صفحه 24 از 36 نخستنخست ... 1420212223242526272834 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 231 تا 240 , از مجموع 354

موضوع: تاریخ ادیان و مذاهب جهان ( جلد اول )

  1. Top | #231

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سابقه تاریخی - نژادی و پیشینه عقیدتی آریائی ها؛

    اقوام آریائی به هنگام کوچ از محل اولیه خود راهی ایران و هند شدند. در آثار ودائی وجوه مشترک بسیاری از عقاید آریائیان ایرانی دیده می شود. آسورا در متون ودائی که احترام بسیاری دارد، همان اهورای ایرانی است. سابقه تاریخی وجه مشترک عقیدتی آریائیان هند و ایران به هزار و چهار صد سال ق.م. می رسد. پس از جدائی عقیدتی به تدریج اختلاف دینی و مذهبی حاصل شد. این جدائی باعث گردید که ایرانیان نسبت به خدایان مردم هند که دیوها بودند، ابراز بی میلی و نفرت کنند و در مقابل، هندیان نیز خدایان مردم ایران را پست و زشت شمرند. در ایران، آغاز کار مذهب را باید با ابتدای تاریخ آریائیها در ایران توأم دانست. پیش از ورود آریائی ها به ایران، در این سرزمین اقوامی بومی می زیستند. همچون هند که هنوز هم هستند و طبقه نجسها را تشکیل می دهند... بهر حال در وجود اقوام بومی ایرانی (پیش از هجوم آریائی ها) نمی توان شک کرد، که برخی از خصوصیات نژادی، که هم اکنون در اطراف کرمان وجود دارد، نشان دهنده (یا یادگار) نژاد بومی غیر آریائی است. درباره اقوام بدوی ایران، هیچ اطلاعی در دست نیست و جز به حدس و گمان نمی توانیم قضاوتی بکنیم که مثلاً چون بدوی بوده اند، به فتیشیسم یا انیمیسم یا... معتقد بوده اند، یا در شکل تکامل یافته اش، بت می پرستیده اند و یا به پرستش مظاهر طبیعت می پرداخته اند...
    آریائیان پس از اشغال هند، فرهنگها و تمدنها و نظامهای سیاسی و اجتماعی بزرگ بوجود می آورند که نقطه مقابل مذاهبی است که برادرانشان در ایران ساخته اند، و فرهنگ و تمدنی که آریائیان ایران پدید آورده اند، مغایر فرهنگ و تمدنی است که برادرانشان در هند آفریده اند... آریائیان ایران به سه قوم بزرگ تقسیم می شوند: قسمتی در شرق خراسان سکنی گزیدند و پارتیان را تشکیل دادند. قسمتی دیگر در شمال غربی (آذربایجان تا کردستان) قرار یافتند و به مادها مشهور شدند. و سومین قسمت در اطراف فارس و مرکز و جنوب ماندند و پارسیان خوانده شدند... اگر میان آریائیان اولیه هند و ایران، در ابتدای ورودشان به این دو سرزمین، شباهت هایی بیابیم، عجیب نیست، که هر دو از یک ریشه اند و از یکجا آمده و به سرزمینهای متفاوتی رسیده اند... تاریخ نشان می دهد که مجموعه دستگاه آلهه هند (در مذهب ودا) با مجموعه آلهه مذهب میترائیسم، مشابه است. در هند میترا خداست، و در ایران مهر. در آنجا دیو خداست و در اینجا دیو. و در آنجا و اینجا (هر دو) وارونا خداست. تمام خدایان دو مذهب ودائی (در هند) و مهرپرستی (در ایران پیش از زرتشت) یکی هستند. اساس مهرپرستی یا میترائیسم بر این اعتقاد است که مهر خدای بزرگ است و خدایان دیگر کوچکتر از او. میترائیسم بر اساس پرستش آتش و پرستش قوای طبیعت (مثل باد و طوفان، خرمی و بهار، آسمان و کوه و جنگل و شب و...) و پرداختن به سحر و جادو است که لازمه پرستش قوای طبیعت و اعتقاد به ارواح خبیث و طیب (که دست اندر کار جهانند) است. سحر و جادو عبارت از مجموعه اعمالی است که انسان برای در امان ماندن از ارواح خبیث و جذب ارواح طیب انجام می دهد. مهمترین کار برای گریز و جذب ارواح نیک و بد، قربانی و نذر و حتی جنایات فراوان است، که سحر و جادو همیشه با جنایت همراه بوده است. حتی در قرون وسطی جنازه چهل کودک کمتر از چهل روزه در محراب کلیسائی متروک در ورسای به دست آمد که دلیلی است بر جنایتکاری سحر و جادو، و بر خلاف آنچه جامعه شناسی (مثلاً: دورکیم) ادعا می کند، میان سحر و جادو و دین، هیچ شباهتی نیست، که سحر و جادو جنبه فردی و ضد اجتماعی دارد، و مذهب جنبه اجتماعی و ضد فرد پرستی. این است که جادو (مطرود شرع و دین و وجدان عمومی) همواره پنهانی و مخفیانه در انحراف و گناه زندگی می کند، در حالی که مذهب همیشه اجتماعی بوده و هست...(319)



    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #232

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    دین قدیمی ترین سکنه ایران


    درباره دین قدیمی ترین سکنه ایران اطلاعات مورخین بسیار کم است. آثار باستانی مکشوفه حکایت از اعتقادات کهن این قوم دارد که مثلاً این رب النوع احتمالاً همسری داشته که او نیز رب النوع بوده است که هم شوهر و هم فرزند او محسوب می شده است. این عادات اخلاقی - عقیدتی در غرب آسیا رایج بوده است. ایرانیان و نبطیان این عادت را از ملل بومی به ارث برده بودند. اساس ازدواج بین مادر و پسر را که کمتر سابقه دارد، در همین آئین باید جستجو کرد. و نیز ممکن است که انتساب به مادر که در نزد ایلامی ها و اتروسی ها و مصری ها بسیار معمول بوده، از اینجا ناشی شده باشد. یکی از سرودهای کهن ریگ ودا درباره جمشید (یاما) و خواهرش (یامی) که بشر نخستین اند، اشاره به چنین رسمی دارد.(320)
    یک محقق ایرانی می گوید که از آئین مردم ایران باستان (قبل از زرتشت) مستقیماً چیزی نمی دانیم، آنچه از کتب زرتشتی فهمیده می شود، این که بومیان ایرانی آفتاب و ماه و ستارگان و سایر عوامل طبیعت را می پرستیده اند. می توان حدس زد که زمانی دراز پرستش خدایان هند در این کشور رواج داشته است. یک کتیبه مکشوفه که مربوط به 1400 ق.م. است، نشان می دهد که اسامی خدایان هند مثل میترا، مهر، واندرا، وارونا و... نقش شده است.(321)
    از دیگر طرف، سابقه تاریخی و حضور قوم آریائی در ایران به حدود 5000 سال قبل می رسد. این قوم از نواحی سیبری به سوی ایران حرکت کردند و در نواحی خراسان، همدان، کردستان، آذربایجان و فارس پراکنده شدند و سلسله های پادشاهی پارتی ها، مادها و هخامنشیان و... را بوجود آوردند.(322)
    فلیسین شاله می گوید: اقوام هند و اروپائی که خود را آریا (نجیب زاده) می نامند، خواه از طرف دریای بالتیک آمده باشند و یا از روسیه جنوبی، پیش از آن که گروهی از آنان هند را به تصرف خود در آورند، گروهی به ایران رفتند و بر سکنه بومی ایران که شاید سیاه پوست بودند، تسلط یافتند.(323)
    آریائی ها مردمی بودند که روزگاران بسیار قدیم در سواحل رود سیحون و جیحون و در شمال دریای خزر زندگی می کردند. حدود دو هزار سال قبل از میلاد این قوم که بر اثر کمبود جا و مکان و سختی معیشت و عوامل دیگر، هجرت کردند، گروهی به ایران، گروهی به هند و گروهی به طرف به طرف اروپا رهسپار شدند. نزول آریائی ها به هندوستان 1200 سال ق.م. بود. آنان بازور بر سکنه بومی هند غالب شدند و از وفور نعمت برخوردار گردیدند. آریائی هائی که به ایران روی آورده بودند، با مشکلاتی روبرو شدند، زیرا فلات ایران کم آب بود و تأمین نیازمندیهای آنان با اشکال مواجه شد. گروهی که راهی اروپا شده بودند نیز وضعی مشابه آریائی ها در ایران داشتند. برخی نژاد شناسان معتقدند که اروپائی ها با نژاد هند و اروپائی، هیچگونه شباهتی ندارند. برخی دیگر بر این عقیده اند که نژاد اروپائی محصول خود اروپا است و بعد به جاهای دیگر انتقال یافته است و از جمله به ایران رسیده است، ولی این نظریات تاکنون اثبات نشده است. ناگفته نماند که مهاجرت اقوام آریائی در یک زمان صورت نگرفته، بلکه به دفعات و طی قرنها ادامه داشته است، مثلاً قومی که به طرف جنوب غربی ایران رفته اند، حدود دو هزار سال ق.م. بوده است. این گروه به طرف بین النهرین رفتند و چون افرادی شجاع و سوارانی زبردست بودند، با یک حمله بر ساکنان بومی آن منطقه غالب شدند. این مهاجرتها از دو هزار سال ق.م. تا 600 ق.م. ادامه داشته است. مهاجران آریائی در بین النهرین، سوریه، فلسطین و... بناها و عمارات برای خود می ساختند.
    در حدود 1600 ق.م. بیشتر فلات ایران در تصرف آریائی ها بود که به چندین قبیله بزرگ تقسیم می شدند. بنا به نوشته هرودت و متون اوستا و کتیبه های بدست آمده، داریوش این قبائل را در نقاط مختلف ایران سکونت داده بود:
    1- پارت ها در خراسان، 2- مادها در شمال غربی ایران، 3- پارس ها در جنوب ایران، 4- هیرکانیان در استرآباد، 5- آریان ها در کرانه های رود هریرود، 6- درانگیان در شمال غرب افغانستان، 7- آرخوتیان در کرانه رود هیرمند و قندهار، 8- باکتریان در دامنه های شمال هندوکش تا کرانه های رود جیحون، 9- سغدیها در کرانه های رود سیحون، 10- خوارزمیان در حدود خیوه، 11- ساگارتیان در زاگرس شرقی و 12- مارگیان در ساحل رود مارگوس و اغلب در حوالی مرو زندگی می کردند.(324)
    خاستگاه قوم آریائی و علل مهاجرت و چگونگی آن به سرزمین ایران مورد اختلاف مورخان و محققان تاریخ است. این مطلب که علت اصلی هجرت آنان صرفاً بحران آب و هوای منطقه مسکونی شان بوده، متفق علیه است. آیا آریائیان از شمال آمده اند؟ برخی بر این عقیده اند که مسکن اصلی آنان بیابانهای وسیع خراسان بوده است و بعضی عقیده دارند که از جنوب غربی دریای خزر آمده اند. گروهی دیگر خاستگاه آریائیان را جلگه های جنوب روسیه (سیبری) می دانند. عده ای می گویند که قوم ماد از جنوب روسیه به ایران کوچیده است.(325) عده ای دیگر می گویند که موطن اصلی آنان بابل یا محل دیگری در آسیای غربی بوده است.
    گروهی مدعی اند که این قوم از آسیا به آفریقا مهاجرت کرده و در مصر و لیبی و... منزل گزیده است.
    نلدکه می گوید مردم هند و اروپائی که محل سکونت آنها تا اقصی بلاد اروپا است، از شاخه ایرانی آریان ها هستند. انشعاب این قوم طبق موازین علمی، هشت شعبه می باشد:
    1- آریائی، 2- یونانی و مقدونی، 3- ارمنی، 4- آلبانی، 5- ایتالی، 6- سلتی، 7- ژرمنی (آلمان ها، انگلوساکسنها و...) 8- لیتوانی و اسلاوی موازین زبان شناسی نشان می دهد که این مردمان لااقل 40000 ق.م. در مکانی با هم زندگی می کرده اند و بعد از یکدیگر جدا شده اند. زمان جدائی دقیقاً روشن نیست. محققان از روی حدس می گویند این جدائی حدود 3 الی 4 هزار سال قبل صورت گرفته است. برخی محققان محل سکونت اولیه این هشت شعبه را در شبه جزیره اسکاندیناوی می دانند. برخی دیگر سواحل رود ولگا و دریای بالتیک را گفته اند. محققان مدعی اند آریان ها که یکی از شعب قوم هند و اروپائی اند، به طرف جنوب مهاجرت کرده و باز دچار انشعاب شده اند. آثار تاریخی و ادبی آریان ها از قرن چهاردهم ق.م. آغاز گردیده و بر آثار یونانی و ایتالیائی و شعب دیگر مقدم است. انشعاب دوم آریان ها، شعبه هندی - ایرانی و... را پدید آورد. تاریخ این انشعاب باید در حدود سه هزار سال ق.م. باشد. در حدود 2400 ق.م. آریان های هندی - ایرانی دارای وحدت زبان بوده اند.(326)




    امضاء


  4. Top | #233

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    آریائی ها مردمی بودند که روزگاران بسیار قدیم در سواحل رود سیحون و جیحون و در شمال دریای خزر زندگی می کردند. حدود دو هزار سال قبل از میلاد این قوم که بر اثر کمبود جا و مکان و سختی معیشت و عوامل دیگر، هجرت کردند، گروهی به ایران، گروهی به هند و گروهی به طرف به طرف اروپا رهسپار شدند. نزول آریائی ها به هندوستان 1200 سال ق.م. بود. آنان بازور بر سکنه بومی هند غالب شدند و از وفور نعمت برخوردار گردیدند. آریائی هائی که به ایران روی آورده بودند، با مشکلاتی روبرو شدند، زیرا فلات ایران کم آب بود و تأمین نیازمندیهای آنان با اشکال مواجه شد. گروهی که راهی اروپا شده بودند نیز وضعی مشابه آریائی ها در ایران داشتند. برخی نژاد شناسان معتقدند که اروپائی ها با نژاد هند و اروپائی، هیچگونه شباهتی ندارند. برخی دیگر بر این عقیده اند که نژاد اروپائی محصول خود اروپا است و بعد به جاهای دیگر انتقال یافته است و از جمله به ایران رسیده است، ولی این نظریات تاکنون اثبات نشده است. ناگفته نماند که مهاجرت اقوام آریائی در یک زمان صورت نگرفته، بلکه به دفعات و طی قرنها ادامه داشته است، مثلاً قومی که به طرف جنوب غربی ایران رفته اند، حدود دو هزار سال ق.م. بوده است. این گروه به طرف بین النهرین رفتند و چون افرادی شجاع و سوارانی زبردست بودند، با یک حمله بر ساکنان بومی آن منطقه غالب شدند. این مهاجرتها از دو هزار سال ق.م. تا 600 ق.م. ادامه داشته است. مهاجران آریائی در بین النهرین، سوریه، فلسطین و... بناها و عمارات برای خود می ساختند.
    در حدود 1600 ق.م. بیشتر فلات ایران در تصرف آریائی ها بود که به چندین قبیله بزرگ تقسیم می شدند. بنا به نوشته هرودت و متون اوستا و کتیبه های بدست آمده، داریوش این قبائل را در نقاط مختلف ایران سکونت داده بود:
    1- پارت ها در خراسان، 2- مادها در شمال غربی ایران، 3- پارس ها در جنوب ایران، 4- هیرکانیان در استرآباد، 5- آریان ها در کرانه های رود هریرود، 6- درانگیان در شمال غرب افغانستان، 7- آرخوتیان در کرانه رود هیرمند و قندهار، 8- باکتریان در دامنه های شمال هندوکش تا کرانه های رود جیحون، 9- سغدیها در کرانه های رود سیحون، 10- خوارزمیان در حدود خیوه، 11- ساگارتیان در زاگرس شرقی و 12- مارگیان در ساحل رود مارگوس و اغلب در حوالی مرو زندگی می کردند.(324)
    خاستگاه قوم آریائی و علل مهاجرت و چگونگی آن به سرزمین ایران مورد اختلاف مورخان و محققان تاریخ است. این مطلب که علت اصلی هجرت آنان صرفاً بحران آب و هوای منطقه مسکونی شان بوده، متفق علیه است. آیا آریائیان از شمال آمده اند؟ برخی بر این عقیده اند که مسکن اصلی آنان بیابانهای وسیع خراسان بوده است و بعضی عقیده دارند که از جنوب غربی دریای خزر آمده اند. گروهی دیگر خاستگاه آریائیان را جلگه های جنوب روسیه (سیبری) می دانند. عده ای می گویند که قوم ماد از جنوب روسیه به ایران کوچیده است.(325) عده ای دیگر می گویند که موطن اصلی آنان بابل یا محل دیگری در آسیای غربی بوده است.
    گروهی مدعی اند که این قوم از آسیا به آفریقا مهاجرت کرده و در مصر و لیبی و... منزل گزیده است.
    نلدکه می گوید مردم هند و اروپائی که محل سکونت آنها تا اقصی بلاد اروپا است، از شاخه ایرانی آریان ها هستند. انشعاب این قوم طبق موازین علمی، هشت شعبه می باشد:
    1- آریائی، 2- یونانی و مقدونی، 3- ارمنی، 4- آلبانی، 5- ایتالی، 6- سلتی، 7- ژرمنی (آلمان ها، انگلوساکسنها و...) 8- لیتوانی و اسلاوی موازین زبان شناسی نشان می دهد که این مردمان لااقل 40000 ق.م. در مکانی با هم زندگی می کرده اند و بعد از یکدیگر جدا شده اند. زمان جدائی دقیقاً روشن نیست. محققان از روی حدس می گویند این جدائی حدود 3 الی 4 هزار سال قبل صورت گرفته است. برخی محققان محل سکونت اولیه این هشت شعبه را در شبه جزیره اسکاندیناوی می دانند. برخی دیگر سواحل رود ولگا و دریای بالتیک را گفته اند. محققان مدعی اند آریان ها که یکی از شعب قوم هند و اروپائی اند، به طرف جنوب مهاجرت کرده و باز دچار انشعاب شده اند. آثار تاریخی و ادبی آریان ها از قرن چهاردهم ق.م. آغاز گردیده و بر آثار یونانی و ایتالیائی و شعب دیگر مقدم است. انشعاب دوم آریان ها، شعبه هندی - ایرانی و... را پدید آورد. تاریخ این انشعاب باید در حدود سه هزار سال ق.م. باشد. در حدود 2400 ق.م. آریان های هندی - ایرانی دارای وحدت زبان بوده اند.(326)




    امضاء


  5. Top | #234

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اعتقادات خاص اقوام آریائی

    اقوام آریائی ایران دین واحدی نداشتند، مثلاً سکاها اعتقادات خاص خود را داشتند و پارت ها عقاید ویژه خودشان را دارا بودند. و عقاید این دو قبیله با عقاید اقوام شرق ایران اختلاف اساسی داشت. در نزد ایرانیان باستان (قبل از زرتشت) مهر یا میترا، خداوند بود و مالک چراگاههای وسیع و نگهبان خستگی ناپذیر. میترا پرستان بر این باور بودند که از دید او چیزی پنهان نیست، زیرا میترا چشم روز و خورشید افول ناپذیر است. میترا همه جا حاضر و هزار گوش و هزاران چشم دارد. میترا نسبت به بداندیشان و پلیدان و عهد شکنان بسیار قهار و بیرحم است و نسبت به نیکان و ستایشگران بسیار مهربان است و میترا پرستان از نعمت فراوان برخوردار می شوند. دو فرشته به نامهای راشنو و سرائوشا زیر فرمان میترا هستند که مجازات گناهکاران را بر عهده دارند. و در مقابل خدا و ملکوت (روشنائی و فراوانی)، تاریکی و پلیدی قرار دارد که در آن دیوان فرمانروائی دارند.
    اعتقاد به قوای دو گانه از خصوصیات ایرانیان باستان بوده است. آنان به سرنوشت انسان پس از مرگ ایمان داشتند و معتقد بودند که مردمان باایمان در آخرت پاداش خواهند یافت و از سعادت سرمدی برخوردار خواهند شد.(327)
    بنا به نوشته محققان، ایرانیان باستان (قبل از زرتشت) علاوه بر اعتقاد به تعدد خدایان، به خدای خدایان یا ایزد ایزدان نیز باور داشتند و از میان همه آنان خدایان به آگنی خدای آتش و ایندرا خدای طبیعت و رعد و برق و میترا خدای نور و خورشید، و وارونا خدای آسمان، و آناهیتا خدای آب ایمان داشتند.
    ایرانیان از عهد باستان نسبت به آتش یک نوع احترام ویژه ای قائل بودند. آتش، آیتی و مظهری از آگنی بود، لذا آن را ستایش می کردند. و فروزندگان آتش را که به منزله روحانیون بودند، به نام اتربانان یا آذربانان می خواندند. ایرانیان باستان دیگر مظاهر طبیعت را نیز می پرستیدند. ایرانیان باستان به شعار پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک (قبل از زرتشت) ایمان داشتند و به آن عمل می کردند. طبق مدارک موجود، در ایران قدیم چند پیامبر بودند که به زرتشت ملقب بودند. زرتشت در نزد آنان به معنای ستاره طلائی بود. آنان احکام و تعالیمی مشابه آنچه بعدها زرتشت آورد، در میان خود داشتند. ولی مردم عصر هخامنشیان این نام را فقط به آخرین پیامبر این گروه که در عصر هخامنشی زندگی می کرد، اختصاص داده بودند.(328)




    امضاء


  6. Top | #235

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مذهب مردم عیلام


    مذهب اقوام جنوب ایران (عیلام) عمدتاً بت پرستی بود. سرزمینی که در تاریخ سیاسی ایران، دولت عیلام خوانده می شد، عبارت بود از ولایات: خوزستان، لرستان، پشت کوه، کوههای بختیاری که از غرب به دجله و از شرق به فارس و از شمال به بابل و همدان و از جنوب به خلیج فارس تا بوشهر امتداد داشت. لغت عیلام به معنای کوهستان است. قوم عیلامی در چهار هزار سال قبل دارای تمدنی بسیار درخشان بوده است. آثار باستانی مکشوفه مبین این واقعیت است.(329)
    مذهب مردم عیلام به درستی روشن نیست. آنچه مسلم است، این که عیلامی ها از نظر معتقدات مانند مذهب سومری ها جهان را پر از ارواح و اشکال می دانستند و بر این باور بودند که ارواح در مکان تاریک جنگل سکنی دارند و رب النوع آنها شوشیناگ نام داشت.
    فقط پادشاه و کاهنان حق داشتند در مکان مقدس حضور یابند. آنان به شش رب النوع دیگر با رب النوع اصلی اعتقاد داشتند. یکی از این رب النوع ها امن کیبرا نام داشت که شاید نام همان رب النوع یونانی ها باشد.
    عیلامی ها روزهای مهم و ایام جشن پیروزی ها مجسمه ها و تماثیل را از مخفیگاه بیرون می آوردند و مؤمنین نسبت به آنها ادای احترام نموده و پرستش می کردند.
    روحانیون ایران باستان؛
    کاهنان و خادمان ارباب انواع مانند کاهنان بابل مردمی با اقتدار و ثروتمند بودند.(330) روحانیون کارشان سرکیسه کردن عوام و اعمال سحر و جادو و اوراد و اذکار ساختگی بود.




    امضاء


  7. Top | #236

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    میترائیسم یا مهرپرستی باستان؛

    تاریخچه و عقاید


    یکی از ادیان پر سابقه در میان مردم ایران باستان، آئین مهرپرستی بود. این آئین را آریاها با خود به ایران آوردند، آنگونه که به هند نیز بردند. این آئین به مدت دو هزار سال دیگر آئینها را تحت الشعاع خود قرار داد و بر ادیان یهود، مسیح و زرتشت تأثیر بسیار گذاشت.(331)
    مهرپرستان هر سال در ماه مهر گاوی را زینت کرده و با جلال و جبروت به میدان آورده، آن را ذبح می کردند.
    پس از عزاداری گوشت گاو را پخته و می خوردند. فلسفه این کار این بود که می خواستند از وجود معبود در آنان چیزی بماند تا آنها را به سوی معبود راهنمائی کند. و این همان کاری است که مسیحیان می کنند؛ یعنی خوردن نان فطیر و شراب به معنای خون و گوشت عیسی (علیه السلام) که عشاء ربانی نام دارد. هندیان نیز هنوز احترام گاو را دارند.(332)
    یک مورخ ارمنی در تاریخ ارامنه آورده است که سرود واهاگون (مهر) از افسانه های ملی ارامنه است. این مورخ ارمنی که در قرن چهارم میلادی می زیست، می گوید: آسمان و زمین در درد زایمان بودند. دریای شفق گون و خورشید عالمتاب نیز درد می کشیدند. نی قرمز نیز در دریای شفق گون درد می کشید. از آن نی شعله آتشی برخاست و دود بلند شد.
    شعله آتش آن نی را احاطه کرده بود و... واهاگون متولد شد و با اسب آتشین خود به آسمان بالا رفت. تو ای آرارات! سر فرو آور، زیرا واهاگون می آید. آسمان و زمین و دریای شفق گون این مژده را به تو می دهند.
    در ارمنستان به نام او هیکلی نصب کرده اند که به اطاق واهاگون موسوم است.(333) با اینکه بین روحانیون کلدانی که معرف عقاید و مراسم مذهب بوند با روحانیون آئین مهر پرستی اختلاف و تغییر اساسی وجود داشت (قرن اول و دوم ق.م.)، در عین حال در مراسم و اعمال مذهبی مهرپرستی تغییر صورت نگرفت و سادگی اولیه خود را همچنان حفظ کرد. مراسم مذهبی مهرپرستی عاری از تزئین و آرایش معمول بود.
    مؤمنان به این آئین، مراسم مذهبی را در غارها به جای می آوردند و معابد خود را نزدیک چشمه ها و یا آب روان قرار می دادند تا غسل تعمید آسان تر انجام گیرد. رومیان و یونانیان و... که تحت تأثیر آئین مهرپرستی قرار گرفته بودند، در داخل معبد و در انتهای آن، مجسمه یا حجاری برجسته مهر را نشان می دادند که در حال کشتن گاو است و از بدن آن انواع نباتات می روید.(334) یکی از شاهدان عهد عتیق که هشتاد سال پس از حضرت عیسی (علیه السلام) می زیسته است، میترا را این گونه تعریف می کند: خدائی که زیر صخره غارهای ایرانی چمباتمه زده، شاخهای سرکش خود را می گرداند و باز می گرداند. بنابراین ظهور اولیه میترا در غاری از کوه بوده است. از این رو پیروان میترا معبدهای مهری را در مغاره های کوه یا در دل دخمه ها بر پا کرده و در آنجا به مراسم عبادت او قیام می کردند. تصویر مهر در پیکر جوانی نشان داده می شود که کلاه بلند مخروطی شکل که نوک آن به جلو خم شده، پوشیده و موهای پریشان گرداگرد صورت او را در بر گرفته و خنجری در پهلوی گاو نری فرو می کند.(335)
    اساس مهرپرستی یا میترائیسم؛

    ... اساس مهرپرستی یا میترائیسم بر این اعتقاد است که مهر خدای بزرگ است و خدایان دیگر کوچکتر از او. متیرائیسم براساس پرستش آتش و پرستش قوای طبیعت، مثل باد و طوفان، خرمی و بهار، آسمان و کوه و جنگل و شب و... پرداختن به سحر و جادو است که لازمه پرستش قوای طبیعت و اعتقاد به ارواح خبیث و طیب که دست اندرکار جهان اند، است...(336)
    جادو اساس میترائیسم؛
    یکی از اصول میترائیسمی... سحر و جادو است. میترائیسم براساس پرستش آتش و مهر است. و مهر یعنی خدائی که در خورشید جای دارد، نه خود خورشید؛ و اصالت را از آن جادوگر می داند.
    یعنی ممکن نیست در جامعه ای جادوگری باشد، اما جادوگر نباشد.
    آن که ذوق و استعداد و هوش بیشتری داشته باشد، با مطالعه و علم نمی تواند (تنها به این دلایل) بر جای جادوگر تکیه بزند، که جادوگری و مذاهب قدیم به صورت سازمان رسمی ارثی اداره می شدند و جادوگران متولی امور دینی بودند و رابطه های انسان و خدا... ارزش مقام هر جادوگر به تقوی و علم نبود، بلکه در خون و ذاتش بود که ارث می برد و برای فرزندش به میراث می گذاشت، و برای دیگران (هر چه باهوش تر و بهتر) ممکن نبود که به چنان مقامی برسند...(337)

    روحانیون مهرپرستی؛ ریشه های تاریخی آئین

    در میترائیسم، اصالت از آن مغان و روحانیان وابسته به مذهب مهرپرستی بود...
    که برای انجام اعمال مذهبی، نیروی بسیار زیادی داشتند، و مردم بی اعتقاد به انها و فضیلتشان (!) نیز ناگزیر از تقلید و متابعتشان بودند، چرا که کار دینشان منحصراً به دست مغان بوده و مغان چون دین را در انحصار داشتند، می توانستند به اقتضای مصالحشان آن را تعبیر و تفسیر کنند. مثلاً یکی از وسائل درآمدشان، قربانی بود (همچنان که در مذهب ودا بود و بودا لغوش کرد) که فراوان بود و از بزرگترین راههای امرار معاششان... قربانی برای مردم نبود؛ برای خود خدا بود و اجرا کننده مراسم قربانی و حامل قربانی به بارگاه خداوندی جز مغ نمی توانست کسی دیگر باشد... در مهرپرستی نیز مغان یا کارتان ها بزرگترین نیروی حاکم بر قبایل آریائی بودند...(338)
    میترا در ادیان دیگر؛

    دایره نفوذ میترا فراتر از ادیان ایرانی - هندی است. مهر یا میترا از خدایان مشترک ایرانیان و هندیان بوده است. او خدای روشنائی و حافظ نظم جهان و مدافع حق و حقیقت و ضامن تعهدات و سوگندها است. میترا نگهبان جهان و طرفدار کائنات است. میترا در نبرد انسان بادواها (یوها) یعنی در مبارزه با بی نظمی و ستمگری و بد طینتی، یاور انسان است. میترا جنگاوری نیرومند و در عین حال ناجی انسان و راهنمای او پس از مرگ است. در اواسط قرن اول ق.م. آئین مهرپرستی در ایتالیا راه یافت و در غرب نفوذ وسیعی یافت. اما میترای صادراتی یا میترای اوستا تفاوت فاحشی داشت؛ میترا در بابل خدای خورشید بود و در آسیای صغیر به هلیوس پیوست و با خدایان یونان درآمیخت و سرانجام خدای خورشید لقب یافت. میترا خدای نجات دهنده و قهرمان پرقدرت گردید که ایمان به او باعث رهائی می شد و در افکار جای یافت. میترا در زندگی پس از مرگ قادر به یاری انسان است، میترا واسطه میان انسان و خدا است و سرمشق مؤمنان. این میترا در کشورهای غربی مقامی ارجمند یافت. بدنیسان، میترای آریائی با عقاید ایرانی - هندی - یونانی و رومی در آمیخت و سرانجام ترکیب مزدائی گرفت. مهرپرستی پر از اسرار مذهبی است که با اعمال عبادی و مراسم پیچیده می تواند راه نجات پیروان خود را نشان دهد.(339)
    افسانه پیدایش میترا؛ تبلیغات مهرپرستی

    میترا از سنگی بوجود آمد، و به محض تولد، مورد پرستش شبانان قرار گرفت. آنگاه با خورشید هماهنگ گردید و یک گاو نر وحشی (ورزو یا ورزا) را به دام انداخت. مهر، گاو وحشی را به درون غاری کشاند و آن را در آن غار به زنجیر کشید. گاو از غار فرار کرد.
    به فرمان خورشید، کلاغ گاو را کشت. از درون گاو خوشه گندم و درخت انگور روئید. کژدم و افعی و مورچه به خوردن اعضای تناسلی گاو پرداختند. میترا به آسمان عروج کرد. بار دیگر به زمین برگشت و به مردگان نیروی قیام و رستاخیز داد، خوبان را از بدان جدا کرد. نیکوکاران را از بدکاران جدا کرد. آنگاه گاوی را ذبح کرد و با شیره مقدس درآمیخت و به دست عادلان قوم داد. هر کس از این مشروب بنوشد، جاودانه خواهد شد.(340)
    تبلیغات مهرپرستی؛
    مهرپرستان در سال اول میلاد علناً به تبلیغ عقاید خود پرداختند و آئین مهرپرستی به سرعت رواج یافت. در سال 68 میلادی این آئین به اروپای مرکزی راه یافت و در سال 107 میلادی تا شمال بالکان پیش رفت. در سال 148 در رومانی طرفدارانی پیدا کرد. در ایتالیا، آلمان، اطریش و فرانسه آثاری از میترا پرستی دیده می شود. در روم امپراطوران به آئین میترا گرویدند. در ارتش یونان مهرپرستی نفوذ یافت، زیرا سربازان یونانی میترا را مظهر خدای جنگجویان و پهلوانان می شناختند(341).





    امضاء
    امضاء


  8. Top | #237

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    تاریخچه و عقاید


    یکی از ادیان پر سابقه در میان مردم ایران باستان، آئین مهرپرستی بود. این آئین را آریاها با خود به ایران آوردند، آنگونه که به هند نیز بردند. این آئین به مدت دو هزار سال دیگر آئینها را تحت الشعاع خود قرار داد و بر ادیان یهود، مسیح و زرتشت تأثیر بسیار گذاشت.(331)
    مهرپرستان هر سال در ماه مهر گاوی را زینت کرده و با جلال و جبروت به میدان آورده، آن را ذبح می کردند.
    پس از عزاداری گوشت گاو را پخته و می خوردند. فلسفه این کار این بود که می خواستند از وجود معبود در آنان چیزی بماند تا آنها را به سوی معبود راهنمائی کند. و این همان کاری است که مسیحیان می کنند؛ یعنی خوردن نان فطیر و شراب به معنای خون و گوشت عیسی (علیه السلام) که عشاء ربانی نام دارد. هندیان نیز هنوز احترام گاو را دارند.(332)
    یک مورخ ارمنی در تاریخ ارامنه آورده است که سرود واهاگون (مهر) از افسانه های ملی ارامنه است. این مورخ ارمنی که در قرن چهارم میلادی می زیست، می گوید: آسمان و زمین در درد زایمان بودند. دریای شفق گون و خورشید عالمتاب نیز درد می کشیدند. نی قرمز نیز در دریای شفق گون درد می کشید. از آن نی شعله آتشی برخاست و دود بلند شد.
    شعله آتش آن نی را احاطه کرده بود و... واهاگون متولد شد و با اسب آتشین خود به آسمان بالا رفت. تو ای آرارات! سر فرو آور، زیرا واهاگون می آید. آسمان و زمین و دریای شفق گون این مژده را به تو می دهند.
    در ارمنستان به نام او هیکلی نصب کرده اند که به اطاق واهاگون موسوم است.(333) با اینکه بین روحانیون کلدانی که معرف عقاید و مراسم مذهب بوند با روحانیون آئین مهر پرستی اختلاف و تغییر اساسی وجود داشت (قرن اول و دوم ق.م.)، در عین حال در مراسم و اعمال مذهبی مهرپرستی تغییر صورت نگرفت و سادگی اولیه خود را همچنان حفظ کرد. مراسم مذهبی مهرپرستی عاری از تزئین و آرایش معمول بود.
    مؤمنان به این آئین، مراسم مذهبی را در غارها به جای می آوردند و معابد خود را نزدیک چشمه ها و یا آب روان قرار می دادند تا غسل تعمید آسان تر انجام گیرد. رومیان و یونانیان و... که تحت تأثیر آئین مهرپرستی قرار گرفته بودند، در داخل معبد و در انتهای آن، مجسمه یا حجاری برجسته مهر را نشان می دادند که در حال کشتن گاو است و از بدن آن انواع نباتات می روید.(334) یکی از شاهدان عهد عتیق که هشتاد سال پس از حضرت عیسی (علیه السلام) می زیسته است، میترا را این گونه تعریف می کند: خدائی که زیر صخره غارهای ایرانی چمباتمه زده، شاخهای سرکش خود را می گرداند و باز می گرداند. بنابراین ظهور اولیه میترا در غاری از کوه بوده است. از این رو پیروان میترا معبدهای مهری را در مغاره های کوه یا در دل دخمه ها بر پا کرده و در آنجا به مراسم عبادت او قیام می کردند. تصویر مهر در پیکر جوانی نشان داده می شود که کلاه بلند مخروطی شکل که نوک آن به جلو خم شده، پوشیده و موهای پریشان گرداگرد صورت او را در بر گرفته و خنجری در پهلوی گاو نری فرو می کند.(335)






    امضاء


  9. Top | #238

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اساس مهرپرستی یا میترائیسم؛


    ... اساس مهرپرستی یا میترائیسم بر این اعتقاد است که مهر خدای بزرگ است و خدایان دیگر کوچکتر از او. متیرائیسم براساس پرستش آتش و پرستش قوای طبیعت، مثل باد و طوفان، خرمی و بهار، آسمان و کوه و جنگل و شب و... پرداختن به سحر و جادو است که لازمه پرستش قوای طبیعت و اعتقاد به ارواح خبیث و طیب که دست اندرکار جهان اند، است...(336)
    جادو اساس میترائیسم؛
    یکی از اصول میترائیسمی... سحر و جادو است. میترائیسم براساس پرستش آتش و مهر است. و مهر یعنی خدائی که در خورشید جای دارد، نه خود خورشید؛ و اصالت را از آن جادوگر می داند.
    یعنی ممکن نیست در جامعه ای جادوگری باشد، اما جادوگر نباشد.
    آن که ذوق و استعداد و هوش بیشتری داشته باشد، با مطالعه و علم نمی تواند (تنها به این دلایل) بر جای جادوگر تکیه بزند، که جادوگری و مذاهب قدیم به صورت سازمان رسمی ارثی اداره می شدند و جادوگران متولی امور دینی بودند و رابطه های انسان و خدا... ارزش مقام هر جادوگر به تقوی و علم نبود، بلکه در خون و ذاتش بود که ارث می برد و برای فرزندش به میراث می گذاشت، و برای دیگران (هر چه باهوش تر و بهتر) ممکن نبود که به چنان مقامی برسند...(337)




    امضاء


  10. Top | #239

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    روحانیون مهرپرستی؛ ریشه های تاریخی آئین

    در میترائیسم، اصالت از آن مغان و روحانیان وابسته به مذهب مهرپرستی بود...
    که برای انجام اعمال مذهبی، نیروی بسیار زیادی داشتند، و مردم بی اعتقاد به انها و فضیلتشان (!) نیز ناگزیر از تقلید و متابعتشان بودند، چرا که کار دینشان منحصراً به دست مغان بوده و مغان چون دین را در انحصار داشتند، می توانستند به اقتضای مصالحشان آن را تعبیر و تفسیر کنند. مثلاً یکی از وسائل درآمدشان، قربانی بود (همچنان که در مذهب ودا بود و بودا لغوش کرد) که فراوان بود و از بزرگترین راههای امرار معاششان... قربانی برای مردم نبود؛ برای خود خدا بود و اجرا کننده مراسم قربانی و حامل قربانی به بارگاه خداوندی جز مغ نمی توانست کسی دیگر باشد... در مهرپرستی نیز مغان یا کارتان ها بزرگترین نیروی حاکم بر قبایل آریائی بودند...(338)




    امضاء


  11. Top | #240

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    میترا در ادیان دیگر؛

    دایره نفوذ میترا فراتر از ادیان ایرانی - هندی است. مهر یا میترا از خدایان مشترک ایرانیان و هندیان بوده است. او خدای روشنائی و حافظ نظم جهان و مدافع حق و حقیقت و ضامن تعهدات و سوگندها است. میترا نگهبان جهان و طرفدار کائنات است. میترا در نبرد انسان بادواها (یوها) یعنی در مبارزه با بی نظمی و ستمگری و بد طینتی، یاور انسان است. میترا جنگاوری نیرومند و در عین حال ناجی انسان و راهنمای او پس از مرگ است. در اواسط قرن اول ق.م. آئین مهرپرستی در ایتالیا راه یافت و در غرب نفوذ وسیعی یافت. اما میترای صادراتی یا میترای اوستا تفاوت فاحشی داشت؛ میترا در بابل خدای خورشید بود و در آسیای صغیر به هلیوس پیوست و با خدایان یونان درآمیخت و سرانجام خدای خورشید لقب یافت. میترا خدای نجات دهنده و قهرمان پرقدرت گردید که ایمان به او باعث رهائی می شد و در افکار جای یافت. میترا در زندگی پس از مرگ قادر به یاری انسان است، میترا واسطه میان انسان و خدا است و سرمشق مؤمنان. این میترا در کشورهای غربی مقامی ارجمند یافت. بدنیسان، میترای آریائی با عقاید ایرانی - هندی - یونانی و رومی در آمیخت و سرانجام ترکیب مزدائی گرفت. مهرپرستی پر از اسرار مذهبی است که با اعمال عبادی و مراسم پیچیده می تواند راه نجات پیروان خود را نشان دهد.(339)





    امضاء


صفحه 24 از 36 نخستنخست ... 1420212223242526272834 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi