نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: |||||| شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟ ||||||

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1756
    نوشته
    1,327
    تشکر
    5,057
    مورد تشکر
    2,728 در 798
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    gozaresh |||||| شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟ ||||||



    پرسش :
    شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟

    پاسخ :
    تا ریشه هاى عادت به تجسس در زندگى خصوصى دیگران از وجود انسان برچیده نشود، ترک آن خوی زشت غیر ممکن است، بنابراین آنان که مى خواهند با خودسازى این خوى زشت را از خود دور سازند در درجه اول باید سوءظن را از خود دور نمایند، چرا که همواره سوءظن انسان را به جستجوگرى وا مى دارد. حسد، کینه توزى، عداوت و تکبر، هر یک مى تواند عاملى براى تجسّس در زندگى خصوصى دیگران باشد، که اگر از وجود انسان برچیده شوند نتایج آن نیز از بین خواهد رفت.

    عقده حقارت و آلودگى به گناه، انسان را وادار به یافتن افرادى مانند خود می کند تا به مصداق «اَلْبَلِیَةُ اِذا عَمَّتْ طابَتْ» آرامش کاذبى پیدا کنند. اگر این عوامل از وجود انسان برچیده نشود، تفتیش در حالات دیگران ادامه خواهد یافت. گذشته از این ها، هر کس باید در این موضوع بیندیشد که آیا راضى است دیگران به تفتیش زندگى خصوصى او پرداخته و به اسرار او دست یابند، اگر راضی نیست چرا خودش به تفتیش زندگى دیگران می پردازد، این مقایسه در بسیارى از خوهاى زشت، مى تواند جنبه بازدارنده قوى و نیرومندى داشته باشد.

    توجه به پیامدهاى سوء تجسّس براى فرد و جامعه و کیفرهاى شدید الهى آن در دنیا و آخرت، و اینکه هر کس براى فاش کردن اسرار دیگران تلاش کند خدا اسرار و عیوب پنهانى او را بر ملا خواهد نمود، و پرده هاى او را در دنیا و آخرت مى درد، نیز مى تواند اثر مهمى در بازدارندگى از این خوى زشت داشته باشد. ولى مهم این است که نه تنها در درمان این خوى زشت بلکه در تمام رذائل اخلاقى باید عوامل بازدارنده تکرار شوند، تا به خواست خدا، ریشه هاى گندیده رذائل از سرزمین قلب انسان کنده شده، و روح در پرتو انوار فضائل، نورانیت و آرامش یابد.

    منبع: اخلاق در قرآن‌، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‌، 1377 ش،‌ چاپ اول‌، ج 3، ص 358.



    امضاء

  2. تشكرها 2

    مدير محتوايي (26-02-2019), نرگس منتظر (26-02-2019)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1756
    نوشته
    1,327
    تشکر
    5,057
    مورد تشکر
    2,728 در 798
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض «تجسس» از چه عواملی نشأت می گیرد؟


    پرسش :
    «تجسس» از چه عواملی نشأت می گیرد؟

    پاسخ :
    پاسخ اجمالی:
    عوامل بسیاری سبب تجسس می شود، مانند: 1- سوء ظن و بدبینى، که بیشتر انسان ها را به سوى تجسّس درباره دیگران سوق می دهد. 2- آلودگی به انواع گناهان، که موجب می شود افراد برای رسیدن به آرامش، به دنبال یافتن همتایانى برای خود باشند تا بگویند: اگر ما آلوده ایم، کیست که آلوده نباشد. 3- بیماری های اخلاقی، مانند: حسد، کینه توزى و عداوت از انگیزه های تجسس است. 4- ضعف ایمان، زیرا انسان ضعیف الایمان، احترامی برای حیثیت و حریم خصوصى افراد قائل نیست.

    پاسخ تفصیلی:
    تجسس و تفتیش در احوال و اسرار دیگران، سرچشمه هاى بسیاری دارد، همانند:

    1ـ سوء ظن و بدبینى بیشتر انسان ها را به سوى تجسّس درباره دیگران سوق می دهد، هرگاه سوء ظن جاى خود را به حسن ظن بدهد، انسان به فکر تفتیش پیرامون عیوب دیگران نخواهد افتاد. به همین دلیل در آیه 12 سوره حجرات، نهى از تجسّس به دنبال نهى از سوء ظن قرار گرفته است.

    2ـ آلودگى به گناهان و عیوب گوناگون، یکى دیگر از عوامل جستجوگرى در احوال دیگران است، چرا که افراد آلوده و دارای عیوب بسیار، مى خواهند با یافتن همتایانى برای خود، به آرامش کاذبی برسند که اگر ما آلوده ایم، کیست که آلوده نباشد. رسول خدا(صلى الله علیه و آله) در حدیثى می فرمایند: «شَرُّ النّاسِ اَلظّانُّونَ وَ شَرُّ الظّانِّینَ اَلْمُتَجَسِّسُونَ...»(1)؛ (بدترین مردم سوء ظن برندگان اند و بدترین سوء ظن برندگان، تفتیش کنندگان اند).

    3ـ حسد، کینه توزى، عداوت، تکبر و خود برتر بینى، هر کدام مى تواند عاملى براى جستجوگرى باشد تا شخص را از درجه اعتبار انداخته، و با ریختن زهر عداوت، خود برتر بینى خویش را اشباع نماید.

    4ـ ضعف ایمان، یکى از عوامل بسیارى از صفات رذیله، از جمله تفتیش در حال دیگران است، زیرا انسان ضعیف الایمان احترامى براى ایمان و حیثیت دیگران قائل نیست، او به آسانى به حریم زندگى خصوصى افراد تجاوز مى کند، زیرا هتک آبروى مسلمانان آبرومند، براى او مسأله مهمى محسوب نمى شود. از این رو، پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) آنان را این گونه خطاب کرده و می فرماید: «یا مَعْشَرَ مَنْ آمَنَ بِلسانِهِ وَ لَمْ یَدْخُلِ الاْیمانُ فى قَلْبِهِ»(2)؛ (اى گروهى که به زبان ایمان آورده اید، ولى ایمان در دل شما وارد نشده».

    پی نوشت:
    (1). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، نورى، حسین بن محمد تقى‌، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)‌، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام‌)، قم،‌ ‌1408 ق، چاپ اول، ج ‌9، ص 147، 141 باب تحریم تهمة المؤمن و سوء الظن به، ح 15.
    (2). المحاسن، ج ‌1، ص 104، 43 عقاب من تتبع عثرة المؤمن؛ الأمالی (للمفید)، ص 141، المجلس السابع عشر؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 241، عقاب من تتبع عورة المؤمن.

    منبع: اخلاق در قرآن‌، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‌، 1377 ش،‌ چاپ اول‌، ج 3، ص 352.




    امضاء

  5. تشكر

    نرگس منتظر (26-02-2019)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1756
    نوشته
    1,327
    تشکر
    5,057
    مورد تشکر
    2,728 در 798
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض «تجسس» چه پیامدهای سویی به همراه دارد؟


    پرسش :
    «تجسس» چه پیامدهای سویی به همراه دارد؟

    پاسخ :
    پاسخ اجمالی:
    «تجسس» پیامدهای بسیار بدی در زندگى فردى و اجتماعى دارد. تجسس در حریم شخصی دیگران، سبب نفرت، کینه توزى و عداوت آنها مى شود، زیرا جستجوگر را متجاوز، بى شرم و بى شخصیت مى دانند. علاوه بر اینکه بیشتر مردم داراى عیوبى هستند که اگر مستور بماند مى توانند با هم زندگى کنند. از سوى دیگر، بسیارى از مردم سعى مى کنند با مقابله به مثل، اسرار و عیوب پنهانی جستجوگر را بر ملا سازند. امام علی(ع) در حدیثی می فرماید: «کسى که اسرار همسایه خود را تفتیش کند، پرده اسرار او پاره مى شود».

    پاسخ تفصیلی:
    جستجو در کار دیگران پیامدهای بسیار منفى در زندگى فردى و اجتماعى دارد. زیرا از یک سو، سبب نفرت مردم از شخص جستجوگری که به حریم زندگى و اسرار شخصى آنها هجوم برده است، مى شود. هیچ کس تحمل نمى کند که دیگرى در زندگى خصوصى او دخالت کرده و یا در پى کشف اسرار او باشد، چنین کسى را متجاوز، بى شرم و بى شخصیت مى دانند، و مردم از او سخت متنفرند. از این رو، ممکن است این حدیث که «افراد جستجوگر بر اسرار عیوب مردم بدون دوست مى مانند»، اشاره به این مطلب باشد.

    از سویى دیگر، غالب مردم داراى نقاط ضعف و عیوبى هستند که چنانچه مستور بماند مى توانند با هم زندگى کنند، بر این اساس، برملا شدن عیوب پنهانى سبب بدبینى و بى اعتمادى نسبت به یکدیگر خواهد شد، و همین امر شیرازه امور اجتماعى را ازهم مى پاشد. ممکن است حدیث پیشین به این نکته اشاره داشته باشد که تفتیش در حال دیگران سبب بدبینى به یکدیگر و از دست دادن دوستان مى شود. از سویی، جستجو و تفتیش درباره عقائد، اسرار و عیوب دیگران، سبب کینه توزى و عداوت در صحنه اجتماع و گاه منجر به درگیرى هاى شدید مى شود. اگر طالب سلامت جامعه، امنیت و آرامش هستیم، باید به شدت از این امر بپرهیزیم.

    از سوى دیگر، بسیارى از مردم در این موارد مقابله به مثل مى کنند، یعنى سعى مى کنند به اسرار زندگى و عیوب پنهانى تفتیش کنندگان پى برده و آنها را بر ملا سازند. امام علی(علیه السلام) در حدیثى مى فرمایند: «مَنْ بَحَثَ عَنْ اَسْرارِ غَیرِهِ اَظْهَرَ اللّهُ اَسْرارَهُ»(1)؛ (کسى که از اسرار دیگران جستجو کند، خداوند اسرار او را فاش مى کند».

    ممکن است سخن آن حضرت که می فرمایند: «مَنْ کَشَفَ حِجابَ اَخِیِهِ اِنْکَشَفَ عَوراتِ بِیْتِهِ»(2)؛ (کسى که پرده از اسرار دیگران بردارد، اسرار خانه او فاش خواهد شد). اشاره به همین معنى، یا اشاره به اثر وضعى و مجازات الهى این عمل در دنیا باشد. آن امام بزرگوار در حدیث دیگرى می فرمایند: «مَنْ تَطَّلَعَ عَلى اَسرارِ جارِهِ اِنْتَهَکَتْ اَسْتارُهُ»(3)؛ (کسى که تفتیش از اسرار همسایه خود کند، پرده اسرار او پاره مى شود).

    پی نوشت:
    (1). غرر الحکم و درر الکلم‌، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى‌، دار الکتاب الإسلامی‌، قم،‌ 1410 ق‌، چاپ دوم‌، ص 638، قصار 1144.
    (2). همان، ص 639، قصار 1147.
    (3). عیون الحکم و المواعظ، لیثى واسطى، على بن محمد، محقق / مصحح: حسنى بیرجندى، حسین‌، دار الحدیث‌، قم‌، 1376 ش، ‌چاپ اول‌، ص 436، الفصل الأول بالمیم المفتوحة بلفظ من.

    منبع: اخلاق در قرآن‌، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‌، 1377 ش،‌ چاپ اول‌، ج 3، ص 351.




    امضاء

  7. تشكرها 2

    مدير محتوايي (26-02-2019), نرگس منتظر (26-02-2019)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1756
    نوشته
    1,327
    تشکر
    5,057
    مورد تشکر
    2,728 در 798
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟


    پرسش :
    در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟

    پاسخ :
    پاسخ اجمالی:
    «تجسس» مانند بسیارى از اصول دیگر استثنائاتی دارد. مثلا سازمان اطلاعات در هر حکومتى وظیفه دارد کشور را از شرّ توطئه های دشمن حفظ کند، در این شرایط و براى حفظ مصالح کشور، باید با سوء ظن به تجسّس پرداخت. یا سازمان بازرسی ادارات، موظف به نظارت بر اعمال کارمندان مى باشد. و یا در مسائل سرنوشت ساز شخصی، مانند انتخاب همسر، به یقین تجسّس و تحقیق لازم است. بی شک این موارد از موضوع تجسّس حرام خارج است. ولی باید دقت کنیم تا از هرگونه افراط و تفریط در این مساله دور بمانیم.

    پاسخ تفصیلی:
    تجسس، مانند بسیارى از اصول دیگر استثنائات غیر قابل انکارى دارد، همانند:

    1ـ سازمان هاى اطلاعاتى
    هر حکومتى وظیفه دارد کشورش را از شرّ توطئه هاى دشمنان بیرونى و درونى و جاسوسان دشمن حفظ کند. بى شک اگر مدیران جامعه در برابر هر پیش آمدى با حسن ظن برخورد کنند به زودى گرفتار عواقب دردناک توطئه‌هاى منافقان داخلى و دشمنان خارجى خواهند شد، زیرا نقشه هاى آنان بسیار مرموز، و افراد آنها کاملا ظواهر را حفظ مى کنند و جز با تفتیش و تجسّس دقیق امکان آگاهى بر آن توطئه ها و خنثى کردن آنها وجود ندارد.

    در چنین مواردى باید حسن ظن را کنار گذاشت، و با سوء ظن به هر پدیده اى نگریست و براى حفظ اهداف بزرگتر و والاتر یعنى مصالح امت اسلامى به تجسّس پرداخت، در واقع فلسفه تشکیل دستگاههاى اطلاعاتى و ضدّاطلاعاتى دشمن (ضد جاسوسان بیگانه) همین است. و به تعبیر دیگر این استثناء از قانون اهم و مهم سرچشمه مى گیرد، و اى بسا افرادى که مورد سوءظن واقع مى شوند و در اسرار زندگى آنها تفتیش به عمل مى آید، افراد سالم و بى گناهى باشند ولى بدیهى است براى پیدا کردن گنهکاران واقعى و مزدوران دشمن چاره اى جز جستجوى وسیع در تمام مواردى که احتمال آن وجود دارد نمى باشد.

    حتّى گاه لازم مى شود، جاسوسانى در لباس مختلف به میان دشمنان بروند، یا در مؤسّسات مهم داخلى افرادى در قالب کارمند، کارگر و نظافتچى و مانند آن استخدام شوند تا اگر بذر فتنه اى پاشیده شده و یا توطئه اى در حال شکل گرفتن است، پیش از زبانه کشیدن آتش فتنه، و پیش از آن که مصالح امت را در کام خود فرو برد، در نطفه خفه و خاموش گردد. البتّه مفهوم این سخن آن نیست که این امر بهانه اى براى دخالت در زندگى خصوصى همه افراد و افشاى اسرار افرادی شود که هیچ گونه ارتباطى با مصالح امت ندارد، هر چند متأسفانه، همیشه از این اصل عقلایى سوء استفاده شده است، با توجه به این که این حکم، یک استثناء است باید دقیقاً در مواردى که موضوعیت دارد دنبال شود و حتى قدم فراتر از آن جایز نمی باشد.

    در آیات قرآن و تاریخ زندگى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و روایات اسلامى، اشارات روشنى به این مسأله شده است. قرآن در آیه 47 سوره توبه تصریح مى کند که در میان شما جاسوسان دشمن وجود دارند؛ «وَ فیکُمْ سَمّاعُونَ لَهُمْ»، یعنى باید مراقب آنها باشید. داستان تفتیش زنى که در آستانه فتح مکه، اخبار مدینه را براى ابوسفیان مى برد، نامه منافقان را در لابلاى گیسوى خود پنهان کرده بود، با تهدید شمشیر على(علیه السلام)، مجبور به بیرونآوردن و تحویل نامه شد(1) و ماجراى استخبار حذیفه در جنگ احزاب و نفوذ او به قلب لشکر دشمن و آوردن اخبار اوضاع آنان براى رسول اللّه، در تاریخ اسلام معروف است.(2)

    از آیات قرآن استفاده مى شود که این مسأله در عصر انبیاى گذشته نیز وجود داشته است و گاه به صورت اعجازآمیز از پرندگان براى آگاهى از اوضاع مناطق دور دست استفاده می کردند، مانند داستان حضرت سلیمان و هدهد. امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) در حدیثى مى فرمایند: «کانَ رَسُولُ اللّهُ(صلى الله علیه وآله) اِذا بَعَثَ جَیْشَاً فَاتَّهَمَ اَمیراً ـ یا فَاَتَّهم امیراً ـ بَعَثَ مَعَهُمُ مِنْ ثِقاتِهِ مَنْ یَتَجَسَّسُ لَهُ خَبَرهُ»(3)؛ (پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هنگامى که لشکرى را مى فرستاد و امیرى بر آنها مى گماشت [که ممکن بود گاهى مورد اتّهام واقع شود] همراه او یکى از افراد مورد اعتماد را مى فرستاد تا اخبار او را جستجو کرده و به رسول اللّه گزارش دهد).

    در نهج البلاغه در نامه 33، امام امیرمؤمنان(علیه السلام) به «قُشَمِ بنِ عباس» فرماندار «مکه» چنین مى نویسد: «اَمّا بَعْدُ فَاِنَّ عَینى بِالْمَغْرِبَ کَتَبَ اِلَىَّ یُعْلِمُنى اِنَّهَ وُجِّهَ اِلَى الْمُوسِمَ اُناسٌ مِنْ اهلِ الشّامِ، اَلْعَمْىِ الْقُلُوبِ ... اَلَّذِینَ یَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالباطِلِ وَ یُطیعُونَ الْمخْلُوقَ فِى مَعْصِیَةِ الخالِقِ...فَاَقِمْ عَلى ما فِى یَدَیْکَ قِیامَ الْحازِمِ الصَّلِیب»؛ (اما بعد مأمور اطلاعات من در مغرب [شام] برایم نوشته و مرا آگاه ساخته که گروهى از مردم شام به سوى حج گسیل داده شده اند، گروهى کوردل...که حق را با باطل مى آمیزند، و از مخلوق در طریق نافرمانى خالق اطاعت مى کنند...بنابراین مراقب منطقه خویش باش مراقبت شخصى دوراندیش و نیرومند). در حدیث دیگرى از «انس بن مالک» نقل شده است که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، «بَسْبُسه»(4)؛ (شخصى از یارانش) را به عنوان مأمور اطلاعاتى می فرستاد تا خبرهایى از قافله ابوسفیان براى ایشان بیاورد.(5)

    امیرمؤمنان على(علیه السلام) در نامه ای به مالک اشتر دستور مى دهد که مأموران اطلاعاتى خود را مخفیانه براى بررسى حال کارمندان و کارکنان بفرست به گونه اى که آنان احساس کنند دائماً چشم هایى از نقطه ای نامعلوم مراقب کار آنها است، آن حضرت مى فرماید: «ثُمَّ تَفَقَّدْ اَعْمالَهُمْ وَابْعَثِ الْعُیُونَ مِنْ اَهْلِ الصِّدْقِ وَالْوَفاءِ عَلَیْهِمُ، فَاِنَّ تَعاهُدَکَ فِى السِّرِّ لاِمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمُ َعَلى اِسْتِعْمالِ الاْمانَةِ وَالرِّفْقِ بِالرَّعِیّةِ»(6)؛ (با فرستادن مأموران مخفى از افراد راستگو و باوفا، اعمال کارمندان و کارکنانت را زیر نظر بگیر، زیرا جستجوى مداوم پنهانى نسبت به کارهاى آنها سبب مى شود که به امانت دارى و مدارا کردن نسبت به زیردستان تعقیب شود).

    در حدیث معروفی در مورد ماندن محمد حنفیه برادر امام حسین(علیه السلام) چنین مى خوانیم، هنگامی که آن حضرت آماده حرکت از مدینه به مکه و از آنجا به سوى کربلا شد، برادرش محمد(علیه السلام) از آن حضرت خواست تا همراه وى باشد، امام(علیه السلام)فرمود: «اَمّا اَنْتَ فَلا، عَلَیْکَ اَنْ تُقِیمَ بَالْمَدِینَةِ وَ تَکُونُ لِى عَیْناً لا تَخْفَ عَنّى شَیْئاً مِنْ اُمَورِهِمْ»(7)؛ (اما تو همراه من نیا، در مدینه بمان و چشم من در آنجا باش تا چیزى از اخبار آنها [دشمنان] بر من مخفى نماند).

    2ـ سازمان هاى بازرسى
    امروزه در تمام ادارات و مؤسسات مهم، سازمان هایى به نام سازمان هاى بازرسى وجود دارد که کار آنها نظارت بر اعمال کارمندان و کارکنان و جلوگیرى از حیف و میل ها و نظارت بر حسن انجام وظیفه از سوى آنان مى باشد. بدیهى است کار آنها تجسّس در زندگى شخصى کارمندان و کارکنان نیست بلکه نظارت بر امور مربوط به انجام وظایف اجتماعى و رعایت مصالح امت است. حال اگر چنین سازمان هایى به کلى برچیده شود یا افراد ناصالح در آن قرار گیرند، ممکن است فساد سراسر اجتماع را بگیرد. روشن است این مسأله مخصوص به زمان و مکان خاصى نیست، بلکه در گذشته در مناطق مختلف جهان وجود داشته است. تفاوت سازمان هاى اطلاعاتى با سازمان هاى بازرسى در این است که سازمان هاى اطلاعاتى مخفیانه کار مى کنند، ولى سازمانهاى بازرسى آشکارا و شناخته شده در مسائلى که مشکوک به نظر مى رسد تجسّس مى نمایند تا اگر خلافی اتفاق افتاده، آن را کشف کرده و خلافکار را به دست عدالت بسپارند.

    3ـ تجسّس در مسائل شخصى و سرنوشت ساز
    کسى که مى خواهد همسرى براى خود انتخاب کند یا شریکى براى معامله برگزیند یا کارمندى براى یک مؤسسه حساس بگمارد به یقین بدون تفحص و تجسّس و تحقیق نمی تواند چنین کارى را انجام دهد؛ لذا عقل و شرع به او اجازه مى دهد که حال آنها را از دوستان، همسایگان و معاشرانش جستجو کند، یا شخصاً از دور و نزدیک مراقب او باشد تا اطمینان حاصل کند که او شخص صالحى است و براى هدفى که دارد مناسب است. به یقین این جستجوگرى از موضوع تجسّس حرام خارج است، ولى هرگز نباید این گونه مسائل بهانه اى براى ورود در زندگى خصوصى افراد گردد، و در حالى که فعلا تصمیمی برای ازدواج یا انتخاب شریک یا استخدام کارمند ندارد و به بهانه این که ممکن است روزى چنین حاجتى حاصل شود، از همین امروز تجسّس و تفحص را شروع کند، این بهانه هاى شیطانى هرگز نمى تواند مجوّزی براى تعدى از حدود شرعی گردد.

    کوتاه سخن این که هرگونه افراط و تفریط در این مسأله سبب انحراف از تعلیمات اصیل اسلام مى شود، و به تعبیر دیگر نه مى توان به بهانه حرمت تجسّس از تحقیق و تفحص در مسایل سرنوشت ساز جامعه اسلامى دور ماند، و مصالح امت را در برابر توطئه هاى دشمن بى دفاع ساخت، و نه مى توان به بهانه مصالح امت، به زندگى خصوصى مردم که هیچ ارتباطى با آن امور ندارد هجوم برد، هر دو اشتباه است.

    پی نوشت:
    (1). براى توضیح بیشتر به تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش، چاپ اول، ج ‌24، ص 8 ، شان نزول مراجعه فرمائید.
    (2). براى توضیح بیشتر به پیام قرآن‌، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه‌، تهران‌، ‌1386 ش‌، چاپ نهم، ج ‌10، ص 369، ماجراى استخبار حذیفه مراجعه فرمائید.
    (3). وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن‌، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)‌، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام‌)، قم، ‌‌1409 ق‌، چاپ اول، ج ‌15، ص 60، 15 باب آداب أمراء السرایا و أصحابهم، ح 4.
    (4). در بعضى از کتب بَسْبَسْ نقل شده، او بسبس بن عمرو است. (السیرة النبویة، الحمیرى المعافرى، عبد الملک بن هشام ، تحقیق السقا، مصطفى، الأبیارى، ابراهیم، شلبى، عبد الحفیظ ، دار المعرفة، بیروت، بى تا، ج ‌1، ص 617، بسبس و عدی یتجسسان الأخبار).
    (5). سنن أبی داود، أبو داود السجستانی الأزدی، سلیمان بن الأشعث، تحقیق: عبد الحمید، محمد محیی الدین، دار الفکر، بی تا، ج 2، ص 64، ح 2681.
    (6). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین‌، محقق / مصحح: للصبحی صالح، هجرت‌، قم‌، ‌1414 ق، چاپ اول، ص 435، نامه 53 و من کتاب له کتبه للأشتر النخعی لما ولاه على مصر و أعمالها حین اضطرب أمر أمیرها محمد بن أبی بکر، و هو أطول عهد کتبه و أجمعه للمحاسن.
    (7). حیاة الإمام الحسین(علیه السلام)‌، شریف قرشى‌، باقر، مدرسه علمیه ایروانى، ‌قم‌، 1413 ق، چاپ چهارم‌، ج ‌2، ص 263، مع أخیه ابن الحنفیة؛ الفتوح، الکوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم، تحقیق: شیرى، على، بیروت، دارالأضواء، 1411ق /1991م، الطبعه الأولى، ج ‌5، ص 21، ذکر وصیة الحسین بن علی إلى أخیه محمد ابن الحنفیة.

    منبع: اخلاق در قرآن‌، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‌، 1377 ش،‌ چاپ اول‌، ج 3، ص 353.




    امضاء

  9. تشكرها 2

    مدير محتوايي (26-02-2019), نرگس منتظر (26-02-2019)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi