صفحه 7 از 12 نخستنخست ... 34567891011 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 112

موضوع: بصیرت و انتظار فرج

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    تكرار بهشت


    فعلیّت‌یافتنِ ولایت باطنى امام بر قلب ها و ایجاد زمینه‌ی قرب با عالم قدس و به‌ظهور آمدن وجدان دینى، موجب غلبه‌ی ساحت ملكوتىِ وجود آدمى بر ساحت جسمانى او در ظلمات آخرالزّمان می‌شود و این همان برگشت به عالمِ قبل از هبوط است، منتها در عالَم قبل از هبوط، شیطان بود كه ما را از عالم قدس بیرون كرد و در این حال امام عصر(عج) است كه ما را به ساحت قدس برمى گرداند، در این‌حال بشر در عالمِ قربِ با حقّ، در بقاى اتصال با او به همه‌ی مقاصد متعالی خود می‌رسد و این است معنی «عالم بقیة‌الله» که با انتظار، ظهور می‌کند و با ظهور حضرت همه‌جایی می‌گردد.
    چنان‌چه ولایت باطنى امام بر قلب انسان ظهور کند با توجّه به وجود سراسر قدسی امام، زمینه‌ی قربِ هر انسانى با عالم قدس فراهم می‌شود و انسان در عالمی وارد خواهد شد شبیه عالمی که از آن هبوط کرد و لذا می‌توان گفت: در پایان زمین و در دوران بلوغ آن، دوباره قصّه‌ی ورود آدم‌ها به بهشتی که از آن هبوط کرده‌اند تكرار مى گردد. آری، ما در بهشت بودیم و به‌جهت نزدیکی به شجره‌ی کثرات، هبوط كردیم و در پایان با تجلّی نور حضرت بقیة‌الله(عج) که رجوع به ‌حقیقت وحدانی عالم است، دوباره به بهشت برمى گردیم. در آن بهشت، این شیطان بود كه با دعوت‌کردنِ ما به شجره باعث رانده‌شدن ما از بهشت شد و در این‌ مقام این امام است كه با دعوت ما به توحید ما را وارد مقام قدسى عالم قرب مى كند.
    اى ساکنان زمین! امروز ما در هبوط خود گرفتار زمین هستیم، اگر به امام فكر نكنیم در این هبوط خواهیم ماند و تنها کسانی که در وادی فرهنگ انتظار وارد شدند وقتى امام ظهور كردند مى فهمند راز هبوط بر زمین، رجوع به امام بود تا با نور او به بهشت برگردند و جاودانه بمانند.
    ما در بهشت، جهت جان خود را از خدا به «شجره» انداختیم، با این‌که در عالم قدس حكم خدا در قلب ما چنین به‌ صدا درآمده بود كه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ»(86) به این درخت که پر از شاخه‌ها‌ی پراكنده‌ و سراپا كثرت است نزدیك نشوید، وگرنه از خدا كه سراپا وحدت و یكپارچگى و بقاء است باز می‌مانید. ولى ما توجّه مان به خدا كم شد و توجّه مان به شجره، یعنى مرتبه‌ی كثرت عالم، معطوف گشت و ناگاه خود را سراسر نقص و عیب دیدیم که قرآن در وصف آن می‌فرماید: «فَبَدَتْ لَهُمْا سَوْاتُهُما وَ طَفِقا یَخْصفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ»(87) در نتیجه زشتی‌هاى آن‌ها برای‌شان ظاهر شد و شروع به جمع آورى برگهاى جنّت كردند جهت پوشاندن آن زشتی‌ها. در آن عالم قدس و در آن شیدایی با حقّ ابتدا چیز دیگری مدّ نظر ما نبود که به آن بنگریم ولی وقتی نظرمان به عالم کثرت افتاد و گرفتار انواع نقص‌ها شدیم حالا باید به برگ جمع كردن مشغول شویم و آن گرفتاری فرصتى براى اُنسِ با حقّ برای‌مان باقى نگذاشت. عالم بقاء و اتصال رفت و گرفتارى در ابزارهای دنیا جاى آن نشست و با رجوع به انواع تكنولوژى‌ها هبوط عمیق‌تر گشت و تنها با رجوع به حضرت بقیة‌الله‌الأعظم(عج) است که می‌توان باز به بقاء و اتصال برگشت نمود.
    چقدر وجود امام عصر(عج) در این عصر ضرورى است تا ما از هبوط در انواع ابزارها به عالم اُنسِ با حقّ و بقای خود برگردیم و در خانه‌ی اُنسِ امام با خدا جان خود را آباد كنیم و به این‌همه تغییر در زمین افتخار ننماییم و نسبت به پیامدهای زیست‌محیطی آن،‌ کر و کور باشیم و نتوانیم فراتر از افق‌های مادی، آینده‌ی عالم و آدم را بنگریم.
    هبوط از آن‌جا آغاز شد که چیزها جدای از نظر به‌حقّ دیده شدند و رفتار ما با آن‌ها رفتاری خنثی گشت، بدون توجّه به کیفیتی که در ذات آن‌ها واقع است. از وقتی‌که تصور کردیم آب همان «H2o» است دیگر نتوانستیم به کیفیتی که در سلسله‌ی وجود دارد بنگریم، کیفیتی که مادربزرگ‌مان به‌خوبی در پدیده‌ها می‌دید و فرهنگ مدرنیته نمی‌بیند. ما تصور کردیم نگاه مادربزرگ خرافی و ابتدایی است و تا آن‌جا جلو رفتیم که گویا اعتقادات مادربزرگ نیز خرافی و ابتدایی است و انتظار به حاکمیت خدا توسط حضرت بقیة‌الله‌الأعظم(عج) نیز. آری و این بود قصه‌ی شروع هبوط ما بر زمین در حالی‌که همان‌طور که ساحت غیبِ ما بسیار گسترده‌تر از ساحت جسم ما است، ساحت غیب عالم بسیار گسترده‌تر از ساحت قابل تجربه است و نظر به امام غایب، نظر به ساحت غیب عالم است و کیفیت اصلی عالم از آن‌جا ریشه می‌گیرد.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #62

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    تكرار بهشت


    فعلیّت‌یافتنِ ولایت باطنى امام بر قلب ها و ایجاد زمینه‌ی قرب با عالم قدس و به‌ظهور آمدن وجدان دینى، موجب غلبه‌ی ساحت ملكوتىِ وجود آدمى بر ساحت جسمانى او در ظلمات آخرالزّمان می‌شود و این همان برگشت به عالمِ قبل از هبوط است، منتها در عالَم قبل از هبوط، شیطان بود كه ما را از عالم قدس بیرون كرد و در این حال امام عصر(عج) است كه ما را به ساحت قدس برمى گرداند، در این‌حال بشر در عالمِ قربِ با حقّ، در بقاى اتصال با او به همه‌ی مقاصد متعالی خود می‌رسد و این است معنی «عالم بقیة‌الله» که با انتظار، ظهور می‌کند و با ظهور حضرت همه‌جایی می‌گردد.
    چنان‌چه ولایت باطنى امام بر قلب انسان ظهور کند با توجّه به وجود سراسر قدسی امام، زمینه‌ی قربِ هر انسانى با عالم قدس فراهم می‌شود و انسان در عالمی وارد خواهد شد شبیه عالمی که از آن هبوط کرد و لذا می‌توان گفت: در پایان زمین و در دوران بلوغ آن، دوباره قصّه‌ی ورود آدم‌ها به بهشتی که از آن هبوط کرده‌اند تكرار مى گردد. آری، ما در بهشت بودیم و به‌جهت نزدیکی به شجره‌ی کثرات، هبوط كردیم و در پایان با تجلّی نور حضرت بقیة‌الله(عج) که رجوع به ‌حقیقت وحدانی عالم است، دوباره به بهشت برمى گردیم. در آن بهشت، این شیطان بود كه با دعوت‌کردنِ ما به شجره باعث رانده‌شدن ما از بهشت شد و در این‌ مقام این امام است كه با دعوت ما به توحید ما را وارد مقام قدسى عالم قرب مى كند.







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #63

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    مدیحه‌سراییِ تجدّد

    در دوره‌ی تجدّد نسبت ما با عالم، نسبتی خودخواهانه و متكبّرانه بود و در این امر به شیطان اقتدا مى كردیم که ما را به شجره‌ی ممنوعه نزدیک کرد و از عبودیت بازمان داشت. با نزدیکی به شجره به‌خود حقّ دادیم هرطور که خواستیم اشیاء را تعریف کنیم و در آن‌ها تصرّف نمائیم. در فرهنگ انتظار و با نظر به‌ظهور ولایتِ امام عصر(عج) این نسبت به‌کلّی تغییر می‌کند. در عالم بقیة‌الله(عج) بر مبنای تحقّقِ نفس مطمئنّه و با نظر به مخلوقیّت و عبودیت خود زندگى مى كنیم نه بر مبنای نفس امّاره و حاكمیّت شیطان، به همین جهت در عالم بقیة‌اللّهی، علم معناى دیگری به‌خود خواهد گرفت و با نظر به جنبه‌های کیفی عالم، بیش از آن‌كه به زمین بچسبیم به آسمان متّصل خواهیم شد، و بیش از آن‌كه ماهیات حجاب حقّ شوند، «وجود» آینه‌ی حق‌نما خواهد شد. آن‌كس كه معنی بقیة‌الله را بشناسد مى فهمد فرهنگ تكنولوژىِ غربی به مثابه‌ی شجره‌ی ممنوعه، چه جایگاهی دارد، و در آن‌صورت مدیحه‌سراى تجدّد نخواهد شد.





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 18-09-2019 در ساعت 00:40
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #64

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    ما به هراندازه كه به بى ثمرى زندگی آگاه شده باشیم، مى توانیم به افق متعالىِ «وجود» که با نور بقیة‌الله(عج) رخ می‌نمایاند، نظر کنیم. ما باید متوجّه باشیم در ظلمات آخرالزّمان نسبت هایى كه با خود و با طبیعت داریم خودمدارانه است و نه خدامدارانه. همه چیز به خودمان ختم مى شود و خودمان در خودمان متوقفیم. یعنى در دنیاى جدید انتهاى كارها بر هوس‌ها و نیستى‌ها تكیّه دارد و نه بر حقّ و هستى. ما دقیقاً به همان اندازه که معنای انسانیت را در کیفیاتی چون عشق و مهر و حکمت و عفو و عدالت - که در دنیای کثرات یافت نمی‌شوند و مخصوص خدا و انسان‌اند- درست دریابیم وارد انتظار شده‌ایم و به همان اندازه برتری بُعد غیبی عالم و آدم را بهتر می‌پذیریم. عشق و عدالت و گذشت، کیفیاتی هستند که با غلبه‌ی جنبه‌ی غیبیِ عالم بر جنبه‌ی مادی آن ظهور می‌کند و برای رسیدن به چنین روحیاتی باید نظرها به غیب عالم بیفتد و این یعنی انتظار حضرت بقیة‌الله(عج) که انتظارِ واقعی‌ترین واقعیات عالم است. در حالی که آن‌چه علم مدرن «واقعیت عینی» می‌خواند همچون ابر، بی‌دوام و ناپایدار و پوچ است. باید به بقیة‌الله(عج) نظر دوخت.
    علم تجربىِ امروز با ساختار روحِ بشری پایه ریزى شده که از آسمان معنویت و بندگی خدا بریده است و به‌همین‌ جهت بیشتر استیلاجو و تكنیكى است و تصویرى اعتبارى از طبیعت به آدمى ارائه مى دهد تا بشر بر مبناى نگاه كمّىِ ریاضى در طبیعت تصرّف كند. دانایی به این علم نه به مراتب وجودِ آدمى مى افزاید و نه معرفت باطنى او را افزایش مى دهد، بیشتر ابزارى نیرومند براى عینیّت بخشیدن به سیطره‌جویى بشر مدرن است. در حالی‌که علمِ عالَمِ ولایت حضرت بقیة‌الله(عج) علم هدایت است و بیش از آن‌كه حصولى و بیگانه از جان آدمى باشد از مقوله‌ی حضور و شهود است و با قرب و كمال آدمى همراه خواهد بود، بدون آن‌که ماهیّت تكنیكى داشته باشد. علمى است براى تجافى از دار غرور و إنابه به دار خُلود، علمى است در قلمرو حقیقتِ دیانت برای اتصال معنوى انسان به ساحت قدس. در ساحت علمِ حضرت ولی‌ّعصر(عج)، آدمى حقیقت متعالى خود را باز مى یابد و با كائنات و با خود، هم‌سخن و هم‌دل مى گردد.
    در فضایی که مدرنیسم برای بشر ساخته انسان هر چیزى را براى خودِ طبیعی خود مى خواهد بدون آن‌که بداند خود را براى چه مى خواهد. وقتی هرکس خود را برای خودِ زمینی اش بخواهد ماهیّت علم، تكنیكى مى شود و در آن صورت بشر فقط می‌تواند ابزار بسازد تا خود را در زمین مقیم سازد و راحت تر به این اقامت ادامه دهد. در این فضا دیگر خودِ طبیعى بنا نیست فداى ساحتی برتر از خود شود. یعنى بنا نیست مقصد و مآل انسان، خداى انسان باشد، بلكه مقصد و مآل او، خود اوست، علم تکنیکی براى راحتیِ همین خود است، این غیر از آن شرایطی است كه بشر به کمک علم، نظر به ساحات متعالی عالم داشته باشد و با آن عوالم متحد گردد. «علم» در عالَمى كه انسان به ساحاتی بالاتر از ساحت طبیعىِ انسان مى نگرد، علمى انكشافى است و موجب رفع حجاب است تا انسان‌ها بیگانه از عالم غیب نمانند و به بیكرانه‌ی عالم وجود - و نه موجود- نظر كنند و با آن به‌سر برند. این همان علمِ جدایى و تجافى از عالَم غرور و فریب، و ورود و بقاء در عالم خلود و شهود است که رسول خدا(ص) در وصف آن به ابن مسعود فرمودند: «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَإِنَّ النُّورَ إِذَا وَقَعَ فِی الْقَلْبِ انْشَرَحَ وَ انْفَسَحَ. فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ لِذَلِكَ مِنْ عَلَامَةٍ؟ فَقَالَ: نَعَمْ التَّجَافِی عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ»(88) ای ابن مسعود: هركه را خداوند براى پذیرش اسلام شرح صدر دهد او بر نورى الهى باشد، كه چون آن نور در دل افتد پیوسته گسترش و وسعت گیرد. گفتند: یا رسول‌الله! این نور علامتى دارد؟ فرمودند: آرى! پشت ‌كردن به‌دنیاى فریبنده و روآوردن به جهان ابدى و پاینده، و آمادگى براى مرگ قبل از رسیدن آن.
    وقتی فهمیدیم جهانِ واقعی تنها در غیب عالم است و انسان با قلب خود می‌تواند با آن عالم مرتبط باشد، نه تنها چگونگی تجافی و فاصله‌گرفتن از دنیا و دار فریب معلوم می‌گردد بلکه معنی غیبتِ حضرت بقیة‌الله(عج) نیز روشن می‌شود. زیرا بیش از آن‌که حضرت از غیب به ظهور آیند باید مردم از دار غرور به عالم واقعی سیر کنند و در انتظار خود فعّال باشند تا یاد بگیرند چگونه با غیبی‌ترین و اصیل‌ترین حقیقت عالم مرتبط گردند.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #65

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    این همان علمِ جدایى و تجافى از عالَم غرور و فریب، و ورود و بقاء در عالم خلود و شهود است که رسول خدا(ص) در وصف آن به ابن مسعود فرمودند: «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَإِنَّ النُّورَ إِذَا وَقَعَ فِی الْقَلْبِ انْشَرَحَ وَ انْفَسَحَ. فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ لِذَلِكَ مِنْ عَلَامَةٍ؟ فَقَالَ: نَعَمْ التَّجَافِی عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ»(88) ای ابن مسعود: هركه را خداوند براى پذیرش اسلام شرح صدر دهد او بر نورى الهى باشد، كه چون آن نور در دل افتد پیوسته گسترش و وسعت گیرد. گفتند: یا رسول‌الله! این نور علامتى دارد؟ فرمودند: آرى! پشت ‌كردن به‌دنیاى فریبنده و روآوردن به جهان ابدى و پاینده، و آمادگى براى مرگ قبل از رسیدن آن.

    وقتی فهمیدیم جهانِ واقعی تنها در غیب عالم است و انسان با قلب خود می‌تواند با آن عالم مرتبط باشد، نه تنها چگونگی تجافی و فاصله‌گرفتن از دنیا و دار فریب معلوم می‌گردد بلکه معنی غیبتِ حضرت بقیة‌الله(عج) نیز روشن می‌شود. زیرا بیش از آن‌که حضرت از غیب به ظهور آیند باید مردم از دار غرور به عالم واقعی سیر کنند و در انتظار خود فعّال باشند تا یاد بگیرند چگونه با غیبی‌ترین و اصیل‌ترین حقیقت عالم مرتبط گردند.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #66

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    همدلی با طبیعت

    دل بشر هرچه سیاه تر شد و در هبوطِ بیشتری فرو رفت، علم او بیشتر علم سلطه و غلبه و استیلا بر دیگران شد و به علم ابزار و تكنیك تغییر ماهیت داد. و نه تنها مانع فهم درست ما از طبیعت شد بلکه مانع از آن گشت تا انسان‌ها با طبیعت به عنوان آیت الهى همدلى و ارتباط داشته باشند و همدلى انسان‌ها با یكدیگر و با خداى خودشان، مورد غفلت قرار گرفت. این روحیه کجا و روحیه‌ای که با ولایت امام عصر(عج) ظهور می‌کند کجا؟ احوالاتی که انسان در سایه‌ی وجود مقدس حضرت بقیة‌الله(عج) منوّر به علم حضوری و شهودی و شیفتگى و شیدایى می‌گردد. بصیرت اولیاء الهى در آن زمان به گونه اى است كه صحنه‌ی عالم و همه‌جاى جهان مثل كف دست‌شان است. بنا به فرمایش امام صادق(ع): «و اذا قامَ القائِمُ بَعَثَ فی اَقالیم الاَرض، فی کلّی اَقالیم رَجُلاً، ثم یَقُولُ لَهُ، عهدُکَ فی کفّک، فأذا وَرَدَ عَلَیکَ ما لاتفهمَه و لاتعرفُ الْقَضاء فیه، فَانظُر الی کفّک وَ اعمَل بِما فیها»(89) وقتی قائم قیام کند به هر ناحیه از نواحی زمین کسی را می‌فرستد و می‌گوید تعهّد و پیمانت - دستورالعمل تو - در کف دست تو است، چون امر مهمّی به تو روی آورد که تو آن را ندانی و در انجام آن سرگردان شوی به کف دستت بنگر و تصمیم خود را بگیر و عمل کن. و نیز می فرمایند: مؤمن در عصر قائم در حالی‌كه در مشرق قرار گرفته، برادر خویش را كه در مغرب است می‌بیند و همان‌گونه كه در مغرب قرار دارد، برادر مؤمن خویش را در مشرق می‌بیند.(90) هنگامی كه قائم ما قیام كند، خداوند در دستگاه شنوایی و بینایی شیعیان ما، گستردگی و كشش ویژه‌ای می‌بخشد تا میان آنان و مهدیِ ما واسطه و نامه‌رسان فاصله‌ نباشد.(91)
    ذهنى كه هنوز گرفتار ابزارهاست علم امام و یارانش را ابزارى نگاه می‌كند و تصوّر مى كند این‌كه در روایت فرموده: یاران امام از این‌طرف دنیا آن‌طرف دنیا را مى بینند، از طریق اینترنت این‌کار را می‌کنند در حالی‌که این نوع دیدن با ابزارهاى مادی به یاران امام اختصاص ندارد، هر كافرى هم این چنین توانایى‌هایی دارد، آن رؤیت و بصیرت اساساً در مقام دیگرى است.
    هدف اصلی علم نه دست‌کاری جهان که فهم جهان و فهم خودمان است تا بتوانیم با کمال انسانیتِ خود هماهنگ شویم و این با حقیقت توحید توسط انسانی که قلبش ظرف مشیت الهی است ممکن است.
    وقتی در نگاه مدرنیسم توحید به معرفتی مرده تبدیل شد هیچ علمی برای بشر برجای نمی‌ماند و نام عقلانیتِ ابزاری را علم می‌گذارند و فکر می‌کنند آن دو درجه‌ علمی که از 27 درجه‌ی آن در زمان حضرت ظهور می‌کند، همین علوم ابزاری است.
    امام‌ محمد باقر(ع) می‌فرمایند: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَى رُؤُسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ»(92) چون قائم ما قیام كند، خداوند دست او را بر سر بندگان قرار می‌دهد، پس در اثر آن، عقل‌های آن‌ها جمع می‌شود و رؤیاهای آن‌ها كامل می‌گردد. حضرت صادق(ع) نقل فرمودند :«الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفا»(93) علم بیست و هفت حرف است. آن‌چه پیغمبران آورده اند دو حرف است و مردم هم تا كنون بیش از آن دو حرف ندانسته اند، پس موقعى كه قائم ما قیام می‌كند، بیست و پنج حرفِ دیگر را بیرون مى آورد و آن‌را در میان مردم منتشر می‌سازد و آن دو حرف را هم به‌آنها ضمیمه نموده تا آن‌كه بیست و هفت حرف خواهد شد. آیا آن دو حرف از علمی که قبل از مهدی(عج) در بین بشر موجود است از جنس علم انبیاء است و یا علم ابزاری؟
    شما می‌دانید جامعه موقعی جامعه‌ی واقعی و آرمانی است كه تمام مراتب و ساحات علم وارد فرهنگ و معرفت بشری بشود وگرنه جهل و باطل جامعه را می‌گیرد. در شرایط جدید نتایج علم تجربی با تعبیرها و تفسیرهای مادّی و الحادی تمام افق روحی بشر را اشغال كرده و لذا است كه اندیشمندان معتقدند اگر بخواهیم بشر را از دست منظری كه Science یا علم تجربی برای بشر آورده آزاد كنیم، یك انقلاب زیربنایی باید در ساحت‌های معرفت بشری ایجاد شود تا بشر از این قفس آهنین رها شود و به علومی دست یابد که موجب سلوک قلبی او گردد.









    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #67

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    ذهنى كه هنوز گرفتار ابزارهاست علم امام و یارانش را ابزارى نگاه می‌كند و تصوّر مى كند این‌كه در روایت فرموده: یاران امام از این‌طرف دنیا آن‌طرف دنیا را مى بینند، از طریق اینترنت این‌کار را می‌کنند در حالی‌که این نوع دیدن با ابزارهاى مادی به یاران امام اختصاص ندارد، هر كافرى هم این چنین توانایى‌هایی دارد، آن رؤیت و بصیرت اساساً در مقام دیگرى است.
    هدف اصلی علم نه دست‌کاری جهان که فهم جهان و فهم خودمان است تا بتوانیم با کمال انسانیتِ خود هماهنگ شویم و این با حقیقت توحید توسط انسانی که قلبش ظرف مشیت الهی است ممکن است.
    وقتی در نگاه مدرنیسم توحید به معرفتی مرده تبدیل شد هیچ علمی برای بشر برجای نمی‌ماند و نام عقلانیتِ ابزاری را علم می‌گذارند و فکر می‌کنند آن دو درجه‌ علمی که از 27 درجه‌ی آن در زمان حضرت ظهور می‌کند، همین علوم ابزاری است.
    امام‌ محمد باقر(ع) می‌فرمایند: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَى رُؤُسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ»(92) چون قائم ما قیام كند، خداوند دست او را بر سر بندگان قرار می‌دهد، پس در اثر آن، عقل‌های آن‌ها جمع می‌شود و رؤیاهای آن‌ها كامل می‌گردد. حضرت صادق(ع) نقل فرمودند :«الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفا»(93) علم بیست و هفت حرف است. آن‌چه پیغمبران آورده اند دو حرف است و مردم هم تا كنون بیش از آن دو حرف ندانسته اند، پس موقعى كه قائم ما قیام می‌كند، بیست و پنج حرفِ دیگر را بیرون مى آورد و آن‌را در میان مردم منتشر می‌سازد و آن دو حرف را هم به‌آنها ضمیمه نموده تا آن‌كه بیست و هفت حرف خواهد شد. آیا آن دو حرف از علمی که قبل از مهدی(عج) در بین بشر موجود است از جنس علم انبیاء است و یا علم ابزاری؟
    شما می‌دانید جامعه موقعی جامعه‌ی واقعی و آرمانی است كه تمام مراتب و ساحات علم وارد فرهنگ و معرفت بشری بشود وگرنه جهل و باطل جامعه را می‌گیرد. در شرایط جدید نتایج علم تجربی با تعبیرها و تفسیرهای مادّی و الحادی تمام افق روحی بشر را اشغال كرده و لذا است كه اندیشمندان معتقدند اگر بخواهیم بشر را از دست منظری كه Science یا علم تجربی برای بشر آورده آزاد كنیم، یك انقلاب زیربنایی باید در ساحت‌های معرفت بشری ایجاد شود تا بشر از این قفس آهنین رها شود و به علومی دست یابد که موجب سلوک قلبی او گردد.









    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 23-09-2019 در ساعت 01:06
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #68

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    امام‌ محمد باقر(ع) می‌فرمایند: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَى رُؤُسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ»(92) چون قائم ما قیام كند، خداوند دست او را بر سر بندگان قرار می‌دهد، پس در اثر آن، عقل‌های آن‌ها جمع می‌شود و رؤیاهای آن‌ها كامل می‌گردد. حضرت صادق(ع) نقل فرمودند :«الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفا»(93) علم بیست و هفت حرف است. آن‌چه پیغمبران آورده اند دو حرف است و مردم هم تا كنون بیش از آن دو حرف ندانسته اند، پس موقعى كه قائم ما قیام می‌كند، بیست و پنج حرفِ دیگر را بیرون مى آورد و آن‌را در میان مردم منتشر می‌سازد و آن دو حرف را هم به‌آنها ضمیمه نموده تا آن‌كه بیست و هفت حرف خواهد شد. آیا آن دو حرف از علمی که قبل از مهدی(عج) در بین بشر موجود است از جنس علم انبیاء است و یا علم ابزاری؟
    شما می‌دانید جامعه موقعی جامعه‌ی واقعی و آرمانی است كه تمام مراتب و ساحات علم وارد فرهنگ و معرفت بشری بشود وگرنه جهل و باطل جامعه را می‌گیرد. در شرایط جدید نتایج علم تجربی با تعبیرها و تفسیرهای مادّی و الحادی تمام افق روحی بشر را اشغال كرده و لذا است كه اندیشمندان معتقدند اگر بخواهیم بشر را از دست منظری كه Science یا علم تجربی برای بشر آورده آزاد كنیم، یك انقلاب زیربنایی باید در ساحت‌های معرفت بشری ایجاد شود تا بشر از این قفس آهنین رها شود و به علومی دست یابد که موجب سلوک قلبی او گردد.








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #69

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    غیب‌زدایی و ظلمات آخرالزّمان

    در دوران‌های سیاه تاریخ همواره حاکمان در صدد حذف ولایت امامان معصوم(ع) بوده‌اند و هستند - چه در زمان بنى امیّه و بنی عباس و چه در دوره‌ی استیلای فرهنگ مدرنیته- همیشه یك نحوه غیب‌زدایى حاكم بوده و هست. برعکسِ آن دوران‌‌ها، دوران حاكمیّت حضرت بقیة‌الله‌الأعظم(عج) است که توجّه اصلى به عالم غیب و معنویّت می‌باشد و در نتیجه شرایط همبستگىِ فطرى آدمیان و هم‌زبانى انسان‌ها با ساحات معنوی یکدیگر، ظهور می‌کند و یگانگى گوهر هستىِ انسان‌ها و هم‌دلى واقعى به صحنه می‌آید. انسانى به میان مى آید كه با هدایتِ وحیانى با باطن عالم و آدم در گفتگو است و با فعلیت یافتن فطرت، در قربِ با ‌حقّ خانه می‌کند. به‌طوری که عالم برای بشر مجلای انوار الهی می‌گردد.





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-09-2019 در ساعت 01:03
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #70

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    در پرتو ولایت مطلقه‌ی امام، قلب مردان خدا در اتّحاد و یگانگى با همدیگر قرار مى گیرد. ما امروز نمى دانیم كه چقدر از مقام اتّحادِ قلب ها دور هستیم، همچنان‌که نمی‌دانیم یگانگى و نزدیكىِ قلب ها چقدر نجات دهنده است، به‌همین جهت تمام توجّه خود را به‌ مقام ظهور ولایت مطلقه متمركز نمی‌کنیم.
    در فرهنگی که مُد در آن مطرح است تا انسان‌ها بر همدیگر فخر کنند، انسان‌ها ناخودآگاه نسبت به هم كینه‌ورزی دارند زیرا ریشه‌ی پدیده‌ی مُد استعلا و دشمنى و كینه بر دیگران است در داشتن آن‌چه یکی دارد و دیگران ندارند. وقتى مقام ولایت مطلقه‌ی انسانِ کامل را نشناسیم به چیزهایى دل‌خوش خواهیم شد که دل‌خوشی حقیقى نیست، رفاه واقعی و دل‌خوشی حقیقی با به‌سر بردن با خدا در خانه‌ی ایمان حاصل می‌شود و با درک چنین موضوعی معنى آمدن امام را درك خواهیم کرد.
    وقتی روشن شد اصل وجود و مبناى اصیل هر انسانى، گرایش هاى فطرى او است و نه گرایش‌های غریزی، نظر به گرایش‌های فطری در انسان ظهور می‌کند، همان گرایشى كه هر انسانی با امام خود دارد، در آن‌حال هركس خود را در آینه‌ی وجود دیگرى مى بیند و به خود مى آید. همان‌طور که وقتی موجود زنده را می‌شناسیم که خود زنده باشیم. وقتی گرایش به امام خواهیم داشت که با فطرت خود زندگی کنیم و نه با غرایز، و تنها در آن حالت می‌توان به امام که تعیّن فطرت است عشق بورزیم و مسیر عشقِ به‌ خدا را درست طی کنیم و همه‌ی امکانات انسان‌شدن را فراهم آوریم.
    در حالی‌كه پارسایان واقعى قلباً و عقلاً در فرهنگ معنوی انتظار به‌سر مى برند، بسیاری از مردم در شیفتگى به فرهنگ تجدد گرفتارند و آن را انتهای راه می‌دانند. راستی وقتی با بن‌بست روبه‌رو شدند چه کسی را ملامت می‌کنند؟ آیا جز این است که راه انتظار به ساحتی معنوی، که زمین را به آسمان معنویت متّصل می‌کند، تنها راه رشد و نجات است و مانع می‌شود تا افق نگاه انسان به اهداف خیالی و وَهمی مشغول شود؟ در فرهنگ انتظارِ عالم بقیة‌الله نگاه ها به‌سوى آزادگى و عدالت و قرب دوخته شده و در نتیجه حجاب هایى را که ریشه در نفس امّاره دارد، به رسمیت نمی‌شناسد.
    این مطلب مهمّى است كه «انتظار» علاوه بر این که یک واقع‌بینى اساسی است تنها مسیری است که به ثمردهى منتهی می شود. انسانِ منتظر چشم از سایه‌ی زندگى به اصل زندگى دوخته است و در ازاء آن انتظار همین امروز زندگى خود را به‌ ثمر مى رساند و از بى ثمرى نجات مى دهد. این است معنى فرهنگ معنوی انتظار كه پارسایان در زمان غیبت با آن زندگی مى كنند و خود را و سایر انسان‌ها را از خطر سقوط در مى یابند. انسانِ منتظر به استعدادهای این عالم پی برده است و متوجّه است این استعدادها با حاکمیت امامی معصوم ظهور می‌کند. انسان منتظر می‌داند که وظیفه‌ی انتظار را باید در خود زنده نگه ‌دارد تا با ظهور امام معصوم از آن‌چه باید به‌دست آورد بیگانه نباشد. «انتظار» یک امر کیفی است برای جستجوی توانایی‌های عالم و آدم که تماماً می‌توانند مجلای ظهور هرچه بیشترِ اسماء الهی باشند.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 7 از 12 نخستنخست ... 34567891011 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi