صفحه 6 از 36 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 354

موضوع: تاریخ ادیان و مذاهب جهان ( جلد اول )

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    فرائض و واجبات آئین توتمی


    اما مناسک ایجابی یا فرائض آئین توتمی: از جمله منعقد ساختن جشن بزرگی در اوائل فصل بهار و مقارن شروع باران می باشد که اینتی شیوما نام دارد. در این جشن تمام افراد کلان باید برهنه و عریان شده، در نقطه ای که پر از سنگ و کلوخ است، گرد آیند و به اعمال مختلف از جمله به جستن ها، پایکوبی ها، آوازها و افشاندن غبار گلها که در نظر آنها موجب افزایش برکت و نسل است. مشغول شده و پس از انجام این مقدمات، همگی برای خوردن حیوان مقدسی که در غیر این موقع، لمس آن نیز حرام است، جمع شده و از آن تناول کنند تا با آن، اتحاد و اتصال حاصل کنند. در آئین توتمی، اعضاء کلان، همه یکسان نیستند، بلکه مردان از زنان برتر و ارجمندترند و پیران بر جوانان فضیلت دارند. آداب و عقاید کوچک دیگری نیز در قبائل گوناگون آئین پیروان توتمی وجود دارد. مثلاً قبیله پورو معتقدند: اگر کودکی مریض شود؛ باید پدرش داروی لازم را بخورد و با این کار، فرزندش معالجه می شود، و یا برای موی سر و ناخن و گیسوان و خون، یک نوع قداست مذهبی قائلند.(71)







    امضاء


  2. تشكر

    مدير محتوايي (01-05-2019)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #52

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    تحلیل فلسفی - انسانی توتمیسم؛


    از ویژگیهای مذهب توتم پرستی و مذاهب بدوی مثل فتیشیسم و آنی میسم یا پرستش ارواح بی شماری که سراسر جهان را پر کرده و در همه اشیاء و پدیده های طبیعت جا دارند، یکی این است که بر حسب رابطه انسان با توتم (در توتمیسم) و رابطه انسان با فتیش (در فتیشیسم) و رابطه اشیاء با آدمها و با روح (در آنی میسم) دنیا و همه اشیاء را تقسیم می کردند به ساکره یعنی چیزی که مقدس و متبرک است و پروفان یعنی چیزی که مقدس و متبرک نیست... بنابراین اصل اعتقاد به نیروی مقدس و شوم و آثار بد و خوبی که در ذات و زندگی انسان دارد، انسان را به یک سلسله اصول و اعمال و احکام خاصی وامی داشت؛ بدین معنا که ترس و گریز یا امید و حرمت را در آنان برمی انگیخت و کوششها و مقدماتی را که برای آمادگی و پذیرش خود و جلب یا تسخیر آن قوا و اثرات غیبی ضرورت داشت، موجب می شد. و از اینجاست که مسأله عبادت و مراسم و اعمال دینی، نظام خاص و تعلیمات روحی و فکری و اخلاقی و اجتماعی و مذهبی و بالاخره ریاضت، لازمه اش تحریم یک سلسله اعمال یا استعمال برخی چیزها و پرهیز از بعضی محرمات است که نامشان تابو است.
    تمام اشیاء عالم دارای روح خاصی است که نامش مانا است.
    اسپنسر می گوید: از یک بدوی پرسیدم این فتیشها را چرا این قدر نگاه داشته ای و با حرمت بر روی آنها دست می کشی و به چشمت می مالی و از آنها تبرک می جوئی، مگر این چیست؟ چرا به این جادوگر یا به این فرد مقدس جامعه تان... دست می کشی و لباس یا زانوی او را می بوسی و به او احترام می گذاری و..؟
    می گوید: توی اینها مانا است... می بینم که وقتی ملتها کوچک می شوند، شخصیتهای بزرگ هم ارزشهای خود را در ذهن آنها از دست می دهند و ارزشهای متعالی آنها مجهول می ماند و چون ملت این ارزشها را نمی شناسد، ارزشهائی را که می شناسد، می تراشد و به آنها نسبت می دهد... در جامعه های فتیشیسم، آنی میسم و توتمیسم، نیرویی هست به نام شورینگا که فقط عده خاصی در جامعه آن را دارند و اینها روحانیوناندکه به کمک این نیرو می توانند در ارواح و قوای مرموز نفوذ کنند و اعمال و مراسم و اوراد مذهبی را انجام دهند و مردم را را مذهب مرتبط کنند و در آخر، مراسم عبادی و ریاضتهای مختلف و مراسم دستجمعی دینی و نذرها و وقفها را انجام دهند. پس اینها واسطه های مقدس میان عوام مردم و قوای غیبی و مظاهر دینی هستند و علت این امتیاز طبقاتی و نقش اختصاصی و انحصاری شان خصوصیت ذاتی شان است که صاحب قوه شورینگا هستند و حامل روح مقدس.(72)
    به نظر می رسد چنین باوری بدوی در تاریخ حیات انسان باعث شده تا در کنار دو ضلع زور و زر، ضلع تزویر هم شکل بگیرد و عامل استبداد سیاسی، دینی و مایه جهل و جور در تاریخ بگردد.








    امضاء


  5. تشكر

    مدير محتوايي (01-05-2019)

  6. Top | #53

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تحلیل خصوصیات مشترک ادیان بدوی در ذهن انسان ابتدائی؛

    1- مذهب، معنی داشتن هستی را اثبات می کند. در همه این مذاهب، حتی خرافی ترین و منحطترین مذهبی که بشر داشته است مانند پرستش فتیش یا ارواح خبیثه و طیبه ای که در تمام اشیاء وجود دارند و در زندگی مؤثرند...، احساس مذهبی معنی داشتن هستی نهفته است، یعنی جهان بینی مذهبی یک جهان بینی مثبت است.
    معنی داشتن هستی یعنی نفی عبث و پوچی...
    2- اعتقاد به غایتی نهائی در جهان، انسان و تاریخ، یعنی این که مذهبی در همه اشکالش معتقد است که من، قبیله ام، نوع بشر و هستی برای چیزی آفریده شده اند. این غیر از معنی داشتن است و بدان مفهوم است که هم طبیعت و هم تاریخ (یعنی نوع بشر) و هم من به عنوان یک فرد در همه مذاهب، جهان، انسان و همه امور به خوب و بد، زشت و زیبا، پلید و مقدس تقسیم می شوند... ترتیب، بر اساس ملاک های مذهبی، حال هر چه باشد (توتم، خون، روح) انسان ها تقسیم می شوند به انسان پلید و انسان پاک...بنابراین در ابتدا چنین بوده و در حال حاضر هم هست، منتهی نوع تقسیم بندی بر اساس تکامل بشری فوق می کند.
    4- تقدس در عالم؛... هر جا و در هر فکری که مفهوم تقدس وجود دارد. یک شیئی خصوصیتی غیر از همه اشیاء و خصوصیت ها دارد که حرمت آدمی و نوعی احساس ستایش خاص آدمی را در برابر خودش به وجود می آورد...
    5- تقسیم همه اشیاء و امور و واقعیتها به محسوس و نامحسوس؛ این مسأله خیلی مهم است که در آغاز در ذهن انسان به وجود می آید. انسان بدوی نیمه وحشی یا تمام وحشی بلافاصله معتقد می شود که جهان تقسیم می گردد به آن چیز که محسوس است و آن چیز که نامحسوس است، یعنی پشت این محسوس ها، نامحسوسی هائی وجود دارد. حال این نامحسوس ها چیستند، این به مذاهب مربوط است...
    6- روح اجتماعی بودن دین؛... یعنی مذهب نقش عظیمی در تکامل و تقویت و حفظ و تقدس جامعه و روح اجتماعی داشته است.
    7- بین المللی بودن خصوصیات دین؛... بین المللی بودن خصوصیت دین است. بین المللی بودن یعنی ماوراء قومی بودن مذهب و ماوراء قومی بودن، یعنی ملی نبودن مذهب یعنی انسانی بودن مذهب، یعنی اینکه مذهب یک تجلی نوع انسان است، نه تجلی جامعه قومی یا اقتصادی یا اجتماعی خاص.
    8- وحدت انسان و طبیعت و روح هستی؛ یعنی ایجاد جهان بینی متجانس، در احساس مذهبی همیشه بین انسان و طبیعت یک خویشاوندی به شکل های مختلف (خرافی یا غیرخرافی) ایجاد می شود و این دو بار با آن کانون معنوی جهان به نام خدا یا قوای مرموز ماوراء طبیعی و به یک معنا غیب، این پیوند را برقرار می کنند. یعنی در همه مذاهب، انسان، طبیعت و خدا، هر سه در یک جهان بینی متجانس و هماهنگ شکل می گیرند... احساس مذهبی همیشه در زیر این پدیده های متفرق و رنگارنگ و نامتجانس وحدتی جستجو می کند و همه اینها را به یک قطب، یک واحد خاص یا چند واحد خاص تحویل می کند...
    9- دغدغه و تلاش و میل به اتصال؛... انسان همواره در زندگی خود دارای یک دغدغه مذهبی است. آن دغدغه حتی بیش از مسأله تقدس شاخصه احساس مذهبی است.
    مذهب همواره انسان را مانع می شده است که در قالبهای موجود زندگی و بینش خود آرام بگیرد و همواره او را به یک تلاش و اضطراب دائمی در جستجوی حقیقت یا حقایق یا اسرار وادار می کرده است. بنابراین همیشه ناآرامی، اضطراب، دغدغه دائمی، عشق به اتصال و میل شدید روح انسان به طرف کانون نامرئی وجود داشته است...
    10- اعتقاد به تسلط و ترقی و تعالی و حرکت؛... مذهب عامل حرکت و پیشرفت و تکامل بوده، یعنی به هر حال مذهب داشتن در هر ذهنی، نایستادن در آن چه هست، و تازیانه ای دائمی در روح و در زندگی و در قالبهای موجود برای اتصال به برترین بوده است و بر خلاف آنچه می گویند که فناتیسم مذهب اصولاً انسان را راکد و عاجز بار می آورد، می بینیم که انسان اولیه را معتقد و وادار می کند که تو با تسخیر مانا، تسخیر قوای مرموز و تسخیر ارواح که نمایندگان نیروهای طبیعت هستند، می توانی به کمال برسی و در خود قدرت تازه و روح تازه ای به وجود آوری، و بدین وسیله استعدادهایی که در تو نبوده، در تو حلول می کند. بنابراین، این ایمان بزرگ انسان به استخدام نیروهای طبیعت، جزو خصوصیات اعتقاد دینی بوده است.
    11- مفهوم مسئولیت؛ اعتقاد به خودسازی، اعتقاد به اراده در انسان... در همه فرمهای مذهبی وجود دارد. بنابراین من با اتصال به نیروهای غیبی و برتر و رسیدن به تقدس و مانا، می توانم سرنوشتم را تغییر بدهم و پیش بروم. بنابراین انسان مجبور نیست؛ انسان در همه مذاهب اراده دارد که به وسیله تسخیر یا جلب نیروهای خیر، خود را دگرگون کند و با شر مبارزه نماید...
    12- نفی تصادف و عدم اعتقاد به تصادف و عبث؛... یعنی هر کس به هر مذهبی معتقد است، تاریخ را مجموعه حوادث متفرق و تصادفی نمی داند، بلکه آن را یک جریان پیوسته معقول و منطقی می شمارد که در آن نوع بشر از جایی شروع کرده، مراحلی را می گذراند و به جایی که سرمنزل مقصود تاریخ و نوع بشر است، خواهد رسید...
    13- اعتقاد به اصل تضاد؛ اصل مبارزه و جنگ و وجود یک نوع بینش جدلی...جهان بینی مذهبی یک جهان بینی جدلی است
    ...(نبرد مذهب علیه مذهب؛ پیکار طولانی انسان و تاریخ.)
    14- علیت؛ تحلیل منطقی عالم؛ همین قدر که یک انسان بدوی اعتقاد دارد که مثلاً یک شی ء خاص در اثر فلان شی ء یا بهمان روح، چنین تغییری کرده است،... یا فلان قدرت تابو جانش را گرفته است، معلوم می شود که احساس مذهبی، ذهن او را به دنبال رابطه علت و معلول در عالم می کشاند...
    15 - اصل بقا؛ اینکه روح همیشه برمی گردد، اصل بقا را نشان می دهد... این عقیده که روح از یک بدن می رود و در بدنی دیگر و حیوانی دیگر بر می گردد، مزخرف است، اما یک حقیقت بزرگ در این فکر وجود دارد و آن اعتقاد به جاودانگی انسان است و اینکه مرگ پایان وجود نیست...
    16- وسعت جهان بینی؛ وقتی فرد معتقد به مذهب می گوید که پشت این پدیده های محسوس، ارواح و اسرار دیگر و مسائل غیبی هست، جهان بینی او گسترده تر از چیزی است که می بیند و از آن بیشتر می بیند و بیشتر می یابد. این جهان بینی وسیع را مذهب به او می دهد، یعنی بر خلاف مذهب مادی که آن موقع وجود نداشته) که محصور کردن عالم است به آنچه که محسوس است یا می شود یافت... پس مذهب همیشه ذهن را از علت نزدیک به یک پدیده، به علت های دوردست تر و حتی علت هایی که در حیطه حواس ما نیستند و بالاترند، می کشانده است، و این کاری است که به فلسفه و علم و ذهن و تعقل آدمی گسترش ماوراء محسوس می داده است.
    17- نجات از آنچه هست، از اسارت هست؛ انسان در هر مذهبی معتقد به این بود که در وضعی که هست، نباید باشد و بر عکس وضعی وجود دارد که باید در آن بسر برد و راهی که از آنچه هست به آنچه باید باشد می رود، اسمش مذهب است. چنین احساسی را فقط انسان دارد و این احساس همیشه مذهب است.
    بنابراین انسان همواره به وسیله مذهب دعوت می شود تا با یک مهاجرت دائمی نوعی ذاتی و با احساس نجات و توسل به نجات، از آنچه که هست خارج شود. از همین مفاهیم نجات و اسارت، آرزوی نجات و تلاش برای نجات است که مفاهیم انحطاط و پیشرفت، بدبختی و خوش بختی در ذهن آدمی به وجود آمده و این همه در تعقل و زندگی و فرهنگ او اثر داشته است...
    18- مفهوم نگاه داری و حفظ انسان و حفظ حیات و جامعه؛ در بسیاری از اعمال و مراسم مذهبی که در همین مذاهب ابتدائی صورت می گیرد، کوشش های فراوانی برای مبارزه با ارواح شر، مذاهب شر و جلب عناصر خیر و ارواح طیبه، تغییر در خود آدمی، حفظ فرد و جامعه از قحطی، بیماری، عوامل بشر و نیروهای غیبی که ممکن است باعث محو انسان شوند، می بینیم، بنابراین، مفهوم حراست و صیانت ذات و جامعه از بد، در نفس مذهب هست.
    19- شناخت و کنجکاوی؛ وقتی مذهبی اعلام می کند که جز آنچه می بینی، حقایق و اسرار فراوانی وجود دارند ولی نه در زندگی تو و نه در حیات تاریخ نوعیت تو مؤثرند، خود به خود برای آدمی، کنجکاوی شناخت بوجود می آید و این کنجکاوی به نوبه خود، علم را پدید می آورد. همچنین کوشش برای تسخیر آن اسرار است که تکنیک را بوجود می آورد. اگر مذهب نمی گفت: که پشت سر آنچه پیداست ناپیداها فراوان است، کنجکاوی آدمی بوجود نمی آمد. پس کنجکاوی زائیده اعتقاد قبلی انسان به این امر است که آن چیزهای مجهول و غیبی فراوانند؛ و این مبنای مذهب است.
    20- عامل استخدام و انتخاب؛ مذهب در عین حال که همه اصول خود را عنوان می کند، جهان را به نیروهای خیر و شر، عناصر بد و خوب، رفتار بد و خوب، آدم های بد و خوب، مقدس و پروفان و... تقسیم می نماید و به انسان می آموزد که به وسیله عبادت (در مذاهب اولیه) یا رختهای خاص (در همه مذاهب بعدی به شکل های دیگر) و هم چنین کوشش و فداکاری های فراوان و جهادهای نفسانی می توان این نیروهای طبیعی را استخدام کرد. به او می گوید که آسمان و زمین برایت مسخر شده و همچنین تو می توانی خود انتخاب نمائی.
    21- زیبائی و هنر؛ اینها جزء مفهوم پرستش است و در ذات پرستش وجود دارد... هنر فرزند دین است؛ بر خلاف امروز که عاقش کرده است
    22- عشق و پرستش؛ هر احساسی دینی در هر شکلش، عشق و پرستش را در ذات خود دارد، رابطه انسان با معبودهایش رابطه دوست داشتن، عشق ورزیدن و پرستیدن است. مفهوم این رابطه را در اسامی یی که انسان برای خدایانش می گذاشته، می توان دریافت...
    رادها کریشنان می گوید: ما به بنا کردن چنین جهانی و به انجام چنین توطئه و همدستی میان انسان و عشق و خدا دعوت شده ایم و آن عشق مذهبی است که همواره از فطرت آدمی می جوشیده است و همواره آدمی را به حرکت و کمال واداشته است؛ همان چیزی که مذهب می گوید. اگر این مذهب در مسیر حرکت جهان و ترقی و تعالی مردم باشد، چرا با آن مبارزه کنیم؟ باید به آن متوسل شویم تا نیروئی را که همواره در تاریخ حرکت می بخشیده است، در مسیر زندگی وادار کنیم تا حرکت و کمال آدمی را تسریع کند.(73)
    بنابراین مذهب در ابتدائی ترین شکلش، اصولاً یک غریزه، یک جوشش و کوشش است، مذهب یک نیاز ذاتی است. اشکال کار آنجائی است که از حالت ضرورت و نیاز خارج شود و در خدمت قدرت سیاسی (زر زور) قرار گیرد و عامل سرکوب و خفقان و نابودی حرث و نسل انسانی گردد.
    کتاب شناسی:
    انسان و علوم طبیعی ن. ک: آ.ای. اپارین / حیات: طبیعت، منشاء و تکامل آن. ترجمه هاشم بنی طرفی. چاپ ششم. تهران. 1358. آ. ای. اوپارین / پیدایش و سیر تکاملی حیات. مصطفی مفیدی. تهران. 1358. آ. ای. قاراپوین / پیدایش انسان و عقاید داروین. ترجمه عزیز محسنی. تهران. 1354. چگونه انسان غول شد / 3 جلدی /
    این دیدگاهها مقایسه شود با: دکتر یدالله سحابی / خلقت انسان. چاپ سوم. تهران. 1351.
    ادیان بدوی: دیوید سن / تاریخ آفریقا. هرمز ریاحی - فرشته مولوی تهران. 1358. جان ناس / تاریخ جامع ادیان. ترجمه علی اصغر حکمت. تهران. 1354. چاپ سوم. فلیسن شاله / تاریخ مختصر ادیان بزرگ. ترجمه منوچهر خدایاری محبی. تهران. 1355. ویل دورانت / تاریخ تمدن. جلد دین. تهران. 1351 پازارگاد / تاریخ فلسفه سیاسی. 3 جلدی. تهران. 1358. دکتر علی شریعتی / تاریخ و شناخت ادیان. 2 جلدی. تهران. 1359.







    امضاء


  7. تشكر

    مدير محتوايي (01-05-2019)

  8. Top | #54

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ادیان و مذاهب مصر باستان

    گزیده ای از تاریخ و جغرافیای مصر باستان

    مصر مأخوذ است از نام محمد بن مصرایم بن سام بن نوح...
    یاقوت / معجم البلان 137.
    اسامی که به کشور مصر در طول مرور اعصار نهاده اند، از چهل و دو نام افزون تر است....
    جان ناس / تاریخ ادیان 36.
    مصر، یکی از کهن ترین سرزمینهای مسکونی جهان می باشد که آثار عصر حجر در آن فراوان دیده می شود. در حدود شش هزار سال قبل از میلاد، مهاجران آسیائی با خود گیاهان و حیوانات اهلی و اصول و روشهای فنی عصر نوسنگی را وارد سرزمین مصر سفلی (در شمال) کردند. تاریخ نشان می دهد که مصریان در چهار هزار و پانصد سال قبل از میلاد از مس استفاده کرده اند. فلز مس ابتدا در سرزمین مصر کشف گردید. در مصر علیا (در جنوب) اندکی دیرتر یک نوع تمدن نوسنگی عقب مانده تری به وجود آمد که تا اندازه ای شباهت با تمدن مصر سفلی داشت. اگر چه اجداد مصریان سفلی و علیا از آسیای جنوب غربی آمده بودند، ولی به احتمال قوی آنهائی که در دلتای رود نیل سکنی داشتند، از سرزمین سینا عبور کرده و آن دسته که در مصر علیا مقیم شدند، از طریق دریای سرخ و ناطق آفریقای شرقی خود را به آنجا رسانده بودند. مصر سفلی در چهار هزار و پانصد سال قبل از میلاد دارای حکومت واحدی شد و در سال 4250 ق. م. مصر علیا را زیر سلطه خود در آورد. در سال 4000 ق.م. این دو ناحیه از یکدیگر جدا شدند و هر کدام دارای حکومت مستقلی گردیدند.
    در سال 3300 ق. م. حکومت مصر علیا بر حکومت مصر سفلی غلبه کرد و بدین سان نخستین فرعون مصر پدیدار شد. در سال 2300 ق.م. این امپراطوری یک پارچه فرعونی دچار هرج و مرج شد. در سال 2600 ق.م. اهرام سه گانه مصر برای خوفو فرعون زمان ساخته شد. در طی سالهای 1580 - 2242 ق.م. هفتاد پادشاه بر مصر حکومت کردند. در قرن سیزدهم ق.م. یکی از قدرتمندترین فراعنه مصر رامسس دوم (فرعون معاصر با موسی (ع)) بر آن خطه حکم می راند. در همین ایام بود که موسی بن عمران پیامبر اولوالعزم الهی فرمان یافت تا دعوت خویش را آشکار کند. موسی و قومش بنی اسرائیل بر اثر فشار فراعنه مصر به فلسطین مهاجرت کردند. از سال 525 تا 404 ق. م مصر مستعمره ایران بود. کمبوجیه پادشاه هخامنشی مصر را فتح کرده بود. در سال 405 ق.م. یکی از اعقاب فراعنه، به نام امیرته مصر را از اشغال ایران رهانید. در سال 342 ق.م. در عصر سلطنت اردشیر سوم، سپاهیان ایران دوباره مصر را اشغال کردند. در سال 322 ق.م. اسکندر به آسیای غربی و متصرفات ایران حمله کرد و مصر جزء قلمرو مقدونیان شد. در سال 304 ق.م. بطلمیوس یکی از سرداران اسکندر، خود را پادشاه مصر اعلام کرد؛ سلسله بطالسه تا سال 30 ق. م دوام آورد. در این سال امپراطوری روم بر مصر غلبه کرد. در سال 615 میلادی خسرو پرویز پادشاه ایران بر مصر دست یافت. در اواسط نیمه اول قرن هفتم میلادی مصر به دست مسلمانان افتاد (سال 19- 21 هجری / 640 - 642 میلادی). و از آن پس تاکنون، مصر همچنان مسلمان مانده و اینک در قلمرو سرزمینهای اسلامی است.(74)
    اگوست کنت فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در رابطه با مراحل تکامل شعور دینی انسان بدوی می گوید که تمام این مراحل سه گانه (یاد شده در صفحات قبل) را می توان در دین و مذهب مصریان قدیم یافت. دین مصریان از توتم پرستی و آنی میسم شروع می شود، و دوران شرک را می گذراند و به دوران یکتاپرستی می رسد. بنابراین می توان گفت: که مذهب مصریان محصول بیش از چهل قرن تحول و دگرگونی اجتماعی است که در آن کشور در برخورد با آفریقائیان و سامیان و...صورت گرفته است.(75)
    تا قرن نوزدهم اطلاعات دانشمندان در رابطه با تاریخ مصر و ادیان و مذاهب مردم آن سامان منحصر به نویسندگان قدیم یونان و لاتین بود. مورخانی همچون: هرودت (قرن 5 ق.م.)، دیودور، و...
    هرودت می گوید که مصریان، مذهبی ترین مردم جهان می باشند. در قرن نوزدهم علم مصر شناسی پیشرفت فراوانی کرد و آثار باستانی فراوانی کشف شد. این آثار حکایت از پیشینه پرستش در مصر دارد.(76)





    امضاء


  9. تشكر

    مدير محتوايي (01-05-2019)

  10. Top | #55

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ادیان و مذاهب مصر باستان

    ادیان باستانی مصر؛

    در نواحی مختلف مصر قدیم، خدایان فراوانی با روشهای ویژه ای پرستیده شدند.
    تعداد این خدایان به حدود دو هزار معبود می رسد:
    هوروس، توت، باستی، ایزیس، خنوم، آمون، رع، اوزیریس، سبک، آنوبیس و...(77)
    نخستین مظاهر خدایان مصری در صورت حیوانات پدیدار می شد. هر اجتماع نوم را یک حافظ خاصی از نوع جانوران نگهبانی می کرد. این نمونه ای از پرستش طبیعت در قصبات و شهرهای مصر است. مثلاً در شهرهای ابی دوس و تنیس، شغال را می پرستیده اند، در فیوم تمساح معبود خلق بوده و در تبس خدای آمون به صورت قوچ جلوه گر می شده است...ظاهراً این چهارپایان و پرندگان را محض صفات حیوانی ایشان نمی پرستیده اند؛ بلکه از آن جهت که برای آنها قوای انسان یا مافوق انسانی قائل می شده اند، مورد احترام خود قرار می دادند، زیرا به عقیده آنان، صفات خدائی در انسان یا در حیوان به ظهور می رسد و از این رو باید در هر دوی آنها نمودار گردد. در نتیجه برای خدایان خود تن انسان و سر حیوان یا بالعکس، تصور می کرده اند، زیرا در این مظهر که ترکیبی از آدم و جانور است، خدایان بیشتر جلوه گر می شوند. برای خدای کونومو که او را خالق کل موجودات می دانسته اند، شکلی مرکب از بدن انسان و سر قوچ درست می کرده اند که با دستهای انسانی، چرخ آفرینش را به حرکت می آورد. همچنین برای خدای انوبیس حافظ و هادی مقابر و اموات، جسمی از پیکر انسان و سری از شغال می ساختند...(78)



    امضاء


  11. Top | #56

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    این خدایان هر یک به جای خود حاکی از یک سلسله تحولات تاریخی مذهبی است که در عین حال تغییرات و تبدلات سیاسی را هم نشان می دهد...مثلاً وقتی که در سلطنت سلاله اول فراعنه دو قسمت مصر علیا و سفلی با هم آمیخته و متحد گردیدند، هوروس که خدای ناحیه دلتا بود، با خدیا ست که معبود ناحیه مصر علیا بود، همچنان به جنگ و خصام خود ادامه می دادند...(79)
    روح دینی در مصر قدیم به اندازه ای قوی بود که مصریان تنها به پرستش مصدر زندگی بسنده نمی کردند. بلکه هر یک از صور مختلف زندگی را نیز می پرستیدند. پاره ای گیاهان (مانند پیاز) در نظر آنان مقدس بود، درخت خرما که در سایه آن در وسط صحرا آرام می گرفتند و چشمه آبی که در واحه ها عطش ایشان را فرو می نشاند، بیشه ای که در مجاورت آن به یکدیگر برخورد می کردند و به آسایش می رسیدند، و انجیر بیابانی که به صورت عجیبی در میان شنهای صحرا رشد می کرد و بار می داد، همه به عللی که فهم آنها دشوار نیست، در نظر ایشان از چیزهای مقدس بشمار می رفت و مردم ساده مصر تا اواخر ایام تمدن خود برای این مقدسات چیزهایی از قبیل خیار و انگور و انجیر نیاز و قربانی می کردند. حیوان خدایان، در میان مصریان بیش از گیاه خدایان، رواج داشت و فراوانی این گونه خدایان به اندازه ای بود که معابد مصری، حالت نمایشگاهی از حیوانات گوناگون را به خود می گرفت. مردم مصر بعضی از حیوانات را مقدس می شمردند... هر شهری حیوان مقدس جداگانه ای داشت...حیوان مقدس علائمی داشت که کاهنان می دانستند و آن را می شناختند. اگر کسی حیوان مقدسی را می کشت، به قتل می رسید. پرستش این حیوانات تا قرن اول قبل از میلاد به طول انجامید.



    امضاء


  12. Top | #57

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    در قرن ششم قبل از میلاد که کمبوجیه پادشاه ایران به مصر حمله کرد. در جلوی سربازان خود تعدادی گربه و لک لک قرار داد. مصریان به پاس احترام این حیوانات تیراندازی نکردند و از ایرانیان شکست یافتند...
    پاره ای از اوقات، زنان را به عنوان همسری تقدیم این خدایان می کردند...مطابق گفته پلوتارک در مندس زیباترین زنان را برای همخوابگی حیوان مقدس تقدیم می کردند. سدربلوم می گوید: خدا قبل از اینکه نقش انسان را بپذیرد، معمولاً به شکل حیوان تجسم می یابد و در نظر بدوی، حیوان از انسان اسرارآمیزتر است. و هیچیک از مراسم این حیوانات به ثبات و اساس و باطن دین مصری برقرار نمانده است.(80)











    امضاء


  13. Top | #58

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    دین جان پرستی در مصر قدیم رواجی بسزا داشت. نیروهائی کم و بیش شبیه به ارواح انسانی در طبیعت و ستارگان و خورشید و درختها و روخانه مخصوصاً رود نیل جای داشت. مردم قدیم مصر از چشمه های نیل و دریاچه های استوائی که اضافه آب آن به این شط می ریزد، بی خبر بودند و نمی دانستند که در نقاط بعیده جنوب، بارانهای مرتب باریده، شعب پر آب نیل را بوجود می آورد که از آن جمله در مغرب بحر الغزال است...
    بدین لحاظ مردم مصر که می دیدند هر سال رود نیل بدون یک قطره باران، بالا آمده از بستر خود سرازیر می شود، آن را معبود خود قرار داده، می گفتند: اشک چشم ایزیس الهه، علت طغیان آن می باشد که در مرگ شوهرش اوزیریس می گرید...
    سرودی در حمد و ثنای نیل به دست آمده که در ستایش خیرات و برکات آن چنین می گوید:
    سلام بر تو باد ای رود نیل که
    این خاک را به وجود خود آراستی
    و با قدم میمنت لزوم خویش حیات
    را به مصر ارزانی داشتی. توئی که
    سرتاسر این سرزمین را سیراب می کنی. ای
    خالق حبه و پروردگار ماهی، و
    خداوند گندم و رویاننده جو...
    در مصر مانند همه جا، دین با جادو همراه بوده است. مصریان جادو را می شناختند و به آن عمل می کردند. طلسم و مجسمه های درمان بخش وجود داشت. این مجسمه ها وسایل وردخوانی ضد مار و عقرب بشمار می رفت. اگر کسی را جانوری می گزید، برای معالجه روی سر مجسمه آب جاری می ساختند. آبی که از روی متون حکاکی شده روی مجسمه می گذشت، دارای نیروی درمانی می گردید.
    بیمار آب را می آشامید و شفا می یافت.(81)




    امضاء


  14. Top | #59

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    فراعنه: پادشاهی که سلطنت مصر سفلی و علیا او را مسلم بود، فرعون نام داشت. این کلمه از پیرااویی آمده که به معنی مقام دوگانه می باشد. فرعون تحت حمایت خاص خدایان مخصوصاً هوروس قرار داشت و پرتوی از خورشید بشمار می رفت. فرعون خدای خورشید (رع) و پسر خدا و بالاخره خدا بود؛ از این جهت فرعون را مانند خدا می پرستیدند و معابدی بر پاداشته او را پرستش می نمودند. تصویر فرعون در آثار پاینده مصر علائمی دارد که از مقام الوهیت او خبر می دهد؛ مثل قرقی که مظهر هوروس می باشد، و قرص خورشید که در میان دو شاخ قرار گرفته ورع را مجسم می نماید. هر کس به فرعون نزدیک می شد، سجده می گذارد، چنانکه گوئی به حضور خدا می رود.
    بامدادان چون فرعون برخاست، همچنان که خورشید طالع را درود می فرستادند، به او نیز تحیت می گفتند؛ از این قبیل:
    طلعت خود را به سوی من بازگردان ای آفتاب طالع که عالم را به نور جمال خود روشن می کنی و ای قرص پسر فروغ که ظلمت را از سرتاسر مصر نابود می سازی. تو پدرت را مانی که در فضای آسمان طلوع کرده است؛ چون سر برمی داری، روشنائی خود را به دنیا پخش می کنی؛ جائی نیست که از جمال طلعت تو محروم بماند...
    فرعون دو تاج بر سر داشت و دو جادوگر بزرگ نیروی خدائی را به او وارد می کردند...(82)




    امضاء


  15. Top | #60

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    گزیده ای از تاریخ و جغرافیای مصر باستان

    مصر مأخوذ است از نام محمد بن مصرایم بن سام بن نوح...
    یاقوت / معجم البلان 137.
    اسامی که به کشور مصر در طول مرور اعصار نهاده اند، از چهل و دو نام افزون تر است....
    جان ناس / تاریخ ادیان 36.
    مصر، یکی از کهن ترین سرزمینهای مسکونی جهان می باشد که آثار عصر حجر در آن فراوان دیده می شود. در حدود شش هزار سال قبل از میلاد، مهاجران آسیائی با خود گیاهان و حیوانات اهلی و اصول و روشهای فنی عصر نوسنگی را وارد سرزمین مصر سفلی (در شمال) کردند. تاریخ نشان می دهد که مصریان در چهار هزار و پانصد سال قبل از میلاد از مس استفاده کرده اند. فلز مس ابتدا در سرزمین مصر کشف گردید. در مصر علیا (در جنوب) اندکی دیرتر یک نوع تمدن نوسنگی عقب مانده تری به وجود آمد که تا اندازه ای شباهت با تمدن مصر سفلی داشت. اگر چه اجداد مصریان سفلی و علیا از آسیای جنوب غربی آمده بودند، ولی به احتمال قوی آنهائی که در دلتای رود نیل سکنی داشتند، از سرزمین سینا عبور کرده و آن دسته که در مصر علیا مقیم شدند، از طریق دریای سرخ و ناطق آفریقای شرقی خود را به آنجا رسانده بودند. مصر سفلی در چهار هزار و پانصد سال قبل از میلاد دارای حکومت واحدی شد و در سال 4250 ق. م. مصر علیا را زیر سلطه خود در آورد. در سال 4000 ق.م. این دو ناحیه از یکدیگر جدا شدند و هر کدام دارای حکومت مستقلی گردیدند.
    در سال 3300 ق. م. حکومت مصر علیا بر حکومت مصر سفلی غلبه کرد و بدین سان نخستین فرعون مصر پدیدار شد. در سال 2300 ق.م. این امپراطوری یک پارچه فرعونی دچار هرج و مرج شد. در سال 2600 ق.م. اهرام سه گانه مصر برای خوفو فرعون زمان ساخته شد. در طی سالهای 1580 - 2242 ق.م. هفتاد پادشاه بر مصر حکومت کردند. در قرن سیزدهم ق.م. یکی از قدرتمندترین فراعنه مصر رامسس دوم (فرعون معاصر با موسی (ع)) بر آن خطه حکم می راند. در همین ایام بود که موسی بن عمران پیامبر اولوالعزم الهی فرمان یافت تا دعوت خویش را آشکار کند. موسی و قومش بنی اسرائیل بر اثر فشار فراعنه مصر به فلسطین مهاجرت کردند. از سال 525 تا 404 ق. م مصر مستعمره ایران بود. کمبوجیه پادشاه هخامنشی مصر را فتح کرده بود. در سال 405 ق.م. یکی از اعقاب فراعنه، به نام امیرته مصر را از اشغال ایران رهانید. در سال 342 ق.م. در عصر سلطنت اردشیر سوم، سپاهیان ایران دوباره مصر را اشغال کردند. در سال 322 ق.م. اسکندر به آسیای غربی و متصرفات ایران حمله کرد و مصر جزء قلمرو مقدونیان شد. در سال 304 ق.م. بطلمیوس یکی از سرداران اسکندر، خود را پادشاه مصر اعلام کرد؛ سلسله بطالسه تا سال 30 ق. م دوام آورد. در این سال امپراطوری روم بر مصر غلبه کرد. در سال 615 میلادی خسرو پرویز پادشاه ایران بر مصر دست یافت. در اواسط نیمه اول قرن هفتم میلادی مصر به دست مسلمانان افتاد (سال 19- 21 هجری / 640 - 642 میلادی). و از آن پس تاکنون، مصر همچنان مسلمان مانده و اینک در قلمرو سرزمینهای اسلامی است.(74)
    اگوست کنت فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در رابطه با مراحل تکامل شعور دینی انسان بدوی می گوید که تمام این مراحل سه گانه (یاد شده در صفحات قبل) را می توان در دین و مذهب مصریان قدیم یافت. دین مصریان از توتم پرستی و آنی میسم شروع می شود، و دوران شرک را می گذراند و به دوران یکتاپرستی می رسد. بنابراین می توان گفت: که مذهب مصریان محصول بیش از چهل قرن تحول و دگرگونی اجتماعی است که در آن کشور در برخورد با آفریقائیان و سامیان و...صورت گرفته است.(75)
    تا قرن نوزدهم اطلاعات دانشمندان در رابطه با تاریخ مصر و ادیان و مذاهب مردم آن سامان منحصر به نویسندگان قدیم یونان و لاتین بود. مورخانی همچون: هرودت (قرن 5 ق.م.)، دیودور، و...
    هرودت می گوید که مصریان، مذهبی ترین مردم جهان می باشند. در قرن نوزدهم علم مصر شناسی پیشرفت فراوانی کرد و آثار باستانی فراوانی کشف شد. این آثار حکایت از پیشینه پرستش در مصر دارد.(76)



    امضاء


صفحه 6 از 36 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi