صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 23 , از مجموع 23

موضوع: اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تجارت

    عرب پیش از اسلام فن تجارت را به خوبی می دانست. قرآن - در سوره قریش - به همین نکته اشاره دارد:
    لایلاف قریش ایلافهم رحلة الشتاء و الصیف(76)
    برای الفت دادن قریش، الفتشان به هنگام کوچ زمستان و تابستان.
    وقتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه منوره مهاجرت کردند، تاجران یهودی در این شغل فعالیت می کردند، اهل یثرب کشاورزی می کردند و در کنار رسول خدا تعدادی از مهاجرین بودند که در تجارت کار آزموده و مجرب بودند.
    وقتی که پیامبر، پیمان برادری را بین مهاجرین و انصار برقرار کرد، مسلمانان بر شریان های اقتصادی مدینه مسلط شدند، انصار به کشاورزی می پرداختند و مهاجرین به تجارت.
    بنابراین دشمنی یهود با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از اینجا شروع شد، زیرا این کار، حیات اقتصادی آنان را به طور جدی تهدید می کرد.
    به هر حال تجارت پیشرفت زیادی کرد و وقتی که قلمرو حکومت اسلامی گسترش یافت و ثروت های زیادی در دست مسلمانان جمع شد، اسلام به دو منظور تشویق به تجارت می کرد:
    اول: از این ثروت ها (سرمایه ها) در جاهای مناسب خود بهره برداری شود، و در یکجا جمع نگردد و بی مصرف باقی نماند.
    دوم: برای صدور اسلام به سرزمین هایی که با اسلام آشنایی نداشتند، زیرا بسیاری از کشورهای اسلامی امروز، مانند اندونزی، به دست تاجران مسلمان، به دین اسلام در آمدند.
    بر همین اساس، اسلام به تجارت اهمیت داد و علاوه بر ویژگی اقتصادی، به آن وجهه دینی و تبلیغی نیز بخشید، زیرا تجارت نیازمند روابط اجتماعی بین کشورها بود و اسلام موجب می شد که تاجران مسلمان در آن کشورها پایگاه اقتصادی پیدا کنند.
    بدین ترتیب تبلیغ در تجارت تأثیر گذاشت، اما تأثیر تجارت بر تبلیغ امری واضح و روشن بود. زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از همان آغاز به اهمیت تجارت پی برده، به خصوص که خود در این زمینه تجربه شخصی داشت و پیش از بعثت تجارت می کرد.
    امام علی علیه السلام نیز به پیروی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به تجارت اهمیت می داد و مسلمانان را به آن تشویق می کرد و می فرمود:
    تعرضوا للتجارة فان فیها غنی لکم عما فی ایدی الناس؛
    به تجارت بپردازید، که شما را از آن چه در دست مردم است، بی نیاز می گرداند.(77)
    مسلمانان غیر عرب را نیز به تجارت وا میداشت، زیرا آنان از ویژگی زندگی در کشورهای دیگر آگاهی داشتند، از این رو می توانستند به این کار بپردازند و امام علیه السلام خطاب به آنان میی فرماید:
    اتجروا بارک الله لکم، فانی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یقول: الرزق عشرة اجزاء تسعة اجزاء فی التجارة و واحدها فی غیرها.
    تجارت کنید، خداوند به شما خیر و برکت دهد. من از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود: روزی، ده جزء دارد که نه جزء آن در تجارت است و یک جزء در دیگر کارهاست.(78)
    آنگاه امیرالمؤمنین، زیبایی کار تجارت را یاد آوری می کند که چگونه تاجر برای این که به دریا سفر می کند، و توجه همگان را به سیاحت لذت بخش جلب می کند، می فرماید:
    ما اجمل فی الطلب من رکب البحر للتجارة؛
    چه زیباست که انسان برای طلب روزی به دریا سفر کند و به تجارت بپردازد.(79)


    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حمایت از تاجران

    حکومت اسلامی باید از تاجران و صنعت گران، به یک اندازه حمایت کند، زیرا این دو کار به هم وابسته است، تاجر از کالای صنعتی بهره می برد و آن را، یا در محل به فروش می رساند و یا به شهرهای دیگر می برد. از آن جا که تاجران همیشه در معرض خطرند، به همین جهت باید از حمایت ویژه دولت برخوردار باشند، به خصوص که هر کسی نمی تواند، مانند آنان، کالا را از جایی به جای دیگر ببرد.
    اگر کالا مدتی در دست صاحبش بماند، ممکن است تلف شود و از بین برود. همچنین نمی توان کشور تولید کننده و مصرف کننده را برای خرید و فروش، یکجا جمع کرد. لذا مام علیه السلام می فرماید:
    فَإِنَّهُمْ مَوَادُّ الْمَنَافِعِ، وَ أَسْبَابُ الْمَرَافِقِ، وَ جُلاَّبُهَا مِنَ الْمَباعِدِ وَالْمَطَارِحِ، فِی بَرِّکَ وَ بَحْرِکَ، وَ سَهْلِکَ وَ جَبَلِکَ، وَ حَیْثُ لاَ یَلْتَئِمُ النَّاسُ لِمَوَاضِعِهَا، وَ لاَ یَجْتَرِئُونَ عَلَیْهَا؛(80)
    آنان مایه های سودمند و ابزار راحتی و آسایش را برای مردم فراهم می آورند؛ و از دیار دور و نزدیک کشور تو، خشکی ودریا و سرزمین های هموار و کوهسارن صعب العبور را، در می نوردند و آن کالاها که در دسترس مردم نیست، فراهم می آورند؛ جاهایی که مردم با آن آشنایی ندارند و جرات رفتن بدان جا را ندارند.
    وقتی ارزاق مردم در دست تجار باشد ممکن است که دست به اعمال زشت و مخالف با حس انسان دوستی بزنند، پس کارگزار باید مراقب باشد.
    امام علیه السلام در این خصوص به مالک می نویسد:
    وَ تَفَقَّدْ أُمُورَهُمْ بِحَضْرَتِکَ وَ فِی حَوَاشِی بِلاَدِکَ. وَاعْلَمْ مَعَ ذلِکَ أَنَّ فِی کَثِیٍر مِنْهُمْ ضِیقاً فَاحِشاً، وَ شُحّاً قَبِیحاً، وَاحْتِکَاراً لِلْمَنَافِعِ، وَ تَحَکُّماً فِی الْبِیَاعَاتِ، وَ ذلِکَ بَابُ مَضَرَّةٍ لِلْعَامَّةِ، وَ عَیْبٌ عَلَی الْوُلاَةِ؛(81)
    پس به کار آنان چه در مرکز حکومت و چه در شهرهای دیگر کشور، رسیدگی کن و بدان که بسیاری از آنان در داد و ستد بیش از اندازه سختگیرند و بخلی زشت دارند و به منظور سودجویی بیشتر، کالا را احتکار می کنند و به دلخواه، نرخ گران می بندند، این کار، به توده مردم آسیب می رساند و مایه عیب و ننگ کارگزاران است.
    بنابراین ضیق - (سختگیری در داد و ستد) -، شح - (بخل) - و احتکار - (پنهان کردن کالای اساسی -، هر سه پدیده هایی هستند که آثار بدی بر جامعه می گذارند و باید با آنها مبارزه کرد، تا ریشه کن شوند.
    این امر زمانی ممکن خواهد بود که با نظارت همیشگی، کارهای تاجرانرا مورد رسیدگی قرار داد و هشدار و راهنمایی لازم را به آنان گوشزد کرد.


    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خدمات

    در جامعه اسلامی فعالیت هایی جریان دارد که نسبت به فعالیت های اقتصادی که ذکر کردیم، فعالیت ثانوی به شمار می آیند، مانند: بافندگی (حیاکه) دوزندگی (خیاطه) جمع آوری هیزم (حطابه) و نظایر آن. این کارها تا زمانی که به حرام آلوده نگردند و خدماتی را به مردم ارایه دهند، جزء عمل صالح اند، چنان که در احادیث وارد شده است، امام علی علیه السلام هیزم جمع می کرد و آب می آورد و جارو می زد.(82)
    پیداست که امام علی علیه السلام این کارها را در خانه انجام می دادند، به خصوص جارو زدن، با این وجود برای جمع آوری هیزم - خواه برای استفاده شخصی یا فروش آن - به صحرا می رفتند.


    امضاء

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi