شبهه هشتم:
در بسیاری از خطبه ها و کلمات قصار نهج البلاغه سختیهای مرگ و ظلمت قبر و مشکلات جهان پس از مرگ بیان شده است و طبیعی است که یادآوری اینگونه مسائل موجب سلب آرامش روحی و به وحشت افتادن مردم است، لذا بعید به نظر می رسد که اینگونه سخنان مربوط به علی بن ابی طالب علیه السلام بوده باشد. (59)
پاسخ:
اولاً: اگر یادآوری مرگ و قبر و قیامت و مانند آن برای جامعه مفید نبوده و موجب سلب آسایش و آرامش جامعه است پس چرا در قرآن کریم و احادیث نبوی این همه از آنها یادآوری شده است از جمله:
اینما تکونوا یدرککم الموت ... (60) هر کجا که باشید شما را مرگ در می یابد ... .
کل نفس ذائقه الموت (61) هر نفسی چشنده مرگ است.
کل من علیها فان (62) تمام کسانی که بر زمینند فانی شوند.
کل شی هالک الا وجهه (63) جز ذات او همه چیز نابود شونده است.
و در بسیاری از کتب حدیث شیعه و اهل سنت احادیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به همین مضمون نقل شده است از جمله:
حدیثی در کتاب تحف العقول از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم که فرموده: مالی اری حب الدنیا قد غلت علی کثیر من الناس، حتی کان الموت فی هذه الدنیا علی غیرهم کتب ... (64)
(چه شده است؟) چرا می بینم محبت دنیا بر بسیاری از مردم غلبه کرده است، گویا مرگ در این دنیا برای جز اینان نوشته شده و گویا مراعات حق برای جز اینان واجب می باشد بلکه گویا آنچه را از خبر مردگان می شنوند همانند مسافرانی هستند که به زودی باز خواهند گشت؟ ... .
و ثانیاً: از آنجا که یاد مرگ و قبر و قیامت در سازندگی انسان تاثیر به سزائی دارد لذا در تعالیم دین مبین اسلام اینهمه به آن ترغیب شده است زیرا اگر انسان پیوسته به یاد مرگ بوده و آمادگی لازم جهت فرا رسیدن آن را داشته باشد نتایج ذیل حاصل شود:
دارای زندگانی شرافتمندانه ای خواهد بود.
در برابر قدرتهای شیطانی و تمام طاغوتیان با دلیری و شجاعت می ایستد.
انسانی کریم و دارای روحیه بذل و بخشش خواهد بود.
بر مال دنیا حرص و طمع نخواهد داشت.
در برابر مشکلات بردبار و صبور است.
در هر دو حال گرفتاری و گشایش شکرگذار است.
دارای عزمی راسخ و اراده ای مستحکم می باشد.
با عزت زندگی می کند و زیر بار ذلت و منت کسی نمی رود.
در کارها با جدیت به پیش می رود و هیچگاه خسته نمی شود.
عنان گسیخته در پی شهوترانی نمی رود.
کارهای دنیا را بدون شتاب زدگی انجام می دهد (گوئی تا ابد در این دنیا زندگی خواهد کرد) و در کارهای آخرت جدی است و کار امروز را به فردا نمی اندازد (گوئی همین فردا خواهد مرد و از ثواب و پاداش آن محروم می شود).
و از آنجا که یاران خوب رسول خدا صلی الله علیه و آله پیوسته به یاد مرگ بودند، لذتهای دنیا را نادیده گرفتند و با عزت زیستند، و بسیاری از آنان به شرف شهادت نائل شدند، و موجبات پیروزی و گسترش اسلام را فراهم ساختند.
و از آن هنگامی که مسلمانان یاد مرگ را به فراموشی سپردند و به دنبال دنیا و لذتهای مادی و شهوات رفتند و به هوا و هوسها رو آوردند، آن عزت و اقتدار خود را از دست دادند و از هر صدائی به خود می لرزیدند و ظالمان بر آنها مسلط شدند.
از آنچه گذشت به این نتیجه رسیدیم که پیوسته به یاد مرگ بودن موجب خودسازی و خشنودی پروردگار و به فراموشی سپردن آن موجب گمراهی و خشنودی شیطان است، و همین مطلب یکی از امتیازها و ویژگیهای نهج البلاغه به شمار می آید و به همین علت - چنانکه گذشت - ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خطبه الهاکم التکاثر می گوید:
سوگند به آنکه امتها به او سوگند یاد می کنند: من این خطبه را از پنجاه سال پیش تاکنون بیش از هزار مرتبه خوانده ام و در هر مرتبه تاثیر جدیدی بر من گذاشته است ... . (65)
بنابراین این شبهه نیز ناتمام است.