نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: پدرم به هیچ وجه راضی نمی شه

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    parvaneh پدرم به هیچ وجه راضی نمی شه


    اوست باقی


    پدرم به هیچ وجه راضی نمی شه

    ( این نوشته نقل قول شده است ..از خود بنده نیست )




    سوال :این مطلب رو اگه میشه ثبت کنید؛ هم نظر خودتون رو می خوام بدونم و هم نظر بقیه رو… خیلی ممنون…من سعی کردم تمام مشکلاتم رو با دختری که دوسش دارم حل کنم. نظر مثبت خودش و مادرش رو گرفتم. نظر مثبت مادرم رو هم گرفتم… بابای دختر خانم که هیچی… باید من رو تو روز خواستگاری ببینه میمونه پدر خودم چون ما از تیر و تبار ترک زبان هستیم؛ پدرم تحت هیچ شرایطی راضی به وصلت من با یه خانواده ی به قول خودشون فارس نیست..و یه جورایی گفته که اگه فارس باشن من نیستم…من حمایت مالی پدرم رو نمیخوام… من رضایت قلبی خانواده ی خودم رو میخوام… چون یه قوت قلبه واسم…اول با خودم گفتم شاید مشکل بابام اینه که چون از تبار ما نیستن ممکن با ما نسازن و مثالهایی از فامیل میزنه که فلانی با فارس ازدواج کرد اونجوری بدبخت شد… اون یکی با رشت ازدواج کرد اون شکلی بدبخت شد و شهرهای دیگه ی غیر ترک دیگه…آخه یکی نیست بگه مگه خانواده های ترک و ترکی که مشکل داشته باشن نداریم؟


    بعدش مهم اینه که نسبت به خانواده ی طرف یه شناختی به دست بیاد… اگه آدمای بدی بودن منطقیه که وصلت صورت نگیره… اما اگه آدم خوبی باشه فارس بودنشون که بدی نیست…ندیده و نشناخته میگه فارس “نه”!!!بابام هنوز نمیدونه که من به قول معروف زن می خوام؛ اما تو حرفاش تو خونه و با فامیل فهمیدم که نظرش در این رابطه چیه… نمیتونم باهاش راحت حرف بزنم… به خاطر اختلاف سنی زیاد و اینکه حرفم رو درک نمیکنه…اینکه همه ی پدر مادرا آرزوی خوشبختی بچه هاشون رو دارن واسم روشنه اما نمیدونم این چه منطقیه که ندیده و نشناخته میگه جواب سوال “هیچکدومه‌”!!!به نظر شما آدمی تو شرایط من چیکار باید بکنه؟!



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : پدرم به هیچ وجه راضی نمی شه

    جواب :خیلی از جوونا مشکل شما رو دارن که احساس می کنن پدر مادرشون اونا رو درک نمی کنن و حرف حرف خودشونه و به حرف بچه شون گوش نمی دن اونجایی که حق با پدر مادراست که هیچ، اما اونجا که مثل مورد شما حق با جوونا است و از حرفای منطقی هم کاری بر نمیاد جوونا بازم نباید از پا بشینن و منتظر باشن ببینن چی می شه بلکه باید کانال منطق رو عوض کنن و از راه تاثیر گذاری احساسی وارد بشن و نهایت تلاششون رو برای راضی کردن اونا از این طریق انجام بدن اینکه جوونا می گن پدر مادر ما اصلا راضی نمی شن کاملا نادرسته به نظر من جوونا به قدرت خودشون در ایجاد تغییر در والدین واقف نیستن وگرنه راضی کردن اونا خیلی سخت نیست مشکل اینه که جوونا بلد نیستن چه کار کنن اولین مطلب اینکه یه اصل کلی هست که خیلی جاها به درد می خوره که پیروزی از آن کسی است که بیشتر مقاومت کنه به قول معروف: صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند یا بر اثر صبر نوبت ظفر آید نتیجه اینکه اگه کسی مقاومت کنه و از میدون در نره غلبه اش بر طرف مقابل حتمیه اینجا هم همینه اگه جوونا از این اصل استفاده کنند و پای کار وایستن خیلی زودتر از اونی که فکرشو می کنن سد مقاومت پدر مادرها فرو می ریزه و تسلیم خواست به حق فرزندشون می شن دومین اصل مهم، اصرار محترمانه بر خواست خوده، چه به صورت مستقیم یا کنایه ای و چه با گفتار یا با سکوت نگید که پدر مادر ما نفوذ ناپذیرن و هرچه اصرار کنیم فایده نداره ، چون عرض می کنم آب که نرم ترین جسمه وقتی که به صورت مداوم پایین می ریزه، سنگ به اون محکمی رو سوراخ می کنه در حالی که نه گفتار شما از اب نرم تره و نه دل پدر مادر از سنگ سخت تر یه خورده از عاشقها یاد بگیرید گرچه کارشون درست نیست اما ببینید چه طور پدر مادر رو راضی می کنن این قدر به انحاء مختلف اصرار می کنن تا اینکه پدر مادرشون راضی بشن اصل سوم هم اینه که تمام کارهایی که جوون انجام میده باید محترمانه و بدون اوقات تلخی و یا درگیری باشه چون حرمت پدر و مادر بسیار زیاده و کسی حق نداره اونو بشکنه و بلکه برعکس در طول این مدت محبت و ملاطفت او با پدر و مادر باید زیادتر بشه اما کارهایی که جوون با صبر و استقامت و اصرار محترمانه بر اونا می تونه به هدفش برسه :




    طرح درخواست خود با استفاده از هر فرصتی که دستش بیاد چه به صورت خصوصی به اینکه هروقت یکیشون رو تنها گیر بیاره سفره دلشو باز کنه و حرفشو بزنه و یا به صورت عمومی به اینکه این قدر بگه که حرفش نقل مجالس خانوادگی بشه(البته مواظب باشه که حالت مضحکه یا تمسخر پیدا نشه که چیزی جز ضایع شدنش رو به همراه نداره) – اثر گذاری بر یکی از والدین و فرستادنش به سراغ دیگری – ادامه دادن با سکوت زبون دار در صورت نهی قهر امیز والدین از حرف زدن – اگه می دونن چه کسی رو می خواد طوری رفتار کنه که به اطرافیان القا بشه که عشق دیوونه و شیداش کرده و هی تکرار کنه که :

    یا او یا هیچکس – ببینه رگ خواب والدین و نقطه اثر پذیریشون کجاست از همونجا وارد بشه مثلا اگه به غذا خوردن او یا لاغر شدنش حساسند یه کاری کنه بگن از بس غصه خورده لاغر شده - از مظلوم نمایی غافل نشه مثلا بگه من که براتون مهم نیستم وگرنه ناراحتی منو نمی تونستید تحمل کنید – اگه این مراحل افاقه نکرد می تونه از راه گوشه گیری، غذا نخوردن طولانی و ابراز افسردگی و ناراحتی شدید و حتی گریه کردن سعی کنه احساساتشون رو تحریک کنه پدر مادرها قلب رئوفی دارن وقتی این طور فرزند رو مثل اسپند روی آتش ببینند بعیده که ساکت بشینن و بازم بگن نه موفق باشید

    منبع:http://fekrejavan.ir/2989.html
    نوسنده: راه روشن



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi