صفحه 30 از 36 نخستنخست ... 20262728293031323334 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 291 تا 300 , از مجموع 354

موضوع: تاریخ ادیان و مذاهب جهان ( جلد اول )

  1. Top | #291

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ... اما شمار اعمال و داوری بین کارهای زشت و نیکو. از همان کتاب بطور مبهم چنین بر می آید که اندکی بعد از مرگ محاکمه مرده آغاز می شود و سرنوشت روان او از آن پس معلوم خواهد گردید تا آنکه روز رستاخیز در آخر الزمان بر پا شود. البته آیات گاتها در این باب بسیار مبهم و مجمل است و آن را می توان چنین تفسیر کرد که هر روان خواه خوب یا بد باید در روز قیامت از فراز پل جدا کننده (چینوات) عبور کند. این پل بر روی دوزخ قرار دارد و یک جانب آن به دروازه بهشت منتهی می گردد. در روی این پل نامه اعمال آن روح خوانده می شود و سراسر کارهای او را در دوکفه ترازو می گذارند که شاهین آن در دست اهورا مزدا است. اگر کفه حسنات بر کفه سیئات بچربد. هر آینه آن روان بسوی بهشت می خرامد. ولی اگر کفه سیئات فزونی گیرد، او را به قعر دوزخ می افکنند. نیکوکاران به هدایت زرتشت از آن پل بسلامت و آسانی می گذرند، ولی بدکاران راهی و مفری جز فرو افتادن به اعماق هاویه ندارند. زرتشت می گوید:
    اراده آدمی تنها عامل تعیین سرنوشت نهائی اوست و بس.
    وی درباره شر ابدی چنین گفته است:
    روان ناپاک یا نفس پلید انسان هنگامی که به پل (جدا کننده) چینوات می رسد، دچار شکنجه و عذاب خواهد گردید و جاویدان در خانه دروغ زندان خواهد بود.
    گمراهان خطاکار که در برابر وجدان خود محکوم به گناهند، به پای خود به سوی سرنوشت خود می روند.





    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #292

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    بر حسب گاتها دوزخ یا خانه دروغ مکانی است که به نام جایگاه ناخوشی نامیده می شود. در آنجاست که پندار نابکار و اندیشه های نادرست جای دارند. سرزمینی است که بوئی گند از آن بر می خیزد و پر است از چرکی و پلیدی و در اعماق ظلمانی آن فریاد شیون و ناله غم به گوش می رسد و هر کس که در آنجا بیفتد، تنها به شکنجه ابدی معذب است. بر خلاف راستکاران که در آن سوی پل در خانه نغمات که به گفته گاتها بهشت برین است، جای می گزینند و آن مکان، جایگاه خوشی است و سرزمین اندیشه های سخن و پندارهای پسندیده که آفتاب در آنجا هیچگاه غروب نمی کند و نیکوکاران در آنجا از برکات و طیبات روحانی برخوردارند و با یاران و هم نشینان سعادتمند، روزگار می گذرنند.
    از سخنان زرتشت چنین مستفاد می شود که وی از روی دل و خلوص جان ایمان داشته است که دین بهی و آئین مزدا عاقبت پیروان و گرویدگان بسیار خواهد داشت و سرانجام بر عامل شر و اهریمن چیره و کامیاب خواهد گردید و امیدوار بوده است که برخی از پیروان اهورا مزدا مانند خود او بعدها برای نجات و رهبری فرزندان آدم خواهند آمد. وی نجات دهندگان آینده را سااوشیان سو شیانت ( سیاوش) نامیده است. با آنکه زرتشت شک نداشته است که اهورا مزدا آخرالامر کامیاب و فیروز است، مع ذلک کی گوید مبادا این مردم که شاهد منازعه و جدال بین راستی و دروغ هستند، راستی را فروهشته و دروغ را برگزینند.(447)






    امضاء



  4. Top | #293

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    الف: نیایش در آتشکده؛


    پاکی آتش و حفظ آن از لوث کدورات و پلیدیها یکی از رسوم مهمه زرتشتیان است. مقدس ترین آتش آن است که از شانزده آتش جداگانه ترکیب شده باشد که هر کدام از آنها به نوبت در ضمن یک سلسله عبادت مفصل و تشریفات طولانی مرتبه تقدیس حاصل کرده اند. از جمله آداب طهارت آتش آن است که چند شاخه هیزم از چوب صندل معطر تراشیده و توده می کنند و بر فراز شراره، بدون آنکه آن را لمس کنند، قاشقی فلزی نگاه می دارند که روزنی کوچک در میان آن است و در آن نیز خرده ریزه چوب صندل ریخته اند، پس آنگاه آن توده چوبهای مقدس را مشتعل می سازند و به قرائت دعاها و سرودها مشغول می شوند.این عمل را نود و یک بار تکرار می کنند. آتشهای دیگری نیز هستند که اصل هر یک از آنها از درخشش برق یا از سایش سنگ چخماق یا از آتش مخصوص معابد و بت خانه ها و محل تعریق و خانه های مقدسان و ابرار روشن شده و هر یک در درجات قدس و طهارت مختلف جمع کرده اند، در کوره مقدسی در آتشخانه افروخته می شود و موبدان از شانزده آتش مطهر که موبدان در حالی که به پارچه لطیفی دهان خود را بسته اند و از دور تنفس می کنند، آن را مشتعل می سازند. آتشدان در مرکزیت اطاق اندرونی است و پر از خاکستر و در آنجا یک چهار پایه سنگی قرار داده اند و به تناوب موبدان آن را با قطعات چوب صندل تازه و فروزان می کنند و همواره دستمال بر دهان بسته اند که مبادا دم ایشان به آتش پاک دمیده شود و آنرا پلید سازد و همچنین در برابر آن آخشیج ایزدی از سرفه و عطسه اجتناب دارند. افراد زرتشتی در هر وقت روز بخواهند، می توانند منفرداً بدرون آتشکده بروند. قبل از ورود به معبد، دست و روی خود را با آب شسته و قسمتی از اوستا را تلاوت می کنند و دعا می خوانند. سپس کفشها را از پا بیرون آورده و به اطاق معبد داخل می شوند و در برابر آتش دان مقدس نماز برده و هدیه و نیازی با مقداری چوب صندل به موبد تقدیم می دارند و در برابر، یک چمچه از خاکستر مقدس از دست او می ستانند. آن خاکستر قدوسی را به نیت کسب فیض و برکت به صورت و چشم خود می مالند. سپس به سوی آتش به تعظیم خم شده و نماز و دعا می خوانند و در همه حال آن آتش را رمز و نشانه ملکوت الهی می دانند نه عین ذات ربوبی. آنگاه آهسته رو به قهقرا رفته به کفش کن می رسند و به خانه خود باز می گردند. مهم ترین زیارت آتشکده در روز نوروز است. در آن روز زرتشتیان بامدادان از بستر برخاسته و بدن را شستشو می دهند و جامه نو بر تن کرده به آتشکده می روند. مراسم نیایش را بجا می آورند. آنگاه صدقات و بریات به فقرا می دهند. تمام اوقات آن روز مقدس را به دید و بازدید دوستان و تبادل شاد باش و تقدیم تهنیت و جشن و سرور می گذرانند(448)





    امضاء



  5. Top | #294

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ب: روحانیت زرتشت؛

    اداره زندگی مذهبی زرتشتیان بر عهد موبدان یعنی طبقه روحانیان ایشان است که به وراثت از دیرباز و از پدران و نیکان مجوس خود را محفوظ داشته اند و پیشوایان بزرگ را دستور می گویند و غالباً ایشان مردمی تحصیل کرده و تربیت شده اند. اما وظیفه افروختن آتش مقدس در آتشکده بر عهده جماعتی خاص است که آنها را موبدگویند. آنها بایستی همیشه بدقت رسوم دینی و آداب تطهیر و تغسیل را رعایت نمایند. این موبدان قسمت عمده اوستا را از بردارند و بدون اینکه معمولاً معانی متن آن کتاب را بدرستی بفهمند( زیرا زبان اوستا اکنون جزو السنه مرده قرار دارد) الفاظ آن را تکرار می کنند. دیگر عوام زرتشتیان نیز مانند آنها بعضی آیات و جزوات اوستا را از حفظ داشته و در هنگام انجام مناسک دینی می خوانند(449)





    امضاء



  6. Top | #295

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ج: اعیاد و مراسم؛


    آئین زرتشتیان غالباً مبتنی بر مذهب اوستائی اعصار اخیر است و سادگی و بساطت ابتدائی زمان زرتشت را از دست داده است. این نکته از مطالعه رسوم و جشنهای سالیانه که آنها به عمل می آورند، بخوبی مشهود می شود. از آن جمله، ایشان را عیدی مخصوص پرستش و نیاش مهر (میترا) است که در آن روز خدای آفتاب به پرستندگان خود راستی و مهربانی و پاکی ضمیر و روشنائی دل عطا می فرماید.
    جشن بزرگتر و مهمتر آن است گه در فروردین گرفته می شود و آن را به نام خدائی که بر ارواح گذشتگان (فره وش ها) نظر دارد، بر پا می سازند. این جشن مدت ده روز به طول می انجامد. گویند که در این مدت فره وش ها به دیدار بازماندگان و فرزندزادگان خود می آیند. از این رو برای شادباش و خیر مقدم آنها در روی کوههای یا در برابر برج خاموشان تشریفات خاصی بجا می آورند. جشن دیگری ویژه و هومنه ( بهمن) است که حافظ جانوران نیک و دواب سودمند است. در آن هنگام زرتشتیان به حیوانات مفید بی آزار نوازشهایی می کنند. زرتشتیان جشنهای عدیده به نام هر یک از عوامل و عناصر آفرینش یعنی آسمان و زمین و آب و نباتات و حیوانات و آدمیان بر پا می دارند. (450)



    امضاء



  7. Top | #296

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ه:آتش مقدس؛

    فروغی پدید آمد از هر دو سنگ - دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
    نشد مار کشته و لیکن ز راز - پدید آمد آتش از آن سنگ باز
    که او را فروغی چنین هدیه داد - همی آتش آنگاه فیله نهاد
    بگفتا فروغی است این ایزدی - پرستید باید اگر بخردی(451)
    کرتیر هیربد و موبد بزرگ که سی سال رهبری روحانی را در سلطنت شاپور اول هرمز اول و بهرام دوم بر عهد داشت، می گوید: آئین مزدائی با دست من تحکیم یافت و مردان فرزانه بدست من تنبیه شدند و یا با اعتراف به خطای خویش، گناهانشان بخشوده شد. آتشکده ها بدست من ایجاد شد و مغان بر آنها گماشته شدند. به فرمان آفریدگار، منصب پادشاهان را تأئید نمودم؛ و در سراسر ایران آتشکده های متعددی ساخته شد. و ازدواج با اقارب دوباره ممنوع گردید. به هر جا که ارتش شاهنشاهی قدم گذاشت، آتشکده هائی در آن بر پا شد، در انطاکیه و... آتشکده ها بنا گردید...(452)
    در اساطیر مذهبی ادیان از جمله اسلام، آمد است که بشر از دیرباز آتش را گرامی می داشته است. برخی اساطیر مدعی اند که آتش، قربانی هابیل را سوزاند و از قابیل را نسوزاند قابیل آتشکده ای بنا کرد و به ستایش آتشپرداخت و بر این کار اصرار کرد که آتش قربانی او را قبول کند و بسوزاند. برخی گفته اند آتش پرستی پس از داستان حضرت ابراهیم آغاز شده است(453).
    برخی معتقدند که قبل از پیدایش نفت و مواد سوختنی، آتش در نزد اقوام مختلف، اعتباری تام و ارزشی فراوان داشته است. مؤلف فرهنگ قرآن می گوید: اگر چه بعد از این، عقیده آتش پرستی در بسیاری از نقاط زمین رونق گرفت، ولی در نقاط نفت خیز رواج بیشتری داشت. می توان گفت که کیش آتش پرستی با مواد نفتی و سوختی رابطه نزدیکی داشته است. در غرب باکو منطقه ای نفت خیز وجود دارد که در آن آتشکده بزرگی داشتنه اند. آئین زرتشت که ترکیبی از آئین زروانی یعنی عناصرپرستی و ستاره پرستی بود، از باکو به اطراف و اکناف ایران و هند و قسمتی از عربستان انتشار یافت. آئین زروانی قبل از زرتشت نیز در مأورا النهر و غرب هند و افغانستان رایج بوده است. کلمه زروانی مشتق از کلمه زوکه معنی عناصر چهارگانه: آب، خاک، آتش و باد است، همین را می رساند. چون آتش از میان این عناصر الطف و حالت فعال تری دارد، مردم آن نواحی آن را به عنوان خدای بزرگ می پرستیده اند و آن سه عنصر دیگر را خدایان کوچک می دانسته اند. زرتشت میان این دو آئین را (زروانی و ستاره پرستی) تلفیق کرد و آئین خود را پدید آورد. تقدیس آتش از ایران به یونان راه یافت و پیروانی پیدا کرد. آتش المپیاد یادگاری است از آن دوران که جزء تشریفات اولیه مراسم جهانی ورزش معاصر است(454).
    فلاسفه اسلامی بر این باورند که تقدیس آتش نتیجه اعتقاد به خیر و شر، پاک و پلید نور و تاریکی است. و این جزء ضدین است یا عنصر غالب دو ضد، و عنصر برتر آن، پس شایسته تقدیس بوده است.
    محققان جدید بر این عقیده اند که سابقه آتش پرستی به دوران طبیعت پرستی می رسد(455) به گفته یک مورخ ایرانی، در عهد اردشیر آتشکده های خاموش دوباره مشتعمل شد و این زمان رسمیت یافتن آئین زرتشت به عنوان دین رسمی و سراسری کشور ایران بوده است. (456)کریستن سن می گوید: نصوص متعدده اوستا ثابت می کند که پرستش عناصر طبیعی از اصول دیانت زرتشتی بوده است. منظور از عناصر طبیعی: آب، خاک، و آتش است.آتش در این مذهب از سایر عناصر مهم تر بوده است.
    اوستا آتش را پنج نوع می شمارد و نام آنها را در یسنای 11 و 17 آورده است. در کتاب بندهشن اسامی این آتشها با مختصر اشتباهی نقل شده است:
    1- آتش معابد که آتش و هرام نامیده می شد.
    2- آتش در جسم و جان آدمیان و جانوران.
    3- آتش نهفته در نباتات.
    4- آتش نهفته در ابر (صاعقه).
    5- آتش موجود در بهشت در حضور اهورا مزدا. و ظاهراً این آتش مربوط به جاه و جلال و جبروت پادشاهان است که پیوسته همراه آنان بوده و به نام خورنه (و در زبان پهلوی خور ) و در فارسی فرشیده مشهور است. آتش در اوستا آترنامیده شده که در فارسی دورهای میانه آذر می باشد و آن را پسر اهورا مزدا خوانده اند. عیسویان گاهی آتش مقدس زرتشتیان را دختر اهورا مزدا نامیده اند، چنانکه هئونام کشیش عیسوی که از روی خشم آتش یکی از آتشکده ها را خاموش کرد، گفته است: نه آن خانه، خانه خداست و نه آن آتش دختر خدا بود، بلکه دختری بود دستخوش هوس شاهان و گدایان. احتمالاً این از جمله تغییراتی باشد که در نزد ارمنیان قبلاً زرتشتی صورت گرفته است، زیرا در آثار عامیانه ارمنه هنوز هم آتش را موجودی مونث می شمارند. گفته می شود در اوستای دوره ساسانی که فعلاً مفقود است، مطالب فراوانی در رابطه با تقدیس آتش و فوائد روحانی حاصله از آن و وظایف انسان در قبال آتش موجود بوده است(457) وی (کریستن سن) می گوید یکی از ماههای زرتشتیان آذر نام داشته است. ماههای زرتشتی 30 روزه بوده اند و هر روز اختصاص به خدائی خاص داشته است. جد اردشیر اول ریاست معبد آناهیتا در استخر فارس را بر عهده داشته است. (458) سایکس می گوید:
    در مذهب زرتشت با ارزش ترین چیزها آتش است و از قداست بسیاری برخوردار می باشد. وی این تقدیس و تکریم را به سنت های کهن مردم آذربایجان (باکو) ربط می دهد. او ضمن نقل خاطره ای می گوید که خود دیده است که چگونه آتش در باکو زبانه می کشیده است. زرتشتیان آتش را مظهر خالق جهان می دانند. زرتشتیان به پاس گرامی داشت آتش مقدس شمع روشن را خاموش نمی کنند و بر آن نمی دمند. دخانیات نزد آنان ممنوع است، زیرا باید چوب کبریت را با دهان خاموش کنند و این اهانت به آتش است. (459)فلیسین شاله می گوید: آتش، نشان وجود نورانی خداوند متعال است. آتش اصل آداب دینی است و هر آتشگاه، محل و مکان ویژه دارد و در آنجا شعله آتش جاویدان می سوزد. با دست داشته باشد و پوششی بر دهان قرار دهد(460). وجود نقش آتشدان و آتش در حال اشتعال بر قبور سلاطین هخامنشی، نشانه ای از تقدیس آتش در دوره هخامنشی است. احترام برای آتش با آنجا بود که باعث گردید تا بنائی برگرد آتش بسازند که آن را از عوامل طبیعی حفظ کند. برای حفظ آتش مقدس طریقه ای بکار رفت که از تابش نور خورشید بر جایگاه آتش و شعله فروزان آن در آتشکده جلوگیری شود. تابش آفتاب بر آتش، اهانت به آتش مقدس محسوب می شود. بر مسکوکات رایج ایران نقش آتشکده و آتشدان حک شد. و این سنت، تا اوائل دوره ساسانی ادامه داشت. غیر از آتش شاهی آتشهای دیگری وجود داشت؛ از جمله، آتش خانه (اجاق)، آتش معابد (آتش آذران)، آتش و هرام، و...(461)
    در آغاز یادآور شدیم که آتش در زندگی انسان بدوی (اولیه) نقش بسیار تعیین کننده ای داشته است. وجود چاههای نفت و فوران ناگهانی آن و در نتیجه افروختن مشعلی فواره ای که در چشم و روان بدویان عظمتی شگفت می آفریند، زمینه های روانی پرستش یا تقدیس آتش را پدید آورد. این تقدیس و تکریم علتی دیگر نیز داشت و آن اعتقادات خورشید پرستی و ستاره پرستی بدویان بود، و چون خورشید و اجرام سماوی که ارباب انواع بودند در تمام ساعات شبانه روز دیده نمی شدند، معابدی به نامشان بر پا کردند و در آنها آتش افروختند. نور آتش را پرتوی از ذات خدای خورشید یا سایر خدایان دانسته، در برابر آن سجده و عبادت می کردند. در مذهب مهرپرستی ایران باستان، مهر یا میترا توتمی بود که خدای خورشید و آفریدگار جهان وجود نامیده می شد. هوشنگ بنیان گذار این آئین بود. فردوسی بر این نکته اشاره می کند:
    که ما را ز دین کهن ننگ نیست - به گیتی به از دین هوشنگ نیست
    در آئین زرتشت مهر از مقام خدائی فرو افتاد و در ردیف فرشتگان (ایزدان) قرار گرفت که از طرف اهورامزدا حافظ عهد و میثا و طرفدار پادشاهان گردید و عنوان فرشته روشنائی به خود گرفت. در آخرت نیز وظیفه داشت تا در سر پل چینوات داوری اموات را به همراه فرشته چنوه (عدل) انجام دهد. زرتشتیان مهر را چشم اهورامزدا می دانند. اهورامزدا به خورشید (مهر) هزار گوش و دو هزار چشم داد تا اعمال بندگان را ببیند و سخنانشان را بشنود (ن.ک: یسنای 4 / بند 2 یسنای 17 بند 2). مهرپرستی در جوامع دیگر نیز رواج داشته است که به آن اشاره شد. در اساطیر هند نیز سخن از تقدیس آتش رفته است. در چین نیز وضع به همین صورت است. یونگ نخستین پادشاهی است که در ین آتش را کشف کرد و در ردیف خدایان قرارش داد(462). محققان بر پیشینه تاریخی تقدیس آتش در کلیه ادوار ما قبل و ما بعد تاریخ اعتراف کرده اند. آتش علاوه بر عظمت ذهنی، عامل و سپر تدافعی بدویان و حتی انسان متمدن بوده و می باشد. برای بر حذر بودن از خطر حیوانات وحشی و... آتش عامل مهمی بوده است. جشن آتش افروزی در ایران باستان و ایران پس از اسلام همچنان رواج داشته و دارد. گویند مردآویج سردار ایرانی در سال 323 هجری قمری جشن آتش افروزی بزرگی تدارک دید. او دستور داد تا هیزم بسیاری گرد آوردند و نفت و آلات آتش افروزی تدارک دیدند. استادان آتش افروز جمع شدند، مشعلها ساختند و بر سر هر کوه و کمر و پشته، توده ها و مشعلها گذاشتند، کلاغها و بازها به کمک آتش بازان شتافتند و آسمان تاریک آن مقطع سیاه تاریخ ایران را به نور مشعلهای خویش که بر منقارها و پاها داشتند، روشن ساختند(463).



    امضاء


  8. Top | #297

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    فلاسفه اسلامی بر این باورند که تقدیس آتش نتیجه اعتقاد به خیر و شر، پاک و پلید نور و تاریکی است. و این جزء ضدین است یا عنصر غالب دو ضد، و عنصر برتر آن، پس شایسته تقدیس بوده است.
    محققان جدید بر این عقیده اند که سابقه آتش پرستی به دوران طبیعت پرستی می رسد(455) به گفته یک مورخ ایرانی، در عهد اردشیر آتشکده های خاموش دوباره مشتعمل شد و این زمان رسمیت یافتن آئین زرتشت به عنوان دین رسمی و سراسری کشور ایران بوده است. (456)کریستن سن می گوید: نصوص متعدده اوستا ثابت می کند که پرستش عناصر طبیعی از اصول دیانت زرتشتی بوده است. منظور از عناصر طبیعی: آب، خاک، و آتش است.آتش در این مذهب از سایر عناصر مهم تر بوده است.
    اوستا آتش را پنج نوع می شمارد و نام آنها را در یسنای 11 و 17 آورده است. در کتاب بندهشن اسامی این آتشها با مختصر اشتباهی نقل شده است:
    1- آتش معابد که آتش و هرام نامیده می شد.
    2- آتش در جسم و جان آدمیان و جانوران.
    3- آتش نهفته در نباتات.
    4- آتش نهفته در ابر (صاعقه).
    5- آتش موجود در بهشت در حضور اهورا مزدا. و ظاهراً این آتش مربوط به جاه و جلال و جبروت پادشاهان است که پیوسته همراه آنان بوده و به نام خورنه (و در زبان پهلوی خور ) و در فارسی فرشیده مشهور است. آتش در اوستا آترنامیده شده که در فارسی دورهای میانه آذر می باشد و آن را پسر اهورا مزدا خوانده اند.




    امضاء


  9. Top | #298

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    عیسویان گاهی آتش مقدس زرتشتیان را دختر اهورا مزدا نامیده اند، چنانکه هئونام کشیش عیسوی که از روی خشم آتش یکی از آتشکده ها را خاموش کرد، گفته است: نه آن خانه، خانه خداست و نه آن آتش دختر خدا بود، بلکه دختری بود دستخوش هوس شاهان و گدایان. احتمالاً این از جمله تغییراتی باشد که در نزد ارمنیان قبلاً زرتشتی صورت گرفته است، زیرا در آثار عامیانه ارمنه هنوز هم آتش را موجودی مونث می شمارند. گفته می شود در اوستای دوره ساسانی که فعلاً مفقود است، مطالب فراوانی در رابطه با تقدیس آتش و فوائد روحانی حاصله از آن و وظایف انسان در قبال آتش موجود بوده است(457) وی (کریستن سن) می گوید یکی از ماههای زرتشتیان آذر نام داشته است. ماههای زرتشتی 30 روزه بوده اند و هر روز اختصاص به خدائی خاص داشته است. جد اردشیر اول ریاست معبد آناهیتا در استخر فارس را بر عهده داشته است. (458) سایکس می گوید:
    در مذهب زرتشت با ارزش ترین چیزها آتش است و از قداست بسیاری برخوردار می باشد. وی این تقدیس و تکریم را به سنت های کهن مردم آذربایجان (باکو) ربط می دهد. او ضمن نقل خاطره ای می گوید که خود دیده است که چگونه آتش در باکو زبانه می کشیده است. زرتشتیان آتش را مظهر خالق جهان می دانند. زرتشتیان به پاس گرامی داشت آتش مقدس شمع روشن را خاموش نمی کنند و بر آن نمی دمند. دخانیات نزد آنان ممنوع است، زیرا باید چوب کبریت را با دهان خاموش کنند و این اهانت به آتش است. (459)فلیسین شاله می گوید: آتش، نشان وجود نورانی خداوند متعال است. آتش اصل آداب دینی است و هر آتشگاه، محل و مکان ویژه دارد و در آنجا شعله آتش جاویدان می سوزد. با دست داشته باشد و پوششی بر دهان قرار دهد(460). وجود نقش آتشدان و آتش در حال اشتعال بر قبور سلاطین هخامنشی، نشانه ای از تقدیس آتش در دوره هخامنشی است. احترام برای آتش با آنجا بود که باعث گردید تا بنائی برگرد آتش بسازند که آن را از عوامل طبیعی حفظ کند. برای حفظ آتش مقدس طریقه ای بکار رفت که از تابش نور خورشید بر جایگاه آتش و شعله فروزان آن در آتشکده جلوگیری شود. تابش آفتاب بر آتش، اهانت به آتش مقدس محسوب می شود. بر مسکوکات رایج ایران نقش آتشکده و آتشدان حک شد. و این سنت، تا اوائل دوره ساسانی ادامه داشت. غیر از آتش شاهی آتشهای دیگری وجود داشت؛ از جمله، آتش خانه (اجاق)، آتش معابد (آتش آذران)، آتش و هرام، و...(461)
    در آغاز یادآور شدیم که آتش در زندگی انسان بدوی (اولیه) نقش بسیار تعیین کننده ای داشته است. وجود چاههای نفت و فوران ناگهانی آن و در نتیجه افروختن مشعلی فواره ای که در چشم و روان بدویان عظمتی شگفت می آفریند، زمینه های روانی پرستش یا تقدیس آتش را پدید آورد. این تقدیس و تکریم علتی دیگر نیز داشت و آن اعتقادات خورشید پرستی و ستاره پرستی بدویان بود، و چون خورشید و اجرام سماوی که ارباب انواع بودند در تمام ساعات شبانه روز دیده نمی شدند، معابدی به نامشان بر پا کردند و در آنها آتش افروختند. نور آتش را پرتوی از ذات خدای خورشید یا سایر خدایان دانسته، در برابر آن سجده و عبادت می کردند. در مذهب مهرپرستی ایران باستان، مهر یا میترا توتمی بود که خدای خورشید و آفریدگار جهان وجود نامیده می شد. هوشنگ بنیان گذار این آئین بود. فردوسی بر این نکته اشاره می کند:
    که ما را ز دین کهن ننگ نیست - به گیتی به از دین هوشنگ نیست




    امضاء


  10. Top | #299

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در آئین زرتشت مهر از مقام خدائی فرو افتاد و در ردیف فرشتگان (ایزدان) قرار گرفت که از طرف اهورامزدا حافظ عهد و میثا و طرفدار پادشاهان گردید و عنوان فرشته روشنائی به خود گرفت. در آخرت نیز وظیفه داشت تا در سر پل چینوات داوری اموات را به همراه فرشته چنوه (عدل) انجام دهد. زرتشتیان مهر را چشم اهورامزدا می دانند. اهورامزدا به خورشید (مهر) هزار گوش و دو هزار چشم داد تا اعمال بندگان را ببیند و سخنانشان را بشنود (ن.ک: یسنای 4 / بند 2 یسنای 17 بند 2). مهرپرستی در جوامع دیگر نیز رواج داشته است که به آن اشاره شد. در اساطیر هند نیز سخن از تقدیس آتش رفته است. در چین نیز وضع به همین صورت است. یونگ نخستین پادشاهی است که در ین آتش را کشف کرد و در ردیف خدایان قرارش داد(462). محققان بر پیشینه تاریخی تقدیس آتش در کلیه ادوار ما قبل و ما بعد تاریخ اعتراف کرده اند. آتش علاوه بر عظمت ذهنی، عامل و سپر تدافعی بدویان و حتی انسان متمدن بوده و می باشد. برای بر حذر بودن از خطر حیوانات وحشی و... آتش عامل مهمی بوده است. جشن آتش افروزی در ایران باستان و ایران پس از اسلام همچنان رواج داشته و دارد. گویند مردآویج سردار ایرانی در سال 323 هجری قمری جشن آتش افروزی بزرگی تدارک دید. او دستور داد تا هیزم بسیاری گرد آوردند و نفت و آلات آتش افروزی تدارک دیدند. استادان آتش افروز جمع شدند، مشعلها ساختند و بر سر هر کوه و کمر و پشته، توده ها و مشعلها گذاشتند، کلاغها و بازها به کمک آتش بازان شتافتند و آسمان تاریک آن مقطع سیاه تاریخ ایران را به نور مشعلهای خویش که بر منقارها و پاها داشتند، روشن ساختند(463).




    امضاء


  11. Top | #300

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    و: آتشکده ها؛

    مسعودی مورخ اسلامی آشکده بزرگ استخر فارس را دیده و چنین توصیف کرده است:... بنائی زیبا و با شکوه، با ستونهائی از سنگ یک پارچه که با قطر و ارتفاع حیرت انگیز، بر فراز آن اشکال عجیب و غریب از حیوانات؛ اسب و... که از لحاظ شکل و عظمت انسان را به حیرت می انداخت. در اطراف ساختمان خندقی وسیع و دیواری از سنگهای عظیم با صور فراوانی بر آن. مردم آن ناحیه این صور را شمایل پیامبران سلف می دانند(464). بر قبور پادشاهان هخامنشی واقع در نقش رستم آتش دان هائی دیده می شود که در آنها آتش مقدس در حال اشتعال است(465). در ایران باستان سه آتشکده بسیار معروف و مشهور بودند: آتشکده مخصوص پادشاهان در آذربایجان، آتشکده موبدان و اصناف در استخر فارس، آتشکده کشاورزان و... در شمال غربی نیشابور در کوههای ریوند. این آتشکده در قریه مهر سر راه خراسان به یک فاصله از میاندشت و سبزوار قرار داشته است. شواهد باستان شناسی آتشکده های بسیاری در شهرهای ایران را نشان می دهد. تواریخ نیز به آتشکده های بسیاری اشاره دارند از جمله: آتشکده طوس، نیشابور، ارجان فارس، سیستان، اصفهان، قزوین، شیروان، ری، قلعه دختر، قم، فیروز آباد، فارس، قصر شیرین و... برخی معتقدند که خیابان آذر شهرستان قم به طرف آتشکده دوره ساسانی ادامه داشت است(466). تاریخ قم بر وجود زرتشتیان در این شهر تصریح می کند. نخستین گروه مهاجر عرب به قم، بر زرتشتیان که ساکنان اصلی این ناحیه بودند، شبیخون زدند و قلع و قمع شان کردند.
    آتشگاه را در مکانی قرار می دهند که اطراف آن باز باشد. در آتشکده کانون ویژه ای برای افروختن آتش وجود دارد که جز اتربان یا موبد نگهبان آتش کسی دیگر حق ورود به ان مکان را ندارد. اتربانان که به طرف آتش می روند، باید پنام یعنی دهان بند ببندند تا دم ایشان آتش مقدس را نیالاید. در سمت راست آتشگاه اطاقی وسیع و چهارگوش قرار دارد که به قسمتهای متعدد و مساوی تقسیم شده و هر یک را برای کار خاصی در نظر گرفته اند. این اطاق را یزشن گاه یعنی مکان تشریفات عبادت می گویند. آفتاب نباید بر آتش بتابد، زیرا که آن را آلوده می سازد. برای جلوگیری از تابش آفتاب بر آتش، آتشگاه را در وسط آتشکده می ساختند. آتش مقدس انواع گوناگون دارد: آتش خانه، آتش قبیله، آتش قریه، آتش آذران، آتش ایالت. نگهبان آتش را مانبذ می گفتند. برای حراست و نگهداری آتش هیئتی از روحانیون زیر نظر یک موبد انجام وظیفه می کردند. آتشکده به بوی کندر و سوختنی های معطر دائماً خوشبو است. آتش را با قطعات چوبی که طی مراسم ویژه مذهبی تطهیر شده، نگاه می داشتند. این چوبها غالباً از گیاهی موسوم به هذانه اپنا بود و روحانی نگهبان آتش دائماً به وسیله چوبی که آن را برسم می خوانند و مطابق آداب ویژه ای بریده شده است، آتش را روشن و ادعیه ای را تلاوت می کند. آنگاه روحانیون دیگر هومه یا هوم را نثار می کنند در اثنای قرائت ادعیه، روحانیون شاخه گیاه (هومه) را پس از تطهیر در هاون می کوبند.
    آلات و ادوات آتشکده عبارت است از:
    1- هاون؛ برای فشردن هوم یا گیاه مخصوص مورد استفاده است.
    2- دسته هاون؛ که برای همین منظور بکار می رود.
    3- چوب برسم که موبد مخصوص آتش را به وسیله آن مشتعل نگاه می دارد. در فرهنگ فارسی آمده است که: به شاخه های باریک گیاهی برسم گویند. برسم را از درخت هوم می برند. هوم درختی است شبیه گز. اگر هوم نباشد، از شاخه درخت گز و یا از شاخه های انار استفاده می شود. برای بریدن هوم تشریفات خاصی دارند: برای بریدن هوم از کاردی استفاده می کنند که دسته آن نیز از آهن باشد. آن کارد باید تکاملاً تطهیر شود. سپس زمزمه ای به عنوان دعائی که در موقع عبادت و غسل و طعام می خوانند، خوانده می شود. آنگاه برسم را از درخت هوم می برند. در حال حاضر برسم را از فلز نقره یا برنج می سازند.
    4- برسمدان. 5- کارد کوچک. 6- چند جام برای هوم و آب مقدس. 7- چند پیاله کوچک به نام طشت برای هوم؛ این طشت نه سوراخ دارد. 8- رسن؛ ریسمانی کوچک از موی گاو که شاخه های برسم را با آن بهم می بندند.
    9- سنگ بزرگی به نام ارویس گاه که چهار گوشه است و آلات مزبور را روی آن می گذارند.(467)
    پس از اسلام آتشکده ها هم چنان به قوت خود باقی بود. استخری در کتاب مسالک و ممالک از آتشکده های فارس یاد می کند:
    1- آتشگاه کاریان، 2- آتشگاه بارین، 3- آتشگاه خره که زرتشتیان به آن سوگند یاد می کنند، 4- آتشگاه شیر خشین، 5- آتشگاه کارتیان در شیراز، 9- آتشگاه هرمز در شیراز، 10- آتشگاه مسوبان در ورقان.
    بلاذری می گوید در سال 22 هجری وقتی آذربایجان فتح شد، مردم آن دیار با فاتحان پیمان بستند که هشتصد هزار درهم بپردازند و آنان آتشکده ها را ویران نسازند. آتشگاه معروف گشتاسب در شیزه آذربایجان قرار داشت.
    گویند آتشکده قومس (معرب کومس، شهرستانی در جنوب کوه طبرستان که مرکز آن دامغان بوده است و آن را حریس نیز گفته اند)، از تخریب اسکندر مقدونی مصون ماند و آتش آن خاموش نگردید. در کرمان آتشکده ای وجود داشته است که زرتشتیان از آتش آن به دیگر نقاط ایران می برده اند.(468)
    شهرستانی می گویند: نخستین کسی که آتشکده بنا کرد، فریدون بود که در طوس آتشکده ای بساخت. آخرین آتشکده را بردسون در بخارا بنا نهاد. بهمن در سجستان آتشکده ای بنا کرد که آن را گرگر می گفتند. زرتشتیان در نواحی بخارا آتشکده ای بر پا کردند که آن را قیاذات می گفتند. کیخسرو در فارس و اصفهان آتشکده ای ساخت که آن را کوسه می گفتند. سیاوش در چین آتشکده گنلکرز را ساخت. ارجان نیای گشتاسب در ارجان از شهرهای فارس آتشکده ای ساخت. این آتشکده ها قبل از ظهور زرتشت ساخته شده است. زرتشت نیز آتشکده ای را در نیشابور و در نسا بنا کرد. گشتاسب دستور داد تا آتشی را که جمشید جم برافروخت، برای او بیاورند. آتش جمشید جم را در خوارزم پیدا کردند. این آتش را مجوسیان بسیار احترام کنند. کیخسرو چون به جنگ افراسیاب رفت، در مقابل آن آتش به سجده افتاد. انوشه روان آن آتش را به کاریان فرستاد و قسمتی از آن را به نسا روانه کرد. شاپور فرزند اردشیر در روم و قسطنطنیه آتشکده هائی بنا کرد و این آتشکده ها تا دوران مهدی خلیفه عباسی آباد بود. توران دخت در بغداد یا نواحی آن آتشکده ای بر پا داشت(469). آتشکده آذر جو دارابجرد، بنا به گفته مسعودی به دستور زرتشت توسط گشتاسب ساخته شده است. اسفندیار ساختن آتشکده ها را ترویج و تشویق می کرد. در آذربایجان و بلخ، ارز روم (ترکیه)، در هند و روم و چین و... آتشکده هائی ساخته شد.(470) در عهد زرتشت آتشکده هائی ساته شد که اهم آنها به قرار ذیل است:
    1- آتشکده آذربایجان؛ ویژه پادشاهان و خاندان سلطنتی.
    2- آتشکده استخر پارس؛ ویژه موبدان.
    3- آتشکده ریوند سبزوار (یا آتشکده مهر)؛ ویژه کشاورزان.
    به دستور شاهان ساسانی و موبدان در مراکز و نقاط مختلف ایران، آتشکده هائی بر پا می کرده اند. کریتر هربد موبد بزرگ عصر شاپور اول دستور داده بود که در سراسر کشور آتشکده هائی بسازند. او مغان را به نگهبانی آتشکده ها می گماشت. پوران دخت ساسانی دستور داد که در بلخ و طوس و اصفهان و کرمان و سجستان و بغداد آتشکده هائی بسازند. هر جا که ارتش ساسانی قدم می گذاشت، آتشکده هائی در آن بر پا می گردید. آتشکده های انطاکیه، ارمنستان، گرجستان، چین، روم و... از اقدامات ارتش ساسانی است.



    امضاء


صفحه 30 از 36 نخستنخست ... 20262728293031323334 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi