مقام عظمایی است كه همة عالم را تدبیر میكند و همهجا در قبضة اوست بدون اینكه از آن مقامِ اعلای خود خارج شوند. اصلاً اگر پایین بودند و در عرض سایر موجودات بودند كه نمیتوانستند عالَم را تدبیر نمایند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (06-05-2019)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)