پاسخ
تمام اشکالهایی را که در پاسخ به ابن خلکان گفتیم، بر ذهبی نیز وارد است و از گفته او نیز معلوم می شود که کتاب نهج البلاغه را ندیده و مطالعه نکرده و ندانسته آن را به سید مرتضی نسبت داده است، و با بی شرمی و وقاحت سید شریف مرتضی را متهم به دروغ و جعل و تزویر ساخته و عجولانه در قضاوت نادرست را انجام داده است:
1 - آنجا که گفته : او (سید مرتضی) متهم است که کتاب نهج البلاغه را وضع کرده.
و حال آنکه این کتاب هیچ ارتباطی به سید مرتضی ندارد و کسی که آن را جمع آوری کرده است سید رضی است
2 - آنجا که گفته : کسی که کتاب او نهج البلاغه را مطالعه کند یقین پیدا خواهد کرد که آن به دروغ به امیر المومنین علیه السلام نسبت داده شده است.
این قضاوت نیز نادرست است زیرا هزاران نفر از اندیشمندان و بزرگان شیعه و اهل سنت نهج البلاغه را خوانده اند و حتی یک نفر از آنها ادعا نکرده که چنین یقینی برایش حاصل شده باشد.
بلکه چنانکه گذشت ابن ابی الحدید آن دانشمند بزرگ اهل سنت در شرح خطبه الهاکم التکاثر - 221 می گوید : من سوگند می خورم به همان کسی که تمام امتها به او سوگند یاد می کنند، من این خطبه را از پنجاه سال قبل تاکنون بیش از هزار بار خوانده ام و هر زمان آن را خوانده ام، ترس و وحشت و بیداری عمیقی تمام وجود مرا در بر گرفت، و در قلب من اثر عمیقی گذاشت، و در اعضای پیکرم لرزش انداخت ... . (21)
از ذهبی متعصب باید سوال شود چگونه ابن ابی الحدید با خواندن نهج البلاغه یقین نکرده که آن خطبه ها به دروغ به امیر المومنین علیه السلام نسبت داده شده است، بلکه آیا اینگونه تاثیر معنوی عمیق جز از سخنان شخصیتی همچون علی بن ابی طالب علیه السلام امکان پذیر است؟