صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 54

موضوع: داستانهای ازخدا ( جلد اول)

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (دو حیوان دعا کردند)

    سالی قحطی و خشکسالی شد مردم برای دعای باران به صحرا رفتند، هرچه دعا کردند باران نیامد در آن اثنا آهوئی را دیدم به سوی غدیر گودال آبی می دوید که آب بیاشامد. همینکه غدیر را خشک دید، حیران شد، چند مرتبه به سوی آسمان نظر کرد، ناگاه ابری ظاهر شد و آنقدر باران آمد که غدیر گودال مملو از آب شد و آن آهو آب خورد و سیراب شد.
    در روایت دیگری است:
    صیادی گفت: در صحرا برای شکار گاو کوهی رفته بودم. دیدم بچه اش را شیر می دهد. او را تعقیب کردم. آن گاو بچه اش را گذارد و رفت، آمدم او را گرفتم. همینکه آن حیوان بچه اش را به دست من دید مضطرب شد سر به سوی آسمان بلند کرد، گویا به خدا شکایت می کرد. یک وقت گودالی پیدا شد و من در آن گودال افتادم و بچه گاو از دست من رها شد و فرار کرد و آن حیوان آمد بچه اش را برد.
    حاصل اینکه هرگاه جمادات و نباتات و حیوانات خدا را بشناسند، انسان چگونه می شود منکر وجود خدا شود؟!





    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    پیامبر گریه کرد)


    رسول خدا صلی الله علیه و آله بر زنیکه آتش تنور روشن کرده بود و نان می پخت گذشتند. این زن طفلی داشت که پهلوی خود نشانیده بود.
    همینکه چشمش به آن حضرت افتاد عرض کرد: یا رسول الله شنیده ام که شما فرموده اید: ان الله ارحم بعبده من الوالده بولدها
    یعنی خداوند مهربان تر است به بنده خود از مادر نسبت به فرزند خود.آیا راست است؟ گفت: بلی.
    زن عرض کرد: مادر طفل خود را در این تنور نمی اندازد خدا چگونه بنده خود را به جهنم می برد؟
    فبکی رسول الله صلی الله علیه و آله و قال:
    ان الله لا یعذب بالنار الا من انف ان یقول لا اله الا الله
    پس رسول الله صلی الله علیه و آله بنا کرد گریه کردن و فرمود:
    خدا به آتش کسی را عذاب نمی کند مگر اینکه از گفتن لا اله الا الله پرهیز کند، یعنی تکبر کند





    امضاء


  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    (مردم سه گروهند)


    مردم از لحاظ حساب در روز جزا بر سه گروهند، عده ای بدون حساب وارد بهشت می شوند، ایشان دوستان اهل بیت هستند که از آنها حرامی سر نزده یا اینکه با توبه از دنیا رفته اند.
    طایفه دوم؛ بر عکس ایشانند که بدون حساب وارد جهنم می شوند که در قرآن می فرماید:
    فلا نقیم له یوم القیامه وزنا کسانی که بی ایمان از دنیا بروند حسابی ندارند، عملشان ارزشی ندارد، چون بی ایمانند.
    طایفه سوم؛ کسانی هستند که کارهایشان حساب دارد و در قیامت معطل می شوند اما عاقبت چون حسناتشان غالب است اهل نجات هستند و معطلی آنها در حساب به مقدار گناه است چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله به ابن مسعود فرمود:
    برای گناه یکصد سال شخص معطل می شود و هرچند بهشتی است.
    البته در روایت ذکر نشده که چه قسم گناهی است، تا اینکه از جمیع گناهان، مومنین پرهیز کنند و از معطلی حساب بترسند.





    امضاء


  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    (شاهد پیغمبران حضرت خاتم است)


    از پیغمبران می پرسند که : شما را برای دعوت خلق فرستادیم، آیا به مردم رساندید؟
    عرض می کنند: پروردگارا تو شاهدی که ما مسامحه نکردیم.
    ندا می رسد: شاهد شما کیست؟
    همه می گویند: شاهد ما خاتم ما است، یعنی محمد صلی الله علیه و آله .
    و همچنین از عیسی بن مریم می پرسند: آیا تو گفتی که من و مادرم را بپرستید؟
    یک دفعه عیسی در مقابل عظمت پروردگار می لرزد. مسیح علیه السلام عرض می کند: پروردگارا اگر من چنین حرفی زده بودم تو می دانستی. من گفتم بنده خدایم و خدای من و خودتان را بپرستید.
    از امت ها سئوال کرده می شود که آیا پیغمبرانتان از قضایای امروز شما خبر نداند؟ همه می گویند: آری.
    دیگر مورد سوال، پرسش از نعمت های پروردگار است، که با آن چگونه رفتار شده است. نعمت مراتبی دارد که مهمترین مراتب آن نعمت ولایت محمد صلی الله علیه و آله است، بلکه نعیم مطلق ولایت است.
    امام علیه السلام فرمود: نعمت، ولایت ما آل محمد صلی الله علیه و آله است .
    پرسیده می شود: شما با آل محمد چه کردید؟ چقدر محبت و تبعیت از ایشان داشتید؟





    امضاء


  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    (حقوق مومن و کافر)


    از امام علیه السلام پرسیدند: هرگاه مرد مؤمنی حقی به گردن کافری داشت، از آن کافر که اهل دوزخ است، در برابر آن چه چیزی می ستاند؟
    امام علیه السلام فرمود: از گناهان آن مرد مسلمان به اندازه حقی که به گردن آن کافر دارد کم می شود و آن کافر به اندازه آنها به همراه عذاب کفر خود عذاب می شود.
    آن مرد عرب گفت: هرگاه مسلمانی به گردن مسلمانی حقی داشت چگونه حقش از آن مسلمان دریافت می شود؟
    امام علیه السلام فرمود: برای آن مسلمان بستانکار، از حسنات مسلمان بدهکار ظالم می گیرند و بر حسنات آن ستم کشیده می افزایند.
    پس آن مرد عرب گفت:
    اگر آن ظالم حسناتی نداشته باشد؟
    امام علیه السلام فرمود: از گناهان آن مظلوم بستانکار می گیرند و گناهان ظالم بدهکار می افزایند.
    ناگفته نماند هرگاه کافری بر مسلمانی حقی داشته باشد، چون کافر قابلیت حسنات مسلمان را ندارد، پس مقتضای عدل آن است که به مقدار حقش از عذابش تخفیف داده می شود




    امضاء


  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ( عدم قابلیت محل )

    شخصی از حضرت امام رضا علیه السلام سئوال کرد: که آیا پروردگار شما می تواند آسمان ها و زمین و هر آنچه در میان است در یک تخم مرغی قرار دهد؟
    حضرت فرمود: نعم و فی اصغر من البیضه، قد جعلها فی عینک و هی اقل من البیضه
    فرمود: بلی در کمتر از تخم مرغی هم قرار می دهد و الان در چشم های تو قرار داده است که کوچکتر از تخم مرغ است، هرگاه چشم هایت را باز کنی می بینی آسمان ها و زمین را در صورتیکه نه چشم بزرگ می شود و نه دنیا کوچک می شود. پس اگر قدرت خدا به امر محال تعلق نگیرد، قصور و نقصان از جانب قدرت خداوند نیست بلکه عدم قابلیت محل است، چنانچه اگر رحمت خدا شامل حال کفار و مشرکین نشود و آنها را بهشت نبرد، نقصان از جانب رحمت نیست بلکه به خاطر بی قابلیتی آنها است که رحمت شامل حالشان نمی شود، هرچیزی باید محلش قابل باشد تا فائده بخشد. وقتی باران از آسمان آمد به یک زمینی می آید که گل و لاله می روید و به زمین شوره زار می آید، خار و خس می روید؛ نه این است که در باران نقص باشد بلکه نقص در زمین است که محلش قابل نیست





    امضاء


  8. Top | #47

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    (در ذات خدا تکلم نکنید)


    وقتی خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله بر عده ای از اصحاب گذشتند، دیدند درباره ذات خدا سخن می گویند، چنان غضب بر آن حضرت مستولی شد که صورت مبارکش سرخ گردید و آنها را در تکلم کردن در ذات بی مثال منع کرده و فرمود: لا تکلموا فی ذات الله فانه لا یزیدکم الا تحیرا
    فرمود: در ذات خدا تکلم نکنید زیرا که این راه جز سرگردانی و حیرانی چیزی نیست.
    و حال آنکه آنها چه مواعظ و نصایح از پیامبر شنیده بودند چقدر علم و عقل و کمال آنها بیش از ما بوده، با وجود این پیغمبر آنها را از تکلم کردن در ذات حضرت احدیت منع می کند، آن وقت بعضی از مردم ما، که هیچ سواد نداریم، شعور نداریم، عقل ما قاصر است، می خواهیم به ذات خدا پی ببریم، از این جهت است بعضی عقلشان به جائی نمی رسد از دین برمی گردند و کافر می شوند




    امضاء


  9. Top | #48

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (سه امر پنهان)

    خداوند سه چیز را در سه چیز پنهان کرده:
    اول: ولی و دوست خودش را در خلق پنهان کرده که کسی به دیگری اهانت نکند، به نظر پستی و حقارت به دیگری ننگرد از ترس اینکه نکند ولی خدا باشد، برای حفظ آبروی همین شخص ولی خودش را پنهان داشته.
    دوم: خشم و غضب خودش را در گناهان پنهان کرده. بعضی از گناهان است که موجب سخط و غضب خدا می شود، اما این چه گناهی است نمی دانیم.معصوم نفرموده، چرا نفرموده؟ برای اینکه مردم از همه گناهان بترسند، دنبال هیچ گناهی نروند، شاید این گناه همان گناه باشد. آن گناهی که موجب غضب و سخط خداست که آدمی روی نجات را نمی بیند.
    سوم: عبادت ها، بعضی از عبادت هاست که اگر از کسی سر زد حتماً اهل نجات و رستگاری خواهد بود. نمی دانیم آن عبادت و طاعت چه عبادت و طاعتی است، ذکر نشده و نباید هم بدانیم. امر نهانی و پنهانی است و یک رمزی است تا ما میل به همه طاعت ها و عبادتها پیدا کنیم





    امضاء


  10. Top | #49

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ( لوطی توبه کرد)

    تاجری که یکی از مریدان و مقلدین مجلسی اول رحمة الله بود به ایشان مراجعه کرد و گفت:
    آقا گرفتاری پیدا کردم، چند نفر از لوطی های اصفهان فرستاده اند که ما امشب می خواهیم به خانه تو بیائیم و من هم نمی توانم فرار کنم، چون این لوطی ها با دستگاه حکومتی مربوطند، اسباب زحمتم می شوند.وقتی هم که می آیند باید تمام وسائل گناه را آماده کنم، بالاخره چه کنم.
    مرحوم مجلسی رحمة الله فرموده بود: عیبی ندارد من خودم اول مجلس شما می آیم به خوشی می گذرد. اول غروب علامه مجلسی نماز مغرب و عشا می خواند، پیش از آمدن مهمانها به منزل تاجر می آید، بعد لوطی باشی و شاگرد لوطیها می آیند. اینها همه تا چشمشان به مجلسی افتاد ناراحت شدند. معلوم است با بودن مرحوم مجلسی، اینها نمی توانند بزنند و برقصند.خیلی ناراحت شدند، بعد مرحوم مجلسی با آنها حرف زد، فرمود:
    شما چه راه و روشی دارید؟ لوطی باشی هم از روی غیظ و غضب گفت: راه و روش ما خیلی از شما بهتر است.
    مجلسی فرمود: چطور؟
    گفت: ما لوطی هستیم. ما نمک شناسیم. ما اگر نمک کسی را خوردیم تا آخر عمر به او خیانت نمی کنیم. تکیه اش روی نمک شناسی بود. غیرت داریم، فتوت داریم.
    مجلسی هم سکوت کرد. وقتی که قدری آرام گرفت مرحوم مجلسی فرمود:
    اگر شما نمک شناسید بگوئید ببینیم چقدر نمک خدا را خورده اید؟ و چقدر نمک شناسی کرده اید؟ فلان کس چیزی به تو داده و تشکر کردی به خیالت این نمک شناسی شد، نمک شناسی با خدای را، از نان بگیر تا بالاتر برود یک روز دو روز نیست، چهل سال، شصت سال، نمک خدای را خورده ای، آخر تو می گوئی نمک شناسم، آیا با صاحب نمک، با پروردگار عالم جل جلاله چه کرده ای؟ آیا شکرش را کرده ای؟ بندگیش را کرده ای؟ آیا معصیتش، مخالفتش را نکرده ای؟
    پس از کلمات آتشین و مواعظ مجلسی لوطی ها بلند شدند یکی یکی رفتند و مجلسی هم رفت. بعد از اذان صبح مرحوم مجلسی شنید در می زنند. دید لوطی باشی آمد، اما چه حالی، خوش به حال لوطی باشی که اهل توبه شود و ای آقای حاجی مقدسی که مغرور باشد، عاقبت به خیری با توبه است که خودش را منزه نداند.
    خلاصه اینکه آمد و عذرخواهی کرد، گفت: آقای شیخ! عمری به غفلت گذشت، دیشب فهمیدم که همه ما نمک به حرامیم، حالا آمده ام توبه کنم.
    مرحوم مجلسی هم خیلی لطف می کند او را به منزل می برد. راه توبه را برایش ذکر می کند، می فرماید: تصمیم بگیر گناه نکنی، تصمیم بگیر نماز و روزه ای که از تو فوت شده قضا کنی، واجبات صاحب نمک رب العالمین را پشت سر نینداز، اگر می خواهی حق نمک را ادا کنی به دستورات او عمل کن، آنچه گفته نکن، ترک کن.




    امضاء


  11. Top | #50

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    (بهشت برای سه طایفه حرام است)


    خداوند بهشت را بر چند طایفه حرام کرده است.
    1 - شراب خوار.
    2 - رباخوار.
    3 - غیبت کننده.
    عده ای که دور هم می نشینند، غیبت مؤمنی را می کنند تمامشان لاشخور هستند و لاشخور را در بهشت راه نمی دهند.جای لاشخور در لجن زارها و کنار رودخانه هاست.سگ ها دور لاشه جمع می شوند.
    اگر می خواهی جزء لاشخورها نباشی تا در مجلسی که نشسته ای، اگر کسی اسم مؤمنی را برد، تا خواست عیبی برایش بگوید، زود برخیز و بگریز، تا می توانی جلویش را بگیر. اگر چنانچه جلوی غیبت را گرفتی، خداوند هزار باب شر به رویت می بندد، اگر جلویش را نگرفتی و کمکش کردی، خدا هم تو را 70 برابر غیبت کننده عذاب می کند.





    امضاء


صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi