نتیجه مخدوش انتخابات، مصدق و یارانش را به واکنش وا می دارد. آنان با دعوت از هوادارانشان و اعضای فداییان اسلام، راهپیمایی آرامی را در جمعه 22 آبان از خانه دکتر مصدق به سوی دربار برگزار می کنند. این جمعیت پانصد - هفصد نفری(60) در برابر کاخ شاه گرد هم می آیند و خواستار گفت و گو رو در رو با شاه می شوند.
عبدالحسین هژیر از طرف شاه به آنان می گوید که به شکایت آنان درباره انتخابات، رسیدگی خواهد شد. با این حال رهبران گردهمایی اعلام می کنند که، تا اعلام وصول نتیجه به تحصن خود ادامه می دهند(61).
هر چند این تحصن پس از چهار روز بدون رسیدن به نتیجه لازم پایان می پذیرد ولی سرآغاز حرکتی نوی در تاریخ ایران می گردد و به تشکیل جبهه ملی می انجامد. شهید عراقی روایت می کند.
در ملاقات متحصنین با شاه، آنها آزادی انتخابات را از شاه می خواهند و وعده می دهند که در صورت آزاد بودن انتخابات آنها بیشتر از کمونیست ها(62) رای بیاورید. شاه پشوانه و صحت این ادعا را در صورتی که آنها حزب یا تشکیلات منسجم جویا می شود و در نهایت توافق می کنند که تشکیلات جبهه ملی را به وجود بیاورند.
نواب صفوی از جریان تشکیل جبهه ملی استقبال نمی کند و هنگامی که حاج ابوالقاسم رفیعی، مدیر انتظامات فداییان اسلام، قصد چاپ و پخش اساس نامه جبهه ملی را می کند نواب او را از این کار باز می دارد و می گوید تشکیلات حزب و جبه ای که با موافقت پسر رضاخان به وجود آمده باشد برای ما ارزشی ندارد، هرچه بدبختی است از این جاست، کانون فساد این جاست، ما با (آیت الله) کاشانی صحبت کردیمکه این کانون فساد را برداریم. اگر این (شاه) بماند مرتب این میکروب سرطان و میکروب ملاریار شد می کند و می آید بیرون؛ تازه با دست خود این (شاه) بیاید برای ما یک حزب هم به وجود بیاورد؟!
در مقابل، عده ای از فداییان اسلام با این استدلال که تشکیل جبهه ملی حرکت جدیدی است که اگر موفق نشود برای حفظ فداییان نیز گران تمام خواهد شد با نواب مخالفت می کنند تا جایی که نواب صفوی آنها را به حال خود می گذارد و می گوید هر کاری خودتان می خواهید بکنید(63).
پس از این جریان، وزارت کشور نتایج انتخابات دوره شانزدهم را به صورت رسمی اعلام می کند، در حالی که در میان ده نفر نمایندگان تهران نامی از ملیون دیده نمی شود. بدین ترتیب، فداییان اسلام برای باطل کردن اتخابات به فکر می افتند.