صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 39

موضوع: آخرت سرای پایدار

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    kabotar. آخرت سرای پایدار

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    مدير محتوايي (05-06-2019)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض

    پیش گفتار


    فراهم آوری دائرة المعارف قرآن کریم، با حدود سه هزار مقاله، به زبانی علمی و نو، فرصتی است مبارک که پس از قرن ها، دوستداران قرآن را دست داده است. دریغ بود که این فرصت بگذرد و بهره ای در خور از آن نصیب نشود. هر چند نفس فراهم سازی این دائرة المعارف، خود، نعمت و بهره ای بزرگ است، باید پذیرفت که تلاش گسترده بانیان این حرکت نمی تواند صرفاً در قالب مقاله های دائرة المعارف بروز و ظهور یابد. چه بسیار رنج ها که برده می شود تا موضوعی منقح و تمیز شود، پرونده ای علمی سازمان یابد، دست نوشته هایی فراهم آید و سرانجام مقاله ای مختصر و مفید پدیدار شود؛ اما مقاله ای که حاصل نهایی آن همه تلاش است، نمی تواند بازتاباننده همه دریافت های قرآنی در آن موضوع باشد. بسیار مطالب و دریافت ها می ماند که حجم محدود و نیز نحوه خاص نگارش مقاله دائرة المعارفی، اقتضای طرح آنها را ندارد.
    چنین است که مقدر و مقرر شود تا در کنار آن کار عظیم، طرحی دیگر نیز در افتد؛ طرح فراهم سازی تک نگاشت های قرآنی. تک نگاشت قرآنی، رساله ای است مفصل تر از مقاله دائرة المعارفی در موضوع مربوط که حاصل تأملات و پژوهش های نویسنده، هیئت علمی، فراهم آورندگان پرونده علمی و دیگر کوشندگان آن مقاله را در گسترده ای وسیع تر باز می تاباند و چون به فنون خاص دائرة المعارف نگاری محدود و مقید نیست، با مجالی مبسوطتر، وجوه آن موضوع را می شکافد.
    گمان نمی رود که ضرورت نگارش این تک نگاشت ها بر اهل تحقیق پوشیده باشد، به ویژه آن که چنین کاری - اگر نگوییم بی سابقه است - کم سابقه و آثار آن، بسیار گسترده و دیرپاست.
    جز ارباب پژوهش و نگارش، عموم دانش پژوهان در حد مطالعات پایه اسلامی نیز می توانند از این تک نگاشت ها بهره گیرند و به جای مراجعه به چندین مأخذ دست چندم، به حاصل کاوش در منابع دست اول و متقن روی آورند.
    طرح نگارش تک نگاشت های قرآنی، از این منظر و با این رویکرد، گامی است مبارک که امید می رود در کنار تدوین دائرة المعارف به مقصد نائل آید. شایان ذکر است که لزوماً نام مدخل های دائرة المعارف بر تک نگاشت ها نهاده نمی شود.
    سلاست و روانی قلم، علمی بودن مطالب، استناد و اتکای علمی و دیگر ویژگی هایی که به اتقان محتوایی یا زبانی اثر باز می گردد، در تک نگاشت نیز، همانند مقاله مراعات می شود؛ لیکن به شرحی که گذشت، نویسنده در تفضیل مطالب و بهره وری از منابع، دستی گشوده تر خواهد داشت. از این رو می توان ادعا کرد که حتی بهره گیران از دائرة المعارف، هرگز از این تک نگاشت ها بی نیاز نخواهند بود، به ویژه آن که در این مجموعه به ماخذ تازه و معاصر بیشتر عنایت می شود و برخی از مطالب نوظهور در قلمرو موضوع قرآنی مورد بحث نیز مد نظر خواهند بود.
    امید است ره سپاری در این قلمرو، هم گام با پدیدسازی افقی نو در تحقیقات قرآنی، زمینه ساز حرکت های بالنده تر و بهره جویی های بیشتر علمی و عملی از این چشمه سار مبارک باشد؛ بمنه و کرمه ....
    این دفتر، تک نگاشت مقاله آخرت اثر فاضل گرامی جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای علی خراسانی است. بر خود لازم می دانیم که زحمات مؤلف محترم را ارج نهاده، از یکایک دانشورانی که در فراهم آوردن این اثر کوشیده اند، قدردانی کنیم.
    یوسفی مقدم
    سرپرست مرکز فرهنگ و معارف قرآن
    مقدمه
    آخرت به معنای جهان واپسین و عالم بعد از دنیاست. واژه آخرت برگرفته از ریشه ا خ - ر و مؤنث آخر به معنای پایان و در برابر اول است.
    قرآن کریم زندگی انسان را به دو بخش پایان پذیر و جا.دان تقسیم و از اولی، به الدنیا و الاولی و از دومی، به الاخرة و الیوم الاخر تعبیر کرده است.
    واژه آخرت به معنای عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن ذکر شده است (1):
    نه بار صفت یا مضاف الیه دار، مانند: و ان الدار الاخرة لهی الحیوان (2) و ولدار الاخرة خیر (3)، یک مورد صفت النشأة: ینشی النشاة الاخرة (4)؛ پنج بار در برابر الاولی، مانند: فلله الاخرة و الاولی (5)؛ 48 مورد در برابر الدنیا، مانند: ربنا ءاتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة (6)؛ و 26 بار صفت یوم، مانند: ءامنا بالله و بالیوم الاخر (7). در مواردی نیز واژه آخرت به تنهایی به کار رفته است، مانند: اولئک الذین اشتروا الحیوة الدنیا بالاخرة (8). لفظ آخرت در این گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده که یکی از واژه های الدار، الکرة(9)، النشأة(10) یا الحیاة(11) موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال می گردد.
    آیات فراوانی از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طوری که گفته شده، حدود دو هزار آیه در قرآن به نحوی بر آن جهان دلالت دارد (12).
    مباحث گوناگون موضوع آخرت را در قرآن کریم، از واژه های فراوانی مانند برزخ، بعث، حشر، نشر، صراط، قیامت، میزان، یوم الدین، یوم الفرقان، یوم الحسرة، یوم الحساب و ده ها واژه دیگر می توان استفاده کرد، زیرا هر یک از این واژگان به یکی از مراحل جهان آخرت، یا به خصوصیتی از آن جهان اشاره دارد؛ ولی با توجه به این که در واژه آخرت تقابل با جهان نخستین (دنیا) نهفته - چنان که در قرآن نیز در موارد متعدد، دنیا و آخرت در کنار هم قرار گرفته است - مناسب تر است در موضوع آخرت، به مسائل کلی مربوط به آن جهان پرداخته شود. از آن جا که این گونه بحث ها در قرآن بیشتر با دو واژه آخرت و یوم الاخر بیان شده، کوشیده ایم از واژه های دیگر جز در عنوان تفاوت های دنیا و آخرت - که به تبیین حقیقت آخرت می پردازد - و منازل و مراحل آخرت - که در آن چاره ای جز استفاده از آیات مشتمل بر واژه های دیگر نیست - کمتر استفاده شود و بیشتر به آیاتی پرداخته شود که در بردارنده یکی از دو واژه مزبور باشند، بنابراین به مبحث قیامت و حوادث دهشتناک آن - که با فروپاشی این جهان مقارن است - هم چنین موضوع معاد و استدلال های عقلی و نقلی در اثبات آخرت و نیز پاسخ به شبهات درباره آن جهان، به تفصیل پرداخته نمی شود.
    برخی، از تعبیر قرآن درباره جهان دیگر، به الیوم الاخر و آخرت، استفاده کرده اند که حیات انسان بلکه دوره جهان، در مجموع دو دوره تقسیم می شود و هر دوره را به عنوان یک روز باید شناخت: یکی، روز و دوره ای که اول است و پایان می پذیرد (دنیا) و دیگر، روز و دوره ای که آخر است و پایان نمی پذیرد (آخرت)؛ هم چنان که در برخی آیات از زندگی دنیوی به اولی و از حیات اخروی به آخرت تعبیر شده است(13).
    علی خراسانی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر

    مدير محتوايي (05-06-2019)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    ایمان به آخرت در میان ملت ها

    برخی محققان، آموزه جهان پس از مرگ را از اختصاصات ادیان الهی دانسته اند که بشر به خودی خود نمی توانسته به وجود آن پی برد (14)؛ اما تحقیقات باستان شناسی از آثار به دست آمده از نخستین انسان های شناخته شده در زمین (نئاندر تال ها) (15) که غذا و ابزارهای سنگی در مدفن مردگان قرار می دادند، نشان می دهد که آنان نیز به نوعی حیات جسمانی مرموز و نامعلوم برای مردگان قائل بوده اند؛ همان گونه که حیات پس از مرگ در میان بیشتر تمدن های نخستین بشر - هم چون مصریان، بابلیان، یونانیان، هندوان، چینیان و ... - نیز مطرح بوده است (16). با وجود آن، این احتمال نیز - به ویژه با توجه به دیدگاه قرآن درباره حضرت آدم (علیه السلام) که او را آفریده شده از خاک (آل عمران، آیه 59) و پدر انسان های دیگر (نساء، آیه 1) دانسته است - منتفی نیست که اعتقاد به جهان پس از مرگ نزد اقوام مذکور از بقایای برخی ادیان آسمانی بوده باشد.
    به هر حال، آرمان های نامحدود بشر و غریزه ابدیت طلبی، مطلق خواهی و عشق فطری به جاودانگی (17) - که وجه تمایز انسان از حیوان بوده و در فرزند خواهی، علاقه به جاودانگی در خاطره ها و ... ظهور می یابد - همگی عوامل غیروحیانی سوق بشر به اندیشه جهان آخرت می باشند (18).
    در عصر جدید نیز دیدگاه طبیعت گرایانه علم سکولار سبب کم رنگ شدن مبحث آخرت در کلام مسیحی و حتی انکار و اسطوره ای پنداشتن آن از جانب برخی متکلمان شده است، با این حال اکتشاف های زیست شناسی و فیزیکی جدید، بحث های فرا روان شناسی، مرگ شناسی، و تجربیات خارج از بدن، گزارش های زنده شدگان پس از مرگ بالینی، پیش بینی های صادق مردگان در خواب و ...، دانشمندان جدید را به ایده جهان پس از مرگ بیش از پیش متوجه ساخته است (19). تفاوت نگاه ادیان با این نگرش آن است که آخرت در ادیان، ممد و مشوق فعل اخلاقی به شمار می رود (20).
    از میان ادیان بزرگ شناخته شده، شاید اوستا نخستین کتابی باشد که با صراحت از جهانی در پایان دنیا یاد کرده و ارجع به حالات آن جهان، هم چون بهشت (انگهو وهشت: بهترین جهان) دوزخ (دژانگه: جهان زشت) صراط (چنونت پرتو: پل تشخیص و قضاوت) و ... حتی بیشتر از کتاب مقدس، بحث کرده است (21). هندوان و بوداییان نیز جهان سعادت مندی معتقدند که انسان بلافاصله پس از مرگ یا پس از تناسخ های مکرر به آن می پیوندد (22). در تعلیمات دین یهود، هیچ یک از موضوع های مربوط به جهان آینده، اهمیت ندارد و به ندرت از آخرت ذکری به میان آمده (23) و کیفرها و پاداش های مذکور در تورات نیز ناظر به همین زندگی دنیاست (24)؛ تا آن جا که گروهی از یهود (سامره ای ها) و حتی برخی از دانشمندان یهود (صدوقیان) با استدلال به عدم ذکر آخرت در اسفار پنج گانه، آشکارا منکر وجود آن گشته و اشاره مبهم و اجمالی در تورات شفاهی را از تحریف ها شمرده اند (25). در انجیل نیز گرچه متی و یوحنا به بحث های آخرت، توجه بیشتری کرده اند، در سراسر آن کتاب، به آخرت شناسی (eschatologhy) بهای کمی داده شده است (26). و به طور کلی نگاه مسیحیت به آخرت، امیدی این جهانی و در حد تمثیل های اساطیری می باشد (27).
    البته آن چه گفته شد مربوط به وضعیت کنونی ملت های غیر اسلامی و کتاب های موجود است وگرنه از نظر قرآن کریم ایمان به آخرت، از ارکان دعوت همه پیامبران (علیهم السلام) بوده است (28).
    ایمان به آخرت در اسلام
    ایمان به آخرت از ارکان اعتقادی اسلام و شرط مسلمانی به شمار رفته و معمولا در کنار اصل توحید از آن یاد می شود(29).
    قرآن کریم، تنها کتاب آسمانی است که از روز رستاخیز به تفصیل سخن رانده (30)؛ تا آن جا که حدود 3/1 قرآن به این موضوع اختصاص یافته است. است (31). در هیچ یک از مراحل نزول، به آخرت بی توجهی نشده (32) و در بیش از صد عنوان متفاوت، مباحث مختلفی راجع به آن مطرح شده است (33) حتی از مجموعه آیات آفرینش و رستاخیز به دست می آید که توجه قرآن به آفرینش، به سبب تقارن این دو موضوع و در مسیر توضیح و تبیین بیشتر آن جهان بوده است (34) چنان که می فرماید:
    و لقد علمتم النشاة الاولی فلولا تذکرون (35) و قطعا پدیدار شدن نخستین خود را شناختید، پس چرا سر عبرت گرفتن ندارید؟.
    در واقع، آخرت مکمل و معنا بخش دیگر اصول دین بوده و بدون آن نمی توان به تصور روشنی از خداوند و صفات او - هم چون عدل، حکمت و فلسفه نبوت و در پی آن امامت - نائل آمد (36) به عبارت دیگر، بدون آخرت، دعوت دینی و تبلیغ پیامبران بی اثر خواهد بود؛ زیرا پذیرفتن دین و پیروی از مقررات شرع و آیین پیامبران خالی از کلفت و سلب آزادی نیست و در صورتی که متابعت آن اثری در بر نداشته باشد، هرگز مردم زیر بار آن نخواهند رفت و از آزادی طبیعی دست بر نخواهند داشت (37).
    از منظر اسلام، بی ایمانی به آخرت، گمراهی است:
    و من یکفر بالله و ملئکة و کتبه و رسله و الیوم الاخر فقد ضل ضللا (38)؛ و هر کس به خدا و فرشتگان او و کتاب ها و پیامبرانش و روز بازپسین کفر ورزد، در حقیقت دچار گمراهی دور و درازی شده است.
    الذین لا یؤمنون بالاخرة فی العذاب و الضلل البعید (39)؛ آنان که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهی دور و درازند.
    و چنین انسان های بی ایمانی، از راه راست منحرف اند:
    و ان الذین لا یومنون بالاخرة عن الصراط لنکبون (40).
    قلوب شان حق گریز:
    فالذین لا یومنون بالاخرة قلوبهم منکرة (41).
    و کردارشان تباه است:
    و الذین کذبوا بایاتنا و لقاء الاخرة حبطت اعملهم (42)؛ و کسانی که آیات ما و دیدار آخرت را دروغ پنداشتند، اعمال شان تباه شده است.
    و عذاب دردناکی برای آنها مهیا شده است:
    و ان الذین لا یؤمنون بالاخرة اعتدنا لهم عذاباً الیما (43).
    شاید علت توجه بیشتر اسلام به آخرت آن باشد که داشتن درکی از کذشته و آینده، وجه تمایز انسان از حیوان است. انسان ها همواره به میزان شعور و فهم خود، به گذشته و آینده خویش توجه دارند و چون امت آخرالزمان از جهت این ادراک در مقایسه با امت های پیشین کامل ترند، جهان آخرت در قرآن بیشتر یاد شده و هم چون دنیا، مسلم شمرده شده است:
    و ان الساعة ءاتیة لا ریب فیها (44)؛ و (هم) آن که رستاخیز آمدنی است (و) شکی در آن نیست.
    قرآن کریم آشکارا به تفکر سفارش کرده است (45)؛ آن جا که می فرماید:
    کذلک یبین الله لکم الایت لعلکم تتفکرون فی الدنیا و الاخرة (46)؛ این گونه، خداوند آیات (خود را) برای شما روشن می گرداند، که در (کار) دنیا و آخرت بیندیشند.

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكر

    مدير محتوايي (05-06-2019)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض

    منشأ ایمان به آخرت


    1. وحی


    منشا ایمان به آخرت پیش از هر چیز، وحی الهی است که به وسیله پیامبران به بشر ابلاغ شده است (47). گواه این سخن آن که در قرآن کریم - که وحی خداوند بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است - حدود دو هزار آیه درباره جهان آخرت است (48). این آیات، محال نبودن ذاتی آخرت و امکان بلکه ضرورت وقوع آن را به شیوه های گوناگون بیان کرده است و از یک سو، منکران آخرت را نکوهش می کند که چرا بدون دلیل و برهان و تنها براساس گمان خود آخرت را نفی می کنند:
    و قالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الا الدهر و ما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون (49)؛ و گفتند: غیر از زندگانی دنیای ما (چیز دیگری) نیست؛ می میریم و زنده می شویم، و ما را جز طبیعت هلاک نمی کند؛ و (لی) به این (مطلب) هیچ دانشی ندارند (و) جز (طریق) گمان نمی سپرند.
    از سوی دیگر، این آیات شبهه هایی را که ممکن است منشأ توهم محال بودن معاد شود دفع کرده و و امکان آن را به اثبات می رساند. یکی از آن شبهات، این که چگونه ممکن است انسانی که مرده و استخوانش به خاک تبدیل شده است دوباره زنده شود:
    و قالوا اءذا ضللنا فی الارض اءنا لفی خلق جدید (50)؛ و گفتند: آیا وقتی در (دل) زمین گم شدیم، آیا (باز) ما در خلقت جدیدی خواهیم بود. و بر فرض امکان چه کسی بر چنین کاری قادر است؟
    قرآن در پاسخ به این شبهه، بارها انسان ها را به تدبر و تعقل دعوت کرده و از آنان خواسته است که بازآفرینی انسان ها در آخرت را با آفرینش اولیه آنها در دنیا مقایسه کنند. بی شک آنان به این نتیجه خواهند رسید که بازآفرینی انسان ها در جهان واپسین از آفرینش اولیه آنها دشوارتر نیست. در سوره عنکبوت (آیه 19) آمده است:
    اولم یروا کیف یبدی الله الخلق ثم یعیده ان ذلک علی الله یسیر ؛ آیا ندیده اند که خداوند چگونه آفرینش را آغاز می کند، سپس آن را باز می گرداند؟ در حقیقت این (کار) بر خدا آسان است.
    آیه بعد، چنین ادامه می دهد:
    قل سیروا فی الارض فانظر و اکیف بدا الخلق ثم الله ینشی النشاة الاخرة ان الله علی کل شی ء قدیر (51)؛ بگو: در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است. سپس (باز) خداست که نشئه آخرت را پدید می آورد. خداست که بر هر چیزی تواناست.
    از آن جا که بهترین و رساترین دلیل بر امکان هر چیزی وقوع آن است، قرآن برای از بین بردن هرگونه تردیدی در زمینه بازآفرینی انسان ها در آخرت، نمونه هایی از زنده شدن مردگان در همین جهان را ارائه می دهد، مانند:
    الف) زنده شدن مردی از بنی اسرائیل که کشته شده بود؛ همو که با زدن قطعه ای از گاو ذبح شده بر بدنش زنده شد و قاتل خویش را معرفی کرد(52)؛
    ب) زنده شدن جمعی از بنی اسرائیل که بر اثر صاعقه مرده بودند(53)؛
    ج) زنده شدن عزیر و الاغش پس از صد سال (54)؛
    د) زنده شدن پرندگانی که به وسیله ابراهیم (علیه السلام) کشته شده بودند (55)؛
    ه) زنده شدن مردگان به وسیله مسیح (علیه السلام) (56)؛
    و) زنده شدن گروهی از مردم که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفته بودند (57)؛
    قرآن کریم در آیات پر شمار، در پافشاری بر ضرورت و قطعیت وقوع آخرت، گاهی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمان می دهد که بر وقوع قیامت سوگند یاد کند:
    و یستنبؤنک احق هو قل ای و ربی انه لحق و ما انتم بمعجزین (58)؛ و از تو خبر (عذاب) پرسند که آیا آن راست است؟ بگو: آری، به پروردگارم سوگند که آن راست است و شما ناتوان کننده (خدا از عذاب کردن) نیستید.
    زمان وقوع قیامت را وعده حق می داند:
    ان وعد الله حق فلا تغرنکم الحیوة الدنیا (59)؛ همانا وعده خدا حق است، پس زندگانی دنیا شما را فریب ندهد.
    گاه بر تردیدناپذیری آخرت تأکید می کند:
    ان الساعة لاتیة لاریب فیها (60)؛ در حقیقت، رستاخیز قطعاً آمدنی است، در آن تردیدی نیست.
    در بسیاری از آیات نیز، باور به آخرت را در کنار اعتقاد به خدا آورده است - مانند:
    من ءامن بالله و الیوم الاخر (61)؛ که نشان از اهمیت اعتقاد به آخرت است.
    قرآن کریم تاکید دیانت های سابق و پیامبران الهی بر اسمان به آخرت را یادآور شده که نشان از این حقیقت است که مبحث ایمان به آخرت، در کنار دعوت به توحید، همواره از ارکان دعوت و رسالت پیامبران (علیه السلام) بوده است. در سوره غافر (آیه 15) به این مطلب چنین اشاره شده است:
    یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده لینذر یوم التلاق ؛ خدا به هر کس از بندگانش که بخواهد وحی می فرستد، تا مردم را از قیامت بترساند.
    بر همین اساس، در قیامت از کفار سؤال می شود که آیا پیامبران نیامدند، تا شما را از چنین روزی بیم دهند:
    یمعشر الجن و الانس الم یأتکم رسل منکم یقصون علیکم ءایتی و ینذرونکم لقاء یومکم هذا (62)؛ ای گروه جن و انس! آیا از میان شما فرستادگانی برای شما نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روزتان به شما هشدار دهند؟
    و قال لهم خزنتها الم یأتکم رسل منک یتلون علیکم ءایت ربکم و ینذرونکم لقاء یومکم هذا (63)؛ و نگهبانان جهنم به آنان (کافران) گویند: مگر فرستادگانی از خودتان بر شما نیامدند که آیات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به دیدار چنین روزی شما را هشدار دهند؟
    در برخی آیات نیز که به قصه های پیامبران پرداخته، دعوت به آخرت آمده است. در این آیات، حضرت نوح (علیه السلام) به قوم خود می گوید:
    و الله انبتکم من الارض نباتا ثم یعیدکم فیها و یخرجکم اخراجا (64)؛ خدا شما را مانند گیاهی از زمین رویانید و سپس شما را در آن باز می گرداند و بیرون می آورد.
    و اعبدوه و اشکروا له الیه ترجعون (65)؛ خدا را عبادت کنید و او را سپاس گویید که به سوی او باز گردانیده می شوید.
    حضرت یوسف (علیه السلام) اعلام می کند که من آیین قومی را که به خدا و آخرت اعتقاد ندارند، رها کرده و آیین پدرانم ابراهیم و اسحق و یعقوب (علیه السلام) را پیروی کرده ام.
    قال ... انی ترکت ملة قوم لا یؤمنون بالله و هم بالاخرة هم کفرون و اتبعت ملة ءاباءی ابراهیم و اسحق و یعقوب ... (66).
    حضرت شعیب (علیه السلام) نیز مردم مدین را به عبادت خدا و امید به آخرت فرا می خواند:
    و الی مدین اخاهم شعیبا فقال یقوم اعبدوا الله و ارجوا الیوم الاخر (67).
    حضرت موسی (علیه السلام) از هر متکبری که به آخرت ایمان ندارد، به پروردگار پناه می برد:
    و قال موسی انی عذت بربی و ربکم من کل متکبر لا یؤمن بیوم الحساب (68).
    براساس این دسته از آیات، در صحف ابراهیم و موسی (علیهماالسلام) بر پایداری و برتری آخرت تأکید شده است:
    و الاخرة خیر و ابقی ان هذا لفی الصحف الاولی صحف ابراهیم و موسی (69).
    خداوند، هدف از نازل کردن تورات بر موسی (علیه السلام) را ایمان مردم به جهان آخرت دانسته است:
    ثم ءاتینا موسی الکتب ... لعلهم بلقاء ربهم یؤمنون (70)؛ سپس به موسی کتاب - تورات - دادیم - شاید آنان (بنی اسرائیل) به دیدار پروردگارشان (روز رستاخیز و ثواب و عقاب الهی) ایمان آورند.
    هم چنین به حضرت عیسی (علیه السلام) موضوع آخرت را یادآور شده است:
    اذ قال الله یعیسی انی متوفیک و رافعک الی ... ثم الی مرجعکم فاحکم بینکم فیما کنتم فیه تختلفون فاما الذین کفروا فاعذبهم عذابا شدیدا فی الدنیا و الاخرة (71)؛ (یاد کن) آن گاه که خدا گفت: ای عیسی! من تمام گیرنده و بردارنده توام به سوی خود ... سپس بازگشت شان به سوی من است. پس در آن چه اختلاف می کردید میان شما داوری خواهم کرد ... اما کسانی که کافر شدند را در جهان و آن جهان عذابی سخت خواهم کرد.
    روشنی عقیده به آخرت در ادیان الهی تا آن جاست که مؤمن آل فرعون قوم خویش را از رستاخیز می ترساند:
    و یقوم انی اخاف علیکم یوم التناد ... و ان الاخرة هی دار القرار ... و ان مردنا الی الله (72)؛ و ای قوم من! همانا من بر شما از روز آواز دادن یک دیگر می ترسم ... و همانا جهان پسین سرای پایندگی است ... و بازگشت ما به خداست.
    بنی اسرائیل، قارون را به جستن خانه آخرت ترغیب می کنند: و ابتغ فیما ءاتک الله الدار الاخرة (73) و یهودیان به زعم خود، سعادت آخرت را در انحصار خودشان می دانند:
    قل ان کانت لکم الدار الاخرة عند الله خالصة من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صدقین (74)؛ بگو: اگر سرای واپسین نزد خداوند ویژه شماست نه دیگر مردمان، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست گویید.

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكر

    مدير محتوايي (05-06-2019)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    2. فطرت

    همواره در درون انسان میل به جاودانگی و خلود وجود داشته است؛ چنان که برخی مال و سرمایه خود را سبب جاودانگی خویش می پندارند:
    الذی جمع مالا وعدده یحسب ان ماله اخلده (75)؛ آن که مالی را فراهم ساخته و پی در پی می شمرد، می پندارد که مالش وی را جاوید و پاینده می دارد.
    و دخل جنته و هو ظالم لنفسه قال ما اظن تبید هذه ابدا (76)؛ و به بوستان خویش درآمد، در حالی که به خویشتن ستم کار بود. گفت: نپندارم که این بوستان هیچ گاه تباه و نابود گردد.
    این علاقه، در ترس از مرگ (نیستی) و علاقه به فرزند - که به نوعی دنباله حیات پدر محسوب می شود - بروز کرده است. کسی که مردن را نابود شدن می داند، هیچ گاه نمی خواهد بمیر و می خواهد عمری طولانی داشته باشد، مانند بنی اسرائیل که می خواستند هزار سال عمر کنند (77).
    آرزوی جاودانگی در همه، حتی در حضرت آدم (علیه السلام) نیز وجود داشت و شیطان براساس همین خواست او را فریفت:
    فوسوس الیه الشیطن قال یئادم هل ادلک علی شجرة الخلد و ملک لا یبلی (78)؛ پس شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! آیا تو را به درخت جاودانی و پادشاهی که کهنه و نابود نشود راه بنمایم؟
    همین احساس درونی، انسان را به سوی اعتقاد به جهان آخرت و زندگی پس از مرگ سوق داده است و همان گونه که ژ اشاره شد، این عقیده همواره در میان انسان ها، حتی بشر قبل از تاریخ، بوده است. پایدار بودن چنین احساسی در میان بشر در همه دوره های تاریخی و این که هیچ گاه دست خوش دگرگونی نگشته، خود دلیل بر فطری بودن این احساس است (79). البته همین میل به جاودانگی، خود دلیلی است بر وجود آخرت؛ زیرا در نظام طبیعت هیچ میلی گزاف و بیهوده نیست و هم چنان که عطش دلیل وجود آب است، وجود هر میل و استعداد اصیل دیگر نیز دلیل وجود کمالی است که استعداد و علاقه به سوی آن متوجه است (80).
    به گفته صدر المتألهین، خداوند حکیم در نهاد جان ها محبت هستی و بقا و نیز کراهت نیستی و فنا را قرار داده است و این کاری است صحیح؛ زیرا هستی و بقا خیر انسان است و خداوند حکیم هرگز کار باطل انجام نمی دهد. از این رو، هر چه در نهاد انسان قرار گرفته باشد حق و صحیح است. بنابراین، جاودان طلبی انسان دلیل آن است که عالمی جاویدان مصون از زوال وجود دارد؛ یعنی حق و صدق طلب، دلیل وجود مطلوب و امکان نیل به آن است. پس اگر جهان ابدی ضروری خواهد بود؛ زیرا اگر معاد و آخرت وجود نمی دانست حس ابدیت خواهی و جاودان طلبی در نهاد انسان و نهان انسان ها بیهوده بود، در حالی که در طبیعت باطل وجود ندارد (81).
    فیض کاشانی در این باره گوید:
    چگونه ممکن است نفوس انسانی نابود گردد با این مکه از سویی خداوند به مقتضای حکمتش در طبیعت او عشق به هستی و بقا را آفریده و در درون جان او، کراهت از عدم و فنا را قرار داده است. از سوی دیگر، یقینی است که بقا و دوام در این جهان محال است: اینما تکونوا یدرککم الموت (82)؛ هر کجا باشید مرگ شما را در خواهد یافت. اگر جهانی دیگر وجود نداشته باشد که انسان پس از مرگ به آن منتقل شود، عشق به هستی و بقای همیشگی و حیات جاودانی که خداوند در فطرت انسان به ودیعت نهاده، باطل و بیهوده خواهد بود، در حالی که خداوند حکیم برتر از آن است که چنین کار لغوی کند (83).
    حاصل آن که بشر همواره عشق به جهان جاوید و حیات همیشگی داشته و دارد؛ گرچه ممکن است در شناخت مصداق جهان جاوید گاهی دچار لغزش شود و مجاز را به جای حقیقت ببیند.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر

    مدير محتوايي (05-06-2019)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    3. عقل

    از منظر قرآن کریم، بشر علاوه بر راه وحی و فطرت از طریق عقل نیز می تواند له وجود آخرت پی ببرد و به آن ایمان آورد. از مجموع آیات قرآن در این زمینه، دو استدلال به دست می آید (84):







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    الف) حکمت الهی

    انسان با تأمل در آفرینش آسمان ها، زمین و سایر موجودات به وجود آخرت پی می برد؛ با این استدلال که همه پدیده های این جهان به حکم قوانین حاکم بر آنها نابود شدنی است. پس اگر فراسوی این پدیده ها آخرتی در کار نباشد، خلقت این جهان بیهوده است، حال آن که خداوند کار عبث نمی کند و کارهایش حکیمانه است.
    این استدلال در آیات فراوانی آمده است. قرآن کریم در سوره آل عمران کسانی را ستایش می کند که در آفرینش جهان اندیشه کرده و به این نتیجه می رسند که آفرینش بیهوده نیست. هم چنین از راه باطل نبودن آفرینش به این نتیجه می رسند که جهان دیگری نیز هست که بهشت و دوزخی دارد و آن گاه از دوزخ آخرت به خدا پناه می برند:
    ان فی خلق السموات و الارض و اختلف الیل و النهار لایت لاولی الالبب الدین یذکرون الله قیما و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموت و الارض ربنا ما خلقت هذا بطلا سبحنک فقنا عذاب النار (85)؛ همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز خردمندان را نشانه هاست، همان کسانی که ایستاده و نشسته و بر پهلوها خفته خدای را یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند (و می گویند:) پروردگارا! این را به گزاف و بیهوده نیافریدی، تو پاکی (از این که کاری به گزاف و بیهوده کنی) پس ما را از عذاب آتش دوزخ نگه دار (86).
    آیاتی از سوره رعد نیز پس از بیان این که خدا آسمان ها را بدون ستون بنا کرد، ماه و خورشید را به فرمان درآورد و هر یک تا زمانی معین (اجل مسمی) در جریان خواهند بود، هدف از تفصیل آیات را یقین آوردن انسان ها به آخرت می داند:
    الله الذی رفع السموت بغیر عمد ترونها ثم استوی علی العرش و سخر الشمس و القمر کل یجری لاجل مسمی یدبر الامر یفصل الایت لعلکم بلقاء ربکم توقنون (87).
    شبیه این استدلال در سوره انبیاء (آیات 16 - 18)، ص (آیه 27) و روم (آیه 8) نیز آمده است.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  14. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    ب) عدل الهی


    خداوند، انسان ها را در این جهان مختار قرار داده و دست بشر را برای کارهای خوب و بد باز گذارده است. در سایه این اختیار، دسته ای بر هواهای نفسانی چیره گشته، و در راه خدا همه گونه زحمت و مشقت را تحمل می کنند و حتی گاه از ایثار جان خود نیز دریغ نمی ورزند و دسته ای دیگر، تمام نیروی خود را در ارضای شهوت ها و آرزوهای شیطانی خود به کار گمارده، و از غضب و هتک و قتل باکی ندارند و گاهی تا پایان عمر نیز شاد و مرفه و برخوردار و کام یاب اند. اگر با مرگ همه چیز به پایان پذیرد و عالم دیگری وجود نداشته باشد که در آن هر کس به جزای اعمال خود برسد، به گروه اول ستم شده است، حال آن که خداوند عادل است و به کسی ستم نمی کند. پس باید دنیای دیگری باشد تا این دو دسته هر یک پاداش کردار و کیفر اعمال خویش را ببیند.
    قرآن در شماری از آیات، این حقیقت را تببین و بر این نکته تأکید کرده است که این دو دسته یکسان نیستند؛ چنان که فرموده است:
    ام نجعل الذین ءامنوا و عموا الصلحت کالمفسدین فی الارض ام نجعل المتقین کالفجار (88)؛ آیا کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک و شایسته کردند مانند تباه کاران در زمین قرار می دهیم؟ یا پرهیزگاران را مانند بدکاران قرار می دهیم؟!
    در آیه ای دیگر می فرماید:
    ام حسب الذین اجترحوا السیئات ان نجعلهم کالذین ءامنوا و عملوا الصلحت سواء محیاهم و مماتهم ساء ما یحکمون و خلق الله السموت و الارض بالحق و لتجزی کل نفس بما کسبت و هم لا یظلمون ؛ آیا کسانی که به کارهای بد دست یازیده اند، پنداشته اند که آنان را همانند کسانی که ایمان آورده اند و کارهای نیک و شایسته کرده اند قرار می دهیم که زندگی و مرگ شان یک سان و برابر باشد؟! بد داوری می کنند. و خدا آسمان ها و زمین را به راستی و درستی (به حکمت و نظم و داد، نه به باطل و بیهوده) آفرید (تا نشانه های قدرت و خدایی او آشکار شود و تا نیکوکار و بدکار مساوی نباشند) و تا هر کس بدانم چه کرده است پاداش داده شود و به آنان ستم نمی شود.
    هم چنین فرموده است: افنجعل المسلمین کالمجرمین ما لکم کیف تحکمون (89) پس آیا فرمان برداران را چون بدکاران را قرار خواهیم داد؟ شما را چه شد؟ چگونه داوری می کنید؟
    و ما یستوی الاعمی و البصیر (90)؛ و نابینا و بینا یک سان نیستند (91).
    شباهت ها و تفاوت های دنیا و آخرت
    برای شناخت بهتر آخرت، لازم است به بررسی شباهت ها و تفاوت های دنیا و آخرت بپردازیم؛ زیرا دنیا و آخرت، دو مفهوم متضایف اند که شناخت صحیح هر یک بدون شناخت دیگری ممکن نیست (92).





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    الف) شباهت ها

    1. هر دو جهان، حقیقی و واقعی بوده و فضا و ابعاد و اجرامی دارند. از همین رو، انسان در هر دو جهان، دارای اندام و بدن است (93).
    2. انسان در هر دو جهان، به خود و متعلقاتش آگاهی کامل داشته و شخصیتی واحد دارد (94). این مطلب از آیاتی قابل برداشته است، مانند:
    یلیتنی کنت معهم (95)؛ ای کاش من با آنان بودم.
    (و) یلیتنی لم اشرک بربی احدا (96)؛ ای کاش هیچ کس را شریک پروردگارم نمی ساختم.
    (و) یلیتنی لم اوت کتبیه (97)؛ ای کاش کتابم را دریافت نکرده بودم.(98).
    (و) یلیتنی قدمت لحیاتی ؛ ای کاش برای زندگانی خود (چیزی) پیش فرستاده بودم.
    3. انسان در هر دو جهان، دارای غرایز انسانی و حیوانی است (99). قرآن کریم، نعمت های بهشتی را چنین وصف می کند:
    و فکهة مما یتخیرون و لحم طیر مما یشتهون و حور عین ... لا یسمعون فیها لغوا و لا تاثیما الا قیلا سلما سلما... (100)؛ میوه از هر چه اختیار کنند و از گوشت پرنده هر چه بخواهند و حوران چشم درشت ... در آن جا نه بیهوده ای می شوند و نه (سخنی) گناه آلود. آن جا سخنی جز سلام و درود نیست.
    در هر دو جهان، آلام و لذت های عقلی و حسی وجود دارد (101)؛ چنان که درباره کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی می فروشند، آمده است:
    و لا یکلمهم الله و لا ینظر الیهم یوم القیمة و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم (102)؛ خدا در روز قیامت با آنان سخن نمی گوید و به ایشان نمی نگرد و پاک شان نمی گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت.
    و به نفس مطمئنه چنین خطاب شده است:
    ارجعی الی ربک راضیة مرضیه فادخلی فی عبدی و ادخلی جنتی (103)؛ خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت باز گرد و در میان بندگان من درآی و در بهشت من داخل شو.
    رنج ها و لذت های جسمی در هر دو جهان از طریق جسم برای روح انسان حاصل می شود؛ چنان که در آیه ای عذاب کافران از طریق پوست آنان دانسته شده است:
    کلما نضجت جلودهم بدلنهم جلوداً غیرها لیذوقوا العذاب (104)؛ هر چه پوست شان بریان گردد، پوست هایی دیگر بر جایش نهیم، تا عذاب را بچشند.
    4. خداوند در هر دو جهان قابل رؤیت حسی نیست (105). در قرآن امکان دیدن خداوند به صورت مطلق نفی شده است: لا تدرکه الابصر (106)؛ چشم ها او را در نمی یابند. البته انسان ها در آن جهان همگی خود را در محضر خداوند احساس کرده و به قطع و یقین، به وجودش پی می برند (107):
    و یعلمون ان الله هو الحق المبین (108) و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است.
    حتی انسان کافر نیز پس از مرگ، پروردگار خود را شناخته و او را مورد خطاب قرار می دهد:
    قال رب ارجعون لعلی اعمل صلحا فیما ترکت (109)؛ ... می گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید، شاید در آن چه وانهاده ام کار نیکی انجام دهم.
    5. انسان ها در عالم آخرت نیز از اختیار و اراده برخوردارند (110)؛ لیکن هم چون دنیا توان اجرای آن برای هر کسی در محدوده دارایی ها و توانایی های خود و به میزانی است که خود را در این دنیا در اختیار خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) او قرار داده و از خود سلب اراده کرده باشد(111).
    گواه برخورداری انسان از اختیار و اراده در آن جهان، این که خداوند، افعال و اعمال انسان ها را در بهشت و جهنم به خود آنان نسبت می دهد: چنان که درباره دوزخیان فرموده است:
    فشربون علیه من الحمیم فشربون شرب الهیم (112)؛ و روی آن از آب جوش می نوشید (مانند) نوشیدن اشتران تشنه.
    هم چنین درباره ابرار می فرماید:
    ان الابرار یشربون من کأس کان مزاجها کافورا (113)؛ همانا نیکان از جامی می نوشند که آمیزه ای از کافور دارد.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  16. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    ب) تفاوت ها


    بی تردید میان دنیا و آخرت تفاوت هایی است؛ زیرا دو عالم، دو نشئه و دو نوع زندگی با قوانین متفاوت اند. برخی در بیان تفاوت وضع زندگی در این دو جهان، دنیا و آخرت را با مسامحه به عالم رحم و دنیا تشبیه کرده اند؛ زیرا طفل در رحم نوعی زندگی دارد و پس از تولد نوعی دیگر. طفل در هر دو نشئه تغذیه و تنفس دارد. ولی نحوه آن متفاوت است؛ به گونه ای که برای طفل پس از تولد، ادامه زندگی همانند گذشته برای چند لحظه نیز امکان ندارد (114).
    متکلمان آخرت را در آینده زمانی و در عرض دنیا می دانند (115)؛ ولی فلاسفه بر آن اند که که آخرت در آینده زمانی نیست، بلکه باید آن را در مراتب عالی سلسله طولی وجود جست و جو کرد (116). آنان با استدلال به آیاتی - مانند: ان جهنم لمحیطه بالکفرین (117)؛ بی تردید جهنم بر کافران احاطه دارد - معتقدند که آخرت بر دنیا احاطه دارد؛ چنان که روز بر ساعات آن احاطه دارد (118). بر همین اساس، حکمای اسلامی همه تفاوت های دنیا و آخرت را در نحوه وجود آن دو دانسته اند (119) و آنها را در چند تفاوت بنیادین خلاصه می کنند (120).




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi