صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23

موضوع: اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    درسهایی از زندگی امام علی علیه السلام

    امیرالمؤمنین علی علیه السلام قول را با عمل همراه کرد و از علاقه مندترین افراد به کار بود، او از کار خسته و دل زده نمی شد حتی در ایام خلافتش شیوه اش را تغییر نداد و همچنان کار می کرد، زمین شخم می زد، و چاه حفر می کرد و به زراعت می پرداخت، مردی امیرالمؤمنین را با بار شتری از هسته خرما دید، از او پرسید: چه حمل می کنی؟
    امام علیه السلام فرمود: صد هزار نهال خرماست.(55)
    امام علی علیه السلام با کوله باری از هسته خرما می رفت، به او گفتند: ای ابوالحسن! چه با خود داری؟ امام علیه السلام فرمودند: اگر خدا بخواهد نخل های خرماست. و حضرت همه آن هسته های خرما را می کارد و دانه ای را باقی نمی گذارد و به خاطر تلاش و پشتکارش، بی نیازترین شخص زمان خود بود و گفته اند: وی هزار بنده را با دسترنجش آزاد کرد.(56)
    با وجود کارهای فراوان و تلاش توانفرسایی که در مزرعه، جامعه و دولت داشت هیچگاه وظیفه تربیتی خود در داخل خانواده فراموش نمی کرد، او به خانواده اش در کارهای خانه کمک می کرد. گفته اند: که امیرالمؤمنین علیه السلام هیزم جمع می کرد و آب می آورد و جارو میزد.(57)
    امیرالمؤمنین علیه السلام در کنار کارهای زیاد خود در اداره امور کشور، وظیفه تأمین معاش خانواده اش را فراموش نمیکرد، در حالی که می توانست نیازهای خود را از بیت المال تأمین کند.
    امام علیه السلام همیشه راه سخت و دشوار را انتخاب می کرد تا به نسل های آینده درسی را بیاموزد که در طول زندگی شان آن را به خاطر داشته باشند، امام علیه السلام کار را دوست می داشت و می فرمود:
    انّ الله یحب المحترف الامین؛(58)
    خداوند کارگر امین را دوست می دارد.
    و هموست که می فرماید: الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتران تتعب فی البر فان التعب یزول و البر یبقی
    (آنکه دیگران به کاری فرا خواند و خود بدان عمل نکند مانند تیراندازی است که از کمان بی زه تیر افکند، اگر در خوبی خود را خسته کنی، خستگی از بین می رود و خوبی باقی می ماند).(59)
    با وجود تلاش زیاد و خستگی ناشی از کار، چنان می نماید که گویی کاری نکرده است و شعار حضرت این بود: اذا فعلت کل شی ء فکن کمن لم یفعل شیئا؛
    هر کاری را که انجام می دهی، مانند کسی باش که کاری انجام نداده است.(60)
    آری امام علیه السلام، پایان راه را آغاز مراحل دیگر قرار می دهد. و این نهایت اشتیاق و علاقه ای است که انسان می تواند نسبت به کار در خود داشته باشد. و چرا نه؟ وقتی کار در بسیاری از اوقات در ردیف حسب و نسب بلکه مرتبه ای بالاتر از آن قرار می گیرد؛ هموست که می فرماید:
    من ابطأ به عمله لم یسرع به حبسه(61)
    (آن کس که عملش او را به جایی نرساند، حسب و نسبش او را به جایی نخواهد رساند.)



    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    انواع کار

    اسلام به همه کارهایی که ناشی از رابطه طبیعی میان ابزارهای مختلف تولید است، بحث کرده است.
    و از انواع کار، احیای موات را نام می برد: آن عبارت است از این که زمینی را که قابل استفاده نیست، آماده استفاده و بهره برداری قرار دهیم.
    اگر آب ندارد، آبش را تأمین کنیم و اگر در آب فرو رفته است، آبش را خشک کنیم، یا اگر شوره زار است، آن را اصلاح کنیم، به هر حال انجام کاری که زمین غیر قابل استفاده را به زمینی آماده کشت و مناسب بهره برداری تبدیل کند.


    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مزارعه:

    مصدر باب مفاعله و متضمن معنی مشارکت است که باید بین دو طرف انجام گردد. مزارعه بین عامل و مالک برقرار می شود، عامل (کارگر) به شخم زدن و آبیاری و بذرپاشی می پردازد و مالک نیز زمین و سرمایه و ابزار مورد نیاز را در اختیار قرار می دهد. این معامله بر روی زمین انجام می گیرد و عامل در مقابل، سهمی از محصول زمین می برد.

    مساقات:

    این کلمه از سقی (آبیاری) گرفته شده است و عبارت از است از این که شخصی به آبیاری نخل یا تاک می پردازد و در مقابل، سهمی را از محصول آن می برد، و این معامله دارای اصول ثابتی است.

    مضاربه:

    قراردادی است بین دو طرف که یکی سرمایه گذاری می کند، و دیگری با آن سرمایه به تجارت می پردازد و سود از آن - بر حسب توافق - بین آن دو تقسیم می گردد.(62)
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شرکت:

    آن است که چند مالک یک چیز را به طور مشاع در اختیار داشته باشد.(63) مانند زمین مشترک چنان که دو نفر خانه ای را اجاره می کنند، هر دو در استفاده از خانه شریکند؛ مانند خیارات مشترک و رهن مشترک.(64)

    اجاره:

    عبارت است از مالک شدن یا رسیدن به سودی در ازای چیزی (عوضی) معین.(65)
    مانند آن که انسان بگوید: این خانه را یک سال در ازای صد هزار تومان - برای سکونت - در اختیار تو قرار می دهم. صد هزار تومان نشانه آن است که این کار برای سود است. عبارت ((برای سکونت)) و ((صد هزار تومان)) نشان می دهد که منظور از اختیار قرار دادن، اجاره است.


    جعاله:

    مانند آن است که کسی بگوید: هر کس بنده ام یا گمشده ام را به من برگرداند یا فلان کار را انجام دهد، فلان مقدار از آن اوست، و نیاز به قبول و پذیرش ندارد.(66)
    اینها مجموعه ای از قراردادها و معاملاتی است که بین دو یا چند نفر، برای انجام فعالیت اقتصادی منعقد می شود. و تفاوتی ندارد که این فعالیت در زمینه کشاورزی باشد یا صنعت یا تجارت و فقهاء این تقسیم بندی را در کتاب های خود آورده اند و به تفصیل از آن سخن گفته اند و تقسیم بندی ما از کار، بر اساس ظاهر و شکل کار است نه رابطه ای که میان آنهاست و انواع گوناگونی دارد:
    1 - کشاورزی
    2 - دامداری
    3 - صنعت
    4 - بازرگانی
    5 - خدمات
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    کشاورزی:

    اسلام برای کشاورزی اهمیت ویژه ای قائل است، زیرا عامل اساسی در تأمین معاش اعم از خوراک، پوشاک و دیگر وسائل زندگی محسوب می شود.
    کشاورزی نزد اهل مکه از کارهای ناپسند به شمار می آمد. پیامبر له علیه و آله و سلم آمدند تا قید و بندهای فکری و گمراه کننده ای که آنان را از حرکت و پویایی باز می داشت، بردارند. ایشان خطاب به جهانیان می فرماید:
    لا یغرس المسلم غرسا و لا یزرع زرعا فیاکل منه انسان او دابة و لا شی ء الا کانت له صدقة.(67)
    نهالی که مسلمان می کارد و محصولی را که کشت می کند تا انسان و حیوان از آن بخورند، همه این کارها دارای صدقه اند.
    این حدیث شریف راه را برای فعالیت های مختلف کشاورزی از قبیل شخم زدن، کاشتن نهال و کود دادن و سم پاشیدن دیگر کارهای کشاورزی، باز می کند. که هدف اصلی آن تهیه امکانات زندگی برای انسان و حیوان است. و از کشاورزان به عنوان گنجینه های زمین یاد می کند.
    امام صادق علیه السلام می فرماید:
    الزارعون کنوز الله فی ارضه و ما فی الاعمال شی ء احب الی الله من الزارعة و ما بعث الله نبیا الا زراعا الا ادریس فانه کان خیاطا.(68)
    (کشاورزان گنجینه های الهی در زمینند و هیچ کاری نزد خداوند محبوبتر از کشاورزی نیست، خداوند همه پیامبرانی را که برانگیخت کشاورز بودند، جز ادریس که خیاط بود.)
    در سایه این راهنمایی پرمغز فعالیت کشاورزی، پیشرفت زیادی کرد. امام علی علیه السلام نیز با گفتار و کردار خویش از چنین سیاستی پشتیبانی می کردند.
    و در صحنه کار و تلاش امام علیه السلام به کشاورزی می پرداخت و در همه زمینه ها فعالیت می کرد - چنان که گفتیم - چاه حفر می کرد و شخم می زد و نهال غرس می کرد و سرمایه زیادی که از این راه به دست می آورد همه را در راه های خیر هزینه می کرد.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    کشاورز با تجربه

    امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام، همیشه نهال خرما غرس می کرد. در هر مرتبه هزاران هسته خرما می کاشت که همه آن به طور کامل و بدون عیب و نقص، به نخلهایی پر محصول در می آمد. مردی او را با بار شتری از هسته خرما دید، از او پرسید: ای ابوالحسن! چه حمل می کنی؟
    فرمود: صدهزار نهال خرماست و مرد گفت: امام علیه السلام همه آن هسته را کاشت و دانه ای هم فرو نگذاشت.
    و روزی با کوله باری از هسته خرما می رفت. به او گفتند: ای ابوالحسن! چه با خود داری؟
    امام علیه السلام فرمودند: اگر خدا بخواهد نخل های خرماست!
    با دقت در این دو روایت در می یابیم که امام علیه السلام در انتخاب بذر و زمین مناسب دقت به خرج می دادند تا روند (فرآیند) کشت نهال در بهترین شرایط انجام گیرد تا هسته ای بیهوده و بی محصول در زمین کشت نگردد. این امر نشانه بلوغ و مهارت در به سامان رساندن اینکار است که تنها کشاورز با تجربه می تواند به خوبی از عهده آن بر آید.
    امام در سخنانش بر همین نکته تاکید داشتند و می فرمودند:
    انّ الله یحب المحترف الامین؛
    خداوند کارگر (با تجربه) و امانتدار را دوست دارد.(69)




    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حمایت از کشاورزان

    امام علیه السلام در نامه خود به مالک اشتر، کشاورزان را از یاد نمی بردند، به او درباره خراج دهندگان - کشاورزان - سفارش می کنند. خراج دهندگان همان هایی که در زمینی که متعلق به دولت است کار می کنند.
    می فرمایند:
    وَ تفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا یُصْلِحُ أَهْلَهُ، فَإِنَّ فِی صلاَحِهِ وَ صلاَحِهِمْ صَلاَحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ، وَ لاَ صَلاَحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلاَّ بِهِمْ، لاَِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ عِیَالٌ عَلَی الْخَرَاجِ وَ أَهْلِهِ. وَلْیَکُنْ نَظَرُکَ فِی عِمَارَةِ الاَْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجْلاَبِ الْخَرَاجِ، لاَِنَّ ذلِکَ لاَ یُدْرَکُ إِلاَّ بَالْعِمَارَةِ، وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَیْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَ أَهْلَکَ الْعِبَادَ، وَ لَمْ یَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلاَّ قَلِیلاً. فَإِنْ شَکَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّةً، أَوِ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ، أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ، أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ، خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِما تَرْجُو أَنْ یصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ، وَ لاَ یَثْقُلَنَّ عَلَیْکَ شَیْ ءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ، فَ إِنَّهُ ذُخْرٌ یَعُودُونَ بِهِ عَلَیْکَ فِی عِمَارَةِ بِلادِکَ، وَ تَزْیِینِ وِلاَیَتِکَ.
    در خصوص مالیات چنان کن که حال خراج دهندگان بهبود یابد. زیرا با بهبودی خراج و خراج دهندگان وضع دیگران نیز اصلاح می شود و کار دیگران جز با بهبود آن سامان نمی پذیرد. زیرا همه مردم روزی خوار خراج و خراجگزارانند و باید نظر تو بیشتر در آباد انی زمین باشد تا گرفتن خراج. چون خراج بدون آبادانی میسر نمی شود و آن که بدون آبادانی خراج بخواهد، ((بلاد)) را ویران می کند و ((عباد)) را هلاک می سازد.
    و دولتش چند روزی بیش، دوام نمی یابد، و اگر مردم از سنگینی مالیات یا آفت زدگی یا کم آبی یا خشکسالی یا دگرگونی وضع زمین، در اثر زیادی آب یا بی آبی شکایت کردند، به آنان به اندازه ای که وضع زندگیشان بهبود یابد، تخفیف بده، مبادا این تخفیف، بر تو گران و سنگین تمام شود، زیرا این اندوخته ای است که با آبادانی و زیباسازی شهرها به تو باز می گردانند.
    این مجموعه سفارش هایی است در خصوص رعایت حال کشاورزان که بر قلم مبارک امام علیه السلام جاری می شود. و استاد محمد عبده، این گفتار امام را در خصوص کشاورزان می داند و در شرح خود چنین می گوید:
    ((اگر شکایت کنند از سنگینی مالیاتی که برای آنان معین گردیده یا از گزند آسمانی که بر کشتیهایشان رسیده یا از کم آبی رودخانه، یا از کمبود نزولات آسمانی یا تغییری که در زمین پدید آید، یا از آب زیادی که بذرها را بپوساند به طوری که بوی بد و گند از آن به مشام رسد و در نتیجه محصولات کاهش یابد یا در اثر کم آبی، ماده غذایی بذر از زین برود و سبز نگردد، پس به هنگام شکایت تو باید نیازهایشان را بر آوری!))(70)
    ولی استاد محمد جواد مغنیه در شرح این گفتار می گوید که: ((منظور امام عامه مردمند نه کشاورزان)).(71)
    این نظر با مشکلات و گرفتاری هایی که در سخنان امام علیه السلام بیان شده و تنها کشاورزان از آن رنج می برند، همخوانی ندارد. و همه این گفتار از خراج دهندگان - کسانی که روی زمین کار میکنند - سخن می گوید و عقیده محمد عبده به صواب نزدیکتر است. گفتار امام متضمن نکات زیر است:
    1 - پرداخت وام به کشاورزان، زیرا تا زمانی که در انتظار برداشت محصولند، بدهی دارند و بهتر است که وامهایشان از حساب ویژه ای باشد. کلمه ثقل (سنگینی) در گفتار امام علیه السلام، بر این معنی دلالت دارد.
    2 - مبارزه با حشرات و آفت هایی که به محصولات آسیب می رساند، کلمه ((علت)) (آفت و گزند) مبین این معناست.
    3 - فراهم آوردن امکانات آبیاری و آبرسانی به زمین های کشاورزی.
    4 - آمادگی برای رویارویی با حوادث ناگوار طبیعی مانند: سیل و نظایر آن.
    امام علیه السلام همواره در مورد کشاورزان به کارگزارانش سفارش می کرد و در نامه هایشان در مورد کشاورزان به نیکی سفارش می کرد و از آنان به عنوان اکارون - کسانی که زمین را شخم می زنند - یاد می نمود.


    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دامداری

    دامداری از نظر اهمیت، هم شأن و همطراز کشاورزی است و در جزیرة العرب نیز رواج داشت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز در دوران جوانی گوسفند پرورش می دادند.
    با ظهور اسلام سرزمین های زراعی فتح شد و به قلمرو اسلام پیوست، در نتیجه از اهمیت دامداری به شکلی که در جزیرة العرب متداول بوده کاسته شد، پس از فتح عراق، مصر و ری هر خانواده ای صاحب زمین کشاورزی شد و با درآمدهای زیادی که از این رهگذر به دست می آورد، آنان را از پرداختن به دامداری و تحمل سختی های آن بی نیاز می کرد. و دیگر کسی حاضر نمی شد، وقتش را در امور پرورش دام که در مقابل کشاورزی درآمد چندانی نداشت، صرف کند.
    اینجا بود که شیوه پرورش دام تغییر یافت. به موجب این تغییر - چنان که در دستورات امام علیه السلام آمده است - مسلمانان می توانستند، به جای آن که دام را به صحرا ببرند در داخل مزرعه یا خانه به پرورش آن بپردازند، امام علیه السلام می فرماید:
    من کانت فی منزله شاة قدّست علیه الملائکة؛(72)
    فرشتگان خانه ای را که در آن گوسفندی باشد، مقدس می شمارند.
    با این شیوه جدید، دامداری جایگاه واقعی خود را باز یافت و از خطر نابودی و انقراض در امان ماند؛ خطری که با توجه به پیشرفت گسترده اقتصادی در اثر فتوحات اسلامی در جهان اسلام و روی آوردن مردم به کار در زمین های کشاورزی، آن را تهدید می کرد، و با این روش، امام علیه السلام این فعالیت اقتصادی را از نابودی رهانید.


    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    صنعت

    عربها از صنعت دوری می کردند و آن را کار بی ارزشی قلمداد می کردند و اعتقاد داشتند که تنها قشرهای پایین جامعه به آن تن در می دهند.
    ابن خلدون برای این موضوع دلیل می آورد و می گوید:
    ((زیرا آن ها در بادیه نشینی ریشه دارتر و از اجتماع و تمدن که انسان را به صنایع و دیگر لوازم شهرنشینی جلب میکند، دورترند.))(73)
    بیشترین صنایع آن روز در سرزمین های فارس و روم که از اعراب بادیه نشین متمدن تر بودند، رواج داشت ولی با ظهور اسلام و شروع فعالیت های جدید اقتصادی، شیوه زندگی در جزیرة العرب دگرگون شد.
    رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مردم را به پیروی از این شیوه فراخواند و رویارویی های نظامی با قریش، ساختن شمشیر، نیزه و دیگر ابزارهای دفاعی را بر مسلمانان تحمیل کرد. این کار موجب گردید دغدغه روحی که مانع از پرداختن مسلمانان به چنین فعالیت هایی می شد و از نظر اجتماعی هم محکوم بود از بین برود.
    از روشهایی که برای تشویق مردم به کار میرفت تا به شغل های صنعتی روی آوردند ذکر داستان هایی از زندگی پیامبران علیهم السلام و کارهایشان بود. امام علی علیه السلام نیز به یارانش می گفت که داود علیه السلام به هنگام جنگ زره می ساخت و به هنگام صلح حصیر و زنبیل هایی از لیف خرما که برای حمل خرما از جایی به جایی دیگر استفاده می شد. طبیعی است که صنعت در دوران اولیه اسلامی به گستردگی و رونق کشاورزی نمی رسید. زیرا صنعت، محدود بود، و تنها برای رفع نیازهای ضروری به کار می رفت، ولی کشاورزی همه فعالیت های اقتصادی را تحت شعاع قرار می داد. درآمدهایی که از طریق کشاورزی به دست می آمد خیلی بیشتر از نیاز مردم بود به طوری که هیچ کس وقت خود را صرف فعالیت هایی که در آمدی محدود داشت و از نظر اجتماعی هم گسترده نبود، نمی کرد.


    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حمایت از صنعتگران

    در نامه امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر در خصوص صنعتگران آمده است:
    ثُمَّ اسْتَوْصِ بِالتُّجَّارِ وَ ذَوِی الصِّنَاعَاتِ، وَ أَوْصِ بِهِمْ خَیْراً: الْمُقِیمِ مِنْهُمْ، وَالْمُضْطَرِبِ بِمَالِهِ، وَالْمُتَرَفِّقِ بِبَدَنِهِ، فَإِنَّهُمْ مَوَادُّ الْمَنَافِعِ، وَ أَسْبَابُ الْمَرَافِقِ.(74)
    سپس درباره بازرگانان و صنعتگران سفارش مرا بپذیر، و به دیگران بسپار که با آنان به نیکی رفتار کنند این گروه مردم چه آنان که مقیم اند، چه آنان که کالایشان را می گردانند و بعضی که کارگرند و با تلاش بدن کشاورزی می کنند، مایه های سودمند و ابزارهای راحتی و آسایش زندگی را فراهم می آورند.(75)
    منظور از مترفق ببدنه همان صنعتگرانند که نقش قابل توجهی در اقتصاد اسلامی نداشتند، ولی با وجود آن امام علیه السلام به خاطر اهمیت این فعالیت به کارگزار خود سفارش می کند. گذشت زمان صحت نظریه امام علیه السلام در خصوص صنعتگران - که می فرمود: آنان مایه های سودند - به اثبات رساند. و چیزی نگذشت که صنعت جلودار فعالیت های اقتصادی شد تا آن جا که پیشرفت یا عقب ماندگی یک کشور با حجم درآمدهای صنعتی آن می سنجند. و صنعت توانست با کمک ابزارهای ماشینی جای خود را در کشاورزی باز کند و آن را از حالت سنتی به کشاورزی پیشرفته و مدرن از نظر حجم و کیفیت تولید در آورد.


    امضاء

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi