صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 63

موضوع: منازل الآخرة (حکایات و روایات مرگ و عالم پس از مرگ)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض منازل الآخرة (حکایات و روایات مرگ و عالم پس از مرگ)








    منازل الآخرة (حکایات و روایات مرگ و عالم پس از مرگ)









    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-03-2019 در ساعت 02:00
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    مقدمه مؤلّف

    الحمد لله رب العالمین و الصلاة والسلام علی محمد و آله الطاهرین.
    و بعد چنین گوید این فقیر بی بضاعت و متمسک به احادیث اهل بیت رسالت علیهم السلام عباس بن محمد رضا القمی - ختم الله له بالحسنی و السعادة- که عقل و نقل حکم می کند شخصی که عزم سفری نمود بایست زاد و توشه ای برای سفر خود مهیا کند به قدری که در آن سفر بکار است، آن وقت سفر کند پس بنابراین سفر آخرت که ما را در پیش است و به هیچ وجه چاره و گزیری از آن نیست به زاد و توشه سزاوارتر است؛ چنانکه روایت شده وقتی حضرت ابوذر غفاری رضی الله عنه به مکه معظمه مشرف شده نزد در کعبه ایستاد و به مردمی که برای حج از اطراف عالم آمده بودند و در مسجد الحرام جمع گشته بودند فرمود:
    ایها الناس منم جندب بن سکن غفاری، منم خیر خواه شما و مهربان بر شما، به سوی من آیید و به مردمی که دور او جمع شدند فرمود: ای مردم هر گاه یکی از شما اراده کند به سفری برود هر آینه از زاد و توشه برای خود به حدی که در آن سفر لازم دارد بردارد و چاره ای از آن ندارد، پس هر گاه چنین است، سفر آخرت سزاوارتر است به زاد و توشه برای آن، پس مردی برخاست و گفت: پس ما را راهنمایی کن ای ابوذر. فرمود: حج حجة لعظائم الأمور، و صم یوماً لزجرة النشور و صل رکعتین فی سواد اللیل لوحشة القبور. الخبر(1)
    و حضرت امام حسن مجتبی (ع) در موقع ارتحال خود به جنادة بن ابی امیه فرمود: استعد لسفرک و حصل زادک قبل حلول أجلک یعنی: مهیای سفر آخرت شو و توشه آن سفر را پیش از رسیدن اجل تحصیل نما بلکه چون سفرت آخرت سفری است بعید و هولناک و منزلهای سخت و عقبات شدیده و جاهای دشوار دارد محتاج است به زاد و توشه بسیاری که باید آنی از آن غفلت ننمود و شب و روز در فکر آن بود. چنانکه روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین (ع) در هر شب هنگامی که مردم به خوابگاه خود می رفتند صدای نازنینش به حدی بلند می شد که صدای آن حضرت را تمام اهل مسجد و کسانی که همسایه مسجد بودند می شنیدند و می فرمود: تجهزوا رحمکم الله فقد نودی فیکم بالرحیل؛ یعنی آماده شوید و اسباب سفر خود را مهیا کنید، خدا شما را رحمت کند، همانا منادی مرگ ندای الرحیل در میان شما بلند کرده پس توقف خود را در دنیا و بیرون از دنیا در حالی که با خود زاد و توشه ای از اعمال صالحه دارید کم کنید به درستی که در جلو شما گردنه های ناهمواری است یعنی جاهای بسیار دشوار و منزلهای هولناک است که باید از آنها عبور کنید و چاره ای هم ندارید.
    اینک ما به بعضی از آن عقبه های سخت و منزلهای هولناک اشاره می کنیم و بعضی از چیزها که برای سختی، و هول آن محل سودمند است بطور اختصار در ضمن چند فصل ذکر می کنیم؛ و اگر حق تعالی مرا توفیق داد و مهلتی در اجل حاصل شد شاید انشاء الله کتابی مفصل در این باب تصنیف کنم و اگر چه در این زمان اشخاصی را نمی بینم که از روی جد و حقیقت طالب این نحو مطالب باشند و به همین ملاحظه این مختصر را نیز با حال افسردگی و کم رغبتی نوشتم و از حق تعالی تأیید و توفیق خود را مسئلت می نمایم؛ انه قریب مجیب.




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-03-2019 در ساعت 02:01
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    فصل اول: مرگ

    اول منزل این سفر، مرگ است


    این منزل پیچ و خمهای دشوار دارد، اینک ما به دو نمونه از آن اشاره می کنیم:
    مرحله اول مرگ، شدت جان کندن است؛ و جاءت سکرة الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید(2) این مرحله ای است بسیار دشوار که شدائد و سختیها از هر طرف به محتضر رو می کند؛ از طرفی شدت مرض و درد و بسته شدن زبان و رفتن قوا از اندام، از طرف دیگر گریستن اهل و عیال و وداع آنها با او و غم یتیمی و بی کس شدن بچه های خود، از طرف دیگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاک و اندوخته ها و چیزهای نفیس خود که عمر عزیز خود را صرف به دست آوردن آنها کرده و چه بسا که بسیاری از آنها مال مردم بود که با ظلم و غصب، آنها را مالک شده و چقدر حقوق بر اموال او تعلق گرفته و نداده، حال ملتفت خرابیهای کار خود شده که کار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده؛ فکان کما قال أمیر المومنین (ع) یتذکر أموالاً جمعها اغمض فی مطالبها و اخذها من مصر حاتها و مشتبهاتها قد لزمته تبعات جمعها و أشرف علی فراقها تبقی لمن وراءه ینعمون بها فیکون المهنأ لغیره و العب ء علی ظهر(3) و از طرفی ترس ورود به جائی که غیر از این دنیا است و چشمش چیزهایی را می بیند که پیش از این نمی دید فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید(4) حضرت رسول و اهل بیت او و ملائکه رحمت و ملائکه غضب را حاضر می بیند تا درباره او چه حکم شود و چه سفارشی نمایند، و از طرف دیگر، شیطان و یارانش برای آنکه او را به شک اندازند جمع شده اند و می خواهند کاری کنند که بی ایمان از دنیا برود، و از طرفی وحشت از آمدن ملک الموت دارد که آیا به چه هیئت خواهد بود، و به چه نحو جان او را خواهد گرفت الی غیر ذلک. قال أمیرالمؤمنین (ع): فاجتمعت علیه سکرات الموت فغیر موصوف ما نزل به.
    شیخ کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده که حضرت امیرالمؤمنین (ع) را درد چشمی عارض شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله به عیادت آن حضرت تشریف برد او را دید که صیحه و فریاد می کشد، فرمود که آیا این صیحه جزع و بیتابی است یا از شدت درد است؟ امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد یا رسول الله من هنوز دردی نکشیده ام که سخت تر از این درد باشد. فرمود یا علی چون ملک الموت برای گرفتن روح کافر نازل شود سیخی از آتش را با خود بیاورد و با آن سیخ روح او را بیرون کشد پس صیحه کشد! حضرت امیرالمؤمنین چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول الله دوباره حدیث را بر من بخوان سپس گفت آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح می شود؟ فرمود بلی حاکمی که جور کند و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد و کسی که شهادت دروغ دهد.






    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-03-2019 در ساعت 02:02
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    و اما چیزهائی که سبب آسانی سکرات موت است از جمله:

    شیخ صدوق از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمود هر که بخواهد که حق تعالی بر او سکرات مرگ را آسان کند باید صله ارحام و خویشان خود کند، و به پدر و مادر خود نیکی و احسان نماید، پس هر گاه چنین کند خداوند دشواریهای مرگ را، بر او آسان کند و در حیات خود فقر به او نرسد.
    و روایت شده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله نزد جوانی بهنگام وفات او حاضر شد پس به او فرمود: بگو: لا اله الا الله، آنگاه زبان آن جوان بسته شد و نتوانست بگوید، و هر چه حضرت تکرار کرد باز نتوانست بگوید؛ پس حضرت به آن زنی که کنار جوان بود گفت: آیا این جوان مادر دارد؟ عرض کرد: بلی من مادر او می باشم فرمود: آیا تو بر او خشمناکی؟ گفت: بلی و الان شش سال است که با او سخن نگفته ام حضرت فرمود که از او راضی شو. آن زن گفت رضی الله عنه برضاک یا رسول الله(5) و چون این کلمه را که مُشعِر بر رضایت او بود از پسرش گفت، زبان آن جوان باز شد. حضرت به او فرمود بگو: لا اله الا الله گفت: لا اله الا الله حضرت فرمود چه می بینی؟ عرض کرد: مرد سیاه قبیح المنظر با جامه های چرکین و بدبو که نزد من آمده و گلو و راه نفس مرا گرفته. حضرت فرمود: بگو: یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر اقبل منی الیسیر واعف عنی الکثیر انک انت الغفور الرحیم(6) آن جوان این کلمات را گفت آن وقت حضرت به او فرمود: نگاه کن چه می بینی؟ گفت: مردی سفید رنگ، نیکو صورت، خوشبو با جامه های خوب را می بینم که به نزدم آمده و آن سیاه پشت کرده و می خواهد برود؛ حضرت فرمود: این کلمات را تکرار کن، تکرار کرد، حضرت فرمود: چه می بینی؟ عرض کرد: دیگر آن سیاه را نمی بینم و آن شخص نورانی نزد من است، پس در آن حال آن جوان وفات کرد.
    مؤلف می گوید: خوب در این حدیث تأمل کن ببین اثر عاق پدر و مادر چه اندازه است که این جوان با آنکه از صحابه است و شخصی مانند پیغمبر به عیادت او آمده و به بالین او نشسته و خود آن جناب کلمه شهادت به او تلقین فرموده ولی نتوانست آن کلمه را تلفظ کند مگر وقتی که مادرش از او راضی شد آن وقت زبانش باز شد و کلمه شهادت گفت.
    و دیگر از حضرت صادق (ع) مروی است که هر کس جامه زمستانی یا تابستانی را بر برادر خود بپوشاند، خداوند او را از جامه های بهشتی می پوشاند و سکرات مرگ را بر او آسان می کند و قبرش را گشاد می سازد.
    و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که هر که برادر خود را حلوائی بخوراند حق تعالی تلخی مرگ را از او برطرف می کند.
    و از چیزهائی که برای محتضر سودمند است خواندن سوره یس، و الصافات و کلمات فرج(7) است.
    و شیخ صدوق از حضرت صادق (ع) روایت کرده که هر که یک روز از آخر ماه رجب روزه بگیرد، حق تعالی او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از ترس بعد از مرگ و از عذاب قبر ایمن گرداند و بدان که از برای روزه گرفتن بیست و چهار روز از رجب ثواب زیادی رسیده؛ از جمله آنکه، ملک الموت به صورت جوانی با لباس خوب با قدحی از شراب بهشت، وقت قبض روح او حاضر می شود، و آن شراب را به او بدهد تا سکرات مرگ بر او آسان شود.
    و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله مرویست که هر کس در شب هفتم رجب چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت حمد را یک مرتبه و توحید را سه مرتبه و سوره فلق و ناس را و بعد از فراغ ده مرتبه صلوات بفرستد و ده مرتبه تسبیحات اربعه بخواند حق تعالی او را در سایه عرش جای می دهد و به او ثواب روزه دار ماه رمضان عطا می کند و برایش ملائکه استغفار می کند تا از این نماز فارغ شود و جان دادن و فشار قبر را بر او آسان گرداند و از دنیا بیرون نرود مگر اینکه جای خود را در بهشت ببیند و حق تعالی او را از فزع اکبر ایمن گرداند.
    و شیخ کفعمی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت کرده است کس هر که هر روزه ده مرتبه این دعا را بخواند حق تعالی چهار هزار گناه کبیره او را بیامرزد و او را از سکرات مرگ و فشار قبر و هول قیامت نجات دهد و از شر شیطان و لشکرهای او محفوظش بدارد و دینش ادا شود، و غم و همش زایل گردد این دعا این است:
    اعددت لکل هول لا اله الا الله، و لکل هم و غم ما شاء الله، و لکل نعمة الحمد لله، و لکل رخاء الشکر لله، و لکل اعجوبة سبحان الله، و لکل ذنب استغفر الله، و لکل مصیبة انا لله و انا الیه راجعون، و لکل ضیق حسبی الله و لکل قضاء و قدر توکلت علی الله، و لکل عدو اعتصمت بالله، و لکل طاعة و معصیة لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.
    و بدان نیز که از برای این ذکر شریف، هفتاد مرتبه فضل عظیم است از جمله آنکه وقت مردن او را مژده و بشارت دهند و آن ذکر این است: یا اسمع السامعین و یا ابصر الناظرین و یا اسرع الحاسبین و یا احکم الحاکمین.
    شیخ کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمود: از قرائت اذا زلزلت الأرض زلزالها ملول نشوید زیرا که هر که این سوره را در نوافل خود بخواند حق تعالی زلزله بر او وارد نسازد و او را به زلزله و صاعقه و به آفتی از آفات دنیا نمیراند، و در وقت مردن او ملکی کریم از نزد حق تعالی بر او نازل شود و بالای سر او بنشیند و بگوید: ای ملک الموت، نسبت به ولی خدا مدارا کن زیرا که او مرا بسیار یاد می کرد.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    عقبه دوم عدیله عند الموت است

    یعنی عدول کردن از حق به باطل در وقت مردن و آن چنانست که شیطان نزد محتضر حاضر شود و او را وسوسه کند و به شک اندازد تا او را از ایمان بیرون برد و از این جهت است که در دعاها استعاذه از آن شده و جناب فخر المحققین، رحمة الله فرموده که هر کس بخواهد از آن سالم بماند استحضار کند ادله ایمان و اصول خمسه را با ادله قطعیه و صفای خاطر و بسپرد آنرا به حق تعالی که در وقت حضور موت به او رد فرماید به این طریق و بعد از ذکر عقاید حقه بگوید:
    اللهم یا ارحم الراحمین انی قد أودعتک یقینی هذا و ثبات دینی و أنت خیر مستودع و قد أمرتنا بحفظ الودایع فرده علی وقت حضور موتی. پس بر حسب فرمایش آن بزرگوار خواندن دعای عدیله معروف و استحضار معنی آن در خاطر برای سلامت جستن از خطر عدیله عندالموت نافع است.
    و شیخ طوسی رحمة الله از محمد بن سلیمان دیلمی روایت کرده است که به خدمت حضرت صادق صلی الله علیه و آله عرض کردم که شیعیان تو می گویند: که ایمان بر دو قسم است: یکی مستقر و ثابت و دیگر آنکه به امانت سپرده شده است و زایل می گردد، پس مرا دعائی بیاموز که هر گاه آنرا بخوانم ایمانم کامل گردد و زایل نشود. فرمود که بعد از هر نماز بگو: رضیت بالله رباً و بمحمد صلی الله علیه و آله نبیاً و بالاسلام دیناً و بالقرآن کتاباً و بالکعبة قبلة و بعلی ولیاً و اماماً و بالحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی و الحجه بن الحسن صلوات الله علیهم أئمة، الله انی رضیت بهم أئمة فارضنی لهم انک علی کل شی ء قدیر.
    و از چیزهائی که برای این عقبه سودمند است مواظبت به اوقات نمازهای واجب است.
    و در حدیثی است که در مشرق و مغرب عالم اهل بیتی نیست مگر آنکه ملک الموت در هر شبانه روز در اوقات نماز پنج مرتبه به ایشان نظر می کند پس هر گاه کسی را که می خواهد قبض روح کند از کسانی باشد که مواظب اوقات نماز است پس ملک الموت به او شهادتین را تلقین کند و شیطان را از او دور سازد.
    و روایت شده که حضرت صادق (ع) برای شخصی نوشت که اگر بخواهی کارت بخوبی پایان پذیرد و بخوبی جانت گرفته شود پس حق خدا را بزرگ شمار و نعمتهای او را در راه گناه مصرف مکن و از حلم خدا مغرور مشو و هر کس که مرا یاد کند و اظهار دوستی ما کند چه راست گوید یا دروغ گرامی بدار زیرا اگر دروغ گوید ضررش به خود او می رسد.
    حقیر گوید: که برای عاقبت بخیر شدن و از شقاوت به سعادت رسیدن خواندن دعای یازدهم صحیفه کامله: یا من ذکره شرف للذاکرین تا آخر، و خواندن دعای تمجید که در کافی و غیره نقل شده سودمند است و حقیر در کتاب باقیات الصالحات ساعات آن را نقل کرده ام، و همینطور خواندن نمازی که در یکشنبه ذی القعده وارد شده، و مداومت به این ذکر شریف خوب است: ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب(8) و تسبیح حضرت زهراء را ادامه دهد و انگشتر عقیق در دست کند به ویژه اگر بر آن نقش محمد نبی الله و علی ولی الله باشد و خواندن سوره قد افلح المؤمنون در هر جمعه، و خواندن هفت مرتبه بعد از نماز صبح و نماز مغرب: بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم، و آنکه در شب بیست و دوم رجب هشت رکعت نماز گزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل یا ایها الکافرون هفت مرتبه بخواند و بعد از فراغ ده مرتبه صلوات بفرستد و ده مرتبه استغفار کند.
    و سید بن طاووس از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت کرده که هر که در شب ششم شعبان چهار رکعت نماز گزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و پنجاه مرتبه توحید بخواند روح او را با سعادت بگیرد و قبرش را وسیع گرداند و از قبر خود بیرون شود در حالیکه صورتش مثل ماه باشد. و می گوید اشهد أن لا اله الا الله و أشهد أن محمداً عبده و رسوله.
    مؤلف گوید: که این نماز بعینه نماز حضرت أمیرالمؤمنین (ع) است که فضیلت بسیار دارد و من در این مقام شایسته و مناسب دیدم دو حکایت ذکر کنم:
    حکایت اول:
    نقل است که فضیل بن عیاض که یکی از رجال طریقت است شاگردی داشت که أعلم شاگردان او محسوب می شده، وقتی ناخوش شد، هنگام احتضار، فضیل به بالین او آمد و نزدش نشست و شروع به خواندن یس کرد، آن شاگرد محتضر گفت: ای استاد این سوره را مخوان پس فضیل ساکت شد و به او گفت: بگو لا اله الا الله گفت: نمی گویم چون از آن بیزارم پس با این حال مرد. فضیل از مشاهده این حال بسی درهم شد، و به منزل خود رفت و بیرون نیامد؛ پس در خواب دید که او را به سوی جهنم می کشند. فضیل از او پرسید که تو أعلم شاگردان من بودی چه شد که خداوند معرفت را از تو گرفت و به عاقبت بد مردی؟ گفت: برای سه چیز که در من بود اول نمامی و سخن چینی دوم حسد سوم آنکه من بیماری داشتم که به طبیبی مراجعه کرده بودم، او به من گفته بود که در هر سال یک قدح شراب بخور که اگر نخوری این بیماری در تو باقی خواهد ماند. پس من به دستور آن طبیب شراب می خوردم. به خاطر این سه چیز پایان کار من بد شد و به آن حال مردم.
    مؤلف گوید: که در ذیل این حکایت مناسب دیدم این خبر را ذکر کنم:
    شیخ کلینی از ابوبصیر روایت کرده که گفت: ام خالد معبدیه بر حضرت صادق (ع) وارد شد و من در خدمت آن حضرت بودم، عرض کرد فدایت گردم مرا درد شکم می گیرد به طبیبان عراق مراجعه کردم آنها مرا سفارش به خوردن آبجو کردند ولی من از خوردن آن خودداری کردم چون می دانستم از آن کراهت دارید، پس دوست داشتم که از خود شما سوال کنم، آن حضرت فرمود چه عاملی تو را از خوردن آن باز داشت؟ گفتم من تا روز قیامت مطیع شما هستم. حضرت رو به ابی بصیر کرد و فرمود: ای ابا محمد آیا گوش نمی دهی به حرف این زن و مسائل او؟ سپس به آن زن فرمود تو را در خوردن حتی یک قطره از آن اذن نمی دهم، همانا هنگام جان دادن از خوردن آن پشیمان خواهی شد. پس فرمود: آیا فهمیدی چه گفتم؟
    حکایت دوم:
    شیخ بهائی (ره) در کشکول ذکر نموده که مرگ شخصی از ثروتمندان فرا رسید، در حال احتضار به او شهادتین تلقین کردند، او در عوض، این شعر را خواند:
    یا رب قائلة و قد تعبت - أین الطریق الی حمام منجاب
    و سبب خواندن او این شعر را عوض کلمه شهادت آن بود، که روزی زن عفیفه خوش صورتی از منزل خود در آمد که به حمام معروف منجاب برود پس راه حمام را پیدا نکرد و از راه رفتن خسته شد، مردی را بر در منزلی دید از او پرسید که حمام منجاب کجا است؟ او اشاره کرد به منزل خود و گفت حمام این است آن زن به خیال حمام داخل خانه آن مرد شد. آن مرد فوراً در را بر روی او بست و خواست که با او زنا کند. آن زن بیچاره دانست که گرفتار شده و چاره ندارد جز آنکه به تدبیر، خود را از چنگ او خلاص کند. لاجرم اظهار کرد کمال رغبت و سرور خود را به این کار و آنکه من چون بدنم کثیف و بدبوست که می خواستم به حمام بروم، خوبست که یک مقدار عطر و بوی خوش برای من بگیری که من خود را برای تو خوشبو کنم و قدری هم غذا بگیری که با هم بخوریم، و زود بیا که من مشتاق تو هستم. آن مرد چون کثرت رغبت آن زن را به خود دید مطمئن شد. او را در خانه گذاشت و برای گرفتن عطر و غذا از خانه بیرون رفت. چون آن مرد پا از خانه بیرون گذاشت آن زن از خانه بیرون رفت و خود را خلاص کرد. چون مرد برگشت زن را ندید و به جز حسرت چیزی عایدش نشد؛ الحال که آن مرد در حال احتضار است در فکر آن زن افتاده و قصه آن روز را در شعر عوض کلمه شهادت می خواند.
    ای برادر در این حکایت تأمل کن و ببین چگونه اراده یک گناه این مرد را به هنگام مرگ، از شهادتین منع کرد در حالی که کاری جز قصد زنا به آن زن نداشت.
    و بدان که شیخ کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرموده: هر کس یک قیراط از زکوة را ندهد پس وقت مردن می خواهد یا به مذهب یهود بمیرد یا نصاری. فقیر گوید: قیراط بیست و یک دینار است، و قریب به همین مضمون در حق کسی که مستطیع باشد و حج نرود تا وفات کند وارد شده است.
    لطیفه:
    از عارفی نقل شده که نزد محتضری حاضر شد. حاضرین از او خواستند که محتضر را تلقین کند. او این رباعی را تلقین او کرد:
    گر من گنه جمله جهان کردستم - لطف تو امید است که گیرد دستم
    گوئی که به وقت عجز دستت گیرم - عاجزتر از این مخواه که اکنون هستم





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    فصل دوم: قبر

    یکی از منازل هولناک سفر آخرت، قبر است که در هر روز می گوید: أنا بیت الغربة، أنا بیت الوحشة، أنا بیت الدود (یعنی) منم خانه غربت، منم خانه وحشت، منم خانه کِرم.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    عقبه اول وحشت قبر است:

    در کتاب من لا یحضره الفقیه است که چون میت را به نزدیک قبر آورند فوراً او را داخل قبر نکنند زیرا برای قبر هولهای بزرگ است، و حامل آن به خداوند از هول مطَّلَع پناه برد و میت را نزدیک قبر بگذارند و اندکی صبر کند تا آماده دخول شود؛ پس اندکی او را پیشتر برند و اندکی صبر کند. آنگاه او را به کنار قبر برند.
    مجلسی اول در شرح آن فرمود: هر چند روح از بدن مفارقت کرده است و روح حیوانی مرده است اما نفس ناطقه زنده است و تعلق او از بدن کاملاً زایل نشده است، و خوف ضغطه قبر و سؤال منکر و نکیر و رومان فتّان قبور، و عذاب برزخ هست تا آنکه برای دیگران عبرت باشد و بیندیشد که چنین حادثه ای در پیش دارند...
    و در حدیث حسن، از یونس منقول است که گفت حدیثی از حضرت امام موسی کاظم (ع) شنیدم که فرمودند: چون میت را به کنار قبر می بری ساعتی او را مهلت ده تا استعداد سؤال منکر و نکیر بیابد.
    و روایت شده از براء بن عازب که یکی از معروفین صحابه است که ما در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودیم که نظرش به جماعتی افتاد که در محلی جمع گشته بودند. پرسید برای چه مردم اجتماع کرده اند؟ گفتند برای کندن قبر جمع شده اند. براء گفت: چون حضرت اسم قبر را شنید در رفتن به سوی آن شتاب کرد تا خود را به قبر رسانید پس کنار قبر به زانو نشست. من به طرف دیگر مقابل روی آن حضرت رفتم تا ببینم چه کار می کند، دیدم بشدت گریست آنگاه رو به ما کرد و فرمود: اخوانی لمثل هذا فأعدوا یعنی ای برادران ما، برای خود چنین جائی تهیه کنید و آماده شوید.
    شیخ بهائی نقل کرده که بعضی از حکما را دیدند که در وقت مرگ خود دریغ و حسرت می خورد. به او گفتند که این چه حالی است که از تو مشاهده می شود؟ گفت چه گمان می برید به کسی که به سفری طولانی می رود و بدون مونس به قبر وحشتناکی وارد می شود و به حضور حاکم عادلی می رود که حجتی ندارد؟
    و قطب راوندی روایت کرده که حضرت عیسی (ع) پس از مرگ مادر خود مریم را صدا زد و گفت: ای مادر! با من سخن بگو؛ آیا می خواهی که به دنیا برگردی؟ گفت: بلی برای آنکه در شب بسیار سرد، برای خدا نماز گزارم و در روز بسیار گرم، روزه بگیرم. ای پسر جان! این راه بسیار خطرناک است.
    و روایت شده که حضرت فاطمه صلوات الله علیها در وصیت خود به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه گفت: چون من وفات کردم خودت مرا غسل بده و تجهیز کن و نماز گزار و مرا داخل قبر کن و در لحد بسپار و خاک بر روی من بریز و نزد سر من مقابل صورتم بنشین، و قرآن و دعا برای من بسیار بخوان؛ زیرا که آن سعادت وقتی است که مرده محتاج به أنس گرفتن با زنده است.
    و سید بن طاووس (رحمة الله علیه) از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: ساعتی سخت تر از شب اول قبر بر میت نمی گذرد پس با صدقه دادن، به مرده خود رحم کنید و اگر چیزی نیافتی که صدقه بدهی یکی از شما دو رکعت نماز گذارد و در رکعت اول فاتحة الکتاب را یک مرتبه بخواند و قل هو الله دو مرتبه و در رکعت دوم فاتحه را یک مرتبه ألهیکم التکاثر را ده مرتبه و سلام دهد و بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد وابعث ثوابها الی قبر ذلک المیت فلان بن فلان پس حق تعالی همان ساعت هزار ملک به سوی قبر آن میت می فرستد و با هر ملکی جامه ای و حله ای، و تنگی قبر او را وسعت می دهد تا روز نفخ صور و به نمازگزار به عدد آنچه در آفتاب بر آن می تابد حسنات می دهد و چهل درجه مقامش را بالا می برد.
    نماز دیگر:
    برای برطرف کردن وحشت قبر از میت مستحب است نمازگزار دو رکعت نماز گزارد در رکعت اول حمد و آیة الکرسی و در رکعت دوم حمد و ده مرتبه انا انزلناه را بخواند و چون سلام دهد بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان به جان فلان، نام میت را بگوید.
    حکایت
    شیخ ما ثقه الاسلام نوری (نَوَّرَ الله مرقده) در دارالسلام از استاد خود مولانا الحاج ملا فتحعلی سلطان آبادی عطر الله مضجعه نقل کرده که فرمود: عادت و طریقه من بر آن بود که هر کس از دوستان اهل بیت علیهم السلام که خبر فوتش را می شنیدم در شب دفن او برایش دو رکعت نماز می خواندم، چه میت را بشناسم یا نشناسم و هیچ کس بر این کار من مطلع نبود تا آنکه روزی یکی از دوستان، مرا در راهی ملاقات کرد و گفت: دیشب خواب دیدم فلان شخص را که در این ایام وفات کرده و از حال او و آنچه بعد از مرگ بر او گذشته پرسیدم گفت: من در سختی و بلا بودم تا آنکه فلانی برایم دو رکعت نماز خواند - و اسم شما را برد - آن دو رکعت نماز، مرا از عذاب نجات داد؛ به خاطر این احسانی که به من کرد خدا پدرش را رحمت کند. مرحوم حاج ملا فتحعلی فرمود آن شخص از من پرسید که آن نماز چه نمازی بود؟ پس من، او را از کار دائمی خود برای اموات خبر دادم.
    و نیز از کارهائی که برای وحشت قبر سودمند است مانند آنکه رکوع نماز را کامل کند چنانکه از حضرت امام محمد باقر (ع) روایت شده که کسی که رکوع نماز خود را تمام کند گرفتار وحشت قبر نمی شود.
    و نیز آنکه در هر روزی صد مرتبه بگوید: لا اله الا الله الملک الحق المبین تا بوده باشد برای او امانی از فقر و از وحشت قبر باشد و به سوی خود توانگری را بکشد و گشوده شود درهای بهشت چنانکه در خبر وارد شده است.
    و نیز آنکه بخواند سوره یس را پیش از آنکه بخوابد، و آنکه بخواند نماز لیلة الرغائب را؛ و من آن نماز را با بعضی از فضایل آن در مفاتیح الجنان در اعمال ماه رجب ذکر کردم.
    و هر که عیادت کند مریضی را حق تعالی بر او ملکی می گمارد که او را در قبر تا روز ورودش به محشر عیادت کند.
    و از ابوسعید خدری منقول است که گفت: شنیدم که حضرت رسول صلی الله علیه و آله به علی می فرمود: یا علی شاد شود و مژده بده که برای شیعه تو وقت مردن نه حسرتی است و نه وحشت قبر و نه اندوهی در روز نشور.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    عقبه دوم، ضَغطَه و فشار قبر است


    و آن عقبه ای است بسیار دشوار که تصورش دنیا را بر انسان تنگ می کند.
    قال امیرالمؤمنین (ع): یا عباد الله ما بعد الموت لمن لا یغفر له اشد من الموت القبر فاحذروا ضیقه و ضنکه و ظلمته و غربته؛ ان القبر یقول کل یوم انا بیت الوحشة انا بیت الدود، و القبر روضة من ریاض الجنة او حفرة من حفر النار - الی ان قال - و ان معیشة الضنک التی حذر الله منها عدوه عذاب القبر؛ انه یسلط علی الکافر فی قبره تسعة و تسعین تنیناً فینهشن لحمه و یکسرن عظمه یترددن علیه کذلک الی یوم یبعث؛ لو ان تنیناً منها نفخ فی الارض لم تنبت زرعاً. یا عباد الله ان انفسکم الضعیفة و اجسادکم الناعمة الرقیقة التی یکفیها الیسیر تضعف عن هذا.(9)
    و روایت شده است که حضرت صادق (ع) در آخر شب که از خواب بر می خاست صدا را بلند می نمود به حدی که اهل خانه بشنوند و می گفت: اللهم اعنی علی هول المطلع و وسع علی ضیق المضجع و ارزقنی خیر ما قبل الموت و ارزقنی خیر ما بعد الموت.
    و از دعاهای آن حضرت است: اللهم بارک لی فی الموت، اللهم اعنی علی سکرات الموت، اللهم اعنی علی غم القبر، اللهم اعنی علی ضیق القبر، اللهم اعنی علی ظلمة القبر اللهم اعنی علی وحشة القبر، اللهم زوجنی من الحور العین.
    بدان که عمده عذاب قبر از بی توجهی به نجاسات و نمامی و سخن چینی و غیبت و دور شدن مرد از خانواده خود است. و از روایت سعد معاذ استفاده می شود که بدخلقی مرد با خانواده خود و درشت گوئی با آنها، سبب فشار قبر می شود.
    و در روایتی از حضرت صادق (ع) مرویست که هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه از برای او فشار قبر است. و در روایت دیگر است که از کفاره آن، نعمتی است که آن مؤمن تضییع کرده.
    و شیخ صدوق (رحمة الله علیه) از حضرت صادق (ع) روایت کرده که مردی از علمای یهود را در قبرش نشاندند و گفتند: ما صد تازیانه به تو می زنیم، گفت: من طاقت ندارم. پس کم کردند تا رساندند به یکی و گفتند چاره ای از یک تازیانه نیست. گفت: به چه سبب مرا می زنید؟ گفتند به سبب آنکه روزی نماز را بدون وضوء خواندی و بر ناتوانی گذشتی و او را یاری نکردی پس او را یک تازیانه از عذاب الهی زدند که قبرش پر از آتش شد.
    و نیز از آن حضرت روایت کرده که هر مؤمنی که برادر مؤمنش از او چیزی بخواهد و او توانایی داشته باشد که خواسته او را بر آورد ولی چنین نکند خداوند در قبر مار بزرگی را بر او مسلط می کند تا همیشه انگشتان او را بگزد و در روایت دیگر است که تا روز قیامت انگشتان او را بگزد.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  17. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    چیزهایی که باعث نجات از فشار قبر است:


    و اما چیزهایی که سبب نجات از فشار قبر و عذاب آن است بسیار است و ما در اینجا به چند مورد اکتفا می کنیم.
    اول: از حضرت امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که هر که در هر جمعه سوره نساء بخواند از فشار قبر ایمن می شود.
    دوم: روایت شده که هر که به خواندن سوره زخرف ادامه دهد حق تعالی او را در قبرش از جانوران زمین و از فشار قبر ایمن گرداند.
    سوم: از حضرت صادق (ع) منقول است که هر که بمیرد ما بین زوال روز پنج شنبه تا زوال روز جمعه حق تعالی او را از فشار قبر پناه دهد.
    چهارم: از حضرت امام رضا (ع) منقول است که فرمود بر شما باد به نماز شب، نیست بنده ای که آخر شب برخیزد و بجا آورد هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر و در قنوت وتر هفتاد مرتبه استغفار کند تا آنکه او را از عذاب جهنم و قبر پناه داده شود و عمرش طولانی و زندگیش وسیع گردد.
    پنجم: از حضرت رسول صلی الله علیه و آله مرویست: هر که (الهیکم التکاثر) را در وقت خواب بخواند، از عذاب قبر نگه داشته شود.
    ششم: آنکه در هر روزی ده مرتبه اعددت لکل هول لا اله الا الله (تا آخر) بخواند، از عذاب قبر نگه داشته شود.
    هفتم: آنکه در نجف اشرف دفن شود، زیرا از خواص تربت شریف آن است که عذاب قبر و حساب منکر و نکیر از کسی که در آن مدفون شود ساقط می شود.
    هشتم: از چیزهایی که نافعست برای رفع عذاب قبر، گذاشتن جریدتین یعنی دو چوب تر است با میت. و روایت شده که عذاب از میت مادامی که آن چوب تَر است برطرف می شود. و نیز روایت شده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله بر قبری گذشتند که صاحب آن عذاب می شد. پس حضرت طلبیدند جریده یعنی شاخ درختی که برگش را کنده بودند دو نصف کرد، نصفی را زیر سر میت گذاشت و نصف دیگر را زیر پاهای او. و نیز آب پاشیدن بر قبر سودمند است زیرا مادامی که تری در خاک قبر باشد عذاب از صاحب آن برداشته می شود.
    نهم: آنکه روز اول رجب ده رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک مرتبه حمد و سه مرتبه توحید تا از فتنه قبر و عذاب روز قیامت محفوظ بماند. و در شب اول ماه رجب بعد از نماز مغرب، بیست رکعت با حمد و توحید خواندن برای رفع عذاب قبر نافع است.
    دهم: آنکه چهار روز از ماه رجب روزه بگیرد، و همچنین است روزه گرفتن دوازده روز از شعبان.
    یازدهم: از چیزهائی که سبب نجات از عذاب قبر است خواندن سوره (تبارک الملک) است بالای قبر میت؛ چنانکه قطب راوندی از ابن عباس نقل کرده که مردی خیمه ای روبروی قبری بر پا کرد و ندانست که آن، قبر است؛ پس خواند سوره (تبارک الذی بیده الملک) را. آنگاه شنید صیحه زننده ای که گفت: این سوره نجات بخش است. پس این مطلب را به حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد. آن حضرت فرمود: آن سوره نجات دهنده از عذاب قبر است. و شیخ کلینی از حضرت امام محمد باقر (ع) روایت کرده که فرمود: سوره ملک مانعه است، یعنی از عذاب قبر منع می کند.
    دوازدهم: از دعوات راوندی نقل شده که حضرت رسول خدا فرمود: هر کس نزد قبر میتی که دفن شده بایستد و سه مرتبه بگوید: اللهم انی اسألک بحق محمد و آل محمد ان لا تعذب هذا المیت خداوند تا روز دمیدن در صور عذاب از میت را بر می دارد.
    سیزدهم: شیخ طوسی در مصباح المتهجد از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت کرده که هر که در شب جمعه دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت حمد و پانزده مرتبه اذا زلزلت را بخواند حق تعالی او را از عذاب قبر و از هولهای روز قیامت ایمن بدارد.
    چهاردهم: و نیز از برای رفع عذاب قبر خواندن سی رکعت نماز در شب نیمه رجب نافع است که در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید ده مرتبه، بخواند و همچنین است در شب شانزدهم و شب هفدهم رجب، و نیز آنکه در شب اول شعبان صد حمد و توحید و صد رکعت نماز بخواند و چون از نماز فارغ شود پنجاه مرتبه توحید را بخواند و آنکه در شب بیست و چهارم شعبان دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت حمد یک مرتبه اذا جاء نصر الله ده مرتبه بخواند، و برای روز نیمه رجب پنجاه رکعت به حمد و توحید و فلق و ناس وارد است که برای رفع عذاب قبر نیز نافع است مانند صد رکعت نماز شب عاشورا.


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  19. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    عقبه سوم سؤال منکر و نکیر است در قبر


    از حضرت صادق (ع) روایت شده که فرمود: کسی که سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست. آن سه چیز عبارتند از: معراج، سؤال در قبر و شفاعت.
    و روایت شده که آن دو ملک به هیئت هولناک بیایند، صدای ایشان مثل رعد غرنده و چشمهایشان مثل برق خیره کننده باشد؛ سؤال کنند که پروردگارت کیست؟ و پیغمبرت کیست؟ و دینت چیست؟ و نیز سؤال کنند از ولی و امام او، پس در آن حال چون جواب دادن بر میت سخت و محتاج است به کمک، لاجرم برای مرده دو جا تلقین ذکر کرده اند: یکی وقتی که او را در قبر می گذارند و بهتر آنست که، به دست راست، دوش راست، و به دست چپ، دوش چپ او را بگیرند و حرکت دهند و تلقین کنند. و دیگر وقتی که او را دفن کردند، مستحب است که ولی میت یعنی نزدیکترین خویشان او بعد از آنکه مردم از سر قبر او برگردند نزد سر میت بنشیند و با صدای بلند او را تلقین کند و بهتر است که دو کف دست را روی قبر گذارد و دهان را نزدیک قبر برد، و اگر دیگری را نائب کند نیز خوب است؛ و وارد شده است که چون این تلقین را کند منکر به نکیر می گوید: بیا برویم تلقین حجتش کردند احتیاج به پرسیدن نیست پس برمی گردند و سؤال نمی کنند.
    و در کتاب من لا یحضره الفقیه است که چون پسر جناب ابی ذر غفاری (رضی الله عنه) وفات کرد ابوذر بر سر قبر او ایستاده و دست بر قبر مالید و گفت: خدای، تو را رحمت کند ای ذر. به خدا سوگند که تو نسبت به من نیکوکار بودی و شرط فرزندی را بجا می آوردی، والحال که تو را از من گرفته اند من از تو خشنودم. به خدا سوگند که از رفتن تو مرا بر من باکی نیست و نقصانی به من نرسید، و ما لی الی أحد سوی الله من حاجة یعنی بغیر از حق تعالی به احدی حاجت ندارم و اگر نبود هول مطلع یعنی جاهای هولناک آن عالم که بعد از مرگ دیده می شود هر آینه خوشحال می شدم که به جای تو رفته باشم ولکن می خواهم چند روزی تلافی مافات کنم و تهیه آن عالم را ببینم و هر آینه اندوه از تو مرا مشغول ساخته که کاری که برایت سودمند باشد انجام دهم سوگند به خدا که برای مرگ تو گریه نمی کنم و غم مردنت را ندارم تنها غم من حال فردای تو است. فلیت شعری ما قلت و ما قیل لک پس کاش می دانستم که تو چه گفتی و به تو چه گفتند؟ خداوندا حقوقی را که برای من بر او واجب کرده بودی بر او بخشیدم پس تو هم حقوق خود را که بر او واجب کرده بودی ببخش چه آنکه تو به جود و کرم از من سزاوارتری.
    و از حضرت صادق (ع) منقولست که چون مؤمن را داخل در قبر کنند نماز در طرف راست و زکوة در طرف چپ او و بِر یعنی نیکویی و احسان مسلط بر او شود و صبر او در ناحیه ای قرار گیرد، پس وقتیکه دو ملک سؤال بیایند صبر به نماز و زکوة و بِر گوید: صاحب خود را دریابید یعنی میت را نگاهداری کنید پس هر گاه از آن ناتوان شدید من نزد آن هستم.
    علامه مجلسی در محاسن به سند صحیح از امام صادق یا امام باقر علیهماالسلام روایت کرده است که چون مؤمن می میرد با او در قبرش شش صورت داخل می شود یکی از آنها خوشروتر و خوشبوتر و پاکیزه تر از باقی صورتهاست، پس یکی در جانب راست و یکی در جانب چپ و یکی در پیش رو و یکی در پشت سر و یکی در پائین پا می ایستند و آنکه خوش صورت تر است در بالای سر؛ پس سؤال یا عذاب از هر جهت که می آید آنکه در آن جهت ایستاده است مانع می شود پس آنکه از همه خوش صورت تر است به سایر صورتها می گوید: شما کیستید؟ خدا از جانب من شما را جزای خیر دهد. صاحب طرف راست می گوید: من نمازم. صاحب جانب چپ می گوید: من زکاتم. آنکه در پیش روی است می گوید: من روزه ام. آنکه در عقب سر است می گوید: من حج و عمره ام. و آنکه در پایین پا است می گوید: من بِر و احسان به برادران مؤمنم. پس آنها به او می گویند: تو کیستی که از همه ما بهتر و خوشروتر و خوشبوتری؟ می گوید: من ولایت آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین (هستم).
    و شیخ صدوق در فضیلت روزه شعبان روایت کرده که هر که نُه روز از آنرا روزه بگیرد منکر و نکیر وقت سئوال به او مهربانی می کنند.
    و از حضرت باقر (ع) روایت شده که برای کسی که شب بیست و سوم ماه رمضان احیاء بدارد و صد رکعت نماز بخواند خداوند هول و هراس از نکیر و منکر را از او برطرف می کند. و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت شده که در خضاب، چهارده خصلت است که یکی از آنها آن است که منکر و نکیر از او حیا می کنند. و دانستی که این، از خواص تربت پاک نجف آنست که حساب منکر و نکیر از کسی که در آن مدفون است؛ ساقط است و برای تأیید آن حکایت زیر را می گویم.
    حکایت:
    علامه مجلسی (رحمه الله علیه) در تحفه از ارشاد القلوب و فرحة الغری نقل کرده که مرد صالحی از اهل کوفه گفت: من در یک شب بارانی در مسجد کوفه بودم. ناگاه دری را که جانب قبر مسلم (ع) است کوبیدند؛ چون در را گشودند جنازه ای را داخل کردند و در صفه ای که در جانب قبر مسلم است گذاشتند. یکی از ایشان را خواب ربود. در خواب دید که دو شخص نزد جنازه حاضر شدند، و یکی به دیگر گفت که ببین ما را با او حسابی هست تا پیش از آنکه از رصافه بگذرد از او بگیریم زیرا پس از آن به نزدیک او نتوانیم رفت. پس بیدار شد و خواب را برای رفیقان خود نقل کرد و در همان ساعت آن جنازه را برداشتند و داخل نجف کردند که از حساب و عذاب نجات یابد.
    قلت ولله در من قال:
    اذا مت فادفنی الی جنب حیدر - ابی شبر اکرم به و شبیر
    فلست اخاف النار عند جواره - و لا اتقی من منکر و نکیر
    فعار علی حامی الحمی و هو فی الحمی - اذا ضل البیدا عقال بعیر(10)
    حکایت:
    از استاد اکبر، محقق بهبهانی (رحمه الله علیه) نقل است که فرمود: در خواب حضرت امام حسین را دیدم گفتم ای سید و مولای من آیا از کسی که در جوار شما دفن شده سئوال می کنند؟ فرمود: کدام ملک است که جرأت این کار را داشته باشد؟
    مؤلف می گوید: که در امثال عرب است که می گویند احمی من مجیر الجراد یعنی فلانی حمایت کردنش از کسی که در پناه او است، بیشتر است از پناه دهنده ملخها؛ و قصه آن چنان است که مردی بادیه نشین از قبیله طی که نامش مدلج بن سوید بود روزی در خیمه خود نشسته بود دید جماعتی از طایفه طی آمدند و جوال و ظرفهائی با خود دارند پرسید چه خبر است؟ گفتند: ملخهای بسیار در اطراف خیمه شما فرود آمده اند. آمده ایم آنها را بگیریم. مدلج که این را شنید برخاست و سوار بر اسب خود شد. نیزه خود را بر دست گرفت و گفت: بخدا سوگند هر کس مزاحم این ملخها شود من او را خواهم کشت. أیکون الجراد فی جواری ثم تریدون اخذه؟ یعنی آیا این ملخها در جوار و پناه من باشند و شما آنها را بگیرید؟ چنین چیزی نخواهد شد و پیوسته از آنها حمایت کرد تا آفتاب گرم شد و ملخها پریدند و رفتند. آن وقت گفت: ملخها از کنار خانه من رفتند دیگر هر کاری که می خواهید بکنید.
    حکایت:
    از کتاب حبل المتین نقل است که میر معین الدین اشرف که یکی از صلحاء خدام روضه رضویه بود نقل کرده که در خواب دیدم که در دارالحفّاظ یا کشیک خانه مبارکه هستم و به جهت تجدید وضو بیرون آمدم پس چون به صفه امیر علی شیر رسیدم، جماعت بسیاری را دیدم که داخل در صحن مطهر شدند و در جلو آنها شخص نورانی، خوش صورت و عظیم الشأنی بود و در دست جماعتی که پشت سر او بودند کلنگها بود، پس همینکه به وسط صحن مقدس رسیدند آن شخص بزرگوار که در جلو آن جماعت بود به آنها گفت این قبر را بشکافید، و این خبیث را بیرون بیاورید و اشاره کرد به قبر مخصوصی پس چون شروع کردند به کندن قبرش، از شخصی پرسیدم که این شخص بزرگوار که امر می فرماید کیست؟ گفت: حضرت امیرالمؤمنین (ع) است.
    پس در این حال دیدم که امام هشتم حضرت رضا (ع) از روضه مبارکه بیرون آمد و خدمت حضرت امیرالمؤمنین رسید و سلام کرد. آن حضرت پاسخ داد.
    پس امام رضا (ع) عرض کرد یا جداه از شما خواهش می کنم که شخصی را که مدفون است ببخشید و عفو فرمائید. فرمود: که می دانی که این فاسق فاجر شرب خمر می کرد؟ عرض کرد: بلی لکن وصیت کرد در وقت مرگ خویش که او را در جوار من دفن کنند. پس ما امیدواریم که شما عفو بفرمائید فرمود: او را به خاطر تو بخشیدم. پس آن حضرت تشریف برد و من از وحشت بیدار شدم و بعضی از خدام آستانه را بیدار کردم و آمدیم به همان موضع که در خواب دیدم. دیدم که قبر تازه ای است که مقداری از خاک آن بیرون ریخته شد.
    پس پرسیدم که صاحب این قبر کیست؟ گفتند: مردی از اتراک است که دیروز در اینجا دفن شده است.
    فقیر گوید که در حکایت تشرف حاج علی بغدادی به خدمت امام عصر ارواحنا فداه و سؤالات او از آن حضرت نقل شده که گفت: به آن حضرت گفتم: سیدنا! صحیح است که می گویند: هر کس امام حسین (ع) را در شب جمعه زیارت کند در امان است؟ فرمود: آری والله، و اشک از چشمان مبارکش جاری شد و گریست.
    گفتم: سیدنا! مسألة.
    فرمود: بپرس.
    گفتم: سنه 1269 هق حضرت امام رضا (ع) را زیارت کردیم و در ورود، یکی از عربهای شروقیه که از بادیه نشینان طرف شرقی نجف اشرف بود ملاقات کردیم و او را مهمانی نمودیم و از او پرسیدیم که چگونه است ولایت حضرت رضا (ع)؟ گفت: بهشت است؛ امروز پانزده روز است که من از مال مولای خود حضرت رضا (ع) خورده ام منکر و نکیر چه حق دارند که در قبر نزد من بیایند؛ گوشت و خون من از طعام حضرت رسیده است. آیا صحیح است، که علی بن موسی الرضا می آید و او را از منکر و نکیر خلاص می کند؟ فرمود: آری والله؛ جد من ضامن آنست.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  21. تشكر

    نرگس منتظر (17-03-2019)

صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi