نگاهی دوباره به ساختار نهجالبلاغه
مرحوم سید رضی با هدف گردآوری عالیترین و برجستهترین لایههای ادبی و بلاغی کلمات امام علی(علیه السلام) بخشهایی از خطبهها، نامهها و حکمتهای ایشان را برگزیده است، و در نتیجه بسیاری از جلوههای مشعشع و نورانی کلمات امیر مؤمنان(علیه السلام) در نهج البلاغه گرد نیامده است. ایشان در مواردی خطبهای را با عنوان و شمارة مستقلی تدوین کرده است، اما پس از مراجعه به مصادر نهج البلاغه روشن میشود که گاه آنچه ایشان به منزلة خطبهای مستقل و در ظاهر کامل ارائه کرده، تنها بخشی از یک خطبه است؛ نظیر خطبة 87 نهج البلاغه که بخشی از خطبة اصلی ذکر شده در مصادر و منابع نهج البلاغه را تشکیل میدهد.
ایشان همچنین در مواردی با پراکندن اجزا و عناصر یک خطبه، به گزینش عناوین و شمارههایی مستقل برای هریک از آنها پرداخته است. با توجه به کاستیهایی که در تدوین نهج البلاغه به چشم میآید، که ناشی از عدم دسترسی سید رضی به پارهای منابع و مصادر، یا برخاسته از شیوة ایشان در تدوین و گزینش مطالب بوده، و نیز با توجه به اینکه کشف عناصر اصلی خطبهها، حکمتها و نامههای نهج البلاغه و ارتباطهای آنها با یکدیگر برای محققان و اهل تتبع ضروری است، از دیرباز برخی علما و پژوهشگران نهج البلاغه با مراجعه به مصادر آن درصدد برآمدند که ساختار اصلی خطبهها، حکمتها و نامههای این کتاب و ارتباطهای آنها را کشف کنند، و در نتیجه به تجدید نظر در ساختار فعلی آن پرداختند. فاضل گرانقدر، جناب آقای سیدصادق موسوی شیرازی از جمله کسانی است که با تتبع و تحقیق گسترده، فراگیر و ستودنی در مصادر و منابع نهج البلاغه به تدوین کتاب تمام نهج البلاغه(123) پرداخت و در آن به گردآوری اجزای حذف شدة
﴿ صفحه 173 ﴾
برخی خطبهها و نیز تلفیق خطبهها، حکمتها و نامههایی پرداخته که در اصل زیرمجموعة یک خطبه بودهاند، اما در نهجالبلاغة موجود با شمارهها و عناوین متفاوت و مستقل گرد آمدهاند. در این کتاب خطبة هفدهم، هفتم و هشتم به ترتیب از عناصر و اجزای خطبه مفصلی که خطبهها و چندین حکمت دیگر را نیز دربر میگیرد، به شمار میآیند، و با توجه به اینکه این چینش و نظردهی متناسب و هماهنگ با سیاق آن خطبهها و ناشی از ارتباط آنها با یکدیگر است، ما نیز آن را در بحث خود در نظر آورده، پس از خطبة هفدهم، به بررسی و شرح خطبة هفتم و پس از آن به بررسی خطبة هجدهم میپردازیم.