صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 37

موضوع: ارزش تاریخ در نهج البلاغه

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تاریخ، علم سازندگی انسان

    تاریخ علمی است که در دارنده ی آن تاثیرات فراوانی (مثبت یا منفی) می گذارد، چرا که موضوع علم تاریخ، انسان است. آنهم نه کالبد انسانی بلکه حیات گذشته ی او، چنین علمی نمی تواند در جهان بینی یا احساسات صاحب آن، بی تاثیر باشد.
    تاثیرات مثبتی را که آن حضرت بر شمرده اند به دو قسمت می توان تقسیم کرد:
    یک بخش آن اثراتی هستند که موجب اصلاح جهان بینی و رشد شناخت انسان می گردند.
    بخش دیگر سخنانی می باشند که با خصلت ها و احساسات آدمی سر و کار داشته موجب سازندگیهای اخلاقی می شوند. در آن میان از سنت ها و عبرت ها سخن به میان آورده اند که دارای هر دو جنبه ی احساسی و بینشی(و نیز کاربرد سیاسی ) هستند در اینجا برای هر یک از این اقسام نمونه ای ارائه می گردد.


    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تاریخ و جهان بینی

    تاریخ بشریت به عنوان بخشی از نظام هستی می تواند روشنگر و تبیین کننده ی جهان بینی انسان واقع شود. انسان متفکر بیش از هر چیز به دنبال درک غایت هستی است. برای او تاریخ به مثابه آزمایشگاه انسان و انسانیت است. بنابراین او می تواند در این آزمایشگاه به کند و کاو بپردازد تا ریشه ی عزت و ذلت اقوام و ملل را دریابد. همچنین یافتن تعریف حیات (و دنیا) اولین مشکل آن کسی است که به سعادت خود و بشریت می اندیشد.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تعریف دنیا

    از جمله مسائل اساسی در هر مکتب و مرام، تعریفی است که از دنیا ارائه می دهد. بعد از این تعریف است که آن مکتب موضع گیریهای اصلی و اعتقادات اصولی خود را پایه ریزی می نماید. بهتر است بگوئیم هر مرام و مکتبی در ارتباط با این تعریف می تواند مواضع اصولی خود را روشن سازد.
    گاه در محاورات روزمره کلمه ی دنیا به کار می رود و منظور از آن کیهان و کهکشان و زمین و اشجار و حیوانات است که درباره ی این محتوا اختلافی نیست، اما گاه سخن از دنیا به میان می آید و منظور از آن فضائی است که انسان در آن زندگی می کند. این فضا ترکیبی است از محیط جامعه، تاریخ، خانواده، غرائز درونی، تاثیرات طبیعی و محتوای فکری و روحی انسانها.
    برای چنین معنائی گاه کلمه ی روزگار و یا دهر و اینگونه تعابیر آورده می شود، آنچه برای بشر دارای اهمیت بوده و سرنوشت ساز است نحوه ی نگرش او به همین فضاست. برداشتهای بشر از دنیا با این محتوا بسیار مهم و زیربنای تصمیمات بعدی او واقع می گردند.
    علی علیه السلام تعریفی که از دنیا (با تعبیر اخیر) دارند این است که: می فرمایند:
    دنیا جایگاه: سختی، فناء، تحول، دگرگونی و عبرت است(19) این تعریف را وقتی به تاریخ مرتبط نسازیم قابل لمس نخواهد بود، ولی وقتی کتاب آدم و آدمیت را ورق بزنیم جز چهار مورد فوق چیزی نمی یابیم.
    ایشان در خطبه ی دیگری آورده اند که:
    دنیا سرائی است که غم و اندوه آن را فراگرفته و به مکر و دغا شهرت یافته، همواره بر یک حال باقی نیست، ره آوردهای آن سالم نمی مانند، اهل آن در هدفهای تیرهای بلا هستند، دنیا تیرهای خود را به سوی آنها پرتاب و به مرگ، نابودشان می کند.
    و بلافاصله سخنان خویش را به تاریخ ارجاع داده می فرمایند:
    بندگان خدا، آگاه باشید شما و هر چه که در دنیا بمانید در تداوم راه کسانی است که پیش از شما درگذشتند، آنها دارای عمرهای طولانی تر و شهرهای آبادتر و آثار مهمتری بودند. اما هم اکنون صدایشان خاموش، بادهای تکبرشان خوابیده، اندامشان پوسیده شهرهایشان خالی، آثارشان ناپدید، قصرهای برافراشته و ساختمانهای استوار و بالهای گسترده ی آنها را سنگهای محکم قبرهای چسبیده جانشین گشته...
    تصور کنید شما رفته اید جائیکه آنان رفته اند و آن خوابگاه شما را بگروگان گرفته و آن امانتگاه شما را در آغوش دارد، پس چگونه خواهد بود حال شما اگر کارهای شما به پایان برسد و مردگان از قبرها بیرون آیند، هر نفسی به آنچه در پیش فرستاده آزمایش شود(20)

    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    با اندک دقتی در جملات فوق، نتایج زیر حاصل می گردد که از نظر علی علیه السلام:
    1- قالب و محتوای دنیا یکسان نیست. (در حالیکه ظاهری فریبنده دارد، محتوای آن رنج و سختی است).
    2- حرکت و دگرگونی بر دنیا حاکم است (یا عین یکدیگرند).
    3- دست آوردهای دنیائی و محصولات مادی آن فانی است و سالم نخواهند ماند.
    4- انسان همواره در مظان مرگ قرار دارد و به اندک بهانه ای در کام آن فرومی رود.
    5- دنیا را باید در راستهای بهره گیری برای قیامت بکار گرفت. زیرا هر شخصیتی در گرو عمل و دستاوردهای خویش خواهد بود.
    6- این اصول برای همه یکسان است و همه در تداوم راه گذشتگان با نتائج فوق (خواه نا خواه) عجین اند.
    7- برای احساس و شناخت بیشتر و توجه پیرامون اصول ششگانه ی فوق می توان به گذشتگان (یعنی تاریخ) مراجعه کرد. نه تنها مراجعه ی نظری به تاریخ بلکه باید خود را تاریخی نمود. یعنی خود را در جایگاه گذشتگان بپنداریم. فکر کنیم که با آنها بوده و هم اکنون با آنها در بستر خاک و گروگان داده شده ایم.
    اگر این مطالب را که برخاسته از حقایق این جهان اند (و با دقت درگذشته می توان به آنها دست یافت) به تاریخ گراهای مادی نگر شرقی و غربی ارائه کنند، بجای قبول آن خواهند گفت: این ثمره ی نگرش صوفیانه و منفی گرای امام علی علیه السلام بوده است یا فلان پایگاه طبقاتی او این چنین نتایجی را به دست داده است؟!.
    تفسیر سیاسی آنها ممکن است این باشد که خواهند گفت: علی علیه السلام برای وضع اصلاح اقتصادی حکومت خود قصد تنزل دادن مصرف را داشته است. تا با اشاعه ی روحیه ی مرتاضانه بتواند پاسخگوی مسائل اقتصادی ایام حکومت خود باشد و... که در هر حال اینها سخنانی است روبنائی و فاقد محتوای اصولی.
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آیا بی انصافی نیست که: اصل حرکت را که با تعابیر مختلف مورد قبول خاص و عام و شرقی و غربی است و نیز در تیررس مرگ بودن انسان را که هر روز شاهد آن هستیم. و مخفی بودن هزاران واقعیت تلخ را که در پس ظاهر فریبنده ی دنیا وجود دارد با کلی بافیهائی نظیر منفی گرا بودن آن حضرت، نادیده بگیریم؟! آیا این شیوه قضاوت، همان نگرش جاهلانه به تاریخ (و دنیا) نیست؟! اگر علی علیه السلام دارای بینش منفی بود او را جنگ و شمشیر و سیاست و حکومت چکار؟!
    قاطعانه می گوئیم که: فراموش کردن مرگ و زدودن اعتقاد به قیامت، در کنار ظاهر سازیهای دنیائی و اصالت دادن به این ظواهر از جمله ارزشهای الحادی غرب است که بدلایل مختلفی در جوامع دیگر تبلیغ می گردد. از فوایدی که این ارزش (در حقیقت ضد ارزش) برای غربی دارد. اشاعه ی زندگی تجمل گرایانه و مصرفی برای فروش بیشتر محصولات سودآور آنهاست، فایده ی دیگر آن دلخوشی و سرگرمی مردم جهان سوم به این ظاهرفریبها و در عوض ایجاد دلههر و ترس زیاد از مرگ (کشته یا شهید شدن) می باشد.

    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به گفته ی استاد شهید مطهری :
    چون یک سلسله افکار ماتریالیستی به مغز ما هجوم آورد که این اندیشه ها و آرزوها همه بیهوده است و از واقعیت و جاودانگی خبری نیست، حق داریم مضطرب و ناراحت شویم و رنج و وحشت عظیمی (از مرگ) در ما به وجود آید...(21) آری یکی از راههای جلوگیری از تحرکات سیاسی اجتماعی ملتها و ایجاد سکوت مرگبار، همین القاء ترس از مرگ و تبلیغ اصالت دنیاست. برای اینکار هم ناچار از آنند که مشغله های ذهنی فراوانی برای ملتها به وجود آورند تا محتوای مادی دنیا را بگونه ای محبوب و دل انگیز و اصیل جلوه دهند تا کسی به سراغ واقعیت آن نرود.
    حال سئوال می کنیم که: راستی آیا به آینده ی خود فکر کردن اشتباه است؟ آیا همه ی همت و افق دید خود را مصروف 70-60 ساله زندگانی دنیا نمودن و ابدیت را فراموش کردن درست است؟ آیا تکامل کمی (مادی ) را جانشین تکامل کیفی (معنوی ) نمودن و آن را غایت خلقت انسان و جهان قرار دادن غلط نیست؟. راستی آیا کارخانه ی هستی پی در پی انسان تحویل می دهد تا بفرموده ی آن حضرت، در تداوم راه گذشتگان فقط به عمر طولانی تر، شهر آبادتر، آثار مهمتر، یعنی رشد کمیت ها پرداخته و هدف خلقت خود را در این موارد جستجو کنند؟.
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آیا نباید لحظه ای درنگ نمود که گذشتگان کجا رفتند؟ کجایند آنانی که پس از مدتی، اثری از بادهای کبر و غرورشان، تن سالم و عمر طولانیشان، شهر آباد و آثار مهمشان و... نیست. آیا ما هم در گردونه ی این امور باید مدتی چرخیده و برویم؟ راستی آنان از خلقت خود چه سودی بردند؟
    بدنبال این سئوالات است که مولا علی علیه السلام دعوت می نماید که: بیائید همچون هزاران انسان دیگر که رفته اند، برای لحظاتی تصور کنید که سفری زندگانی شما هم برچیده شده و درجایگاه مردگان قرار گرفته اید. با این تصور، عمر و اعمال خود را در ترازوی سنجش قرار داده و با هدفی که از خلقت شما بوده است بسنجید. از خود بپرسید که آیا از حیات خود که در تداوم زندگی گذشتگان طی شده راضی هستید یا نه؟!.
    اینگونه در اعماق تاریخ غرق شدن و زدودن پرده های تجملات و توهمات روزمره است که انسان بر نفس خویش بصیرت کامل یابد و به سئوالی بس حرکت زا میرسد که: چه کنم و چه باید کرد؟ با دست یابی به این پرسش، هر آن انسانی که پشتوانه ی این سئوال و احساس مربوط به آن را واقعیت های جهان خلقت- یعنی فناپذیری ماده، تغییر و تحول دائمی دنیا، ظاهرفریبی این جهان- قرار دهد می تواند در راستای جهان دیگر، همه چیز را بکار گیرد و هدایت انسانی یابد. بر همین اساس است که آن حضرت این ایده های برخاسته از دقت در تاریخ و احوال گذشتگان را پشتوانه ی تحرک کمی و کیفی فرد و اجتماع قرار داده و عمل صالح، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، علم اندوزی و... هر آنچه در تعالی انسان موثر است را با این انگیزنده (یادینامیسم) به تحرک وا می دارند. بنابراین، تاریخ نه تنها تعریف دقیقی از دنیا به دست می دهد بلکه بعنوان یک انگیزنده و محرک مهم (بشرط برخورد صحیح با آن) عمل می نماید.

    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    درک اصلی تغییر و تحول دائمی

    آن حضرت نه تنها در گفته ی فوق بلکه در بیانات مختلف خواهانند که با استناد به تاریخ اصل تغییر و تحول دائمی را تفهیم نمایند. اصلی که بر همه چیز حاکمیت دارد.
    آیا در آثار پیشینیان چیزی نیست که شما را (از راه خطا) آیا ندیدی که گذشتگان شما باز نمی گردند و جانشین های آنان که زنده هستند باقی نمی مانند؟ آیا اهل دنیا را نمی مانند؟ آیا اهل دنیا را نمی بینید که روز را به شب رسانده، شب را صبح می نمایند، یکی مرده است که بر او می گریند، دیگری بیمار است و...(22) در ابتدای این سخن آمده است که:
    پس به عزت و ارجمندی دنیا دل نبندید، به زیور و نعمتهای آن فریفته نشوید، از سختی و رنج آن فغان نکنید، زیرا عزت در دنیا و تفاخر به آن از میان می رود و زیور و نعمت آن فانی می گردد، سختی و رنج آن تمام می شود و هر مدت و زمانی پایان دارد...(23)
    ملاحظه می گردد که آن حضرت برای تفهیم اصل تغییر دائمی، احساس فناپذیری دنیا، جلوگیری از زرپرستی و تفاخرات بیهوده، اینگونه از تاریخ استفاده می نمایند.
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    درک گذر زمان

    می دانیم که جوهره ی اصلی تاریخ، همان زمان طی شده ی همراه با حوادثی است که در آن به وقوع پیوسته است (اهمیت ارزش زمان (و فرصتها) فوق العاده زیاد و سخن از آن گفتن نیاز به گفتاری مجزا دارد) چنانچه قبلا آمد، آن حضرت با ترسیم زندگانی گذشتگانی که به بطالت عمر خود را سپری نموده اند سعی در القاء این فکر دارند که برای زندگی خویش ارزش قایل شده آن را تداوم راه آنگونه افراد، نگذرانند. توجه دادن به گذر سریع زمان و تمام شدن عمر راه دیگری است برای هوشیار نمودن آدمی. آن حضرت با انواع گفتارها سعی در تفهیم گذشت سریع زمان دارد. در جائی می فرماید: فرصت ها چون ابرها می گذرند(24) و در سخن دیگری گویند: خدا رحمت نماید انسانی را که به تفکر پرداخته، عبرت گیرد. آگاه شود که آنچه از دنیا باقی است بزودی نابود می گردد، آنچه از آخرت است زوال ناپذیر است، هر آنچه امروز به حساب آید به انتها می رسد و آنچه در انتظار آن هستید آمدنی است و هر آینده ای نزدیک است(25) همچنین در مواردی از تاریخ استعانت جسته اند، چنانچه در وصیت به فرزندش می فرماید:
    اینگونه است که پس از گذشت اندک زمانی یکی از آنان (گذشتگان) خواهی بود(26)
    در کلام دیگر آورده اند:
    پس مانند سابقین خود (خواهید بود) کسانیکه قبل از شما درگذشتند. از دنیا خیمه کندند، مانند خیمه کندن کوچ کننده، آن را طی کردند مانند مسافری که منزل به منزل راه می پیماید(27) دقت شود که در جهان بینی حضرت علی علیه السلام دنیا سرای قرار نیست بلکه همچون مسافرخانه ای است که مسافرینش منزل به منزل طی مسیر می نمایند ولی مسافرخانه دانستن آن تعارضی با آباد نگهداشتن و سازندگی آن ندارد. از باغبانی تا حکومت بر امپراطوری توسط آن حضرت گویای این مطلب است (که مسافرخانه دانستن دنیا با سازندگی اش تعارضی ندارد).
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سخن دیگر ایشان این است که:
    معمری از شما روزی از عمرش به او داده نشد مگر آنکه یک روز از عمرش نابود شود،... اصلها گذشتن و ما فرعها هستیم، پس چگونه فرعی بعد از درگذشت اصل خود باقی خواهد ماند(28) آری هیچ چیزی جز نگاه به طول تاریخ نمی تواند نسبت به گذرسرعت زمان هشدار دهنده باشد وقتی انسان به سیل حوادثی که زنجیروار پشت سر یکدیگر به عمق تاریخ فرومی روند می نگرد، وقتی سرعت مدفون گشتن حوادث بزرگ در گورستانی بنام گذشته را آدمی ملاحظه می کند، بطور ملموس گذر سریع بقیه ی عمرش را در پیش روی می بیند و درصدد تلاش برای بر گرفتن توشه یا باقی گذاردن اثری از خود بر می آید.
    امضاء

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi