صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 48 , از مجموع 48

موضوع: او خــــواهــــــد آمــــــد......

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    خورشید فروزان در پشت ابرهای تار

    در پاسخ چهار تن از پیشوایان دین، خواندیم که همگی تصریح می کنند بر این که:
    در زمان غیبت از فیوضات ناپیدا کرانه ناموس دهر امام عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - همگان برخودار هستند، بسان استفاده آنان از خورشید، هنگامی که در پشت ابر قرار گیرد.
    و لکن هزار نکته باریکتر از مو اینجاست که چرا امام زمان (علیه السلام) در زمان غیبت به خورشید پنهان در پشت ابر تشبیه شده است؟
    برای روشن شدن نکات لطیف ناچاریم موقعیت امام را در جهان هستی و نقش خورشید را در منظومه شمسی مورد بحث و بررسی قرار دهیم، و آن نیازمند مقدمه زیر است!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    هسته مرکزی جهان هستی

    مشیت الهی بر این جاری شده که در میان هر مجموعه ای از جهان هستی مرکز و محوری قرار دهد که آن مجموعه به گرد آن محور بچرخد و هستی آن مجموعه در پرتو همان هسته مرکزی ثابت و استوار باشد. این قانون تمام موجودات جهان آفرینش را فرا می گیرد. اتم که ریزترین موجودات جهان است و کهکشان که بزرگترین موجود جهان شناخته می شود، از این قانون مستثنی نیستند.
    برای مطالعه در مورد اتمها، کافیست که مشتی خاک یا جرعه ای آب را در نظر بگیرید و با نیروی علم در درون آن به مطالعه بپردازید.
    فی المثل یک قطره آب را در نظر می گیریم و اجزاء آن را تجزیه و تحلیل می کنیم، یک قطره آب از 000/000/1 مولکول (ریزترین جزء یک جسم مرکب) تشکیل یافته است، و می دانیم که هر مولکول آب از یک اتم اکسیژن و دو اتم ئیدروژن ترکیب شده است (H2o) از این رهگذر معلوم می شود که در هر قطره آب 000/000/3 اتم (ریزترین جزء یک عنصر ساده) وجود دارد.
    هر یک از اتمهای گوناگون از دو قسمت متمایز تشکیل شده اند:
    1- الکترونها، یا گرده هایی که به دور هسته مرکزی در حرکتند و دارای بار الکتریکی منفی هستند.
    2- هسته مرکزی، شامل پروتونها با بار الکتریکی مثبت و نوترونها که از نظر بار الکتریکی خنثی هستند و پوزتیرونها و هیپرونها و مزونها، و ذرات دیگری که تا کنون بیش از 30 نوع آن کشف شده است.
    می دانیم کهم دو بار الکتریکی که یکی مثبت و دیگری منفی باشد همدیگر را به سوی خود جذب می کنند. روی این حساب باید در هر اتمی پروتونها، الکترونها را جذب کنند و در آغوش یکدیگر قرار گیرند. نظر به اینکه پروتونها بزرگترین قسمت تشکیل دهنده اتم هستند و بیش از 1000/999 وزن اتم را تشکیل می دهند. و در حدود 1836 بار بزرگتر از الکترونها می باشند، و جاذبه یک جسم، تناسب مستقیم با وزن آن دارد. بدیهی است که پروتونها، الکترونها را به سوی خود جذب خواهند کرد و بدین طریق الکترونها به روی پروتونها خواهد ریخت، و انفجار اتمی پیش خواهد آمد و چون این موضوع با یک فعل و انفعال زنجیره ای در تمام اتمهای جهان روی خواهد داد، در نتیجه با انفجار میلیاردها اتم، دنیا به خاک و خون کشیده خواهد شد و جهان هستی دیار نیستی را در پیش خواهد گرفت.
    آنچه از بروز چنین حادثه مرگباری جلوگیری می کند تدبیر خداوند حکیم است که در برابر این جاذبه شدیدی که در اجزاء تشکیل دهنده اتم هست، یک نیروی گریز از مرکز بسیار نیرومندی هم به الکترونها داده، تا در اثر حرکت دورانی بسیار سریعی که به دور هسته مرکزی خود (پروتونها) دارند با سرعت سر سام آوری از مرکز خود دور نشوند و در پرتو تعادل این دو نیرو (جاذبه و دافه) الکترونها با نظم شگفت انگیزی گردش خود را در مدارات تعیین شده دنبال کنند و اتمهای جهان به هستی خود ادامه دهند.
    بدیهی است که اگر میزان جاذبه پروتونها کمی بیش از نیروی دافعه (گریز از مرکز) الکترونها بود، الکترونها به سوی هسته مرکزی خود کشیده می شدند و در دوران خود انفجار اتمی به بار آورده، هستی خود را به باد می دادند، و اگر نیروی گریز از مرکز الکترونها کمی بیش از میزان جاذبه پروتونها بود، الکترونها مغناطیسی آنها فرار کرده، به درون اتمهای مجاور وارد می شدند، و با ایجاد انفجار اتمی بسیار نیرومندی، جهانی را به خاک و خون می کشیدند.
    روی این بیان نقش هسته مرکزی اتم در جلوگیری از انفجار اتمی به خوبی روشن می شود، زیرا انفجار اتمهای موجود در یک لیوان آب برای نابودی جهان کافیست. و تنها چیزی که از آن جلوگیری می کند، تعادل جاذبه و دافعه ذرات اتمی مولکولهای آن است.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    خورشید فروزان در پشت ابرهای تار


    در پاسخ چهار تن از پیشوایان دین، خواندیم که همگی تصریح می کنند بر این که:
    در زمان غیبت از فیوضات ناپیدا کرانه ناموس دهر امام عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - همگان برخودار هستند، بسان استفاده آنان از خورشید، هنگامی که در پشت ابر قرار گیرد.
    و لکن هزار نکته باریکتر از مو اینجاست که چرا امام زمان (علیه السلام) در زمان غیبت به خورشید پنهان در پشت ابر تشبیه شده است؟
    برای روشن شدن نکات لطیف ناچاریم موقعیت امام را در جهان هستی و نقش خورشید را در منظومه شمسی مورد بحث و بررسی قرار دهیم، و آن نیازمند مقدمه زیر است!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    هسته مرکزی جهان هستی


    مشیت الهی بر این جاری شده که در میان هر مجموعه ای از جهان هستی مرکز و محوری قرار دهد که آن مجموعه به گرد آن محور بچرخد و هستی آن مجموعه در پرتو همان هسته مرکزی ثابت و استوار باشد. این قانون تمام موجودات جهان آفرینش را فرا می گیرد. اتم که ریزترین موجودات جهان است و کهکشان که بزرگترین موجود جهان شناخته می شود، از این قانون مستثنی نیستند.
    برای مطالعه در مورد اتمها، کافیست که مشتی خاک یا جرعه ای آب را در نظر بگیرید و با نیروی علم در درون آن به مطالعه بپردازید.
    فی المثل یک قطره آب را در نظر می گیریم و اجزاء آن را تجزیه و تحلیل می کنیم، یک قطره آب از 000/000/1 مولکول (ریزترین جزء یک جسم مرکب) تشکیل یافته است، و می دانیم که هر مولکول آب از یک اتم اکسیژن و دو اتم ئیدروژن ترکیب شده است (H2o) از این رهگذر معلوم می شود که در هر قطره آب 000/000/3 اتم (ریزترین جزء یک عنصر ساده) وجود دارد.
    هر یک از اتمهای گوناگون از دو قسمت متمایز تشکیل شده اند:
    1- الکترونها، یا گرده هایی که به دور هسته مرکزی در حرکتند و دارای بار الکتریکی منفی هستند.
    2- هسته مرکزی، شامل پروتونها با بار الکتریکی مثبت و نوترونها که از نظر بار الکتریکی خنثی هستند و پوزتیرونها و هیپرونها و مزونها، و ذرات دیگری که تا کنون بیش از 30 نوع آن کشف شده است.
    می دانیم کهم دو بار الکتریکی که یکی مثبت و دیگری منفی باشد همدیگر را به سوی خود جذب می کنند. روی این حساب باید در هر اتمی پروتونها، الکترونها را جذب کنند و در آغوش یکدیگر قرار گیرند. نظر به اینکه پروتونها بزرگترین قسمت تشکیل دهنده اتم هستند و بیش از 1000/999 وزن اتم را تشکیل می دهند. و در حدود 1836 بار بزرگتر از الکترونها می باشند، و جاذبه یک جسم، تناسب مستقیم با وزن آن دارد. بدیهی است که پروتونها، الکترونها را به سوی خود جذب خواهند کرد و بدین طریق الکترونها به روی پروتونها خواهد ریخت، و انفجار اتمی پیش خواهد آمد و چون این موضوع با یک فعل و انفعال زنجیره ای در تمام اتمهای جهان روی خواهد داد، در نتیجه با انفجار میلیاردها اتم، دنیا به خاک و خون کشیده خواهد شد و جهان هستی دیار نیستی را در پیش خواهد گرفت.
    آنچه از بروز چنین حادثه مرگباری جلوگیری می کند تدبیر خداوند حکیم است که در برابر این جاذبه شدیدی که در اجزاء تشکیل دهنده اتم هست، یک نیروی گریز از مرکز بسیار نیرومندی هم به الکترونها داده، تا در اثر حرکت دورانی بسیار سریعی که به دور هسته مرکزی خود (پروتونها) دارند با سرعت سر سام آوری از مرکز خود دور نشوند و در پرتو تعادل این دو نیرو (جاذبه و دافه) الکترونها با نظم شگفت انگیزی گردش خود را در مدارات تعیین شده دنبال کنند و اتمهای جهان به هستی خود ادامه دهند.
    بدیهی است که اگر میزان جاذبه پروتونها کمی بیش از نیروی دافعه (گریز از مرکز) الکترونها بود، الکترونها به سوی هسته مرکزی خود کشیده می شدند و در دوران خود انفجار اتمی به بار آورده، هستی خود را به باد می دادند، و اگر نیروی گریز از مرکز الکترونها کمی بیش از میزان جاذبه پروتونها بود، الکترونها مغناطیسی آنها فرار کرده، به درون اتمهای مجاور وارد می شدند، و با ایجاد انفجار اتمی بسیار نیرومندی، جهانی را به خاک و خون می کشیدند.
    روی این بیان نقش هسته مرکزی اتم در جلوگیری از انفجار اتمی به خوبی روشن می شود، زیرا انفجار اتمهای موجود در یک لیوان آب برای نابودی جهان کافیست. و تنها چیزی که از آن جلوگیری می کند، تعادل جاذبه و دافعه ذرات اتمی مولکولهای آن است.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    هسته مرکزی منظومه شمسی

    اینک قدمی فراتر نهاده، سیر کوتاهی در منظومه شمسی خود به عمل آوریم.
    در یک منظومه شمسی ما، طبق هئیت جدید، خورشید در مرکز آن قرار گرفته و کرات دیگر (به ترتیب عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون) در فواصل معین و در مدارهای منظمی به دور آن می گردند.
    در منظومه نیز به طوری که توضیح خواهیم داد، عامل بقای آن تعادل جاذبه و دافعه می باشد و بس.
    دیگر منظومه های کهکشان ما که بالغ بر 000/30 می باشند، از این قانون مستثنی نیستند، و اگر گامی فراتر نهاده نظری به سایر کهکشانها بیاندازیم مشاهده خواهیم کرد که شالوده تمام کهکشانها که بیش از 200 میلیارد آن تا کنون کشف شده، براساس همان قانون استوار است. ولی نظر به این که اطلاعات ما در مورد کهکشان خود بیش از کهکشانهای دیگر، و در زمینه منظومه خود بیش از دیگر منظومه ها می باشد، به نقش خورشید در منظومه خود می پردازیم:
    مطابق هئیت جدید تمام کرات این منظومه با نیروی مرموزی به نام گریز از مرکز با سرعت سرسام آوری از مرکز خود (خورشید) دور می شوند و خورشید که در وسط منظومه قرار داد با نیروی عظیم و با سرعت شگرفی معادل سرعت گریز آنها، آنها را به سوی خود جذب می کند و تعادل همین دو نیرو (جاذبه و دافعه) توده کرات منظومه را در مدار خود با فاصله ثابتی در اطراف خورشید به گردش می آورد.
    فی المثل کره خاکی ما با 5955 میلیارد تن وزن در حدود 4000 میلیون سال است که با سرعت سرسام آوری (200/106 کیلومتر در ساعت) به دور هسته مرکزی خود (خورشید) می گردد.
    در اثراین حرکت سریع، نیروی گریز از مرکز بسیار نیرومندی هر لحظه کره خاکی ما را از مرکز خود دور می کند، و در مقابل، خورشید با جاذبه نیرومند خود، آن را به سوی خود جذب می کند، تعادل این دو نیرو، زمین را در مدار منظم خود به گردش می آورد.
    البته زمین خورشید را به سوی خود جذب می کند. ولی چون جاذبه یک جسم با وزن آن تناسب مستقیم دارد. جاذبه زمین نمی تواند در خورشید اثر بگذارد، روی این حساب چون در فاصله متساوی، مقدار جاذبه متناسب با جرم جسم جذب کننده است. پس خورشید که 3 میلیون و 330 هزار مرتبه از زمین سنگین تر است، جاذبه آن نیز به همان اندازه بیشتر است. آن مقدار نیروئی که در اثر جاذبه خورشید به کره ما وارد می شود، دقیقاً معادل است با نیروی دافعه ای که زمین در اثر حرکت دورانی خود کسب می کند. تعادل این دو نیرو، زمین را در مدار معین خود به گردش می آورد و بقای هستی آن را تضمین می کند، زیرا اگر میزان جاذبه خورشید کمی بیشتر از نیروی گریز از مرکز زمین بود، زمین در یک لحظه، به سوی خورشید کشیده می شد و به مجرد برخورد با سطح خورشید متلاشی شده با همه ساکنانش رهسپار دیار نیستی می گردید. و اگر نیروی گریز از مرکز زمین کمی بیش از میزان جاذبه خورشید بود، زمین با شکستن جاذبه خورشید و فرار از حوزه مغناطیسی آن در فضای بیکران پخش و متلاشی می شد و هستی خود را از دست می داد.
    پس اگر یک لحظه جاذبه خورشید قطع شود، و زمین و دیگر کرات منظومه، هستی خود را از دست داده، و محو و نابود خواهند شد. زیرا براساس هیئت جدید تنها عامل بقای کرات همان جاذبه خورشید و تعادل آن با نیروی گریز از مرکز آنهاست.
    از این رو موقعیت خورشید در منظومه ما روشن می شود و معلوم می گردد. که اگر یک لحظه جاذبه آن به کرات منظومه نرسد، همه آنها محکوم به فنا و نابودی شده و راه دیار نیستی را در پیش خواهند گرفت.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    جان جهان


    در مقدمه بالا موقعیت خورشید به طور فشرده، تجزیه و تحلیل گردید و ضمناً معلوم شد که قانون خلقت و ناموس طبیعت براساس هسته مرکزی استوار است، و در میان هر هسته از موجودات جهان محور و هسته ای وجود دارد که عامل بقای آن مجموعه از موجودات می باشد، و به هسته مرکزی موسوم است. اینک ببینم جهان انسانها که شریفترین و گرامی ترین موجود جهان هستی است، به دور کدام محور می چرخد و در پرتو کدام هسته مرکزی به زندگی خود ادامه می دهند؟
    بدیهی است که قلب عالم امکان و هسته مرکزی جهان هستی وجود مقدس امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - می باشد. از اینجا نکته تشبیه امام زمان (علیه السلام) به خورشید فروزان در زبان اخبار روشن می شود. زیرا که امام زمان (علیه السلام) بسان آفتاب جهان تاب رمز بقای جهان انسانیت و جهان انسانها به دور آن محور می چرخد.
    و اگر یک لحظه پیوند انسانها از آن هسته مرکزی قطع شود، همگی محکوم به فنا و سقوط در دره هلاکت می باشند. و تعبیر پیشوایان دین به همین معنی ناظر است، آنجا که می فرماید: لولا الحجه لساخت الارض باهلها: اگر لحظه ای حجت خدا در روی زمین نباشد زمین ساکنان خود را در کام خود فرو می برد.
    این حقیقت در احادیث فراوانی از رسول گرامی اسلام و پیشوایان معصوم (علیه السلام) در مقام تبیین نقش حجج الهی در نگهداری نظام هستی به ما رسیده است که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
    1- رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود:
    انی واحد عشر من ولدی و انت یا علی زر الارض - أعنی اوتادها و جبالها - بنا اوتد الله الارض ان تسیخ باهلها، فاذا ذهب الاثناعشر من ولدی ساخت الارض باهلها و لم ینظروا:
    و من یازده تن از فرزندانم و تو ای علی! لنگرهای زمین هستیم، خداوند به وسیله ما زمین را استوار کرده که ساکنانش را در دل خود فرو نبرد، هنگامی که دوازده فرزندم از روی زمین بروند، زمین ساکنانش را در دل خود فرو می برد و به آنها مهلت داده نمی شود.(363)
    این حدیث با اندک تغییری در صدر آن، در منابع فراوانی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده است.(364)
    2- و در حدیث دیگری فرمود:
    لن یزال هذا الدین قائماً الی اثناعشر من قریش، فاذا مضوا ساخت الارض باهلها:
    تا پایان [امامت ] دوازده تن از قریش، این دین پا برجاست. هنگامی که آنها رخت بربندند، زمین ساکنانش را در کام خود فرو برد.(365)
    3- و در خطبه ای که در آخرین روزهای عمر خود ایراد کرد فرمود:
    معاشر الناس کانی ادعی فاجیب، و انی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترنی اهل بیتی، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا، فتعلموا منهم و لا تعلموهم، فانهم اعلم منکم، لاتخلو الارض منهم، ولو خلت اذاً لساخت باهلها:
    ای توده های مردم! گویی نزدیک است که فراخوانده شوم و دعوت حق را لبیک گویم. من در میان شما دو امانت گرانبها نهادم: کتاب خدا و عترت خود اهلبیتم را. اگر به آن دو چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد. از آنها فرا گیرید و در صدد تعلیم آنها نباشید که آنها از شما داناترند. روی زمین از آنها خالی نمی ماند، و اگر خالی بماند اهل خود را در کام خود فرو برد.(366)
    4- پس از نزول آیه شریفه انما انت منذر و لکل قوم هاد: تو بیم دهنده ای و برای هر قومی هدایتگری هست.(367) رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:
    آن بیم دهنده من هستم، آیا می دانید که هدایتگر کیست؟.
    عرضه داشتند: نه یا رسول الله.
    به امیر مؤمنان (علیه السلام) اشاره فرمودند و بخشی از فضائل امیر مؤمنان و اهلبیت عصمت و طهارت را باز گو کردند و در پایان فرمودند:
    هو الامام، ابو الائمه الزهر:
    او امام است و پدر امامان نور فشان.
    پرسیدند: یا رسول الله امامان بعد از شما چند نفر هستند؟ فرمود:
    اثناعشر عدد نقباء بنی اسرائیل، و منا مهدی هذه الامه، یملا الله به الارض قسطاً و عدلا کما ملثت جوراً و ظلماً، لایخلو الارض منهم الا ساخت بأهلها:
    دوازده تن به تعداد نقباء بنی اسرائیل می باشند. مهدی امت نیز از ماست. خداوند به وسیله او زمین را پر از عدل و داد می کند، به طوری که پر از جور و ستم شده است. زمین از آنها خالی نخواهد شد، مگر این که اهل خود را در کام خود فرو برد.(368)
    5- امام زین العابدین (علیه السلام) در یک روایت طولانی از نقش امامان در رخدادهای جهان به تفصیل سخن گفته، در فرازی از آن می فرماید:
    و بنا یمسک الارض ان تمید باهلها، و بنا ینزل الغیث، و بنا ینشر الرحمه و یخرج برکات الارض، و لولا ما فی الارض منا لساخت بأهلها:
    خداوند به وسیله ما نمی گذارد که زمین اهل خود را پریشان سازد، و به وسیله ما باران می فرستد، و به وسیله ما رحمتش را می گستراند، و به وسیله ما برکات زمین را خارج می سازد، و اگر نبود امامی از ما در روی زمین، زمین اهل خود را در کام خود فرو می برد.(369)
    6- امام باقر (علیه السلام) در همین رابطه فرمود:
    لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها، کما یموج البحر باهله:
    اگر یک ساعت امام از روی زمین برداشته شود، زمین ساکنانش را در نوردد، آن چنانکه دریا - به هنگام طوفان - ساکنانش را در می نوردد.(370)
    این حدیث با اندک اختلافی در تعبیر به سند دیگری نیز از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است.(371)
    7- پیشوای پنجم شیعیان در حدیث دیگری فرمود:
    لو بقیت الارض یوماً بلا امام منا لساخت باهلها:
    اگر یک روز امامی از ما در روی زمین نباشد، زمین اهل خود را در کام خود فرو برد.(372)
    8- امام صادق (علیه السلام) در همین رابطه می فرماید:
    و لولا من علی الارض من حجج الله، لنفضت الارض ما فیها و القت ما علیها، ان الارض لاتخلو ساعه من الحجه:
    اگر آن حجتهای پروردگار در روی زمین نبودند، زمین هر چه در درون دارد بیرون می ریخت، و آنچه بر فراز خود دارد دور می انداخت، زمین حتی یک ساعت از حجت خدا خالی نمی شود.(373)
    9- ابوحمزه ثمالی به خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض کرد:
    آیا ممکن است که روی زمین خالی از حجت باشد؟.
    امام صادق (علیه السلام) فرمود:
    لو بقیت الارض بغیر امام لساخت:
    اگر زمین خالی از امام بماند فرو ریزد.(374)
    10- و در نقلی دیگر فرمود:
    لوبقیت الارض بغیر امام ساعه لساخت:
    اگر یک ساعت روی زمین خالی از امام بماند فرو ریزد.(375)
    11- امام صادق (علیه السلام) در فرازی از یک حدیث طولانی در همین رابطه فرمود:
    و لو خلت الارض ساعه واحده من حجه لله لساخت باهلها:
    اگر زمین یک ساعت از حجت خدا خالی باشد اهل خود را در کام خود فرو می برد(376)
    12- به خدمت امام رضا (علیه السلام) عرض شد:
    آیا ممکن است روی زمین خالی از حجت بماند؟ فرمود: نه.
    راوی گفت: از امام صادق (علیه السلام) برای ما روایت شده که فرمود: زمین خالی از حجت نمی ماند، مگر این که خداوند بر اهل زمین غضب فرماید.
    امام هشتم فرمود:
    لا تبقی اذاً لساخت:
    خالی نمی ماند وگرنه فرو می ریزد.(377)
    13- در حدیث دیگری از امام رضا (علیه السلام) پرسیده اند:
    آیا ممکن است که زمین باشد و امامی بر فراز آن نباشد؟.
    امام (علیه السلام) فرمود:
    لا، اذاً لساخت باهلها:
    نه، زیرا در آن صورت اهل خود را در کام خود فرو برد.(378)
    14- امام رضا (علیه السلام) در فرازی از یک حدیث طولانی در همین رابطه فرمود:
    لو خلت یوماً بغیر حجه لماجت باهلها، کما یموج البحر با هله:
    اگر یک روز زمین خالی از حجت باشد، اهل خود را در نوردد، آن چنانکه دریا - به هنگام طوفان - اهل خود را درمی نوردد.(379)
    15- و در حدیث دیگری در پاسخ پرسشی فرمود:
    معاذ الله، لاتبقی ساعه، اذا لساخت:
    به خدا پناه می بریم، حتی یک ساعت هم باقی نمی ماند، بلکه اهل خود را در کام خود فرو می برد.(380)
    16- و در همین رابطه فرمود:
    لو خلت الارض طرفه عین من حجه لساخت باهلها:
    اگر زمین به مقدار یک چشم بر هم نهادن خالی از حجت باشد، اهل خود را در کام خود فرو می برد.(381)
    17- علامه مجلسی قدس سره در جلد السماء و العالم احادیثی را از کتاب تاریخ قم در مورد شرافت و جلالت قم نقل می کند، در این میان دو حدیث از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که در آنها نقش قم در زمان غیبت و نشر احادیث و علوم آل محمد (صلی الله علیه وآله) از قم به همه اکناف جهان به تفصیل بیان شده، در این دو حدیث تأکید شده که در زمان غیبت حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - شهر قم و ساکنان آن جایگزین حجت خدا می شوند، سپس آمده است:
    و لولا ذلک لساخت الارض باهلها:
    اگر چنینن نبود، زمین ساکنانش را در کام خود فرو می برد.(382)
    18- و در فرازی از زیارتنامه امام حسین (علیه السلام) خطاب به آن حضرت می خوانیم:
    و بکم یمسک الارض ان تسیخ باهلها:
    خداوند به وسیله شما زمین را نمی گذارد که ساکنانش را در کام خود فروبرد.(383)
    پس اگر آفتاب عالمتاب، مدتی در پشت ابرهای تیره و تار پنهان شود نور و حرارت آن کاملاً به انسانها و جانوران و گیاهان نرسد، باز هم یک اثر مهمش همواره عاید جهانیان هست و آن این که در پرتو جاذبه آن، تمام کرات منظومه به زندکی خود ادامه می دهند و رهسپار دیار نیستی نمی شوند.
    و اگر خورشید فروزان جهان انسانیت قائم آل محمد (علیه السلام) مدتی در پشت پرده غیبت نهان شود، و آن دست نیرومند الهی در آستین غیبت فرو رود و دست انسانها از دامن پر فیضش کوتاه گردد. یک فیض بسیار عظیمش همواره شامل حال جهانیان می باشد، و آن این که در پرتو آن وجود مقدس، جهان هستی به بقای خود ادامه می دهد و زمین ساکنانش را در کام خود فرو نمی برد. و آسمان بر سر انسانها فرو نمی ریزد. و خداوند متعال به برکت وجود او رشته فیوضاتش را از انسانها قطع نمی کند.
    روی این بیان در زمان غیبت نیز جهان از وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) برخوردار است و در پرتو وجودش دیار نیستی را نمی پیمایند و به زندگی خود ادامه می دهند. و از اینجا نکته تشبیه امام زمان (علیه السلام) در زمان غیبت به خورشید نهان در پشت ابر روشن می گردد.
    علاوء بر این: امام چنان که وظیفه راهنمائی ظاهری را به عهده دارد، ولایت و رهبری باطنی اعمال را نیز به عهده دارد و حیات معنوی مردم را تنظیم می کند و حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می دهد.(384)
    در پرتو همین رابطه درونی و پیوند معنوی انسانها با امام است که از جهان چهار پایان پا فراتر نهاد، در زمره انسانها قرار گرفته اند. و اگر یک لحظه این پیوند درونی قطع شود به عهد جاهلیت برگشته، در زمره حیوانات قرار می گیرند.
    وحدیث معروف به همین مطالب اشاره می کند، آنجا که می فرماید:
    من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه:
    هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد بر عهد جاهلیت مرده است.(385)




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #47

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    ...................) Anotates (.................
    1) بحار: ج 552 ص 337.
    2) ارشاد مفید: ص 364.
    3) عقد الدرر: ص 40.
    4) الحاوی للفتاوی: ج 2 ص 146.
    5) سنن ابن ماجه: ج 2 ص 1366.
    6) مسند احمد: ج 3 ص 37.
    7) بحار: ج 52 ص 338.
    8) کمال الدین صدوق: ج 2 ص 327.
    9) مستدرک حاکم: ج 4 ص 558.
    10) منتخب الأثر: ص 471.
    11) کمال الدین: ج 2 ص 332.
    12) منتخب الأثر: ص 293.
    13) بحار: ج 52 ص 352.
    14) کمال الدین: ج 1 ص 190.
    15) بحار: ج 53 ص 336.
    16) بهار: ج 52 ص 352.
    17) صحیح مسلم: ج 1 ص 94.
    18) بحار: ج 52 ص 316.
    19) سنن ترمذی: ج 3 ص 334.
    20) بحار: ج 53 ص 336.
    21) بحار: ج 52 ص 309.
    22) بحار: ج 51 ص 78.
    23) صحیح مسلم: ج 1 ص 94.
    24) ارشاد مفید: ص 343.
    25) مسنداحمد: ج 3 ص 37.
    26) کمال الدین: ج 2 ص 670.
    27) تفسیر قمی: ص 118.
    28) تفسیر عیاشی: ج 1 ص 66.
    29) ینابیع الموده: ص 508.
    30) بحار: ج 52 ص 308.
    31) عقد الدرر: ص 159.
    32) غیبت نعمانی: ص 167.
    33) مستدرک حاکم: ج 4 ص 465.
    34) ارشاد مفید: ص 343.
    35) صحیح بخاری: ج 2 ص 136.
    36) بحار: ج 52 ص 337.
    37) مدینه البلاغه: ج 1 ص 232.
    38) بحار: ج 52 ص 322.
    39) حلیه الاولیاء: ج 3 ص 184.
    40) اعلام الوری: ص 433.
    41) سالنامه جوانان، سال 1351 ش. ص 144 - 161.
    42) غیبت شیخ طوسی: ص 147، کمال الدین: ص 430، اعلام الوری: ص 395.
    43) اعلام الواری: ص 291، کفایه الأثر: ص 291.
    44) کشف الغمه: ج 3 ص 407.
    45) غیبت شیخ طوسی: ص 137 - 152.
    46) شیخ مفید در ارشاد تصریح می کند که غیبت صغری از روز تولد حضرت ولی عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - حساب می شود تا روز وفات آخرین نائب خاص آن حضرت، و در نتیجه غیبت صغری 74 سال کامل است.
    47) در مورد لزوم تقلید از مراجع عالیقدر مرحوم شیخ حر عاملی 48 روایت با ذکر سند در کتاب شریف وسائل الشیعه ج 18 ص 98 - 111 آورده است.
    48) بحار: ج 51 ص 164.
    49) ینابیع الموده:ص 376.
    50) اعلام الواری: ص 408.
    51) بحار: ج 51 ص 146.
    52) روزگار رهائی: ج 1 ص 177.
    53) امالی شیخ صدوق: ص 474.
    54) دلائل الامامه: ص 246، غیبت طوسی: ص 125.
    55) کمال الدین: ج 2 ص 423، روضه الواعظین: ج 1 ص 255.
    56) فرهنگ معین: ج 4 ص 4702.
    57) همان مدرک: ج 2 ص 1954.
    58) کفایه الاثر: ص 159.

    59) لسان العرب: ج 6 ص 162.
    60) غیبت شیخ طوسی: ص 128، کمال الدین: ج 2 ص 423.
    61) دلائل الامامه: ص 267، بحار الانوار: ج 51 ص 10.
    62) مصنف ابن ابی شیبه: ج 15 ص 198 (حدیث 19495).
    63) فرهنگ معین: ج 2 ص 1702.
    64) لسان العرب: ج 4 ص 220.
    65) غیبت طوسی: ص 241، کمال الدین: ج 2 ص 432.
    66) بحار: ج 51 ص 15.
    67) کمال الدین: ج 2 ص 431.
    68) آقای قزوینی به جای فرات: صراه تعبیر نموده(الامام المهدی: ص 120) و آن نام دو رودخانه در بغداد بود[معجم البلدان: ج 3 ص 399 ].
    69) در کمال الدین و نسخ چاپی غیبت طوسی عمر ثبت شده، ولی در دلائل الامامه نسخ خطی غیبت طوسی عمرو آمده است.
    70) این جمله ترجمه:واشوقاه الی لقاءابی محمد است که از نسخه های کمال الدین و غیبت طوسی افتاده، و ما آن را از دلائل الامامه ص 266 و منتخب الانوار المضیئه ص 58 آوردیم.
    71) غیبت طوسی: ص 128، کمال الدین: ج 2 ص 423، دلائل الامامه: ص 267 و مناقب این شهر آشوب: ج 4 ص 441.
    72) غیبت طوسی: ص 124 - 128، کمال الدین صدوق: ج 2 ص 417 - 423، دلائل الامامه: ص 262 - 267، مناقب ابن شهر آشوب: ج 4 ص 440 - 441، روضه الواعظین: ج 1 ص 252 - 255، اثبات الهداه: ج 3 ص 363 - 365 و 408 - 409، بحار الانوار: ج 51 ص 6 - 10، حلیه الابرار: ج 2 ص 515 و منتخب الانوار المضیئه: ص 51 - 60.
    73) تنفیح المقال: ج 1 ص 173.
    74) غیبت شیخ طوسی: ص 124، کمال الدین صدوق: ج 2 ص 417.
    75) مناقب ابن شهر آشوب: ج 4 ص 440، اثبات الهداه: ج 3 ص 363، بحار: ج 51 ص 6.

    76) اثبات الهداه: ج 3 ص 569 (حدیث 679)، مختصر اثبات الرجعه - مخطوط - حدیث نهم، کفایه المهتدی - مخطوط - حدیث 28، گزیده کفایه المهتدی: ص 133، کشف الحق: ص 15 و 149، مستدرک وسائل: ج 12 ص 280.
    77) رجال شیخ طوسی: ص 423 و 435.
    78) دلائل الامامه: ص 264.
    79) قاموس کتاب مقدس: ص 951 - 952.
    80) فرهنگ معین: ج 5 ص 2335.
    81) موسوعه المورد: ج 2 ص 143.
    82) المختصر فی اخبار البشر: ج 2 ص 35.
    83) تاریخ تمدن: ج 4 ص 550.
    84) تاریخ مختصر الدول: ص 141.

    85) قاموس الأعلام: ج 2 ص 1437.
    86) التنبیه و الاشراف: ص 161.
    87) همان مدرک: ص 164.
    88) تاریخ یعقوبی:ج 3 ص 223.
    89) تاریخ طبری: ج 7 ص 376.
    90) تاریخ الخلفا: ص 336.
    91) معجم البلدان: ج 3 ص 280.
    92) تاریخ فتوحات اسلامی: ص 189.
    93) معجم البلدان: ج 3 ص 280.
    94) التنبیه و الاشراف: ص 145.
    95) قاد تنا: ج 7 ص 211.
    96) الکامل فی التاریخ: ج 7 ص 162.
    97) سوره صافات: آیه 102 - 105.
    98) سوره یوسف: آیه های 4 - 5، 36 - 41 و 43 - 49.
    99) کمال الدین: ج 1 ص 225.
    100) تفسیر صافی: ج 4 ص 247، البرهان: ج 4 ص 8.
    101) انجیل متی: باب دهم، بندهای 2 - 8.
    102) قاموس کتاب مقدس: ص 220.
    103) همان مدرک: ص 533.
    104) بحار: ج 25 ص 186.
    105) مهج الدعوات: ص 36، بحار: ج 94 ص 354 و الامام الجواد: ص 375.
    106) سوره قصص: آیه های 5 و 6.
    107) کمال الدین: ج 2 ص 424، اعلام الوری: ص 394، البرهان: ج 3 ص 218، روضه الواعظین: ج 2 ص 256، تبصره الولی: ص 5، حلیه الابرار: ج 2 ص 522، مدینه المعاجز: ص 586 و منتخب الانوار المضیئه: ص 60.
    108) غیبت شیخ طوسی: ص 142، دلائل الامامه: ص 268، حبیب السیر: ج 2 ص 105، ینابیع الموده: ص 451.
    109) کمال الدین، ج 2، ص 474.
    110) غیبت شیخ طوسی: ص 147، کشف الغمه: ج 3، ص 288، حلیه الأبرار: ج 5 ص 185.
    111) الثاقب فی المناقب: ص 584، اعلام الوری: ص 395، اثبات الهداه: ج 3 ص 668.
    112) حبیب السیر: ج 2 ص 106.
    113) اثبات الهداه: ج 3، ص 699.
    114) کمال الدین: ج 2، ص 434.
    115) غیبت طوسی: ص 151.
    116) کمال الدین: ج 2 ص 441.
    117) غیبت طوسی: ص 144 - 146.
    118) کمال الدین: ج 2، ص 431.
    119) جزیره خضرا: ص 14 - 25.
    120) الثاقب فی المناقب: ص 584 و روضه الواعظین: ص 260.
    121) اثبات الهداه: ج 3 ص 570، تواریخ النبی و الال: ص 43.
    122) اثبات الهداه: ج 3 ص 507، اثبات الوصیه: ص 195، ارشاد مفید: ص 346، اصول کافی: ج 1 ص 431، اعلام الوری: ص 393، اعیان الشیعه: ج 2 ص 44، الزام الناصب: ج 1 ص 317، الامام المهدی: ص 9، بحارالانوار: ج 51 ص 1، البرهان: ص 64، جوهره الکلام: ص 157، الذخیره الی المعاد: ص 327، غیبت شیخ طوسی: ص 430، المجالس السنیه: ج 5 ص 479، منتخب الاثر: ص 320، نجم ثاقب:ص 11 و یوم الخلاص: ص 86.
    123) المهدی الموعود المنتظر ج 1 ص 182.
    124) وفیات الاعیان: ج 4 ص 176.
    125) تاریخ گزیده: ص 207.
    126) روض المناظر: ج 1 ص 294.
    127) ینابیع الموده: ص 451.
    128) الفصول المهمه: ص 227.
    129) حبیب السیر: ج 2 ص 100.
    130) ائمه اثناعشر: ص 117.
    131) الیواقیت و الجواهر: ج 2 ص 145.
    132) الصواعق المحرقه: ص 167.
    133) کشف الاستار: ص 64.
    134) اخبار الدول: ص 117.
    135) الاتحاف بحب الأشراف: ص 178.
    136) لوائح الأنوار: ج 2 ص 68.
    137) نورالأبصار: ص 243.
    138) ینابیع الموده: ص 451.
    139) مشارق الأنوار: ص 113.
    140) العطر الوردی: ص 49.
    141) تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد: ص 164.
    142) الأعلام زرکلی: ج 6 ص 80.
    143) المختصر فی تاریخ البشر: ج 2، ص 45.
    144) تاریخ ابن وردی: ج 1 ص 318.
    145) کشف الاستار: ص 81.
    146) وفیات الاعیان: ج 3 ص 316.
    147) مطالب السئول: ص 88.
    148) تاریخ الخمیس: ج 2 ص 321.
    149) قاموس الاعلام ترکی: ج 6 ص 4495.
    150) استقصاء الافحام: ص 119.
    151) مروج الذهب: ج 2 ص 441، التنبیه و الاشراف: ص 198.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #48

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    152) مفاتیح العلوم: ص 33.
    153) تذکره ابن جوزی: ص 365.
    154) ینابیع الموده: ص 474.
    155) نجم ثاقب: ص 119.
    156) مقتل خوارزمی: ج 1 ص 96.
    157) مطالب السئول: ص 88.
    158) تذکره الخواص ص 88.
    159) کفایه الطالب: ص 312.
    160) البیان: ص 148 - 159.
    161) کامل ابن اثیر: ج 12 ص 129.
    162) الیواقیت و الجواهر: ج 2 ص 145.
    163) مشارق النوار: ص 112.
    164) در کتاب جزیره خضراء ص 221 در این رابطه سخن گفته ایم.
    165) فرائد السمطین: ج 2 ص 338.
    166) همان مدرک: ص 320.
    167) ینابیع الموده: ص 471.
    168) مرآت الجنان: ج 2 ص 107 و 172.
    169) المهدی الموعود المنتظر: ج 1 ص 206.
    170) دول الاسلام: ج 1 ص 122.
    171) المهدی الموعود المنتظر: ج 1 ص 206.
    172) متن کامل این اشعار در حبیب السیر: ج 2 ص 113 آمده است.
    173) الصواعق المحرقه: ص 208.
    174) اسعاف الراغبین: ص 142.
    175) عقد الدرر: ص 157 و الروض الانف: ج 2 ص 431.
    176) فهرست شیخ طوسی: ص 150 و رجال نجاشی ص 235.
    177) رساله تواریخ النبی و الال، از محمد تقی تستری، صاحب قاموس الرجال ص 43.
    178) غیبت شیخ طوسی: ص 145.
    179) کمال الدین صدوق: ص 431، غیبت شیخ طوسی: ص 151 و یوم الخالص، ص 66.
    180) الذخیره فی الکلام: ص 495.
    181) اعلام الواری: ص 415.
    182) کشف الغمه: ج 3 ص 318.
    183) نفحات اللاهوت: ص 13 و ترجمه آن: ص 23.
    184) اربعین شیخ بهائی: ض 206.
    185) گلزار قدس، به نقل سفینه البحار: ج 6 ص 75.
    186) وسائل الشیعه: ج 16 ص 246.
    187) بحار الأنوار: ج 8 ص 368، ج 32 ص 321 و 331، ج 51 ص 160، ج 68 ص 339.
    188) صحیح مسلم، به نقل ملا علی قاری در خاتمه الجواهر المضیئه ج 2 ص 475 (الغدیر: 10/360).
    189) المغنی: ج 1 ص 116 (شناخت امام ص 34).
    190) الجمع بین الصحیحین حمیدی: ج 2 ص 306.
    191) شرح المقاصد: ج 5 ص 239.
    192) الجواهر المضیئه: ج 2 ص 509 (شناخت امام ص 41).
    193) ازاله الغین (شناخت امام ص 42)
    194) ینابیع الموده: ج 3 ص 372.
    195) مناقب آل ابی طالب: ج 1 ص 304.
    196) بریقه المحمودیه: ج 1 ص 116 (احقاق: 19/651).
    197) تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد: ص 166.
    198) اختصاص شیخ مفید ص 268.
    199) تفسیر عیاشی: ج 2 ص 303.
    200) تفسیر کنز الدقائق: ج 7 ص 460.
    201) مسند طیالسی: ص 259 ح 1913.
    202) مسند احمد: ج 4 ص 96.
    203) معجم کبیر: ج 19 ص 388.
    204) شرح نهج البلاغه: ج 9 ص 155.
    205) مجمع الزوائد: ج 5 ص 218.
    206) کنز العمال: ج 1 ص 103 ح 464، ج 6 ص 65 ح 1486.
    207) مجمع الفوائد: ج 2 ص 259 (شناخت امام: 42).
    208) ینابیع الموده: ج 1 ص 351.
    209) محاسن برقی: ج 1 ص 252 ح 475.
    210) الامامه و التبصره: ج 1 ص 377.
    211) اصول کافی: ج 1 ص 377.
    212) غیبت نعمانی: ص 130.
    213) ثواب الاعمال: ص 205.
    214) اختیار رجال کشی: ص 425 ح 799.
    215) تفسیر البرهان: ج 1 ص 386.
    216) بحار الانوار: ج 8 ص 362 و ج 23 ص 78 و 85.
    217) مجمع کبیر طبرانی: ج 10 ص 289 ح 10678.
    218) الایضاح، ص 75.
    219) اصول کافی: ج 1 ص 376.
    220) زوائد بزار: ج 1 ص 144، ج 2 ص 143.(شناخت امام: ص 33).
    221) مجمع الزائد: ج 5 ص 244 و 255 و کشف الاستار عن زوائد البزار: ج 2 ص 252 ح 1635.
    222) الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان: ج 7 ص 49 (شناخت امام: 38).
    223) اصول کافی: ج 1 ص 378 ح 2.
    224) الامامه و التبصره ص 220.
    225) کمال الدین: ج 2 ص 412، 413 و 668.
    226) بحار الانوار: ج 23 ص 78 و 88.
    227) صحیح مسلم: ج 8 ص 107 (احقاق الحق: 13/85).
    228) حلیه الاولیاء: ج 3 ص 224.
    229) المعیار و الموازنه ص 24.
    230) نقض کتاب العثمانیه ص 29 (الغدیر: 10/360).
    231) شرح نهج البلاغه: ج 13 ص 242.
    232) طبقات ابن سعد: ج 5 ص 144.
    233) کنز العمال: ج 1 ص 103 ح 463.
    234) صحیح مسلم: ج 3 ص 1478 ح 1851.
    235) مجمع الزوائد: ج 5 ص 223.
    236) المصنف ابن ابی شیبه: ج 8 ص 605 ح 92.
    237) المطالب العالیه: ج 2 ص 228 ح 2088(شناخت امام: ص 40).
    238) مسند احمد: ج 3 ص 446.
    239) التاریخ الکبیر: ج 6 ص 445 ح 2943.
    240) مسند ابی الحسن جوهری: ج 2 ص 850 ح 2375.
    241) الاموال: ج 1 ص 82 (شناخت امام: ص 32).
    242) کنز العمال: ج 6 ص 65 ح 14861.
    243) ربیع الابرار: ج 4 ص 221 (شناخت امام: 36).
    244) پیرامون معرف امام: ص 8.
    245) المسائل الخمسون: ص 384، مسأله 47.
    246) بحار الانوار: ج 23 ص 94 و ج 37 ص 27.
    247) سفینه البحار: ج 6 ص 219.
    248) کنز الفوائد ص 152.
    249) بحار الانوار: ج 23 ص 94 و ج 37 ص 27.
    250) سفینه البحار: ج 6 ص 219.
    251) محاسن برقی: ج 1 ص 252 ح 472.
    252) اصول کافی: ج 1 ص 371 ح 5 و ص 376 ح 2.
    253) اصول کافی: ج 1 ص 371 ح 5 و ص 376 ح 2.
    254) اصول کافی: ج 2 ص 20 و 21 پ
    255) تفسیر عیاشی: ج 1 ص 252.
    256) رجال کشی: ص 473 ح 899.
    257) بحار الانوار: ج 68 ص 337 و 387.
    258) محاسن برقی: ج 1 ص 251 ج 474 و بحار الانوار: ج 23 ص 76.
    259) اصول کافی: ج 1 ص 397.
    260) المسترشد فی امامه امیرالمؤمنین: ص 177.
    261) اختصاص شیخ مفید: ص 269.
    262) همان مدرک.
    263) عیون الأخبار: ج 2 ص 58 ح 214.
    264) الفصول المختاره ص 245.
    265) الافصاح ص 28.
    266) مصنفات الشیخ المفید: ج 7 رساله هفتم الرساله الاولی فی الغیبه ص 12.
    267) سوره اسرارء، آیه 71.
    268) اربعین شیخ بهائی: ص 206.
    269) بحارالانوار: ج 8 ص 368.
    270) ینابیع الموده: ج 3 ص 456.
    271) تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد: ص 166
    272) نهج البلاغه: خطبه 152. {صبحی صالحی: ص 212}.
    273) سوره اسرارء: آیه 71.
    274) شرح نهج البلاغه: ج 9 ص 155.
    275) سوره اسراء، آیه 71.
    276) الدر المنثور: ج 4 ص 194 و روح المعانی: ج 15 ص 112.
    277) عیون الأخبار: ج 2 ص 32 ح 61 و تفسیر کنز الدقائق: ج 7 ص 455.
    278) تفسیر مجمع البیان: ج 6 ص 663.
    279) علل الشرائع: ص 9، کنز الفوائد ص 151 و بحار الأنوار: ج 5 ص 312، ج 23 ص 83 و 93.
    280) سوره روم، آیه 30.
    281) تفسیر قمی: ج 2 ص 155 بحار الأنوار: ج 3 ص 277.
    282) مصباح المتهجد: ص 269، کمال الدین: ص 512، جمال الاسبوع: ص 522، البلد الامین: ص 306 و بحار الأنوار: ج 53 ص 187 و ج 95 ص 327.
    283) کتابنامه حضرت مهدی (علیه السلام): ج 1 ص 248، ج 2 ص 475 و 663.
    284) سوره انبیاء: آیه 105.
    285) کتاب مزامیر: مزمور 37 بندهای 9-12 و 17-18.
    286) کتاب مزامیر: مزمور 96 بندهای 10-13.
    287) سفر پیدایش: فصل 12 بند 7، فصل 13 بند 15 و فصل 15 بندهای 5 - 8.
    288) سفر پیدایش: فصل 17 بندهای 5 - 8 - 20 و فصل 18 بند 19.
    289) یسی به معنی قوی، نام پدر داود است. (قاموس کتاب مقدس ص 951)
    290) کتاب اشعیاء نبی: فصل 11 بندهای 1 - 10.
    291) کتاب اشعیاء نبی: فصل 65 بندهای 9-13 و 18-20.
    292) کتاب دانیال نبی: فصل 12 بندهای 1 - 5 و 10 - 13.
    293) کتاب حبقوق نبی: فصل 2 بندهای 3 - 5.
    294) انجیل متی: فصل 24 بندهای 27، 30، 35، 37 و 45.
    295) انجیل متی: فصل 25 بندهای 31 - 32.
    296) انجیل مرقس: فصل 13 بندهای 26، 27، 31 و 32.
    297) انجیل لوقا: فصل 12 بندهای 35 - 36 و به همین مضمون انجیل لوقا: فصل 21 بندهای 27، 33 - 36.
    298) قاموس مقدس: ماده پسر خواهر ص 219.
    299) کشن در لغت هندی اسم پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می باشد.
    300) ریک ودا، ماندالای: 4، 16 و 24.
    301) منصور از القاب حضرت مهدی است.
    302) فرخنده و خجسته در عربی به محمد و محمود ترجمه می شود.
    303) ممتاطا در زبان هندی به معنای محمد است.
    304) پشن نام هندی علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.
    305) راهنما به عربی هادی و مهدی می باشد که هر دو از القاب حضرت امام زمان (علیه السلام) است.
    306) رام به لغت سانسکریتی نام خدا است.
    307) ویشنو دومین خدا از خدایان سه گانه هندو می باشد که او را حافظ و حامی جهان، مقتدر و شکست ناپذیر، صاحب 1000 نام و 10 مظهر می دانند، نشاط و سرور و بقای جهان هستی را به او نسبت می دهند.
    308) او پانیشاد: ص 737.
    309) بهمن یشت که زندو هومن یسن نیز نامیده می شود، شامل یک رشته رویدادهایی است که راجع به آینده ملت و آیین ایران است، که اهورامزدا وقوع آنها را به زرتشت پیشگویی می کند. این کتاب توسط صادق هدایت از متن پهلوی به فارسی کنونی ترجمه شده است.
    310) زند بهمن یسن: ص 19.
    311) همان مدرک: ص 150.
    312) جاماسب نامه: ص 121 و 122.
    313) با توجه به این که شهر بانو مادر امام سجاد (علیه السلام) بنابر مشهور دختر یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است، روشن می شود که او واقعاً پدر حضرت ولی عصر (علیه السلام) می باشد.
    314) مقتضب الأثر: ص 40، احمد بن عیاش با شیخ صدوق معاصر بود و در سال 401 هجری در گذشت.[این حدیث در الملاحم و الفتن صحفه 200 نیز به نقل از جلد 8 مناقب آمده است ].
    315) سوشیانت: ص 83.
    316) این دیر نخستین دیری بود که در اوائل قرن هفدهم میلادی توسط لاتینی ها در اصفهان ساخته شد، روحانیون این دیر نمایندگان رسمی پادشاه پرتغال در ایران بودند.
    317) این کتاب اخیراً تحت عنوان: ترجمه، شرح و نقد سفر پیدایش تورات در 776 صفحه وزیری در قم چاپ و منتشر شد.
    318) ترجمه، شرح و نقد سفر پیدایش تورات: ص 286
    319) همان مدرک: ص 283.
    320) سوره رعد: آیه 7.
    321) مفهوم نسبیت انیشتین: ص 35.
    322) تأثیر علم بر اجتماع: ص 56.
    323) تذکر این نکته ضروری است که در احادیث اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام، از تعیین وقت به شدت نهی شده، و در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) آمده است که: خداوند وقت آن را در نزد ما قرار نداده است. [اصول کافی: ج 1 ص 368].
    324) نوستر آداموس از آینده جهان خبر می دهد: ص 95.
    325) همان مدرک: ص 61.
    326) پیشگوییهای نوستر آداموس: ص 868.
    327) پیشگوییهای نوستر آداموس: ص 868.
    328) طالبین می توانند به کتاب پرارج شواهد التنزیل حسکانی حنفی و المهدی فی القران سید صادق شیرازی و بحار الأنوار علامه مجلسی مراجعه نمایند.
    329) سوره توبه: آیه 33، سوره فتح: آیه 28 و سوره صف: آیه 9.
    330) متن آن در جلد دوم نامه دانشوران و ترجمه اش توسط عبد الحجه بلاغی در سال 1383 قمری، در تهران به چاپ رسیده است.
    331) نگارنده یک نسخه خطی آن را در کتابخانه سلیمانه استانبول و یک نسخه اش را در کتابخانه سلطنتی برلین دیده است، و اخیراً از روی نسخه خطی کتابخانه مسجد الحرام (مکه مکرمه) در سال 1398 به کوشش آقای علی اکبر غفاری در تهران چاپ شده است و نسخه ای هم در کتابخانه الامام امیر المؤمنین در نجف اشرف موجود است.
    332) این کتاب در سال 1324 قمری به ضمیمه کتاب الغیبه شیخ طوسی در ایران چاپ شده، چاپ دوم آن در استانبول (1331) و سومش در نجف (1382) و یکبار هم در آخر کفایه الطالب و اخیراً به صورت جالبی با مقدمه سید مهدی خرسان در بیروت چاپ شده است.
    333) نسخه ای از آن در کتابخانه سالیمانیه استانبول و نسخه ای دیگر در دارالکتب مصر موجود است.
    334) نسخه ای از آن در کتابخانه برلین و چندین نسخه در کتابخانه استانبول موجود است.
    335) یک نسخه از آن در کتابخانه برلین و نسخه دیگر در کتابخانه سلیمانیه و نسخه سومی در کتابخانه آیت الله نجفی در قم موجود است.
    336) نسخه ای از آن در کتابخانه الامام المیر المؤمنین، نجف و نسخه ای دیگر در کتابخانه ناصریه (لکهنو - هند) موجود است.
    337) نسخه ای از آن در کتابخانه سلیمانیه موجود است. و در ضمن کتاب الحاوی للفتاوی جلد 2 ص 57 - 68 چاپ شده است.
    338) یک نسخه از آن در کتابخانه سلطنتی برلین موجود است.
    339) یک نسخه از آن در کتابخانه سلطنتی برلین موجود است.
    340) نسخه هایی از آن در کتابخانه آیت الله حکیم در نجف، مدرسه هندیها در کربلا، علی پاشا در استانبول، معهد مخطوطات در مصر موجود است، اخیراً با همت والای آیه الله حاج شیخ محمد حسین کلباسی قدس سره [متوفای نهم رجب 1418 ه] از روی نسخه برلین در مصر به چاپ رسیده، سپس در قم و تهران تجدید طبع شده است.
    341) این جزوه در پاسخ یک مسلمان کنیائی، از طرف رابطه العالم الاسلامی (مکه) منتشر شده است. متن عربی آن در البیان ص 76 - 79 و ترجمه فارسی اش در کتاب مهدی انقلابی بزرگ ص 146 - 155 و ترجمه لاتینش توسط نگارنده از مرکز اسلامی استانبول منتشر شده است.
    342) نسخه ای از آن در کتابخانه سلیمانیه استانبول موجود است.
    343) این کتاب، در سال 1345 هجری در مصر به ضمیمه کتاب فتح رب الارباب چاپ شده است
    344) نسخه هایی از آن در کتابخانه های برلین و استانبول و دارالکتب مصر موجود است.
    345) یک نسخه از آن در کتابخانه برلین و شش نسخه از آن در کتابخانه سلیمانیه استانبول موجود است.
    346) یک نسخه از آن در کتابخانه سلیمانیه استانبول موجود است.
    347) مشخصات چاپ و آدرس نسخ خطی این کتابها را در کتابنامه حضرت مهدی (علیه السلام) - به قلم نگارنده - ملاحظه فرمائید.
    348) اسامی آنها را در کتاب موعودی که جهان در انتظار اوست ص 51 - 68.
    349) رجال نجاشی: ص 28، فهرست شیخ طوسی: ص 75.
    350) رجال نجاشی: ص 193، رجال شیخ طوسی: ص 357 و فهرست شیخ طوسی: ص 118.
    351) رجال نجاشی: ص 194.
    352) قاموس الرجال: ج 3 ص 193، رجال نجاشی: ص 28 و فهرست شیخ طوسی: ص 75.
    353) رجال نجاشی: ص 215، رجال شیخ طوسی: ص 384 و فهرست شیخ طوسی: ص 147.
    354) رجال نجاشی: ص 235، رجال شیخ طوسی: ص 420 و فهرست شیخ طوسی: ص 150.
    355) رجال نجاشی: ص 155 و فهرست شیخ طوسی: ص 29.
    356) الذریعه الی تصانیف الشیعه: ج 16 ص 80.
    357) اعلام الوی: ص 416.
    358) کمال الدین: ج 1 ص 253 و بحارالانوار: ج 36 ص 250.
    359) اعلام الوری: ص 375، کفایه الأثر: ص 53 و ینابیع الموده: ج 3 ص 238 و 399.
    360) نظریه الامامه: ص 413.
    361) امالی صدوق: ص 157، کمال الدین: ج 1 ص 207، بحارالانوار: ج 52 ص 92، فرائد السمطین: ج 1 ص 46 و ینایبع الموده: ج 1 ص 76 و ج 3 و ص 361.
    362) غیبت شیخ طوسی: ص 177، بحارالانوار: ج 53 ص 181، کمال الدین: ج 2 ص 485، احتجاج طبرسی: ص 471، اعلام الوری: ص 424، کشف الغمه: ج 3 ص 322، النوادر فیض کاشانی: ص 164، کلمه الامام المهدی: ص 225 و المختار من کلمات الامام المهدی: ج 1 ص 294.
    363) غیبت شیخ طوسی: ص 139 و بحارالأنوار: ج 36 ص 259.
    364) اصول کافی: ج 1 ص 139، تقرب المعارف: ص 1755و اثبات الهداه: ج 1 ص 460.
    365) اعلام الوری: ص 364 و بحار: ج 36 ص 267.
    366) کفایه الأثر: ص 163، بحار: ج 36 ص 238، مدینه البلاغه: ج 1 ص 170 و ینابیع الموده: ج 1 ص 74.
    367) سوره رعد: آیه 7.
    368) کفایه الأثر: ص 89 و بحار: ج 3 ص 316.
    369) فرائد السمطین: ج 1 ص 46، ینابیع الموده: ج 1 ص 75، ج 3 ص 360، امالی شیخ صدوق: ص 157 و کمال الدین: ج 1 ص 207.
    370) کمال الدین: ج 1 ص 202 و بحار: ج 23 ص 34.
    371) غیبت نعمانی: ص 139 و بصائر الدرجات: ص 508.
    372) اصول کافی: ج 1 ص 179، کمال الدین: ج 1 ص 204 و بحار: ج 23 ص 37.
    373) کمال الدین: ج 1 ص 202 و بحار: ج 23 ص 34.
    374) اصول کافی: ج 1 ص 179، غیبت نعماتی: ص 138، علل الشرایع: ص 198 و بصائر الدرجات: ص 508.
    375) غیبت شیخ طوسی: ص 132 و کمال الدین: ج 1 ص 201.
    376) غیبت نعمانی: ص 141 و بحار: ج 551 ص 113.
    377) اصول کافی: ج 1 ص 179، علل الشرایع: ص 198 و عیون الأخبار: ص 212.
    378) عیون الأخبار: ص 212 و علل الشرایع: ص 198.
    379) کمال الدین: ج 1 ص 202 و بحار الأنوار: ج 23 ص 35.
    380) همان مدرک.
    381) علل الشرایع: ص 199 و عیون الأخبار: ص 212.
    382) بحار الأنوار ج 60 ص 213.
    383) بحار الأنوار خ 101 ص 212.
    384) شیعه در اسلام، از علامه طباطبائی: ص 152
    385) منابع این حدیث را در بخش: ضرورت شناخت امام زمان (علیه السلام) به تفصیل آوردیم.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi