صفحه 20 از 36 نخستنخست ... 1016171819202122232430 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 191 تا 200 , از مجموع 354

موضوع: تاریخ ادیان و مذاهب جهان ( جلد اول )

  1. Top | #191

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    آیا وجود بودا یک افسانه است؟

    برخی دانشمندان معتقدند که وجود بودا افسانه ای بیش نیست. کرن دانشمند هند شناس هلندی می گوید بودا افسانه ای است که در نپال، تبت و چین ساخته شده. افسانه بودا از افسانه کریشنا کمتر ارزش تاریخی دارد. سنارت هند شناس فرانسوی در کتاب بررسی افسانه بودا می گوید که بودا، افسانه خورشید آسمان است، همان گونه که خورشید از تاریکی بیرون می آید، بودا هم از مایا (تصور و خیال) متولد می شود. مادرش مانند ظلمت اندکی پس از طلوع فرزندش آفتاب ناپدید می گردد. اما بر خلاف این دسته از هند شناسان، گروهی دیگر از جمله اولنبرگ معتقد است که بودا واقعیت خارجی داشته و یک شخصیت تاریخی است نه اساطیری. محل و زمان تولد او بر اساس قطعه سنگ بدست آمده ای مشخص است. در قرن سوم قبل از میلاد پادشاه بزرگ بودائی آسوکا او را احترام نموده است.
    این قطعه سنگ در سال 1896 م کشف شده است. در سال 1898 میلادی زائرین بودائی سبوئی را کشف کرده اند که مدعی بودند خاکستر بودا در این سبو است.(285)
    مسئله خدا در آئین بودا؛ فلیسین شاله می گوید با آنکه دین بودا خدایان بی شماری در زمین و آسمان دارد، ولی کلا بدون خدا است. در تلقی بودا خدایان موجوداتی مانند سایرین تابع تحولات عمومی هستند. با این همه، بی خدائی در اصول این آئین تصریح نشده است. بهر حال این آئین نقطه مقابل آئین برهمن و وداست. آئین بودا روح جهان رابه رسمیت نمی شناسد. برهمن و آتمان را قبول ندارد، به وجود قائم بالذاتی قائل نیست. هیچ چیز را ثابت و ابدی نمی داند، همه چیز در حرکت و در حال تغییر و فساد و زوال است. به هیچ جوهری مادی (مرکب و مجرد) باور ندارد. در این آئین سخن از وجود و لاوجود نیست. بودا درباره خدایان می گوید آنها هم مثل انسانها زوال پذیر و فانی هستند. بیقراری و عدم ثبات جهان بر خدایان نیز حکومت می کند. اگر چه عمر خدایان بیشتر از عمر انسان است، ولی ناپایدار و غیر جاویدان هستند. پس چون در این آئین خدایی وجود ندارد، مراسم مذهبی طبعاً وجود ندارد. آنچه هست، یادبود است. بودائیان برای بودا مقام خدائی در نظر ندارند و به او متوسل نمی شوند و برایش دعا نمی خوانند.
    او فقط شخصیتی است که بر اثر ریاضت و مبارزه با چهار رنج معروف، به نیروانا راه یافته و در قلب نجات یافتگان همیشه حاضر است. تنها کاری که بودائیان در مقابل مجسمه بودا انجام می دهند، پرتاب دسته گل است. آنان در هر ماه چهار بار برای ترویج دین در معابد جمع می شوند. بودائیان در اطراف استوپا (در هند) گرد می آیند و مراسم یادبود انجام می دهند. در این بنا از خاکستر مقدسین بودا نگهداری می شود.(286)







    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #192

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مسئله خدا در آئین بودا؛ فلیسین شاله می گوید با آنکه دین بودا خدایان بی شماری در زمین و آسمان دارد، ولی کلا بدون خدا است. در تلقی بودا خدایان موجوداتی مانند سایرین تابع تحولات عمومی هستند. با این همه، بی خدائی در اصول این آئین تصریح نشده است. بهر حال این آئین نقطه مقابل آئین برهمن و وداست. آئین بودا روح جهان رابه رسمیت نمی شناسد. برهمن و آتمان را قبول ندارد، به وجود قائم بالذاتی قائل نیست. هیچ چیز را ثابت و ابدی نمی داند، همه چیز در حرکت و در حال تغییر و فساد و زوال است. به هیچ جوهری مادی (مرکب و مجرد) باور ندارد. در این آئین سخن از وجود و لاوجود نیست. بودا درباره خدایان می گوید آنها هم مثل انسانها زوال پذیر و فانی هستند. بیقراری و عدم ثبات جهان بر خدایان نیز حکومت می کند. اگر چه عمر خدایان بیشتر از عمر انسان است، ولی ناپایدار و غیر جاویدان هستند. پس چون در این آئین خدایی وجود ندارد، مراسم مذهبی طبعاً وجود ندارد. آنچه هست، یادبود است. بودائیان برای بودا مقام خدائی در نظر ندارند و به او متوسل نمی شوند و برایش دعا نمی خوانند.
    او فقط شخصیتی است که بر اثر ریاضت و مبارزه با چهار رنج معروف، به نیروانا راه یافته و در قلب نجات یافتگان همیشه حاضر است. تنها کاری که بودائیان در مقابل مجسمه بودا انجام می دهند، پرتاب دسته گل است. آنان در هر ماه چهار بار برای ترویج دین در معابد جمع می شوند. بودائیان در اطراف استوپا (در هند) گرد می آیند و مراسم یادبود انجام می دهند. در این بنا از خاکستر مقدسین بودا نگهداری می شود.(286)







    امضاء


  4. Top | #193

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ادیان و مذاهب نوظهور هند؛



    الف: آئین برهما سماج؛

    هند سرزمین شگفتیهای بسیار، همچنان دست اندرکار نمایاندن استعداد فلسفی و نبوغ انسانی خویش است. هند زادگاه اندیشه ها و تفکرات فلسفی - عرفانی - اشراقی - انفسی جهان بشمار می رود. کلکسیونی از سه میلیون اندیشه و مکتب و مذهب و مسلک و...
    هند براستی مهد آزادی عقیده است. دموکراسی عقیدتی تحمیل شده بر هند، راز بزرگ این سرزمین اسرارآمیز است.
    در سال 1828 میلادی فردی به نام رام ماهون آئین برهما سماج را اختراع کرد. برهما سماج یعنی جامعه برهما که در میان هندوان به جامعه پیروان برهمن مشهور است. رام ماهون ابتدا به تحقیق در ادیان و مکاتب بزرگ پرداخت و اطلاعات فراوانی به دست آورد. او که زبانهای چندی می دانست، در متون مقدس مذهبی ادیان و مذاهب جدید و قدیم جهان به مطالعه پرداخت. پس از این مطالعه بود که دین مسیح را بر دیگر ادیان ترجیح داد و به مردم هند معرفی نمود. او در آغاز قرن نوزدهم مبلغ رسمی دین مسیح در سراسر هند شد. ماهون به این بسنده نکرد و خود دست اندرکار پروردن مذهبی جدید شد. با استخدام برخی تعالیم بودا و برهمن و دین عیسی، ترکیبی جدید آراست. این مذهب التقاطی پیروان فراوانی یافت. وارث ماهون فردی به نام سوامی علیه این آئین شورید و جامعه آریان را پدید آورد که سازمان طبقاتی، چند خدائی و خرافات و بت پرستی را احکام حضرت مسیح را به باد انتقاد گرفت. او بیشتر از آئین ودا متأثر بود. آئین او با استقبال روبرو شد و هزاران پیرو یافت. وارثان این آئین، دو زن غیر هندی هلنا و آنی برانت به آئین هندو روی خوش نشان دادند و از آن تأثیر پذیرفتند. بنابراین آئین برهما سماج به دگردیسی های متضادی پرداخت و سرانجام در آئین هندو متوقف شد.(287)







    امضاء


  5. Top | #194

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ب: آئین راما کریشنا؛


    راماکریشنا کودک فقیری از بنگال بود که مدتی به مسیحیت گروید و بهره ای شایان برد. او به الوهیت عیسی باور کرد. او ضمن اینکه یک عیسوی بود، اعتقاد داشت که بودا و کریشنا و دیگران تناسخ یک خدا هستند. او خود وسوسه می شد که یک راما کریشنا است و او مدتی بعد به اسلام گروید و اندکی بعد هندو شد و سپس راما کریشنا گردید. او فردی عامی و عاری از دانش معمول بود. او به خدای مادر یا مادر خدا باور داشت. و چیزی جز این نمی دانست. او خود را فرزند آن خدا می دانست. راما کریشنا به پیروان خود می گفت: همه ادیان راهی به سوی پروردگار هستند و لذا از دینی به دین دیگر گرویدن کار نادرستی است. زیرا همه رودها به طرف اقیانوس روان هستند، تو هم روان شو و مانع رفتن دیگران نباش. او پیروان زیادی یافت. یکی از پرشورترین پیروان او جوانی از تبار کشاتریا (شاهزادگان) بود که گردن بند راما کریشنا را بر گردن انداخت و شاگرد او شد. این شاگرد پرشور در مقام تعریف خدا بر آمد و خدا را مجموعه ارواح معرفی کرد. او به یاران خود توصیه کرد که دست از ریاضت بردارند و از مطالعه در ادیان و مذاهب دیگر دوری نمایند. و به جای این کارها، جسم خود را در راه خدمت به جامعه بکار گیرند. این جوان خود را وی وکاناندا نامید و در سال 1893 م هند را ترک کرد تا برای رسالت راما کریشنا در خارج از هند وجوهی گرد آورد. او در شیکاگو به عنوان نماینده مذاهب هندو در کنفرانسی از وحدت ادیان سخن گفت و بر این اصل تکیه داشت که خدمت به خلق بهترین عبادت پروردگار است. او شنوندگان خود را بشدت تحت تأثیر قرار داد. او به حاضران گفت که جز موجودات زنده خدائی وجود ندارد. اندکی بعد به هند بازگشت و آئین جدیدی ارائه کرد. او می گفت ما احتیاج به آئینی داریم که انسان ساز باشد و گوشه گیری و ریاضت و... را رها سازید، خدایان را از ضمیر خود بیرون کنید. خدا و عبادت چیزی جز خدمت به خلق نیست.(288)









    امضاء


  6. Top | #195

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ویژگی های مذهب بهاگتی؛

    این مذهب ترکیبی از تعالیم اسلام و مشرب تصوف و آئین هندو است. این مذهب حد وسط میان عبادات عامیانه و نظرات وحدت وجودی های هندوها است. بهاگتی در تلقی وحدت وجودی آن که جوهره تماماً فلسفی صوفیانه است، ریشه در تلقی بودائی وجود دارد. بنابراین مذهب بهاگتی علاوه بر مایه های فوق ریشه ای بودائی نیز دارد که بعد جذبه و عرفان آن را نیرو می بخشد و بر نشاط مردان تارک دنیا و مافیها می افزاید؛ زیرا بهاگتی به معنای پارسا و تارک دنیاست. پیشوای این فرقه راماند که شهرت فراوانی دارد، می باشد.(289)
    کتاب شناسی ادیان هند؛
    به فارسی: تنها منبع دست اول و منحصر بفرد در این زمینه: داریوش شایگان / ادیان و مکتبهای فلسفی هند. 2 جلدی امیرکبیر. تهران 1357. فلیسین شاله و جان ناس اطلاعات عمومی ناچیزی می دهند: ن.ک: فلیسین شاله / تاریخ مختصر ادیان بزرگ جان ناس / تاریخ جامع ادیان. در رابطه با آئین بودا: متن اصلی سخنان بودا: ع. پاشائی / ذمه پده یا سخنان بودا. انجمن فلسفه ایران 1357. تهران. تحلیل ادیان بزرگ هند. ن.ک: دکتر علی شریعتی / تاریخ و شناخت ادیان 2 جلدی. تهران 1359 - درباره شناخت سیکها استاد نورالدین چهاردهی.




    امضاء


  7. Top | #196

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    کتاب شناسی ادیان هند؛


    به فارسی: تنها منبع دست اول و منحصر بفرد در این زمینه: داریوش شایگان / ادیان و مکتبهای فلسفی هند. 2 جلدی امیرکبیر. تهران 1357. فلیسین شاله و جان ناس اطلاعات عمومی ناچیزی می دهند: ن.ک: فلیسین شاله / تاریخ مختصر ادیان بزرگ جان ناس / تاریخ جامع ادیان. در رابطه با آئین بودا: متن اصلی سخنان بودا: ع. پاشائی / ذمه پده یا سخنان بودا. انجمن فلسفه ایران 1357. تهران. تحلیل ادیان بزرگ هند. ن.ک: دکتر علی شریعتی / تاریخ و شناخت ادیان 2 جلدی. تهران 1359 - درباره شناخت سیکها استاد نورالدین چهاردهی.



    امضاء


  8. Top | #197

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    ادیان نوبنیاد و جدید در کشور بزرگ هند



    آئین کبیر

    یکی از ادیان نوبنیاد در هند، آئین کبیر است که مؤسس و بنیان گذار آن یکی از شعرای هند بود به نام کبیر که در سال 1412 - 1488 میلادی آئین خود را تأسیس کرد. کبیر شاگرد راماناندا تهذیب کننده مذهب ویشنوئی بود. کبیر بافنده ای ساده از اهالی شهر بنارس، پدرش مسلمان و مادرش از فقه برهمن بود، او تصمیم گرفت که دین هندوئی و اسلام را تلفیق نموده و آئین جدیدی را پدید آورد.
    در آئین کبیر، مسجد و معبد و بت و مراسم ختنه کردن وجود نداشت، وی در اشعارش از توحید سخن گفت، و هم او مساجد مسلمانان و معابد هندوان و کلیسای مسیحیان را پاک و مقدس می دانست.
    کبیر، رام هندو، و الله اسلامی را یکی می دانست، او به تناسخ اعتقاد فراوان داشت، و مانند هندوها دعا می کرد. یاران و پیروانش او را کبیر پانتین گویند.(290)
    کبیر جهت اطلاع از دو آئین اسلام و هندو از کتب آنان بهره فراوان گرفت، و آنچه را که آموخته بود در قالب اشعار در آورده و به مردم هند ارائه می داد، و همه اشعارش بر محور توحید و موحدان دور می زد.
    کبیر در اشعارش درباره عظمت و بزرگی پروردگار گفته است:
    در این جهان موجودی است بدون نام، که از وی هرگز نتوان سخن بر زبان آورد، در آنجا نه صورت است و نه جسم، نه طول است و نه عرض، نه دم زدن و نه سخن گفتن، بنابراین چگونه می توان او را توصیف و تعریف کرد، چرا که شرح او در قالب الفاظ و کلمات نگنجد.
    کبیر مانند اکثر مردم هند، عقیده به تناسخ داشت و شدیداً تحت تأثیر این باور قرار گرفته بود. وی در سال 1518 میلادی درگذشت و برای دفن او میان مسلمانان و هندوها اختلاف و درگیری بوجود آمد، مسلمانان او را یک مسلمان و هندوها او را یک هندو می دانستند، مسلمانان در نظر داشتند او را طبق دستورات اسلام بخاک بسپارند و هندوها می خواستند طبق دستورات مذهب هندو او را بسوزانند و خاکستر او را در رود مقدس گنگ افشانند.
    کبیر پس از مرگش گروهی او را در حد خدائی قرار دادند و مقام او را تا حد پرستش بالا بردند و عنوانش را به خدائی کشاندند.(291)









    امضاء


  9. Top | #198

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    آئین کبیر


    یکی از ادیان نوبنیاد در هند، آئین کبیر است که مؤسس و بنیان گذار آن یکی از شعرای هند بود به نام کبیر که در سال 1412 - 1488 میلادی آئین خود را تأسیس کرد. کبیر شاگرد راماناندا تهذیب کننده مذهب ویشنوئی بود. کبیر بافنده ای ساده از اهالی شهر بنارس، پدرش مسلمان و مادرش از فقه برهمن بود، او تصمیم گرفت که دین هندوئی و اسلام را تلفیق نموده و آئین جدیدی را پدید آورد.
    در آئین کبیر، مسجد و معبد و بت و مراسم ختنه کردن وجود نداشت، وی در اشعارش از توحید سخن گفت، و هم او مساجد مسلمانان و معابد هندوان و کلیسای مسیحیان را پاک و مقدس می دانست.
    کبیر، رام هندو، و الله اسلامی را یکی می دانست، او به تناسخ اعتقاد فراوان داشت، و مانند هندوها دعا می کرد. یاران و پیروانش او را کبیر پانتین گویند.(290)
    کبیر جهت اطلاع از دو آئین اسلام و هندو از کتب آنان بهره فراوان گرفت، و آنچه را که آموخته بود در قالب اشعار در آورده و به مردم هند ارائه می داد، و همه اشعارش بر محور توحید و موحدان دور می زد.
    کبیر در اشعارش درباره عظمت و بزرگی پروردگار گفته است:
    در این جهان موجودی است بدون نام، که از وی هرگز نتوان سخن بر زبان آورد، در آنجا نه صورت است و نه جسم، نه طول است و نه عرض، نه دم زدن و نه سخن گفتن، بنابراین چگونه می توان او را توصیف و تعریف کرد، چرا که شرح او در قالب الفاظ و کلمات نگنجد.
    کبیر مانند اکثر مردم هند، عقیده به تناسخ داشت و شدیداً تحت تأثیر این باور قرار گرفته بود. وی در سال 1518 میلادی درگذشت و برای دفن او میان مسلمانان و هندوها اختلاف و درگیری بوجود آمد، مسلمانان او را یک مسلمان و هندوها او را یک هندو می دانستند، مسلمانان در نظر داشتند او را طبق دستورات اسلام بخاک بسپارند و هندوها می خواستند طبق دستورات مذهب هندو او را بسوزانند و خاکستر او را در رود مقدس گنگ افشانند.
    کبیر پس از مرگش گروهی او را در حد خدائی قرار دادند و مقام او را تا حد پرستش بالا بردند و عنوانش را به خدائی کشاندند.(291)






    امضاء


  10. Top | #199

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اکبر شاه و آئین وی در هندوستان


    در هندوستان پس از درگذشت همایونشاه، فرزندش، ابوالفتح جلال الدین محمد اکبر معروف به اکبر شاه در سن 13 سالگی به جانشینی پدرش برگزیده شد و تا ده سال زیر نظر نائب السلطنة، بیرام خان، کشور را اداره می کرد. اکبر شاه که در قرن شانزدهم می زیسته، چون به دنیا آمد، مادرش او را محمد نام نهاد. و چون به سن بلوغ رسید به اکبر شاه مشهور شد، اکبر شاه علاقه وافری به شاهکارهای ادبی و تاریخ و علوم هندو داشت، دستیاران دانشمند اطراف خود را وادار نمود که آنها را به زبان فارسی که زبان رسمی دربار بود برگردانند، و درباره ادیان و مذاهب موجود در هند شخصاً اقدام به کاوش و تحقیق دامنه داری نمود، او گاهی درباره دین مقدس اسلام و گاهی در مورد آئین مسیحیت و گاهی پیرامون دین یهود و نیز دیگر ادیان و مذاهب گوناگون در هند به تحقیق می پرداخت، تا شاید از این رهگذر برای وحدت کشور هند، آئین و مذهبی جدید که در بردارنده تمام مزایای ادیان موجود در هند باشد، معرفی نماید و آن کیش را در میان عموم مردم کشور رواج دهد.
    در آغاز در اطراف مذهب بزرگ هندو و بودائیان که به تناسخ عقیده داشتند، کاوش فراوان نمود، و با نهادن علامت هندوها بر پیشانی خود، در میان مردم ظاهر می شد، و خود را از آن گروه و فرقه نشان می داد، و از طرف دیگر برای سازش با ادیان دیگر در آن کشور مانند زرتشتیان، با پوشیدن پیراهن مقدس آنان و بستن کمربند کشتی زیر لباس، می خواست از این طریق آنها را از خود راضی نماید.
    او از شکار حیوانات دست کشیده تا بدین وسیله فرقه جینیان را از خود خوشحال کرده باشد. و چون آئین مسیحیت بوسیله پرتقالیها وارد کشور هند شده بود دستور داد تا چند نفر از کشیشان مسیحی را بحضورش آوردند، آنها هم اکبر شاه را با شگرد خاصی تحت تأثیر گفتار خود قرار دادند و او را شیفته و علاقه مند آئین مسیحیت نمودند لذا اکبر شاه دستور داد تا عهد جدید و عهد عتیق را ترجمه نموده و در دسترس عموم مردم هند قرار دهند و به کشیشان آزادی کامل در ترویج دین مسیح در کشور پهناور هند داد و بهمین جهت آئین مسیحیت در آنجا نیز گسترش پیدا کرد.
    اکبر شاه از هر یک از پیروان ادیان هند زنی را اختیار نمود! از برهمنان و بودائیان و مسلمانان و دیگر گروه های مذهبی. ولی آنچه که او را رنج می داد اختلافات ادیان گوناگون و ناهماهنگی آن ادیان و مذاهب بود، سرانجام تصمیم گرفت تا از میان آن همه ادیان و مذاهب در کشور هند، یک آئین برگزیده شود تا بلکه از این طریق به اختلافات مذهبی در هند پایان دهد.
    اکبر شاه با تشکیل یک مجلس عمومی از فرماندهان لشکری و دولت مردان کشوری و دیگر شخصیتهای مملکت، مردم را وادار به قبول یک آئین نمود و حاضران در برابر این پیشنهاد تسلیم شده و ااعلان قبولی را به حضور شاه عرضه داشتند. اعضای مجلس هم به ناچار اقدام به صدر منشوری نمودند که طی آن مردم ملزم به قبول توحید و خداپرستی بر اساس قانون وحدت وجود شوند که متکی بر سنت هندوئی و آتش پرستی زرتشتیان و بر اساس عقاید گروه جینیان دائر بر خودداری از خوردن گوشت حیوانات و کشتن گاو مقدس و دست نیازیدن به گناهان کبیره بود.
    بدین ترتیب، مردم هند باید لااقل در سال صد روز به گیاه خواری روی آورند و اجرای این دستور برای عموم مردم هند اجباری و ضروری اعلام شد و بر اساس آن مسلمانان از انجام هر گونه مراسم مذهبی ممنوع گردیدند، سرانجام مسلمانان علیه اکبر شاه شورش نمودند و اکبر شاه گروه بسیاری از مسلمانان را از هند به خارج تبعید نمود و منشور مجلس و شاه مورد قبول مسلمانان واقع نگردید مگر گروه بسیار کمی که از این رهگذر حافظ ریاست و مقام خود شدند. شورش عموم مسلمانان سبب شد که سرانجام جهانگیر شاه فرزند اکبر شاه، پدرش را مسموم نمود و به زندگی ننگینش پایان داد.(292)





    امضاء


  11. Top | #200

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    نظام طبقاتی در کشور هند


    کشور پرجمعیت هندوستان با آن تاریخ کهنش، بیش از هر جامعه ای رنگ طبقاتی دارد، که می توان عنوان طبقات آن کشور را بر پنج طبقه و دسته و گروه مشخص کرد:
    1- قوم آریائی: که در 4000 سال قبل، در دسته های مختلف وارد هند شدند و این ورود چون حالت تهاجمی داشت، آریائیها به عنوان نیروی پیروز و مردم بومی هند به عنوان قوم مغلوب شناخته شدند. نیروی مهاجم، اقوام بومی را کنار زدند و خود یک جامعه تشکیل دادند. آریائی ها پس از پیروزی قدرت را بدست گرفتند، و حکومت را در خاندان خود موروثی نمودند که بعداً به شاه زادگان و پادشاهان هند شناخته شدند و سلطنت و حکومت در این سلسله قرار گرفت.
    2- طبقه دوم، چهره های قدیسین و زاهدان بود، که احتیاجات و نیازهای معنوی و مذهبی و روحانی مردم هند را بر آورده می نمودند. آریائی ها خود معتقد به قوای مرموز غیبی بودند و مذاهب ابتدائی مانند روح پرستی و آنمیسم در میان انان رواج داشت و مردم بومی هند هم با این عقاید و ادیان ابتدائی سر و کار داشتند و بر این باور بودند که اجنه و ارواح خبیثه و شرور طبیعت، در جنگلها و رودخانه ها و در تاریکی ها و دامنه کوهها مکان دارند و هر آن ممکن است صدمه های فراوان بر آدمیان از رهگذر انجام مراسم مذهبی آنان را شاد نمود.
    بر اساس این باورها، مردم احتیاج به افرادی داشتند که پاسخگوی آنان در مورد ارواح شرور و خبیث باشند تا آنان را در پناه قدرت معنوی خویش قرار داده و یاری رسانند. و از طرف دیگر چنین افرادی می توانند قدرت قوای خیر و عطوفت و محبت خدایان بزرگ همچون خدای طوفان، خدای گندم، خدای باران، خدای زمین، و دیگر خدایان طبیعت را به سوی آنان جلب نمایند. و این افراد پرقدرت همان برهمن ها یا روحانیون ادیان هند بودند که دومین طبقه از مردم هند را تشکیل می دادند. که باید طبقه اول را اداره کنندگان امور سیاسی کشور، و طبقه دوم را روحانیون و معلمان مذهبی کشور نامید که جامعه را بر محور آئین و مذهب قرار می دادند.
    3- طبقه سوم: گروه کشاورزان بودند که چرخ اقتصاد کشور را به کار انداخته و احتیاجات اقتصادی را از این طریق تأمین می نمودند.
    4- طبقه چهارم: گروه صنعت گران بودند که این طبقه را در ردیف غلامان و بردگان قرارشان داده بودند.
    5- طبقه نجس: این طبقه مردمان غیر آریائی بودند که پیش از هجوم آریائیها، جزء مردمان بومی آن سرزمین به حساب می آمدند، که بعداً آریائی ها نام نجس را بر آنها نهادند و تا امروز که حدود 4000 سال از ورود این قوم مهاجم آریائی به کشور هند می گذرد، هنوز مردم هند آنان را به نام نجس می خوانند، گر چه گاندی برای اولین بار آنها را بندگان خدا نامید، ولی مردم هند زیر بار این عنوان نرفتند و هنوز هم راجه های هند در موقع مزد دادن به این کارگران پول را در برگ پیچیده و یا در کاسه ای که در دست دارند به آنان می دهند، تا مبادا دست اربابان به دست این افراد تماس حاصل کند! مردم هند هنوز آنها را به نام نجس ها یا دراویدها می خوانند، و اکثر این جماعت در اماکن مخروبه و ویرانه ها زندگی می کنند.
    بنابراین در هند پنج طبقه وجود دارند که عبارتند از:
    1- برهمنا 2- کاشاترها 3- کشاورزان 4- بردگان و صنعتگران 5- دراویدها یا نجسها. ناگفته نماند که طبقه برهمنان و روحانیون، پرقدرت ترین و نیرومندترین گروه را در جامعه هند تشکیل می دهند.(293)





    امضاء


صفحه 20 از 36 نخستنخست ... 1016171819202122232430 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi