صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 63

موضوع: اشعار نوروزی{ساقیا آمدن عیدمبارک بادت}

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,078
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,245
    مورد تشکر
    3,471 در 1,532
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    امروز جمال تو بر دیده مبارک باد
    بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد


    گل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد
    ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد

    خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده
    دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد


    نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم
    نوروز و چنین باران باریده مبارک باد

    بی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو
    از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد


    مولوی







    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مبارکتر شب و خرمترین روز

    به استقبالم آمد بخت پیروز

    دهلزن گو دو نوبت زن بشارت

    که دوشم قدر بود امروز نوروز


    مهست این یا ملک یا آدمیزاد

    پری یا آفتاب عالم افروز

    ندانستی که ضدان در کمینند

    نکو کردی علی رغم بدآموز


    مرا با دوست ای دشمن وصالست

    تو را گر دل نخواهد دیده بردوز

    شبان دانم که از درد جدایی

    نیاسودم ز فریاد جهان سوز


    گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود
    نمی‌دانست سعدی قدر این روز

    سعدی




    امضاء



  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,235
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    ســـوار خواهـــد آمد، ســــــــراي رُفت‌و‌رو کن
    کلوچــــه بــــر سبدنه، شـــراب درسبـــو کن

    زشست‌و شـــوي باران، صفــاي گل فـــزون‌تر
    کنار چشمه بنشين، نشاط شست‌و شو کن

    جليقـــــه‌ي زري را زجامــــــه‌دان بــــــــرآور
    گَرَش رسيده زخمي، به‌چيرگي رفو کن


    ز پول زر، به گردن ببند طوقي؛ اما
    به سيم تو نيرزد، قياس با گلوکن

    به هفت رنگ شايان، يکي پري بياراي
    ز چارقـــد، نمايان دو زلف از دو ســـو کن


    ز گوشه‌ي خموشي، سه‌تار کهنه برکش
    ســـرودي از جواني بـــه پرده جستجو کن

    چـــه بود آن ترانــــه؟ بلي، بـــــــه يادم آمد:
    تـــــرانه‌ي «زدستم گلي بگيـــــــر و بو کن...»


    سکوت سهمگيــــــن را ازين ســـــــرا بتـــــاران
    بخــــوان، برقص، آري، بخنـــــد و هاي و هو کن

    ســـــوار چون درآيــــــد در آستــــــــان خانــــــــه
    گلــــــــي بچيــن و، با دل، نثــــــــــــار پاي او کن

    ســـــــوار در ســــــرايت، شبي بــــــــه روز آرد
    دهــــــد به هرچه فرمان، سر از ادب فروکن!

    سحر که حکم قاضي رود به سنگسارت،
    نماز عاشقي را با خون دل وضو کن...







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,625
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,880 در 1,040
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    برخیز که می‌رود زمستان
    بگشای در سرای بستان

    نارنج و بنفشه بر طبق نه
    منقل بگذار در شبستان


    وین پرده بگوی تا به یک بار
    زحمت ببرد ز پیش ایوان

    برخیز که باد صبح نوروز
    در باغچه می‌کند گل افشان

    خاموشی بلبلان مشتاق
    در موسم گل ندارد امکان

    آواز دهل نهان نماند
    در زیر گلیم عشق پنهان


    بوی گل بامداد نوروز
    و آواز خوش هزاردستان

    بس جامه فروختست و دستار
    بس خانه که سوختست و دکان

    ما را سر دوست بر کنارست
    آنک سر دشمنان و سندان

    چشمی که به دوست برکند دوست
    بر هم ننهد ز تیرباران


    سعدی چو به میوه می‌رسد دست
    سهلست جفای بوستانبان





    امضاء


  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,235
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    برخیز که می‌رود زمستان
    بگشای در سرای بستان

    نارنج و بنفشه بر طبق نه
    منقل بگذار در شبستان


    وین پرده بگوی تا به یک بار
    زحمت ببرد ز پیش ایوان

    برخیز که باد صبح نوروز
    در باغچه می‌کند گل افشان

    خاموشی بلبلان مشتاق
    در موسم گل ندارد امکان

    آواز دهل نهان نماند
    در زیر گلیم عشق پنهان


    بوی گل بامداد نوروز
    و آواز خوش هزاردستان

    بس جامه فروختست و دستار
    بس خانه که سوختست و دکان

    ما را سر دوست بر کنارست
    آنک سر دشمنان و سندان

    چشمی که به دوست برکند دوست
    بر هم ننهد ز تیرباران


    سعدی چو به میوه می‌رسد دست
    سهلست جفای بوستانبان







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,290
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,070
    مورد تشکر
    4,331 در 2,034
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    امروز جمال تو بر دیده مبارک باد
    بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد

    گل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد
    ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد


    خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده
    دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد


    نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم
    نوروز و چنین باران باریده مبارک باد


    بی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو
    از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد


    امضاء




  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,235
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    باد نوروز وزيده است به كوه و صحرا
    جامه عيد بپوشند، چه شاه و چه گدا


    بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست
    نازم آن مطرب مجلس كه بود قبله نما


    صوفى و عارف از اين باديه دور افتادند
    جام مى گير ز مطرب، كه روى سوى صفا


    همه در عيد به صحرا و گلستان بروند
    من سرمست زميخانه كنم رو به خدا


    عيد نوروز مبارك به غنى و درويش
    يار دلدار! زبتخانه درى رابگشا

    گرمرا ره به در پير خرابات دهى
    به سروجان به سويش راه نوردم نه به پا

    سالها در صف ارباب عمائم بودم
    تا به دلدار رسيدم، نكنم باز خطا

    امام خمينى(ره)






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,235
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    امروز جمال تو بر دیده مبارک باد
    بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد


    گل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد
    ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد

    خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده
    دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد


    نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم
    نوروز و چنین باران باریده مبارک باد

    بی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو
    از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد

    مولوی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,078
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,245
    مورد تشکر
    3,471 در 1,532
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چون پرند نیگلون بر روی بندد مرغزار

    پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار

    خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی قیاس

    بید را چون پر طوطی برگ روید بی شمار


    دوش وقت نیم شب بوی بهار آورد باد

    حبذا باد شمال و خرما بوی بهار

    بادگویی مشک سوده دارد اندر آستین

    باغ گویی لعبتان جلوه دارد در کنار


    ارغوان لعل بدخشی دارد اندر مرسله

    نسترن لولوی لالا دارد اندر گوشوار

    تا بر آمد جامهای سرخ مل بر شاخ گل

    پنجه های دست مردم سر برون کرد از جنار


    راست پنداری که خلعتهای رنگین یافتند

    باغهای پر نگار از داغگاه شهریار

    فرخی سیستانی



    امضاء


  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,235
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید

    وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید



    شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام

    بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید




    قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت

    باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید



    گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش

    من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید




    با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ

    از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید



    دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک

    جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید



    این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت

    وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید



    عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق

    گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید




    تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد

    این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید


    حافظ




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi