11- خداوند وجود اشیاء را میدهد و نه خاصیت آنها را
سؤال: اگر بگوییم همة مخلوقات را خداوند آفریده، با توجه به اینكه هرچه خالقِ شئ به شئ دادهباشد، باید خودش داشته باشد و به اصطلاح «مُعْطِیِ شِیْئ، فاقِد شیئ نیست» آیا این اشكال پیش نمیآید كه پس خداوند باید خاصیت مخلوقات را داشته باشد؟ مثلاً باید شیرینی شكر و شوری نمك و خاصیت سایر مخلوقات را داشته باشد؟
جواب: در مباحث قبل روشن شد كه خداوند عین هستی است، و مسلّم از عین هستی جز هستی صادر نمیشود، و حالا هستی در مراتب نزولی خود خواص آن مرتبه را دارد و لذا خداوند وجود و هستی هرچیز را به او میدهد. و خاصیت آن چیز به جهت مرتبه و محدودیت وجودی آن چیز است و در نتیجه هر شیای از جهت جنبة وجودیاش به خدا مربوط است و نه از جنبة شئ خاص بودنش. پس خداوند وجود نمك را به نمك دادهاست، حالا این نمك در این مرتبه از وجود، عین شوری است. یعنی شوریاش به جهت محدودیت وجودی نمك است و خداوند كه محدودیت وجودی نمك را ندارد، پس شوری نمك را هم نخواهد داشت، برهمین اساس این موضوع را برای بقیة اشیاء در نظر بگیرید كه خداوند شیرین و تر و... هم نیست در عینی كه وجود شیرینی و آب از اوست.
سؤال: آیا درست است كه بگوییم وجود اشیاء مربوط به خدا و در دست خدا است، ولی خاصیت اشیاء مربوط به خودشان است؟
جواب: خیر؛ چون خاصیت اشیاء به تبع وجود اشیاء است. پس وقتی وجود اشیاء از خدا است به تبع آن، خاصیت اشیاء هم از خدا است، منتها بحث قبلی را نباید فراموش كرد كه خاصیت اشیاء مستقیماً از خدا صادر نمیشود تا اشكال فوق بهوجود آید و تصور شود پس باید خدا شیرین و شور باشد.
از این جواب میتوان نتیجه گرفت كه خدا اگر خواست خاصیتی را ایجاد و یا خاصیتی را معدوم نماید، در وجودی كه مربوط به آن خاصیت است تصرف مینماید و آن را موجود یا معدوم میكند.